فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۴۱ تا ۵٬۴۶۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
بررسی تأثیر آموزش تفکر انتقادی بر منبع کنترل و کاهش ناهماهنگی (برانگیختگی) شناختی دانش آموزان پسر سال دوم دبیرستان های شهرستان بانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش تفکر انتقادی بر منبع کنترل و کاهش ناهماهنگی (برانگیختگی) شناختی دانش آموزان پسر سال دوم دبیرستان های شهرستان بانه انجام گرفت. روش اجرا: این پژوهش از نوع آزمایشی است و نمونه پژوهش عبارت است از 40 دانش آموز پسر سال دوم دبیرستان های شهرستان بانه که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس استاندارد شده راترو پرسشنامه برانگیختگی-کاهش ناهماهنگی DARQ هارمون ـ جونز (صفارینیا و زندی، 1389) استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که بین منبع کنترل دانش آموزان تحت آموزش تفکر انتقادی و دانش آموزانی که این آموزش را ندیده اند، تفاوت معنی داری وجود دارد. یعنی تفکرانتقادی م یتواند باعث تغییر در بعضی از صفات و ویژگیها شود، که در این پژوهش ویژگی مورد نظر ما منبع کنترل است و تفکر انتقادی بر روی این متغیر تأثیر گذاشت. اما بین میزان کاهش ناهماهنگی (برانگیختگی) شناختی دانش آموزان تحت آموزش تفکر انتقادی و دانش آموزانی که این آموزش را ندیده اند، تفاوت معنیداری وجود ندارد. در این پژوهش تفکر انتقادی نه تنها میزان ناهماهنگی (بر انگیختگی) شناختی را در گروه کنترل کاهش نداد بلکه تا حدی باعث افزایش ناهماهنگی شناختی گردید.
رواسازی و بررسی اعتبار آزمون بازخورد خوردن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
علوم رفتاری ۱۳۸۶ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
"
چکیده هدف: هدف پژوهش حاضر رواسازی و بررسی اعتبار آزمون بازخورد خوردن بود. روش: بدین منظور 100 نفر از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه شهید بهشتی که بصورت تصادفی خوشهای انتخاب شده بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند. روشهای بکار رفته شامل تحلیل گویهها (درجه دشواری، ضریب تمیز و روش لوپ)، روائی سازه (تحلیل عاملی تاییدی و همبستگی درونی) و اعتبار (عاملها و نمره کل پرسشنامه) بودند. نتایج: در تحلیل عاملی تاییدی سه عامل رژیم لاغری، پرخوری و اشتغال ذهنی با غذا و مهار دهانی تایید شدند. اعتبار این آزمون از طریق محاسبه آلفا کرونباخ 86/0 بدست آمد. بحث: با در نظر گرفتن نتیجه این پژوهش میتوان گفت آزمون بازخورد خوردن به طور کلی ابزار معتبری است و میتوان از آن جهت سنجش بازخوردها و رفتارهای بیمار گون خوردن در جمعیت ایرانی استفاده کرد.
