فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۶۶۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
اهداف: برای به کارگیری موفقیتآمیز یادگیری الکترونیکی آشنایی یادگیرندگان با فناوری، تمایل آنها به یادگیری با این شیوه، درک مزایای شخصی و حرفهای آن و تدارک ساختار حمایتی از طرف سازمان، ضروری است. هدف این مطالعه بررسی نظرات مدیران و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی تهران درباره به کارگیری یادگیری الکترونیکی بود.
روشها: 56 نفر از مدیران و 100 نفر از کارکنان دانشگاه در سال 1387 در این مطالعه مقطعی بررسی شدند. مدیران با روش سرشماری و کارکنان به صورت تصادفی خوشهای نمونهگیری شدند. روایی محتوای پرسش نامه محققساخته، حاوی 20 سئوال، طی انجام مطالعه مقدماتی بررسی و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تعیین شد. از آمار توصیفی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.
یافتهها: 57 نفر (3/70%) از کارکنان و 25 نفر (3/83%) از مدیران معتقد بودند که کلاسهای آموزشی حضوری نیاز به بازنگری دارند. 60 نفر (74%) از کارکنان و 28 نفر (3/93%) از مدیران بیان نمودند که آموزش الکترونیکی میتواند پاسخگوی معضلات آموزشی محل خدمت آنها باشد. از نظر 60 نفر (1/74%) از کارکنان و 20 نفر (7/66%) از مدیران، سواد رایانهای کارکنان برای شرکت در دورههای مذکور کافی بود.
نتیجهگیری: دانشگاه علوم پزشکی تهران از نظر عوامل مورد بررسی شامل جلب حمایت مدیران، وضعیت دسترسی به فناوری و توانمندی کارکنان در بهکارگیری آن و جو فرهنگی سازمان، برای راهاندازی آموزش ضمن خدمت الکترونیکی آماده است.
بررسی شاخص های روان سنجی پرسشنامه ادراک از کلاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی الگوی سازمان دهی برنامه درسی جاری سطح یک حوزة علمیه و ارائة ویژگی های مطلوب آن با توجه به رویکرد تلفیقی مضمون محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی وضعیت سازمان دهی محتوای درسی سطح یک حوزة علمیه و ارائة ویژگی های مطلوب آن بر اساس رویکرد تلفیقی مضمون محور بوده است. در این راستا، پس از مطالعة مبانی نظری و مصاحبة اولیه با تعدادی از استادان حوزوی، ویژگی های مربوط به سازمان دهی محتوای درسی حوزه شناسایی گردید. بر اساس این مجموعه مطالعات، پرسشنامه ای که حاوی گویه های مربوط به سازمان دهی محتوا در وضع موجود و مطلوب می باشند، طراحی گردید. پس از آن، تعداد 115 نفر (حدود نیمی از جامعة مورد مطالعه) از استادان و طلاب پایة ششم سطح یک حوزه، در مورد این ویژگی ها قضاوت نمودند. بر اساس یافته های این پژوهش، بارزترین مشخصه های سازمان دهی محتوای درسی جاری عبارتند از: تنظیم محتوا با عنوآن های مستقل درسی، رعایت تقدم و تأخر عناوین و محتوای دروس تعیین شده در مرکز برنامه ریزی توسط اساتید و طلاب، انبعاث نظم موجود در محتوای دروس صرفاً از ساختار رشته های علمی مربوطه. موارد یاد شده ویژگی های الگوی دانش محوری می باشند. از طرفی انتظار می رود سازمان دهی محتوا در شرایط مطلوب دارای این ویژگی ها باشند: مطالعات و مباحثات طلاب حول مسایل و مضامین مربوط به واقعیات زندگی تنظیم شوند؛ رشته های مختلف (ادبیات، فقه، اصول و...) در جهت حل مسایل و موضوعات واقعی، با یکدیگر مرتبط و هماهنگ شوند؛ مضامین و موضوعات جامع و کلی، مقدم بر موارد جزیی باشند؛ و ارتباط محتوای دروس، به گونه ای باشد که طلاب قادر شوند تجربیات و یادگیری های گذشته شان را با یادگیری های حال و آینده مربوط سازند.
نمودشناسی تجربه تحصیل در کارشناسی ارشد فلسفه تعلیم و تربیت در دانشگاه تربیت معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه تحصیل در دانشجویان کارشناسی ارشد فلسفه تعلیم و تربیت در دانشگاه تربیت معلم تهران است. برای درک تجربه زیستی دانشجویان از روش نمودشناسی تفسیری از رویکردهای پژوهش کیفی بهره گرفته شده است. نمونه ها از میان دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد فلسفه تعلیم و تربیت به گونه ای انتخاب شده اند که دست کم سه نیم سال تحصیلی را پشت سر گذارده اند. تعداد دانشجویان با ویژگی های ذکر شده، شش نفر بود که همه انتخاب شدند. داده ها از راه مصاحبه ژرف نیمه ساختار یافته و مشاهده هدفمند جمع آوری و سپس نگاشته و به روش ون منن تحلیل شدند. بر بنیاد یافته های پژوهش می توان تجربه این دانشجویان را در سه بخش نگرش درباره رشته، واحدهای درسی و اساتید دسته بندی و توصیف کرد. نگرش درباره رشته، دربردارنده علاقه مندی نخستین، رضایتمندی واپسین، بازار کار و آگاهی درباره چیستی، اهمیت و جایگاه رشته شد. نگرش درباره واحدهای درسی، ارتباط واحدهای درسی با رشته و انسجام واحدها، روز آمدی واحدها و کتاب ها و واحدها یا موضوع های مورد نیاز و پایان نامه را در برگرفت. نگرش درباره اساتید شامل منش، میزان دانش، روش تدریس و روش ارزشیابی شد. نتایج پژوهش نشان دهنده رضایت نسبی دانشجویان از برخی مؤلفه ها به ویژه منش و دانش اساتید و نارضایتی نسبی از برخی دیگر از مؤلفه ها چون ناآگاهی درباره چیستی رشته، کم اهمیتی آن، بازارکار نامناسب، نبود پیوند و انسجام میان واحدها و موضوع های درسی، ناکارآمدی و خلاء برخی واحدها و موضوع های درسی، ابهام در انتخاب موضوع پایان نامه و روش های ارزشیابی برخی اساتید است. در پایان بر لزوم بازنگری درباره اهمیت، جایگاه و واحدهای درسی رشته فلسفه تعلیم و تربیت تاکید و به برخی تلویح های کاربردی اشاره شده است.
تأثیر ترکیبی روش های سنجش جایگزین(عملکردی و کارپوشه) بر نگرش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پیش دانشگاهی رشته علوم تجربی در درس شیمی شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تأثیر ترکیبی بکارگیری روش های مختلف سنجش جایگزین (عملکردی و کارپوشه) بر نگرش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را مورد بررسی قرار داد. نمونه پژوهش را 40 دانش آموز پسر پیش دانشگاهی در رشتة علوم تجربی منطقه 2 خرم آباد تشکیل دادند که در دو کلاس متفاوت به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری مورد استفاده در این پژوهش عبارت بود از: 1- پرسشنامه تجدیدنظر شده سنجش نگرش نسبت به مدرسه (SAAS-R)، 2- آزمون پیشرفت تحصیلی شیمی، 3- آزمون های عملکردی شیمی، 4-کارپوشه. برای تحلیل داده ها از روش های آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA)،و تحلیل کوواریانس یک متغیری (ANCOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد دانش آموزانی که عملکردشان با استفاده از روش های سنجش جایگزین مورد آزمون قرار می گیرند در مقایسه با دانش آموزانی که عملکردشان با روش های سنتی اندازه گیری می شوند: 1- نگرش مثبت تری نسبت به مدرسه دارند، 2- به پیشرفت تحصیلی بالاتری در حیطة روانی- حرکتی و شناختی دست می یابند.
طراحی الگوی ارتقاء کیفیت آموزش برای دختران در مناطق کمتر توسعه یافته و بررسی اثربخشی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزشیابی برنامه درسی در آموزش عالی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: گسترش فعالیتهای برنامهریزی درسی حرکتهایی برای ارزشیابی برنامههای آموزشی را موجب میشود. هم شرکتهای سرمایهگذاری و هم مصرفکنندگان تمایل دارند تا شواهدی را بهدست آورند که برنامههای جدید نتایج رضایتبخشی تولید نمایند. اطلاعات مورد جستجو تناسب برنامه جدید با نیازهای جامعه و یادگیرنده، اعتبار و اهمیت علمی مواد مطالعاتی جدید، توانایی برنامه برای گزینش معلم مطمئن و رفتارهای دانشآموز/دانشجو و نتایج واقعی استفاده از مجموعهای از مواد آموزشی مشخص هستند. دو دهه قبل، ارزشیابی برنامه درسی بهعنوان حوزه مطالعاتی مستقلی در رشته علوم تربیتی ظاهر شد. ریشههای آن بیشتر در حوزههای کلی ارزشیابی آموزشی، آزمودن و اندازهگیری یافت میشود. با این وجود، مساله اصلی ابتدایی بیشتر ارزشیابی دانشآموزان بود تا ارزشیابی برنامههای آموزشی؛ نیازی که احساس شده بود تا مجموعهای از مفاهیم، اصول، روشها، نظریهها و الگوهای جدید را تدوین نمایند. این عقاید و روشهای جدید مبنای حوزه جدید ارزشیابی برنامه درسی هستند. دانشگاههای بزرگ دورههایی را در مورد ارزشیابی برنامه درسی ارایه نمودهاند. این نوشتار نیز سعی دارد که به ضرورت و اهمیت ارزشیابی برنامه درسی در آموزش عالی بپردازد و رهنمودهایی را در این خصوص ارایه نماید.
تأثیر آموزش بر آگاهی و نگرش جوانان پسر محلات حاشیه ای در خصوص مضرات مصرف مواد مخدر
حوزه های تخصصی:
هدف: مصرف مواد مخدر پدیده ای جهانی است که آسیب های فراوان جسمی، روانی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی به دنبال دارد به طوری که میتواند شخص درگیر را دچار افت جدی در کنش های فردی و اجتماعی نماید. فعالیت های پیشگیرانه میتواند نقش مهمی در مصونیت این قشر از آسیب های ذکر شده، داشته باشد. این فعالیتهای پیشگیرانه میتواند متمرکز بر آموزش و آگاه سازی باشد. روش: پژوهش حاضر در سال 1388و در بین جوانان 25-15 ساله محلات حاشیه شهر ایلام انجام گرفته است. نمونه انتخابی به صورت فراخوان برای شرکت در کلاس های آموزشی دعوت شدند و هر کلاس آموزشی شامل 60 الی 70 نفر بود که هر گروه در دو جلسه دو ساعته توسط مدرس مربوط در زمینه آشنایی با مواد مخدر و زیان های آن آموزش دیدند. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش بر افزایش آگاهی جوانان موثربود. نتیجه گیری: آموزش میتواند در بالا بردن آگاهی و تغییر نگرش جوانان نسبت به مضرات مصرف مواد مخدر و مقاوم سازی آن ها موثر باشد.
بررسی ابعاد فرهنگ سازمانی بر اساس مدل دنیسون از نظر اعضای هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از انجام این تحقیق شناسایی ابعاد و شاخص های موثر بر فرهنگ سازمانی در دانشگاه فردوسی مشهد می باشد. بدین منظور از مدل دنیسون که مدلی نسبتا جدید و کامل است استفاده شده است. این مدل دارای چهار بعد اصلی انطباق پذیری، درگیر شدن در کار، رسالت و سازگاری می باشد که برای ارزیابی هر بعد اصلی سه شاخص تعریف شده است. داده های مربوط به مولفه های فرهنگ سازمانی بصورت پیمایشی توسط پرسشنامه از اعضای هیات علمی دانشگاه جمع آوری گردیده است. پایایی مربوط به ابزار سنجش با آلفای کرونباخ 90/0 محاسبه شد و با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای به تعداد 101 نفر تعیین شد. تحلیل های حاصل از یافته های تحقیق این نتیجه را محقق ساخت که بعد انطباق پذیری بیشترین و بعد درگیر شدن در کار و بعد سازگاری کمترین امتیاز را به دست آورده اند. و همچنین در بین شاخص های دوازده گانه شاخص های تغییر پذیری و چشم انداز در حد بالایی قرار گرفته اند و برخی شاخص ها مانند هماهنگی و تیم سازی کمترین امتیاز را بدست آورده که نیازمند بهبود می باشند. از روش آنالیز واریانس چند متغیره جهت مقایسه چهار بعد با یکدیگر و دوازده شاخص با همدیگر استفاده شد که مشخص شد ابعاد و شاخص ها با همدیگر تفاوتشان معنی دار است. و همچنین نتایج تحلیل عاملی نشان داد که از منظر پاسخ دهندگان چشم انداز بیشترین تاثیر را بر روی فرهنگ سازمانی می گذارد.
ارزیابی درونی گروه پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی مهاباد
حوزه های تخصصی:
اهداف: این مطالعه با هدف ارزیابی درونی گروه پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی مهاباد بهمنظور تعیین نقاط قوت و ضعف، بهمنظور ارتقای کیفیت آموزش انجام شد.
روشها: در این مطالعه توصیفی مقطعی، ملاکهای مدیر گروه، تجهیزات گروه، فضای آموزشی نظری و بالینی، دانشجویان، اعضای هیات علمی، روشهای یاددهی- یادگیری و تولید دانش جدید مورد ارزیابی قرار گرفتند. روش جمعآوری دادهها پرسشنامه، مشاهده و چکلیست بود. لذا اعضای گروه در جلسات متعدد خود، پس از تعیین نشانگرها و امتیاز ایدهآل برای هر کدام از ملاکهای انتخابشده، وضعیت موجود را با نشانگرها مورد مقایسه قرار دادند. ویژگی مطلوب هر ملاک تعیین و هر ملاک بین 1 تا 5 (خیلی ضعیف تا عالی) طبقهبندی شد. میانگین امتیاز ملاکها تعیین و از طبقهبندی گورمن برای نتیجهگیری نهایی استفاده شد.
یافتهها: جایگاه سازمانی گروه دارای نمره 5/3 و رتبه بیش از رضایتبخش، عوامل پشتیبانی دارای نمره 07/4 و رتبه قوی، فرآیند آموزش- یادگیری دارای نمره 03/4 و رتبه قوی و در مجموع نمره ارزیابی گروه پرستاری 97/3 و رتبه خوب بود. از نظر دانشجویان، ارزیابی فرآیند آموزش گروه پرستاری دارای نمره 37/3 و رتبه بیش از رضایتبخش بود. در مورد مدیر گروه، اعضای هیات علمی و شورای گروه، هر کدام امتیاز 5/3 و رتبه بیش از رضایت بخش را براساس ردهبندی گورمن کسب کردند.
نتیجهگیری: با رفع نقیصههای مشخصشده در هر بخش، خصوصاً آموزش بالینی، میتوان به نتایج بهتری دست یافت. گروه آموزشی، با شناخت نقاط ضعف و قوت خود، فعالانه در جهت رفع نقایص و تقویت نقاط مثبت خود قدم برمیدارد.
بررسی و ارزشیابی کمی دوره کارشناسی ارشد رشته مترجمی زبان انگلیسی در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی و ارزیابی دوره کارشناسی ارشد رشته مترجمی زبان انگلیسی می باشد. با وجود اینکه حدودا هشت سال از تشکیل این دوره می گذرد اما از ابتدای تشکیل هیچ نوع ارزیابی از این رشته انجام نشده است. به منظور انجام ارزشیابی حاضر، بعد از مطالعه بیش از 30 مدل ارزشیابی ابتدا مدل 2002) CIPP (Stufflebeam، که برای این تحقیق مناسبتر از بقیه مدلها بود انتخاب شد و سوالات تحقیق بر اساس چهار قسمت این مدل (Context، Input، Process، and Product) به شرح زیر نوشته شدند:
1- مهمترین مهارتهای زبانی(عمومی- آکادمیک) دانشجویان دوره کارشناسی ارشد رشته مترجمی زبان انگلیسی از نظر مدیران گروه، استادان و خود دانشجویان کدامند؟
2- آیا برنامه آموزشی این دوره بر مبنای اهداف مصوبه شورای عالی برنامه ریزی وزارت علوم و آموزش عالی طرح ریزی و اجرا شده است ؟
3- آیا در مورد ارزیابی دانش ومیزان تسلط دانشجویان روی مهارتهای زبانی، بین نظر استادان و دانشجویان هماهنگی وجود دارد؟
4- به عنوان شاخص ونشان دهنده میزان موفقیت یا عدم موفقیت این دوره، آیا بین دانش و مهارتهایی که دانشجویان در این دوره کسب می نمایند و میزان رضایت آنان رابطه ای وجود دارد؟
اولین گام درجهت انجام این تحقیق نیاز سنجی جامعه ای بود که نیازها و اهداف دانشجویان، همچنین مشکلات زبانی و ترجمه ای آنها را در این دوره نشان دهند. این نیاز سنجی از طریق مشاهده کلاسی، انجام مصاحبه، تهیه و توزیع پرسشنامه ها در کلیه واحدهای دانشگاهی (سراسری و آزاد) که این رشته در آنها تدریس می شود (بغیر از واحد چابهار) انجام گرفت. بطور کلی اطلاعات بدست آمده حا کی از آن است که هدف اول این دوره آموزشی یعنی «تربیت مترجمان زبده در زمینه های علوم انسانی، علوم اجتماعی وغیره» که مورد نیاز جامعه می باشد چنا نکه باید وشاید تحقق پیدا نکرده است. بنظر می رسد که رفع این نا رسا یی نیاز به بررسی و انجام اقدامات اصلاحی نیاز دارد که امید می رود با راهنمایی و نظریات استادان و مسئولین امر به مرحله اجرا گذاشته شود.
عوامل موثر در بهبود کیفیت ارزشیابی پیشرفت تحصیلی از دیدگاه مدیران و دبیران مرد پایه سوم متوسطه شهر یزد در سال تحصیلی 89-88
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی «عوامل موثر در بهبود کیفیت ارزشیابی پیشرفت تحصیلی از دیدگاه مدیران و دبیران مرد پایه سوم متوسطه شهر یزد در سال تحصیلی 89-88» انجام گرفت. در این راستا پژوهش حاضر نقش عوامل سازمانی، روانی، فیزیکی و طراحی سوالات آزمون در بهبود کیفیت ارزشیابی پیشرفت تحصیلی را مطالعه نمود. جامعه آماری شامل کلیه مدیران و دبیران مرد پایه سوم متوسطه شهر یزد در سال تحصیلی 89-88 بود، که از این تعداد 22 نفر مدیر و 150 نفر دبیر به صورت تصادفی انتخاب گردیدند. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته با 46 سوال بسته پاسخ بود. روایی پرسشنامه به صورت صوری ارزیابی گردید، و اعتبار آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای مدیران و دبیران 0.93 برآورد گردید. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد. بر اساس نتایج حاصله از تحقیق مشخص گردید که آزمودنی ها میزان تاثیر عوامل سازمانی، روانی، فیزیکی، طراحی سوالات آزمون را در بهبود کیفیت ارزشیابی پیشرفت تحصیلی بیش از حد متوسط دانسته اند.نمونه مدیران و دبیران بیشترین میزان تاثیر را به عوامل روانی با میانگین 3.94 و کمترین میزان تاثیر را به عوامل سازمانی با میانگین 3.60 نسبت دادند. در خصوص عوامل طراحی سوالات آزمون برحسب سمت پاسخگویان (مدیر، دبیر) و عوامل فیزیکی برحسب ناحیه (یک و دو) از لحاظ میزان تاثیر این عوامل در بهبود کیفیت ارزشیابی پیشرفت تحصیلی تفاوتها معنادار بود، و در خصوص سایر عوامل برحسب سمت، ناحیه، تحصیلات و سابقه خدمت تفاوت معناداری مشاهده نشد.
فعالیتهای بازدارنده های محیطی و ویژگ یهای فردی مؤثر بر یادگیری غیررسمی معلمان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی و تحلیل فلسفه آموزشی مربیان آموزش بزرگسالان استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر، شناسایی و تحلیل فلسفه آموزشی آموزشیاران نهضت سوادآموزی استان یزد است. روش تحقیق در این مطالعه روش توصیفی پیمایشی است. جامعه تحقیق شامل 410 آموزشیار شاغل در ده شهرستان استان یزد در سال 86-1385 بود که با استفاده از روش تمام شماری، پرسشنامه فلسفه آموزش بزرگسالان (PAEI) بین همه آنها توزیع گردید و از این میان 322 مورد عودت داده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری تجزیه و تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بین نمره های آموزشیاران در گرایش به مکاتب فلسفی تفاوت معنی داری وجود دارد. بیش ترین وابستگی فکری و عاطفی آموزشیاران به فلسفه پیشرفت گرایی و رفتارگرایی و کم ترین وابستگی فکری و عاطفی آنها به فلسفه لیبرالیزم سنتی (محافظه کارانه) است. عامل های مدرک تحصیلی، شهر محل سکونت و اثر متقابل مدرک تحصیلی و شهر محل سکونت تفاوت معنی داری را در گرایش آموزشیاران به فلسفه های آموزشی ایجاد نمی کنند. در نهایت پیشنهادهایی برای بهبود عملکرد این آموزشیاران ارایه شده است.
راهکارهای بهینه سازی برنامه ریزی نیروی انسانی آموزش و پرورش شهر تهران
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی راهکارهای بهینه سازی برنامه ریزی نیروی انسانی سازمان آموزش و پرورش شهر تهران به روش توصیفی از نوع پیمایشی اجرا گردید. جامعه آماری کلیه مدیران و معاونان ادارات آموزش و پرورش مناطق بیستگانه شهر تهران (70 نفر) و کارشناسان برنامه ریزی و آمار مناطق تهران (107 نفر) هستند. نمونه آماری در این پژوهش کلیه اعضای جامعه آماری هستند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته با 45 سؤال پنج گزینه ای در مقیاس لیکرت است. روایی پرسشنامه را بیست نفر از صاحب نظران تایید کردند و پایایی آن هم با روش بازآزمایی محاسبه شد و ضریب پایایی آن 93/0 محاسبه گردید. به منظور محاسبه فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و واریانس نمرات از آمار توصیفی و به منظور شناسایی عامل های اصلی تعیین وضع مطلوب، از روش تحلیل عاملی در قلمرو آمار استنباطی استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که برخی از مهمترین راهکارهای بهینه سازی برنامه ریزی نیروی انسانی آموزش و پرورش شهر تهران عبارت اند از: استانداردسازی نیروی انسانی، وضع قوانین مناسب برای جذب و نگهداری نیروی انسانی، اصلاح نظام پرداخت حقوق نیروی انسانی، تلفیق فعالیتهای آموزشی و پرورشی، تربیت نیروی انسانی متفکر و خلاق، ایجاد فرصت های برابر آموزشی، پیش بینی میزان عرضه نیروی انسانی، تدوین نظام سنجش صلاحیت علمی معلمان، اصلاح نظام ارزشیابی کارکنان و معلمان، مشارکت کارکنان در برنامه ریزی نیروی انسانی، برآورد نیروی انسانی مورد نیاز سازمان آموزش و پرورش، ارزیابی برنامه های نیروی انسانی، توسعه کمی و کیفی آموزش های فنی و حرفه ای و توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات.