فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۶۱ تا ۲٬۷۸۰ مورد از کل ۳۰٬۰۰۹ مورد.
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۶
77 - 94
حوزه های تخصصی:
عقلانیت در معرفت شناسی، مفهومی هنجاری است و وقتی باوری را معقول به حساب می آوریم، حاکی از این است که وظیفه ای معرفت شناختی را در پذیرفتن آن رعایت کرده ایم. هدف از نوشتار این مقاله، بهره گیری از کارکرد نظریه عقلانیت انقلابی و ترویج این گفتمان، ضمن تاکید بر ارزش ها و آرمان ها، از منظر آیت الله خامنه ای، با توجه به بازخوانی عقل سیاسی و انقلابی و مدل نظری عقلانیت ماکس وبر است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سوال است که رابطه میان انقلابی گری با عقلانیت چگونه است و مهم ترین مبانی عقلانیت انقلابی کدامند؟ همچنین موانع عقلانیت را نیز مورد کاووش قرار خواهیم داد. از این رو پژوهش حاضر ضمن تمرکز بر این پرسش ها، می کوشد داده های لازم را از طریق مطالعه کتابخانه ای استخراج و به روش توصیفی- تحلیلی آن ها را مورد واکاوی و تجزیه وتحلیل قرار دهد. یافته های اولیه پژوهش حاکی از آن است که نگاه و جایگاه عقلانیت انقلابی در اندیشه آیت الله خامنه ای مبتنی بر گزاره هایی چون: سعادت و غایت جامعه سیاسی، سیاست دین محور، تطبیق آرمان و واقعیت، سیاست اصل محور و مبتنی بر مردم سالاری دینی است. مفهوم عقلانیت در اندیشه مقام معظم رهبری را می توان در چند مؤلفه خلاصه نمود. اول، داشتن رویکرد منطقی و محاسبه گر. دوم، نگاه انقلابی و به دور از محافظه کاری. سوم، توجه به واقعیات و وضعیت موجود.
ظرفیت سنجی شکل گیری رژیم امنیتی مبتنی بر «چانه زنی نهادی» در مذاکرات جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
337 - 370
حوزه های تخصصی:
پس از یک دوره نسبتاً طولانی از بحران در روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان به عنوان مهم ترین قدرت های منطقه غرب آسیا، از اوایل 1400، دور جدیدی از مذاکرات بین دو کشور آغاز شد که در آن پرسش هایی را در زمینه ماهیت، اهداف و دورنما (نتایج) مطرح ساخته است. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش بوده است که «موفقیت مذاکرات و برقراری روابط مستحکم و پایدار بین جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی، با اتکا بر چه الگویی قابل دستیابی بوده و چه دورنمایی برای آن قابل تصور خواهد بود؟» برای پاسخ به این سؤال با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، این فرضیه ارائه شده است که «به منظور موفقیت آمیز بودن مذاکرات میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی (به عنوان نمایندگان دو بلوک و محور قدرت) و برقراری و تثبیت روابط مستحکم و پایدار دو کشور در آینده، خروجی مذاکرات می باید، شکل گیری یک «رژیم امنیتی» میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی بر اساس مدل چانه زنی نهادی باشد»؛ بنابراین رژیم امنیتی تشکیل شده میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی که باید خروجی و ماحصل مذاکرات باشد، حول نوعی عدم قطعیت امنیتی- اقتصادی شکل گرفته و دو کشور در مناسبات امنیتی- اقتصادی خود اصول، هنجارها، قواعد و رویه های تصمیم گیری خاصی را حاکم و بر اساس آن عمل کرده اند تا «عدم قطعیت» موجود برای آنان به حداقل کاهش یابد و درجه ای از نظم و پیش بینی پذیری بر مناسبات امنیتی- اقتصادی آنان حاکم شود.
راهبرد سیاست خارجی ترکیه در خاورمیانه پساداعش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات رخ داده در خاورمیانه پساداعش و نمایان شدن تهدیدهای امنیتی جدید، سبب شده است که ترکیه به درک جدیدی از نقش خود در محیط منطقه ای و بین المللی دست پیدا کند که نقطه کانونی آن، قدرتمند شدن از طریق فعال شدن در منطقه و پویش های جدید بین المللی است. برپایه این راهبرد جدید، ترکیه در پی برقراری توازن و متعادل سازی سیاست خارجی خود در خاورمیانه و محیط بین المللی است. به همین دلیل، راهبرد «هم غرب، هم شرق» را در کوتاه مدت و میان مدت در سیاست خارجی خود دنبال می کند تا در بلندمدت به هدف اصلی اش، یعنی تبدیل شدن به یک قدرت مستقل جهانی با ارزش های ترکی اسلامی برسد. این پژوهش با کاربست نظریه نوواقع گرایی و روش توصیفی تحلیلی در پی پاسخ گویی به این پرسش است که «راهبرد سیاست خارجی ترکیه در خاورمیانه پساداعش چیست؟» یافته های پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های راهبرد سیاست خارجی ترکیه در حوزه سیاسی، بازنگری در ارتباط با داعش، منطقه گرایی با چاشنی بین الملل گرایی، برقراری دوباره روابط با سوریه، حفظ موازنه قدرت با ایران، و نگاه به روسیه برای بازیابی نقش منطقه ای خود در خاورمیانه است. این کشور در حوزه اقتصادی، سیاست ثبات منابع انرژی و توسعه همکاری های اقتصادی منطقه ای و بین المللی را دنبال می کند و در حوزه فرهنگی نیز در پی تقویت قدرت نرم و توسعه نفوذ در کشورهای خاورمیانه است.
ارزیابی عوامل نفوذ الگوی رفتاری و مدیریت جهادی سردار سلیمانی بر مبنای نظریه اِوِرت راجرز: مطالعه موردی، محور مقاومت در منطقه خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر ارزیابی عوامل نفوذ الگوی رفتاری و مدیریت جهادی سردار سلیمانی در رابطه با «نیروی های مقاومت» در منطقه خاورمیانه، بر مبنای نظریه اِوِرت راجرز است. در همین راستا، سوالی که مطرح می شود عبارت است از اینکه «با در نظر گرفتن نظریه راجرز، عوامل اصلی نفوذ الگوی رفتاری و مدیریت جهادی سردار قاسم سلیمانی در سوریه، عراق و لبنان چیست؟» به لحاظ روشی نیز تحقیق حاضر از نوع توصیفی– تحلیلی با رویکرد «انطباق و آزمون نظریه با مورد» است. نتایج حاصل شده نشان می دهد که بر مبنای عوامل پنج گانه و مورد تأکید اورت راجرز یعنی «مزیت نسبی»، «سازگاری»، «مشاهده پذیری»، «پیچیدگی» و «آزمون پذیری»، به ترتیب 5 عامل، نفوذ و پذیرش الگوی رفتاری و مدیرت جهادی سردار سلیمانی را افزایش می داد که عبارتند از: 1-چند وجهی و فراملی بودن شخصیت سردار به همراه رویکرد وحدت بخش، که مزیت پذیرش الگوی رفتاری و مدیریتی او را بالا برده بود؛ 2-هوش بالا و سخت کوشی، همراهی با محور مقاومت و اشراف اطلاعاتی که سازگاری و هم نوایی او با تحولات خاورمیانه و در نهایت انتقال الگوی مدیریتی را آسان می نمود؛ 3- دستاوردها و برنامه ریزی های منتهی به نتایج سردار سلیمانی که برای نیروهای محور مقاومت به خوبی قابل مشاهده، رهایی بخش و راهگشا بود؛ 4-رفتارهای فردی و روحیات بی آلایش سردار سلیمانی که موانع پذیرش الگوی مدیرتی او را کاهش می داد و 5-راهبردهای رزمی، خلاقیت در تشکیل نیروهای مردمی و در نهایت موفقیت های سردار سلیمانی که در شرایط بحرانی آزمون خود را به خوبی پاسخ دادند.
تبیین نگرش و قصد خرید مصرف کنندگان محصولات ایرانی با رویکرد تحقق بند هشتم اهداف اقتصاد مقاومتی (مطالعه موردی: لوازم خانگی )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال بیست و چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۹۱
65 - 114
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق، بررسی و تبیین متغیرهای موثر بر نگرش و قصد خرید مصرف کنندگان محصولات داخلی و نیات رفتاری آن ها با استفاده از روش تحقیق کیفی بر مبنای نظریه داده بنیاد بوده که از مصاحبه و نمونه گیری هدفمند برای جمع آوری داده ها و اطلاعات استفاده شده است. نتایج تحقیق بیان کننده آن است که شرایط علی مانند: سطح کیفی کالا، تجربه خریدار، قیمت-گذاری مناسب ،کانال های ارتباطی معتبر و میزان تکنولوژی به کار گرفته شده در تولید کالا در شکل گیری نگرش و قصد خرید مصرف کنندگان تاثیرگذار بوده است. همچنین راهبردهای مناسب برای ترغیب مشتریان در جهت استفاده از محصولات داخلی شامل: فرهنگ سازی، جلب اعتماد مشتری، برند سازی محصولات داخلی، نظارت مستمربر تولید و استاندارد سازی می باشد. عوامل زمینه ای مانند تبلیغات گسترده محیطی و معرفی برندهای داخلی، قوانین و مقررات اقتصادی ، تبلیغات شفاهی و استفاده از تکنیک های کارآمد بازاریابی همچنین شرایط مداخله گر نظیر فساد مالی، فضای کسب و کار ، واردات اقلام مشابه و تحریم های بین-المللی بر اجرای این راهبردها اثرگذار هستند. اجرای این راهبردها پیامدهایی چون تقویت عزت ملی و رشد اقتصادی را در کشور به دنبال خواهد داشت.
