نبود همگرایی و هم‑افزایی در آموزش عالی و ضعف در کارآیی و رویکرد فرهنگی اجتماعی محیط علمی، کاهش سطح کیفی آموزش عالی و نبود رتبه بندی و مأموریت گرا شدن دانشگاه ها را می توان در زمره مهمترین نقاط ضعف نظام آموزش عالی نام برد که با بهره گیری از ظرفیت های شبکه های اجتماعی بسیاری از آنها مرتفع خواهند شد. هدف از این مقاله، طراحی و تبیین الگوی توسعه شبکه های اجتماعی در سیستم آموزش کشور می باشد، به نحوی که ضمن مرور بسترهای نظری و روش های نوین در توسعه سیستم های یادگیری، پژوهش و کارآفرینی، راهکارهای دستیابی به راهبردهای اثربخش در این ارتباط نیز مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در نهایت الگوی کارآمد توسعه شبکه های اجتماعی در نظام آموزش عالی ارائه گردیده است. این تحقیق با بهره گیری از رویکرد توسعه ای-کاربردی، روش تحلیل محتوا را دنبال نموده و با بهره گیری از الگوی دلفی، مدل پیشنهادی توسط خبرگان اعتبارسنجی گردیده است. نتایج تحقیق، حاکی الگویی چهار مرحله ای مشتمل بر بسترسازی بهره گیری از شبکه های اجتماعی، بسترسازی نظام یادگیری، توسعه سیستم مدیریت یادگیری و استقرار آن می باشد. این در حالی است که اثرات مربوط به قوانین و مقررات، ویژگی های کاربران و حوزه های زیرساختی به عنوان متغیرهای زمینه ای، بر ارتباط میان مراحل تعیین شده اثرگذار خواهند بود.