مقالات
حوزه های تخصصی:
پیش فرض اولیه این پژوهش این است که در منابع دینی، برای تغییر دادن رفتار انسان و دگرگون سازی حالت های او، روند خاصی دنبال شده است که می توان از آن به منزله فرایند شکل گیری شخصیت، راهی برای تامین بهداشت روان و روش درمانی بهره برد. ادیان توحیدی، به ویژه دین اسلام همواره در صدد بوده اند انسان ها را از انسان محوری به خدا محوری، از دنیاگرایی به آخرت گرایی، و از بت پرستی به خداپرستی سوق دهند. برای رسیدن به این هدف، باید گام های شش گانه ذیل طی شوند:
1. آگاهی دادن و شناساندن آنچه درست است و با واقعیت خارجی به مثابه حقیقت انطباق دارد (مقدمه ایمان آوری)؛2. تشویق به ایمان آوری به آنچه درست است به منزله واقعیت و باورهای پایه؛3. تشویق به عمل کردن به باورهای پایه؛4. آگاهی دادن و شناساندن آنچه نادرست است و با واقعیت خارجی به عنوان حقیقت انطباق ندارد؛5. تشویق به کفرورزی و انکار آنچه نادرست است؛6. تشویق به اجتناب و عمل نکردن به آنچه نادرست است.
بر اساس این پژوهش، مشابه این گام ها در همه حالت های روانی ـ چه هنجار و چه نابهنجار ـ رخ می دهد. از این رو، آدمی به چیزی ایمان می آورد؛ به آن عمل می کند؛ به طرف مقابل ایمان آورده خود کفر می رزد و از آن اجتناب می کند. از این روی، برخی سازمان یافتگی ها را در خود به وجود می آورد و برخی سازمان یافتگی ها را از بین می برد.
رابطه عوامل شخصیت و خودشیفتگی بیمارگون با جهت گیری دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، رابطه پنج عامل بزرگ شخصیت و نارسیسیزم پاتولوژیک، به عنوان یک ساختار شخصیتی ناسالم با جهت گیری دینی دانش پژوهان مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی قم بررسی شده است. گروه نمونه، شامل 104 دانش پژوه مرد و 48 نفر زن بود. دانشجویان به پرسش نامه های 5 عامل بزرگ شخصیت گلدبرگ، جهت گیری دینی درونی/ بیرونی آلپورت و راس، جهت گیری دینی جستجوی بتسون، جهت گیری دینی مسلمانان- مسیحیان، نارسیسیزم ناسالم مارگولیس پاسخ دادند. فرضیه اصلی این پژوهش مبنی بر ارتباط ویژگی های شخصیتی و جهت گیری دینی تایید شد، اما قدرت پیش بینی دینداری از سوی عوامل شخصیت، برخلاف انتظار، چشمگیر نبود. از میان عوامل شخصیت، بیش از همه عامل پایداری هیجانی، نوع جهت گیری دینی را پیش بینی می کرد. عامل پایداری هیجانی، به طور مثبت پیش بینی کننده جهت گیری درونی، و به صورت منفی پیش بینی کننده برخی ابعاد جهت گیری بیرونی و جهت گیری جستجو بود. عامل وظیفه شناسی نیز جهت گیری دینی فرهنگی را پیش بینی کرد. اما شواهدی دال بر تایید نقش عوامل توافق و گشودگی به تجربه در پیش بینی جهت گیری دینی به دست نیامد. نارسیسیزم پاتولوژیک با جهت گیری درونی ارتباط منفی، و با برخی ابعاد جهت گیری بیرونی از جمله جهت گیری آخرتی منفی ارتباط مثبت داشت.
اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی بر مولفه های شخصیتی و بالینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
درمان یکپارچه توحیدی، یکی از رویکردهای درمانی است که ضمن اصل قرار دادن معنویت، به دنبال آن است که با یکپارچه سازی شخصیت و وحدت بخشیدن به آن در سایه توحید، زمینه انجام جرم و ارتکاب مجدد آن را از بین ببرد و راهی برای بازگشت سعادتمندانه مجرمان به جامعه فراهم آورد.
در این تحقیق، اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی بر مؤلفه های شخصیت و بالینی مددجویان زندان مرکزی قم بررسی شده است. جامعه آماری، از میان 112 نفری که مراحل درمان را پشت سرگذاشته اند، 42 نفر به صورت تصادفی برگزیده شدند و نتایج پیش آزمون و پس آزمون حاصل از اجرای پرسش نامه تحلیل بالینی کتل، در این افراد مقایسه شد.
در پنج مورد از مؤلفه های شخصیت، یعنی ثبات عاطفی، سازگاری، جسارت، ناایمنی روانی و اضطراب، و همچنین ده مورد از مؤلفه های بالینی یعنی خود بیمارانگاری، افسردگی با افکار خودتخریبی، افسردگی همراه با اضطراب، افسردگی با کمبود انرژی، احساس گناه و رنجش، بی حوصلگی و گوشه گیری، پارانویا، اسکیزوفرنیا، ضعف روانی، و بی کفایتی روانی، این روش درمانی اثربخشی معناداری داشته است.