"
جایگاه نظم خودانگیخته در نظریه آزادی فون هایک و بررسی اشارات تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تا آنجا که ذهن مدون و مکتوب تاریخ اندیشه ورزی حکایت می کند، بحث ازآزادی و وجوه متفاوت معنایی و کاربردی آن در چارچوب های گوناگون، از مباحث عمده فلسفه بوده است. این آرمان بشری به اندازه ای در حیات فردی و اجتماعی انسانها دارای اهمیت بوده است که کاربرد فراوانی در فلسفه سیاست پیدا کرده است. نهاد تعلیم و تربیت نیز یکی از نهادهای اساسی جامعه به شمار می رود که آزادی در آن می تواند تاثیری عمیق بر نگرش شهروندان درباره جامعه، کاستن از خفقان موجود در آموزش و سایر زمینه ها داشته باشد. از این رو سعی بر آن است که آزادی تربیتی بر اساس واکاوی نظریه آزادی مورد بررسی گرفته و تبیین شود و چالشها و افق های بهره مندی از آن در نظامهای آموزشی مورد بررسی قرار گیرند.مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلیبه بررسی، تبیین، چگونگی و اهمیت مفهوم نظم خودانگیخته در ایجاد آزادی تربیتی به معنای به دست آوردن تفکر استقلال طلبانه،خودانگیخته،نقدپذیرو عقلانی در نظام آموزش و پرورش می پردازد. براساس یافته های پژوهش، هایک به عنوان یکی از حامیان تعلیم و تربیت لیبرالیستی، مدعی آزادی فردی همراه با پذیرش نظم خودجوش با نقد تکامل پذیری است و معتقد است که تعلیم و تربیت صحیح همان تعلیم وتربیت لیبرال است.به عقیده وی برای آموزش و رشد عقلانیت در کودکان بایستی آنها را منتقد و آزاد اندیش بار آورد.رشد نظم خود انگیخته در کودکان که از مفاهیم مهم فلسفه کلاسیک هایک است، همراه و ملازم اصلی آموزش و پرورش است که سبب توسعه دانش و فهم دانش آموزان،آگاهی از عقاید و روشهای گوناگون زندگی در طول تاریخ،تصمیم گیریهای عقلانی و توانایی تفکر شخصی می شود.
هنجاریابی پرسش نامه شادکامی آکسفورد در دانشجویان دانشگاه های اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
تأثیر آموزش اصول و فلسفه تربیت بدنی بر ذهنیت فلسفی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از روش های تفکر، تفکر فلسفی است؛ و آنچه مسلم است، تعیین اهداف و به دنبال آن تعیین روش های اجرایی و ارزشیابی نتایج، بدون داشتن تفکرات و پایه های فلسفی، کاری سطحی و کم دوام خواهد بود. از این رو بر این پژوهش به بررسی اثر آموزش یک ترم اصول و فلسفه تربیت بدنی بر ذهنیت فلسفی دانشجویان دختر و پسر گرایش مدیریت و برنامه ریزی ورزشی پرداخته است.
روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی بوده که به شکل پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد و جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی و از طریق پرسشنامه انجام گرفت، بدین منظور تعداد 51 دانشجوی دختر و پسر رشته کارشناسی ناپیوسته تربیت بدنی با گرایش مدیریت و برنامه ریزی ورزشی از دانشگاه غیرانتفاعی شمال آمل که در سال تحصیلی 88-1387 در ترم یک مشغول به تحصیل بودند، در این تحقیق شرکت کردند؛ و قبل و پس از 16 جلسه تشکیل کلاس اصول و فلسفه تربیت بدنی، توسط پرسشنامه «ذهنیت فلسفی» (تهیه شده توسط طالب پور و همکاران 1384) ارزیابی شدند. پرسشنامه مذکور 60 سؤالی، دارای 3 بُعد «تعمق ، انعطاف پذیری ، و جامعیت » (هر بُعد فلسفی با 20 سؤال) می باشد.
پس از آموزش اصول و فلسفه تربیت بدنی میزان ذهنیت فلسفی، مؤلفه های جامعیت و تعمق دانشجویان در مقایسه با قبل آن بهبود معنی داری یافت؛ اما در مؤلفه انعطاف پذیری تغییر معنی داری دیده نشد. همچنین پس از آموزش بین ذهنیت فلسفی دختران با پسران، دانشجویان دارای رشته های ورزشی انفرادی و گروهی، و سطوح مختلف قهرمانی هیچ تفاوتی مشاهده نشد.
بهبودی معنی دار ذهنیت فلسفی دانشجویان ناشی از افزایش معنی دار مؤلفه های جامعیت و تعمق آن بود؛ و اثرگذاری معنی دار آموزش اصول و فلسفه تربیت بدنی بر بهبود ذهنیت فلسفی دانشجویان، ضرورت آموزش آن را در دوره های ضمن خدمت مدیران و همچنین واحد های تصمیم گیری سازمان های ورزشی مورد تأکید قرار می دهد.
رابطه شیوه های فرزند پروری ادراک شده با طرحواره های ناسازگار اولیه و جهت گیری مذهبی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور شناسایی رابطه شیوه های فرزندپروری ادراک شده با طرحواره های ناسازگار اولیه و جهت گیری مذهبی صورت گرفته است. بدین منظور، 300 دانش آموز دختر مقطع دوم و سوم دبیرستان به شیوه نمونه گیری طبقه ای خوشه ای انتخاب شدند و پرسش نامه های ابعاد رفتاری والدین شیفر، فرم کوتاه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ و جهت گیری مذهبی آلپورت را تکمیل کردند. داده ها، با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که شیوه فرزندپروری با بُعد غالب محبت پیش بینی کننده معناداری برای سطوح پایین تر طرحواره های ناسازگار اولیه محرومیت هیجانی، انزوای اجتماعی/ بیگانگی، نقص/ شرم، وابستگی/ بی کفایتی، خودتحول نیافته/ گرفتار، اطاعت، بازداری هیجانی، معیارهای سرسختانه/ عیب جویی افراطی و خویشتن داری/ خودانضباطی ناکافی و جهت گیری مذهبی بیرونی و سطوح بالاتر جهت گیری مذهبی درونی است. همچنین نتایج نشان داد شیوه فرزندپروری با بُعد غالب کنترل نیز پیش بینی کننده معناداری برای سطوح بالاتر طرحواره های ناسازگار اولیه محرومیت هیجانی، بی اعتمادی/ بدرفتاری، نقص/ شرم، اطاعت و ایثار است.
پیش بینی تعهد سازمانی و مؤلفه های آن بر اساس متغیرهای هفده گانه فردی و سازمانی
حوزه های تخصصی:
ویژگی های روان سنجی و ساختار عاملی سلسله مراتبی فرم کوتاه مقیاس زمینه یابی سلامت (36-SF) در گروه نمونه غیر بالینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های روان سنجی و روایی سازه سلسله مراتبی فرم کوتاه مقیاس زمینه یابی سلامت (36-SF) با به کار گیری مدل معادلات ساختاری در بین دانشجویان بود.
مواد و روش ها: نمونه ای با حجم 310 نفر (158 پسر و 152 دختر) به روش نمونه گیری چند مرحله ای از بین دانشجویان دانشگاه تهران انتخاب شدند و برای بررسی روایی تشخیصی از هر دو گروه به عنوان نمونه بالینی استفاده شد. نمونه بالینی اول شامل 52 بیمار مبتلا به بیماری های جسمانی و نمونه گروه دوم شامل 58 مراجع با تشخیص اختلال روان شناختی بودند که به روش نمونه گیری در دسترس از مراکز درمانی دانشگاه انتخاب گردیدند. برای محاسبه روایی همگرا و واگرا، هم زمان با اجرای فرم کوتاه مقیاس زمینه یابی سلامت (36-SF)، مقیاس افسردگی دانشجویی (University student depression inventory یا USDI)، استرس زندگی دانشجویی (Student-life stress inventory یا SLSI)، مقیاس شادکامی آکسفورد (Oxford happiness scale یا OHS)، سیاهه سلامت روانی (Mental health inventory یا MHI) و حمایت اجتماعی (socialSupport یا SS) نیز در گروه نمونه غیر بالینی اجرا شد. جهت بررسی ساختار عاملی تأییدی مرتبه اول، دوم و سوم مقیاس 36-SF از روش برآورد کم ترین مقدار مجذورات وزن دار (weighted least squares یا WLS) و برای ارزیابی کفایت برازش مدل با داده ها از شاخص های RMR، RMSEA، CFI، AGFI، GFI، 2c، /df2c و 2Dc استفاده گردید.
یافته ها: ضریب Cronbach¢s alpha همه زیر مقیاس ها بالاتر از 70/0 و در حد رضایت بخشی بود. ساختار عاملی مقیاس 36-SF در هشت بعد مرتبه اول عملکرد جسمی، ایفای نقش جسمی، درد بدنی، سلامت عمومی، سرزندگی، عملکرد اجتماعی، ایفای نقش هیجانی و سلامت روانی با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. بررسی ضرایب همبستگی نشان داد که مقیاس 36-SF با مقیاس های افسردگی و استرس رابطه منفی معنی دار و با مقیاس های شادکامی، سلامت روانی و حمایت اجتماعی رابطه مثبت معنی داری دارد که این رابطه بیانگر روایی همگرا و واگرای رضایت بخش مقیاس 36-SF است.
نتیجه گیری: ساختار عاملی مرتبه اول هشت عاملی و مرتبه دوم سه عاملی مقیاس 36-SF برازش بهتری با داده های مشاهده شده داشتند و ساختار عاملی مرتبه دوم دو عاملی و مرتبه سوم یک عاملی برازش رضایت بخشی نداشتند. ساختار عاملی تأییدی، اعتبار و روایی مقیاس 36-SF برای کاربردهای پژوهشی و تشخیص های بالینی در حد قابل قبول بود.
مقایسه مؤلّفه های فراشناخت در نوجوانان مبتلا و غیرمبتلا به اختلال وسواس فکری ـ عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مقایسه ای مؤلّفه های فراشناخت در نوجوانان مبتلا و غیرمبتلا به اختلال وسواس فکری ـ عملی بود. روش پژوهش از نوع علّی ـ مقایسه ای بود، به منظور بررسی فرضیه های پژوهش، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس نمونه ای به حجم 60 نفر انتخاب شد، به صورتی که 30 نوجوان مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی بودند (از میان افراد مراجعه کننده به درمانگاه های روان پزشکی بیمارستان های امام حسین (ع) و روزبه شهر تهران) و 30 نوجوان غیرمبتلا به اختلال مذکور بودند (از میان دانش آموزان شهر تهران). برای جمع آوری داده ها از تشخیص روان پزشک و مصاحبه بالینی سازمان یافته مطابق با چهارمین نسخه بازنگری شده راهنمای آماری و تشخیص اختلالات روانی انجمن روان پزشکان آمریکا، فرم کوتاه پرسشنامه فراشناخت ولز و کارترایت – هاتون و پرسشنامه وسواس فکری – عملی مادزلی استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون T دو گروه مستقل تحلیل شدند. نتایج نشان داد که فراشناخت نوجوانان مبتلا به اختلال وسواس فکری - عملی در مقایسه با نوجوانان غیرمبتلا به این اختلال متفاوت است و تنها در مؤلّفه مربوط به لزوم کنترل افکار در دو گروه تفاوتی مشاهده نشد. با توجه به نتایج به دست آمده، باورهای فراشناخت در مهم جلوه دادن افکار، احساسات، لزوم انجام دادن آیین مندی های وسواسی و همچنین در نگهداری، پایداری و تشدید نشانه های بیماری در افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری - عملی نقشی مهم را ایفا می کنند.
رابطه خطرپذیری با عواطف منفی با توجه به گشودگی نسبت به احساسات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر قصد بررسی رابطه بین خطرپذیری با عواطف منفی و اثر ویژگی شخصیتی گشودگی نسبت به احساسات بر این رابطه را داشت. نوع پژوهش شبه آزمایشی بود. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش نمونه ای 200 نفری از دانشجویان دانشگاه اصفهان که به صورت تصادفی ساده انتخاب شده بودند، به دو پرسشنامه خطرپذیری شخصی(ضریب اعتبار برابر76/0) و گشودگی نسبت به احساسات(OF) (ضریب اعتبار برابر71/0) پاسخ دادند. سپس این افراد به صورت تصادفی به دو گروه مساوی گمارده شدند و در یک گروه عاطفه منفی القا شد. داده ها با استفاده از آزمون t و ضریب همبستگی تحلیل شد. یافته ها نشان داد که میزان خطرپذیری در میان افراد دارای عاطفه منفی بالا و همچنین در افراد دارای گشودگی پایین نسبت به احساسات بیشتر است. همچنین در OF پایین، هرچه عاطفه منفی بیشتر باشد، خطرپذیری نیز بیشتر است. یافته ها در تبیین رفتار خطرپذیری کاربرد دارد.
تعیین عوامل روان شناختی و اجتماعی پدیدآیی استرس در بیماران مولتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
"مقدمه: استرس در تشدید بیماری های مزمن از جمله مولتیپل اسکلروزیس نقش چشمگیری دارد و این بیماری ناتوان کننده، جنبه های مختلفی از زندگی بیمار را تحت تاثیر قرار می دهد. این پژوهش با هدف تعیین عوامل روان شناختی و اجتماعی پدیدآیی استرس در این بیماران انجام شد.روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع علّی مقایسه ای روی 184 بیمار عضو انجمن ام اس اصفهان که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، انجام گرفت. ابزار پژوهش پرسش نامه ی 24 سئوالی محقق ساخته بر اساس عوامل روانی اجتماعی استرس زا در بیماران مولتیپل اسکلروزیس بود که روایی محتوایی و صوری آن توسط متخصصین تایید شد و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 89/0تعیین شد. داده ها با به کارگیری آزمون تی تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: میانگین نمرات عوامل اجتماعی در ابعاد تامین هزینه ی درمان، نگرانی نسبت به آینده ی فرزندان و نگرانی نسبت به ازدواج، بزرگتر از سطح متوسط بود و در دیگر عوامل آن چون کم شدن کارآیی شغلی و کم شدن ارتباطات و مهارت های اجتماعی کمتر از سطح متوسط بود. میانگین عوامل روان شناختی در ابعاد اشتغالات ذهنی ناشی از بیماری، ترس از مردن و نگرانی نسبت به آینده، بزرگ تر از سطح متوسط بود.نتیجه گیری: نگرانی نسبت به تامین هزینه ی درمان، آینده ی فرزندان و ازدواج جزء عوامل استراس زای اجتماعی و اشتغالات ذهنی ناشی از بیماری، ترس از مردن و نگرانی نسبت به آینده ازعوامل استراس زای روان شناختی در بیماران محسوب می شوند.
"
پیش بینی رضایت شغلی اعضاء هیات علمی بر اساس ادراک آنان از عوامل انگیزشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
رابطه راهبردهای تنظیم هیجان و هوش هیجانی با هراس اجتماعی در دانش آموزان آسیب دیده بینایی و آسیب دیده شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه راهبردهای تنظیم هیجان وهوش هیجانی با اختلال هراس اجتماعی در دانش آموزان نابینا و ناشنوا بود.
روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل همه دانش آموزان آسیب دیده بینایی و آسیب دیده شنوایی پانزده سال وبالاتر در مراکز استثنایی ومدارس عادی شهرکرمانشاه در سال تحصیلی1393- 1392بود که به صورت تمام شماری همه آنها به تعداد 80 (24نفرنابینا و56 نفرناشنوا) به عنوان نمونه انتخاب شدند.ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسش نامه هراس اجتماعی، هوش هیجانی و فرم کوتاه پرسش نامه تنظیم شناختی بود. برای بررسی رابطه هوش هیجانی وتنطیم شناختی هیجان با هراس اجتماعی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
یافته ها نشان داد که بین ویژگی های هوش هیجانی دانش آموزان نابینا و ناشنوا و راهبردهای تنظیم شناختی با میزان هراس اجتماعی آن ها رابطه منفی وجود دارد. همچنین، نتایج ضریب ر گرسیون گام به گام نشان داد که قوی ترین پیش بینی کننده ها؛ برای مؤلفه اجتناب، خرده مقیاس نشخوار گری، برای مولفه ترس، ارزیابی مثبت وبرای مولفه ناراحتی فیزیولوژیک، نشخوارگری بودند. ضرایب همبستگی پیرسون نشان داد که راهبردهای ملامت خود، نشخوارگری و فاجعه سازی رابطه ی مثبت باهراس اجتماعی دارند . در حالی که رابطه راهبردهای پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی و ارزیابی مجدد مثبت با هراس اجتماعی منفی بود.
بنابراین می توان نتیجه گرفت راهبردهای تنظیم هیجان و هوش هیجانی سازه هایی روان شناختی هستندکه در شکل گیری اختلال هراس اجتماعی نقش مهمی ایفا کرده و منجر به پایداری نشانه های این اختلال می شوند.
بررسی سلامت روانی و موفقیت تحصیلی دانشجویان ممتاز دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی: