فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۱
۱۰۸-۸۷
حوزه های تخصصی:
از آن جا که ساختار جمهوری اسلامی، بر محوریت «ولایت مطلقه فقیه» شکل یافته، یکی از مسائل و چالش های اساسی در اندیشه مخالفان، مسأله ی گستره ی اختیارات ولی فقیه است.این نوشتار درصدد است که اولا تصویری روشن از مفهوم ولایت مطلقه ارائه نماید و سپس به کمک روش تحلیلی مقایسه ای و با بهره گرفتن از رویکرد گفتگویی به ترکیب دستاوردهای دین و عقل مدرن پرداخته و در نهایت به رفع چالش مزبور مبادرت نماید. نتیجه مقایسه و ترکیب مزبور آن گونه که در قانون اساسی جمهوری اسلامی منعکس گردیده، برخورداری ولی فقیه، از اختیارات ویژه ولایی، شبیه به اختیارات حکومتی پیامبر و امام است که با اختیارات ویژه رهبران در کشورهای دموکراتیک، قابل مقایسه است، مزید بر این که إعمال این اختیارات همواره با نظارت شهروندان جامعه اسلامی یا نمایندگان منتخب آنان انجام می پذیرد، درست شبیه به آن چه که در نظام های دموکراتیک مدرن اجرا می گردد.
تبیین اثر بخشی انگیزشی «خودباوری» بر پیشرفت جامعه علمی کشور(با تأکید بر بیانیه گام دوم انقلاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۱
۱۶۴-۱۴۹
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین و بررسی مفهوم «خودباوری» و اثر انگیزشی آن بر پیشرفت جامعه علمی کشور به عنوان مقدمه تحقق بیانیه گام دوم انقلاب انجام شده و با روش توصیفی تحلیلی، منویات مقام معظم رهبری در عرصه علم و پژوهش را بر پایه دانش روانشناسی و آموزه های وحیانی برمی رسد. یافته های پژوهش نشان می دهد خودباوری از سه مؤلفه اساسی «وجود استعداد و توانایی در درون انسان»، «باور به وجود آن توانمندی ها توسط خود انسان» و نیز «نیروی انگیزشی ناشی آن باور که انسان را به سمت عمل سوق می دهد» تشکیل شده است. «شناخت ویژگی ها و توانمندی های خود»، «هویت بخشی به جامعه علمی کشور» و «القای روحیه ما می توانیم» سه عامل زمینه ساز ایجاد خودباوری در عرصه «علم و پژوهش» اند.«از ثمرات خودباوری یادشده، «جسارت ورود به عرصه های بزرگ علمی» است... .
تحلیل انتقادی قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست سازمان های تروریستی خارجی (FTO) توسط دولت ترامپ با بهره گیری از مطالعات انتقادی تروریسم (CTS) و روش نقد درون بود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت ترامپ در 8 آوریل 2019(19 فروردین 1398) با انتشار یک فکت شیت[یا گزاره برگ]، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (IRGC) را در لیست سازمان های تروریستی خارجی( FTO ) قرار داد. اگرچه می توان این اقدام دولت ترامپ را با چارچوب های نظری متفاوت مورد بررسی قرار داد، لکن در این پژوهش مطالعات انتقادی تروریسم (CTS) به منظور تحلیل انتقادی این اقدام انتخاب گردیده است. مطالعات انتقادی تروریسم یک جهت گیری یا چشم انداز انتقادی است که تلاش می کند تا از حیث هستی شناختی، معرفت شناختی و روش شناختی فاصله خود با تعصبات رایج و غالب در جریان اصلی مطالعات تروریسم (TS) را حفظ نماید. متدولوژی این پژوهش براساس روش «نقد درون بود» (روش کیفی) در کنار استفاده از آمارهای معتبر (به عنوان روش کمی) تنظیم گردیده است. از این رو، این پژوهش در پی پاسخ به این سوال اصلی که «با بهره گیری از مطالعات انتقادی تروریسم، اقدام دولت ترامپ در قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست سازمان های تروریستی خارجی چگونه ارزیابی می گردد؟»، این فرضیه را ارائه می دهد که «با بهره گیری از مطالعات انتقادی تروریسم به عنوان چارچوب نظری و استفاده از روش «نقد درون بود» در کنار آمارهای معتبر اندیشکده های غربی، نقطهضعفها و تناقض های قرار دادن نام سپاه پاسداران در لیست سازمان های تروریستی خارجی استخراج شده و به واسطه تجزیه و تحلیل تعریف ارائه شده از مفهوم «تروریسم» که در بخش « 2656f(d)(2) )» از عنوان 22 مجموعه قوانین ایالات متحده ذکر شده، نشان داده می شود که حتی حسب این تعریف نیز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک سازمان تروریستی نیست و به چهار دلیل که از مطالعات انتقادی تروریسم وام گرفته شده اند، این اقدام صرفاً یک برچسب زنی سیاسی می باشد».
