فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۳۳٬۷۳۰ مورد.
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۳۷۰-۳۴۳
حوزه های تخصصی:
امروزه کمابیش در تمام جوامع پدیده سالمندی مسئله ای مهم به شمار می رود و مسائل سالمندان و فراگرفتن سیاست گذاری های بایسته درباره آن ها یک نگرانی مشترک جهانی است. از سوی دیگر، احساس یأس و ناامیدی در سالمندان ازجمله مشکلات فراگیر آن هاست که افزایش امید سالمندان، سلامت جسمانی و ارتباطات اجتماعی ایشان را تا اندازه زیادی تحت الشعاع قرار می دهد. هدف پژوهش حاضر، تحلیل تعیین کننده های اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر احساس یأس و ناامیدی در میان سالمندان شهر اهواز است. در این پژوهش، ۳۷۰ نفر از سالمندان شهر اهواز با به کارگیری روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. نتایج نشان داد بین تعیین کننده های اجتماعی و فرهنگی و احساس ناامیدی سالمندان رابطه معناداری وجود دارد و ۳۰% از این احساس به واسطه متغیرهای تعیین کننده اجتماعی و فرهنگی تبیین و پیش بینی می شود. همچنین، حمایت اجتماعی و سرمایه اجتماعی به ترتیب بیشترین تأثیر را بر احساس یأس و سالمندان داشتند. بر این پایه، پرداختن به مسائل و نیازهای سالمندان و دوره سالمندی به عنوان یکی از برجسته ترین دستاوردهای توسعه، ضرورتی اجتماعی است. همچنین، بررسی رفتارهای مرتبط با تندرستی و کیفیت زندگی اجتماعی آنان ازجمله احساس یأس و ناامیدی، موضوع مهمی است که نیازمند سیاست های علمی، اجتماع محور و بنیادی است.
فساد مالی؛ هم کنشی عاملان مستعد و ساختارهای معیوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش های پیش روی دولت ها، فساد اداری شامل اختلاس، تقلب، رانت خواری، سوءاستفاده و خیانت در بیت المال است. پژوهش حاضر مهم ترین دلایل ایجادکنندهٔ این نوع از فساد را با روش نمونه گیری هدفمند از طریق مصاحبه با ۸ نفر محکوم به فساد مالی واکاوی کرده است. با بررسی داده ها، شرایط و زمینه های منجر به فساد مالی با سه مضمون فراگیر «شخصیت های فسادآفرین»، «سازمان های تبعیض آفرین نارسا» و «ساختارهای ناکارآمد فساد» استخراج شده اند. طبق یافته ها، ساختار و عاملیت در ارتکاب به فساد مالی به صورت شبکه ای در هَم کُنشی با یکدیگر قرار می گیرند؛ به این معنی که سطوح سازمانی و ساختاری و ویژگی های شخصیتی عاملان در یک ساختار شبکه ای و یک رابطهٔ تشدیدکننده یا ترقیق کننده، بسترساز ارتکاب به فساد مالی می شوند. بر اساس یافته ها می توان گفت ابعاد مختلف سازمانی و ساختاری با هم و همین طور با دلالت های عامل گرا با یکدیگر در یک ساختار شبکه ای، می توانند عاملان مستعد و ساختارهای معیوب را به هم نزدیک تر و بستر ارتکاب به فساد را مساعدتر کنند. ساختار و عاملیت دو روی یک سکه اند و کنشگران حین کنش متقابل و در اثر تکرار رفتارها، ساخت را بازسازی می کنند و افراد هم زمان با به وجودآوردن جامعه و ساختارهای آن، خود نیز تحت تأثیر قرار می گیرند.
The Effectiveness of Constructionism Training on Career Decision Making Self Efficacy and Academic Field Satisfaction among University Students with Academic Burnout(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose: Decision making self-efficacy and academic field satisfaction is one of the most important variables for students. The purpose of this study was to determine the effectiveness of constructionism training on career decision making self-efficacy and academic field satisfaction among university students with academic burnout. Methodology: The current research method was semi-experimental study which conducted with a pre-test and post-test design along with a control group with a follow-up period. The statistical population included all the students of Islamic Azad university, Isfahan (Khorasgan) branch who referred to the university counseling center in 2020. From them, 30 student were selected by convenience sampling method and then randomly assigned in the experimental group (15 people) and control group (15 people). The data were collected using Betz et al's Career Decision Making Self Efficacy Questionnaire (1996) and Ahmadi's Academic Field Satisfaction Questionnaire (2010) in the pre-test, post-test and follow-up stages. Constructionism training protocol was performed in 8 sessions (one session per week) for 75 minutes. To analyze the data, repeated measure analysis of variance and SPSS.26 software were used. Findings: The results indicated that constructionism training was effective in enhancement of career decision making self-efficacy and academic field satisfaction of university students with academic burnout (p<0.01), and this effectiveness was permanent until the follow-up period (p<0.01). Conclusion: It can be concluded that constructionism training is effective on increase of career decision making self-efficacy and academic field satisfaction of university students with academic burnout, therefore this training can be used for university students in university counseling centers.
ادراک ساکنین متن شهر از حاشیه نشینان؛ استراتژی های مواجهه ساکنین مناطق برخوردار شهر مشهد با حاشیه نشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲
205 - 238
حوزه های تخصصی:
سکونتگاه های کم برخوردار مناطقی با آسیب ها و محرومیت های گوناگون هستند. محرومیت ها موجب می شود این مناطق با «داغ ننگ مکانی» شناخته شوند. انگ مکانی ماهیتی پویا داشته و به افراد منتقل می شود و زمینه بدنامی آنان را موجب می شود؛ بنابراین ساکنین این محلات با داغ مکانی ادراک می شوند که به موجب آن برچسب های مختلفی به آنان تعلق می گیرد و استراتژی های گوناگونی برای مواجهه با آنان اتخاذ می شود. این پژوهش با هدف مطالعه چگونگی ادراک حاشیه نشینان از نگاه ساکنین مناطق برخوردار و استراتژی های مواجهه با حاشیه نشینان در شهر مشهد است. این مطالعه با رویکرد کیفی و با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختمند انجام شد. روش نمونه گیری هدفمند و حجم نمونه براساس قاعده اشباع اطلاعاتی تعیین شده است. تحلیل مصاحبه ها با تکنیک تحلیل مضمون براون و کلارک پیش برده شد. یافته های حاصل از 21 مصاحبه با ساکنین مناطق برخوردار شهر مشهد نشان داد حاشیه نشینی از منظر این افراد با خصیصه هایی چون حصر مرتبه آغازین (زیست معاش محور، پایگاه اقتصادی فرومایه، خودایستا و خودناتوان)، خودنابه هنجار (ارزشمندی خصوصیات ناپسند، هنجارگریز) و فرهنگ فرومایه (کنش تکانشی، خود ناآراسته، تربیت فرودین، لهجه فرودین، گفتار فرودین، کنش فرودین و سرمایه فرهنگی فرودین) ادراک می شوند، که مجموع این ادراکات در کنار یک دیگر موجب برساخت «داغ ننگ حاشیه نشینی» می شود. برساخت داغ ننگ حاشیه نشینی و ادراک آن مبنایی برای کنش با حاشیه نشینان می شود که براساس آن دو دسته استراتژی های «سازش اجتماعی» که به منزله پذیرش حاشیه نشینان و تمایل به ارتباط با آن و «عدم سازش اجتماعی» به منزله عدم پذیرش و تمایل به مرزبندی با آنان دارد، در تعامل با حاشیه نشینان به کار گرفته می شود.
بررسی زیست پذیری اجتماعی سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان چهاربرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲
313 - 341
حوزه های تخصصی:
امروزه زیست پذیری سکونتگاه های انسانی گفتمان مسلط در توسعه پایدار است. در این راستا طرح هادی چشم انداز فضایی-کالبدی روستا را طراحی و بستری مناسب برای توزیع بهینه خدمات دولتی و عمومی فراهم و شرایط لازم را برای پایداری جمعیت روستا ایجاد می کند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی وضعیت زیست پذیری سکونتگاه های روستایی و اثرات اجرای طرح هادی در زیست پذیری سکونتگاه های روستایی می باشد. مطالعه حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی-تحلیلی و جهت جمع آوری اطلاعات از روش های اسنادی و میدانی استفاده گردید. قلمرو مکانی، شهرستان چهاربرج از استان آذربایجان غربی است و با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران از روستاهای دارای طرح هادی 143 خانوار و از روستاهای فاقد طرح 121 خانوار به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای انتخاب خانوارها در روستاها، از روش تصادفی متناسب با حجم جامعه استفاده شد. سطح پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ 789/0 به دست آمد که بیانگر نرمال بودن داده ها می باشد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از تکنیک تصمیم گیری چند معیاره کوپراس، تحلیل خوشه ای و رگرسیون استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد، روستاهای قپچاق و فیروزآباد به ترتیب با (Qi=7/81) و (Qi=7/71) از میزان زیست پذیری اجتماعی بالایی برخوردار هستند. ضمناً، اجرای طرح هادی روستایی در بخش اشتغال و درآمد با ضریب 718/0 و مشارکت اجتماعی با ضریب 709/0 بیشترین تأثیر گذاری را داشته و افزایش زیست پذیری اجتماعی سکونتگاه های روستایی را به همراه داشته و در مؤلفه های امکانات و خدمات زیرساختی با ضریب 245/0 و افزایش کیفیت بهداشت و سلامت فردی با ضریب 191/0 کمترین تأثیر را داشته و در زمینه ابعاد کلی زیست پذیری نیز اجرای طرح هادی روستایی در بُعد اجتماعی (افزایش مشارکت، امنیت اجتماعی و کاهش بزهکاری و...) بیشترین تأثیر را با مقدار 672/0 و به لحاظ رتبه بندی زیست پذیری اجتماعی، بالاتر از ابعاد اقتصادی و زیست محیطی قرار دارد..
بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر الگوی مصرف اقتصادی (مورد مطالعه: شهروندان شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر الگوی مصرف اقتصادی شهروندان شهر قم بوده است. این پژوهش به صورت پیمایشی و با استفاده از روش مدل معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی انجام شده است. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده و دارای 45 گویه و 9 بعد بوده است. جامعه آماری پژوهش کلیه شهروندان شهر قم بود و برای تعیین نمونه آماری ، براساس فرمول کوکران 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SMARTPLS نسخه 3 مورد تحلیل قرار گرفت. براساس نتایج به دست آمده، با توجه به تایید تاثیر بین متغیر های مشارکت اجتماعی ، عضویت در نهادهای مدنی ، اعتماد ، روابط اجتماعی گسترده ، عضویت در شبکه ها ، تعهد به ارزشهای اجتماعی و هنجارهای اجتماعی بر سطح کالای مصرفی و ترکیب آن می توان نتیجه گرفت برنامه ریزی آموزش و افزایش سرمایه اجتماعی، بر نوع و نحوه انتخاب کالای مصرفی تاثیر گذار است و با شناخت و دستیابی به این تاثیر و تاثر، موفقیت بیشتری در الگوی مصرف مطلوب، به دست می آید و در نهایت با این دستاورد این موضوع در سطح گسترده تر قابل تعمیم و تحقیق مضاعف خواهد بود.
شیوه های سنتی استفاده از گیاهان خودروی مراتع توسط جوامع محلی (مطالعه موردی مراتع منطقه قلعه میران استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:گیاه مردم نگاری روشی برای شناسایی دانش استفاده از گیاهان بین مردم بومی بوده و با توجه به اینکه گیاهان از گذشته تاکنون در بسیاری از موارد بقا و معیشت جوامع مختلف را تضمین نموده اند، وابستگی و ارتباط بین آنها با گیاهان را نمایان می کند. در این مطالعه با توجه به غنای گونه های گیاهی و دانش بومی مردم محلی در خصوص گیاهان، منطقه قلعه میران شهرستان رامیان مورد بررسی قرار گرفته است.روش شناسی-اطلاعات مورد نیاز به صورت مصاحبه نیمه ساختار یافته و مشاهده همراه با مشارکت جمع آوری شد. مصاحبه ها به صورت هدفمند از خبرگان محلی صورت پذیرفت. درمجموع در این تحقیق گونه های مربوط به 10 خانواده گیاهی که مردم نسبت به آنها شناخت بیشتری داشتند و تعداد نقل و قول از آنها نسبت به سایر گیاهان بیشتر بود انتخاب گردید.یافته ها-نتایج بیانگر آن است دانش و کاربرد گیاهان بسیار متنوع بوده بطوری که از 15 گونه گیاهی انتخاب شده، 10 گونه استفاده دارویی- خوراکی، 3 مورد استفاده علوفه ای و 2 گونه خاصیت سمی داشته اند. علاوه بر آن مشخص شد مردم محلی گیاهان را با توجه به خصوصیات موفولوژیک و نیاز اکولوژیک نام گذاری کرده و اطلاعات بسیار ارزنده ای در خصوص مکان رویش گیاهان، شیوه بهره برداری و شیوه استفاده از گیاهان به عنوان خوراک، دارو، ابزار و سرپناه دارند و از آنها در زندگی خود استفاده می کنند.
بررسی جامعه شناختی پدیده کودکان کار (مورد مطالعه: کودکان کار شهرستان مهرستان (سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹۱)
65 - 84
پدیده کودکان کار، یکی از آسیب های اجتماعی است که بروز و گسترش آن معلولی از عوامل گوناگون و در هم پیچیده اجتماعی و اقتصادی است و از طرفی خود، مولد آسیب های اجتماعی دیگر نیز به شمار می رود. این مقاله با هدف بررسی جامعه شناختی پدیده کودکان کار در شهرستان مهرستان انجام شده است. جامعه آماری شامل کودکان کار در شهرستان مهرستان بود. 20 نفر از کودکان کار با روش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به حد اشباع اطلاعات به عنوان نمونه آماری تعیین شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تجزیه و تحلیل آنها از روش تحلیل مضمونی استفاده شده است. داده ها در سه سطح کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. برای اعتباریابی نتایج پژوهش مرور همتا، مصاحبه شوندگان بازبینی کردند و بررسی انتقال پذیری را انجام دادند. نتایج نشان داد پدیده کودکان کار در شهرستان مهرستان با 8 تم اصلی شامل اعتیاد، نداشتن امنیت مالی، خشونت خانوادگی، مهاجرت، ناکارآمدی والدینی، تحصیلات، وجود خرده فرهنگ کار در شبکه خانوادگی، ضعف بنیادهای حمایتی و خدماتی شناسایی شدند. کمک به والدین در تأمین هزینه های خانواده با فراوانی 19(69/6) در رتبه اول و وضعیت شغلی والدین با فراوانی 13(63/6) در رتبه دوم و همچنین درآمد پایین خانواده و بی سرپرستی و بدسرپرستی خانواده با فراوانی 11(61/5) در رتبه سوم به عنوان مهم ترین عامل در ایجاد و گسترش پدیده کودکان کار در شهرستان مهرستان شناسایی شدند. نتیجه چنین بود که توجه به عوامل جامعه شناختی موجب کاهش کودکان کار در شهرستان مهرستان می شود و در این زمینه، بهبود اقتصادی خانواده های نیازمند و آموزش فرزندپروری و همچنین ایجاد اشتغال پایدار، توجه به صنایع دستی بومی در قالب بنگاه های اقتصادی کوچک، صنایع تبدیلی در حوزه کشاورزی، برقراری عدالت آموزشی، تدوین بسته آموزشی در جهت افزایش آگاهی والدین در فرزندپروری و تحت پوشش قرار دادن خانواده های نیازمند در سازمان های حمایتی در اولویت قرار دارند.
الگوی آموزش تکالیف شهروندی در مدارس و تأثیر آن در توسعه انتظام اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
29 - 62
حوزه های تخصصی:
کارکرد شهروندی، اداره جامعه مبتنی بر رعایت حقوق دیگران و تعهد به انجام وظایف بوده و آگاهی از تکالیف شهروندی، زمینه را برای انجام وظایف دوجانبه فراهم می کند. هدف پژوهش حاضر شناسایی الگوی آموزش تکالیف شهروندی در نظام آموزشی کشور، از نظر خبرگان بود.این پژوهش با رویکرد ترکیبی آمیخته اکتشافی انجام شد. جامعه آماری بخش کیفی، متخصصان و اساتید حقوق دانشگاه های سراسر کشور در حوزه حقوق و تکالیف شهروندی بود که تعداد 15 نفر مبتنی بر روش اشباع نظری با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و بررسی اسناد موجود در این زمینه بود. جامعه آماری بخش کمی، معلمان همه مقاطع تحصیلی آموزش و پرورش منطقه 5 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1402 بودند که 267 نفر با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر داده های بخش کیفی بود. در بخش کیفی، داده ها با روش تحلیل مضمون و در بخش کمی، داده ها با روش تحلیل عامل تاییدی در نرم افزارهای SPSS و LISREL تحلیل شدند.تحلیل داده ها در بخش کیفی منتج به شناسایی الگوی نیاز به آموزشِ تکالیف شهروندی گردید که در قالب 6 مضمون سازمان دهنده اصلی که عبارتند از "تکالیف مالی و اقتصادی"، "تکالیف بهداشتی"، "تکالیف اخلاقی"، "تکالیف فرهنگی و اجتماعی"، "تکالیف قانونی"، "تکالیف سیاسی" سازمان دهی شدند. سپس تاثیر آموزش هریک از مضامین یاد شده در توسعه انتظام اجتماعی، از دیدگاه جامعه آماری مورد تحلیل قرار گرفت.برنامه ریزی برای آموزش تکالیف شهروندی در مدارس کشور، بر مبنای مضامین شناسایی شده ضروری است. لازم است برخلاف گذشته که فقط بحث حقوق شهروندی مطرح بوده، مسئولان نظام آموزشی کشور توجه و اهتمام بیشتری نسبت به آموزش تکالیف شهروندی و گنجاندن مطالب بیشتری از این تکالیف در برنامه درسی دانش آموزان داشته باشند.
رابطه قضاوت اخلاقی و پایبندی اعتقادی با گسست در نهاد خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحکیم نهاد خانواده و برقراری رابطه صمیمی بین اعضای آن، به سلامت نهاد خانواده کمک می کند و به ویژه در جامعه اسلامی، از جایگاه ارزشمندی برخوردار است؛ ولی عوامل متعددی وجود دارند که بنیان خانواده و دوام آن را تحت تأثیر قرار می دهند، کارکردهای آن را دچار اختلال می کنند و حتی به گسست خانواده منجر می شوند. این پژوهش با هدف بررسی رابطه قضاوت اخلاقی و پایبندی اعتقادی با گسست در نهاد خانواده، انجام شده است. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها ، پرسش نامه است. جامعه آماری، افراد متأهل ساکن در سه منطقه از مناطق ده گانه شهر تبریزند که براساس فرمول کوکران، 384 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری خوشه ای بررسی شدند . نتایج نشان داد بین قضاوت های اخلاقی افراد با گسست خانواده رابطه مستقیمی وجود دارد. همچنین، پایبندی اعتقادی با گسست خانواده، رابطه معکوس و معنی داری دارد. به عبارتی در نهاد خانواده هرچه سهم قضاوت های فردی درباره موضوعات اخلاقی، بیشتر به عنوان ملاک های اخلاقی مدنظر قرار گیرد و استدلال های اخلاقی بر پایه قضاوت های شخصی جای عقلانیت اخلاقی را بگیرد، احتمال وقوع تعارض و در نتیجه احتمال وقوع گسست در خانواده بیشتر می شود و هرچقدر پایبندی اعتقادی زوجین در زندگی زناشویی بالا باشد، احتمال وقوع گسست در نهاد خانواده کمتر می شود.
چیستی جنسی شدن فضای اجتماعی و نمادهای آن
منبع:
فرهنگ پژوهش بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۳ ویژه علوم اجتماعی
97 - 120
حوزه های تخصصی:
کنشگران می توانند هنجار شرعی را در مقوله حجاب و پوشش رعایت کنند، ولکن باز با رفتار و گفتار خود یا دیگر نمادهای مختلفی که می تواند موجب جنسی شدن فضای اجتماعی شود؛ در فضای اجتماعی کنشی انجام دهند که موجب جنسی شدن فضای اجتماعی باشد. در مقابل نیز، کنشگری می تواند هنجار پوششی و حجاب شرعی را رعایت نکند، ولی بااین حال، کنشی که موجب جنسی شدن فضای اجتماعی می شود را نیز، انجام ندهد. آنچه دراین بین مسئله اجتماعی تلقی می شود و با خود آسیب هایی را در پی دارد، فارغ از رعایت هنجار شرعی اسلام در بحث پوشش؛ کنشی جنسی است که در فضای اجتماعی صورت می گیرد.
فضای اجتماعی، بستر و محیطی است که کنشگران در آن، کنشی فردی یا جمعی انجام می دهند و غالباً این کنش، اجتماعی بوده و به صورت تعامل اجتماعی نمود دارد. کنش افراد، اگر موجب برانگیختگی جنسی در کنشگران شود و لو به مرحله اوج لذت جنسی هم نرسد؛ کاملاً رفتاری جنسی محسوب خواهد شد. پدیده جنسی شدن فضای اجتماعی، بستری مناسب برای ایجاد مرحله اولِ (پیدایی میل و اشتهای جنسی) واکنش جنسی است.
جنسی شدن فضای اجتماعی، در چهار بخش کلی می تواند نمود داشته باشد. گفتار و رفتار کنشگران، با نگاهی عاملیت محور و رسانه با نگاهی ساختاری، بستر این مسئله، اجتماعی است. فضای مجازی، مطبوعات، عکس و فیلم و سینما، چهار بستر جنسی شدن فضای اجتماعی در ساختار رسانه است. دراین بین، اعتباراتی نیز بین افراد وجود دارد که نشانگان این مسئله به شمار می رود.
خانگی شدن رسانه ها، رسانه ای شدن خانه ها؛ فرهنگ مادی فناور ی های رسانه ای و تغییرات خانه و فضاهای خانگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانه امروزی با خانه سنتی یا پیشاصنعتی، تفاوت های چشمگیری دارد. عوامل پرشماری در تغییرات خانه دخیل بوده اند، اما هیچ یک از آن ها به اندازه ورود فناوری ها بر خانه و فضاهای خانگی تأثیرگذار نبوده اند. هدف پژوهش حاضر، واکاوی فرایند پیوند و همنشینی خانه های ایرانی و دستگاه های رسانه ای و تأثیرات متقابل آن ها بر یکدیگر است. در این مقاله، تلاش کرده ایم تا فارغ از وجه محتوایی رسانه ها که اغلب موردتوجه قرار می گیرد با تمرکز بر فرهنگ مادی دستگاه های رسانه ای و به ویژه تلویزیون، فرایند هم زمان خانگی شدن دستگاه های رسانه ای و رسانه ای شدن خانه ها در ایران را بررسی کنیم. یافته های این پژوهش نشان می دهد که دستگاه های رسانه ای در هنگام ورود به درون خانه های ایرانی و در روند خانگی شدن، با مقاومت هایی از درون و بیرون روبه رو بوده اند. ویژگی مشترک این مقاومت ها، با وجود خاستگاه متفاوتشان، ایدئولوژیک بودن آن هاست. همچنین، برپایه یافته های پژوهش، فرایندی از رسانه ای شدن خانه در ایران قابل تشخیص است که با ورود رادیو و به تبع آن، برق، به درون خانه ها ی ایرانی آغاز شده و به تدریج، امروزه به سوی هوشمندسازی روزافزون خانه درحال حرکت است. با حرکت در این مسیر، خانه خود به یک شبه رسانه تبدیل می شود؛ رسانه ای که با ارتباط و پیوند با خانه های دیگر، محله ها، و شهرهای هوشمند، درحال حرکت به سوی «خانه متصل» است.
کارزار زنان برای بسیج منابع در جنبش مشروطه خواهانه تأسیس بانک ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با تمرکز بر جنبش مردمی جمع آوری اعانه برایتأسیس بانک ملی پس از انقلاب مشروطه، کارزار زنان در این بسیج گری را بررسی کرده است. پرسش محوری درباره چگونگی فرایند بسیج زنان برای تأسیس بانک ملی است. رهیافت کلی پژوهش جامعه شناسی تاریخی است که با استناد به مدل بسیج تیلی میسر شده است.در گام نخست، مفاهیم و متغیرهای نظریه تیلی معرفی و تعریف شده است و در گام بعد و با ارجاع به متون تاریخی، اعم از کتب، مطبوعات و نیز متون و مکتوبات زن نوشته به روش تحلیل اسنادی، مصادیق روشنی از مؤلفه های کارزار زنان در جمع آوری اعانه برایتأسیس بانک ملی ارائه شده است.منافع گروه های زنان در قالب انگیزه های استقلال طلبانه ملی و قطع وابستگی به دول استعماری خارجی در شکل تاسیس نهاد مدرن و مستقل مالی، سازمان؛ مشتمل بر انجمن ها، هیئت ها و گردهمایی های زنانه و بسیج منابع فایده مندانه و هنجاری در تحلیل چگونگی فرایند بسیج معرفی و تحلیل و در نهایت پژوهش به توضیح فرصت ها و تهدیدات و نیز نوع بسیج در این خصوص می پردازد.گردآوری داده های معتبر و البته بی سابقه از عاملیت زنان در تاریخ معاصر ایران از جمله نوآوری های این پژوهش است. کارزار زنان برای تأسیس بانک ملی نشان از سطح بالای آگاهی شان از ماوقع سیاسی-اجتماعی روز، توان بسیج گری و نیز عاملیت ایشان در کنش های جمعی دارد که تاریخ معاصر ایران بسیار به خود دیده است.
روایت پدیدارشناسانه فقرای نامرئی از فقر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فقرای نامرئی حکایت زندگی قشری از افراد تحصیلکرده در محیط های شهری است که معمولاً فقیر به نظر نمی رسند. فقرای نامرئی، افرادی هستند که درآمد دارند اما پس انداز ندارند، بقای اقتصادی آن ها سه تا چهار ماه بیشتر نیست؛ این قشر شغل رسمی با حقوق اولیه دارند و ممکن است بیش از یک شغل داشته باشند، آن ها ازنظر جغرافیایی شهرنشین هستند، اما در محله های فقیرنشین شهر زندگی نمی کنند. هدف این مطالعه کیفی دستیابی به فهم معنا و برداشت ذهنی مشارکت کنندگان از پدیده فقر بود. جامعه مورد مطالعه پژوهش پیش رو، کارمندان دانشگاه بوده، راهبرد نمونه گیری، نظری و شیوه نمونه گیری هدفمند بوده است. داده ها با فن کدگذاری نظری، تجزیه وتحلیل و درنهایت، پنج مقوله اصلی؛ دفن آرزوها، شرم ساری، داغ ننگ جغرافیایی، رنج مزمن بدنی و فقر در قامت احساس ناتوانی؛ تولید بدن های رام و مطیع به عنوان معنا و مفاهیم فقر ساخته شدند. همچنین درخصوص علل زمینه ای کلان چهار مقوله مفهومی همچون خانواده و شکستن بال پرواز، جامعه پذیری فقر، فقر شبکه ای در حاشیه شهری، دیده نشدن نهادی و درخصوص علل خرد نیز دو مقوله اصلی قفس فولادین فرهنگ فقر و همرنگی با دوستان برساخته شدند.
تأثیر رسانه ها و شبکه های اجتماعی و مجازی بر خط مشی و تصمیمات سرمایه گذاران بازارهای مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای مبتنی بر فضای دیجیتال و عصر ارتباطات الکترونیکی و مجازی، رسانه های جمعی و شبکه های اجتماعی ضمن اینکه نقش منابع خبری را برای اکثر اطلاعات و داده های مالی ایفا می کنند، مشکل عدم تقارن اطلاعات بین سرمایه گذاران و بازارهای مالی را تنظیم، تعدیل و توسعه بازارها را تقویت می کند. هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر رسانه های جمعی بر خط مشی و تصمیمات سرمایه گذاران بازارهای مالی است. جامعه هدف، بر اساس یک بررسی در سال 1400 بین 420 دانشجوی دارای تجربه سرمایه گذاری بازارهای مالی انجام شد که به روش نمونه گیری هدفمند و غیرتصادفی انتخاب و پس از جمع آوری، 200 نطرسنجی با استفاده از مدل لوجیت مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد: الف) رسانه های جمعی منجر به ایجاد نوسانات در تصمیمات و خط مشی سرمایه گذاران می شود و بر تصمیمات آن ها تأثیر می گذارد؛ ب) در شرایط کسادی و وجود بحران در بازارهای مالی، تأثیر و ضریب نفوذ رسانه های خبری بیشتر از رسانه های اجتماعی و تخصصی است؛ ج) درحالی که در شرایط وجود رونق در بازارهای مالی تنها، برای تعدیل و انجام اصلاحات در بازارهای مالی، تأثیر رسانه های خبری بیشتر از رسانه های اجتماعی و تخصصی است؛ د) گزارش های خبری رسانه ایی اصولاً دارای تأثیر نامتقارن است به این معنا که در شرایط رونق بازار، سرمایه گذاران توجه بیشتری به گزارش های خوش بینانه دارند و از گزارش هایی که دارای سیگنال های منفی هستند، چشم پوشی می کنند. در مقابل، در شرایط کسادی و نبود رونق در بازار، سرمایه گذاران نسبت به گزارش های رسانه ایی بدبینانه آسیب پذیرتر هستند و گزارش هایی با اطلاعات فعال تأثیر قابل توجه و معنی داری بر تصمیمات آنان نمی گذارد با این حال سرمایه گذاران بازارهای مالی لازم است، نسبت به آموختن سواد رسانه ایی در کنار سواد مالی جهت تشخیص اخبار واقعی از اخبار کذب و دروغین اقدام نمایند.
تجربه زیسته افراد دچار ناتوانی شهر اهواز در مواجهه با خانواده و جامعه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۸
۱۹۴-۱۸۳
حوزه های تخصصی:
معلولان از گروه های خاص اجتماعی هستند که به دلیل نقایص جسمانی یا ذهنی، بیشتر در معرض محرومیت و عدم بهره مندی از فرصت ها و امکانات اجتماعی قرار می گیرند. پژوهش حاضر با هدف واکاوی و فهم جامعه شناختی تجربه زیسته ی معلولان شهر اهواز در مواجهه با خانواده و جامعه صورت گرفته است. روش: این پژوهش از نوع کیفی و به کارگیری نظریه داده بنیاد است. جامعه آماری پژوهش، کلیه افراد دارای معلولیت بالای 15 سال شهر اهواز هستند که در سه ماهه اول سال 1401 به مراکز توانبخشی، بهزیستی و انجمن معلولان این شهر مراجعه کرده اند. داده های مورد نیاز کیفی با استفاده از «مصاحبه های نیمه ساختاریافته» جمع آوری شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده از زیست تجربی معلولان نشان می دهد، فهم آنان از مواجهه خانواده با معلولیت، مبتنی بر مهربانی، اقدامات روانشناختی، برآوردن نیازها، ترحم، حمایت بیش از حد، اعمال محدودیت، احساس ناتوانی، انکار معلولیت، سرکوب نیازها و نادیده انگاری آنان بوده است. همچنین کدهای آزار کلامی، آزار جسمی، طرد اجتماعی، تعامل اجتماعی، نقض و نبود قانون، عدم ضمانت اجرایی، نداشتن تفریح و سرگرمی، چالش های حمل و نقل و نابرابری شغلی در زمره ناشی دریافت و فهم آنان از مواجهه جامعه با معلولان و معلولیت آنان بوده است. بحث: به طور خلاصه می توان گفت که معلولین مورد مصاحبه اعتماد چندانی نسبت به نگرش مثبت جامعه به معلولیت نداشتند و گوشه نشینی تنهایی و انزوا را در مواجهه با جامعه ترجیح می دادند. همچنین در رابطه با تعامل های اجتماعی نیز آنان ارتباطات چندانی نداشتند و عدم آگاهی مردم جامعه از حقوق معلولین و نحوه مواجهه و رفتار با آنان را بسیار مهم و اثرگذار می دانستند.
بررسی عوامل مرتبط با رفتار یاریگرانه در سازمان بهزیستی استان گیلان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۹
۳۳۸-۲۸۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف شناسایی عوامل اثرگذار بر کاهش رفتار یاریگرانه شهروندان با سازمان بهزیستی انجام شد. روش: این مطالعه با روش توصیفی و در قالب یک طرح پس رویدادی انجام شد. داده های این مطالعه از 408 نفر از شهروندان 20 سال به بالای استان گیلان جمع آوری شدند. این افراد با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها عبارت بودند از: مقیاس اعتماد بزرگسالان (ATS)؛ مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS)؛ مقیاس هنجار تقابل (NRS)؛ شاخص شبکه اجتماعی (SNI)؛ پرسشنامه مسئولیت اجتماعی (SRQ)؛ پرسشنامه احساس همدلی (SEQ)؛ پرسشنامه تجدید نظر شده مشارکت شهروندان در تصمیم گیری سازمانی (CPQ-R)؛ پرسشنامه شفافیت سازمانی (OTQ)؛ پرسشنامه محقق ساخته آگاهی شیوه های یاریگری و میزان یاریگری. یافته ها: تفاوت معناداری میان افراد با رفتار یاریگری ضعیف، متوسط و بالا از نظر اعتماد اجتماعی؛ حمایت اجتماعی؛ شبکه ها و پیوندهای اجتماعی؛ هنجار تقابل اجتماعی؛ هنجار مسئوولیت اجتماعی؛ احساس همدلی؛ باور به عدم درگیرساختن شهروندان در تصمیم گیری های سازمان بهزیستی؛ آگاهی شهروندان از شیوه های یاریگری؛ باور به عدم شفافیت عملکرد سازمان بهزیستی؛ و رفتار نوعدوستانه مشاهده شد. بحث: نارسایی در متغیرهای اجتماعی بعنوان ریسک فاکتورهای کاهش یاریگری با سازمان بهزیستی عمل می کنند. لازم است اقدامات مداخله ای برای تقویت متغیرهای اجتماعی روانی با هدف ارتقای سطح یاریگری شهروندان با سازمان بهزیستی انجام شوند.
تحلیل فیلم سینمایی «روز واقعه» با رویکرد نئوفرمالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
90 - 59
حوزه های تخصصی:
در میان آثار سینمایی با محوریت واقعه عاشورا، فیلم «روز واقعه» (1373) ساخته شهرام اسدی، یک اثر سینماییِ درخورِ تأمل است. این پژوهش درصدد است نحوه تعامل ساختار روایی[1] و سبک بصری[2] این فیلم را در خلق انواعِ معانی با استفاده از رویکرد نئوفرمالیستی کریستین تامپسون و نظریه های دیوید بوردول در روایت فیلم داستانی تحلیل کند. روش تحقیقِ به کاررفته در پژوهش، تحقیق توصیفیِ تحلیلِ محتواست. بسط روایت در نظام فرمی «روز واقعه»، از الگوی سفر اسطوره یگانه و الگویِ جست وجو تبعیت می کند. استفاده از شگردهای خلاقه سبکی و روایی در فیلم، موجبِ هماهنگی میزانسن ها با اهداف صحنه ای و بافت کلیِ اثر شده است. اصالت در روایت گری و عناصر سبک شناختی فیلم «روز واقعه» در بین آثار سینمایی تاریخیِ دارای بن مایه دینی ایران، ماحصل شگردهای سینمایی به کاررفته در آن است. به کارگیریِ الگوهایِ بسطِ روایی و سبکیِ متناسب با مضمونِ اثر، کاربرد پیرنگ های فرعیِ یکپارچه با پیرنگ اصلی، کارکردهای متعدد نقش مایه های[3] تکرارشونده در بافت عینی و روایی، ریتم هماهنگ و متناسب موسیقی و تصویر و خلق معانیِ ضمنیِ تلویحی و دلالت گر، از مهم ترینِ این شگردهای بکار رفته در این فیلم است. براساس نتایج این تحلیل، در سینمای تاریخی با محوریت مضمونی وقایع دینی، شکل گیری درست موقعیت های نمایشیِ[4] مرتبط با موقعیت های تاریخیِ[5] متناظرِ آن، همچنین پیوستگی و انسجام مفاهیم برآمده از بافت عینی و روایی فیلم با ایدئولوژی های پایه مطرح شده در خود اثر، از اهمیت بسیاری برخوردار است. [1] Narrative form[2] Visual Style[3] Motifes[4] Dramatic Situation[5] Historical Situation
تعیین شخصیت آیین راهپیمایی اربعین بر اساس کهن الگوهای یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۳)
181 - 204
حوزه های تخصصی:
روند رو به گسترش راهپیمایی اربعین از ابعاد گوناگون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و مدیریتی، قابل تحلیل و بررسی است. در این پژوهش تلاش می شود این آیین مهم که طی دهه گذشته به صورت سالیانه تکرار شده و جهانی شده است با رویکرد روان شناختی تحلیل شود. چارچوب نظری پژوهش برگرفته از الگوی یونگ درباره کهن الگوها است که بعدها توسط اندیشمندان مدیریت در بررسی نشان های موفق تجاری موردتوجه قرار گرفت. هدف ما تعیین شخصیتی برای مراسم راهپیمایی اربعین است، با الگوگیری از شخصیت افراد سازنده این مراسم که همان امام حسین و یارانش می باشد و بر اساس کهن الگوهای یونگ ، کهن الگوهایی که فراملیتی بوده و در جوامع گوناگون به نحوی مشابه درک شده و اثر می گذارند. روش پژوهش مصاحبه عمیق و مطالعه اسنادی است و نتایج حاصل از مصاحبه ها با روش تحلیل محتوای قیاسی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. نوآوری این پژوهش در به کارگیری چارچوب یونگ در موضوعی فراتر از نشان تجاری یعنی در یک آیین، آن هم از نوع مذهبی و خودجوش است. بدین ترتیب در صورت کشف کهن الگوهای مؤثر بر اشاعه این آیین، می توان این کهن الگوها را در دیگر آیین های مذهبی به کار گرفته و در گسترش و اشاعه آن ها از این کهن الگوها بهره گرفت.
نقش رسانه های نوین در جابجایی قدرت در جوامع سیاسی و گسترش مردم سالاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ تابستان ۱۴۰۲شماره ۳۴
277 - 237
حوزه های تخصصی:
بر اساس مطالعات جهانی، رسانه های نوین مرزهای اقلیمی و جغرافیایی را از شمول دایره قدرت دولت ها و حکومت ها خارج می سازد. از طریق تأثیرگذاری بر احساس امنیت و آزادی شخصی، مردم را قدرتمند می نماید و شکل دادن به عناصر رفتاری انسان را تسهیل می کند. این رسانه ها بستر لازم برای ظهور بازیگران جدید و رقابت آشکار با قدرت های سنتی را فراهم نموده و به عنوان ابزاری قدرتمند برای جابجایی قدرت در جوامع سیاسی نقش آفرینی می کنند. هدف از تحقیق حاضر بررسی نقش رسانه های نوین در جابجایی قدرت در جوامع سیاسی است که با روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق متشکل از اساتید دانشگاه و کارشناسان رسانه ها است. حجم نمونه 402 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای سیستماتیک، برگزیده شدند. یافته ها نشان داد، همه جنبه های رسانه های نوین (تلویزیون های فراسرزمینی، اینترنت، فضای مجازی، شبکه های اجتماعی و روزنامه نگاری الکترونیک) در جابجایی قدرت نقش دارند اگرچه میزان نقش آفرینی یکسان نیست. از میان رسانه های موردبررسی، دو عامل شبکه های ماهواره ای و اینترنت در گسترش مردم سالاری سهم بیشتری دارند. همچنین شبکه های ماهواره ای فارسی زبان از طریق افزایش مطالبات مردم و شبکه های اجتماعی مجازی با افزایش اطلاعات و آگاهی، میزان مشارکت مردم در روند مردم سالاری در جمهوری اسلامی ایران بیشترین نقش را ایفاء می کنند.