فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱٬۲۵۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
تربیت معلم را می توان از جمله سرنوشت سازترین و مهم ترین مؤلفه های نظام تعلیم و تربیت هر کشور، دانست. چرا که موفقیت و عدم موفقیت در ایجاد تحول و شایستگی هر نظام آموزشی، منوط به توانمندی ها، قابلیت ها و شایستگی های حرفه ای معلمانی است،که مجریان اصلی برنامه های درسی در محیط های واقعی می باشند. با توجه به تحولات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و تحول بنیادین در آموزش و پرورش کشورها اهمیت به روز رسانی و اصلاح نظام تربیت معلم متناسب با تغییرات مذکور و توجه به ارزیابی نظام آموزشی تربیت معلم، امری ضروری به نظر می رسد. با این تفاصیل مقاله حاضر با هدف بررسی تطبیقی نظام ارزیابی کیفیت برنامه درسی تربیت معلم در کشورهای کره جنوبی، انگلستان و ایران به منظور اصلاح و به روزرسانی هرچه بهتر برنامه درسی نظام تربیت معلم کشور، نگاشته شده است. واحد های تطبیق در این مقاله، از میان هفت کشور ژاپن، کره جنوبی، ایالات متحده آمریکا، انگلستان، کره جنوبی و مالزی انتخاب شده است که از این میان محقق دو کشور کره جنوبی و انگلستان را که مطابق گزارشهای بین المللی منتشر شده در پایگاههای ارزیابی علمی جهان در سالهای اخیر در زمینه فعالیتهای مربوط به بهسازی تربیت معلم از جمله کشورهای پیشرو در جهان هستند را برای مطالعه برگزیده است. این پژوهش یک پیمایش تطبیقی بوده و اطلاعات مورد نیاز آن، برای پاسخگویی به سوالات، از طریق اسناد و مدارک کتابخانه ای و گزارش های فصلی و سالیانه برخی از سایتهای بین المللی چون یونسکو، سایمگو و بانک جهانی گردآوری شده است. الگوی مورد استفاده در این زمینه الگوی بردی است که دارای چهار مرحله توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه را در مطالعات تطبیقی می باشد. در این الگو ابتدا اطلاعات مورد نیاز درباره کشور ها گردآوری و تفسیر شدند، سپس طبقه بندی و در مرحله آخر تفاوتها و تشابهات مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. نتایج بدست آمده در مقاله حاضر حاکی از اختلاف معنادار و تفاوت اساسی بین نظام ارزیابی کیفیت برنامه درسی ایران و دو کشور انگلستان و کر ه جنوبی در حوزه های؛ارزیابی اهداف برنامه درسی، محتوا برنامه درسی و فرایند یاددهی و یادگیری در برنامه درسی می باشد.
از دیسیپلین محوری به سوی عمل گرایی: مروری بر سیر تحول آراء شوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هشتم بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۲
159 - 176
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های درک و دریافت بهتر از اندیشه ها و آراء یک صاحب نظر علمی، بررسی آن افکار و ایده ها در بستری زمانی است. در طول تاریخ، اندیشمندان بسیاری را می توان سراغ گرفت که به مرور زمان و طی آشنایی با نظریات جدیدتر و پی بردن به نتایج پیشین اندیشه های خود، به تغییر در مواضع علمی خود روی آورده اند، تا جایی که لازم است به هنگام صحبت از اندیشه های آن شخصیت های علمی به زمان تاریخی بیان شدن ایده هایشان نیز اشاره گردد. این نوشتار با هدف بررسی تحولات تاریخی در افکار و ایده های جوزف شوآب، یکی از شخصیت های برجسته ی حوزه ی تخصصی برنامه درسی، به رشته ی تحریر درآمده است تا بدان وسیله زمینه ساز درک و دریافت بهتری از او و اندیشه هایش باشد. بر این اساس، دو جهت گیری اساسی شوآب، یعنی دیدگاه های دیسیپلین محوری و عملی در برنامه درسی، مورد بحث قرار گرفته و در پایان به جمع بندی و نتیجه گیری از این بررسی پرداخته شده است.
مفهوم پردازی «کورر» و تحلیل نسبت برداشت های جدید با تلقی نومفهوم گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال نهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۳
31 - 56
حوزه های تخصصی:
در این مقاله از منظر های مختلف به کورر یا خاستگاه اصطلاح برنامه درسی پرداخته شده است. پس از مقدمه، از نگاه نهضت نومفهوم گرایی که با تلقی سنت گرایانه افرادی مانند بابیت و تایلر تفاوت دارد، ماهیت، مبانی و مراحل کورر شرح داده شده است. در کنار دو برداشت سنتی و نومفهوم گرایانه، طی سال های اخیر دو گروه از صاحب نظران به عرصه مباحث کورر وارد شده اند. یک گروه، صاحب نظرانی هستند که به رشته برنامه درسی تعلق دارند. گروه دوم، شامل افرادی است که متخصص برنامه درسی نیستند اما دلالت های دیدگاه آنان توسط افراد متعلق به برنامه درسی کاویده شده است. مشارکت هر دو گروه به مطرح شدن برداشت ها و کاربردهای جدید در زمینه کورر منجر گردیده است. این برداشت ها یا در مسیری قرار گرفته که ادامه تلقی نومفهوم گرایانه پاینار و گرامت است یا با تلقی آنان تفاوت دارد. نوئل گاف، ژیل دلوز، جیسن والین و جو کینچلو صاحب نظران برجسته ای هستند که فضاها یا برداشت های جدیدی را در عرصه کورر آفریده اند.
شناسایی یک چهارچوب مطالعاتی برای فرهنگ رشته ای در برنامه های درسی آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاه فرهنگی به مطالعات آموزش عالی از جمله منظرهایی است که اخیراً مورد توجه پژوهشگران این حوزه قرار گرفته است و موجب تولد فصل جدیدی از مطالعات بر محور «فرهنگ دانشگاهی» شده است. فرهنگ رشته ای، خود شاخه ای از این مطالعات محسوب می شود که فرهنگ جاری در آموزش عالی را از زاویه ی کنش و تعاملات ناشی از رشته ی تحصیلی با افراد و محیط مورد بررسی قرار می دهد. با توجه به طرح موضوعاتی نظیر توسعه ی برنامه های درسی میان رشته ای و بین المللی کردن برنامه های درسی آموزش عالی، مطالعه ی فرهنگ رشته های آموزش عالی بیش از پیش ضرورت پیدا کرده است. این در حالی است که چهارچوب مشخصی برای آن تدوین نشده است و با توجه به پیچیدگی این مسئله، فقدان چنین چهارچوبی خود موجب غفلت پژوهشگران برنامه درسی آموزش عالی از این مهم است.
پژوهش حاضر، با هدف تدوین چهارچوبی برای مطالعه ی فرهنگ رشته ای در برنامه های درسی آموزش عالی انجام شده است. به این منظور دو رشته ی ریاضی و علوم تربیتی که در دسته بندی بچر به ترتیب جزء رشته های محض-سخت و نرم-کاربردی قرار دارند، مورد بررسی قرار گرفته اند. روش پژوهش، نظریه ی مبنایی بوده است؛ که داده های آن از طریق مشاهده ی مشارکتی، مصاحبه ی نیمه ساختاری، پرسشنامه ی باز پاسخ، محتوا و آثار فرهنگی، جمع آوری و از روش مقوله بندی و کدگذاری تحلیل شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها مبیّن وجود متغیرها، مقوله ها و سطوح مختلفی برای فرهنگ رشته ای در برنامه های درسی آموزش عالی است که چهارچوبی را برای مطالعه ی فرهنگ رشته ای در آموزش عالی تداعی می کند.
جدال های پارادایمی در برنامه درسی و تحلیل جریان نومفهوم سازی از منظر ادعای جابجایی پارادایم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله بررسی جدال های پارادایمی در برنامه درسی و تحلیل ادعای پاینار مبنی بر جابجایی پارادایم است. پس از مقدمه، منازعه های پارادایمی در برنامه درسی تشریح شده تا نسبت آن ها با ادعای جابه جایی پارادایم مشخص و زمینه برای بحث پیرامون این ادعا فراهم شود. در این راستا سه موضع گیری شامل: الف) دیدگاه حامی وجود پارادایم برنامه درسی، ب) دیدگاه معتقد به نبود پارادایم برنامه درسی یا پذیرش یک تلقی خاص و ج) دیدگاه محافظه کار درباره بود یا نبود پارادایم برنامه درسی معرفی گردیده است. در ادامه، موضع پاینار درباره جابه جایی پارادایم در برنامه درسی مطرح شده، ضمن معرفی تلاش های اصلی وی و بعضی نومفهوم گرایان برای اثبات جابه جایی پارادایم، استدلال های این گروه نقد و تحلیل شده است. تلاش های پاینار و نومفهوم گرایان عبارت اند از استناد به تاریخ علم برای اثبات جابه جایی پارادایم از نظر تامس کهن، معرفی سنت گرایی به عنوان پارادایمی به حاشیه رانده شده و همچنین تولید آثار مکتوب و به طور خاص کتاب نظریه پردازی برنامه درسی. نقد و بررسی تلاش ها به این نتیجه منتهی شده است که با وجود اهمیت و نقش برجسته نهضت نومفهوم سازی، به دلایلی نمی توان آن را در معنای مورد نظر تامس کهن مصداقی از جابه جایی پارادایم دانست. در بخش پایانی، از منظری غیر از جابه جایی پارادایم به نومفهوم سازی برنامه درسی نگریسته شده و ماهیت آن معرفی گردیده است.
بررسی وضعیت برنامه ریزی درسی در سیستم آموزش و پرورش ابتدایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی وضعیت برنامه ریزی درسی در نظام آموزش ابتدایی ایران بود. نوع پژوهش، توصیفی- پیمایشی و جامعه پژوهش شامل استادان مجرب برنامه ریزی درسی با تمرکز برحوزه آموزش و پرورش ابتدایی ایران بوده است. چون نمونه این پژوهش مستلزم مشارکت داوطلبانه صاحب نظران در فرایند گردآوری داده ها بود، لذا از میان جامعه پژوهش، 35 نفر از متخصصان، براساس روش نمونه گیری هدفمند دعوت به مشارکت شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه بررسی ماهیت برنامه درسی (α=0.81) بر اساس تکنیک دلفی بود. این پرسشنامه امکان بررسی وضعیت برنامه ریزی درسی را در 10 شاخص و معیارهای مربوط به آن فراهم می ساخت. برای تجزیه داده ها از شاخص گرایش مرکزی میانگین و برای تحلیل استنباطی داده ها از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی بهره گیری شد. در مجموع نتایج پژوهش نشان داد که در برنامه ریزی درسی دوره ابتدایی ایران، مفهوم محصول، مبانی دینی، الگوی مبتنی بر سیاست عمومی و حکومت مدارانه، ذینفعان متشکل از نهادها و مراجع رسمی، الگوی طراحی برنامه درسی دیسیپلین- محوری، عنصر محتوا،کتاب درسی، نقش آموزشی معلم، الگوی ارزشیابی هدف- محور و پارادایم سنتی نسبت به برنامه درسی، به طور معناداری بر سایر اشکال این مؤلفه ها غلبه دارند. این موارد هرچندگویای وجود یک برنامه درسی نسبتاً متوازن و منسجم در سیستم آموزش و پرورش ابتدایی ایران است، لیکن این توازن را نمی توان معادل با کارآیی دانست.
ارزیابی کیفیت برنامه های درسی میان رشته ای علوم انسانی در نظام دانشگاهی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تحولاتی که در جوامع بشری به دلیل تغییرات سریع علمی و تکنولوژیکی رخ داده است، بهره مندی از میان رشته ای ها، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. لازمه تولید و اجرای موفق برنامه های درسی میان رشته ای،ارزشیابی و به تبع آن بازنگری مداوم، است. هدف اصلی تحقیق حاضر، ارزشیابی برنامه های درسی میان رشته ای علوم انسانی در آموزش عالی ایران است. حال این سؤال مطرح می شود که وضعیت موجود این برنامه ها در آموزش عالی ایران تا چه میزان با وضعیت مطلوب انطباق دارد؟برای پاسخ به این سوال از روش پژوهش ارزشیابی بر بنیاد رویکرد آمیخته استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش شامل برنامه های درسی میان رشته ای علوم انسانی نظام دانشگاهی ایران است. متناسب با متغیرها و چهار گروه اطلاع رسان این تحقیق، روش های جمع آوری داده ها تعیین شد. نتایج حاکی از آن است که تمامی مؤلفه های برنامهدرسی، (شامل اهداف، محتوا و سرفصل ها، روش های تدریس و ارزشیابی، و نیز دوره های بازآموزی) نیاز به بازنگری و تحول بنیادی دارد.
بررسی و تحلیل مشکلات اجرایی پایه ششم ابتدایی از منظر جایگاه عناصر برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اجرای نظام آموزشی جدید و قرارگرفتن پایه ششم در قالب و چارچوب دوره ابتدایی را باید یکی از مهم ترین تغییراتی دانست که طی دو سال اخیر در نظام آموزش و پرورش رخ داده است. بررسی و مستندسازی مسائل و مشکلاتی که این برنامه جدید در عرصه های مختلف با آن مواجه است، ضمن آنکه تصویری روشن از واقعیات اجرایی آن ارائه می دهد، می تواند داده ها و اطلاعات لازم را جهت اعمال اصلاحات و تغییرات لازم در این برنامه جدید فراهم نماید. بر این مبنا، پژوهش حاضر به بررسی مسائل و مشکلات اجرایی پایه ششم ابتدایی از دیدگاه معلمان پرداخته است. روش پژوهش توصیفی– پیمایشی و جامعه آماری آن شامل همه معلمان پایه ششم ابتدایی شهرستان سرپل ذهاب در سال تحصیلی 92-91 بودند. نمونه پژوهش شامل 80 نفر از معلمان پایه ششم بودند که به طور تصادفی ساده انتخاب شدند. داده های این پژوهش از طریق اجرای یک پرسشنامه محقق ساخته برای معلمان پایه ششم جمع آوری گردید. پرسشنامه های مذکور، مسائل و مشکلات پایه ششم را حول محور عناصر اصلی برنامه های درسی یعنی محتوا، روش های تدریس، زمان، فضا و امکانات کمک آموزشی، شیوه های ارزشیابی و مراتب دل مشغولی معلمان پایه ششم نسبت به برنامه جدید مورد کاوش قرار داده اند. روایی و پایایی پرسشنامه محاسبه گردید و مطلوب بود. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که عمده مشکلات پایه ششم ابتدایی از نظر کمبود زمان و فضا و امکانات کمک آموزشی می باشد. هر چند که در سایر عناصر برنامه درسی هم وضعیت پایه ششم اندکی بالاتر از حد متوسط می باشد. در عین حال، نتایج این تحقیق نشانگر آن است که میزان مشکلات اجرایی پایه ششم در مدارس روستایی نسبت به مدارس شهری و مدارس مختلط در مقایسه با مدارس تک جنسیتی (دخترانه یا پسرانه) بیشتر می باشد.
ضربت جوزف شواب بر تدریس سطحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هشتم بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۲
177 - 206
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، ترجمه و تلخیص فصل ششم کتاب قوای ذهن: بازآفرینی یادگیری لیبرال در آمریکا (2006) نوشته لوین است. دانلد لوین، رئیس سابق دانشگاه شیکاگو، در خلاصه جذاب خود از زندگی آکادمیک متفکر تربیتی، جوزف شواب، کسی که سهم مهمی در بازآفرینی یادگیری لیبرال در آموزش عالی دارد، ضمن به تصویر کشیدن تلاش های علمی یک دانشمند برجسته و مبارزات تربیتی یک معلم اسطوره ای برای تحقق آرمان هایش، تحولاتی مهم را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد که به ساختن یک پارادایم برای هنرهای لیبرال کمک کرده است. دیدگاه های چالش برانگیزی که شواب در ابعاد عمل و نظر رشته برنامه درسی طرح کرده است، دگرگونی های مهم و تأثیراتی شگرف برجای گذاشته اند
آموزش انتقادی: رویکردی کارآمد در تهیه و تدوین کتاب های آموزش زبان انگلیسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال نهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۳
151 - 178
حوزه های تخصصی:
اهمیت کتاب های آموزش زبان انگلیسی در نظام های آموزشی انکارناپذیر است. در این بین، به دنبال طرحِ رویکردهایی انتقادی در حوزه زبانشناسی کاربردی، عرضه کتاب های تدوین شده در کشورهای انگلیسی زبان موسوم به مرکز به کشورهای غیرانگلیسی زبان موسوم به حاشیه، با بحث هایی جدی همراه شده است. ناسازگاری های فرهنگی و اجتماعی بین محتوای این آثار با باورهای فرهنگی و اجتماعی کشورهای مصرف کننده سبب شده تا این کتاب ها نه صرفاً منبعی برای آموزش واژگان و دستور، بلکه کالاهایی با بار فرهنگی، معرفی گردند. با توجه به اهمیت این موضوع در جامعه ایران که با کاستی هایی جدی در تدوین و انتخاب کتاب های درسی در نظام آموزش رسمی و غیررسمی روبروست و نیز با توجه به اهمیت زبان انگلیسی و پرهیز از هرگونه مواجهه منفعلانه در رد یا پذیرش بی چون و چرای آن، در این مقاله در چارچوب رویکرد انتقادی با ارائه راهکارهایی کاربردی، با تأکید بر دو مؤلفه محتوا و ساختار، توسل به آموزش انتقادی در تدوین کتاب های درسی به عنوان یکی از شیوه های کارآمدِ متناسب با فضای جامعه ایران و تأمین کننده نیازهای فراگیران پیشنهاد می گردد.
مؤلفه های مؤثر در یادگیری دایره ی مثلثاتی و روابط بین آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی بین فهمیدن دایره ی مثلثاتی و مؤلفه های تشکیل دهنده ی آن بود. در این راستا، ابتدا آزمونی شامل 67 سؤال مطابق با جدول هدف محتوای طبقه بندی بلوم طرح شد. با استفاده از ضرایب تمیز، دشواری و عدم هماهنگی درونی سؤالات، 41 سؤال نامناسب حذف گردید. آزمون نهایی با 26 سؤال بر روی 147 نفر از دانش آموزان سال دوم متوسطه ریاضی فیزیک و علوم تجربی مدارس شهر زنجان اجرا، و مقدار آلفای کرونباخ برای هر مؤلفه محاسبه گردید. با استفاده از نتایج به دست آمده، مدل تجربی دانش یادگیرنده تدوین گردید. تجزیه و تحلیل روابط بین مولفه ها با استفاده از روش تحلیل مسیر نشان داد که رابطه ی مستقیم معناداری بین دانش زوایای مثلثاتی با فهمیدن دایره ی مثلثاتی وجود دارد. بین فهمیدن زوایای مثلثاتی با فهمیدن تانژانت؛ و فهمیدن زوایای مثلثاتی با فهمیدن دایره ی مثلثاتی نیز رابطه ی مستقیم معناداری وجود دارد. هم چنین رابطه ی مستقیم معناداری بین فهمیدن تانژانت با فهمیدن دایره ی مثلثاتی وجود دارد. نتایج این پژوهش نشان دادند که مؤلفه ی دانش زوایای مثلثاتی با واسطه گری مؤلفه ی فهمیدن زوایای مثلثاتی و مؤلفه ی فهمیدن تانژانت باعث افزایش مؤلفه ی فهمیدن دایره ی مثلثاتی در یادگیرنده می شود.
تحلیل محتوای کتاب های ریاضی چهارم و پنجم ابتدایی بر مبنای الگوی آموزش خلاقیت پلسک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال نهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۴
93 - 116
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب های ریاضی پایه های چهارم و پنجم ابتدایی در سال تحصیلی 1390-1389، بر مبنای الگوی خلاقیت پلسک انجام شده است. به منظور جمع آوری داده ها، پژوهشگران فرمی برای تحلیل محتوای این دو کتاب مبتنی بر الگوی پلسک تهیه کردند. برای این کار، ابتدا واحدهای غیر فعّال کتاب حذف شدند؛ سپس واحدهای فعّالی که فقط به افزایش مهارت و کاربرد پرداخته بودند، کنار گذاشته شدند. در نهایت واحدهای فعّالی که به خلاقیت مربوط بودند، بر مبنای شاخص های پلسک، کد گذاری شدند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی بررسی شد و نتایج نشان داد که کتاب های درسی ریاضی چهارم و پنجم، با اصول سه گانه پلسک یعنی توجه، گریز و تحرک، منطبق نیستند و نمی توانند در ایجاد و پرورش خلاقیت در یادگیرندگان موفق باشند. تمامی26 مبحث مطرح شده، بیشتر به اصل اول پرداخته اند، توجه به اصل دوم بسیار ناچیز و پرداختن به اصل سوم، صفر است.
آموزش شایستگی های کانونی در برنامه درسی به عنوان رویکرد جدید برای ایحاد ارتباط در مطالعات میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات، افزایش مبادلات جهانی و تغییر و تحول در ساختار اقتصاد جهانی، باعث تغییر و تحولاتی در ساختار، محتوا، رشته ها و برنامه های درسی آموزش عالی شده است. تغییرات روزمره و جدید در دنیای کسب وکار با توسعه و گسترش فراگیر آموزش عالی و ایجاد رشته های مختلف و متعدد میان رشته ای در دانشگاه ها نیز همراه بوده است. اما مسئله ی اصلی این است که چگونه و با کمک چه رویکردی می توان ارتباط افقی و عمودی میان رشته های مختلف دانشگاهی ایجاد نمود؟ بدین منظور ضرورت دارد که از یک مفهوم کلیدی به نام آموزش ""شایستگی ها و مهارتهای کانونی"" به عنوان رویکردی نو در فرایند تهیه و تنظیم محتوای برنامه های درسی آموزش عالی استفاده شود. تحقیقات متعدد بر روی این مفهوم در طی سال های اخیر در کشورهای توسعه یافته ی جهان همچون انگلستان، آمریکا، استرالیا و کانادا نیز حاکی از اهمیت شایستگی های کانونی و ارائه ی آن در برنامه های درسی است. لذا این مقاله با بررسی اسناد و مدارک و مطالعه ی تطبیقی در صدد است که ضمن تبیین و بررسی شایستگی های کلیدی در مطالعات میان رشته ای، کاربرد مبانی نظری موجود در این زمینه همچون سرمایه ی انسانی، سرمایه ی اجتماعی، کارکردگرایی، دیدگاه علمی پروژه (DeSeCo)، و همچنین دیدگاه منابع انسانی را مورد تحلیل قرار دهد.
بررسی میزان حضور واژگان کاربردی و پایه در کتاب درسی قرآن سال اول دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مواردی که در تالیف یک کتاب باید مورد نظر نویسنده آن قرار گیرد، به کارگیری واژگان مناسب با توانایی ذهنی مخاطبانش است، زیرا در صورت کاربرد کلمات مناسب، ارتباطی بهتر و موثرتر می توان با مخاطب برقرار کرد. این نکته باید بیش از همه مورد توجه مؤلفان کتابهای درسی به ویژه در دوره ابتدایی واقع شود، زیرا در صورت عدم به کارگیری واژگان مناسب، درک و فهم مطالب با مشکل مواجه می شود و زبان در حکم انتقال دهنده مطالب از این مهم باز می ماند. یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین مجموعه کتب درسی دوره دبستان، کتاب قرآن پایه اول ابتدایی است. این مقاله در نظر دارد که با مطالعه و بررسی کلمات به کار رفته در کتاب قرآن پایه اول دبستان و مقایسه آن با واژگان پایه ای که نعمت زاده و همکارانش (1384 و 1387) استخراج کرده اند، میزان بهره گیری از واژگان پایه را در این کتاب دریابد و در نتیجه میزان تطابق واژه های موجود در این کتاب و فهرست واژگان پایه نعمت زاده و همکارانش را تعیین کند. نتایج بررسی نشان می دهد که در مجموع تنها تعداد 13 واژه از مجموع 137 واژه ای که نعمت زاده (1387) آنها را پربسامدترین واژگان کودکان پایه اول ابتدایی نامیده است در کتاب قرآن پایه اول ابتدایی دیده می شود. بنابراین به نظر می رسد این میزان، تعداد قابل توجهی نیست و ممکن است دانش آموزان را در فرایند آموزش این کتاب دچار مشکل جدی سازد. همچنین در پایان این مقاله، درسی از کتاب مورد بررسی بر اساس داده های واژگان پایه نعمت زاده مورد بازبینی و باز نگری قرار گرفته و پیشنهاد های لازم برای اصلاح ارایه شده است.
تبیین قابلیت های دیسیپلینی برنامه درسی و تعیین جایگاه آن در طبقه بندی دیسیپلین های علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، قابلیت های برنامهدرسی به عنوان یک دیسیپلین علمی بررسی و به این پرسش پاسخ داده شده است که آیا می توان برنامهدرسی را یک دیسیپلین دانست؟ در محور اول مقاله، دیدگاه صاحب نظران درباره معیارهای دیسیپلین علمی مطرح و پس از استخراج معیارهای موردتوافق، میزان برخورداری برنامهدرسی از این معیارها بررسی شده است. در محور دوم، طبقه بندی های مختلف دیسیپلین علمی ارائه شده است، سپس دیسیپلین هایی که برنامهدرسی با آن ها سنخیت دارد، مشخص و نسبت برنامه درسی با این دیسیپلین ها تعیین شده است. بحث های محور دوم به این نتیجه منجر شده است که برنامهدرسی دیسیپلینی نرم، زنده و کاربردی است که دارای دیدگاه های فلسفی، اجتماعی و سازمانی است. در جمع بندی، سه دیدگاه که دو مورد آن با تلقی تعلیم و تربیت و برنامهدرسی به عنوان دیسیپلین همسو نیست ارائه و درباره آن ها بحث شده است. درنهایت، برنامه درسی به عنوان یک دیسیپلین علمی تعریف شده است
تأملی بر ماهیت تدریس با الهام از حکمت عملی شواب: با تأکید بر دانش عملی معلمان و تبیین ماهیت معرفتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هشتم بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۲
105 - 126
حوزه های تخصصی:
با استفاده از حکمت عملی شواب، این مقاله که حاصل یک تحقیق کیفی و راهبرد پدیدارنگاری است، به بررسی مبانی و مدل توسعه دانش عملی معلمان می پردازد. بر اساس نتایج این تحقیق، دانش عملی به اعتقادات، عادات و رفتارهای اطلاق می شود که عمدتاً حاصل تجربیات حرفه ای و شخصی معلمان است که آن ها را قادر می سازد تا کارشان را به خوبی در کلاس درس انجام دهند. یافته ها نشان می دهد که دانش عملی معلمان طی یک چرخه ی مداوم توسعه پیدا می کنند. به لحاظ معرفتی، استدلال های متناظر با فعالیت های مرتبط با دانش عملی بیانگر دو جایگاه معرفتی خاص است: دانش پرکسیال و دانش قابل اجرا. هر کدام از این مقوله های وزن معرفتی متفاوتی دارند و برای پاسخگویی به نیازهای متفاوت کلاس درس مورد استفاده قرار می گیرند.
بررسی تأثیر آموزش روش مونته سوری بر خلاقیت کودکان پیش دبستانی 4 و 5 ساله شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی این مطالعه تعیین تأثیر آموزش روش مونته سوری بر خلاقیت کودکان پیش دبستان (4 و 5 ساله) است. براساس پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و اجرای آزمون تورنس فرم ب تصویری، اطلاعات لازم جمع آوری شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه مراکز آموزشی کودکان 4 و 5 ساله ی شهر تبریز که شامل 500 مرکز پیش دبستانی در سال تحصیلی 93-92 می باشند، تشکیل می دهد. نمونه در این تحقیق شامل 50 نفر نوآموز ( 25 نفر گروه آزمایش و 25 نفرگروه کنترل) می باشد که با روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. پس از برگزاری کلاس آموزشی مونته سوری طی 3 ماه و تحلیل داده ها با روش کوواریانس، نتایج نشان داد که آموزش به روش مونته سوری بر خلاقیت کودکان 4 و 5 ساله پیش دبستانی مؤثر بوده است. در خصوص ابعاد چهارگانه خلاقیت، روش آموزشی مونته سوری در افزایش ابعاد سیالی، انعطاف پذیری، ابتکار و بسط کودکان مؤثراست.
تأثیر درج کسره ی اضافه بر سرعت و درک خواندن متون فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال نهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۵
83 - 112
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نشان داده می شود که وارد کردن نشانه ای برای کسره ی اضافه در زنجیره ی خط فارسی، چگونه بر سرعت و درک خواندن تأثیر می گذارد. بر این اساس از مدل های پردازش خواندن و نیز اصول تقطیع در بررسی متن حاوی تتابع اضافات استفاده شده است تا نتایج بر مبنایی کاملا علمی ارائه گردد. با استفاده از روش شبه آزمایشی سرعت خواندن در ده آزمودنی بررسی و میزان آن از طریق فرمول نیوتن محاسبه شد. نتایج به گونه ای واضح بالا رفتن سرعت خواندن را در مواردی که کسره ی اضافه در متن نوشتاری درج گردیده بود تائید کرد. عدم درج کسره ی اضافه در جمله ی دارای تتابع اضافات که از نوع جملات کوچه باغی و مبهم است، مشکلاتی را در روان خوانی ایجاد می کند؛ در چنین شرایطی علاوه بر فرایند تقطیع، فرایند های بازتحلیل و ترمیم به فرایند های پردازش اضافه می گردند. همین عامل مهمترین دلیل در کاهش سرعت درک خواندن است زیرا زمان بیشتری برای پردازش صرف می شود. برای نشان دادن این موضوع، نمودار درختی عباراتی که دارایِ تتابع اضافات بودند در حالت هایی که این عبارات بدون درج کسره تقطیع شده بودند ترسیم گردید تا به گونه ای شماتیک تقطیع، بازتحلیل، و ترمیم آن ها مشخص گردد. در نهایت جملات مورد بحث را به همراه نمودار درختی آن ها بررسی نمودیم و نشان دادیم چگونه فقدان کسره ی اضافه موجب بروز ابهام می شود، فرایند درک را مختل می کند، و سرعت آن را کاهش می دهد.
مقایسه اثربخشی طراحی آموزشی مبتنی بر الگوی گانیه و دیک و کاری بر یادگیری، یادداری و انگیزش پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با توجه به اهمیت و تأثیر الگوهای طراحی آموزشی خصوصاً الگوهای طراحی گانیه و دیک و کاری در حوزه فعالیت های آموزشی انجام شده و هدف آن مقایسه اثربخشی طراحی آموزشی مبتنی بر الگوهای گانیه و دیک و کاری بر یادگیری، یادداری و انگیزش پیشرفت تحصیلی درس علوم تجربی سال سوم راهنمایی است. نوع پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، تمام دختران دانش آموز پایه سوم راهنمایی شهر اهر در سال تحصیلی 91-1390 بود و از این جامعه به طور تصادفی خوشه ای، ابتدا یک مدرسه و سپس تعداد سه کلاس 25 نفره به عنوان نمونه انتخاب شد. به منظور سنجش آزمودنی ها، آزمون یادگیری و یادداری و پرسشنامه انگیزش پیشرفت تحصیلی(ISM) به کار گرفته شد. ضریب پایایی آزمون یادگیری با استفاده از روش دونیمه کردن 83/0 و ضریب پایایی پرسشنامه انگیزش پیشرفت تحصیلی(ISM) با روش آلفای کرانباخ 81/0 بود. در این پژوهش، گروه آزمایشی یک(25 نفر) به روش مدل طراحی گانیه ، گروه آزمایشی دو(25 نفر) به روش مدل طراحی دیک و کاری و گروه کنترل(25 نفر) به شیوه مرسوم آموزش دیدند. پس از جمع آوری داده ها، در تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی(میانگین، انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون بن فرونی) استفاده شد و با استفاده از نرم افزار spss محاسبه شد. نتایج نشان داد به کارگیری الگوی گانیه در طراحی آموزشی درس علوم تجربی در مقایسه با الگوی دیک و کاری باعث افزایش یادگیری و یادداری می شود، اما از نظر انگیزش پیشرفت بین گروه ها تفاوت معناداری وجود ندارد.
شناسایی اشتباهات مفهومی دانش آموزان دوره اول متوسطه در معادله درجه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال نهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۴
71 - 92
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف شناسایی اشتباهات مفهومی دانشآموزان دوره اول متوسطه شهرستان پاکدشت در مبحث معادله درجه اول انجام گرفته است. در ریاضی و علوم دیگر دانشآموزان معادلات را تشکیل داده و حل میکنند و بدین سبب، لازم است دانشآموزان درک مناسبی از معادلات داشته باشند. از آنجاییکه اشتباهات مفهومی بخشی از درک مفهومی دانشآموزان را تشکیل میدهند و جزئی از فرآیند ساختن مفاهیم جدید و ارزیابی طرحوارههای شخصی محسوب میشوند، میتوانند بهعنوان ابزار مفید آموزشی مورد توجه قرار گیرند. بهمنظور شناسایی اشتباهات، آزمونی طراحی و اجرا شد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که دانشآموزان اشتباهات مفهومی متعددی در مبحث معادله ازجمله تعریف معادله، نماد تساوی، متغیر، حل معادله، تبدیل مسائل کلامی به معادله و همارزی معادلات دارند. چنین اشتباهات مفهومی، میتواند مانعی برای یادگیری معادلات با درجههای بالاتر شود