در روابط بین الملل، وجود منافع مشترک در حوزه های مختلف، زمینه همکاری بین کشورها را فراهم می کند و رشد این همکاری ها در طول زمان منجر به وابستگی متقابل می شود. بسط همکاری ها به حوزه های مختلف و کنار رفتن سلسله مراتب در موضوعات همکاری، می تواند سبب گذار به وابستگی متقابل پیچیده شود. هدف این مقاله بررسی روابط هند و ایالات متحده در چارچوب وابستگی متقابل پیچیده است. بعد از جنگ سرد، هند و ایالات متحده روابط رو به رشدی را به سمت وابستگی متقابل تجربه نموده و به طور خاص بعد از توافق اتمی سال ۲۰۰۵ ، دو کشور به سوی نوعی وابستگی متقابل پیچیده حرکت کرده اند. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که آیا می توان از نظریه وابستگی متقابل پیچیده برای تبیین روابط هند و ایالات متحده پس از جنگ سرد بویژه از زمان توافق هسته ای غیر نظامی(۲۰۰۵) با هند، استفاده کرد؟ فرضیه مقاله این است که با توجه به وجود سه ویژگی کانال های ارتباطی متعدد بین دو کشور، کاهش نقش نیروی نظامی و عدم وجود سلسله مراتب مشخص در روابط دو کشور، نظریه وابستگی متقابل پیچیده از قابلیت بیشتری برای توضیح روابط هند و آمریکا بعد از توافق اتمی سال ۲۰۰۵ ، برخوردار است». یافته مقاله این است که با توجه به تعمیق و تنوع روابط هند و ایالات متحده، روابط آن ها از مرحله وابستگی متقابل عبور کرده و وارد مرحله وابستگی متقابل پیچیده شده است. این مقاله با روش توصیفی و تببینی نگاشته شده و شیوه گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای، استفاده از مجلات تخصصی و سایت های معتبر اینترنتی بوده است.