این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است و جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دبیران مدارس دوره اول متوسطه(200 نفر) و دوره دوم متوسطه(300 نفر) شهرستان بیجار در سال تحصیلی 1395 به تعداد 500 نفر تشکیل داد. نمونه آماری 217 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران و به روش طبقه ای با حجم متناسب انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رهبری تحولی(2000) Bass & Avolio با آلفای(93/0)، چابکی سازمانی (1999) Sharifi & Zhangبا آلفای(64/0) و تسهیم دانش(2005) Bock, Zmud, Kim & Lee با آلفای(86/0) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری lisrel استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که رهبری تحولی به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر چابکی سازمانی تأثیرگذار است. رهبری تحولی به صورت مستقیم بر تسهیم دانش تأثیرگذار است. همچنین تسهیم دانش به صورت مستقیم بر چابکی سازمانی تأثیرگذاراست. در این رابطه زمانی که تسهیم دانش به عنوان متغیر میانجی وارد معادله می شود، دارای قدرت بیشتری است. به عبارت دیگر، می توان گفت که رهبری تحولی با نقش میانجی تسهیم دانش موجب افزایش چابکی سازمانی در میان دبیران می شود.