در میان مسائل مختلف انقلاب ها، مرحله پس از پیروزی، مهم ترین مرحله انقلاب است. این مرحله نقطه اوج تکاملی و شاید افول آن نیز قلمداد گردد. در این مرحله است که هویت های سیاسی زمان ائتلاف گسترده بسیج انقلابی، به ناگاه دچار افولی زود هنگام می شوند که بازتاب های آن در ساختار حکومت جدید، نمودار می شود. از این نظر در انقلاب اسلامی نیز که فرجام نهایی آن، استقرار نظام جمهوری اسلامی بود، چنین فرایندی بوجود آمد و طیف روشنفکران دینی ملی-مذهبی مؤتلف در نهضت اسلامی به رهبری نهضت آزادی که در جریان مشارکت در سیستم سیاسی جدید در دولت موقت نقش محوری را ایفا نموده بود. بی درنگ در جریان نهادسازی و تثبیت نظام جمهوری اسلامی با جریان غالب اسلامگرا و سایر جریان ها با چالش های نظری جدی مواجهه شد. که در این راستا نگارندگان با تبیین رفتار سیاسی این جریان، محور اصلی این تقابل را در تاکتیک ها و فرهنگ سیاسی دیرین و متفاوت این جریان درمسائلی چون؛ اصول تفکرات خاص و متفاوت در عملکرد و اندیشه نسبت به سایر جریان ها، نقصان در اندیشه و ایدئولوژی مدون و کامل برای برنامه ریزی امور مملکتی در دوران بعد از پیروزی، در موضوع ارائه یک نظام جایگزین جستجو می کنند