فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۲۱ تا ۲٬۴۴۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
"به منظور بررسی ادراک خود- کارآمدی دانشآموزان دوره راهنمایی در تعامل اجتماعی با همسالان خود، مقیاس خود- کارآمدی کودکان در روابط اجتماعی با همسالان، توسط 369 نفر(186 دختر و 183 پسر) از دانشآموزان کلاسهای اول تا سوم 4 مدرسه راهنمایی ناحیه یک شیراز تکمیل گردید. حاصل تحلیل عوامل استخراج دو خرده مقیاس به نامهای موقعیت تعارض و بیتعارض بود. ضریب پایایی آلفای کرونباخ برای کل مقیاس برابر 87/0 و برای خرده مقیاس های تعارض و بیتعارض به ترتیب برابر 83/0 و 78/0 بودند. پسران نسبت به دختران از نظر نمره کل مقیاس ادراک خود- کارآمدی در سطح بالاتری قرار داشتند (0001/0= P، 47/6=t). در مقایسه دختران و پسران از نظر میانگین نمره خرده مقیاس تعارض، تفاوت معنی داری مشاهده نگردید (N.S، 63/1=t)، اما پسران در موقعیت بی تعارض خود- کارآمدی بیشتری نسبت به دختران گزارش کردند (007/0 =P، 68/8=t). علاوه بر بررسی تفاوت های کلاسی از نظر ادراک خود- کارآمدی، یافتههای مطالعه حاضر با سایر پژوهشهای مرتبط نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته و پیشنهادهایی برای انجام پژوهشهای بیشتر ارائه گردیده است.
"
اثر مسدودکننده های کانال های پتاسیم و کلسیم و باکلوفن بر اثر بخشی داروهای ضد افسردگی در مدل آزمون شنای اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به دخالت کانال های پتاسیم و کلسیم و همچنین گیرنده GABAB در بروز علایم افسردگی، در این مطالعه اثر گلیبن کلامید (مسدودکننده کانال پتاسیم)، آملودیپین (مسدود کننده کانال کلسیم) و باکلوفن (آگونیست گیرنده GABAB) بر اثر ضد افسردگی دو داروی آمی تریپتیلین و فلوکستین در آزمون شنای اجباری به عنوان مدل افسردگی مورد مطالعه قرار گرفت.
روش: این مطالعه از نوع تجربی بود و آزمون شنای اجباری به عنوان مدل افسردگی به کار رفت، به این ترتیب که مدت زمان بی حرکتی به عنوان معیار افسردگی حیوان در نظر گرفته شد. اثر داروهای گلیبن کلامید، آملودیپین، باکلوفن و نیز دو داروی آمی تریپتیلین و فلوکستین به تنهایی در آزمون شنای اجباری سنجیده شد. سپس اثر داروهای گلیبن کلامید، آملودیپین و باکلوفن بر اثر ضد افسردگی دو داروی آمی تریپتیلین و فلوکستین بررسی گردید.
یافته ها: نتایج بیانگر آن بود که دو داروی گلیبن کلامید و آملودیپین بر مدت زمان بی حرکتی حیوانات در آزمون شنای اجباری تاثیری ندارد و اثر ضد افسردگی آمی تریپتیلین و فلوکستین نیز تحت تاثیر آنها قرار نمی گیرد. در بخش دوم آزمایش ها، تجویز مقادیر زیاد باکلوفن موجب افزایش مدت زمان بی حرکتی گردید، در حالی که مقادیر کم آن تاثیر قابل توجهی نداشت. تجویز مقادیر مختلف باکلوفن همراه با آمی تریپتیلین، موجب افزایش اثر ضد افسردگی آمی تریپتیلین گردید، در حالی که تجویز همزمان با کلوفن و فلوکستین اثر ضد افسردگی فلوکستین را کاهش داد.
نتیجه گیری: گیرنده های GABAB بر آثار ضد افسردگی داروهای فلوکستین و آمی تریپتیلین تاثیر دوگانه ای دارند.
روش درمانی عفو و گذشت با تأکید بر دیدگاه اسلامی: بررسی موردی
حوزه های تخصصی:
هنجاریابی، روایی و اعتبار پرسش نامه باور به مهارت ها (SCI)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: هدف اصلی پژوهش حاضر هنجاریابی، بررسی روایی و اعتبار پرسشنامه باور به مهارتها یا خودکا رآمدی حرفهایی (SCI) در دانشجویان دانشگاه اصفهان بود.
روش: نمونه پژوهش 420 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان بودند که از هفت دانشکده (از هر دانشکده 60 نفر) به روش نمونهگیری تصادفی خوشهایی انتخاب شدند و پرسشنامه باور به مهارتها روی آنها اجرا شد. روش مورد استفاده در این پژوهش آمار توصیفی شامل محاسبه نمرات T ، رتبه درصدی و ضریب همبستگی بود. جدول هنجار درصدی و استاندارد نیز برای دانشجویان تهیه شد .
یافتهها : اعتبار آزمون به روش آلفای کرونباخ بین 75/0 تا 82/0 و به روش بازآزمایی بین 71/0 تا 84/0 محاسبه شد. ضرایب روایی یعنی همبستگی بین دو پرسشنامه باور به مهارتها و پرسشنامه استرانگ دارای دامنهایی بین 45/0 تا 72/0 و در سطح 01/0 معنیدار بود.
نتیجهگیری: پرسشنامه باور به مهارتها ابزار معتبری برای ارزیابی میزان باور افراد از حیطههای شغلی است و میتوان در راهنمایی و مشاوره هدایت شغلی و تحصیلی از آن استفاده نمود."
اثربخشی آموزش جرات¬ورزی و ایمن¬سازی در مقابل تنیدگی بر احساس غربت دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: پژوهـش حاضر به بررسی اثربخـشی روش آمـوزش جراتورزی و ایمنسازی در مقابل تنیدگی بر احساس غربت دانشجویان دختر، با توجه به ویژگی شخصیت و سبک دلبستگی آنان پرداخته است.
روش: 249 دانشجوی دختر سال اول مراکز تربیت معلم، با محدوده سنی 17 تا 35 سال، از طریق پرسشنامههای احساس غربت، سبک دلبستگی و ویژگیهای شخصیت مورد ارزیابی قرار گرفتند. 90 دانشجو بر اساس اکتساب نمره بالاتر از میانگین (1 واحد انحراف معیار بالاتر) و 30 نفر بر اساس اکتساب نمره پایینتر از میانگین (1 واحد انحراف معیار پایینتر) در پرسشنامه ""احساس غربت"" انتخاب شدند. سپس گروه نمونه (کسانی که نمره احساس غربت آنان 1 واحد انحراف معیار بالاتر از میانگین بود)، بهطور تصادفی به 3 گروه دستهبندی شده و در دو گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت شیوههای آموزشی قرار گرفتند. پس از آموزش، احساس غربت 3 گروه مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج آزمون t نشان داد که شیوههای آموزشی بهکاررفته در تغییر احساس غربت دانشجویان موثر بوده است. احساس غربت با ویژگیهای نوروزگرایی بالا و برونگرایی پایین تعیین گردید. میان سبک دلبستگی و احساس غربت تفاوت معنیداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: برنامههای آموزش جراتورزی و ایمنسازی در کاهش احساس غربت و استرس ناشی از حادثه انتقال موثر است. "
تبیین اهمال کاری تحصیلی بر اساس ابعاد سازشیافته و سازش نایافته کمال گرایی و جایگاه مهارگذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفتار اهمال کاری- به تعویق انداختن مسؤولیت هایی که افراد موظف به انجام آنها هستند- دارای ابعاد متفاوتی است که یکی از آنها، تأخیر در انجام فعالیتهای مربوط به امور تحصیلی است. اهمالکاری به طور حتم مانع از بروز توانمندیهای دانشجویان در فرایند یادگیری و شکوفایی استعدادهای آنها میشود؛ لذا به منظور مقابله با چنین رفتاری، تعیین علل و همبستههای آن لازم و ضروری است. در این راستا، هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین میزان ارتباط اهمالکاری تحصیلی با کمالگرایی (سازشیافته/ سازشنایافته) و جایگاه مهارگذاری و نیز میزان پیشبینی پذیری آن بر اساس متغیرهای مذکور است. بدینمنظور، نمونه ای مشتمل بر 310 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه کاشان (179 دختر و 131 پسر) به شیوه نمونهگیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم، انتخاب شدند . به منظور جمعآوری اطلاعات، از پرسشنامههای اهمال کاری تحصیلی سولومون و راثبلوم - مقیاس دانشجو ( PASS )، کمالگرایی هیل و همکاران و جایگاه مهارگذاری راتر استفاده شد. همچنین، برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخصهای آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که نمره کل کمال گرایی با اهمال کاری تحصیلی رابطه مثبت معناداری دارد. همچنین، بین بعد سازشیافته کمال گرایی و اهمالکاری تحصیلی رابطه منفی معنادار و بین بعد سازشنایافته کمالگرایی و اهمال کاری تحصیلی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بین جایگاه مهارگذاری با اهمالکاری تحصیلی نیز رابطه منفی معناداری وجود دارد. همچنین، نتیجه تحلیل رگرسیون نشان داد که اهمالکاری تحصیلی توسط دو بعد کمالگرایی سازشنایافته و سازشیافته و جایگاه مهارگذاری قابل پیشبینی است .
اعتبار و روایی فهرست شادکامی آکسفورد در ایرانیها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"
به منظور بررسی اعتبار و روایی فهرست شادکامی آکسفورد (OHI؛ آرگیل، 2001) نمونهای متشکل از 142 مرد و 227 زن ایرانی، 18 تا 53 سال (میانگین = 25)، فهرست شـادکامی آکسفورد (OHI)، پرسشنـامه شخصیتی آیزنک (EPQ، 1999) و فهرست افسردگی بک (BDI؛ بک و دیگران، 1979) را تکمیل کردند. بررسی همسانی درونی فهرست شادکامی آکسفورد نشان داد که تمام 29 گزاره این فهرست با نمره کل همبستگی بالایی داشتند. آلفای کرونباخ برای کل فهرست برابر با 91/0 بود. همبستگی پیرسون بین فهـرست شادکامی آکسفورد با فهرست افسردگی بک و زیر ـ مقیاسهای برونگردی و نوروزگرایی EPQ به ترتیب برابر با 48/0- ، 45/0 و 39/0- بود که روایی همگرا و واگرای فهرست شادکامی آکسفورد را تأیید کرد. نتایج تحلیل عاملی با استخراج 5 عامل رضایت از زندگی، حـرمت خود، بهزیستی فاعلی، رضایت خاطر و خلق مثبت توانستند با ارزش ویژه بزرگتر از 1 در مجموع 7/49% واریانس کل را تبیین کنند. میانگین نمرههای آزمودنیهای ایرانی در فهرست شـادکامی آکسفورد (07/42) با یافتههای پژوهش آرگیل (6/35 = M) متفاوت بود. یافتههای پژوهش نشان دادند که OHI برای اندازهگیری شادکامی در جامعه ایرانی از اعتبار و روایی مناسب برخوردار است.
"
اثربخشی آموزش مهارتهای کنترل خشم بر سازگاری فردی ـ اجتماعی دانشآموزان دختر سال اول متوسطه شهرستان ماهشهر
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای کنترل خشم بر سازگاری فردی ـ اجتماعی دانشآموزان دختر سال اول متوسطه شهرستان ماهشهر بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشآموزان دختر سال اول متوسطه شهرستان ماهشهر در سال تحصیلی ۸۷ ـ ۸۶ بودند. نمونه این پژوهش را ۵۰ نفر از این دانشآموزان تشکیل میدادند که از بین جامعه مورد نظر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند و به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند (گروه آزمایش ۲۵ نفر و گروه گواه ۲۵ نفر). پژوهش به روش تحقیق آزمایشی انجام شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه سازگاری فردی ـ اجتماعی کالیفرنیا بود. پس از انتخاب تصادفی گروههای آزمایش و گواه، ابتدا بر روی هر دو گروه پیشآزمون اجرا گردید، سپس مداخله آزمایشی (آموزش مهارتهای کنترل خشم)، در ۸ جلسه ۵/۱ ساعته ارائه گردید و پس از اتمام برنامه آموزش، پسآزمون روی هر دو گروه اجرا شد. سپس دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که آموزش مهارتهای کنترل خشم موجب افزایش سازگاری فردی ـ اجتماعی دانشآموزان دختر گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه شده است. سطح معناداری در این پژوهش۰۰۱/۰P< است.
درمان مواجهه واقعیت مجازی در اختلال های اضطرابی و PTSD: مروری نظام مند بر ادبیات پژوهش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در این مطالعه مروری منظم، ضمن معرفی درمان به روش مواجهه واقعیت مجازی (VRET یا Virtual exposure therapy) نتایج اثر آن بر اختلال های اضطرابی و PTSD (Post traumatic stress disorder) مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. VRET، نسبت به درمان های مواجهه زنده و مواجهه خیالی برتری هایی دارد، از جمله کنترل پذیری و امنیت بیشتر درمانجو امکان پذیر بوده و به عنوان یک روش درمانی جدید برای بازیابی و بازسازی تجارب هیجانی آسیب زا معرفی شده است.
مواد و روش ها: تحقیق حاضر به روش مرور نظام مند، جستجو در پایگاه های Sciencedirect و Pubmed انجام شد. در پیشینه پژوهش 39 مطالعه مداخله به دست آمد که VRET را برای درمان اختلال های اضطرابی و PTSD مختلف به کار برده بودند.
یافته ها: VRET در درمان اختلال های اضطرابی از جمله هراس خاص و اجتماعی، اختلال استرس پس از ضربه، اختلال وحشت زدگی و گذرهراسی، اختلال و اضطراب فراگیر، اثرات مثبت در سنجش های پس از درمان نشان داده است و در مقایسه با روان درمان های مؤثر فعلی از جمله درمان مواجهه زنده و رفتار درمانی- شناختی، اثرات مثبت مشابه داشته است. نتایج پیشینه پژوهش نشان داد که اثرمندی VRET در سطوح شناختی، رفتاری و فیزیولوژیک رخ می دهد. همچنین، نتایج مثبت درمانی به طور عمده در پیگیری های بلند مدت نیز حفظ شد.
نتیجه گیری: VRET به عنوان یک روش درمانی جدید می تواند، بخشی از فرایند درمان اختلال های اضطرابی و PTSD قرار گیرد و مطالعات و فعالیت های پژوهشی به سمت این موضوع گسترش یابد.
مقایسه سبک دلبستگی در نوجوانان عادی و نوجوانان دارای کم توانی ذهنی آموزش پذیر
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسه سبک دلبستگی در نوجوانان عادی و کم توان ذهنی آمـــــوزش پذیر می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان عادی و کم توان ذهنی آموزش پذیر مدارس راهنمایی شهر تهران در سال 86 ـ1385 است که 250 نفر از طریق نمونه گیری چندمرحلـه ای انتخاب شدند که شامل 132 دانش آموز عادی (64 دختر و 68 پسر) و 118 دانش آموز کم توان ذهنی(57 دختر و 61 پسر) می باشد. میانگین سن گروه عادی 14 سال با انحراف معیار 83/0 و گروه کم توان ذهنی 8/16 با انحراف معیار 58/0 می باشـد. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه های جمعیت شناختی و آزمون دلبستگی کولینز و رید می باشد که ضریب اعتبار آن برای هر یک از سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا به ترتیب 81/0، 78/0 و 85/0 می باشد به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعـات از تحلیل واریانس دو راهه استفـاده شـده است. نتایج نشـان داد که در بین دانش آموزان عادی (دختر ـ پسر) میزان سبک دلبستگی ایمن بالاتر از دانش آموزان کم توان ذهنی است (001/0P<) میزان سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا در دانش آموزان کم توان ذهنی (دختر ـ پسر) بیشتر از دانش آموزان عادی است (001/0P<). همچنین یافته های جانبی تحقیق نشان داد که صرف نظر از عامل هوشی آزمودنی ها، در آزمودنی هایی که سبک دلبستگی آنها ایمن نمی باشد، سبک دلبستگی اجتنابی در پسران و سبک دلبستگی دوسوگرا در دختران بیشتر است (001/0P<).
