فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۶۴۱ تا ۷٬۶۶۰ مورد از کل ۳۰٬۰۰۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه میان علم و دین از مهمترین موضوعات چالشبرانگیز امروز جامعه ماست. پیشرفت علوم مختلف در جهان غرب از یک سو، و انحطاط علمی، سیاسی، فرهنگی، نظامی و اقتصادی جهان اسلام از سوی دیگر این سؤال را طرح میکند که گویا اسلام با دانشاندوزی مخالف است. ازاینرو، گروهی اسلام را عامل عقبماندگی جهان اسلام مطرح کردند. به همین دلیل، زمینه ضدیت با اسلام و غربیسازی و غربگرایی جهان اسلام فراهم آمد. گروهی نیز این رویکرد به دین را نادرست تلقی کردند و شیوه اصلاح و بازسازی اندیشه اسلامی را در پیش گرفتند. بنیاد اساسی این گفتمان، وجود پایههایی از مبانی علم جدید در اسلام است که با بازنگری در شیوههای علمی اسلام، میتوان آن را به جهان ارائه کرد. این گفتمان با برقراری مجدد ارتباط میان «دانش» و «ارزش»، راه گذار از سکولاریسم را فراهم میکند.
فرهنگ مردم برزیل
دیدگاه و گزارش: اسلام و غرب؛ از منازعه تا گفت و گو
حوزه های تخصصی:
پیوند ادب و سیاست
حوزه های تخصصی:
نقد فلسفی جوهرگرایی فرهنگی در نظریه برخورد تمدن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به نقد فلسفی نظریه برخورد تمدن ها پرداخته است، که نظریه مهمی در گفتمان حاضر در روابط بین الملل محسوب می شود. طبق نظریه «هانتینگتون»، جهان را می توان به تمدن های متمایز تقسیم کرد و ارزش های تمدنی، تعیین کننده نوع برخورد کشورها با یکدیگر است. با انتخاب نقد فلسفی به عنوان رویکرد نظری و روش شناختی، متن نظریه هانتینگتون تجزیه و تحلیل شد. در این نظریه، ایدئولوژی جوهرگرایی فرهنگی به دو شکل قرار دارد: اول، مجموعه ای از ارزش های بنیادی وجود دارد که به طور تغییرناپذیری با گذشت زمان نیز حائز اهمیّت باقی می ماند. دوم، بسیاری از افراد با پیشینه نژادی مشترک حتی در صورت مهاجرت، به این ارزش ها متوسل شده و در مواقع بحران، کشورهای خویشاوند و مهاجران با هم متحد می شوند. یافته ها نشان می دهد رهبران و سیاست هایشان بیش از باورهای فرهنگی نهان در تعاملات و تحولات سیاسی تعیین کننده هستند. زمانی که ارزش های فرهنگی، تعیین کننده کنش های رهبران سیاسی تلقی شود، اهمیت رهبری و قدرت نظارتی ملت ها نادیده و کم اهمیت انگاشته می شود.
رفتارشناسی سیاسی جریان روشنفکری ملی- مذهبی در روند تثبیت و نهادسازی پس از پیروزی انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان مسائل مختلف انقلاب ها، مرحله پس از پیروزی، مهم ترین مرحله انقلاب است. این مرحله نقطه اوج تکاملی و شاید افول آن نیز قلمداد گردد. در این مرحله است که هویت های سیاسی زمان ائتلاف گسترده بسیج انقلابی، به ناگاه دچار افولی زود هنگام می شوند که بازتاب های آن در ساختار حکومت جدید، نمودار می شود. از این نظر در انقلاب اسلامی نیز که فرجام نهایی آن، استقرار نظام جمهوری اسلامی بود، چنین فرایندی بوجود آمد و طیف روشنفکران دینی ملی-مذهبی مؤتلف در نهضت اسلامی به رهبری نهضت آزادی که در جریان مشارکت در سیستم سیاسی جدید در دولت موقت نقش محوری را ایفا نموده بود. بی درنگ در جریان نهادسازی و تثبیت نظام جمهوری اسلامی با جریان غالب اسلامگرا و سایر جریان ها با چالش های نظری جدی مواجهه شد. که در این راستا نگارندگان با تبیین رفتار سیاسی این جریان، محور اصلی این تقابل را در تاکتیک ها و فرهنگ سیاسی دیرین و متفاوت این جریان درمسائلی چون؛ اصول تفکرات خاص و متفاوت در عملکرد و اندیشه نسبت به سایر جریان ها، نقصان در اندیشه و ایدئولوژی مدون و کامل برای برنامه ریزی امور مملکتی در دوران بعد از پیروزی، در موضوع ارائه یک نظام جایگزین جستجو می کنند
دولت
سیاست، پایدیا و دولت؛ امر سیاسی و بنیان بیناذهنی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائلی که در ارتباط با مفهوم دولت در طول قرن های متمادی مورد بررسی فیلسوفان و نظریه پردازان سیاست بوده را باید در نسبت میان مسئله تربیت و سیاست جستجو کرد. مسئله ای که به یک عبارت، گره گاه اولیه نظریه پردازی درباره سیاست در یونان باستان بوده و هنوز اهمیّت زیادی را در پرداختن به دولت و مسائل مربوط به آن به خود اختصاص می دهد؛ تا جایی که هر پرسشی از چیستی دولت، سیاست و مفاهیمی که این دو با خود ایجاب می کنند، پرسشی است درباره کیفیات مربوط به تربیت در یک جامعه سیاسی. یا به بیان روشن تر، هر شکلی از سلطه سیاسی نسبت مستقیمی با ادعاهای مربوط به دخالت گری دولت در فرآیندهای آموزشی موجود در یک جامعه دارد. ما مقاله یِ خود را با توضیحی درباره چیستی سیاست و هم چنین نسبتی که سیاست با هر کدام از ما به عنوان اصلی ترین موضوعات خودش برقرار می کند آغاز خواهیم کرد. بعد از آن سعی می کنیم تا توضیحاتی درباره چگونگی شکل گرفتن چیزی به نام جماعت در ورای دولت، به عنوان یک بستر متشکل از مردمانی که به نحوی خودانگیخته گرد هم آمده اند و ماجرای دخالت گری سیاست در جهت دار کردن این باهم بودگی خودانگیخته در راستای فراخوانی ویژه حاکمان ارائه دهم. در بخش پایانی نشان می دهیم که چرا تربیت را باید مهم ترین عامل توجیه کننده اشکال مختلف اقتدار سیاسی و عاملی اساسی در ادعاهای دخالت گرانه ی دولت در زندگی روزمره مردم به حساب آورد. برای آغاز کار باید این مسئله را مورد تاکید مجدد قرار دهیم که از نظر نویسنده این نوشتار، نسبتی مشخص میان سیاست و تربیت وجود دارد که مطالعه در آن در واقع مطالعه ای درباب ریشه های شکل گیری مفهوم سیاست در یک جماعت خواهد بود.
منطقهگرایی به موازات شمال ـ جنوب : استراتژیهای دولت و جهانی سازی
حوزه های تخصصی:
تجزیه و تحلیل تطبیقی تأثیر توسعه انسانی و امید به زندگی بر رشد اقتصادی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه
حوزه های تخصصی:
با توجه به این موضوع که شاخص توسعه انسانی سه جنبه مهم از شاخص های توسعه یعنی آموزش، سلامت و استانداردهای زندگی را در قالب چهار زیر شاخص مورد ارزیابی قرار می دهد، هدف این مقاله این است که با استفاده از روش داده های تلفیقی (پانل)، رگرسیون حداقل مربعات معمولی و استفاده از روش اثرات تصادفی تأثیر شاخص توسعه انسانی و امید به زندگی را بر رشد اقتصادی برای دوره زمانی 2008 تا 2011 برای بیش از 150 کشور شامل کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در سه مدل (سه گروه مختلف کشورها) مدل اول که یک مدل کلی است شامل 154 کشور جهان، مدل دوم شامل 54 کشور از کشورهای توسعه یافته و در حال گذار و مدل سوم شامل که 100 کشور در حال توسعه و کمتر توسعه یافته است را مورد ارزیابی قرار دهد. برآورد معادله رشد اقتصادی به روش داده های تلفیقی با استفاده از نرم افزار تخصصی Eviews انجام گرفته است. نتایج بیانگر آن است که شاخص توسعه انسانی و امید به زندگی در مدل اول یعنی 154 کشور دنیا تأثیر مثبت و معنی داری بر روی رشد اقتصادی داشته، در مدل دوم یعنی کشورهای توسعه یافته و در حال گذار شاخص توسعه انسانی تأثیر معنی داری بر رشد اقتصادی این کشورها نداشته، در مدل سوم نیز یعنی 100 کشور در حال توسعه و کمتر توسعه یافته هر دو شاخص توسعه انسانی و آموزش تأثیر مثبت و معنی داری بر رشد اقتصادی این کشورها داشته است.
ریشه های فرهنگی و ایدئولوژیک سیاست خارجی چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متغیرهای فرهنگ و ایدئولوژی در تحلیل جهت گیری های سیاست خارجی چین کم تر به چشم می خورد. پرسش اصلی این پژوهش عبارت است از: سیاست خارجی چین تا چه حد تحت تأثیر ملاحظات فرهنگی و ایدئولوژیک آن قرار دارد؟ در پاسخ استدلال شده است که سنت های فرهنگی، به ویژه آموزه های کنفوسیوسی، و علایق ایدئولوژیک مدرن شامل ناسیونالیسم و سوسیالیسم هم چنان نفوذ چشم گیری در هدایت سیاست خارجی چین، به ویژه در قبال قدرت های بزرگ، دارد. حتی خوداتکایی امنیتی و تمایلات اقتصادمحورانة چین در عرصة بین الملل به نحوی تحت تأثیر فرهنگ چینی هاست. رویکرد این پژوهش علّی تبیینی است و برای دفاع از فرضیة مذکور حتی الامکان از اطلاعات و داده های موجود استفاده خواهد شد.