فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
منبع:
غرب آسیا سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳
78 - 102
حوزه های تخصصی:
سوریه از شرکای راهبردی ایران در حوزه های سیاسی و امنیتی محسوب می شود و از اولین کشورهایی بود که پس از انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت شناخت و ازاین رو از همان اوایل، روابط رسمی دو کشور آغ از شد. سوریه به عنوان یکی از کشورهای تأثیرگذار در محور مقاومت، از اواخر ژانویه ۲۰۱۱ درگیر بحران داخلی تحمیلی از سوی غربی ها و متحدان منطقه ای آن ها شد و خسارت های سنگینی به این کشور وارد آمد. با نقش آفرینی ایران و دیگر متحدان سوریه، امنیت نسبی در این کشور برقرارشده و با شروع دوره بازسازی نیاز است تا این کشور با احیای توان گذشته و تقویت بخش های مهم اقتصادی و تجاری، خسارت های ناشی از بحران را جبران کند. جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک متحد راهبردی سوریه اکنون می تواند با نقش آفرینی در دوره بازسازی این کشور ضمن افزایش همبستگی دو ملت و تقویت اقتصادی محور مقاومت، حضور خود را در منطقه غرب آسیا از لایه نظامی-امنیتی به لایه اقتصادی گسترش دهد. این مقاله به دنبال آن است که نشان دهد که ایران در موضوع اقتصاد سیاسی نسبت به رقیبان منطقه ای خود در چه سطحی قرار دارد و این که چگونه بر پایه توانش خود متعهد به حمایت از دولت سوریه شده است. این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به این مبحث می پردازد که جنگ داخلی سوریه و نیازمندی این کشور به تجارت و فراهم شدن فضای تجاری و بازرگانی و کسب وکار، صاحبان سرمایه و تجار و بازرگانان ایرانی می توانند در این کشور سرمایه گذاری کنند و به تجارت با سوریه پرداخته و سود اقتصادی مناسبی را برای ایران و سرمایه گذاران ایرانی فراهم آورند
پیشران های سیاسی و امنیتی نظام بین الملل تا سال 2030 و سناریوهای پیش روی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۸)
5 - 38
حوزه های تخصصی:
تحولات شتابان بین المللی ضرورت آینده پژوهی را برای دولت ها دو چندان کرده است و تأمین منافع ملّی در محیط بین المللی مستلزم شناخت درست این محیط و آمادگی در برابر تحولات پیش رو می باشد. در این مقاله با روش آینده پژوهی و تکنیک سناریونویسی «امتداد حال» به دنبال استخراج پیشران های کلیدی سیاسی- امنیّتی در محیط نظام بین الملل و ترسیم سناریوها برای جمهوری اسلامی ایران هستیم. نتایج پژوهش نشان می دهد نقش آفرینی چهره های جدید قدرت، ظهور جنگ های ترکیبی، افزایش نقش فن آوری های نوین، افزایش بی ثباتی منطقه ای، تقویت نقش بازیگران آشوب زا و افزایش سرمایه گذاری های نظامی قوی ترین پیشران های شکل دهنده به آینده محیط بین المللی در عرصه سیاسی و امنیّتی تا سال 2030 خواهند بود. بر این اساس برای جمهوری اسلامی ایران تشدید بلوک بندی های قدرت در سطح نظام بین الملل و در سطح مناطق تا سال 2030، سناریوی مطلوب؛ افزایش نقش آفرینی جنگ های ترکیبی (جنگ های سایبری، شناختی ) تا سال 2030 سناریوی مرجح؛ تقویت نقش جوامع مدنی، افکار عمومی بین المللی و رسانه ها به عنوان اهرم های بازدارنده نظامی گری تا 2030 سناریوی قابل تحمل، و بالاخره افزایش بی ثباتی های سیاسی و امنیّتی در جهان تا سال 2030 سناریوی نامطلوب خواهد بود.
چرخش راهبردی آمریکا به سوی شرق آسیا و بایسته های سیاست خارجی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۸)
93 - 120
حوزه های تخصصی:
موضوع چرخش راهبردی ایالات متحده آمریکا به سوی آسیا، بعد از روی کار آمدن باراک اوباما به عنوان رئیس جمهور آمریکا و سپس تثبیت وی در قدرت، روند جدی تری به خود گرفت. اوباما تلاش داشت توجه و منابع آمریکا را به سوی آسیا-اقیانوسیه به طور عام و شرق آسیا به طور خاص معطوف کند. لذا سؤال اصلی در این پژوهش این است که جایگاه مؤلفه های سیاسی و اقتصادی، نظامی و فن آورانه در راهبرد آسیا محوری ایالات متحده چیست؟ فرضیه پژوهش این است که نقطه کانونی رویکرد آمریکا مبتنی بر مهار و مدیریت قدرت رو به تزاید چین در حوزه های سیاسی، اقتصادی و امنیّتی و تأثیرگذاری بر ساختارها و نهایتا خروجی های سیاسی، اقتصادی، امنیّتی و نهایتا فن آورانه محیط شرق آسیا است. از منظر بایسته های سیاست خارجی ایران نیز این پژوهش بر این گزاره بنیادی تأکید دارد که در ساختار جدید ایجاد شده منتج از چرخش راهبردی در عین برخورد منافع نوعی تداخل و هم پوشانی منافع نیز بین بازیگران ایجاد می شود و این تداخل و هم پوشانی در نحوه تعاملات کنشگران، از جمله جمهوری اسلامی ایران با توجه به مناسبات خاص خود با دو بازیگر دخیل در این حوزه یعنی آمریکا و چین، اهمیت دارد. این پژوهش با ابتنای بر روش توصیفی تحلیلی به دنبال تبیین و فهم علل و عوامل بنیادی (cause) و دلایل و عوامل روبنایی(reason) این چرخش راهبردی است.
مقایسه روند توسعه یافتگی ایران و مصر از منظر واگرایی و همگرایی اقتصاد سیاسی با آمریکا (2020- 2001)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در محافل سیاسی جمهوری اسلامی ایران، مسئله ارتباط با آمریکا و دستیابی به توسعه و پیشرفت در ذیل این ارتباط است. پژوهش حاضر بر اساس روش مقایسه ای، با مقایسه اقتصاد سیاسی دو کشور ایران و مصر به عنوان دو الگوی تام واگرایی و همگرایی در ارتباط با آمریکا، ضمن بررسی الگوهای توسعه ای دو کشور بر اساس نظریه های وابستگی و نوسازی و نیز بررسی پیامدهای این واگرایی و همگرایی با آمریکا بر روند توسعه دو کشور، در پی پاسخ به این پرسش مهم است که: مقایسه روند توسعه یافتگی دو کشور ایران و مصر از منظر واگرایی و همگرایی اقتصادی سیاسی با آمریکا چگونه قابل ارزیابی می باشد؟ فرضیه مطرح در پاسخ به این پرسش این است که واگرایی و همگرایی با آمریکا برای هر دو کشور، مزایا و معایبی در بر داشته است. به گونه ای که همگرایی اقتصاد سیاسی مصر با آمریکا از یک سو منجر به وابستگی اقتصادی مصر به کمک های غرب و از سوی دیگر منجر به جذب سرمایه گذاری خارجی، همکاری های سیاسی – امنیتی با آمریکا و توسعه گردشگری شده است. درحالی که واگرایی اقتصاد سیاسی ایران با آمریکا از یک سو منجر به خوداتکایی سیاسی، امنیتی و علمی گردیده و از سوی دیگر، کاهش مبادلات تجاری بین المللی، کسری تراز تجاری و انزوای منطقه ای و جهانی را در پی داشته است.
جنگ هیبریدی روسیه در منازعه 2022 اوکراین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنگ هیبریدی که روسیه به دنبال بحران کریمه در سال 2014 بر علیه اوکراین آغاز کرده بود، در جنگ ۲۰۲۲ به اوج خود رسید و مسکو در جریان عملیات نظامی علیه کی یف از تاکتیک های هیبریدی گوناگونی بهره گرفته است. ازاین رو، پژوهش حاضر به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش بود که جنگ هیبریدی روسیه علیه کی یف دارای چه ابعادی بوده و این تاکتیک ها چه تأثیری بر جنگ ۲۰۲۲ اوکراین گذاشته است؟ برای پاسخ به این سوال، از چارچوب مفهومی «جنگ هیبریدی و مولفه های شاخص آن» استفاده شد. رویکرد پژوهشی این تحقیق از نوع تببینی و شیوه گردآوری داده ها مبتنی بر شیوه کتابخانه ای بود. یافته های پژوهش نشان دادند که روسیه در جنگ اخیر از ۳ تاکتیک عمده جنگ رسانه ای، حملات سایبری و حملات هدفمند به مناطق کلیدی و زیرساخت های اوکراین بهره گرفته که این تاکتیک ها عملیات دفاعی اوکراین را با اختلال و سردرگمی مواجه ساخته و منابع مالی و لجستیکی زیادی را به حوزه های غیرنظامی کشانده است. در نتیجه، قدرت دفاعی و مالی اوکراین برای مقابله با تهدیدهای هیبریدی روسیه به شدت تحلیل رفته است. این پژوهش می تواند ادبیات موجود به زبان فارسی در زمینه جنگ هیبریدی، به طور کلی، و جنگ هیبریدی روسیه، به طور خاص، را تقویت نماید.
تأثیر امنیتی سازی مهاجرت بر تغییر رویکرد اتحادیه اروپا در ارائه کمک های توسعه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اتحادیه اروپا در ارائه کمک های توسعه ای در جهان پیشرو است و حدود نیمی از کمک های توسعه ای جهان را اعضای این اتحادیه تأمین می کنند. در این میان، بزرگ ترین دریافت کنندگان این کمک ها بیشتر در میان همسایگان اتحادیه اروپا یافت می شوند. سؤال اصلی این پژوهش عبارت است از: امنیتی سازی موضوع مهاجرت از سوی اتحادیه اروپا چه نقشی را در جهت دهی به ارائه کمک های توسعه ای اتحادیه اروپا ایفا می کند؟ این پژوهش بر اساس این فرضیه به بررسی موضوع پرداخته است که کمک های توسعه ای اتحادیه اروپا درنتیجه گفتمان امنیتی سازی و مدیریت مهاجرت از تمرکز بر فقرزدایی و مبارزه با فقر به مسئله مدیریت مهاجرت تغییر کارکرد داده است. در این پژوهش از روش کیفی و تحلیل آمار با روش گردآوری داده ها از نوع اسنادی در داخل چارچوب نظری امنیتی سازی بوزان و ویور برای بررسی سؤال مطرح شده، استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهند که کمک های توسعه ای اتحادیه به ابزار سیاست های کلان خارجی اتحادیه اروپا در راستای گفتمان امنیتی سازی مهاجرت تبدیل شده اند و کیفیت و کمیت کمک ها تحت تأثیر نگرانی های امنیتی اعضای اتحادیه قرارگرفته اند. درواقع، گفتمان امنیتی سازی مهاجرت از سطح ملی به سطح کلان در اتحادیه اروپا راه یافته است و با توجه به اصلاحاتی که در معاهده لیسبون به منظور ایجاد سیاست مشترک امنیتی و خارجی تحت مدیریت واحد سرویس اقدام خارجی اروپا صورت گرفتند و قرارگیری آن در درون بودجه اتحادیه، در عمل سیاست توسعه ای تضعیف شده است و در حال تخلیه از محتوای توسعه ای و فقرزدایی آن و بازتعریف اهداف از فقرزدایی به مدیریت بحران مهاجرت است.
آمریکای در حال دگرگونی: روندهای داخلی و چرخش در سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۰)
131 - 157
حوزه های تخصصی:
پیروزی غیرمنتظره دونالد ترامپ در نوامبر ۲۰۱۶ ترمزی در برابر تکانه منطقه ای و بین المللی برآمده از برجام بود. برجام می توانست سرآغازی برای همکاری های بیشتر بین المللی در منطقه غرب آسیا، به ویژه در مبارزه با داعش، باشد. با این حال، خروج آمریکا از توافق برجام، مانایی و پایایی آن را بطور جدی به خطر انداخت. مهم تر آن که، تصمیم ترامپ در خروج از برجام به اعمال مجدد تحریم ها علیه ایران انجامید، امری که با استقبال برخی کشورهای منطقه نیز روبرو گشت. از سوی دیگر، اتفاقاتی نظیر سقوط پهپاد آمریکا بدست نیروهای ایران و راهزنی دریایی بریتانیا بر شدت و گستره این تنش ها افزود. شهادت سردار قاسم سلیمانی و همچنین شهید ابومهدی المهندس، که توانایی دگرگون سازی چیدمان قدرت در غرب آسیا را داشتند، منطقه را در معرض چالش های نوینی قرار داده است. با افزایش احتمال حضور ترامپ در کارزار ریاست جمهوری ایالات متحده در سال آینده و افزایش حضور تندگراهای محافظه کار در ساخت قدرت آمریکا، نیاز به شناخت استراتژی او و در گام بعد در پیش گرفتن استراتژی هوشمندانه علیه آن از سوی ایران، امری حیاتی خواهد بود. این پژوهش به این سؤال می پردازد که مبانی و رویکرد استراتژی آمریکا در دوره ریاست جمهوری ترامپ در قبال ایران چه بود؟ و این رییس جمهور در تقابل با ایران چه استراتژی هایی را برگزید؟ برای پاسخ به این پرسش از روش ردیابی فرایند و گردآوری داده های کتابخانه ای و سایت های اینترنتی استفاده شده است. مقاله پیش رو تلاشی در تابانیدن نور بر اهداف و استراتژی پیچیده آمریکا و ارائه پیشنهادهایی برای برخورد و پایداری در برابر آن است.
نقش عوامل اقتصادی مؤثر بر افزایش همگرایی اقوام ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۶)
97 - 114
حوزه های تخصصی:
اصول حاکم بر سیاست هویتی در ایران می بایست به تقویت مشترکات ملی و کوشش برای نزدیک شدن قومیت ها منتهی شود. بدین رو، امر مهمی که وجود دارد این است که هرچه محورها و اصول موردتوافق جمعی ارتقا پیدا کنند، هماهنگی، همدلی و همگرایی زیادی حاصل خواهد شد؛ بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش عوامل اقتصادی مؤثر در افزایش همگرایی اقوام ایرانی است. ازاین رو، نوشتار پیش رو درصدد پاسخ به این پرسش اصلی است که «نقش عوامل اقتصادی مؤثر در افزایش همگرایی اقوام ایرانی چیست؟» در این راستا، روش اجرای تحقیق به شیوه پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش 214 نفر است. در این پژوهش، حجم نمونه با بهره گیری از فرمول کوکران و خطای 1/0، 66 نفر مشخص شد. داده ها با آزمون های t تک نمونه و آزمون فریدمن و نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها حاکی از این است که تمامی مؤلفه های اقتصادی بر همگرایی اقوام ایرانی نقش مؤثری دارند.
بازنمایی وجوه هویتی در معماری هشتی مدرسه خان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۶)
159 - 183
حوزه های تخصصی:
مدرسه خان از منظر ویژگی معماری و مضامین، از بناهای شاخص دوره صفویه شیراز است؛ اما باوجود ویژگی های تزئینی خاصِ هشتی ورودی مدرسه، تاکنون خوانش مؤلفه های هویتی موجود در آن انجام نشده است و این درحالی است که ارتباط مفهومی بین کالبد و مضمون کتیبه ها و نقوش موجود در فضای هشتی وجود دارد؛ لذا این پژوهش بر آن است با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی مفاهیم نهفته در هشتی ورودی این بنای تاریخی بپردازد. در این پژوهش، براساس بررسی های میدانی، به مستندسازی و خوانش متون و مضمون کتیبه های مدرسه برای یافتن ارتباط های تطبیقی پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که طراحی اضلاع ورودی و بدنه های مدرسه و نگارش آیات بر دیوارها و پوشش گنبدی آن می تواند وجود ارتباط میان ابعاد و مؤلفه های معماری مدرسه خان شیراز در رابطه با وجوه هویتی آن و همچنین، آرا و دیدگاه های فلسفی ملاصدرا را بیان نماید. مضامین شیعی، اسلامی و عرفانی در نگارش و جانمایی نقوش نمادین و کتیبه ها از دیگر مصادیق هویتی دینی بناست. پرتکرارترین مضامین در کتیبه های موردمطالعه عبارت اند از: مضامین دینی، نمادهای حیوانی و گیاهی، مضامین عرفانی و ذکر نام کتیبه نگار که به مذهب تشیع و هویت ملی در دوره صفوی اشاره دارد. پرداختن به موضوعات اخلاق، مذهب، هنر و علم از دیگر مؤلفه های هویتی موجود در بنا منطبق با دوره صفویه است. برخی از این نقوش و مفاهیم موجود در هشتی نیز متأثر از بناهای دوره صفویه اصفهان بوده است.
واکاوی «تحول متون درسی» با نظر به رویکرد تمدنی از دیدگاه مقام معظم رهبری
حوزه های تخصصی:
امروزه تولید علم و دانش یکی از شاخصه های تمدن ساز است که پس از انقلاب اسلامی، جایگاه ویژه ای در سخنان نظریه پردازان جامعه اسلامی داشته است. اهمیت علم به عنوان رکن تمدنی تا بدانجاست که فقدان یا کاستی در این رکن، عزت مندی، استقلال، هویت، امنیت و رفاه کشور را تحت الشعاع خود قرار می دهد. ازاین رو آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب، در چند سال اخیر بیش از پیش بر اهمیت تولید علم و دانش در اقتداربخشی به جامعه تأکید دارد. نظر به اینکه بازنگری و بازتولید متن درسی و به عبارتی تحول متون درسی در مراکز آموزشی، یکی از پایه های تولید علم شمرده می شود، در این مقاله با روش کیفی تحلیل مضمون، تحول متن درسی با نگاه تمدنی آیت الله خامنه ای مورد واکاوی قرار گرفت و پس از رفت و برگشت بین مضامین و تحلیل آنها 35 مضمون پایه، هشت مضمون سازمان دهنده و درنهایت سه مضمون فراگیر به دست آمد. از دیدگاه آیت الله خامنه ای، ضرورت بازنگری در متون درسی، در قالب سه کد «تدوین متون درسی زمینه ساز تمدنی»، «مسئله مندی متون درسی» و «راهبردهای تدوینی» برساخته شد. همچنین «وجود نگاه انحصاری»، «عدم توجه به نیازهای عصری» و «ضعف بیانی متون درسی» در برساخته کردن آسیب های متون درسی کنونی نقش دارد. با تحلیل و تلفیق کدهای الزامات تدوینی نیز، تحول در «الزامات محتوایی» و «ظاهری» به دست آمد. یافته ها به دلیل مبتنی بودن مقوله ها به فحوای عالم برجسته حوزه های علمیه معاصر و تطبیق آنها با آموزه های دینی و مسائل روز، تنها به زمینه مجموعه تدوین متون حوزه های علمیه خواهران و برادران وابسته نیست و قابلیت کاربرد در موقعیت های گوناگون، به ویژه سازمان برنامه ریزی و پژوهش کشور و سازمان نشر کتاب های درسی دانشگاهی (سمت)، را دارد و می تواند شاخص های مهم را برای ترسیم و تدوین خط مشی تحولی تدوین متون درسی و ارتقای کیفیت نظام آموزشی فراهم سازد.
جایگاه اقلیم کردستان در سیاست خارجی چین نسبت به عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۸)
183 - 204
حوزه های تخصصی:
پس از حمله آمریکا به عراق در سال 2003 و خودمختاری اقلیم کردستان، بازیگران بزرگ جهانی و منطقه ای به دنبال تقویت روابط و گسترش حوزه نفوذ در اقلیم کردستان بوده اند. علاوه بر افزایش تجارت چین و عراق پس از سال 2003، شرکت های دولتی چینی از طریق کانال های رسمی مانند وزارت نفت عراق و کانال های غیررسمی مانند رهبران شرکت های بزرگ، روابط تجاری و خطوط ارتباطی برای همکاری با اقلیم کردستان ایجاد کرده اند. همچنان که چین، با افزایش مصرف خود، در سال 2013 به یکی از بزرگ ترین واردکننده نفت جهان تبدیل شده است. به همین منظور، اقدامات سریعی برای گسترش نقش خود در عراق از طریق دولت مرکزی و اقلیم کردستان انجام داده است و استقرار در عراق به یکی از جنبه های سیاست خارجی و اقتصادی چین تبدیل شد. لذا این مقاله به دنبال تبیین راهبرد چین در اقلیم کردستان است و به دنبال پاسخ به این سؤال است که اقلیم کردستان چه جایگاهی در سیاست خارجی چین نسبت به دولت عراق دارد؟ فرض پژوهش این است که پکن با رعایت اصول تمامیت ارضی دولت مرکزی عراق و عدم ورود به مسائل امنیّتی- نظامی، توسعه روابط را در ابعاد اقتصادی با اقلیم کردستان دنبال کرده است. یافته های پژوهش با استفاده از روش کیفی مبتنی بر تحلیل توصیفی، نشان می دهد که چین به دنبال توسعه چندوجهی روابط تجاری، سرمایه گذاری، ساخت وساز و تبادل فرهنگی با اقلیم کردستان عراق بوده و برخلاف دیگر قدرت های بزرگ فاقد دستورکار امنیّتی-نظامی و مداخله جویانه در عراق است.
نقش گفتمان مقاومت در نظم سازی منطقه ای؛ ظرفیت ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
67 - 89
حوزه های تخصصی:
پیروزی انقلاب اسلامی موجبات شکل گیری گفتمان مقاومت به مثابه بدیلی در مقابل با گفتمان هژمونیک سلطه شد و توانست خود را از گفتمانی به حاشیه رانده شده به متن تحولات بکشاند. یکی از مهم ترین مصادیق این بازیگری را می توان در بحث نظم منطقه ای تبیین کرد. مقاله حاضر با استفاده از نظریه گفتمان لاکلا و موفه و بهره گیری از روش تبیینی- تحلیلی نقش گفتمان مقاومت در نظم سازی منطقه ای را مورد واکاوی قرار داده است. فرضیه مطروحه بدین صورت است که گفتمان مقاومت پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران با نظام سازی گفتمانی- اسلامی، توانسته از یک گفتمانی به حاشیه رانده شده از سوی گفتمان سلطه به مثابه یک گفتمان فعال در متن سیاست های منطقه ای و فرامنطقه ای تبدیل شود و با نفی هژمونی گفتمان سلطه و عدم سازش در مقابل با سیاست های آن، مفصل بندی جدیدی را ایجاد نماید که در نهایت این مفصل بندی، الگوی جدیدی از نظم سازی با کارامدی بالا در سطح منطقه پدید آورده است. با این حال، گفتمان مقاومت ضمن برخورداری از ظرفیت های ساختاری، نظامی، مفهومی و ایدئولوژیکی، همچنان از چالش های متعدد در سطوح گوناگون داخلی (نظیر چالش های اقتصادی)، منطقه ای (نظیر گفتمان های رقیب) و فرامنطقه ای (نظیر مداخله قدرت های غربی) برخودار است که می تواند اهداف آن را به شدت تهدید نماید. نوآوری مقاله حاضر در تبیین نظم سازی منطقه ای گفتمان مقاومت ضمن توجه به ظرفیت ها و چالش های آن به صورت توامان است.
ارتش پاکستان و سیاست خارجی (مطالعه موردی: بحران کشمیر، بحران دیوراند و تروریسم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
112 - 136
حوزه های تخصصی:
امروزه نفوذ و دخالت نظامیان پاکستان در سیاست به یک روند عادی تبدیل شده است. در طول تاریخ ۷۵ ساله این کشور، هیچ دولتی نتوانسته است دوره پنج سال خود را تکمیل کند. این امر جایگاه بالای نظامیان در ساختار سیاسی این کشور را نشان می دهد. هدف از مقاله حاضر، بررسی تأثیرگذاری نظامیان بر راهبردهای سیاست خارجی پاکستان است. بر این اساس، این پژوهش با استفاده از روش کیفی و رویکرد توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ به این سؤال است که ارتش پاکستان چگونه بر راهبرد های سیاست خارجی این کشور تأثیرگذار بوده است؟ در پاسخ به سؤال مذکور این فرضیه مطرح شده است که «ارتش پاکستان با کنترل سه راهبرد اصلی سیاست خارجی یعنی ضرورت موازنه سازی داخلی و خارجی در برابر هند، مسأله دیوراند و ضرورت عدم شکل گیری دولت قوی در افغانستان و مبارزه با تروریسم توانسته است جایگاه عالی خود در ساخت سیاسی این کشور را حفظ نموده و به بازیگر اصلی در سیاستگذاری خارجی تبدیل شود». گردآوری منابع به صورت کتابخانه ای و استفاده از مجلات تخصصی و سایت های معتبر اینترنتی بوده است.
تحلیل ماهیت اختلافات آمریکا و چین در سازمان تجارت جهانی: حقوقی-تجاری یا سیاسی-امنیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در حوزه اقتصاد سیاسی بین المللی منازعه آمریکا و چین در سازمان تجارت جهانی بر سر رعایت یا عدم رعایت هنجارهای این سازمان است. آمریکا چین را متهم می کند که به موازینی که پس از عضویت در سازمان تجارت جهانی متعهد شده بود پایبند نیست این در حالی است که چین خود را قویا به مقررات این نهاد بین المللی پایبند می داند. استدلال چین در وانمود کردن پایبندی این کشور به مقررات سازمان تجارت جهانی باعث شکل گیری این پرسش می شود که آیا ممکن است انگیزه های سیاسی و امنیتی در پس ادعاهای آمریکا باشد؟ بعبارت دیگر آیا ممکن است ادعای آمریکا علیه چین بیش از آن که جنبه حقوقی–تجاری داشته باشد دارای ماهیتی سیاسی–امنیتی باشد؟ فرضیه مقاله که به روش کیفی با رویکرد تبیینی بررسی شده، آن است که نگرانی آمریکا در خصوص چین بیشتر سیاسی-امنیتی است و از آنجا که توانمندی اقتصادی زیربنای توانمندی نظامی و سیاسی می باشد آمریکا نگران آن است که پکن با بهره گیری از ظرفیت سازمان تجارت جهانی به تقویت توانمندی اقتصادی و به تبع آن توانمندی نظامی و سیاسی خود مبادرت ورزد و در رقابت بر سر کسب موقعیت هژمونی گوی سبقت را از آمریکا برباید. یافته های مقاله نشان می دهد که در بسیاری از مواقع آمریکا خود در تخطی از موازین سازمان تجارت جهانی از چین پیشی گرفته است و همین موضوع این ادعا را تایید می کند که آمریکا بیش از آنکه نگران موازین بین المللی باشد نگران تزلزل احتمالی در موقیت مسلط خود در عرصه سیاست جهانی است.
چالش های پیش روی دیپلماسی دفاعی جمهوری اسلامی ایران و پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی دفاعی، بخشی از قدرت ملی کشورها است که در کنار سیاست خارجی، منبع اعمال قدرت برای ارتقای ظرفیت اقدام و کنش یک کشور در روابط خارجی را شکل می دهد؛ به طوری که این نوع دیپلماسی نه تنها ناظر بر کاربست سیاست دفاعی در عرصه دیپلماسی بلکه متضمن سهیم شدن دیپلماسی در حوزه سیاست دفاعی خواهد بود، و جمهوری اسلامی ایران با توجه به موقعیت خاص ژئوپلتیکی و داشتن همسایگانی متنوع و بی ثبات همچون پاکستان، به عنوان یکی از بی ثبات ترین و بحران خیز ترین کشورهای جهان، نیازمند شناخت و تبیین مولفه های تاثیر گذار بر امنیت ملی خود می باشد که در این میان بررسی و شناخت این کشور و مناسبات نظامی – امنیتی آن به خصوص در قالب دیپلماسی دفاعی می تواند کمک شایان به تحقق راهبرد دفاعی ایران نماید. در این پژوهش بر اساس روش تبیینی در صدد پاسخ به این پرسش هستیم که دیپلماسی دفاعی چه نقش و جایگاهی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال پاکستان دارد؟ روش گردآوری داده ها در این مقاله به شیوه کتابخانه ای و اسنادی است.
واکاوی همگون سازی یا همگون شدن با رویکرد به ارزش، هویت و فرهنگ متمایز در گستره جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های پیش رو در حوزه جهانی شدن فرهنگ، بحث همگون سازی یا همگون شدن فرهنگ است. در مباحث همگرایی و همگونی فرهنگی اغلب به جهانی سازی و همگون سازی توجه شده است نه بررسی فرایند همگون شدن فرهنگ ها که با پذیرش همگانی و اقناع عمومی نسبت به فرهنگ برتر و کامل تر حاصل خواهد شد. هدف از پژوهش حاضر که به شیوه ی توصیفی- تحلیلی و کتابخانه ای صورت گرفته واکاوی همگون سازی و همگون شدن در گستره ی فرهنگ جهانی است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که مبانی فکری اسلام برای همگون شدن دنیا جهت عزت انسان قرار داده شده است. طرح و اجرای این مبانی فکری برای همه بشریت است به دور از هر رنگ، نژاد، ملیت و ... . مبتنی فکری اسلام کامل بوده و رهاورد وحی است و سعادت همه جانبه بشریت را خواهان است؛ امّا در مقابل، مبانی فکری غرب برای همگون سازی در پی سلطه بر بشریت و برای رسیدن به اهداف خود است. این مبانی ناقص است و نگاهی تک بعدی به بشریت دارد. رشد همه جانبه بشریت را در پی ندارد و تنها برای برآورده ساختن نیازهای مادی بشر است؛ از این رو می توان گفت که غرب صلاحیت رهبری این همگون سازی را ندارد.
شکاف بین نیازهای تجویزی و ترجیحی دانش آموزان متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۶)
51 - 71
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نیازهای فرهنگی و آموزشی دانش آموزان دوره اول متوسطه است. مطالعه حاضر از منظر هدف کاربردی و از جنبه شیوه گردآوری اطلاعات ترکیبی از نوع اکتشافی است که در آن ابتدا از روش کیفی (بررسی اسنادی) و سپس روش کمّی (پیمایش اجتماعی با بهره گیری از پرسشنامه نیمه ساختاریافته در فضای مجازی) استفاده شده است. در بخش کیفی، به منظور تعیین نیازهای تجویزی بررسی اسنادی (سند تحول بنیادین آموزش وپرورش، برنامه درسی ملی و اهداف دوره های تحصیلی رسمی عمومی) انجام شده است. براساس نتایج حاصل از بررسی اسنادی، چهارچوب مفاهیم و متغیرهای پرسشنامه نیازسنجی از دانش آموزان دوره اول متوسطه مشخص شد. پس از تهیه فرم اولیه پرسشنامه، بررسی روایی و پایایی آن (7/0 برای تمامی سؤالات) در یک نمونه 708 نفری از دانش آموزان دوره اول متوسطه اجرا شد و نیازهای اظهاری (اعلام شده توسط دانش آموزان) به دست آمد. سپس این نیازها با نیازهای تجویزی و هنجاری مطرح شده در اسناد بالادستی مقایسه شد. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش در بخش کیفی از کدگذاری متن ها با رویکردی استقرایی و برای بخش کمّی از آمار توصیفی، آزمون خی دو تک نمونه ای و آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد بین نیازهای ترجیحی ابرازشده توسط دانش آموزان و نیازهای تجویزی مطرح شده در اسناد بالادستی شکاف وجود دارد. اسناد بالادستی آموزش وپرورش جامعه پذیری و تربیت دینی و سیاسی دانش آموزان را در اولویت قرار می دهد؛ اما برای خود دانش آموزان نیازهای هنری و ادبی، تفریح و سرگرمی و مهارت های شغلی اولویت و اهمیت دارد.
بررسی تطبیقی رویکردهای غربی و سلفی با بیداری اسلامی در مؤلفه های تمدن ساز (تأکید بر دین مداری و مشارکت مردمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ورود رسمی دین در عرصه ی سیاست، اجتماع و احیای تمدّن با پشتوانه ی حضور مردمی، نمودی از حکومت دینی و مردمی را در عرصه ی اجتماعات بشری در پی دارد که بارزترین تبلور عملی چنین فرآیندی، انقلاب اسلامی سال 1357 ایران و تأسیس نظام سیاسی بود. امام خمینی (ره) بنیانگذار انقلاب، با به رأی گذاشتن «جمهوری اسلامی»، نیاز و الزام حکومت دین گرای جدید را به «تأیید مردم» نشان داد و در مقوله ی «تعیین الگوی حکومتی» نیز آراء مردمی را ملاک قرار داد. پیرامون «حضور مردم در عرصه ی سیاست» جهت نظام سازی و احیای تمدّنی، گرایش های دیگری با عنوان دین و حکومت دینی وجود دارد و در جهان غرب پیرامون شیوه ی حضور مردم، الگوی خاصّ دیگری تبلیغ می شود. هدف این مقاله واکاویِ تفاوت های جریان بیداری با جریان غربی و جریان سلفی، پیرامون تأثیر دین و سبک حضور مردم در سیاست است که پیگیری آن با روش توصیفی- تحلیلی، تبیین رویکرد و سیاق خاصِّ هرکدام از جریانات مذکور را در این موضوع می طلبد. یافته های تحقیق در توجه به تناسب و تضاد جریان بیداری اسلامی با دیگر جریان ها، مشخص می شود که می تواند در تبیین صحیح نقاط ضعف تمدن غرب و جریان سلفی و نکات قوّت جریان بیداری اسلامی در اهتمام ورزی به «دین» و «مردم گرایی» روشنگر باشد.
اجتماع امن منطقه ای در جامعه بین المللی: دیدگاه مکتب انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
7 - 27
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیمی که در ادبیات روابط بین الملل و مطالعات منطقه ای اقبال یافته، اجتماع امن منطقه ای است. اجتماع امن منطقه ای، اجتماعی از دولت های حاکمیت دار در یک گسترده جغرافیایی محسوب می شود که احتمال وقوع جنگ از میان آنها رخت بربسته است. بر حسب این وضعیت، مناطق مختلف جهان را می توان در یکی از دو وضعیت شکل گیری/فقدانِ آن در نظر گرفت؛ بدین معنا که در برخی مناطق مانند غرب اروپا و شمال آمریکا، اجتماع امن منطقه ای شکل گرفته و در برخی مناطق مانند جنوب و غرب آسیا و شمال آفریقا چنین اجتماعی شکل نگرفته و دورنمای روشنی از شکل گیری آن در آینده حداقل کوتاه مدت وجود ندارد. با مشاهده چنین سرگذشت متفاوت تجربی، این پرسش نظری قابل طرح به نظر می رسد که «چرا اجتماع امنِ منطقه ای در برخی مناطق جهان شکل می گیرد و در برخی دیگر از مناطق مجال ظهور نمی یابد؟» در پاسخ به این پرسش نظری، با گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و جست وجوی اینترنتیِ متون پایه ایِ مرتبط در هر دو رشته مطالعات منطقه ای و روابط بین الملل، و بهره گیری از تحلیل محتوای کیفیِ آنها، تلاش می شود الگوی تبیینیِ مناسبی با به کارگیری تبیین کارکردی در استدلال پردازی فراهم آید. در این چارچوب، یافته پژوهش این است که نحوه کارکرد نهادهای جامعه بین المللیِ جهان گستر به گونه ای در سطح منطقه ای تأثیر می نهد که باعث می شود در برخی مناطق، اجتماع امن منطقه ای شکل بگیرد و در برخی مناطق شکل نگیرد.
تحلیل ورزش، حل منازعه و بازیگران؛ مقدمه ای بر دیپلماسی ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۶
15 - 30
حوزه های تخصصی:
علیرغم شناخت روزافزون دیپلماسی ورزشی، درک جامع تری از تأثیر واقعی آن بر حل منازعه احساس می شود. این مطالعه به دنبال پرداختن به شکاف فعلی در ادبیات، با ارائه کاوشی ظریف در مورد نقش دیپلماسی ورزشی در چارچوب ورزش و حل منازعه است. سوال اصلی عبارتنداز: نقش دیپلماسی ورزشی در جهت حل منازعه برای بازیگران دولتی و غیردولتی چیست؟. فرضیه آن است که استقرار استراتژیک دیپلماسی ورزشی به عنوان یک ابزار موثر در ایجاد ارتباطات و تقویت گفتگو، در بستر حل منازعه بین طرف های درگیر عمل می کند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بازیگران دولتی نیز به جهت تحقق اهداف سیاست خارجی خود، از دیپلماسی ورزشی استفاده نموده تا که منافع مستقیم یا غیر مستقیم خود را تامین نمایند. در واقع برای دولت ها، همیشه بعد از بقا و امنیت ورزش در رتبه دوم قرار می گیرد و بازیگران غیردولتی نیز که غالباً به عنوان میانجی و با هدف ایجاد و ترویج صلح تأسیس شده اند، از دیپلماسی ورزشی در جهت رفع اصطکاک و حل منازعه بین بازیگران دولتی و غیر دولتی، ایجاد ثبات و تقویت صلح و نهایتا تامین امنیت انسانی، استفاده می نمایند. روش پژوهش کیفی، مبتنی بر توصیف- تحلیل، بوده و گردآوری داده ها از طریق منابع کتابخانه ای و مجازی صورت گرفته است.