پیش بینی استرس، اضطراب و افسردگی نوجوانی براساس دو بعد از مدل فرایند و محتوای خانواده
حوزه های تخصصی:
هرکسی از خانواده ی خویش قضاوتی در ذهن دارد که عواطف و هیجانات گوناگونی را در دنیای درونی او برمی انگیزد. براساس مدل فرایند و محتوای خانواده فرد به هنگام چنین ارزیابی هایی، زندگی خانوادگی خویش را در سه جنبه ی بافت اجتماعی خانواده، محتوای خانواده و فرایند خانواده مورد توجه قرار می دهد. این پژوهش در پی یافتن پاسخی برای این پرسش بود که آیا ادراک نوجوان از محتوا و فرایندهای خانواده اش، می تواند اضطراب، افسردگی و استرس او را پیش بینی کند یا نه. نمونه ای مشتمل بر 200 نوجوان 15 تا 17 ساله در این پژوهش مشارکت نموده و به پرسش های مطرح شده در سه فرایند خانواده، محتوای خانواده و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس پاسخ دادند. نتایج حاکی از آن بود که هر دو بعد خانوادگی مورد بحث، افسردگی این نوجوان ها را به گونه ای معنی دار پیش بینی می کردند، اما هیچ یک توان لازم را برای پیش بینی میزان استرس وی بدست نیاوردند. هم چنین، داده های مطالعه گواه آن است که تنها پیش بین معنی دار اضطراب نوجوان ها متغیر فرایندهای خانوادگی است. در نهایت، از میان خرده مقیاس های فرایند و محتوا، تنها سه عامل تصمیم گیری، هم زمان بودن با هم و تسهیلات تحصیلی جهت پیش بینی این سه هیجان منفی برجستگی معنی داری یافتند.
تأثیرآموزش گروهی والدین کودکان 4 تا 10 ساله مبتلا به اختلال نقصان توجه – بیش فعالی بر اختلالات رفتاری فرزندانشان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف :اختلال نقص توجه – بیش فعالی شایعترین اختلال عصبی رفتاری دوران کودکی می باشد که برای بهبود تعاملات اجتماعی و عاطفی ایشان به مداخلات روانی اجتماعی نیاز است و یکی از تأثیرگذارترین این برنامه ها آموزش گروهی والدین می باشد. هدف این مطالعه بررسی تأثیر برنامه آموزش گروهی والدین بر میزان اختلالات رفتاری کودکان دچار نقص توجه- بیشفعالی می باشد. روش بررسی : در این مطالعه شبه تجربی 54 کودک 4 تا 10 ساله مبتلا به اختلال نقص توجه- بیشفعالی، از بین مراجعهکنندگان به 7 مرکز کاردرمانی سطح شهر تهران بهروش ساده و در دسترس انتخاب و به طور تصادفیتعادلی به دو گروه شاهد و مداخله اختصاص یافتند. علاوه بر برنامه های کاردرمانی و دارودرمانی مشترک در هر دو گروه، به مادران کودکان گروه مداخله، به مدت 8 جلسه دو ساعته و بهصورت هفتگی برنامه آموزش گروهی والدین طبق دستورالعمل فرزندپروری مثبت ساندرز (2005) ارائه شد. ابزار گرد آوری داده ها شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه 48 سئوالی مقیاس ردهبندی والدین کانرز بود. دادههای حاصل به وسیله آزمون های آماری مجذور خی، تی زوجی، تی مستقل و آنالیز کوواریانس تحلیل شد. یافته ها : علی رغم بهبود معنادار هر دو گروه در ارزیابی درونگروهی قبل و بعد، میزان کاهش نمرات خرده مقیاس های رفتاری سلوک (00۱/0>P)، اضطراب (00۱/0>P)، شاخص بیش فعالی (016/0 =P) و نمره کل پرسشنامه (00۱/0>P) در گروه مداخله نسبت به گروه شاهد معنادار بود. در حالی که در خرده مقیاس های یادگیری(052/0 =P)، تکانشی بیش فعالی (267/0 =P) و مشکلات روانتنی(526/0=P) تغییر معناداری ایجاد نشد. نتیجه گیری : آموزش گروهی والدین کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیشفعالی در کاهش میزان اختلالات رفتاری و اضطرابی ایشان تأثیر گذار است و این مداخله می تواند در کنار برنامه های دارودرمانی و کاردرمانی سودمند واقع شود.
مقایسه نگرش مذهبی و سلامت روانی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد واحد بهبهان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسه نگرش مذهبی و سلامت روانی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان است. جامعه آماری این پژوهش، همه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان در سال تحصیلی 88ـ1387 و نمونه آن را 180 نفر از دانشجویان (90 دانشجوی پسر و 90 دانشجوی دختر تشکیل می دهد)، که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ایی انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از: پرسش نامه نگرش سنج مذهبی و پرسش نامه سلامت روانی (25-SCL). طرح پژوهش نیز از نوع مقایسه ایی است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، افزون بر روش های آمار توصیفی مانند میانگین و انحراف معیار، از روش آمار استنباطی همانند t تست گروه های مستقل استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون t گروه های مستقل نشان داد که، بین نگرش مذهبی دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود دارد، ولی بین سلامت روانی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان تفاوت معناداری مشاهده نشد.
معیارهای انتخاب کتاب مناسب برای کودکان
منبع:
پیوند ۱۳۷۱ شماره ۱۵۹
حوزه های تخصصی:
اثربخشی آموزش مهارت حل مساله بر خودپنداره تحصیلی دانشجویان
حوزه های تخصصی:
اهداف. بسیاری از موفقیتها یا شکستهای تحصیلی، ریشه در تصورات کلی فرد نسبت به تواناییهای خود در رابطه با یادگیریهای آموزشگاهی دارد. از اینرو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای حل مساله در ارتقای مفهوم خودتحصیلی و در نتیجه در پیشرفت تحصیلی دانشجویان انجام شد.
روشها. این پژوهش شبه- آزمایشی با استفاده از دو گروه آزمایش و کنترل روی 30 نفر از دانشجویان رشته مهندسی کامپیوتر دانشگاه شیراز با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی انجام شد. ابزار بهکاررفته برای جمعآوری دادهها، آزمون مفهوم خودتحصیلی دلاور بود و برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی شامل تحلیل واریانس یکطرفه با نرمافزار SPSS 11 استفاده شد.
یافتهها. در مورد اثربخشی آموزش مهارت حل مساله در پیشرفت تحصیلی، در گروه آزمایش میانگین 86/12= x1 و در گروه کنترل میانگین 85/10= x2 و 31/2= t بهدست آمد. در مورد اثربخشی آموزش مهارت حل مساله بر مفهوم خودپنداره تحصیلی، در گروه آزمایش میانگین 26/56= x1 و در گروه کنترل میانگین 53/48= x2 و 2/9= t بهدست آمد.
نتیجهگیری. آموزش مهارتهای حل مساله به دانشجویان، باعث توانمندی و ارتقای مفهوم خودتحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان میشود و باید در برنامههای آموزشی مورد توجه قرار گیرد.
تفکر خلاق و باروری آن در سازمانهای آموزشی
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به منظور بررسی مفاهیم تفکر خلاق و توصیف وضعیت آن در سازمانهای آموزشی‘مخصوصاً مدارس که ممکن است منجر به خلاقیت بیشتر شود‘تدوین یافته است .پس از ارائه تعاریف تفکر خلاق‘ویژگی های تفکر خلاق مورد بررسی قرار گرفته ودرنهایت تفاوت های بین تفکر خلاق و تفکر عادی معرفی شده است . ضمن آن که فرآیند یا مراحل شکل گیری تفکر خلاق مورد توجه قرار گرفته است ‘وضعیت مدارس در رابطه با تفکر خلاق با تکیه بر پژوهش های انجام شده نیز مورد مطالعه قرار گرفته است و به موانع آن در مدارس جامعه ما اشاره شده است . در انتهای مقاله‘راه کارهای به وجودآمدن تفکر خلاق در مدارس پیشنهاد شده است.