ارزیابی عوامل نفوذ الگوی رفتاری و مدیریت جهادی سردار سلیمانی بر مبنای نظریه اِوِرت راجرز: مطالعه موردی، محور مقاومت در منطقه خاورمیانه (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
درجه علمی در دستهبندی سابق وزارت علوم: علمی-پژوهشی
هدف اصلی مقاله حاضر ارزیابی عوامل نفوذ الگوی رفتاری و مدیریت جهادی سردار سلیمانی در رابطه با «نیروی های مقاومت» در منطقه خاورمیانه، بر مبنای نظریه اِوِرت راجرز است. در همین راستا، سوالی که مطرح می شود عبارت است از اینکه «با در نظر گرفتن نظریه راجرز، عوامل اصلی نفوذ الگوی رفتاری و مدیریت جهادی سردار قاسم سلیمانی در سوریه، عراق و لبنان چیست؟» به لحاظ روشی نیز تحقیق حاضر از نوع توصیفی– تحلیلی با رویکرد «انطباق و آزمون نظریه با مورد» است. نتایج حاصل شده نشان می دهد که بر مبنای عوامل پنج گانه و مورد تأکید اورت راجرز یعنی «مزیت نسبی»، «سازگاری»، «مشاهده پذیری»، «پیچیدگی» و «آزمون پذیری»، به ترتیب 5 عامل، نفوذ و پذیرش الگوی رفتاری و مدیرت جهادی سردار سلیمانی را افزایش می داد که عبارتند از: 1-چند وجهی و فراملی بودن شخصیت سردار به همراه رویکرد وحدت بخش، که مزیت پذیرش الگوی رفتاری و مدیریتی او را بالا برده بود؛ 2-هوش بالا و سخت کوشی، همراهی با محور مقاومت و اشراف اطلاعاتی که سازگاری و هم نوایی او با تحولات خاورمیانه و در نهایت انتقال الگوی مدیریتی را آسان می نمود؛ 3- دستاوردها و برنامه ریزی های منتهی به نتایج سردار سلیمانی که برای نیروهای محور مقاومت به خوبی قابل مشاهده، رهایی بخش و راهگشا بود؛ 4-رفتارهای فردی و روحیات بی آلایش سردار سلیمانی که موانع پذیرش الگوی مدیرتی او را کاهش می داد و 5-راهبردهای رزمی، خلاقیت در تشکیل نیروهای مردمی و در نهایت موفقیت های سردار سلیمانی که در شرایط بحرانی آزمون خود را به خوبی پاسخ دادند.