فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۲۱ تا ۳٬۹۴۰ مورد از کل ۳۰٬۰۰۹ مورد.
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۶
92 - 124
حوزه های تخصصی:
اهمیت پژوهش بدین جهت است که اقدامات امریکا در قالب قدرت نرم، جنگ نرم و ترکیبی و سرمایه گذاری در این زمینه ها در طول چند سال اخیر، جمهوری اسلامی ایران را با تهدیدهای اساسی و هزینه های فراوان سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی در آینده روبه رو خواهد کرد. بنابراین، آینده پژوهی تهدیدات امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران در قالب سناریوهای مختلف از ضرورت اساسی برخوردار است. در این راستا، موضوع پژوهش حاضر نیز پاسخ به این پرسش است که راهبردهای امریکا برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران در آینده چه چیزی است؟ یافته های پژوهش در چهارچوب آینده پژوهی و به روش سناریونویسی (سناریوپردازی) حاکی از سناریوهای محتملی چون افزایش حداکثری تحریم های اقتصادی و تغییر نگرش مردم نسبت به حکومت و سناریوی ممکنی در قالب آشوب سیاسی و اجتماعی و در نهایت، سناریوی مطلوبی چون آغاز دور جدید مذاکرات است.
مفهوم نشانه های ضعیف در آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال پنجم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
39 - 61
حوزه های تخصصی:
پیش گیری از غافل گیری یکی از کارکردهای اساسی و حیاتی آینده پژوهی تلقی می شود و تمرکز بر شناسایی و تحلیل نشانه های ضعیف می تواند این هدف مهم را به طور مؤثرتری محقق نماید. این در حالی است که با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی داخلی ازجمله اس. آی. دی، ایرانداک و پایگاه خارجی ساینس دایرکت و بررسی نتایج جستجو با واژه ی نشانه های ضعیف و عبارات هم راستا به وضوح پیداست که در پروژه ها و فعالیت های اجرا شده ی پژوهشی و دانشگاهی آینده پژوهی، توجّه چندانی به این مفهوم حیاتی نشده و ابعاد مفهومی و ساختاری، اهمیت، جایگاه و کارکردهای آن توسط پژوهشگران ایرانی و حتی آینده پژوهان بصورت جدی مورد مطالعه قرار نگرفته است. لذا این مقاله ضمن بررسی گستره ی مفهومی عبارت نشانه های ضعیف به تبیین وجوه مفهومی و کارکردی، اهمیّت و جایگاه نشانه های ضعیف می پردازد. این پژوهش مبتنی بر روش پژوهش اسنادی و با استناد به پژوهش ها و مطالعات اجرا شده در زمینه ی نشانه های ضعیف، به بررسی مفهوم نشانه های ضعیف در حوزه ی آینده پژوهی می پردازد و با استفاده از روش تحلیل علم سنجی جایگاه نشانه های ضعیف را در پروژه ها و فعالیّت های پژوهشی این حوزه ی تحقیقاتی جدید تبیین می کند. همچنین در این مقاله گریزی هم به اشکالات رایج در پژوهش های آینده پژوهی از حیث فرآیندی و روش شناسی زده می شود. این پژوهش به طور موجز به برخی نکات فنی در چگونگی پیش برد یک فعالیت آینده پژوهی با تمرکز بر رویکرد فرآیندی و بکارگیری مفهوم نشانه های ضعیف می پردازد.
پزشکی و قدرت از عهد ناصری تا دوره رضاخان؛ تبارشناسی سوژه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
141 - 172
حوزه های تخصصی:
در سده نوزدهم و اوایل سده بیستم میلادی شاهد روند تغییر حکمرانی در ایران هستیم. ساحت چندگانه نیروها در این دوره پدید می آیند که در این چندگانگی دانش مدرن سهم بسزایی دارد. در واقع بخش مهمی از این تغییر به ورود دانش جدید پزشکی و روانپزشکی بر می گردد. دانش جایگاهی در منازعه قدرت می یابد. در بافت اجتماعی نیز دو شکل عام و خاص(سوژه ساز) همبستر این قدرت شده و بر تغییر ساحت روان آن تأثیرگذار است. این مقاله با هدف آشکارسازی بخشی از این منازعه با تکیه بر ورود دانش پزشکی نگاشته شده است. چگونگی اثرگذاری، جریان سازی و در نهایت تغییر در روند جامعه و سوژه ایرانی بگونه ای است که بخشی از قدرت تن به ماهیت این دانش ها می دهد و یا آن را به چالش می کشد. لذا بخش قابل توجهی از حکمرانی برخلاف دوره های پیشین تحت تأثیر این دانش ها به عرصه ای جدید پا می نهد که بر ماهیت گفتمانی موجود در ایران شکل می دهد. روند ادراکی این تغییر بدین صورت پیش می رود که ماهیت ثابت، سنتی و دیرین حکمرانی سوژه نسبتاً یکدست پیشین وارد شکل جدیدی از ذهنیت و تصور از خود می شود. از یک طرف مناسبات میان فرد و دانش های نوین موجب نوعی از تکنیک های خود می شود و از طرفی دیگر بدن اجتماعی به مثابه استعاره ای کلی ظهور می کند. نگاهی تبارشناسانه بر شکل روشی این متن حاکم است.
بازتاب تحولات سیاسی اجتماعی اقتصادی شهر نشینی در امپراتوری اشکانی در مسکوکات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
404 - 377
حوزه های تخصصی:
دوران عصر تاریکی که از زمان گودرز اول تا فرهاد سوم بوده است با توجه به منابع بدست آمده، اشکانیان از لحاظ نژادى به قبیله" داهه" Dāhe یکى از اقوام کو چ رو منطقه ماورا ءالنهر و دشتهاى جنوب سبیرى باز میگردد. بر اثر فشار اقوام زرد پوست به سایر اقوام منطقه باعث شد اقوام منطقه به طرف غرب روى بیاورنداقوام "یوئوچى" Yūùčì به سبب فشار" هونها" Hōnha به سایر اقوام منطقه فشار وارد کردند و این اقوام را به سوى جنوب و جنوب غربى یعنى ایران و هند کوچ دادند. از جمله این اقوام، قوم "داهه" Dāhe هستند. اقوام "داهه" Dāhe در اثر کوچ با قبایل زرد پوست منطقه اختلاط پیدا کردنداین قوم یکى از اقوام سفید پوست "سکایى" Sakāī بوده که در اثر برخورد با قبایل زرد پوست مهاجر منطقه تحت تأثیر آداب و رسوم و اعتقادات آنها قرار گرفتند.. سکه شناسی و نماد شناسی حاصل این پژوهش، حاکی از استفاده آگاهانه اشکانیان از نمادهای یونانی، تغییر دادن این نمادها در جهت تثبیت سنن بومی واستفاده از این نمادها در مشروعیت حکومت اشکانیان است.می خواهیم به بررسی نقش بر روی و پشت سکه ها و طبقه بندی و تیپ شناسی آنها بپردازیم هدف تیپ بندی سکه ها همراه با ضرابخانه و علامت ضرابخانه ها و شهرها است.
پیامدهای کالای استراتژیکی فوتبال بر سیاست و جامعه جهانی؛ مطالعه موردی فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فوتبال مشهورترین و جذاب ترین ورزش دنیاست. ورزش فوتبال از جنبه یک فرهنگ ملی خارج و به یک فرهنگ بین المللی تبدیل و به عنوان یک صنعت پرطرفدار نه تنها از سوی مخاطبین این رشته ورزشی بلکه از سوی دولت ها، گروه های اقتصادی-تجاری، رسانه ها، روانشناسان، جامعه شناسان و غیره دنبال می گردد. پدیده ورزش فوتبال در جهان به عنوان یک کالای استراتژیک مورد پذیرش قرار گرفته و از قالب یک ورزش صرف خارج و تاثیر فراوانی بر ابعاد مختلف زندگی بشر گذاشته است. در ایران فوتبال ورزشی است که ریشه های جامعه شناختی آن با قدرت، سیاست و تجارت پیوند خورده است. ماهیت جذاب فوتبال از همان ابتدای شکل گیری یک رابطه تنگاتنگی با دولت ها و قدرتها در ایران برقرار نموده و همواره حوزه های مختلف اجتماعی را از خود متأثر نموده است. با فزونی جذابیت و اهمیت ورزش فوتبال در ایران، این ورزش تبدیل به یک کالای استراتژیکی و همواره در اختیار نظام های سیاسی قرار داشته و این امر باعث گشته تا این ورزش در جایگاه اصلی خود قرار نگیرد. این مقاله در صدد تشریح و تبین این مسئله است که کالای استراتژیک فوتبال ایران چگونه تاثیری بر حوزه های سیاست و جامعه ایران گذاشته است؟ نتایج یافته های تحقیق نشان می دهد که ورزش فوتبال ایران در جایگاه واقعی خود قرار نگرفته و بدین سبب تاثیر منفی بر حوزه سیاست و جامعه کشور گذارده است. برای دستیابی به این هدف با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و بکارگیری نظریه رفتارگرایانه به بررسی ابعاد و زوایای تأثیر فوتبال بر حوزه های مختلف جامعه پرداخته است.
روش های اجرای اهداف توسعه پایدار در منطقه خلیج فارس از منظر حقوق بین الملل محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
111 - 131
حوزه های تخصصی:
حقوق محیط زیست ابزار مهمی برای نظارت و مدیریت توسعه پایدار است؛ پایداری توسعه درکشورها اعم از فقیر و غنی، صنعتی و غیر صنعتی، مفهوم توسعه پایدار را از چارچوب مرزهای ملی فراتر برده و در قالب نظام حاکمیت جهانی، قابل ارزیابی و تحلیل است. هدف از مطالعه موردی خلیج فارس دراین نوشتار، اهمیت خاص این منطقه از لحاظ وجود منابع عظیم انرژی های تجدیدناپذیر به خصوص نفت، گاز و شرایط خاص زیست محیطی بهویژه بسته بودن این خلیج، عبور کشتیهای نفتکش، بهره برداری خارج از استاندارد جهانی و دور از انتظار با بررسی اجرای شاخص های توسعه پایدار در حوزه حقوق بین الملل محیط زیست، به دنبال ارایه راهکاری صحیح برای حفاظت از خلیج فارس می باشد. دراین رهگذر شاخص های اقتصادی، اجتماعی، محیطی، سه رکن اساسی توسعه پایدار هستند و تمامی این شاخص ها، حقوق بین الملل محیط زیست در خلیج فارس را تحت تاثیر قرارمی دهد. این مقاله در پی پاسخگویی به این سوال است که اجرای توسعه پایدار در محیط زیست دریایی خلیج فارس از چه مسیرهایی امکانپذیر است؟ نوشتار پیش رو، با بهره گیری از روش ﺗﻮﺻیﻔی و ﺗﺤﻠیﻠی ﺿﻤﻦ ﺑﺮرﺳی وﺿﻌیﺖ زیﺴﺖ ﻣﺤیﻄی ﺧﻠیﺞ ﻓﺎرس نحوه اجرای توسعه پایدار در ایﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ را ﺷﻨﺎﺳﺎیی کﺮده و در ﭘﺎیﺎن راﻫکﺎرﻫﺎ و ﭘﺸﻨﻬﺎدهای ﻻزم اراﺋﻪ می دهد. نتیجه کلی مقاله با تامل در اهداف 14و 17سند 2030 نشان می دهد که نیاز است، آیینهای اجرایی از طریق تعیین شاخصها، کنترل شود.
هویت ملی به مثابه قدرت نرم؛ اسلامیت، مدرنیته غربی و تدوین سیاست خارجی ایران(1384-1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
41 - 75
حوزه های تخصصی:
نگاره حاضر بر آن است تا به این مهم پاسخ دهد که چگونه هویت ملی و مکانیسم اثر آن می تواند به عنوان قدرت نرم در نظر گرفته شود و اسلامیت و مدرنیته غربی به عنوان دو بال هویت ملی چگونه در تکوین و تدوین سیاست خارجی ایران در بازه زمانی مورد بررسی نقش داشته اند؟ در این پژوهش کوشیده می شود که با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر اطلاعات مبتنی بر کتابخانه ای، ضمن تبیین «هویت ملی و قدرت نرم»، این مفهوم را در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سال های 1384-1392 مورد مداقه و کنکاش قرار دهد. هویت ملی که در اینجا اسلامیت و مدرنیته غربی به عنوان دو بال از سه بال آن مورد بررسی قرار می گیرد کانون و دال مرکزی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قالب قدرت نرم را تشکیل می دهد. اسلام و اسلام گرایی در قالب آموزه های اسلامیت در قانون اساسی و مدرنیته غربی به عنوان دگر(other) پلتفرمی را ایجاد کرده اند که بازی سیاست خارجی بتواند در کشاکش این دو مفهوم مورد پردازش، تدوین و تکوین قرار بگیرد.
سازوکار اعتماد مردم به عملکرد دولت در شرایط شیوع کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
1-34
حوزه های تخصصی:
امروزه شیوع ویروس کرونا در ایران و سراسر جهان تبدیل به یک مسئله اجتماعی شده و به نوبه خود جایگاه، کارکرد و اهمیت نهاد دولت ها را نیز آشکار نموده است. این مقاله با هدف تحلیل جامعه شناختی اعتماد مردم به عملکرد دولت در شرایط شیوع کرونا از نظریه های زتومکا و برناد باربر استفاده گردیده است. روش تحقیق پژوهش «پیمایش» بوده و جامعه آماری آن را افراد 15 سال به بالای کشور در سال 1399 تشکیل می دهند. از طریق فرمول کوکران حجم نمونه تحقیق برابر با 1600 نفر برآورد گردیده و شیوه نمونه گیری از نوع «نمونه گیری چندمرحله ای» می باشد. یافته ها نشان می دهد که بحث اعتماد به عملکرد دولت هم متوجه مجموعه ای از رفتارها و انتظارات ابزاری نسبت به نظام سیاسی و نیز بعد ارزش شناختی اعتماد در قبال نظام سلامت می با شد. به طور مشخص و متأثر از ایده نظری زتومکا، اعتماد مردم کشور به نظام سیاسی از نوع «اعتماد ابزاری» بوده که کماکان در سطح «اعتماد پایه» می باشد؛ در مقابل، اعتماد به نظام پزشکی و سلامت که اعتمادی مبتنی بر انتظارات اخلاقی و نیز «اعتماد ارزش شناختی» میباشد، در حد بسیاری افزایش یافته است. همچنین در بررسی اعتماد مردم به عملکرد مجموعه دولت مشخص شد که مؤلفه های اعتمادساز از معرف های هر دو نوع اعتماد تشکیل می شود؛ به عبارتی مردم وقتی وارد تعامل و همکاری با مجموعه دولت می شوند بتدریج به رعایت رفتارهای بهداشتی فردی و جمعی می پردازند و از حجم انتقادات کاسته می شود که به نوبه خود زمینه های همکاری مردم را فراهم می سازد.
The Impossible Bargain: Iranian-American Relations in the Extended Framework of Putnam’s Two-Level Game Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Both in the U.S. and in Iran, foreign policy making is the result of a complex negotiation process between the different bodies of the government. In both countries, anti-Iranian and anti-American sentiments became the hallmark of the conservative elites’ thinking, which has been effectively blocking a political détente between the parties. The argument of this analysis departs from the dogmatism of the elites and states that the failure of the Joint Comprehensive Plan of Action (JCPOA) agreement was not only the result of the tight constraint of domestic actors on each country’s win-sets, but also due to the fact that both countries denied the addition of Level 3 to Putnam’s Two-Level Game Theory, that is, negotiation with the alliance blocs of the respective parties. Both negotiators failed to recognize the importance of the regional players and their threat perceptions that had not been limited to Iran’s nuclear capability, but at the same time involved Iran’s military ambitions. The analysis argues that widening the scope of the nuclear negotiations to three levels would prove the unfeasibility of a nuclear agreement concluded in the current geopolitical context. Only the deconstruction of the Western double standard – that American military presence in the Persian Gulf is normal while Iranian military presence is unacceptable aggressiveness – could lead to the possibility of a strong and widely accepted deal on the Iranian nuclear activities. The author of the analysis thus suggests the necessity of limiting the military expansion of both the U.S. and Iran as a precondition for a successful three-level negotiation process.
تبیین مبانی هستی شناسانه دیپلماسی در اسلام و بازخوانی اصول برآمده از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر کنکاشی نظری است که می کوشد با ارائه معیارهایی هستی شناسانه، ضمن تبیین مفهومی اصول و جداسازی آن از مبانی، فروع، قواعد و الگوهای جزئی عملی، امکان قضاوت علمی درباره جایگاه و نسبت مفاهیم با یکدیگر را فراهم سازد. سپس آنچه را که در آثار موجودِ این حوزه از آنها به عنوان «اصول دیپلماسی اسلامی» یادشده است، بر اساس مبانی هستی شناختی ارائه شده نقد و از نو بازخوانی نماید. برای نیل به این هدف، بنیان های سه گانه اندیشه سیاسی توحیدی و دیپلماسی اسلامی ارائه و هفت گزاره کلیدی به عنوان اصول برآمده از آنها و سایر موارد به عنوان فروع و قواعدی که در پرتو گزاره اصلی حیات می یابند، ذیل اصولْ مورد شناسایی قرار گرفته اند. همچنین تلاش شده است در قالب روش کیفی و برمبنای اصولِ روش تحقیق نظری، چگونگی مفصل بندی دال های شناور دیپلماسی اسلامی در منظومه اندیشه سیاسی اسلام آشکار و با ترسیم نمودار پایانی، برآیندی از دستاوردهای تحقیق ارائه گردد.
رقابت های اسلام سیاسی و سکولاریسم در دوران جمهوریت ترکیه با تأکید بر دوران زمامداری حزب عدالت و توسعه در سال های 1990 تا 2016(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: گفتمان های سیاسی نقش بسزایی درتدوین وشکل گیری رقابت ها،تعاملات و نزاع های سیاسی در کشورهای مختلف برعهده دارند. این تأثیرگذاری به ویژه در کشورهای متکثر و سرشار از گفتمان های سیاسی و فرهنگی بسیار قابل توجه است. ترکیه یکی از این کشورهای مهم و تأثیرگذار درمنطقه خاورمیانه است که در دوره ای طولانی شاهد رقابت های گفتمانی متعددی بوده که همچنان نیز ادامه دارد. در همین راستا به نظر می رسد بررسی سیر تعامل و تقابل های گفتمانی در این کشور در قالب همکاری ومنازعه، پژوهشی مفید وضروری به حساب آید. هدف:پژوهش حاضر درصدد است تا بابهره گیری از روش گفتمانی لاکلائو و موف به بررسی نزاع ها و همکاری های گفتمانی در ترکیه از سال های 1990 تا 2016 بپردازد. نتیجه گیری:بدین ترتیب می توان گفتمان های اسلام گرا،سکولارها (کمالیست ها و لائیک ها) وهمچنین خرده گفتمان هایی نظیر کردها را ازجمله مهم ترین گفتمان های فعال درصحنه سیاسی این کشور به شمار روند.این بررسی به ویژه از زمانی برای پژوهش حاضر حائزاهمیت است که گفتمان اسلام گرایی در دهه90 نیزتوانست خود را به طورجدی در صحنه سیاسی ترکیه نشان دهد وحتی در دوره ای به گفتمان هژمونیک تبدیل شود. به علاوه قدرت گرفتن حزب عدالت وتوسعه به عنوان حزبی اعتدال گرا و متمایل به گفتمان اسلام گرایان شکل وماهیت نزاع ها وهمکاری های گفتمانی را در این کشور پیچیده تر کرده است. روش: دراین پژوهش قصد براین است که باروش توصیفی–تحلیلی و ابزارگردآوری مطالب ازنوع روش کتابخانه ای، به بررسی رقابت های اسلام سیاسی وسکولاریسم درترکیه پرداخته شود.
سیاست خارجی ترامپ در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 ، یک رویداد غیرمنتظره بود . هدف اصلی این مقاله بررسی سیاست خارجی ترامپ در خاورمیانه می باشد..پرسش اصلی این مقاله عبارتست از : عوامل تعیین کننده و مولفه های سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه چه می باشد ؟ در پاسخ به این سوال ، به بررسی عوامل گوناگون سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نظریه رئالیسم تهاجمی ضمن ماهیت بنیادی – نظری ،از ماهیت کاربردی برخوردار است. این نظریه پاسخ مناسبی به رفتار بازیگران نظام بین الملل داده است. .طبق یافته ها ونتایج این پژوهش سیاست خارجی ترامپ بدنبال حفظ موقعیت موجود خود در منطقه و پیشگیری از ظهور هژمون منطقه ای است که می تواند ثبات موازنه قدرت را بر هم بزند و هژمونی آمریکا در دنیا را به چالش بکشد ، می باشد. این مطالعه از نوع نظری – بنیادی بوده و به روش توصیفی – تحلیلی و منابع کتابخانه ای صورت پذیرفته است .
بازخوانی رویکرد علی شریعتی نسبت به روحانیت از تقابل راهبردی تا تعامل تاکتیکی
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
1 - 28
حوزه های تخصصی:
از ابتدای قرن 19 میلادی، تاریخ معاصر ایران عرصه کشاکش مداوم سنّت و مدرنیته بوده است. در این برهه از تاریخ کشور سنّت در سه نهاد بازار، روحانیت و پادشاهی مطلقه، تمرکز یافته بود. در چهارچوب تقابل سنّت و مدرنیته، روشن فکری به عنوان نهادی برآمده از مدرنیته به رویارویی سه نهاد برآمده از سنّت برخاست. اما در این میان تعامل و تقابل روشن فکری و روحانیت سرانجامی دیگر یافت و به تولد روشنفکری دینی انجامید و بر سرنوشت دو نهاد دیگر یعنی بازار و سلطنت تأثیرات شگرفی بر جای نهاد. رابطه توأم با تعامل و تقابل بین روشن فکران و روحانیون تا حدود زیادی در اندیشه های دکتر علی شریعتی به عنوان یکی از پیشگامان روشنفکری دینی در ایران معاصر انعکاس یافته است. ازاین روی، در مقاله حاضر برآنیم تا با به کارگیری نظریه پروتستانتیسم اسلامی و روش توصیفی - تحلیلی، ابعاد مختلف رویکرد علی شریعتی به نهاد روحانیت را بررسی کنیم و از این طریق راهی برای بازاندیشی روابط نهاد روشن فکری و نهاد روحانیت در ایران معاصر بگشاییم. یافته های مقاله نشان می دهد رویکرد محوری علی شریعتی اصلاح گری دینی بوده و در این چهارچوب تقابلش با نهاد سنّتی روحانیت راهبردی و تعاملش با آن تاکتیکی بوده است.
نقش ابتکار «یک کمربند- یک راه» در نظم نوین اقتصادی چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
1 - 20
حوزه های تخصصی:
یکی از دغدغه های راهبردی و شایان توجه سیاست جهانی در حال حاضر به کنش اقتصادی و بعضاً سیاسی چین بازمی گردد، به گونه ای که رفتارشناسی جهش اقتصادی چین در دهه های اخیر حاکی از ظهور قدرت بزرگ جدیدی است که حتی در برهه هایی تمایل و عطش خود برای هژمون شدن را پنهان نمی کند. این گزاره موجب شده است تا چین درصدد معماری نظم نوین اقتصادی در سطح بین الملل باشد و برای تحقق این مهم دست به اقدامات مشخصی بزند؛ هدفی که بی تردید واکنش های دامنه داری را از طرف رقبا از جمله آمریکا به عنوان قدرت مسلط سیاست جهانی در پی خواهد داشت. به هر حال، از جمله اقدامات مشخص چین برای تحقق این مسئله را باید در ابتکار ایجاد جاده ابریشم جدید جست وجو کرد. در واقع، سؤال اصلی این است که راه ابریشم جدید چگونه می تواند در تحقق نظم نوین اقتصادی مدنظر چین تأثیرگذار باشد؟ در پاسخ، با بهره گیری از نظریه ثبات هژمونیک و روش توصیفی- تحلیلی توضیح داده خواهد شد که چین تمایلاتی جدی برای تفوق بر سیاست جهانی در سر دارد و ابتکار «یک کمربند- یک راه» قدمی مهم در این مسیر دشوار به حساب می آید و اجرای آن اگرچه ممکن است بیجینگ را به قدرت اول اقتصادی در جهان تبدیل کند، این کشور تا نائل شدن به قدرت هژمون مسیری طولانی در پیش دارد.
واکاوی سیاست خارجی ترامپ نسبت به افغانستان با تأکید بر توافق نامه صلح با طالبان در سال 2020
حوزه های تخصصی:
با به قدرت رسیدن دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا، بحران افغانستان که از سال 2001 بر سیاست خارجی واشنگتن سایه افکنده است، وارد مرحله جدیدی شد. نکته قابل توجه در این مرحله پذیرش رسمی طالبان به عنوان واقعیتی سیاسی و میدانی در عرصه قدرت در افغانستان است که آمریکا را در مدار رویکرد صلح با طالبان و به دنبال آن پایان دادن به جنگ در افغانستان قرار داده است. هدف اصلی در مقاله حاضر بررسی سیاست خارجی آمریکا در صلح با گروه طالبان است. بر این اساس با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی و منابع کتابخانه ای، این سوال اصلی را مطرح می کند که سیاست خارجی ترامپ در صلح با گروه طالبان چگونه تبیین می شود و مهم ترین عوامل موثر بر آن چیست؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که ترامپ در انعقاد توافق صلح با طالبان از رویکرد نوانزواگرایی بهره برد که نوعی بین الملل گرایی گزینشی است و یک سیاست خارجی منفعت محور را ارائه می دهد. در این چارچوب آمریکا در دوره ترامپ سعی کرد با کمترین هزینه ممکن در افغانستان حضور داشته باشد و بحران در این کشور را مدیریت کند. مهم ترین عوامل موثر بر صلح آمریکا و طالبان نیز در دو سطح تغییرات سیاست های آمریکا و وضعیت میدانی و سیاست های دولت افغانستان قابل بررسی است.
تأثیر فرایند جهانی شدن و فضای مجازی بر هویت ملی و الزام پیش روی دولت ها
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵
21-52
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی چگونگی تأثیر فرایند جهانی شدن و فضای مجازی بر هویت ملیِ جوامع و الزام پیش روی دولت ها به منظور صیانت از هویت ملی در عصر جهانی شدن است. بر این اساس، سؤال مقاله این است که فرایند جهانی شدن و فضای مجازی چگونه بر هویت ملی جوامع تأثیر گذاشته-اند و اینکه دولت ها به منظور صیانت از هویت ملی جامعه ی خود، باید چه رویکردی در برابر فرایند جهانی شدن اتخاذ نمایند؟ در این پژوهش با رویکردی نظری و با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی به این سؤال پاسخ داده می شود. به طورکلی پاسخ مقاله بدین ترتیب است که گسترش و فراگیری جهانی شدن و فضای مجازی و تأثیرات آن ها، موجب شکل گیری و تقویت الگوهای هویتی دیگری غیر از هویت ملی یعنی هویت فراملی و هویت های فروملی (قومی) و درنتیجه، ایجاد تزلزل در تعیین و انتخاب اولویت ها در میان سطوح هویتی و شکاف و تعارض هویتی و بروز بحران هویت و تضعیف هویت ملی در بسیاری از جوامع گشته است؛ اما با تمام این ها، جهانی شدن و فضای مجازی در کنار چالش هایی که برای هویت ملی جوامع ایجاد می کنند، فرصت ها و امکاناتی را نیز پیش روی دولت ها قرار می دهند که آنان در صورت شناخت صحیح این پدیده ها و مواجهه ی منطقی با آن ها، می توانند از آن فرصت ها بهره برده، بر چالش های هویتی غلبه نموده و از هویت ملی کشور صیانت نمایند.
تحلیل سیاست خارجی امارات متحده در قبال ایران در چارچوب نظری حصار استراتژیک
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵
150-176
حوزه های تخصصی:
امارات متحده عربی از زمان تأسیس در 1971 ، همواره سیاست حفاظ استراتژیک و گسترش تجارت و دیپلماسی گسترده، در کنار حفظ روابط با ایران و اتحاد با عربستان سعودی و آمریکا، همراه با توسعه توانایی های نظامی و امنیتی خود را در دستور کار قرار داده است.اما پس از وقایع 2011 در خاورمیانه این کشور نوعی استراتژی توازن را در روابط خود با ایران در پیش گرفت. سؤال اصلی این است که سیاست خارجی امارات متحده در قبال ایران چیست؟ پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی از منابع کتابخانه ای گردآوری شده و مطالعه بر اساس چارچوب نظری حصار استراتژیک است. یافته مطالعه این است که حصار استراتژیک امارات متحده عربی در قبال ایران نیازمند به حداکثر رساندن بازده سیاسی و اقتصادی از همکاری با ایران و کاهش دامنه خطرات امنیت ملی بدون قطع روابط پیگیر و سودمند با سایر قدرت های منطقه ای و جهانی است. از همین رو، سیاست خارجی امارات متحده عربی در قبال ایران شامل موازنه نرم و سخت بوده است.
عوامل همگرایی و واگرایی در روابط ایالات متحده و اتحادیه اروپا «2020 - 2008»
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال دوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴
32-55
حوزه های تخصصی:
همگرایی و واگرایی یکی از موضوعات موردبحث در عرصه روابط بین الملل است، در این میان اتخاذ سیاست های امنیتی و دفاعی ایالات متحده آمریکا در قبال اتحادیه اروپا در دوره اوباما و ترامپ در سال های 2008-2020 زمینه را برای همگرایی و واگرایی میان دو واحد سیاسی فراهم کرده است. امنیت متقابل، مشخصات فرهنگی و هم افزایی اقتصادی از مهم ترین مؤلفه های کلیدی همگرایی ایالات متحده و اتحادیه اروپا است. در مقابل، تلاش روسیه برای نزدیکی به نواحی شرقی اتحادیه اروپا و تضعیف اتحاد فرا آتلانتیکی، مهم ترین عامل واگرایی میان ایالات متحده و اتحادیه اروپا است. عوامل فوق این سؤال را مطرح می کند که عوامل همگرایی و واگرایی در روابط سیاسی-امنیتی ایالات متحده و اتحادیه اروپا (2008 تا 2020) چیست؟ در پاسخ به این سؤال این فرضیه مطرح شد که از سال ٢٠٠٨ تاکنون شاهد همگرایی در روابط آمریکا و اتحادیه اروپا در حوزه های مختلفی همچون حقوق بشر، تروریسم، ایران و تأکید بر پیمان فرااتلانتیک گرایی و واگرایی با تأکید بر به خطر افتادن هژمونی آمریکا، ناشی از همگرایی روسیه با اتحادیه اروپا هستیم.
بازی تاج وتختِ کرونا؛ آموزه ای برای سیاست ورزی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کروناویروس، به شتاب پدیدار گشت، بسیارپُردامنه بر زیست جمعی بشر، کارساز شد و جهان را بر آستانه ی آشوب/دگردیسیِ ژرف نهاد. با کروناویروس، نشانه های یک جهانِ درحالِ دگرش و «درمرزافتاده»، آشکار شده و بزنگاهِ دگرسانی پدیدار آمده است. دنیای سیاست نیز، از دگردیسی ها و فرگشت های برآمده از کرونا، برخوردار شده است. نگارنده، با پذیرشِ پیش انگاره های سه گانه ی (دوکسا/اپیستمه ی افلاطون، دانشمند/سیاستمدارِ وبر و پایان دموکراسیِ رانسیمن) و با بهره گیری از رویکرد انتقادی و رهیافت «تاریخِ اکنون» به همراهِ روش تبیینِ «چرا - باید» کوشش کرده است تا این انگاره را پدیدار و پایا سازد که سیاست ورزیِ برپایه ی زمامداران (دموکراتیک یا اقتدارگرا) همآوردانی نوین یافته است که استوار بر اپیستمه هایی با سرشت و گوهرِ غیرسیاسی اند. کروناویروس، سیاست ورزی جاافتاده بر شالوده ی «دوگانه های اقتدارگرایی/دموکراتیک» را برهم زده و نیروهای تازه ای را به گستره ی سیاست کشانده است که پیش ازاین، داو و خواسته ای در سیاست ورزی نداشتند. اکنون با کرونا، گونه ی تازه ای از حکومت گری به نامِ «دموکراسی اپیستوکراتیک» یا «اقتدارگرایی اپیستوکراتیک»، درحالِ ریخت گرفتن است. سیاست در ایرانِ آینده نیز، جدای از آموخته های آزمونِ جهانی شده ی کروناویروس نیست.
تاثیر ارتقاء سیاست گذاری های انرژی های فسیلی در افزایش امنیت جمهوری اسلامی ایران
منبع:
راهبرد سیاسی سال چهارم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
117 - 131
حوزه های تخصصی:
انرژی در حیات اقتصاد صنعتی جوامع، نقش زیربنایی ایفاء می کند، هرگاه انرژی به مقدار کافی در دسترس باشد، توسعه اقتصادی نیز میسر خواهد بود. سیاست خارجی و سیاست بین الملل تحت تاثیر عوامل مختلفی شکل می گیرد. از جمله الزامات توسعه در کشور اتخاذ دیپلماسی مناسب در راستای تامین امنیت انرژی است. بی تردید منابع فسیلی نقشی انکار ناشدنی را در توسعه صنعت و به طبع آن رشد جوامع ایفا کرده اند. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی در صدد پاسخ به این سوال است که بهبود سیاست گذاری در حوزه انرژی(سوخت های فسیلی)چه تاثیری در امنیت ایران دارد؟ سوخت های فسیلی و دسترسی پایدار به این منابع در قالب امنیت انرژی از مهم ترین عوامل در سنجش قدرت کشورها در نظام بین الملل محسوب می شود، بنابراین در این مقاله سعی بر این است که با به کارگیری نظریه نئومرکانتیلیسم در بخش انرژی و نیز نظریه مدل های تصمیم گیری در بخش سیاستگذاری به اثبات فرضیه ایران می تواند با تنوع بخشی به سبد انرژی های اولیه و بهره گیری از انرژی های تجدیدپذیر، امنیت را ارتقاء بخشد، رسید.