فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۲٬۰۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه، پیدایش رسانه های نوین آموزشی یکی از مهم ترین دستاوردهای پیشرفت بشری و یکی از با ارزش ترین ابزار های آموزش همگانی می باشد که پیوسته و با سرعت فراوان به دلیل جایگاه و اهمیت کلیدی آن در حال گسترش است. ﺗﻮان آﻣﻮزﺷﯽ ﻫﺮ رﺳﺎﻧﻪ ﺗﺎ ﺣﺪی ﺑﻪ نوع و ساختار کﺎﻧﺎل ارﺗﺒﺎطی آن و از طرفی نیز ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮع، ﺷکﻞ و اﻫﺪاف آﻣﻮزﺷﯽ ﻣﻮرد اﻧﺘﻈﺎر ﺑﺴﺘﮕﯽ دارد. لذا از اینرو فرآیند مدیریت رسانه های آموزشی به منظور تحقق رسالت رسانه آموزشی باید به دقت مورد توجه قرار گیرد. هدف از اجرای این پژوهش این است که: شاخص های اصلی که منجر به بهبود مدیریت رابطه بین رسانه آموزشی و مخاطب می گردند را در پنج حیطه که شامل حجم محتوای رسانه، راحتی کاربر با رسانه، جذابیت سمعی بصری رسانه، تعامل پذیری کاربر با محتوای رسانه و سازگاری نرم افزاری و سخت افزاری رسانه می باشد در ایران مورد بررسی قرار دهد. روش پژوهش انجام شده، از نوع پیمایش الکترونیک و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته از نوع بسته است. جامعه آماری پژوهش از، خبرگان و مدیران رسانه های آموزشی در کشور انتخاب شده است که تعداد 30 نفر به روش خوشه بندی در نمونه آماری قرار گرفتند. پنج حیطه مورد تحقیق در این مقاله در قالب پنج فرضیه بیان شده است؛ به نحوی که با استفاده از تحلیل آماری استنباطی آزمون T، فرضیه ها تست و نهایتا با میانگین فاصله اطمینان 95% مورد تایید قرار گرفته اند. نتایج بررسی نشان داد که کاهش حجم محتوا، افزایش راحتی کاربر، افزایش جذابیت های سمعی بصری، افزایش تعامل پذیری محتوا و همچنین افزایش قابلیت های سازگاری نرم افزاری و سخت افزاری سبب بهینه شدن رابطه مخاطب با محتوای رسانه ای و افزایش اثر یادگیری در نظام آموزشی نوین می گردد.
بررسی تأثیر خودراهبری بر مدیریت دانش فردی مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر خودراهبری بر مدیریت دانش فردی مدیران مدارس می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران مدارس شهرستان لامرد بودند که با روش سرشماری 171 نفر مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل مقیاس خودراهبری شیخ نظامی و مقیاس مدیریت دانش فردی باقری بود. روایی پرسشنامه ها با استفاده از تحلیل گویه و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه گردید که برای خودراهبری 85/0 و برای مدیریت دانش فردی 92/0 گزارش شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل تحلیل رگرسیون خطی و چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار Lisrel تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که خودراهبری بر مدیریت دانش فردی مدیران مدارس تأثیر معناداری دارد. همچنین ابعاد خودراهبری شامل خودپرورشی، مدیریت زمان، مهارتهای ارتباطی، مدیریت اسناد، برنامه ریزی رشد حرفه ای و توجه به حفظ سلامت جسمانی و روانی نیز تأثیر مثبت و معناداری بر مدیریت دانش فردی مدیران مدارس شهرستان لامرد دارد. تأثیر همزمان متغیرها در مدل نهایی با استفاده از رگرسیون چندگانه و آزمون تحلیل مسیر نشان داد که کلیه ابعاد خودراهبری پیش بینی کننده مثبت و معناداری برای مدیریت دانش فردی مدیران مدارس شهرستان لامرد می باشد.
آموزش چندفرهنگی؛ تأملی در تجربه ی ایده آل معلمان موفق در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
163 - 181
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ملاک های موفقیت معلمان برجسته در حوزه ی آموزش چندفرهنگی صورت گرفته است تا چگونگی موفقیت آن ها در آموزش چندفرهنگی را نشان دهد. به همین منظور، پژوهش کیفی و روش تجربه ی ایده آل روش مبنایی پژوهش بوده و از مصاحبه ی نیمه سازمان یافته جهت جمع آوری داده ها و از تحلیل محتوای کیفی جهت تحلیل داده ها، استفاده شده است. جهت استفاده از روش تجربه ی ایده آل 4 مرحله ی طرح، جستجو، مشاهده و جمع آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل، اجرا شد. تعداد معلمان موفق در آموزش چندفرهنگی در سال های 2014 - 2015 شامل 5 نفر بوده که از تمامی معلمان با روش مصاحبه ی نیمه سازمان یافته به جمع آوری اطلاعات پرداخته شد. مصاحبه ها با اجازه ی معلمان ضبط و بر روی کاغذ پیاده شده و با استفاده از روش تحلیل محتوای مضمونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد 14 نکته ی کلیدی در موفقیت معلمان در آموزش چندفرهنگی نقش مؤثری ایفا کرده است. نکاتی مانند نگرش مثبت معلمان نسبت به تنوع و نقاط اختلاف و شباهت ها، استفاده از شیوه ی بیان و سبک گفتار دانش آموزان در خانه و فرهنگشان در محاوره های کلاسی، ارتباط تنگاتگ و مستمر با والدین دانش آموزان و استفاده از آن ها در فرایند یادگیری، به رسمیت شناختن هویت چندگانه ی دانش آموزان و توسعه ی زبان، دانش تاریخی و فرهنگی آن ها در کلاس، حضور در اجتماعات دانش آموزان، محیط های زندگی دانش آموزان در خارج از مدرسه.
رابطه بین فرهنگ سازمانی و پذیرش طرح تعالی مدیریت در میان مدیران آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
41 - 59
حوزههای تخصصی:
روش پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و به لحاظ شیوه تحلیل از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری مشتمل بر مدیران مدارس آموزش وپرورش ناحیه 1 و 2 ارومیه به تعداد 143 نفر بود که از میان آن ها 104 نفر با فرمول کوکران و به شیوه تصادفی طبقه ای متناسب با حجم به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل دو پرسشنامه فرهنگ سازمانی و پذیرش طرح تعالی مدیریت بود که روایی آن ها به روش محتوایی مورد تائید قرار گرفت و پایایی آن ها به ترتیب، 91/0 و 88/0 تعیین گردید؛ داده ها در سطوح توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام) تحلیل شدند. اهم نتایج حاصله نشان داد که بین فرهنگ سازمانی و مؤلفه های آن (توافقی، عقلایی، سلسله مراتبی و ایدئولوژیک) با پذیرش طرح تعالی مدیریت رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. متغیر فرهنگ سازمانی از توان پیش بینی واریانس متغیر پذیرش طرح تعالی مدیریت برخوردار است و از بین مؤلفه های فرهنگ سازمانی، فرهنگ ایدئولوژیک بیشترین سهم را بر عهده دارد. در پایان پیشنهادهای کاربردی در راستای نتایج به دست آمده ارائه شده است.
عوامل مؤثر بر توسعه ی حرفه ای مدیران آموزشگاهی در افق 1404(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
241 - 210
حوزههای تخصصی:
رویکرد تحقیق، کیفی و روش نظریه برخاسته از داده ها مدنظر بوده است. جامعه آماری؛ صاحب نظران رشته ی مدیریت آموزشی است. برای تعیین نمونه های این پژوهش و تعیین گروه خبرگان از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. در این پژوهش با توجه به مبانی نظری و پیشینه تحقیق و نیز استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با تعداد 24 نفر از متخصصان و صاحب نظران رشته مدیریت آموزشی و مدیران میانی و عالی وزارت آموزش وپرورش که دارای مدرک تحصیلی دکتری و کارشناسی ارشد رشته مدیریت آموزشی بودند، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. درنتیجه، شاخص های استخراج شده از تجزیه وتحلیل مصاحبه ها، با توجه به اصل کفایت نظری داده ها و اشباع نظری محقق، تأیید شد. با تجزیه وتحلیل محتوای مصاحبه ها و با سه مرحله؛ کدگذاری باز، کدگذاری محوری و گزینشی، عوامل مؤثر بر توسعه ی حرفه ای مدیران آموزشگاهی در افق سند چشم انداز 1404، در هشت مقوله اصلی؛ فناوری، دینی، فرهنگی، فردی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و سازمانی گنجانده شده است.
تأثیر یادگیری مشارکتی همیاردبیر و خودارزیابی بر انگیزش خود و عملکرد تحصیلی دانش آموزان سوم دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر یادگیری مشارکتی همیار دبیر و خودارزیابی دانش آموزان بر «انگیزش خود» و پیشرفت تحصیلی در سطوح بالای یادگیری دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی بوده و عمل آموزشی در دو گروه آزمایش اجرا شد، روش تدریس یادگیری مشارکتی همیار دبیر در یک گروه و در گروه دیگر همین روش به همراه خودارزیابی دانش آموزان به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای به کار گرفته شد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر سال سوم دوره متوسطه نظری شهر بیرجند و نمونه پژوهش شامل 54 نفر به صورت 3 گروه 18 نفری (دوگروه آزمایش و یک گروه کنترل) بود. نمونه در دسترس و ابزار پژوهش بخشی از پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودانگیخته (MSLQ) پینتریچ و دی گروت به علاوه یک آزمون پیشرفت تحصیلی هندسه محقق ساخته برای سنجش سطوح پایین و بالای حیطه شناختی بوده است. از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی برای بررسی داده های آزمون انگیزش خود استفاده شده است. برای تحلیل داده های حاصل از آزمون پیشرفت تحصیلی از آزمون تحلیل واریانس مختلط استفاده شده است. عمده ترین یافته های پژوهش حاکی از آن است که «یادگیری مشارکتی و خودارزیابی» درارتقاء «انگیزش خود» دانش آموزان در درس هندسه تأثیر دارد. همچنین«یادگیری مشارکتی و خودارزیابی» بر مؤلفه های انگیزش خود یا همان «باورهای انگیزشی» تأثیر و تفاوت معناداری را در گروه ها نشان داد. علاوه بر این، الگوی یادگیری مشارکتی همیار دبیر و خودارزیابی هم در سطوح بالای یادگیری و هم در سطوح پایین یادگیری دانش آموزان در حیطه ی شناختی تأثیر مثبتی داشت.
شناسایی مولفه های آموزش ضمن خدمت و تعیین رابطه آنها با بهبود عملکرد کارکنان (مورد: سازمان پزشکی قانونی کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی نو در مدیریت آموزشی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
311 - 334
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی مولفه های آموزش ضمن خدمت و تعیین رابطه آنها با بهبود عملکرد کارکنان (مورد:سازمان پزشکی قانونی کشور) است. مطالعه حاضر، مقطعی و از نوع توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری، 2800 نفر از کارکنان شاغل در 31 اداره کل پزشکی قانونی کشور در سال 1396 می باشد که از میان آنان و بر اساس فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 338 نفر بعنوان نمونه آماری پژوهش از میان 15 استان، انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها، از دو پرسشنامه محقق ساخت موسوم به آموزش ضمن خدمت و بهبود عملکرد(1396) استفاده شد. روایی صوری و سازه ای پرسشنامه ها توسط صاحب نظران و خبرگان امر، تایید و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، به ترتیب برابر (89/0=α) و (87/0=α) محاسبه گردیدند. ضریب همبستگی بین مولفه های آموزش ضمن خدمت(9 مولفه شناسایی شده) با بهبود عملکرد(3 مولفه)، 77/0 بود که فن آوری و عملکرد فردی به ترتیب، 92/0 و 96/0 بالاترین ضریب را تبیین و نشان دادند. یافته های تحقیق نشان می داد که بین مولفه های آموزش ضمن خدمت(نیازسنجی، اهداف و اولویت ها، محتوا، برنامه ریزی و اجراء، شیوه ارزشیابی، مدیریت اجرایی، تجهیزات و امکانات، فن آوری و دانش پذیران) با بهبود عملکرد کارکنان، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین یافته ها نشان داد که بهترین پیش بین برای بهبود عملکرد کارکنان با توجه به آموزش ضمن خدمت، نقش فن آوری نوین می باشد.
ارائه الگوی تلفیقی جوامع یادگیرنده حرفه ای ناب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
147 - 162
حوزههای تخصصی:
هدف آموزش کمک به پیروزی افراد است و نظام آموزشی که در تحقق این امر کارایی لازم را نداشته باشد، نیازمند بازبینی و اصلاح است. هدف این پژوهش، بهره گیری از اصول تفکّر ناب برای شناسایی و حذف موانعی است که تبدیل نظام آموزشی ایران به اجتماع یادگیرنده حرفه ای را به چالش می کشاند. در این پژوهش کیفی، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در قالب کاربردی سیستماتیک از روش پژوهشی داده بنیاد، داده های حاصل از 13 مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان ، مشاهده 10 منطقه آموزشی استان تهران و تحلیل محتوای 45 سند مرتبط، با کدگزاری در نرم افزار MAXQDA 12 مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. 1370 کد استخراج شده، در قالب 239 مفهوم، 19 مقوله و 6 مؤلفه دسته بندی شده اند. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل داده ها، آموزش بر اساس نیازهای فراگیران، معلّمان و سایر ذی نفعان عامل اصلی لزوم شکل گیری اجتماع یادگیرنده حرفه ای است که فرایندها و تعاملات شکل دهنده آن مثل همکاری، به اشتراک گذاشتن، ارزیابی و شناسایی، تحت تأثیر عوامل زمینه ای تسهیل گر (فرهنگ و رهبری) و عوامل بازدارنده (ضعف ها و اتلاف ها) قرار می گیرند. شدت و ضعف این دو دسته از عوامل، می تواند موجب بروز تغییراتی مثبت یا منفی در پیامدهای مورد انتظار این جوامع گردد.
تحلیل رابطه ی ساختاری بین تعهد سازمانی با یادگیری سازمانی کارکنان (مطالعه موردی دانشگاه کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین یادگیری سازمانی با تعهد سازمانی در بین کارکنان دانشگاه کردستان پرداخته است. روش-جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شاغل دردانشگاه(205نفر) بوده که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای143 نفری به صورت تصادفی ساده جهت مشارکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها دو پرسشنامه یادگیری سازمانی واتکینز و ماریک(1996) و پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مایر(1997) بود. روایی پرسشنامه ها با توجه به نظر متخصصان امر مورد تایید قرار گرفته و پایایی نیز به کمک ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 89% و 91% به دست آمده. جهت تحلیل داده ها ازنرم افزاری آماریSPSSو LISREL بهره گرفته شد. در بخش آمار توصیفی از شاخصه آماری میانگین، انحراف استاندارد و در بخش آمار استنباطی از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، آزمون tتک نمونه ای ومدل معادلات ساختاری، استفاده شده. نتایج پژوهش نشان داد هر دو بعد اصلی یادگیری سازمانی و تعهد سازمانی در میان پاسخ گویان دارای وضعیت مطلوب و رضایت کننده ای است همچنین بین یادگیری سازمانی و تعهد سازمانی ارتباط مستقیم و معنی داری (56/0r=) وجود دارد. یافته ها همچنین حاکی از آن بود که بیشترین واریانس تعهد سازمانی مربوط به بعد مدل ذهنی که از ابعاد یادگیری سازمانی است تعلق داشت
رابطه بین رهبری تحولی و چابکی سازمانی با نقش میانجی تسهیم دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
212 - 235
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است و جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دبیران مدارس دوره اول متوسطه(200 نفر) و دوره دوم متوسطه(300 نفر) شهرستان بیجار در سال تحصیلی 1395 به تعداد 500 نفر تشکیل داد. نمونه آماری 217 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران و به روش طبقه ای با حجم متناسب انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رهبری تحولی(2000) Bass & Avolio با آلفای(93/0)، چابکی سازمانی (1999) Sharifi & Zhangبا آلفای(64/0) و تسهیم دانش(2005) Bock, Zmud, Kim & Lee با آلفای(86/0) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری lisrel استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که رهبری تحولی به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر چابکی سازمانی تأثیرگذار است. رهبری تحولی به صورت مستقیم بر تسهیم دانش تأثیرگذار است. همچنین تسهیم دانش به صورت مستقیم بر چابکی سازمانی تأثیرگذاراست. در این رابطه زمانی که تسهیم دانش به عنوان متغیر میانجی وارد معادله می شود، دارای قدرت بیشتری است. به عبارت دیگر، می توان گفت که رهبری تحولی با نقش میانجی تسهیم دانش موجب افزایش چابکی سازمانی در میان دبیران می شود.
تحلیل ساختاری عملکرد مدیران بر اساس اخلاق حرفه ای با میانجیگری ویژگی های شغلی در مدارس مروج سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
212 - 195
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، تحلیل ساختاری عملکرد مدیران مدارس بر اساس اخلاق حرفه ای با میانجی گری ویژگی های شغلی آنان بود. روش پژوهش از نوع کمی و توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران مدارس مروج سلامت استان آذربایجان شرقی بود. نمونه تحقیق بر اساس جدول مورگان 291 نفر بوده و از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی استفاده شده است. برای اندازه گیری متغیر های تحقیق از پرسشنامه اخلاق حرفه ای (بهاگیر؛1390)، پرسشنامه ویژگی های شغلی هاکمن و اولدهام (1980) و پرسشنامه محقق ساخته عملکرد مدیران مدارس استفاده شده است. روایی محتوایی پرسشنامه ها توسط متخصصان تایید و پایایی آنها به روش آلفاکرونباخ به ترتیب برای پرسشنامه عملکرد 934/0برای پرسشنامه اخلاق حرفه ای 896/0و برای پرسشنامه ویژگی های شغلی 764/0برآورد شده است. نتایج نشان داد، عملکرد مدیران بر اساس اخلاق حرفه ای با میانجی گری ویژگی های شغلی آنان قابل پیش بینی است (01/0>P). همچنین بین عملکرد مدیران با اخلاق حرفه ای و ویژگی های شغلی رابطه معناداری وجود دارد (01/0>P). با توجه به نقش اخلاق حرفه ای در ارتقاء عملکرد مدیران می توان گفت ارتقاء اخلاق حرفه ای مدیران موجب تحقق ارتقا تسهیل و سلامت دانش آموزان مدارس مروج سلامت می گردد. به منظور تقویت این رابطه از متغیر میانجی ویژگی های شغلی استفاده شده است که پاسخگوی نیازهای آموزش و پرورش می باشد.
نیازسنجی آموزش زیست محیطی والدین کودکان بیش فعال در حوزه شناختی و پیشنهاد دوره های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف نیازسنجی آموزش زیست محیطی والدین کودکان بیش فعال در حوزه شناختی و پیشنهاد دوره های آموزشی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. برای نیازسنجی آموزش از مدل استقرایی کافمن استفاده گردید. جامعه آماری تحقیق را تمامی والدین کودکان بیش فعال مراجعه کننده به درمانگاه امام رضا (ع) و بیمارستان حافظ شیراز در سال 95 با حجم 140 نفر می باشد. روش نمونه گیری از نوع در دسترس و با توجه به جدول کرجسی و مورگان، تعداد 103 نفر از والدین به عنوان نمونه انتخاب گردید. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته 20 سوالی بهره گرفته شد. روایی ابزار توسط اساتید علوم تربیتی و روانشناسی تایید گردید و پایایی ابزار نیز با ضریب آلفای کرونباخ 91/0 به دست آمد. داده های جمع آوری شده با نرم افزار spss.vs.22 ، شاخص های میانگین، انحراف استاندارد و آزمون های یومان ویتنی و اسییرمن تحلیل شد. نتایج نشان داد که والدین بیشترین نیاز را به آشنایی با مضرات استفاده از سیگار، قلیان یا انواع مواد مخدر در مکان زندگی کودک(06/1±83/1) و کمترین نیاز را به آشنایی با انتخاب درست مدرسه و محیط آموزشی کودک بیش فعال خود دارند (75/0±47/0). همچنین نتایج نشان داد، بین نیازهای آموزشی والدین و سطح سواد آنان، رابطه معنی دار وجود ندارد و بین نیازهای آموزشی والدین دارای کودک بیش فعال دختر و پسر تفاوت معنی دار وجود ندارد. با توجه به نیازهای شناسایی شده، لزوم ارائه دوره های آموزشی درک شده و بایستی در این زمینه برنامه ریزی لازم صورت گیرد.
شناسایی عوامل توسعه دهنده فرهنگ کارامدی جمعی معلمان شهر تهران از دیدگاه خبرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی نو در مدیریت آموزشی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
335 - 358
حوزههای تخصصی:
معلمان، آینده سازان و مهم ترین نیروی محرک توسعه هر کشور هستند. هدف از این مطالعه شناسایی عوامل موثر بر رشد و توسعه فرهنگ کارامدی جمعی معلمان در مدارس شهر تهران بود. این مطالعه با رویکرد کیفی از نوع پدیدارشناختی انجام شد. برای شناسایی عوامل توسعه دهنده کارامدی جمعی معلمان از سه نظریه پرداز بین المللی و بیست و یک کارشناس داخلی که در حوزه تعلیم و تربیت صاحب نظر بودند، مصاحبه نیمه ساختار یافته صورت گرفت که بطور هدفمند انتخاب شده بودند. داده های لازم براساس اشباع نظری جمع آوری گردید؛ چرا که بعد از 24 مصاحبه به اشباع نظری رسیدیم. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار NVivo 10 استفاده گردید. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که 8 عامل بیشترین نقش را در رشد و توسعه فرهنگ کارامدی جمعی معلمان در مدارس ایفا می نمایند. این عوامل عبارتند از: «کیفیت زندگی معلمان» دارای بیشترین امتیاز و در جایگاه اول، «توانمندسازی معلمان» در جایگاه دوم، «ویژگی های انگیزشی» در جایگاه سوم، «ساختار توانمندساز» در جایگاه چهارم، «ویژگی های شخصیتی» در جایگاه پنجم، «نظارت و راهنمایی» در جایگاه ششم، «برنامه ریزی هدفمند» در جایگاه هفتم و «سیاستگذاری های آموزشی» در جایگاه هشتم قرار گرفتند. در نهایت بر اساس عوامل هشت گانه مدلی ارائه گردید که می تواند منشور راهنمای برنامه ریزان و سیاستگذاران آموزشی کشور قرار گیرد. از طرفی، فرهنگ کارامدی جمعی معلمان در مدارس زمانی رشد و توسعه پیدا می کند که عوامل مطروحه و راهکارهای ارائه شده مورد توجه قرار گیرند.
همکاری بین معلمان مدرسه و ارتقای کیفیت فرآیند یاددهی _ یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
193 - 179
حوزههای تخصصی:
فرهنگ همکاری در مدرسه فرصت ها را برای توسعه و پیشرفت حرفه ای، افزایش داده و راهبردهای آموزشی را بهبود می بخشد. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر همکاری بین معلمان مدرسه در ارتقای کیفیت فرایند یاددهی و یادگیری به انجام رسید. از نظر نوع هدف، کاربردی و از نظر نوع تحقیق توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری معلمان دوره دوم ابتدایی شهر تهران(تعداد 6000 نفر) بودند و نمونه آماری(361 نفر) با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها برای متغیر همکاری، پرسشنامه استاندارد رشد حرفه ای همکارانه صفری(1396) بود و برای متغیر کیفیت فرآیند یاددهی _ یادگیری از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی هر دو پرسشنامه از طریق روایی صوری و پایایی ابعاد آن ها، با استفاده از روش همسانی درونی آلفای کرانباخ تایید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج حاکی از وجود همبستگی معنادار بین همکاری بین معلمان و ارتقای کیفیت فرآیند یاددهی و یادگیری است و ابعاد تسهیم تجارب، وابستگی متقابل، مسئولیت پذیری و تصمیم گیری و کنترل همکارانه، تبیین معناداری از کیفیت فرایند یاددهی و یادگیری داشته اند و می توانند تغییرات کیفیت یاددهی و یادگیری(مهارت های طراحی تدریس، مهارت های ارائه درس، کیفیت علمی معلم، مهارت های ارزشیابی یادگیری و مهارت های ارتباطی) را تبیین کنند. همچنین بعد تسهیم تجارب، بیشترین و بعد مسئولیت پذیری کمترین تبیین را به خود اختصاص داده اند. یافته های این پژوهش اهمیت تقویت خرده مقیاس های همکاری بین معلمان را در محیط آموزشی برای ارتقاء کیفیت فرآیند یاددهی و یادگیری دانش آموزان مورد تأکید قرار می دهد.
ارائه چارچوب ادراکی برای نهادینه کردن شایسته گزینی مدیران در بانک ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی نو در مدیریت آموزشی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
161 - 188
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه چارچوب ادراکی برای نهادینه کردن شایسته گزینی مدیران در بانک ملی ایران بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع داده آمیخته (کیفی و کمی) از نوع اکتشافی؛ برحسب روش گرداوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش شامل نخبگان و متخصصان مرتبط با امور بانکی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و اصل اشباع 10 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. گروه دوم از جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه مدیران بانک ملی ایران در کشور به تعداد 3766 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و انتخاب حجم نمونه در مدلسازی معادلات ساختاری 384 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. در این پژوهش به منظور گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای، مصاحبه نیمه ساختار یافته (بخش کیفی) و پرسشنامه محقق ساخته (بخش کمی) استفاده شد. به منظور بررسی روایی پرسشنامه نیز از روایی صوری، محتوا و سازه استفاده شد و به منظور محاسبه پایایی آن نیز از ضریب آلفای کرونباخ (دانش (0.862)، مهارت (812)، عامل فردی و ادراکی (858) و عامل سازمانی (0.812)) و پایایی ترکیبی استفاده شد که نتایج بیانگر روا و پایا بودن پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تحلیل داده های کیفی پژوهش از روش تحلیل محتوا (کد گذاری) استفاده شد. در بخش کمّی نیز از روش های آمار توصیفی و استنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی اکتشافی) و با استفاده از نرم افزارهای Spss-V22، Lisrel-V8.8 و Smart PLS-2 استفاده شد. نتایج نشان داد که مؤلفه های مؤثر بر شایسته گزینی مدیران بانک ملی عبارت اند از دانش، مهارت، عوامل فردی و ادراکی و عوامل سازمانی؛ با توجه به مؤلفه های پژوهش مدلی ارائه شد که برازش مطلوبی داشتند؛ اولویت بندی عوامل مؤثر بر شایسته گزینی مدیران بانک ملی نشان داد به ترتیب دانش مدیران (0.498)، عوامل فردی و ادراکی (شخصیتی) (0.332)؛ عوامل سازمانی (0.253) و مهارت مدیران بانک ملی (0.169) اولویت اول تا چهارم را به خود اختصاص دادند.
رهبری تأملی در مدارس و نقش آن در بهبود باورهای خودکارآمدی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
1 - 19
حوزههای تخصصی:
این پژوهش توصیفی - همبستگی با مشارکت ۳۲۷ نفر از معلمان دوره اول متوسطه شهر اصفهان از طریق نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته رهبری تأملی مدیران مدارس بر اساس الگوی یکپارچه رهبری تأملی (Castelli,2016) و پرسشنامه خودکارآمدی معلم (Tschannen-Moran & Hoy,2001) گردآوری شد. روایی محتوایی پرسشنامه ها تعیین گردید و پایایی پرسشنامه های رهبری تأملی مدیران و خودکارآمدی معلمان با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب ۹۶/۰ و ۹۲/۰ بدست آمد. از نرم افزار آماری SPSS و آزمون های تحلیل رگرسیون، آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل واریانس یکراهه، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون توکی جهت تجزیه و تحلیل داده ها بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین رهبری تأملی مدیران مدارس با خودکارآمدی معلمان رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین از بین مولفه های رهبری تأملی مدیران، مولفه های هدف و معناداری بهترین پیش بینی کننده خودکارآمدی معلمان بود. ضمناً ابعاد رهبری تأملی مدیران می تواند ۷۴ درصد تغییرات خودکارآمدی معلمان را پیش بینی کند. رهبری تأملی عاملی اساسی در جهت تغییر پارادایم آموزشی در مدارس است که از طریق پیوند دانش و تجربه می تواند باور به خودکارآمدی را در معلمان تقویت کند.
ارائه مدلی برای توسعه ی مدارس طبیعت در ایران: نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
123 - 103
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر ازنظر هدف "کاربردی" و ازنظر نوع داده ها، "کیفی" و ازنظر شیوه اجرا "نظریه داده بنیاد" (نسخه سیستماتیک) می باشد. داده های این پژوهش حاصل مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با 15 تن از مدیران و تسهیل گران مدارس طبیعت و مطالعه اسناد و آثار مکتوب و غیر مکتوب 2 تن از مطلعین و متخصصین موضوعی بوده که به شیوه نمونه گیری نظری و هدفمند انتخاب شده اند. داده های حاصل از مصاحبه در 3 مرحله ی کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شده است. یافته های پژوهش ابتدا در 78 مقوله عمده و سپس در ۲3 مقوله اصلی تقسیم و سپس در شش مؤلّفه مدل پارادایمی پیشنهادی Strauss & Corbin جای گرفته اند. پدیده اصلی "تعیین جایگاه حقوقی و قانونی"به عنوان محور توسعه مدارس طبیعت در ایران است. برخی از مؤلفه و مقوله ها عبارت اند از موجبات علی که شامل: "بستر فرهنگی و اجتماعی"، "تغییر نگاه جامعه و سیاست گذاران نسبت به کودکان "هستند و شرایط زمینه ای: "مبانی دینی و فرهنگی"، "نظام اداری مانع آفرین" همچنین عوامل مداخله ای شامل: "امکانات و منابع مالی"، " زیرساخت ها و فضای فیزیکی"؛ راهبردها: "تحقیق و توسعه"، "همراهی رسانه ها"، و پیامدها شامل : "پیامد فردی"، "پیامدهای اجتماعی و اقتصادی" می باشد.
طراحی مدل اعتبارسنجی مدارس متوسطه نظری آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
262 - 242
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل اعتبارسنجی به منظور تضمین کیفیت آموزش در مدارس متوسطه نظری بود. روش پژوهش، روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی-استنتاجی بود. برای دسترسی به داده های غنی پس از تحلیل اسناد (7 سند داخلی و 17 سند خارجی مرتبط با کلید واژه های منتخب)، از مصاحبه با صاحبنظران استفاده شد. مشارکت کنندگان در پژوهش بر اساس رویکردی هدفمند و با استفاده از روش موارد مطلوب، از بین خبرگان تعلیم و تربیت، متخصصین اعتبارسنجی و مسئولان اجرایی آموزش و پرورش برگزیده شدند. اشباع نظری به عنوان شاخص کفایت داده ها پس از مصاحبه عمیق با 35 نفر از مشارکت کنندگان، حاصل شد. برای گردآوری داده ها از تحلیل اسناد، مصاحبه عمیق و با رویکرد نیمه ساختاریافته بهره گرفته شد. برای اطمینان از صحت و استحکام داده ها ضمن انجام دقیق مصاحبه ها توسط پژوهشگر، فایل متنی مصاحبه ها تهیه و توسط مشارکت کنندگان، تایید شد. همچنین کدهای استخراج شده، مقوله بندی ها و نام گذاری آنها توسط مشارکت کنندگان و همتایان مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. نتایج نشان داد مدل اعتبارسنجی مدارس متوسطه نظری دارای 7 عامل (ساختار سازمانی، ساختارفیزیکی، عوامل فردی معلم (کادر اداری و آموزشی)، عوامل فردی دانش آموزی، عوامل سیاسی، عوامل فرهنگی و هسته فنی تدریس و یادگیری) می باشد و 60 ملاک و 266 نشانگر متناسب با ویژگی های مدارس متوسطه نظری برای عوامل هفتگانه فوق شناسایی شد و نهایتاً مدل پیشنهادی اعتبارسنجی مدارس متوسطه نظری معرفی گردید. واژگان کلیدی: اعتبارسنجی، تضمین کیفیت، مدارس متوسطه، تحلیل محتوا، فرهنگ
طراحی مدل استقرار نظام مدیریت استعداد در مدارس با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
212 - 229
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل مدیریت استعداد در مدارس انجام پذیرفته است. این پژوهش بر پایه پژوهش آمیخته و به صورت کیفی و کمی در پارادایم قیاسی استقرایی انجام پذیرفته که از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کارشناسان آموزش و پرورش و مدیران مدارس مقطع متوسطه شهرستان خرم آباد هستند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند اعضای نمونه آن انتخاب شده اند. در این پژوهش داده های کیفی و کمی به ترتیب با استفاده از نرم افزار Atlas.ti و Matlab برای آماده سازی داده ها جهت انجام مدلسازی با استفاده از رویکرد ISMبکار گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که وجود نظام کارآمد مدیریت استعداد در مدارس مستلزم تدوین چشم انداز و نگرش مبتنی بر استعداد پروری است. از این رو سازمان آموزش و پرورش باید حین استخدام، خزانه های استعدادی تشکیل دهد که از طریق آن بتواند افراد با استعداد را بر اساس نوع تخصص مورد نیاز به راحتی شناسایی و به استخدام مدارس درآورد. باید توجه داشت که افراد باید با توجه به نوع استعدادشان در تخصص های مرتبط قرار گیرند. بر اساس مدل پژوهش مدارس باید این افراد را با فعالیت های اساسی خود درگیر کنند و آن ها را در فرآیند برنامه ریزی و تصمیم گیری خود دخالت داده و از طرف دیگر برای آن ها برنامه ریزی مسیر شغلی مناسب را انجام دهد تا فرصت رشد و تعالی سازمانی و فردی به صورت تواٌمان برای مدارس و افراد با استعداد بوجود آید.
رابطه جو اخلاقی، عدالت سازمانی ادراک شده و درگیری شغلی با نقش میانجی اخلاق حرفه ای معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
251 - 235
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری است. تمامی معلمان دوره اول متوسطه شهر تبریز به تعداد 1692 نفر جامعه آماری تحقیق بودند و روش نمونه گیری به صورت خوشه ای انجام شد و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران محاسبه گردید و 320 نفر پرسشنامه را تکمیل کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های عدالت سازمانی Morman & Nihof(2001) ، جو اخلاقی (Fritch 2000)، درگیری شغلی (Canongo 1982)، اخلاق حرفه ای (Beatman & Shell 2004)استفاده شد و روایی ابزارها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی بررسی شد که همه آن ها برازش خوبی داشتند. نتایج نشان می دهد جو اخلاقی، عدالت سازمانی ادراک شده، درگیری شغلی و اخلاق حرفه ای با یکدیگر رابطه دارند. همچنین اخلاق حرفه ای مابین عدالت سازمانی و جوسازمانی ادراک شده با درگیری شغلی نقش میانجی ندارد. عدالت سازمانی بر درگیری شغلی به صورت مستقیم مؤثر است. به عبارت دیگر افزایش عدالت سازمانی موجب افزایش درگیری شغلی می گردد. بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش پیشنهاد می شود معلمان و مدیران ارشد عرصه تعلیم و تربیت با لحاظ اخلاقیات و ایجاد فضای آرام و توزیع عادلانه مزایا و تجدیدنظر در رویه های توزیع موجبات دل بستگی و درگیری شغلی معلمان را فراهم آورند.