تحلیل محتوای بیانیه گام دوم انقلاب، با تأکید بر وظایف راهبرد عمل جوانان در گام دوم انقلاب
حوزه های تخصصی:
بیانیه گام دوم به عنوان آغازگر «فرایند بزرگ و جهانی چهل سال دوم» انقلاب اسلامی، تأکیدی خاص بر جوانان با عبارت «محور تحقق نظام پیشرفته اسلامی»، در پی کاربست همت های بلند و انگیزه های جوان و انقلابی در گام دوم انقلاب بوده است؛ لذا هدف اصلی مقاله حاضر این است تا ضمن تشریح و تحلیل محتوای بیانیه، وظایف اقشار مختلف مخاطبان، به خصوص جوانان در بیانیه گام دوم انقلاب را استخراج و با تجمیع شاخص های اصلی مدنظر رهبر انقلاب، وظایف و راهبرد عمل را در راستای گام دوم انقلاب مشخص کند. روش تحقیق مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی است و با در نظر داشتن بیانیه گام دوم به عنوان سند محوری مقاله و بیانات موجود پیرامون جوانان، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، متون و بیانات تحلیل و کدگذاری شده است. با بررسی کیفی متن بیانیه، در کنار سایر بیانات رهبر انقلاب، وظایف و مدل های مربوط به مردم، مسئولین و جوانان احصا شده و با توجه به تمرکز اصلی بر جوانان، 6 شاخص اصلی به عنوان وظایف و راهبرد عمل جوانان در قالب: جهاد امیدآفرینی، جهاد پیشرفت، دین داری و توجه به اخلاق و معنویت، بینش انقلابی و جهاد سیاسی، تعالی نظام و عدالت اجتماعی، و جهاد علمی مشخص شده است. مطابق با بیانیه رهبر معظم انقلاب اسلامی، ویژگی های «جوان طراز گام دوم انقلاب» که آماده بر عهده گرفتن مسئولیت و حرکت در مسیر دومین مرحله خودسازی، جامعه پردازی و تمدن سازی باشد، در این گفتمان فردی کارآزموده و پرانگیزه، مسلح به نگاه انقلابی، روحیه انقلابی، عمل انقلابی، به علاوه میدان دار و جهادگر در حوادث و مسائل کشور است. همچنین لازمه میدان داری در حوادث کشور داشتن روحیه خودباوری و مجاهدت، احساس مسئولیت و نشاط و عمل سریع درعین حال دقت است.
بررسی نقش دولت های توسعه گرای ایران در توسعه اقتصادی (پس از انقلاب اسلامی)
حوزه های تخصصی:
بحث نسبت دولت و توسعه از اصلی ترین مباحث رایج در ادبیات سیاست و حکمرانی و نیز اقتصاد توسعه بوده و هنوز نیز هست. در این پژوهش ضمن نقش دولت های توسعه گرا در کشورهای درحال توسعه (با تأکید بر ایران) به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که سیاست خارجی ایران به عنوان یک دولت های توسعه گرا در دوره های مختلف در رابطه با توسعه اقتصادی چه نقشی داشته است؟ و دلایل عدم موفقیت آن چیست؟ فرضیه ای که برای آن در نظر گرفته شده این است که به نظر می رسد با توجه به نقش دولت در توسعه کشورها، دولت ایران در راستای توسعه بخشی، به دلایل ضعف ساختاری، معضلات امنیتی و عدم اولویت بخشی به توسعه اقتصادی نتوانسته است نقش کاربردی در توسعه ایفا نماید. یافته های پژوهش نشان داد که در سطوح توسعه یافتگی در قالب دولت های توسعه گرا جمهوری اسلامی ایران از نظر شاخص های تعاملی چه در عرصه داخلی و چه در عرصه بین المللی ضعیف می باشد و در دولت های مختلف در ایران شاخص های تقابلی در هر دو عرصه نقش عمده ای را در ممانعت از امر توسعه اقتصادی ایفا کرده است.
نوموس، محور مقاومت و نظم منطقه ای در غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۵
41 - 63
حوزه های تخصصی:
از آنجا که جهان اسلام عمق راهبردی انقلاب اسلامی است، حمایت و توجه عمیق و جدی به توسعه نهضت های اسلامی در مواجهه با طرح های سلطه طلبانه نظام سلطه، ضرورتی راهبردی به نظر می رسد. امروزه شبکه ای از کنشگران انقلابی در عرصه جهانی، متأثر از این آموزه ها و در چارچوب محور مقاومت علیه نظام سلطه فعالیت می کنند. علی رغم اینکه محور مقاومت به عنوان مفهومی پذیرفته شده در فضای سیاسی همواره محل بحث بوده است اما این محور به عنوان ترکیبی از اتحاد استراتژیک، جامعه امنیتی و شبکه ایده آل، با توجه به دیدگاه ضدهژمونیک دیرینه خود در برابر ایالات متحده و متحدان منطقه ای اش در غرب آسیا شناخته می شود.آنچه این شبکه ائتلاف پیچیده را در کنار هم نگه می دارد، یک دیدگاه هنجاری مشترک گسترده از نظم منطقه ای است که در گفتمان اعضای محور وجود دارد و توسط میراثی ایده آل هدایت می شود و از طریق عملکرد فضایی واقعی می شود. سؤال پژوهش این گونه مطرح می شود که چه عواملی باعث تقویت پیوند میان ایران و حزب الله و در مجموع محور مقاومت می شود؟ فرضیه مقاله بدین شکل مطرح می شود که پیوندهای تاریخی- فرهنگی به همراه استفاده هم زمان از قدرت هوشمند در غرب آسیا، نه تنها باعث تحکیم روابطه میان ایران و جبهه مقاومت و تثبیت نبرد جبهه های جنگ شده است؛ بلکه با بهره گیری از اصول نوموس (دین، مذهب- قانون- اصول) و مکان های کلیدی در جنوب لبنان هم مرز با رژیم صهیونیستی، ج.ا. ایران توانسته اند نفوذ راهبردی و بازدارندگی خود را در سطح منطقه ای عمق ببخشد. دراین مقاله مفاهیم فضایی مقاومت و یاد بودی که دو بازیگر جمهوری اسلامی ایران و حزب الله ایجاد کرده اند، مورد بحث قرار گرفته است. استدلال ما این است که نوموس (دین، مذهب- قانون- اصول) به عنوان یک ابزار مفهومی جایگزین برای درک مظاهر نظم در کنار رویکردهای جریان اصلی تر، کاربرد دارد.
تحول در سیاست خارجی هند: از سیاست عدم تعهد تا چندهم سویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۴۱)
55 - 88
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به دنبال بررسی این سؤالات است که چه گونه فلسفه سیاسی هندو سیاست خارجی هند را متحول ساخته است و این که هند تحت حکومت دولت نارندرا مودی چه گونه به ژئوپلتیک در حال گذار جهانی نگاه می کند؟ در پاسخ، ازآنجایی که حزب حاکم مفروض می دارد که تسلط یک روایتی منفعل و دنیاگریز از هندوئیسم بر جامعه کثرت گرای هند، منجر به انقیاد مردم هند در قرن های گذشته شده و مانع از پیشرفت اقتصادی-نظامی این کشور بوده است، فرضیه این مقاله این است که دولت مودی تلاش دارد با تحمیل روایتی واحد بر جامعه کثرت گرای هند و بسیج توده ها، فرهنگ استراتژیک هند را جهت تحقق بخشیدن به آمال کشور به عنوان یک قدرت جهانی و هنجارساز در بحبوحه تغییرات ژئوپلتیک جهانی (ظهور چین) تغییر دهد. یافته های ما بر اساس روش استقرایی، ضمن تأیید فرضیه مذکور، به این حکم کلی می رسد که سیاست خارجی هند در سال های اخیر جسورتر شده و با مشخصات زیر دچار تحول شده است: 1- مشارکت با کشورهای پیشرفته صنعتی برای افزایش منافع اقتصادی در قالب استراتژی چندهم سویی 2- طراحی یک استراتژی احیاشده در قالب سازوکارهایی چون گروه بندی کواد، چشم انداز هند و ارام و سازوکار چندجانبه گرایی های کوچک برای مقابله با چین 3- تلاش برای بهبود رابطه با همسایگان و کشورهای حوزه اقیانوس هند در قالب ابتکاراتی چون اولویت با همسایگان و سیاست الحاق به شرق.
دیپلماسی فرهنگی و مقابله با پروژه ایران هراسی در منطقه خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۴۲)
27 - 46
حوزه های تخصصی:
ایران هراسی از اصطلاحاتی است که به طور خاص و ویژه درزمینه رابطه ایران و منطقه خاورمیانه و جهان غرب، تداوم یافته است. مقابله با این پدیده نیاز به استفاده از ابزارهایی هم چون دیپلماسی فرهنگی دارد. این مقاله به دنبال پاسخ به این سؤال است که چه گونه می توان از دیپلماسی فرهنگی به عنوان ابزاری در راستای مقابله با پروژه ایران هراسی در خاورمیانه استفاده نمود؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که می توان ضمن شناخت دقیق و همه جانبه ابعاد ایران هراسی از دیپلماسی فرهنگی به مثابه ابزار مستقیم یا غیرمستقیم برای تاثیرگذاری بر نگرش ها و افکار عمومی مؤثر بر مؤلفه های تصمیم سازی دیگر کشورها برای مقابله با ایران هراسی به خصوص در منطقه خاورمیانه استفاده نمود؛ بنابراین این مقاله باهدف شناخت ابعاد مختلف مقوله ایران هراسی، دیپلماسی فرهنگی را به مثابه ابزاری برای مقابله با این پدیده به خصوص در منطقه خاورمیانه مطرح می نماید. مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی است و از روش تفسیری جهت نیل به اهداف تحقیق استفاده شده است.
رویکرد جدید آمریکا در آ سه آن؛ تقویت مشارکت استراتژیک جهت مقابله با چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۴۲)
153 - 177
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تبیینی و جمع آوری مطالب از طریق منابع کتابخانه ای، اینترنتی و گفت وگو با صاحب نظران اندیشکده های مطالعاتی، به دنبال پاسخ این سؤال است که چرا ایالات متحده در حال احیای مشارکت استراتژیک و روابط سنتی با مجموعه آ. سه .آن است؟ فرضیه نوشتار حاضر این است که ایالات متحده برای اجرای سیاست مهار چین، تقویت راهبرد نگاه به شرق و باهدف حفظ سازوکارهای مهم سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی در منطقه و نیز به منظور استفاده از جایگاه نهادهایی مانند آ.سه.آن جهت تضعیف چرخ دنده های قدرت چین، می خواهد راهبردهای کهنه و قدیمی را مورد تجدیدنظر قرار دهد و روابط خود با اعضای آ. سه. آن را منطبق با تحولات کنونی در منطقه بازتعریف کند؛ بنابراین آمریکا برای نیل به چنین هدفی اقدام به تقویت همکاری های بیش تر با کشورهای ده گانه بر پایه سیاست مشارکت استراتژیک خواهد کرد.
The International Court of Justice and its role in the legal relations between Iran and the United States(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Review of Foreign Affairs, Volume ۱۳, Issue ۳۵- Serial Number ۱, Winter and Spring ۲۰۲۲
89 - 112
حوزه های تخصصی:
This article explores the role of the International Court of Justice (hereafter ICJ) in the relations between Iran and the United States (hereafter U.S.), with reference to the last disputes between the two countries over the 1955 Treaty of Amity, Economic Relations and Consular Rights. The article argues that the ICJ has both jurisdiction (Ratione Materiae) and substantive competence (Merits) to adjudicate the case, based on the trans-analytical method. The article draws on the past judgments of the ICJ in similar cases between Iran and the U.S., such as the Case Concerning US Diplomatic and Consular Staff in Tehran, the Case Concerning the Aerial Incident, and the Case Concerning Oil Platforms, to support its findings. The article also discusses the implications of the U.S. decision to terminate the Treaty of Amity and to challenge the ICJ’s jurisdiction. The article predicts that the ICJ will establish its judgment based on Article 10 of the Treaty of Amity, which affirms the principle of free trade, and conclude that the U.S. sanctions violate the Treaty of Amity.
نقش فرهنگ سیاسی در توسعه سیاسی افغانستان بعد از 11 سپتامبر ۲۰۰۱
منبع:
پژوهش ملل شهریور ۱۴۰۱ شماره ۷۹
27-44
حوزه های تخصصی:
در افغانستان هنوز هم دموکراسی نهادینه نگردیده است و تا نهادینه شدن دموکراسی این کشور راه درازی در پیش دارد. یکی از موانع بزرگی داخلی بر سر راه تحقق و نهادینه شدن دموکراسی در این کشور موجودیت فرهنگ سیاسی قبیله ای و قومی برخی از ساکنان آن می باشد. در این کشور، ایستارها، ارزش ها، اعتقادات، احساس ها، باورها، نگاه به گذشته، جهت گیری ها، سنت های اجتماعی و برخی ساختارهای اجتماعی تعدادی از ساکنان این سرزمین قومی و قبیله ای است. البته این را نباید منکر گردید و نادیده گرفت که بسیاری از نسل های جوان افغانستان بسیاری از باورها، خط قرمزها و تابوهای قومی را زیرپا گذاشته اند. در سومین انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان دیده شد که فرهنگ سیاسی برخی از جوانان این مرزوبوم مشارکتی می باشد. بنابراین، هدف اصلی مقاله حاضر این است که مشخص شود، فرهنگ سیاسی در توسعه سیاسی افغانستان تا چه اندازه موثر بوده است. از آنجائیکه جامعه افغانستان یک جامعه سنتی و قبیله ای است، فرهنگ سیاسی آن هم فرهنگ سیاسی قبیله ای می باشد. روش تحقیق در این مقاله توصیفی-تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای می باشد. یافته ها نشان می دهد که میان انتخابات و فرهنگ سیاسی هر کشور رابطه مستقیم و جود دارد. همان وضعیتی که فرهنگ سیاسی کشور دارد، همان وضعیت را انتخابات هم دارد. اگر فرهنگ سیاسی به سوی دموکراتیک شدن روان است، دیده می شود که انتخابات در افغانستان هم به سوی دموکراتیک شدن روان می باشد
علل ناکارآمدی ایدئولوژی انقلاب سفید در مشروعیت بخشی به نظام سیاسی پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۰
۱۵۴-۱۳۵
حوزه های تخصصی:
محمدرضا پهلوی پس از مرداد 1332 علاوه بر استفاده از نیروهای سرکوب نظامی و امنیتی، برای کاهش هزینه حفظ قدرت و توجیه و مشروعیت بخشی به نظام سیاسی موجود نیاز به یک ایدئولوژی داشت. به همین دلیل دست به تدوین و تبلیغ یک ایدئولوژی با عنوان «ایدئولوژی انقلاب سفید» یا «پهلویسم» زد. سقوط رژیم پهلوی نشانه ناکامی این ایدئولوژی در تحقق اهداف و کارویژه هایش بود. مسئله مقاله پیش رو بررسی علل این ناکامی از منظر شناختی بر مبنای نظریه کارل مانهایم در حوزه ایدئولوژی و تحریف های شناختی است. پرسش اصلی عبارت است از اینکه «چرا ایدئولوژی رژیم پهلوی در ایفای کارویژه های مشروعیت بخشی و توجیهی خود ناکام بود؟». فرضیه پژوهش عبارت است از اینکه «تحریف های شناختی ایدئولوژی انقلاب سفید که عبارتند از: عدم سازگاری با موقعیت تاریخی، تحریف واقعیّت با توسل به امور مطلق و ناکافی بودن این ایدئولوژی برای شناخت جهان، از علل عمده ناکامی ایدئولوژی انقلاب سفید بوده است».
ابعاد خلع سلاح هسته ای از منظر معاهده منع تسلیحات هسته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
251 - 269
حوزه های تخصصی:
معاهده منع سلاح های هسته ای موسوم به (TPNW)یک دست آورد بین المللی قابل توجه ویک رژیم چند جانبه پایداراست که شامل ممنوعیت هایی درحوزه های توسعه، آزمایش، تولید، دستیابی، دراختیارداشتن، ذخیره سازی، استفاده یاتهدیدبه استفاده ازسلاح های هسته ای می باشد.این معاهده درسپتامبر2017 به تصویب رسید ودر22 ژانویه2021 لازم الاجراشد. لازمه جهانی شدن این معاهده نیاز مند یک کارسیاسی هدفمند است. چراکه مشارکت کشورهای هسته ای وکشورهای دارای سلاح هسته ای برای اجرایی شدن معاهده دشواروبه عبارتی مخالفت سیاسی وحشتناکی را در پی خواهد داشت. ونیازمند یک رویکردی متفاوت وفضایی گفتمانی است که باید با معیارهای حاکم بر موضوعات حقوق بشری، حقوق بشردوستانه، اخلاق بین المللی وامنیت جهانی در دستورکارقرارگیرد. باعطف توجه به همه تلاش های گسترده طرفداران صلح وحسن نیت بسیاری از کشورهای جهان متاسفانه اقدامی درراستای خلع سلاح ا زسوی کشورهای جهان صورت نگرفته است. مقاله حاضربا روش توصیفی تحلیلی در صدد پاسخ به این سوال است که چگونه می توان از طریق معاهده منع تسلیحات هسته ای به خلع سلاح هسته ای دست یافت؟ نتایج این تحقیق نشان می دهد ترتیبات معاهده به گونه ای تنظیم شده که امکان خلع سلاح هسته ای از طریق اجماع جهانی دولتهای عضو وجود دارد.
شبیه سازی تخلیه اضطراری جمعیت در هنگام وقوع بحران با رویکرد سناریو محور (بررسی موردی: سالن شماره دو فرودگاه مهر آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال هفتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
7 - 34
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این مقاله، مدل سازی متغیر ها و سناریوهای مؤثر بر تخلیه اضطراری در هنگام وقوع بحران هایی مانند جنگ و زلزله است. جامعه آماری شامل 54 نفر از متخصصان، هیأت علمی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی است. روش پژوهش از نوع توصیفی– تحلیلی می باشد. روش نمونه گیری تصادفی و از فرمول کوکران استفاده شده است. بر اساس نرم افزارهای Wizard ،Any Logic و Anp تحلیل ها انجام شده است. 8 سناریو با حداکثر دو عامل ناسازگار برای مدل سازی در Any Logic در نظر گرفته شده است. سناریو بحرانی تر بدست آمده از شبیه سازی انتخاب شده و راهکارها در نرم افزار Anp بررسی شدند. پژوهش های پیشین سناریوهای شبیه سازی شده را با روش علمی تببین نکرده اند. برای انتخاب راهکارها و سناریوها از تکنیک های تصمیم گیری استفاده و با شبیه سازی ترکیب نموده ایم. زمان تخلیه در سناریو پنجم از بقیه سناریو ها بیشتر است و این سناریو را بحرانی تر در نظر گرفتیم. نتایج Anp نشان داد معیارهای اضافه نمودن درب و برداشتن موانع با وزن های 287/0 و 262/0 بالاترین رتبه را گرفته اند. با توجه به وزن های نرمال شده در زیرمعیارها، در معیار زمان، زمان فرار در راهرو ها و پله ها (با وزن 65/0)، در هزینه، بعد اجرایی (با وزن 608/0)، در قابلیت اجرا، قابلیت هدایت عملیات (با وزن 8/0)، در تأثیرات محیطی، تأثیر بر عموم (با وزن 705/0) و در ضمانت تردد، وضعیت مدیریت ترافیک (با وزن 756/0) بالاترین رتبه را گرفته اند.
نقش استراتژی های مدیریت فضای مجازی در رویکرد مشارکت سیاسی با شهروندان
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف ارائه استراتژی مناسب برای مدیریت فضای مجازی با رویکرد مشارکت سیاسی با استفاده از تکنیک SWOT انجام شده است. روش تحقیقی توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه شهروندان شهر تبریز در سال 1400 بودند، که تعداد آنها نامحدود و نامشخص بود که براساس فرمول کوکران 384 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعاتِ شامل یک پرسشنامه محقق ساخته 51 سوالی محقق ساخته برای سنجش استراتژی های استخراج شده و پرسشنامه استاندارد مشارکت سیاسی فرج زاده (1393) بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده های کمّی از آمارهای توصیفی و استنباطی با نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد استراتژی محافظه کارانه و استراتژی تدافعی در مدیریت فضای مجازی تاثیر معکوس بر مشارکت سیاسی شهروندان دارد و استراتژی تهاجمی و استراتژی رقابتی در مدیریت فضای تاثیر مثبت بر مشارکت سیاسی شهروندان دارند، و میزان مشارکت سیاسی 3/8 درصد شهروندان خیلی کم، 4/17 درصد کم، 3/38 درصد متوسط، 4/21 درصد زیاد و 8/14 درصد خیلی زیاد بوده است. به طور کلی مشارکت سیاسی شهروندان در حد متوسط می باشد.
Analysis and Examination of the Monotheistic Society Characteristics in the Thought of Ayatollah Khamenei(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The concept of monotheistic (tawḥīdi) society is in fact a reflection of the economic and political dimensions derived from the cultural-epistemological dimensions derived from the social and objective interpretation of monotheism. This concept was a response to the lack of research on the social characteristics of Islamic monotheism, which was analyzed by contemporary Muslim thinkers in the context of the domination and military and intellectual invasion of foreign colonialism and the deviation of Islamic societies. Ayatollah Khamenei (1939) was one of these thinkers who had focused on this concept before the Islamic Revolution until now, and the purpose of this article is to address this concept in his mind. Therefore, the body of research is divided into three parts and with a library, documentary and analytical method, in the first part epistemological and theoretical indicators, in the second part to economic dimensions and in the third part to the political characteristics of the monotheistic society are discussed. In this regard, in the first part, concepts such as the high importance of monotheism in Islamic thought, monotheistic worldview and ontology are introduced. The second part deals with issues such as a monotheistic society without class differences, economic justice and the elimination of poverty. In the third part, Ayatollah Khamenei discusses issues such as the role of monotheism in human freedom, the role of monotheism in denying ungodly governments and proving Islamic rule and foreign policy in a monotheistic society.
فناوری زنجیره قالب ها، کارآمدی دولت و مشروعیت سیاسی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش می کنیم وضعیت مشروعیت سیاسی در جمهوری اسلامی ایران را در پرتو ظهور و گسترش فناوری زنجیره قالب ها به مثابه یک فناوری اجتماعی به بحث بگذاریم. ابتدا استدلال خواهد شد که بحران کارآمدی دولت، در کانون بحران مشروعیت جمهوری اسلامی ایران در شرایط کنونی قرار می گیرد و زنجیره قالب ها نیز بیش از هر چیز از این مسیر است که می تواند مشروعیت دولت در ایران کنونی را به چالش بکشد یا بر آن بیفزاید. تلاش می کنیم تأثیرگذاری های احتمالی مثبت و منفی زنجیره قالب ها بر کارآمدی دولت را در سه عرصه کارآمدی بوروکراتیک، کارآمدی اقتصادی و کارآمدی اجتماعی به بحث بگذاریم. سپس با توجه به روندها و رویکردهای موجود در ایران نسبت به این فناوری نوظهور، دو سناریوی استمرار و سناریوی تغییر طراحی خواهند شد. نتیجه گیری نهایی مقاله این است که بروندادهای ظهور و گسترش فناوری زنجیره قالب ها برای مشروعیت سیاسی در جمهوری اسلامی ایران، متعین و گریزناپذیر نیست بلکه بستگی به زمینه های نهادی، انتخاب های راهبردی و شیوه ها و الگوهای حکمرانی غالب دارد.
تحلیل اندیشه دعوت به اسلام و حاکمیت آن در پرتو مثلث «عزّت»، «حکمت» و«مصلحت»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکومت اسلامی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
117-138
حوزه های تخصصی:
تعیین اصل در عرصه تعاملات بین المللی دولت اسلامی چندی است در اندیشه سیاسی اسلام مطرح گشته و علی رغم بررسی های صاحب نظران و ارائه دیدگاه هایی هم چون «جنگ و جهاد» و«صلح و همزیستی مسالمت آمیز»، هم چنان یافتن ضابطه ای کلی و غیر قابل تغییر در عرصه تعاملات بین المللی دولت اسلامی، مسأله ای است که نیازمند کاویدن تا مرحله پاسخی درخور است. با تکیه بر مثلث الزامی«عزّت»، «حکمت» و«مصلحت» به عنوان خط مشی و چارچوب حاکم بر عرصه تعاملات دولت اسلامی مندرج در بند ششم بیانیه گام دوم انقلاب تحلیلِ برآمده از داوری عقل و در پرتو آموزه های وحیانی، حاکی از آن است که «دعوت به اسلام و حاکمیت آن» اصلی بنیادین و استثناناپذیر و یگانه مَحملِ توجیه کننده صلح و همزیستی مسالمت آمیز و جهاد و جنگ به عنوان شیوه های نرم و سخت در تحلیل نگاه اسلام در عرصه تعاملات بین المللی دولت اسلامی شمرده می شود. این مقاله با هدف تحلیل مبنا و اصل در تعاملات بین المللی دولت اسلامی در پرتو مثلث الزامی«عزّت»، «حکمت» و «مصلحت» نوشته شده است و نیل به این مَقصد در سایه توصیف و تحلیل گزاره های فقهی با گردآوری داده های کتاب خانه ای میسّر است که نتیجه آن، ارائه نظریه «دعوت به اسلام و حاکمیت آن»، به عنوان اصل بنیادین در تعاملات بین المللی است.
پیامدهای امنیتی خروج آمریکا از افغانستان بر جمهوری اسلامی ایران: با تاکید بر گسترش تحرکات گروهک های تکفیری و تروریستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
107 - 139
حوزه های تخصصی:
مساله اصلی این پژوهش این است که خروج آمریکا از افغانستان چه پیامدهای امنیتی برای جمهوری اسلامی ایران در پی خواهد داشت، چرا که با خروج آمریکا و هم پیمانانش، گروهی با تفکر خاص به نام طالبان بر این کشور تسلط یافته است که حمایت از گروهک های تروریستی بویژه القاعده را در کارنامه خود دارد. با تسلط طالبان و فقدان ساختار سیاسی قدرتمند و آینده مبهم این کشور و نوع نگاه و تصمیمات طالبان متاثر از نفوذ برخی بازیگران می تواند پیامدهای امنیتی از جمله شروع فعالیت گروهک های تکفیری و تروریستی را در خاک افغانستان و در ادامه نفوذ و انجام عملیات در داخل خاک جمهوری اسلامی ایران را در پی داشته باشد. بنابراین اهمیت حفظ و ارتقاء امنیت ملی برای ج.ا.ا اولویت اصلی در رابطه با افغانستان می باشد. در این پژوهش با روش جمع آوری اطلاعات از طریق منابع کتابخانه ای،مصاحبه ساختارمند با صاحبنظران و رصد سایت های معتبر با بهره مندی از روش تجزیه و تحلیل توصیفی-تحلیلی، به بررسی پیامدهای امنیتی خروج آمریکا از افغانستان بر جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر گسترش تحرکات گروهک های تکفیری و تروریستی پرداخته شده است.نتایج و یافته های پژوهش نشان داد خروج آمریکا از افغانستان پیامد های امنیتی برای جمهوری اسلامی ایران را در پی داشته و باعث تحرکات بیشتر گروهک های تکفیری-تروریستی علیه منافع ج.ا.ا در افغانستان و همچنین حمایت از گروه های معاند داخلی که سعی دارند با نام داعش خراسان،افکار خود را بر سایر گروه های تکفیری تروریستی تحمیل نمایند، اشاره نمود.
The Role of Government in Economic Development A case study of Iran during (2005-2012)
حوزه های تخصصی: