فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۲۱ تا ۳٬۱۴۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، تعیین رابطه باورهای هوشی و تاب آوری با مسئولیت پذیری اجتماعی دانش آموزان مدارس دوره دوم متوسطه قم است. روش پژوهش از نظر اهداف کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری دانش آموزان دوره دوم متوسطه ناحیه یک استان قم در سال تحصیلی 98-1397 به تعداد 7023 نفر می باشد که بر اساس جدول مورگان، 364 نفر به روش تصادفی – طبقه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد باورهای هوشی براون و رایان (2003)، تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) و مسئولیت پذیری هاریسون گاف (1984) با پایایی به ترتیب 0/85 0/88 و 0/80 مطابق آلفای کرونباخ استفاده شد. تجزیه وتحلیل توصیفی و استنباطی داده ها با بهره گیری از آزمون های کلوموگروف-اسمیرونوف، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون نشان داد بین باورهای هوشی با مسئولیت پذیری دانش آموزان مدارس متوسطه قم رابطه وجود دارد. بین تاب آوری با مسئولیت پذیری دانش آموزان مدارس متوسطه قم رابطه مثبت وجود دارد. همچنین بین باورهای هوشی و تاب آوری دانش آموزان مدارس متوسطه قم رابطه مثبت وجود دارد. نتایج حاصله می تواند پرتوهای نوینی را در ارتباط باورهای هوشی و تاب آوری با مسئولیت پذیری دانش آموزان نمایان سازد.
انواع استعداد از دیدگاه اسلام با تکیه بر حدیث جنود عقل و جهل: تحلیل مضمون(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
استعدادهای انسان، با وجود همه تفاوت ها و گونه گونی ها در نوع و شدتشان، حکایت از وجود ظرفیتی مثبت در درون انسان دارد و هدف از بعثت انبیا نیز شکوفاسازی این ظرفیت مثبت است. این پژوهش به منظور شناسایی انواع استعداد از دیدگاه اسلام با تکیه بر حدیث جنود عقل و جهل طراحی شد. روش پژوهش، کیفی به شیوه تحلیل مضمون بود. نمونه گیری به صورت هدفمند صورت گرفت و حدیث جنود عقل و جهل که مشتمل بر مجموعه ای از ظرفیت های مثبت انسانی است به منظور بازشناسی انواع استعداد از دیدگاه اسلام انتخاب شد. پس از گردآوری داده ها، فرایند کدگذاری آغاز و داده ها تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد ۱۵۶ مضمون پایه، 71 مضمون سازمان دهنده و ۵ مضمون فراگیر وجود دارد. ۵ مضمون فراگیر شامل استعداد عقلانی، استعداد انگیزشی-عاطفی، استعداد ارتباطی، استعداد معنوی و استعداد مالی- اقتصادی است که بیانگر انواع استعداد از دیدگاه اسلام است. همچنین، یافته ها نشان داد که در میان این استعدادهای پنج گانه، استعداد عقلانی، بارزترین و اثربخش ترین استعداد به شمار می آید و استعداد ارتباطی دایره مفهومی وسیع تری نسبت به سایر انواع استعداد دارد.
اثربخشی آموزش ارتباط با خود بر هویت مذهبی نوجوانان پسر 12 - 1۵ سال مدارس اصفهان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ارتباط با خود بر هویت مذهبی نوجوانان 12 - ۱۵ سال مدارس اصفهان انجام شده است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی به شیوه پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود و نمونه گیری به شیوه در دسترس و با انتخاب 40 نفر از دانش آموزان 12تا ۱۵ سال پایه پنجم و ششم مدرسه غیرانتفاعی طاها، ناحیه 2 آموزش و پرورش اصفهان صورت گرفت. بر اساس ملاک های ورود و خروج آزمودنی ها در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. ابتدا دو گروه از طریق پرسش نامه های استاندارد هویت مذهبی بِل بررسی شدند. سپس گروه آزمایش به مدت 16 جلسه 75 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفت و آزمودنی ها در مراحل پیش آزمون و پس آزمون، ارزیابی شدند. داده ها از طریق میانگین، انحراف استاندارد و تحلیل کواریانس بررسی شد. پس از تحلیل داده ها، فرضیه پژوهش، یعنی اثربخشی آموزش ارتباط با خود بر هویت مذهبی نوجوانان، تأیید شد. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش ارتباط با خود به نوجوانان مبتنی بر ارتباطات چهارگانه (خود، خدا، دیگران و طبیعت) بر هویت مذهبی آنان تاثیر دارد و موجب ارتقای سطح هویت مذهبی آنان می شود.
اثربخشی معنادرمانی بر میزان درد و امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
افزایش شیوع سرطان در سال های اخیر و تأثیر آن بر ابعاد مختلف جسمی روانی و اجتماعی زندگی بشر سبب شده است سرطان، مشکل اصلی بهداشتی قرن شناخته شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی معنادرمانی بر میزان درد و امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه انجام شده است. این مطالعه نیم ه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، بیماران زن مبتلا به سرطان سینه در شهر تهران بود. از این میان با روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) جایگزین شدند. ابزار استفاده شده پرسش نامه چندبُعدی درد و پرسش نامه امید به زندگی بود. گروه آزمایش 10 جلسه تحت معنادرمانی قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با آزمون کواریانس چندمتغیری انجام شد. یافته ها نشان داد در تمام خرده مقیاس های درد و امید به زندگی، پس از کنترل نمرات پیش آزمون، تفاوت معناداری بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش و کنترل وجود دارد. بر اساس نتایج این مطالعه، معنادرمانی موجب کاهش میزان درد و افزایش امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه شده است.
Identifying psychological factors predicting drug buying and selling behavior in people(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The drugs are a strategic and multifaceted threat from a pathological point of view, that one of its aspects may become more prominent than the other aspects over time. This threat endangers not only individual security but also national security and the ontological or existential security of a society. This study aimed to investigate the predictive psychological factors of drug dealings. This is a descriptive correlational study. The statistical population of the present study included all the people of Lordegan in 2019. The target group was 50 drug dealers that were selected by chain sampling (snowball), and another group was 50 ordinary people in the community who were not addicted and had no role in drug dealing by available sampling. Zuckerman Excitement Questionnaire (1978) and Johnson & Wister's (2010) dark personality questionnaire were used to gathering information, and the data were analyzed using SPSS-24 software. The findings showed that the variables of age and marital status (single and divorced) and all subscales of these two components except narcissism, were strong predictors of drug dealings. Also, the comparison of drug dealers and control group showed that the amount of dark personality traits and excitement are significantly different in the two groups. The motivation of the drug trade is based on a combination of psychological, emotional, and social factors, and People's emotions are used as psychological mechanisms to moderate the incompatible and dark traits of individuals' personalities.
بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه سبک های هیجانی (ESQ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: پژوهش ها نشان داده است پرسشنامه سبک های هیجان (کسبیر، گاسیورواسکا، گلدمن، هیرشبرگ و دیویدسون، 2019) بر اساس مطالعات جدید عصب شناختی هیجان ها در موقعیت های بالینی و پژوهشی ساخته شده است. با توجه به اینکه عملکرد هیجانی که از نشانگرهای سلامت و اختلال به شمار می رود، تحت تأثیر ساختارهای فرهنگی اجتماعی هست، با این وجود، در زمینه عینی سازی و درستی آزمایی این ابزار در فرهنگ ایرانی شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: این پژوهش با هدف بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه سبک های هیجان (ESQ) انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی می باشد، که در آن از شاخص های توصیفی، ضرایب قابلیت اعتماد، درستی آزمایی و تحلیل ساختار عاملی برای برآورد ویژگی های روانسنجی پرسشنامه سبک های هیجان استفاده شد. در این راستا، از جامعه دانشجویان دانشگاه تبریز تعداد 357 نفر به شیوه تصادفی انتخاب و به پرسشنامه سبک های هیجان پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی و ضریب آلفای کرونباخ تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از روش CFA نشان داد مدل شش عاملی از برازش بهتری برخوردار است و ضرایب آلفای کرونباخ نیز نشان داد که شش عامل استخراج شده از ضریب قابلیت اعتماد مطلوبی بین 0/62 تا 0/68 برخوردار است. نتیجه گیری: بر این اساس می توان نتیجه گرفت که این پرسشنامه ابزار مناسبی برای اندازه گیری سبک های هیجان به شمار می آید و در پژوهش ها و موقعیت های بالینی به عنوان یک ابزار معتبر قابل استفاده می باشد.
پیش بینی سازگاری اجتماعی براساس سبک های دلبستگی و راهبردهای نظم دهی شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: پژوهش های پیشین به طور گسترده، عوامل مرتبط باسازگاری اجتماعی را شناسایی کرده اند، اما علی رغم اهمیت قابل توجه نقش روابط اولیه، سبک های دلبستگی و تأثیرات آن در روابط آتی، مطالعات اندکی به بررسی ارتباط بین سبک های دلبستگی و سازگاری اجتماعی پرداخته اند. باتوجه به اهمیت تحولی دوران نوجوانی و تغییرات غیرقابل اغماض آن در روابط اجتماعی، درک کافی از نقش نظم دهی شناختی هیجان در تبیین سازگاری اجتماعی وجود ندارد. همچنین می توان گفت فقدان راهبردهای سازش یافته نظم دهی شناختی هیجان از عوامل اساسی ناسازگاری در دوران نوجوانی است. هدف: پژوهش حاضر باهدف پیش بینی سازگاری اجتماعی بر اساس سبک های دلبستگی و نظم دهی شناختی هیجان انجام شد. روش: این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است. در این پژوهش 337 دانش آموز دختر در مقطع دبیرستان به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. از شرکت کنندگان درخواست شد تا مقیاس سازگاری بل (بل، 1934)، مقیاس دلبستگی بزرگسالان (هازن و شیور، 1987) و مقیاس نظم دهی شناختی هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2006) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شد و کلیه مراحل با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 انجام گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که با افزایش نمره فرد در راهبردهای سازش یافته نظم دهی شناختی هیجان (0/05 p<، 0/6 r=) و سبک دلبستگی ایمن (0/05 p< ، 0/49 =r) سازگاری اجتماعی افزایش می یابد. از سوی دیگر نتایج پژوهش نشان داد که با کاهش نمره فرد در راهبردهای سازش نایافته نظم دهی شناختی هیجان (0/05 p< ، 0/54- =r)، سبک دلبستگی دوسوگرا (0/05 p< ، 0/31- = r) و سبک دلبستگی اجتنابی (0/05 p< ، 0/30- =r) سازگاری اجتماعی افزایش می یابد. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که ترکیب متغیرهای پژوهش به طور معنی داری با سازگاری اجتماعی رابطه دارند و 54 درصد از واریانس آن را تبیین می کنند ( 0/05 p< ، 0/54 = R2). نتیجه گیری: وجود حساسیت و پاسخگویی در مراقبت و هیجان ها نقشی اساسی در سازگاری اجتماعی دارند. استفاده از مداخلات مبتنی برترمیم سبک های دلبستگی و آموزش راهبردهای سازش یافته نظم دهی شناختی هیجان در ارتقاء سازگاری اجتماعی مؤثر است
تدوین و آزمون مدل ساختاری اضطراب اجتماعی بر اساس طرحواره های سازش نایافته اولیه و باورهای فراشناختی با میانجی گری راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ بهار (فروردین) ۱۴۰۱ شماره ۱۰۹
۱۴۴-۱۲۳
حوزه های تخصصی:
زمینه: اضطراب اجتماعی یکی از اختلالات بسیار شایع و ناتوان ساز در سن آموزش است، و در بسیاری از ابعاد زندگی افراد مبتلا پیامدهای نامطلوبی در پی دارد. اما مسأله ی اصلی پژوهش حاضر این است که آیا مدل ساختاری اضطراب اجتماعی بر اساس باورهای فراشناختی و طرحواره های سازش نایافته اولیه با میانجی گری راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی با داده های تجربی برازش دارد؟ هدف: پژوهش حاضر به منظور تدوین و ارزیابی مدل ساختاری اضطراب اجتماعی بر اساس باورهای فراشناختی و طرحواره های سازش نایافته زگار اولیه با میانجی گری راهبردهای نظم جویی شناختی هیجانی انجام شد. روش: این پژوهش همبستگی و بر اساس معادلات ساختاری بود. از جامعه ی آماری دانش آموزان دختر متوسطه ی دوم شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 99-98، تعداد 346 نفرانتخاب شدند و پرسشنامه های باورهای فراشناختی کودکان (MCQ-C)، فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های سازش نایافته اولیه، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان و پرسشنامه اضطراب اجتماعی را پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد که سه خرده مقیاس از باورهای فراشناختی، فرانگرانی منفی (0/01 P≤ ، 0/15 =β)، نظارت شناختی (0/01 P≤، 0/21 =β) و باورهای خرافه، تنبیه و مسئولیت SPR (0/01 P≤ ، 0/17 =β) و سه حوزه از طرحواره های سازش نایافته اولیه، طرد و بریدگی (0/01 P≤ ، 0/16 =β)، خوگردانی و عملکرد مختل (0/01 P≤ ، 0/23 =β) و گوش به زنگی افراطی و بازداری (0/01 P≤ ، 0/19 =β)، به طور مثبت و معناداری اضطراب اجتماعی را پیش بینی می کنند و همچنین نقش میانجی گری دو راهبرد تنظیم شناختی هیجان، نشخوار فکری و سرزنش خود، در رابطه بین باورهای فراشناختی و طرحواره های سازش نایافته اولیه با اضطراب اجتماعی در دختران نوجوان مورد تأیید قرار گرفت. و این متغیرها 57 درصد واریانس اضطراب اجتماعی را تبیین می کنند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت تغییر باورهای فراشناختی و طرحواره های سازش نایافته اولیه و آموزش راهبردهای مناسب و کارآمد تنظیم هیجان و تغییر راهبردهای سازش نایافته نظم جویی شناختی هیجان می تواند در پیشگیری از ایجاد و تداوم و تشدید اضطراب اجتماعی در نوجوانان مفید باشد.
مقایسه اثربخشی آموزش گروهی ذهن مشفق و آموزش گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برکنترل خشم نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش گروهی ذهن مشفق و آموزش گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کنترل خشم نوجوانان دختر بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه دهم و یازدهم متوسطه دوم شهر کرج در سال 1400-1399 تشکیل دادند که از بین آن ها به صورت در دسترس 45 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسشنامه کنترل خشم نواکو (AI) (1994) بود. مداخله آموزش گروهی ذهن مشفق طی 8 جلسه 5/1ساعته و مداخله آموزش گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی طی10 جلسه 5/1 ساعته انجام شد؛ اما گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده های پژوهش، به روش تحلیل واریانس آمیخته (با اندازه گیری مکرر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد آموزش گروهی ذهن مشفق و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کنترل خشم نوجوانان موثر است (05/0>P). همچنین یافته ها نشان داد بین اثربخشی دو مداخله آموزش گروهی ذهن مشفق و آموزش گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در کنترل خشم تفاوتی مشاهده نشد (05/0<p). نتیجه گیری می شود آموزش گروهی ذهن مشفق و آموزش گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در کنترل خشم نوجوانان دختر موثر می باشند.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان آنلاین بر مهارت های ارتباطی، سازگاری اجتماعی و بهزیستی هیجانی دختران نوجوان شهر گچساران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان آنلاین بر مهارت های ارتباطی، سازگاری اجتماعی و بهزیستی هیجانی دختران نوجوان شهر گچساران انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر گچساران در سال تحصیلی 1400-1399 بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 50 نفر با توجه به معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه مهارت های ارتباطی بین فردی منجمی زاده (ICSQ، 1391)، پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل (BAI، 1961) و پرسشنامه بهزیستی ذهنی کیز و ماکیارمو (SWQ، 2002) بود. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش تنظیم هیجان آنلاینتأثیر معناداری بر بهبود مهارت های ارتباطی (001/0=P)، سازگاری اجتماعی (001/0=P) و بهزیستی هیجانی (001/0=P) دختران نوجوان دارد که اثرات آن در مرحله پیگیری نیز پایدار است. بنابراین، استفاده از این برنامه برای بهبود مهارت های ارتباطی، سازگاری اجتماعی و بهزیستی هیجانی کابردی به نظر می رسد.
اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی-هیجانی بر بهبود تاب آوری تحصیلی و هیجانات تحصیلی در دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی-هیجانی بر بهبود هیجانات تحصیلی و تاب آوری تحصیلی در دانش آموزان دختر بود. روش مطالعه حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر متوسطه ی دوره دوم شهر اردبیل در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. نمونه پژوهشی شامل 40 نفر بودند که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و در دو گروه 20 نفری (گروه آزمایش و گروه گواه) به صورت تصادفی ساده جایگذاری شدند. برای گروه آزمایش آموزش برنامه مهارت های اجتماعی-هیجانی در 10 جلسه 75 دقیقه ای (به صورت 1 جلسه در هفته) برگزار گردید. برای گروه گواه هیچ مداخله ای صورت نگرفت. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه تاب آوری تحصیلی (ARI) ساموئلز (2004) و هیجان های تحصیلی (AEQ) پکران و همکاران (2005) استفاده شد. برای تحلیل داده های از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) با بهره گیری از نرم افزار آماری SPSS نسخه ۲۲ استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های اجتماعی-هیجانی تأثیر معنا داری بر افزایش هیجانات تحصیلی (01/0>p) و تاب آوری تحصیلی (01/0>p) در دانش آموزان گروه آزمایش داشت. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های اجتماعی-هیجانی بر بهبود تاب آوری تحصیلی و هیجانات تحصیلی در دانش آموزان مؤثر است؛ لذا مشاوران و روانشناسان مدارس می توانند از این روش آموزشی به منظور بهبود هیجانات تحصیلی و تاب آوری تحصیلی استفاده نمایند.
ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه انتظارات خودجرحی بدون قصد خودکشی در دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روانسنجی (پایایی و اعتبار ) نسخه فارسی پرسشنامه انتظارات پیامدهای خودجرحی بدون قصد خودکشی در دانش آموزان دوره متوسطه است. پژوهش حاضر به لحاظ روش توصیفی و از نوع ارزشیابی بود. جامعه پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان متوسطه اول و دوم دختر و پسر شهر رشت در سال تحصیلی 1400-1399 می باشند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 1900 نفر انتخاب شده و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ارزیابی کارکرد خودجرحی (FASM، لوید و همکاران،1997)، فرم کوتاه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ-S، گارنفسکی و کرایج، 2006)، نسخه فارسی پرسشنامه انتظارات پیامد خود جرحی بدون قصد خودکشی (NSEQ، هاسکینگ و بویز،2017)، مقیاس خودکارآمدی برای اجتناب از خودجرحی بدون قصد خودکشی (SEA-NSSI، کزیز و همکاران، 2014) و مقیاس خودکارآمدی عمومی (GSE، شوارتز و جروسالم، 1997) استفاده شد. نتایج تحلیل عوامل تأییدی نشان داد که نسخه فارسی پرسشنامه با عوامل پنجگانه اولیه خود برازش مناسبی داشته و از روایی همزمان، واگرا و از همسانی درونی (پایایی) بالایی (تمامی عوامل بین 0.75 تا 0.85) برخوردار است. لذا می توان از نسخه فارسی این پرسشنامه برای ارزیابی جمعیت دانش آموزی و نوجوانان ایرانی استفاده کرد.
بررسی آثار روانشناختی تجهیزات و تکنولوژی های جدید بر ورزشکاران حرفه ای
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اهمیت کارکردهای تجهیزات و تکنولوژی های جدید بر ورزشکاران حرفه ای سبب گردیده است تا نیاز به انجام مطالعات در این حوزه بیش از پیش درک گردد تا بتوان آثار روانشناختی آن بر ورزشکاران مشخص گردد. هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی آثار روانشناختی تجهیزات و تکنولوژی های جدید بر ورزشکاران حرفه ای انجام گردید. روش: روش پژوهش حاضر از نوع آمیخته بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل خبرگان آگاه به موضوع پژوهش بودند که بر حسب انتخاب هدفمند تعداد ۱۲ نفر به عنوان نمونه پژوهش مشخص گردیدند. همچنین جامعه آماری پژوهش در بخش کمی شامل ورزشکاران حرفه ای شهر تهران در سال ۱۴۰۰ بودند که بر حسب انتخاب در دسترس تعداد ۲۰۰ نفر به عنوان نمونه تحقیق مشخص شدند. ابزار گردآوری شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بود. روش آماری مورد استفاده در بخش کیفی شامل روش کدگذاری بود. کدگذاری انجام شده در این پژوهش در سه بخش کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده های کمی از نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که آثار روانشناختی تجهیزات و تکنولوژی های جدید بر ورزشکاران حرفه ای در چهار دسته انگیزشی، ذهنی، رفتاری و بین فردی مشخص شدند. مطابق با نتایج فوق مشخص گردید که در میان آثار شناسایی شده آثار رفتاری (۳/۳۳=میانگین) و آثار ذهنی (۴/۰۵=میانگین) بالاتر از سطح میانگین می باشند که نشان دهنده تأثیرگذاری شدید این آثار بر ورزشکاران حرفه ای است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان چنین اعلام داشت که تجهیزات و تکنولوژی های جدید می تواند آثاری در حوزه های فردی، رفتاری و ذهنی بر ورزشکاران داشته باشد.
بررسی مقایسه ای اثربخشی درمان شناختی رفتاری و هیپنوتراپی بر بهبود مهارت های تنظیم هیجانی و مهارت های ارتباطی نوجوانان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال نافرمانی مقابله ای یکی از مهم ترین اختلالات دوران کودکی و نوجوانی است که از طیف اختلالات رفتار ایذایی و برونی ساز می باشد. هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی مقایسه ای اثربخشی درمان شناختی رفتاری و هیپنوتراپی بر بهبود مهارت های تنظیم هیجانی و مهارت های ارتباطی نوجوانان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش: این پژوهش در قالب طرح کارآزمایی بالینی با پیش آزمون و پس آزمون و دوره پیگیری یک ماهه اجرا شد. از میان دانش آموزان مقطع دبیرستان شهرستان ارومیه، با تشخیص اختلال نافرمانی مقابله ای که در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ مشغول به تحصیل بودند، ۵۱ نفر به شکل هدفمند و با کمک مدیران و معلمان مدارس، والدین و استفاده از مصاحبه تشخیصی و همچنین معیارهای ورود انتخاب و در سه گروه (۱۷ نفر درمان شناختی رفتاری، ۱۷ نفر هیپنوتراپی و ۱۷ نفر کنترل) به شکل تصادفی جایگذاری شدند. سپس گروه شناختی رفتاری هیپنوتراپی براساس پروتکل های استاندارد مداخله ای تحت مداخله قرار گرفته، اعضای کنترل مداخله ای دریافت نکردند و پس از پایان یک ماه آزمون پیگیری به عمل آمد و مقیاس های پژوهش مجدداً استفاده شد. ابزارهای این پژوهش شامل: سیاهه رفتاری نسخه والدین (CBCL)، پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان و پرسشنامه مهارت های ارتباطی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSSنسخه ۲۲ و آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که هر دو درمان شناختی رفتاری و هیپنوتراپی در بهبود مهارت های ارتباطی (۰/۲۲۴>P، ۱/۵۳=F)، مهارت های سازگارانه تنظیم هیجان (۰/۵۷۵>P، ۲/۴۵=F) و کاهش مهارت های ناسازگارانه تنظیم هیجان (۰/۱۲۷>P، ۲/۵۶=F) به یک میزان مؤثر واقع شده اند و تفاوت معناداری بین آن ها وجود نداشت. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که درمان هیپنوتراپی و درمان شناختی رفتاری به یک اندازه می توانند در بهبود مهارت های تنظیم هیجان و مهارت های ارتباطی مؤثر عمل کنند و می توان در کار با نوجوانان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای از این مداخلات سود جست.
اثربخشی آموزش تاب آوری روانشناختی بر خودنظم جویی تحصیلی و مثلث شناختی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ بهار (خرداد) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۱
۶۲۸-۶۱۱
حوزه های تخصصی:
زمینه: بسیاری از مردم به هنگام برخورد با چالش ها و آشفتگی ها با عقاید و رفتارهای غیرمنطقی و بدون نظم جویی هیجانی پاسخ می دهند و به تدریج یک دیدگاه ناکارآمد در مورد خود، دنیا و آینده که به مثلث شناختی معروف است، کسب می کنند. تحقیقات نشان می دهد برنامه تاب آوری روانشناختی یکی از برنامه های گروهی بر مبنای درمان شناختی - رفتاری به بهبود توانش های حل مسئله و کنار آمدن مؤثر مانند جرأت ورزی و تن آرامی در شرایط بحرانی تقویت و خوش بینی منجر می شود. اما در زمینه کاربرد روش های کنار آمدن و تجهیز دانش آموزان در مدارس ما شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضرتعیین اثربخشی آموزش تاب آوری روانشناختی بر خودنظم جویی تحصیلی و مثلث شناختی دانش آموزان بود. روش: روش تحقیق، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 99-98 بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آموزش تاب آوری روانشناختی و گروه گواه قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه راهبردهای خودنظم جویی تحصیلی پینتریچ و دیگروت (1990) و مثلث شناختی (گرینینگ و همکاران، 2005) بود. برنامه آموزشی تاب آوری روانشناختی (گیلهام، جیکاکس، ریویچ، سلیگمن و سیلور،1990) برای گروه آزمایش در قالب 5 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد وگروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. جهت آزمون فرضیه ها، آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری و تک متغیری با استفاده از نرم افزار آماری 25 SPSS- بکار گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایشی و گواه در خودنظم جویی تحصیلی و مثلث شناختی وجود داشت (0/05 p˂). میزان تأثیر آموزش تاب آوری روانشناختی بر خودنظم جویی تحصیلی 0/70 و بر مثلث شناختی 0/27 بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که دانش آموزان شرکت کننده در برنامه آموزشی در مقایسه با گروه گواه و در مقایسه با قبل از آموزش در مؤلفه های انگیزشی، شناختی، بازخورد نسبت به خود، آینده و دنیا نمرات بالایی کسب کرده و در مجموع مثلث شناختی و خودنظم جویی تحصیلی بهتری را تجربه کردند
اثربخشی روایت درمانگری با تأکید بر لحظات نوآور بر راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان دختران دچار خودآسیب زنی بدون گرایش به خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ بهار (فروردین) ۱۴۰۱ شماره ۱۰۹
۱۶۲-۱۴۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: خودآسیب زنی بدون گرایش به خودکشی، به یکی از مسائل شایع و نگران کننده در بین نوجوانان دختر تبدیل شده است. یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار در بروز رفتارهای خودآسیب زنی، هیجان های منفی هستند. پژوهش های انجام شده اثربخشی روش های محدودی را روی اختلال شخصیت مرزی بررسی کرده اند و اثربخشی روایت درمانگری بر روی دختران دچار خودآسیب زنی بدون گرایش به خودکشی مورد توجه قرار نگرفته است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روایت درمانگری با تأکید بر لحظات نوآور بر راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در دختران نوجوان دچار خودآسیب زنی بدون گرایش به خودکشی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش و کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه دانش آموزان دختر دوره اول و دوم متوسطه خودآسیب رسان بدون قصد خودکشی بودند که از سال 1394 تا 1399 به مرکز مشاوره دانش آموزان شهید فهمیده شهرستان بناب ارجاع شده بودند. در این پژوهش برای انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد، به طوری که 30 نفر از دانش آموزان با سابقه خود آسیب زنی بدون قصد خودکشی که دارای راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی سازش یافته پایین تر و راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی سازش نایافته بالاتر بودند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش در معرض 8 جلسه روایت درمانی با اقتباس از برنامه مداخله ای وایت و اپستون (1990) قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس از آن پس آزمون برای هر دو گروه اجرا گردید. یافته ها: روایت درمانگری با تأکید بر لحظات نوآور، بر بهبود راهبردهای تنطیم شناختی هیجان تأثیر معنادار داشت (0/00>p). نتیجه گیری: با توجه به یافته پژوهش حاضر، می توان گفت روایت درمانگری با تأکید بر لحظات نوآور، روش مداخله ای مناسبی برای بهبود راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در دختران با خودآسیب زنی بدون گرایش به خودکشی است.
الگوی گفتمان امید با محوریت سهم گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ بهار (خرداد) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۱
۴۶۰-۴۲۷
حوزه های تخصصی:
زمینه: امید به زندگی شاخصی آینده گراست که اثری مثبت بر سلامتی و رفاه فرد دارد. با توجه به شرایط تنش زای کنونی که ناشی از فشارهای روانی، اجتماعی و اقتصادی حاصل از کرونا است، ارائه الگویی بومی و جامع از گفتمان امید به شدت ضروری است. سهم گذاری، الگویی بومی برگرفته از هستی شناسی اسلامی است که در سه مؤلفه ی نگرشی، عملکردی و ارتباطی بیان شده است. پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سؤال است که الگوی گفتمان امید با محوریت سهم گذاری چگونه است؟ هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی الگوی گفتمان امید برمبنای سهم گذاری انجام شد. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و پارادایم تفسیرگرایی انجام گرفت. مشارکت کنندگان 16 مادر متأهل دارای حداقل دو فرزند بودند که بین 10 تا 25 سال از ازدواج آن ها گذشته بود و از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مصاحبه عمیق (پاتر، 2012) استفاده شد و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل گفتمان و شناسایی مضامین اصلی (یورگنسن و فیلیپس، 2002) صورت گرفت. یافته ها: درتحلیل داده ها ی حاصل از مصاحبه افراد سهم گذار 33 مضمون فرعی و 17 مضمون اصلی در گفتمان امید استخراج شد، که در نهایت منجر به شناسایی 6 بعد روایتی، شناختی، عاطفی، رفتاری، ارتباطی و زمانی در گفتمان امید گردید. نتیجه گیری: گفتمان امید با محوریت سهم گذاری بیانگر روایت های مثبت و منسجم، عاطفه ی مثبت، ادراک شناختی مثبت با ذهن آگاهی و تفکر تعالی نگر، عمل گرایی، رشدگرایی، ارتباط گرایی و دید مثبت و هدفمند در فرد امیدوار سهم گذار بود. شناخت عوامل مؤثر در این گفتمان امکان امیدافزایی و شکوفایی فرد، خانواده و جامعه را فراهم می کند.
اثربخشی ترکیب دو رویکرد اخلاق مدار (بخشایشگری) و هیجان مدار بر باورهای فراشناختی، سخت رویی و نگرش به طلاق در زنان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ترکیب دو رویکرد درمانی اخلاق مدار (بخشایشگری) و هیجان مدار بر سخت رویی و نگرش به طلاق در زنان متقاضی طلاق انجام گرفت. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل نابرابر بود. جامعه پژوهش تمام زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده در شهر سبزوار که در 6 ماه اول سال 99 به این مراکز مراجعه کردند که از میان آنها 30 زن متقاضی طلاق به صورت نمونه گیری هدفمند و داوطلبانه انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه سخت رویی کوباسا (1979) و مقیاس نگرش به طلاق کینایرد و جرارد (1986) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، تلفیق دو رویکرد درمانی اخلاق مدار (بخشایشگری) و هیجان مدار بر سخت رویی و نگرش به طلاق در زنان متقاضی طلاق تأثیر دارد (05/0>p)؛ لازم به ذکر است، ماندگاری اثر درمان بعد از دو ماه حفظ شده است (05/0>p). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت برای کاهش مشکلات زنان متقاضی طلاق و افزایش سخت رویی آنان در مقابله با مشکلات زندگی زناشویی می توان از تلفیق دو رویکرد اخلاق مدار (بخشایشگری) و هیجان مدار استفاده نمود.
تاثیر آموزش بازسازی شناختی بر عاطفه مثبت مادران دارای کودک بیش فعال
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تعیین تاثیر آموزش بازسازی شناختی بر عاطفه مثبت مادران دارای کودک بیش فعال بود. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود که با روش پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه انجام شد.جامعه آماری پژوهش حاضر،کلیه ماداران دارای کودک بیش فعال منطقه 5شهر تهران بودند.نمونه پژوهش شامل 30 نفر (15 نفر گروه گواه و 15 نفر گروه آزمایش) بودکه به روش نمونه برداری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه مساوی آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه عاطفه مثبت و جلسات آموزشی بازسازی شناختی. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از میانگین و انحراف معیار آزمون لوین و همگنی شیب از رگرسیون و تحلیل کواریانس برای بررسی فرضیه های پژوهش استفاده شد.نتایج پژوهش نشان دادند که آموزش بازسازی شناختی بر عاطفه مثبت مادران دارای کودک بیش فعال تاثیر معنادار دارد.
بررسی مقایسه ای اثربخشی درمان پذیرش و تعهد با واقعیت درمانی گلاسر بر نگرش به زندگی و اضطراب اجتماعی زنان سرپرست خانوار
حوزه های تخصصی:
سرپرست خانوار در معرض آسیب های روان شناختی و اجتماعی شدن قرار ندارند و بر همین اساس باید به دنبال شناسایی و کاربرد مداخلات روانشناسی مؤثر در جهت کاهش این آسیب ها بود. این پژوهش باهدف مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد با واقعیت درمانی کالا در بر نگرش به زندگی و اضطراب اجتماعی زنان سرپرست خانوار با نشانه های اضطراب اجتماعی انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان سرپرست خانوار مراجعه شده به کلینیک مددکاری اجتماعی یارا شهر تهران در سال ۱۴۰۰ بود که ازاین بین، ۴۵ نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت درمانی گلاسر) و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای مورداستفاده شامل شاخص نگرش به زندگی باتیستا و الموند (۱۹۷۳) و مقیاس اضطراب اجتماعی جرابک (۱۹۹۶) بود. آنالیز داده ها با روش تحلیل واریانس آمیخته همراه با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نسخه ۲۶ نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج آنالیز داده ها نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت درمانی گلاسر بر بهبود نگرش به زندگی و اضطراب اجتماعی در زنان سرپرست خانوار با نشانه های اضطراب اجتماعی مؤثر است. تفاوت میانگین گروه واقعیت درمانی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در این متغیرها غیر معنادار بود. بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه، در مورد زنان سرپرست خانوار، متخصصان حوزه باعث می توانند مداخلات واقعیت درمانی و درمان پذیرش و تعهد را به منظور بهبود اضطراب اجتماعی و نگرش به زندگی در آن ها مورداستفاده قرار دهند.