فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۴۱ تا ۴٬۷۶۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی معنادرمانی بر تاب آوری و خردمندی دختران فرار و بدسرپرست تحت مراقبت سازمان بهزیستی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دختران فراری و یا بدسرپرست سازمان بهزیستی در مراکز نگهداری شهر تهران در نیمه اول سال 1399 بودند که به روش نمونه گیری دردسترس از بین افراد واجد شرایط تعداد 40 نفر وارد مطالعه شده و در دو گروه 20 نفری (گروه آزمایش و گروه در انتظار درمان) به صورت تصادفی ساده جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان معنادرمانی قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون 2003 (CD-RIS) و مقیاس خردمندی (WS) (اشمیت و همکاران، 2012) بود. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار SPSS و با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام گرفت. براساس یافته های پژوهش مداخله معنادرمانی بر افزایش تاب آوری (01/0p<) و خردمندی (01/0p<) در دختران فرار و بدسرپرست تحت مراقبت سازمان بهزیستی تأثیر معناداری داشت. نتایج حاصله براهمیت به کارگیری این روش درمانی در مراکز نگهداری و سایر مراکز مرتبط با این دختران از سوی روانشناسان آن مراکز تأکید دارد.
اختلال نقص توجه-بیش فعالی، کندی زمان شناختی و ترومای کودک آزاری: یک مطالعه مقایسه ای در زنان و مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اختلال نقص توجه-بیش فعالی، کودک آزاری و کندی زمان شناختی در زنان و مردان بود. جامعه پژوهش شامل زنان و مردان شهر اصفهان در سال 1400 بود که در دامنه سنی 18 تا 60 سال بودند که از بین آنها به صورت در دسترس 1066 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. سپس 40 شرکت کننده که در مؤلفه انکار پرسشنامه کودک آزاری دارای نمره بالاتر از 12 بودند از تحلیل کنار گذاشته شدند. با این اقدام تعداد شرکت کننده ها به 1026 نفر رسید. سپس شرکت کننده ها به دو گروه زنان(766 نفر) و مردان(260 نفر) تقسیم شدند و سپس زنان و مردان از نظر متغیرهای وابسته مورد مقایسه قرار گرفتند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس درجه بندی ADHD بزرگسالان بارکلی (BAARS) (2011) و پرسشنامه ضربه کودکی (CTQ) (2003) بود. یافته ها نشان داد که میانگین کودک آزاری، اختلال نقص توجه-بیش فعالی و کندی زمان شناختی بطور معناداری در زنان بیشتر از مردان است. بنابراین پیشنهاد می شود به تشخیص زود به هنگام اختلال نقص توجه-بیش فعالی در کودکان دختر بیشتر توجه شود و به آسیب های روانی کودک آزاری بخصوص در زنان در جامعه توجه بیشتری شود.
اثربخشی آموزش برنامه ریزی عصبی-کلامی بر اهمال کاری تحصیلی و خودتنظیمی هیجانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش برنامه ریزی عصبی-کلامی بر اهمال کاری تحصیلی و خودتنظیمی هیجانی دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان در حال تحصیل در مقطع متوسطه اول منطقه 4 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزارهای اندازه گیری پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی (APQ) (سولومون و راثبلوم، 1984) و پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی (ERQ) (هافمن و کاشدن، 2010) بودند. آموزش برنامه ریزی عصبی-کلامی بر اهمال کاری تحصیلی و خودتنظیمی هیجانی به مدت 10جلسه 60 دقیقه ای و هفته ای دو بار بر روی گروه آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش برنامه ریزی عصبی-کلامی بر کاهش اهمال کاری تحصیلی و افزایش خودتنظیمی هیجانی تأثیر داشته است (05/0P<). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که آموزش برنامه ریزی عصبی-کلامی موجب کاهش اهمال کاری تحصیلی و افزایش خودتنظیمی هیجانی دانش آموزان می شود، لذا اجرای کارگاه های آموزشی مبتنی بر این مفاهیم در مدارس توصیه می شود.
مدل تمایل به تبعیت افراد از توصیه های بهداشتی درحین پاندمی کرونا ویروس (کووید 19) بر اساس تحلیل احساسات کاربران شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از منابع ارزشمند در خصوص هیجان های افراد در مورد پدیده های مختلف، شبکه های اجتماعی است، که با استفاده از تحلیل آنها می توان اطلاعات با ارزشی بدست آورد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل تمایل به تبعیت از توصیه های بهداشتی بر اساس تحلیل احساسات کاربران شبکه های مجازی در پاندمی کرونا طراحی شد. روش این پژوهش داده کاوی بود. جامعه آماری این پژوهش متون کاربران ایرانی شبکه های اجتماعی مجازی توئیتر، تلگرام و اینستاگرام بود. به منظور انجام این پژوهش نمونه ای متشکل 2500 متن از داده های پیش پردازش شده ی شبکه های مجازی توئیتر، تلگرام و اینستاگرام در بازه زمانی 1 اسفند 1398 تا 31 فروردین 1399 مورد بررسی قرار گرفتند و با استفاده از الگوریتم ماشین بردار پشتیبان در طبقه های تمایل به تبعیت از توصیه های بهداشتی و احساسات دسته بندی شدند، در آخر نیز به منظور بررسی سئوال پژوهش از روش رگرسیون لجستیک استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که بر اساس پنج هیجان ترس، اعتماد، غم، شادی و پیش بینی، می توان تمایل به تبعیت کاربران از توصیه های بهداشتی را پیش بینی کرد. همچنین نتایج نشان داد که هیجان شادی با تمایل به تبعیت رابطه منفی و هیجان های ترس، اعتماد، غم و پیش بینی با تمایل به تبعیت رابطه مثبت معناداری دارد (۰۵/۰P ‹). به طور کلی یافته های این پژوهش موید نقش هیجان ها در تمایل به تبعیت افراد از توصیه های بهداشتی بود.
پیش بینی بنیان های اخلاقی بر پایه تعهد و تأمل دینی و سه گانه تاریک شخصیت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، ضمن معرفی الگوی جدیدی از جهت گیری دینی، با نام «جهت گیری دینی چرخشی»، نقش تعهد و تأمل دینی و سه گانه تاریک شخصیت (یعنی خودشیفتگی، ماکیاول گرایی، و جامعه ستیزی)، در پیش بینی بنیان های اخلاقی، گروهی از دانشجویان بررسی شد. 190 دانشجوی در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و به «پرسش نامه بنیان های اخلاقی»، «مقیاس دوازده کثیفِ سه گانه تاریک شخصیت»، و «پرسش نامه جهت گیری دینی چرخشی» پاسخ دادند. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی است. یافته های پژوهش نشان داد که بنیان اخلاقی انصاف/ مقابله به مثل، توسط جهت گیری دینی اجتماعی و بنیان اخلاقی قدرت/ احترام، توسط جهت گیری های دینی مرکزیت و نفع و بنیان اخلاقی پاکی، توسط جهت گیری های دینی مرکزیت، نفع، و شک و رگه شخصیتی جامعه ستیزی، توانست بنیان اخلاقی انصاف را پیش بینی می کنند. جهت گیری دینی مرکزیت، با رگه های شخصیتی جامعه ستیزی و ماکیاول گرایی، رابطه منفی داشت. بین جهت گیری دینی شخصی و رگه شخصیتی جامعه ستیزی، رابطه منفی وجود داشت. جهت گیری دینی اجبار، با رگه شخصیتی جامعه ستیزی رابطه مثبت داشت. این یافته ها، حاکی از ارتباط پیچیده اخلاق دینداری، و شخصیت است.
دینداری و تاب آوری؛ نقش واسطه ای امیدواری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
131-148
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف تعیین نقش واسطه ای امیدواری، در رابطه دینداری با تاب آوری انجام گردید. برای دستیابی به این هدف، در یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، تعداد 375 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم، با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون (CD-RIS-25)، پرسش نامه امیدواری اسنایدر و سنجش نگرش های مذهبی گلاک و استارک استفاده شد و داده های پژوهش، با استفاده از نرم افزار 22 SPSS و22 AMOS، از طریق آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها، نقش واسطه ای امیدواری را در ارتباط دینداری با تاب آوری تأیید کرد. همچنین نشان داد که بین امیدواری و تاب آوری، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. از سوی دیگر، دینداری و امیدواری و تمام ابعاد آن، رابطه مثبت و معناداری با هم دارند و براساس نتایج این پژوهش بین تاب آوری و دینداری و تمام ابعاد آن، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ یعنی با افزایش میزان دینداری در افراد، تاب آوری در آنها افزایش پیدا می کند. بر این اساس برای افزایش تاب آوری افراد از طریق دینداری، بهتر است از مؤلفه امیدواری، که در محتواهای دینی وجود دارد، بهره برد.
تدوین مدل وجدان تحصیلی و حل مسئله بر تفکر انتقادی دانشجویان با میانجی گری مهارت های ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: وجدان تحصیلی و توانایی حل مسئله از جمله عواملی هستند که به تازگی تأثیر آن ها در زمینه های مختلف تحصیلی، اجتماعی و شغلی مورد توجه قرار گرفته است. دانش آموزانی که از وجدان تحصیلی بالایی برخوردارند به طور معمول تکالیف مدرسه را کامل و با جدیت بیشتری انجام می دهند و این ویژگی می تواند زمینه را برای درست اندیشیدن، درست سؤال مطرح کردن، ارتباط گرفتن و جمع آوری اطلاعات در خصوص یک مسئله فراهم می کند. بنابراین تدوین یک الگویی ساختاری وجدان تحصیلی، حل مسئله و مهارت های ارتباطی مسئله ای شد تا نقش هر کدام از این متغیر در ارتباط با تفکر انتقادی روشن شود. هدف: هدف این طرح ارزیابی مدل تبیین مهارت های تفکر انتقادی بر اساس وجدان تحصیلی و حل مسئله با میانجی گری مهارت های ارتباطی دانشجویان بود. روش: پژوهش پیش رو با توجه به هدف، از نوع بنیادی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بود. نمونه پژوهش 400 نفر از دانشجویان دانشکده های ادبیات و علوم انسانی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشکده علوم مهندسی و دانشکده ریاضی، آمار و علوم کامپیوتر تهران بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های وجدان تحصیلی مک ایلروی و بانتیگ (2002)، سبک های حل مسئله کسیدی و لانگ (۱۹۹۶)، مهارت های ارتباطی کویین دام (2004) و پرسشنامه مهارت تفکر انتقادی کالیفرنیا فاسیون و فاسیون (1990)، استفاده گردید. تجزیه وتحلیل داده ها بااستفاده از نرم افزار SPSS 26 و AMOS 25 استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از تکنیک الگوسازی معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل می شود. یافته ها: ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های برازندگی نشان داد که مدل فرضی با مدل اندازه گیری برازش دارد (0/92 =CFI، 0/90 =NFI و 0/06 =RMSEA). نتایج تحلیل آماری نشان داد که حل مسئله و وجدان تحصیلی بر مهارت های ارتباطی به ترتیب با ضرایب استاندارد 0/36 و 0/41 اثر مثبت و مستقیمی دارند. حل مسئله و وجدان تحصیلی با واسطه گری مهارت های ارتباطی بر روی تفکر انتقادی به ترتیب با ضرایب استاندارد 0/42 و 0/369 در سطح 0/05 >P اثر معنی داری دارند. همچنین مهارت های ارتباطی بر تفکر انتقادی با ضریب استاندارد 0/32 در سطح 0/05 >P اثر مثبت و معنی داری داشت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت توانایی حل مسئله و داشتن وجدان و وظیفه شناسی در کنار توانایی برقرار ارتباط با دیگران زمینه را برای پرسش های مناسب فراهم کند و دانشجویان با استدلال و تعامل اطّلاعات مربوطه را جمع آوری کند
کاربرد هنردرمانی در اختلالات طیف اتیسم؛ ویژگی ها و منطق درمانی (یک مطالعه مروری نظام مند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلالات طیف اتیسم زیر مجموعه ای از اختلالات عصبی-رشدی بوده که از جمله مهم ترین نشانگان آن وجود نواقصی در ارتباط و تعامل اجتماعی، علایق، رفتارها و فعالیت های محدود و تکراری است. هنردرمانی یکی از رویکردهای مداخلاتی برای این اختلال است که بر اساس پژوهش ها کارایی مناسبی برای کمک به کودکان اتیستیک دارد. هدف این مقاله بررسی کاربست هنردرمانی برای اختلالات طیف اتیسم و ویژگی ها و منطق درمانی این رویکرد بود. این پژوهش یک مطالعه مروری نظام مند بود. بر اساس جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی اسکالر، ساینس دایرکت، سیج، مگ ایران، پایگاه اطلاعات علمی (SID) و نور مگز مقالات متععدی با توجه به کلیدواژه های اختلالات طیف اتیسم، رویکردهای درمانی و هنر درمانی بدست آمد و در نهایت مطالب یافت شده تحت عناوین اصلی نقش هنر درمانی در مداخلات اولیه و ایجاد مهارت های اساسی دسته بندی شد. نتایج نشان داد که که این رویکرد قابلیت بسیاری در کمک به کودکان اتیستیک در حل مشکلات آنان در زمینه مهارت های حسی، ارتباطی و حرکتی دارد. با توجه به نتایج بدست آمده، درمانگران و متخصصان می توانند از یافته های این پژوهش جهت اتخاذ دیدگاهی نوین به منظور استفاده از هنردرمانی برای کودکان مبتلا به اتیسم بهره گیرند.
استفاده از اصول یادگیری به منظور بهبود رفاه افراد، گروه ها و جوامع
حوزه های تخصصی:
یادگیری همواره فرایندی مهم و موردتوجه بوده است. دانشمندان و صاحب نظران بسیاری در این زمینه اظهارنظر، پژوهش و نظریه پردازی نموده و به شناسایی مجموعه ای کوچک اما قدرتمند از قوانین و عواملی که تأثیر آن ها را بر رفتار تعدیل می کند، پرداخته اند. این رویه می تواند کاربرد های فراوانی را در زندگی انسان ها و دیگر موجودات ایفا نماید. روش ها، آثار و اصول برگرفته از مفاهیم روان شناسی یادگیری، رفتار انسان را هدایت کرده و می تواند به ما در حفظ زندگی و بهبود رفاه کمک کنند. روان شناسان در حوزه کاربرد یادگیری عملکردی، موفقیت های بسیاری را در خصوص تغییرات رفتاری در افراد و سطوح گروه های کوچک، و نیز تا حدودی در تغییر رفتار سیستم های بزرگ تر مانند شرکت ها، جوامع یا گونه ها، به دست آمده آورده اند. برخی از مؤثرترین روش های درمانی در درمان های بالینی روش هایی را شامل می شوند که از روش مطالعات روان شناسی یادگیری نشات گرفته اند؛ بنابراین با توجه به ارزش کاربردی این حوزه، در این پژوهش به مرور مطالعات، یافته ها و نتایج برخی محققین در کاربرد اصول یادگیری و بهبود رفاه افراد، گروه ها و جوامع پرداخته می شود.
اثربخشی آموزش روانشناسی مثبت نگری بر باورهای غیر منطقی در بین زنان دارای همسر ناسازگار
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش روانشناسی مثبت نگری بر باورهای غیرمنطقی در بین زنان دارای همسر ناسازگار بود. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. حجم نمونه 40 نفر بود که از جامعه مذکور، به روش تصادفی ساده انتخاب شدند.20 نفر به گروه آزمایش و 20 نفر به گروه کنترل تخصیص یافتند. ابزارهای پژوهشی مورداستفاده پرسشنامه باورهای غیرمنطقی بود. گروه آزمایش در طول یازده جلسه، هر جلسه به مدت 90 دقیقه آموزش روانشناسی مثبت نگری دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و یک متغیره استفاده شد. نتایج مؤید آن است که بین گروه های آزمایش و کنترل ازلحاظ پس آزمون باورهای غیرمنطقی با کنترل پیش آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. براین اساس می توان گفت که تفاوت معناداری حداقل دریکی از متغیرهای وابسته یعنی ابعاد باورهای غیرمنطقی ایجادشده است و ضریب تأثیر نشان می دهد که 75/1 درصد تفاوت دو گروه مربوط به مداخله آزمایشی است. مهم ترین نتایج این پژوهش، مؤثر بودن آموزش روانشناسی مثبت نگری در کاهش باورهای غیرمنطقی زنان دارای همسر ناسازگار می باشد. ازاین رو به مراکز مشاوره خانواده توصیه می شود گام های مؤثری در جهت کاهش باورهای غیرمنطقی در زنان بردارند.
تحلیل نگرش، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و باورهای انگیزشی دانش آموزان دوره ابتدایی در درس ریاضی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تحلیل نگرش، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و باورهای انگیزشی دانش آموزان ششم ابتدایی در درس ریاضی، شهر بندرلنگه انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانش آموزان پسر و دختر ششم ابتدایی در سال تحصیلی 99-1400، مجموعاً 800 نفر (475 نفر پسر و 325 دختر) بودند، می باشد. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 250 نفر تعیین شد. برای انتخاب نمونه مورد نیاز، روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای مورداستفاده قرار گرفت. ابزار تحقیق شامل دو پرسشنامه محقق ساخته که یکی برای راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، باورهای انگیزشی و دیگری برای نگرش ریاضی بود، استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل آماری داده های تحقیقی در سطح توصیفی از همبستگی پیرسون و در سطح استنباطی از آزمون های رگرسیون چند متغیره و t دو نمونه مستقل، استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد، بین نگرش دانش آموزان در خصوص یادگیری ریاضی و راهبرد یادگیری خودتنظیمی و باورهای انگیزشی دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (P<0/01). همچنین پاسخ های دانش آموزان در حیطه نگرش به یادگیری ریاضی، شناختی، فراشناختی، جهت گیری به هدف و اضطراب با توجه به جنسیت تفاوت معناداری وجود ندارد اما بین پاسخ های خودکارآمدی و ارزش گذاری درونی تفاوت وجود دارد.
اثر بخشی آموزش هوش اجتماعی بر خودکارآمدی اجتماعی، اضطراب ناشی از کرونا و کمال گرایی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی آموزش هوش اجتماعی بر خودکارآمدی اجتماعی، اضطراب ناشی از کرونا و کمال گرایی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر سمنان را تشکیل دادند. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای چندمرحله ای بود؛ و نمونه پژوهش شامل 30 آزمودنی که به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده بودند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش مقیاس خودکارآمدی اجتماعی نوجوان کلنی (1989)، مقیاس اضطراب کرونا ویروس علی پور (1398) و مقیاس کمال گرایی چندبعدی تهران بشارت (1386) بود. برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس به کمک نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش هوش اجتماعی بر خودکارآمدی اجتماعی، اضطراب ناشی از کرونا و کمال گرایی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول تأثیر دارد.
بررسی مقایسه ای مزایا و معایب آموزش مجازی و حضوری
حوزه های تخصصی:
امروزه آموزش جز جدایی ناپذیر زندگی بشر شده و هرروز با پیشرفت تکنولوژی جدید،روش های تازه ای برای ارائه ی آموزش به وجود می آید، ازجمله: آموزش از راه دور، آموزش مجازی، آموزش الکترونیکی. این پژوهش باهدف بررسی مقایسه ای مزایا و معایب آموزش مجازی و حضوری به روش توصیفی انجام شده است. این پژوهش با استفاده از کلیدواژه های \"آموزش مجازی، آموزش سنتی، مقایسه ی آموزش مجازی و سنتی \" با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی فارسی و لاتین انجام شده است. در این پژوهش ابتدا آموزش مجازی تعریف شده سپس تفاوت آموزش مجازی و الکترونیکی، مزایا و معایب، ضرورت های وجود آموزش مجازی، آموزش الکترونیکی در مقابل آموزش سنتی یا آموزش چهره به چهره و... نتایج این پژوهش نشان می دهد، در کشور ما در اکثر سازمان های آموزشی، زیرساخت لازم برای آموزش مجازی وجود ندارد و اساتید و دانشجویان به این باور اعتقاددارند که آموزش مجازی در کنار آموزش سنتی نتیجه بخش خواهد بود.
نقش آزاردیدگی های عاطفی و فیزیکی دوران کودکی ومشکلات هویت در پیش بینی اختلالات شخصیت خوشه ی B
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف پیش بینی نشانگان اختلال های شخصیت در نوجوانان بر اساس تروماهای دوران کودکی، رشد هویت و دشواری در تنظیم هیجان در بین دانش آموزان دوره ی متوسطه ی دوم (16 تا سال 19) شهرستان خوی انجام گرفته است. این پژوهش از نوع همبستگی بوده و برای انجام آن از بین مدارس دبیرستانی شهرستان خوی 5 مدرسه ی پسرانه و 5 مدرسه ی دخترانه به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ی بالینی نوجوانان میلون (MACI) و پرسشنامه ی رشد هویت (AIDA) و پرسشنامه ی تروماهای دوران کودکی (CTQ) استفاده شده است. پس از جمع آوری داده های خام، شیوه های آماری همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه ی همزمان استفاده شده است. نتایج تحلیل نشان می دهد بین تروماهای دوران کودکی و نشانگان اختلالات شخصیت رابطه ی معنادار وجود دارد (p<0/01)؛ بنابراین فرضیه اول تحقیق ما تائید شد. نتایج جداول رگرسیون وجود رابطه بین هویت و نشانگان اختلالات شخصیت را نیز تائید کردند (P<0/01, r=0/61) درواقع هر دو فرضیه پژوهش تائید شدند. هرکدام از فرضیه های پژوهش ما دارای 4 فرضیه ی جزئی بودند که به پیش بینی اختلالات خوشه ی B پرداخته اند. تمامی فرضیه ها معنادار بوده و تائید شدند و می توان گفت که تروماهای دوران کودکی و رشد هویت، نشانگان اختلال شخصیت خوشه ی B در نوجوانان را پیش بینی می کنند.
اثر بخشی زوج درمانی رفتاری بر مدیریت تعارضات زناشویی در زوج های جوان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی زوج درمانی رفتاری بر مدیریت تعارضات زناشویی زوج های جوان در سال 1400-1399 انجام گرفت. در این پژوهش از طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. در پژوهش حاضر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 30 نفر از زوج های جوان به صورت نمونه گیری تصادفی در دسترس و به روش تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل جایگزین و به پرسشنامه تعارضات زناشویی پاسخ دادند. گروه آزمایش 8 جلسه آموزش زوج درمانی رفتاری هفته ای دو بار به مدت 45 دقیقه دریافت کردند و مشارکت کنندگان گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. تحلیل یافته ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مستقل نشان داد که آموزش زوج درمانی رفتاری باعث کاهش تعارضات زناشویی در زوج های جوان شده است. مهم ترین نتایج این پژوهش، مؤثر بودن آموزش زوج درمانی رفتاری در بهبود تعارضات در زوج های جوان می باشد. ازاین رو به مسئولین مراکز مشاوره خانواده توصیه می شود گام های مؤثری در جهت کاهش و بهبود تعارضات زناشویی بردارند.
مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه با درمان شناختی رفتاری بر سازش یافتگی اجتماعی و حرمت خود در کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: از جمله مشکلات اصلی کودکان کار مشکل در سازش یافتگی اجتماعی و حرمت خود است. یکی از روان درمانی های موجود، درمان شناختی رفتاری و درمان فراتشخیصی یکپارچه است. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف مقایسه ای اثربخشی پروتکل فراتشخیصی یکپارچه با درمان شناختی رفتاری بر سازش یافتگی اجتماعی و حرمت خود در کودکان کار انجام شد. روش : پژوهش حاضر یک مطالعه شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی دختران آسیب دیده اجتماعی (کودکان کار) شهر تهران در سال 1398 بودند که با روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 نفر به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده اند و به تصادف در دو گروه درمان فراتشخیصی یکپارچه و درمان شناختی رفتاری جایدهی شدند. نخست پرسشنامه ساز ش یافتگی اجتماعی (سینها و سینگ، 1993) و مقیاس حرمت خود (پوپ و همکاران، 1998) به عنوان پیش آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد. گروه آزمایش یکم، درمان شناختی رفتاری را به مدت هجده جلسه 90 دقیقه ای و گروه آزمایش دوم، درمان فراتشخیصی را در پانزده جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. داده ها با روش آزمون تحلیل واریانس با تکرار سنجش و نرم افزار SPSS نسخه 25 تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان دادند که هر دو درمان، موفق به افزایش معناداری در سازش یافتگی اجتماعی و حرمت خود در مراحل پس آزمون و پیگیری در کودکان کار شدند. سپس از هر دو گروه پس آزمون به گرفته شد پس از سه ماه، پیگیری انجام شد. با وجود این مقایسه اثربخشی بین دو درمان یکپارچه نگر و شناختی رفتاری نشانگر آن است که اثربخشی پروتکل فراتشخیصی یکپارچه در حرمت خود (34/0=partial ƞ؛01 /0P<؛ 46/14=F) و سازش یافتگی اجتماعی (16/0=partial ƞ2؛ 05/0P<؛ 33/11=F) نسبت به درمان شناختی رفتاری بیشتر بود. نتیجه گیری: درمان فراتشخیصی کودکان در مقایسه با درمان شناختی رفتاری در بهبود میزان سازش یافتگی اجتماعی و حرمت خود از اثربخشی بیشتری برخوردار بود. اگرچه درمان فراتشخیصی نتایج امیدوارکننده ای را نشان داد، اما کارآزمایی های بالینی بیشتری برای ارزیابی اثربخشی در جوامع مختلف و سایر وضعیت های روانی همزمان مورد نیاز است.
تشخیص ترجیحات مصرف کننده از سیگنال های EEG به کمک تبدیل موجک گسسته، پیچیدگی لمپل زیو و شبکه عصبی عمیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازاریابی عصبی به کارگیری عصب روان شناسی در پژوهش های بازاریابی است تا به کمک فناوری های نوین به مطالعه حسی حرکتی رفتار مصرف کننده مانند پاسخ های شناختی و احساسی به محرک های بازاریابی بپردازد. عملکرد سیستم های تشخیص اولویت مبتنی بر سیگنال های مغزی (EEG) به انتخاب مناسب روش های استخراج ویژگی و الگوریتم های یادگیری ماشین بستگی دارند. در این مقاله از سیگنال های EEG 25 شرکت کننده در زمان مشاهده 14 محصول مختلف استفاده شده است. در اینجا ابتدا سیگنال های EEG توسط پالایه های میان گذر و ساویتزکی گولای پیش پردازش می شوند و ویژگی های تبدیل موجک گسسته (DWT) و پیچیدگی لمپل زیو (LZC) از آنها استخراج می شود. سپس ویژگی های بهنجارشده به دو بخش آموزش و آزمون تقسیم می شوند. سپس ویژگی های بهنجارشده به شبکه عصبی عمیق (DNN) چهار لایه برای پیش بینی نتیجه آموزش داده می شوند و درنهایت پس از انجام آموزش، مدل پیشنهادی آماده پیش بینی است. برای ارزیابی عملکرد مدل پیشنهادی از مؤلفه های دقت، فراخوانی و صحت استفاده شده است. نتایج نشان می دهد مقدار مؤلفه های دقت 82درصد، فراخوانی 5/87درصد و صحت 5/87درصد برای تشخیص دو دسته پسندیدن و نپسندیدن پس از پنج بار متوسط گیری حاصل شده است. در این پژوهش اثر تبلیغات بر فعالیت مغز مصرف کنندگان با تحلیل سیگنال های EEG بررسی شد. نتایج تجربی بر روی مدل پیشنهادی نشان می دهد که مطالعات دراین زمینه می تواند باعث تغییر و بهبود راهبردهای بازاریابی برای بهبود عملکرد تولیدکننده و رضایت مصرف کننده شود و درنهایت، به منفعت متقابل منجر شود.
پیش بینی رشد مسیر شغلی پایدار براساس تأمل بر پروژه زندگی و انطباق پذیری مسیر شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس پارادایم طرح ریزی زندگی، سازه گرایی مسیر شغلی و الگوی انطباق پذیری و جهات اخیر در چشم انداز راهنمایی مسیر شغلی، پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رشد مسیر شغلی پایدار براساس تأمل بر پروژه زندگی و انطباق پذیری مسیر شغلی دانشجویان انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی پیمایشی با استفاده از روش تحلیل رگرسیون بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه حضرت معصومه(س) در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود. از این جامعه تعداد 260 نفر از دانشجویان داوطلب شرکت در پژوهش بودند. در این پژوهش داده ها با استفاده از پرسشنامه ویژگی های دموگرافیک، مقیاس رشد مسیر شغلی پایدار (آرگولوپولو، 2021)، مقیاس تأمل پذیری بر پروژه زندگی (آرگولوپولو و همکاران، 2020) و مقیاس انطباق پذیری مسیر شغلی (ساویکاس و پروفیلی، 2012) جمع آوری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری اس.پی.اس.اس نسخه 25 و با روش تحلیل رگرسیون تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است. نتایج نشان داد که بین رشد مسیر شغلی پایدار و ابعاد آن، تأمل پذیری بر پروژه زندگی و ابعاد آن و انطباق پذیری مسیر شغلی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، تأمل پذیری بر پروژه زندگی و انطباق پذیری مسیر شغلی به ترتیب 659/0 و 342/0 از واریانس رشد مسیر شغلی پایدار را توصیف می کند. با توجه به ساختار دائماً درحال تغییر سیستم های مسیر شغلی، دست یابی به رشد مسیر شغلی پایدار حائز اهمیت است. مطابق با یافته های به دست آمده در این مطالعه، تأمل پذیری بر پروژه زندگی و انطباق پذیری مسیر شغلی پیش بینی کننده رشد مسیر شغلی پایدار است؛ بنابراین، براساس تأمل پذیری بر پروژه زندگی و انطباق پذیری مسیر شغلی می توان افراد را در رسیدن به رشد مسیر شغلی پایدار هدایت کرد.
شناسایی و اعتباریابی نشانه های اضطراب در آزمون نقاشی خانواده کودکان 4 تا 6 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه شناسایی و اعتباریابی نشانه های اضطراب در آزمون نقاشی خانواده کودکان 4 تا 6ساله بود. در این پژوهش از روش های پژوهش تحلیل محتوا و پس رویدادی استفاده شد. جامعه آماری شامل کودکان 4 تا 6ساله مهدکودک های شهر کاشان بود. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد. برای غربال گری کودکان مضطرب درمجموع والدین 128 کودک 4 تا 6ساله آزمون اضطراب پیش دبستانی اسپنس نسخه والد را تکمیل کردند. از بین کودکان مبتلا به اضطراب 39 نفر در گروه مطالعه و از میان کودکان بدون نشانه های اضطرابی 39 نفر در گروه گواه به صورت تصادفی گمارش شدند. در مرحله اول پژوهش، براساس بررسی پیشینه نظری و پژوهشی و نظر متخصصان، درمجموع 34 نشانه اضطراب در نقاشی کودکان در دو مقوله ساختار کلی نقاشی (20 نشانه) و ترسیم آدم (14 نشانه) شناسایی شد. در مرحله دوم از کودکان هر دو گروه آزمایش و گواه آزمون نقاشی خانواده گرفته شد و نقاشی های ترسیم شده با استفاده از چک لیست پژوهشگرساخته ارزیابی علائم اضطراب بررسی شد. یافته های پژوهش نشان داد که در نقاشی کودکان از خانواده بین دو گروه مطالعه (کودکان مضطرب) و گواه (کودکان بدون اضطراب) در 16 نشانه در ساختار کلی نقاشی و 13 نشانه در ترسیم آدم تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج این پژوهش بیان می کند که می توان از نقاشی کودکان در کنار سایر روش ها و ابزارهای تشخیصی به عنوان ابزاری برای غربال گری اضطراب کودک استفاده کرد.
دیدگاه پرستاران بخش کرونای بیمارستان های شهر یزد ازمفهوم مراقبت مشفقانه: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۳)
123 - 140
حوزه های تخصصی:
هدف: در همه گیری کووید-19پرستاران نقش اصلی مراقبت را در تیم درمان برعهده داشتند مفهوم مراقبت به عنوان جوهره پرستاری شناخته شده و امروزه مراقبت مشفقانه با تاکیدی که بر ارزشهای اخلاقی و انسانی دارد بطور ویژه ای مطرح گردیده است؛ لذا پژوهش حاضر با هدف کاوشی بر دیدگاه پرستاران شاغل در بخش کووید-19، درخصوص مراقبت مشفقانه انجام گرفت تا با شناساندن این نوع مراقبت، بتوان خدمات بهتری به بیماران ارائه نمود. روش : روش پژوهش حاضر، کیفی و براساس راهبرد پدیدارشناسی توصیفی بوده و نمونه پژوهش از بین پرستاران شاغل در بخش کووید-19 بیمارستانهای شهدای کارگر وشهید رهنمون یزد بر اساس نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند و مصاحبه های نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع داده ها یعنی تا نفر شانزدهم (16) ادامه یافت. مصاحبه ها با رعایت اصول اخلاقی و کسب اجازه از مصاحبه شوندگان ضبط و کلمه به کلمه نوشته شد. برای تحلیل داده ها از روش هفت مرحله ای کلایزی استفاده گردید. یافته ها: پس از استخراج مفاهیم، و تحلیل آنها، 17مقوله فرعی و درنهایت 9 مقوله اصلی شامل داشتن دید انسانی به بیمار، شفقت الهی، شفقت عجین شده با پرستاری، تحمل پریشانی، همدردی، رفتار مشفقانه، قانون عمل و عکس العمل، عدم اجبار و توجه مشفقانه استخراج شد. نتیجه گیری: ، پژوهش حاضر نشان داد که مراقبت مشفقانه یک فرآیند ذاتی، انسانی و معنوی است که لازمه آن، داشتن یکسری از مهارت های ویژه است، از نتایج این پژوهش می توان جهت شناساندن وگسترش این نوع مراقبت در مراکز درمانی و بالتبع آن رسیدگی بهتر به بیماران و بهبودی سریعتر آنان بهره جست.