فناوری های نو ظهور و تأثیر آنها بر تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی و کلان انقلاب اسلامی ایران ایجاد تمدن نوین اسلامی است. با توجه به این هدف، پرسشی که مطرح می شود؛ این است که «در شرایط کنونی چگونه می توان این هدف را تحقق بخشید؟» با نگاهی به تاریخ ظهور و افول تمدن ها می توان دریافت؛ یکی از پیشران های تمدن ساز، علم و فناوری است. تمامی تمدن ها در طول تاریخ با دستیایی به فناوری های جدید و کارآمد که تأمین نیازها و تقاضاهای بشر را تسهیل کرده اند؛ امکان ظهور و بروز یافته اند. با توجه به تجربه تاریخی، فناوری های نوین و نوظهور و فناوریهایی که در آینده به دست خواهند آمد؛ از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر تحولات و شکل دهنده آینده به شمار می روند. لذا برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی، دستیابی به فناوری جدید و نوظهور و تلاش برای مشارکت در فرایند خلق فناوریها در آینده، امری ضروری است. در این مقاله تلاش می شود؛ با روش توصیفی - تحلیلی و با رویکردی آینده پژوهانه، تأثیر گذاری فناوری های نوین و نوظهور در فرایند تمدن سازی مورد بررسی قرار گیرد و نقش و تأثیر آنها برشکل گیری تمدن نوین اسلامی تبیین شود.
بررسی عوامل و زمینه های مؤثر بر امکان ظهور دوباره داعش در عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
101 - 119
حوزه های تخصصی:
تروریسم یکی از تهدیدات بزرگ دنیا در قرن بیست و یکم است که با استفاده از روش های متنوع، همچون اقدامات مسلحانه، تبلیغات کاذب رسانه ای و نفوذ در عقاید و ارزش های جامعه می تواند؛ باعث اخلال در نظم و امنیت جامعه مورد نظر شود. جریان تروریستی داعش، یکی از مهمترین دغدغه های جهانی و تهدید بزرگ منطقه ای، به خصوص در کشور عراق است. علی رغم شکست این گروه در عراق، اما هیچگاه نمی توان از ظهور مجدد این گروه تروریستی غافل شد. باید در نظر داشت با وجود بحران هایِ مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در عراق، ممکن است به مانند گذشته زمینه و فرصت برای ظهور دوباره این گروه تروریستی فراهم شود. لذا سوال اصلی این مقاله این است که: «آیا علی رغم نابودی داعش، امکان ظهور مجدد آن در کشور عراق وجود دارد؟» هدف این پژوهش نیز «شناخت و بررسی مهمترین عواملِ زمینه ساز ظهور مجدد داعش، در بستر بحران های سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی عراق است.» در این پژوهش از روش تحقیقِ توصیفی _تحلیلی استفاده شده است و نتیجه کلی پژوهش نشان می دهد؛ ادامه یِ بحران های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی در عراق، می توانند زمینه یِ ظهور مجدد داعش را در این کشور فراهم آورند.
برآورد ضریب امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران (معرفی مدل ناظم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تلاش شده است بر اساس سرفصل های موجود در سال نمای امنیت ملی که متمرکز بر مسئله های امنیت ملی هستند، مدلی برای برآورد ضریب امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران ارائه شود. بدین منظور از راهبرد تحلیل محتوا، منطق درخت تصمیم و روش تحلیل شبکه استفاده و یک مدل مفهومی با نام مدل «ناظم» معرفی شد که شامل چهار بُعد است و از حروف ابتدایی هر بُعد تشکیل شده است که شامل عوامل ناامن کننده، امنیت ساز، ظرفیت های نظام و محرک ها است. نتایج این پژوهش نشان داد که بُعد ظرفیت های نظام بیش از سایر ابعاد در ضریب امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران نقش دارد. بنابراین اگر راهبرد کلان امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران متمرکز بر افزایش ظرفیت باشد، تأثیر بیشتری نسبت به راهبرد مقابله با عوامل ناامن کننده خواهد داشت. افزایش سطح کارامدی نظام سیاسی، بهبود تعامل بین قوای سه گانه، افزایش اعتماد سیاسی و سرمایه اجتماعی دولت، افزایش سطح تولید، ترمیم نظام انتخاباتی و افزایش قدرت اجماع سازی ایران در سازمان های بین المللی، بیش از اقدامات کنترلی و مقابله با عوامل ناامنی موجب افزایش ضریب امنیت ملی می شوند. [1]. ANP
زمان مندی و توسعه؛ نقش بزنگاه تاریخی در خیز اقتصادی چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه چین در اقتصاد جهانی از دهه 1970 به این سو دگرگونی شگرفی به خود دیده و از قاعده هرم به رأس آن ارتقاء یافته است. پرسش این است که این جهش بر اثر چه عواملی و چگونه محقق شده است؟ در پژوهش های موجود سه رویکردِ کارگزارانه، ساختاری و نهادی شناسائی پذیر هستند که هر یک تبیینی درخور تأمل به دست می دهند؛ اما هر کدام فقط قطعه ای مجزا از جورچین پیچیده این جهش را توضیح می دهند. این مقاله با استفاده از روش فرایندکاوی نشان می دهد که آن چه جهش اقتصادی چین را ممکن ساخت، تنها وجود عوامل ساختاری، نهادی و کارگزارانه نبود، بلکه تقارن مجموعه ای از رویدادها و روندها بود که در سه لایه زمانی درازمدت، میان مدت و کوتاه مدت در محیط داخلی و بین المللی چین رخ نشان دادند. از این میان، تغییر در جهان بینی چینیان بر اثر شکست های پیاپیِ این کشور در دو سده نوزدهم و بیستمِ میلادی و ظهور فرصت ها و گشایش هایی در اقتصاد و سیاست بین الملل در دهه 1970، یک بزنگاه تاریخی را رقم زد که رهبری چین به خوبی از آن بهره گرفت و با اجرای به هنگام اصلاحاتی عمیق در جهت گیری ها و سیاست های کلان داخلی و خارجی و اجرای یک برنامه منسجم و هم آهنگ اقتصادی و مدیریتی، این خیز را ممکن و محقق ساخت. تأمل در تجربه چین نشان می دهد که التفات به زمان مندی، به ویژه در توسعه پژوهی، از این حیث حائز اهمیت است که ما را بیش از پیش متوجه فرصت ها و محدودیت های دگرگونی در «بستر زمان» می کند.
هژمونی دلار در سده بیست و یکم: کاوشی در مؤلفه های تداوم یا زوال در چارچوب نظام پولی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تداوم یا زوال دلار امریکا به مثابه یک پول بین المللی فراگیر، یکی از مهم ترین مباحث حوزه اقتصاد سیاسی بین المللی از آغاز سده بیست و یکم بوده است. درحالیکه برخی با اشاره به تداوم ایفای نقش مسلط امریکا در معادلات سیاسی و اقتصادی جهان، از تداوم هژمونی دلار سخن به میان می آورند، برخی دیگر با برشمردن نشانه های ضعف اقتصادی و بدیل های بین المللی، از کاهش سلطه این پول بین المللی صحبت می کنند. انجام پژوهش حاضر با دو هدف همراستا صورت گرفته است: نخست، شناخت محورهای مؤثر در تداوم یا زوال هژمونی دلار در سده بیست و یکم با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و استفاده از داده ها و آمارهای موجود و دوم، بررسی سناریوهای منتج از این مؤلفه ها و ارزیابی آن ها با اتکا به روش سناریونویسی. این مقاله با طرح این پرسش که هژمونی دلار درجایگاه پول بین المللی با چه روندی در حوزه تداوم یا زوال در سده بیست و یکم مواجه است، بر این ادعاست که با وجود محورهای مختلف مؤثر در تداوم یا زوال هژمونی دلار امریکا و قدرت بالای مؤلفه های تداوم، به نظر می رسد عملکرد قدرتمند و تداوم سلطه دلار درجایگاه پول بین المللی شدیداً مرتبط با تداوم نظام بین المللی موجود و تضمین ثبات آن توسط امریکا خواهد بود. یافته های این پژوهش در چارچوب نظریه ثبات هژمونیک نشان می دهند که براساس پیش برنامه سوم بسته به تمایل، اراده و تولید کالاهای عمومی از جانب امریکا در کوتاه و میان مدت، هژمونی دلار با فرازوفرودهایی تداوم خواهد داشت؛ اما در بلندمدت امکان شکل گیری نظام پولی متکثر چند ارزی و تبدیل دلار به ارزی در میان سایر ارزها وجود دارد.
تحول جایگاه راهبرد موازنه سازی در سیاست خارجی چین؛ جستاری در سه بازه زمانی ساختار خراج گذاری (1800-1300)، جنگ سرد (1947-1991) و پساجنگ سرد (1991-2021)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
5 - 41
حوزه های تخصصی:
با نگاهی به رفتار سیاست خارجی چین در طول تاریخ، می توان دریافت که تفوق متداوم و پایدار نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن کشور در پهنه شرقی آسیا، با بهره گیری از نظریه «موازنه قدرت» که تفوق دولتی بر سایرین را امری ناپایدار در نظام بین الملل قلمداد می کند، تبیین ناپذیر است. به همین منظور، پژوهش حاضر، این پرسش را مطرح می کند که «راهبرد موازنه سازی در سیاست خارجی چین در سه بازه زمانیِ ساختار خراج گذاری، جنگ سرد و پساجنگ سرد، چه جایگاهی داشته است؟» در پاسخ به این پرسش، پژوهش حاضر با بهره گیری از «برداشت تئوریک تی وی پال» از نظریه موازنه قدرت و با تمسک به روش تحقیق توصیفی - تحلیلی، این فرضیه را ارائه می کند که در طول تفوق ساختار خراج گذاری بر پهنه شرقی آسیا، چین، اولاً با بهره برداری سیاسی از بازار بزرگ و ظرفیت های کلان اقتصادی خود، واحدهای سیاسی حاضر در شرق آسیا را نسبت به اجرای راهبرد موازنه سازی علیه خود منصرف می ساخت و ثانیاً بر آن بود تا با اجرای راهبرد شکاف افکنی، دیگر واحدها را از توسعه اتحادی ضدچینی باز دارد. در دوره جنگ سرد، چین -که از اقتصادی توسعه نیافته و عقب مانده رنج می برد- چاره ای جز پیشبرد موازنه سازی سخت علیه تهدیدات خارجی خود نمی دید و به همین منظور، ابتدا ایالات متحده و در گام بعدی، شوروی، برای اجرای موازنه سازی سخت از سوی آن کشور، هدف قرار گرفتند. در دوران پساجنگ سرد با رشد دوباره جایگاه چین در اقتصاد جهانی، حزب کمونیست، پیشبرد نوع نرم از راهبرد موازنه سازی را با بهره گیری از توانمندی های اقتصادی خود در اولویت سیاست خارجی جمهوری خلق قرار داد.
واکاوی انتقادی حقوق شهروندی در روزنامه های ایران
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۶
25 - 53
حوزه های تخصصی:
حقوق شهروندی با سه جزء حقوق سیاسی، مدنی و اجتماعی از مولفه های بنیادین دموکراسی و توسعه سیاسی است. این پژوهش با هدف واکاوی انتقادی محتوای روزنامه ها در ایران در ارتباط با حقوق شهروندی انجام شده است. مورد مطالعه دو روزنامه شرق و کیهان به عنوان دو روزنامه شاخص دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا هستند. روش پژوهش از نوع تحلیل محتوا با رویکرد کمی است. پرسش های اساسی پژوهش این است عملکرد روزنامه های ایران در ارتباط با پرداختن و آشنا سازی شناختی و عملی- مصداقی شهروندان نسبت به حقوق شهروندی، چگونه و تاچه اندازه بوده است ؟ همچنین نظر نخبگان سیاسی پیرامون عملکرد و نحوه پرداختن روزنامه ها به حقوق شهروندی در روزنامه های ایران چیست؟ مهمترین یافته های پژوهش آن است که این روزنامه ها به دلایلی هممچون وابستگی های سیاسی و جناحی، عدم استقلال مالی و فکری، عدم شفایت، سانسور، عدم بیان منصفانه حقایق، تحلیل ها و اطلاع رسانی نادرست و سیاست زده و عدم رعایت اخلاق حرفه ای روزنامه نگاری، رسالت خود را در پیشبرد حقوق شهروندی در ظرف زمانی مد نظر انجام نداده و با چالش شدید مشروعیتی و عملکردی در نزد افکار عمومی و مردم ایران مواجه هستند.
روایت راهبردی دیپلماسی دیجیتال آمریکا علیه چین در پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
362 - 335
حوزه های تخصصی:
با شیوع کووید-19 روابط دیپلماتیک دولت ها به چالش کشیده شد، اما با استفاده از این وضعیت دولت امریکا درصدد بهره برداری از دیپلماسی دیجیتال علیه چین برای ساخت روایت های راهبردی، و بیان هویت و تصاویر خود و دیگری در نظام بین الملل برآمده است. در این پژوهش تلاش شد تا به پرسش های زیر پاسخ داده شود:1. چگونه وزارت خارجه امریکا در پی اوج گیری بحران جهانی پاندمی کووید-19 با ساخت روایت های راهبردی، اهداف و سیاست های خود را در نظام بین الملل علیه چین بیان می کند؟ 2. دلایل مهم این نهاد دولتی امریکا برای تولید و رواج این روایت ها چیست؟ در فرضیه پژوهشی استدلال می شود که افزایش محبوبیت رسانه های اجتماعی در جهان در دوران پاندمی کووید-19 به افزایش اهمیت دیپلماسی دیجیتالی به عنوان ابزار سیاست خارجی امریکا برای تولید روایت های راهبردی در تقابل با چین منجر شده است. با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، معانی پنهان محتوای سه رسانه اجتماعی توئیتر، اینستاگرام و یوتیوب وزارت خارجه امریکا نشان داده می شود. برجسته سازی دو روایت راهبردی را می توان نام برد: رفتار درست امریکا در سیاست خارجی و داخلی، و رفتار نادرست چین در سیاست خارجی و داخلی. در روایت راهبردی رفتار درست امریکا در سیاست خارجی و داخلی، دو ژانر (منجی جهان در همه گیری کووید-19، مقابله کننده با سیاست های نادرست چین به عنوان تهدیدکننده امنیت) نشان داده شد. در عین حال در روایت راهبردی رفتار نادرست چین در سیاست خارجی و داخلی هم دو ژانر دیگر (دولت غیرشفاف و بی مسئولیت در قبال کووید-19، اقتدارگرا در داخل و تهاجمی در خارج) مشخص شد.
شانتال موف و منطق امر سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
485 - 461
حوزه های تخصصی:
بحث از امر سیاسی مبحثی جدید در حوزه فلسفه سیاسی است که در نیمه دوم سده بیستم متأثر از اندیشمندانی مثل اشمیت و آرنت رونق پیدا کرد؛ و در ادامه با نظریه پردازی فوکو، دریدا، بدیو، ژیژک و رانسیر گسترش یافت. یکی از اندیشمندان سیاسی معاصر که بیش از دیگران دغدغه بحث از امر سیاسی در ذیل چرخش پسامدرن را دارد، شانتال موف است. وی همواره درصدد است تا ضمن نقد پیامدهای فکری سنت های غالب در بحث از امر سیاسی که حول دو مفهوم دوستی و ضدیت در نوسان هستند، قرائتی پسامدرن و پسامارکسیستی از امر سیاسی ارائه دهد. دو پرسش پژوهشی در این مقاله مطرح شده اند: 1. چگونه موف پذیرش «دیگری» و تعارض را همزمان در صورت بندی خود از امر سیاسی تجمیع می کند؟ 2. رویکرد موف در خصوص امر سیاسی چه نسبتی با چرخش پسامدرن دارد؟ برای یافتن پاسخ های مناسب برای این پرسش ها، نوشته های موف و اندیشمندان منتقد یا موافق برداشت وی از امر سیاسی در چارچوب پسامدرنیسم بررسی می شود. در فرضیه استدلال می شود که موف به واسطه اخذ مفاهیم فلسفی ژاک دریدا همچون مکملیت و تمایز قادر به ارائه منطقی از امر سیاسی می شود که این پدیده را در حد فاصل پذیرش دیگری و آنتاگونیسم قرار می دهد. با تحلیل آثار موف و در نظر گرفتن برداشت های انتقادی سایر اندیشمندان از نظریه موف درباره امر سیاسی، نتیجه گرفته می شود که موف با قرار دادن مفهوم رقیب و رقابت در بطن قرائت خود از امر سیاسی، قسمی سیاست پیکارجویانه را تبیین می کند که منطبق با چرخش پسامدرن است، زیرا قرائت موف از امر سیاسی مبتنی بر مؤلفه هایی مانند ضد ذات باوری و ضد مبنا انگاری است که از جمله مهم ترین مقولات چرخش پسامدرن به شمار می آیند.
ارزیابی عوامل مؤثر بر تعامل اقتصادیِ چین با بلوک های تجاری منتخب مطالعه تطبیقی؛ شورای همکاری خلیج فارس و اوراسیا
منبع:
سازمان های بین المللی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
595-624
حوزه های تخصصی:
با عنایت به نیاز مُبرم چین به انرژی پایدار که با هدف کاهش آسیب پذیری در حوزه انرژی و بیشینه سازی قدرت رو به تزاید خود در عرصه سیاست و روابط بین الملل صورت پذیرفته است، این کشورِ در حال صعود، طی سالیان اخیر کوشیده است تا بر بستر انرژی، همکاری های سیاسی- اقتصادی ویژه ای را با کشورهای حاضر در شورای همکاری خلیج فارس و منطقه راهبردی اوراسیا به منصه ظهور برساند. در همین رابطه، نگارندگان پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی- تطبیقی و با تأسی از اسناد کتابخانه ای درصدد برآمده اند تا ضمن واکاوی و بررسی حضور فزاینده پکن در حوزه های مورداشاره، به این پرسش راهبردی پاسخ گویند که «جمهوری خلق چین در پرتو تعمیق روابط سیاسی و اقتصادیِ خود با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و کنشگران حاضر در حوزه راهبردی اوراسیا چه اهداف پیدا و پنهانی را دنبال می کنند؟» فرضیه مطرح از معبر این پرسش ناظر بر آن است که پکن با در نظر گرفتن وزن اقتصادی کشورهای حاضر در مناطق مورداشاره و با توجه به موقعیت ویژه آن ها در ابتکار کمربند- راه کوشیده است تا راهبردهای نوینِ ژئوپلیتیکی خود را از رهگذر تلاش برای تضمین امنیت پایدارِ دسترسی به انرژی، حفظ بازارهایِ هدف مستقر در مسیر ابتکار کمربند راه و افزایش سطح همکاری با شُرکای منطقه ای، به دو حوزه «خلیج فارس» و «اوراسیا» گسترش دهد.
طراحی مدل حکمرانی مشارکتی در راستای کاهش فساد اداری با رویکرد آمیخته (موردمطالعه: استانداری و فرمانداری شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
829 - 863
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف طراحی مدل حکمرانی مشارکتی در راستای کاهش فساد اداری صورت گرفت. بر این اساس پژوهش حاضر برحسب هدف، کاربردی-بنیادی برحسب نوع داده، آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی؛ برحسب زمان گردآوری داده، مقطعی و برحسب روش گرداوری داده ها و یا ماهیت و روش پژوهش، یک پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 20 نفر از خبرگان، متخصصین و کارشناسان شاغل در استانداری و فرمانداری است. همچنین در بخش کمی، جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه کارشناسان سازمان های استانداری و فرمانداری هستند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه بندی شده، 335 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی مرور ادبیات و روش مصاحبه بود. در بخش استنباطی و کمی برای پاسخ به سؤال های پژوهش از آزمون تی تک نمونه ای و نرم افزار SPSS-v21 استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که الگوی حکمرانی مشارکتی جهت کاهش فساد اداری در ایران شامل ابعاد پدیده محوری: حکمرانی مشارکتی، شرایط علی: توسعه نهادی حکمرانی مشارکتی، پیامدها و نتایج: کاهش فساد اداری، شرایط زمینه ای (بستر حاکم): فرهنگ مشارکتی، شرایط مداخله گر: تقویت نظام اداری و راهبردها: اصلاح ساختار سازمانی و 30 مؤلفه است. در نهایت نتایج نشان داد مدل ارائه شده از اعتبار مطلوبی برخوردار است.
روند شکل گیری هویت «یافته» و هویت «برساخته» در سلفیه و اسلام سیاسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی روند شکل گیری «هویتِ یافته» و «هویتِ برساخته» در سلفیه و اسلام سیاسی است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و این فرضیه مطرح می شود که جریانهای اسلامی با دو فرض متفاوت یعنی یافتن هویت و برساختن آن، فرایند احیاگرایی را دنبال کرده اند؛ سلفیه نماینده ی گروه اول، و اسلام سیاسی نماینده ی گروه دوم بوده اند. نتایج حاکی از آن است که جریان سلفی فرایند احیای هویت را از طریق: «رجوع مداوم به نص»، «نادیده گرفتن دانش انباشته ی مسلمانان» و «تاکید بر ظاهر نصوص» پی گرفته؛ و در مقابل، اسلام سیاسی با تاکید بر «تفسیر نصوص دینی»، «رجوع به دیگری در عین تمایزگذاری با آن» و «رجوع به زندگی روزمره»، احیای هویت مسلمانی را به شیوهای نوآورانه دنبال کرده است
بررسی مؤلفه های الگوی سیاست گذاری در حوزه رسانه (گذر از نهادگرایی کلاسیک به نهادگرایی جدید)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
135 - 153
حوزه های تخصصی:
روند گسترش روزافزون ارتباطات و جابه جایی اطلاعات توسط رسانه های متعدد و متنوع در عصر جهانی شدن، سبب شده است تا بازیگران رسانه های ملی و رسمی در کنار خود، بازیگران رسانه ای دیگر را نیز مشاهده کنند. علم سیاست گذاری به طور عام و روند سیاست گذاری رسانه ای به طور خاص نیز نیازمند آن است که در مواجهه با این وضعیت جدید موضع گیری کارامدی داشته باشد. در پاسخ به این پرسش اصلی که «سیاست گذاری رسانه ای در مواجهه با حضور بازیگران رسانه ای متعدد نیازمند چه تحولاتی است؟»، فرضیه این مقاله با توجه به روند روزافزون جهانی شدن رسانه ها عبارت از آن است که «سیاست گذاری رسانه ای در مواجهه با حضور بازیگران رسانه ای متعدد نیازمند توجه همزمان به رسانه های دولتی و غیردولتی به عنوان نهادهای رسمی و غیررسمی در تمامی مراحل سیاست گذاری است». در این مقاله سعی شده تا با استفاده از روش های کتابخانه ای- اسنادی و روش شناسی نهادگرایی جدید، فرضیه اصلی آزمون شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که با توجه به افزایش حضور بازیگران عرصه رسانه، گسترش انواع رسانه های غیررسمی دولتی و گسترش شبکه های متداخل ارتباطی، سیاست گذاری رسانه ای کارا و موفق نیازمند «توجه به بازیگران غیررسمی در کنار بازیگران رسمی»، «توجه به مخاطب درون اجتماع به جای تحکیم رسانه رسمی» و «توجه به خصوصی سازی و مقررات زدایی رسانه ای» است تا توان دستیابی به اهداف تعیین شده را به بهترین شکل داشته باشد.
گونه شناسی ابعاد و شناسایی مدل جامعه پذیری جنسیتی زنان در بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
106 - 137
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد جامعه پذیری جنسیتی زنان و ارائه مدلی برای آن در بین 400 نفر از زنان شهر بندرعباس انجام شد. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه ساختمند استفاده شده است. روایی صوری و محتوایی از طریق مرور ادبیات و قضاوت خبرگان و روایی سازه ای آن از طریق تحلیل عامل اکتشافی و آلفای کرونباخ درspss24 و مدل به دست آمده با استفاده از تحلیل عامل تأییدی در Lisrel10، بررسی و تأیید شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که، سه بعد اصلی «ارزش های جنسیتی خانوادگی» با مؤلفه های «خانواده، ازدواج، طلاق، فرزندآوری»، «نابرابری جنسیتی» با مؤلفه های « تقسیم کار اجتماعی، نابرابری فرهنگی، نابرابری فردی» و «روابط قدرت در خانواده» با مؤلفه های « تقسیم کار در منزل، تصمیم گیری در منزل» می باشد و در مجموع، 60/571 درصد از کل واریانس جامعه پذیری جنسیتی، توسط این «9» مؤلفه تبیین می شود. واریانس به دست آمده به ترتیب، در مؤلفه های خانواده، 8/282 درصد، تصمیم گیری، 8/107 درصد، نابرابری فردی، 7/699 درصد، طلاق 7/452 درصد، تقسیم کار اجتماعی، 7/255 درصد، تقسیم کار، 6/641درصد، ازدواج، 5/245 درصد، نابرابری فرهنگی، 5/002 درصد و در مؤلفه فرزندآوری، 4/688 درصد می باشد.
تحلیل کیفی مقوله های اجتماعی موثر بر انتخابات مجلس شورای اسلامی در استان ایلام (مصاحبه با نمایندگان ادوار دهگانه اول مجلس شورای اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
104 - 125
حوزه های تخصصی:
مشارکت، زیربنای توسعه است. توسعه بدون مشارکت در دنیای امروز معنای خود را از دست می دهد. توسعه جوامع از حالت سنتی به مدرن، استبدادی به دموکراتیک منوط به نهادینه شدن فرهنگ مشارکت سیاسی در جوامع بوده است. مشارکت سیاسی به معنای قدرت اثرگذاری شهروندان در امور سیاسی، اجرایی و قدرت و حکمرانی سیاسی -اجتماعی است. استان ایلام، به مثابه استانی درحال توسعه و تحول و گذار می باشد که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی پنج دوره انتخابات مجلس شورای ملی را تجربه کرده است ولی شناخت مردم از انتخابات بسیار کم، و به تبع حضورشان هم در پای صندوق های اخذ رای کم بوده است اما در ده دوره نتخابات مجلس شورای اسلامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مردم با شناخت بیشتر از انتخابات و کاندیداها مشارکت بالاتری داشته اند به طوری که می توان گفت امروزه انتخابات در میان مردم استان ایلام نهادینه شده و به بخشی از فرهنگ تبدیل گشته، چنانکه بعد از انقلاب اسلامی سطح مشارکت سیاسی نسبتاً مناسبی داشته است، بر این اساس مقاله فعلی قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که چه عوامل اجتماعی در مشارکت سیاسی شهروندان ایلامی اثرگذار بوده است؟ روش تحقیق در این مقاله از نوع کیفی و تکنیک مصاحبه می باشد. به لحاظ زمانی مقطعی، از نوع پهنانگر و کاربردی است. نمونه های کیفی آن نمایندگان در قید حیات مجلس شورای اسلامی از ابتدای انقلاب تا هم اکنون می باشند. تیجه پژوهش حاضر بیانگر آن است که از منظر نمایندگان ادوار و فعلی استان ایلام در مجلس شورای اسالمی، مقوله تعصبات قومی (قبیله ای، طایفهای و تباری) دارای بیشترین اثرگذاری بر میزان مشارکت سیاسی (انتخابات) مردم این استان است.