بررسی نقش هوش هیجانی و مولفه های آن در رضایت مندی زناشویی و مقایسه آن با متغیرهای جمعیت شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی سهم هوش هیجانی و مؤلفه های آن در پیش بینی رضایت زناشویی انجام شده است. در این پژوهش، 260 نفر از دانش پژوهان مرد 20 تا40 سال به طور تصادفی انتخاب شدند و به پرسش نامه هوش هیجانی شرینگ و شاخص رضایت زناشویی هادسون پاسخ دادند. با توجه به توصیفی بودن این پژوهش، برای آزمون فرضیه ها، از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. همچنین به دلیل مقایسه و تعیین متغیرهای پیش بین در بین گروه های سنی، تحصیلی، مدت زمان ازدواج، و سن ازدواج از ضریب رگرسیون، تحلیل واریانس و آزمون t استفاده شد. در میان متغیرهای پژوهش، هوش هیجانی و مهارت اجتماعی، پیش بینی کننده مناسبی برای رضایت زناشویی بودند. افزایش هوش هیجانی با افزایش مدت زمان ازدواج، سن ازدواج و سطح تحصیل، همچنین افزایش رضایت مندی زناشویی با افزایش مدت زمان ازدواج، از دیگر نتایج این پژوهش بود. با توجه به ارتباط بالای هوش هیجانی و مؤلفه های آن با رضایت مندی زناشویی، مدارس، سازمان ها و کلینیک های خانواده درمانی می توانند از این متغیر در بهبود رضایت زناشویی بهره ببرند و به بهتر شدن روابط انسانی کمک کنند.
بررسی رابطه هدف در زندگی با عوامل جمعیت شناختی ( با تکیه بر اسلام )(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، رابطه هدف مندی در زندگی ـ با تکیه بر اسلام ـ با عوامل جمعیت شناختی گروه نمونه دانشگاهی و حوزوی، جنس، وضعیت تاهل بررسی می شود. محقق بر آن است تا با آزمون هدف در زندگی، با تکیه بر اسلام، به بررسی عوامل جمعیت شناختی بپردازد.
جامعه آماری این پژوهش، دانشجویان دوره لیسانس دانشگاه پیام نور قم، دانش پژوهان دوره لیسانس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، و حوزه علمیه خواهران قم هستند که در سال 87ـ1388 مشغول تحصیل بوده اند. حجم گروه نمونه، به روش نمونه برداری تصادفی طبقه ای و به تعداد 404 نفر انتخاب شد (207 نفر دانشگاهی و 197 نفر حوزوی).
نتایج پژوهش نشان می دهد که بین میانگین نمرات گروه دانشگاهی و حوزوی تفاوت معناداری وجود دارد، ولی واریانس و انحراف استاندارد دانشگاه بیشتر است. بین میانگین نمرات مجردها و متاهلان و زنان و مردان، تفاوت معناداری وجود نداشت.
بررسی رابطه بین تصور از خدا و سلامت روان در دانشجوهای دختر و پسر دانشگاه های پیام نور و آزاد اسلامی شهر میناب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین تصور از خدا و سلامت روان در دانشجویان دانشگاه های پیام نور و آزاد اسلامی شهر میناب، با رویکرد تحلیلی و نظری به شیوه همبستگی صورت گرفته است. با نمونه مورد بررسی، 100 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد بودند که، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به وسیله پرسش نامه 25 سؤالی سلامت روان و پرسش نامه 27 سؤالی تصور از خدای بک مورد آزمون قرار گرفتند. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی گروه های مستقل، مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد. که، بین تصور مثبت از خدا و سلامت روان دانشجویان دو دانشگاه مزبور و بین تصور منفی از خدا وعدم سلامت روان و همچنین میان تصور مثبت از خدا در دانشجویان دو دانشگاه تفاوت وجود دارد. همچنین بین تصور منفی از خدا بین دانشجویان دو دانشگاه تفاوت وجود ندارد. به علاوه، بین میزان سلامت روان در دو دانشگاه در سطح 05/0p< و 036/2=T تفاوت معنا داری وجود دارد.
مقایسه نگرش مذهبی و سلامت روانی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد واحد بهبهان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسه نگرش مذهبی و سلامت روانی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان است. جامعه آماری این پژوهش، همه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان در سال تحصیلی 88ـ1387 و نمونه آن را 180 نفر از دانشجویان (90 دانشجوی پسر و 90 دانشجوی دختر تشکیل می دهد)، که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ایی انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از: پرسش نامه نگرش سنج مذهبی و پرسش نامه سلامت روانی (25-SCL). طرح پژوهش نیز از نوع مقایسه ایی است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، افزون بر روش های آمار توصیفی مانند میانگین و انحراف معیار، از روش آمار استنباطی همانند t تست گروه های مستقل استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون t گروه های مستقل نشان داد که، بین نگرش مذهبی دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود دارد، ولی بین سلامت روانی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان تفاوت معناداری مشاهده نشد.
بهزیستی از دیدگاه دین و روانشناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نوشته حاضر، که بخشی از کتاب مقدمه ای بر روان شناسی مثبت است، به بررسی رابطه دین و معنویت با بهزیستی روان شناختی می پردازد. معنویت به تمایل انسان برای جست وجوی معنای زندگی از طریق تعالی نفس یا از طریق نیاز به ارتباط با چیزی بزرگترو عالی تر ازخود انسان، اشاره دارد. از آنجا که دین به شکلی از جست وجوی معنوی اشاره دارد و با آداب و سنن رسمی و ویژه مرتبط است، در کانون این بحث قرار می گیرد. البته، از منظر نویسنده، معنویت لزوماً به بافتی دینی وابسته نیست، اما ارتباط دینداری با سلامت روانی و جسمی ممکن است به علل و عواملی مرتبط باشد که این عوامل، خود نتیجه دینداری هستند و در مقاله حاضر پژوهش های مرتبط با شش گروه از این عوامل ارائه شده است که مهم ترین آنها پدیدایی احساس معنی و هدف در زندگی توسط دین داری می باشد، شایع ترین راه های رسیدن به معنی بیشتر در زندگی بررسی و تجارب دینی و معنوی از جمله این راه ها هستند.