مطالعات برنامه درسی آموزش عالی
مطالعات برنامه درسی آموزش عالی سال پنجم پاییز و زمستان 1393 شماره 10 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
نگاه فرهنگی به مطالعات آموزش عالی از جمله منظرهایی است که اخیراً مورد توجه پژوهشگران این حوزه قرار گرفته است و موجب تولد فصل جدیدی از مطالعات بر محور «فرهنگ دانشگاهی» شده است. فرهنگ رشته ای، خود شاخه ای از این مطالعات محسوب می شود که فرهنگ جاری در آموزش عالی را از زاویه ی کنش و تعاملات ناشی از رشته ی تحصیلی با افراد و محیط مورد بررسی قرار می دهد. با توجه به طرح موضوعاتی نظیر توسعه ی برنامه های درسی میان رشته ای و بین المللی کردن برنامه های درسی آموزش عالی، مطالعه ی فرهنگ رشته های آموزش عالی بیش از پیش ضرورت پیدا کرده است. این در حالی است که چهارچوب مشخصی برای آن تدوین نشده است و با توجه به پیچیدگی این مسئله، فقدان چنین چهارچوبی خود موجب غفلت پژوهشگران برنامه درسی آموزش عالی از این مهم است.
پژوهش حاضر، با هدف تدوین چهارچوبی برای مطالعه ی فرهنگ رشته ای در برنامه های درسی آموزش عالی انجام شده است. به این منظور دو رشته ی ریاضی و علوم تربیتی که در دسته بندی بچر به ترتیب جزء رشته های محض-سخت و نرم-کاربردی قرار دارند، مورد بررسی قرار گرفته اند. روش پژوهش، نظریه ی مبنایی بوده است؛ که داده های آن از طریق مشاهده ی مشارکتی، مصاحبه ی نیمه ساختاری، پرسشنامه ی باز پاسخ، محتوا و آثار فرهنگی، جمع آوری و از روش مقوله بندی و کدگذاری تحلیل شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها مبیّن وجود متغیرها، مقوله ها و سطوح مختلفی برای فرهنگ رشته ای در برنامه های درسی آموزش عالی است که چهارچوبی را برای مطالعه ی فرهنگ رشته ای در آموزش عالی تداعی می کند.
بررسی میزان تأثیر مؤلفه های اخلاقی در تدریس اساتید از دیدگاه دانشجویان دانشگاه کوثر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود اخلاق در آموزش عالی باعث رشد و بالندگی آن می شود. اخلاقی بودن استاد در حرفه اش حاصل دانستن، خواستن، توانستن و نگرش است. اخلاق و تدریس به طور ذاتی همسو و درهم تنیده می باشند. استاد مهم ترین و اساسی ترین عامل موفقیت در تحقق اهداف آموزشی در هر دانشگاه می باشد. در این تحقیق به تعیین میزان تأثیر هر یک از مؤلفه های اخلاقی در تدریس اساتید، از دیدگاه دانشجویان پرداخته شده است. پژوهش توصیفی- مقطعی با مشارکت 23 دانشجوی مؤنث ترم دوم مقطع کارشناسی در رشته ی جغرافیا از دانشگاه کوثر بجنورد که از معدل بالای 5/16 در ترم اول برخوردار بودند انجام شد. طی پرسشنامه ای (بر اساس نتایج کار به دست آمده از تحقیق مطلبی فرد و همکاران، 1390) دانشجویان به میزان تأثیر هر یک از هشت مؤلفه ی اساسی در تدریس اخلاقی اساتید با 22 زیر مقوله در مقیاس لیکرت 5 درجه ای پاسخ دادند. این مؤلفه ها کارآمدی آموزشی، کارآمدی در ارائه ی محتوا، تعامل حرفه ای، توجه به رشد همه جانبه ی دانشجویان، احترام به همکاران، فضای بحث مناسب در کلاس، احترام به کلاس و ارزشیابی درست را شامل می شد. نتایج نشان داد که کارآمدی آموزشی و ارزشیابی درست به عنوان شاخصه های بااهمیت تری در تدریس اخلاقی اساتید ایفای نقش می نمایند و نسبت به سایر مؤلفه ها از میزان تأثیر بیشتری برخوردار هستند. اساتیدی که خود را ملزم به رعایت تدریس اخلاقی می دانند به نحو بارزتری از روش ها و راهکارهای آموزشی آگاه هستند و ارزشیابی مناسب و عادلانه ای انجام می دهند. توجه به انتخاب اساتید با کارآمدی آموزشی بالا و آگاه به اررزشیابی درست در نظام آموزش عالی شایان توجه می باشد.
آموزش شایستگی های کانونی در برنامه درسی به عنوان رویکرد جدید برای ایحاد ارتباط در مطالعات میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات، افزایش مبادلات جهانی و تغییر و تحول در ساختار اقتصاد جهانی، باعث تغییر و تحولاتی در ساختار، محتوا، رشته ها و برنامه های درسی آموزش عالی شده است. تغییرات روزمره و جدید در دنیای کسب وکار با توسعه و گسترش فراگیر آموزش عالی و ایجاد رشته های مختلف و متعدد میان رشته ای در دانشگاه ها نیز همراه بوده است. اما مسئله ی اصلی این است که چگونه و با کمک چه رویکردی می توان ارتباط افقی و عمودی میان رشته های مختلف دانشگاهی ایجاد نمود؟ بدین منظور ضرورت دارد که از یک مفهوم کلیدی به نام آموزش ""شایستگی ها و مهارتهای کانونی"" به عنوان رویکردی نو در فرایند تهیه و تنظیم محتوای برنامه های درسی آموزش عالی استفاده شود. تحقیقات متعدد بر روی این مفهوم در طی سال های اخیر در کشورهای توسعه یافته ی جهان همچون انگلستان، آمریکا، استرالیا و کانادا نیز حاکی از اهمیت شایستگی های کانونی و ارائه ی آن در برنامه های درسی است. لذا این مقاله با بررسی اسناد و مدارک و مطالعه ی تطبیقی در صدد است که ضمن تبیین و بررسی شایستگی های کلیدی در مطالعات میان رشته ای، کاربرد مبانی نظری موجود در این زمینه همچون سرمایه ی انسانی، سرمایه ی اجتماعی، کارکردگرایی، دیدگاه علمی پروژه (DeSeCo)، و همچنین دیدگاه منابع انسانی را مورد تحلیل قرار دهد.
گستره ارزش های کاری سکویی برای آموزشگری در محیط آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بنیادهای فرهنگی و علمی از دیرباز برای عمل کنندگان در نقش های مدرس یا آموزشگر و آموزش گیرنده وظایف و حقوقی قائل شده اند. از جمله وظایفی که می توان بر اساس همان بنیادها برای آموزشگر قائل بود فراهم سازی تدابیری است که آموزش گیرنده را آماده برای زیست در حال و شرایط در حال شکل گیری خواهدکرد. آموزشگری در موقعیت های تربیتی رسالتی چند وجهی است زیرا رهبریت تربیت اخلاقی، عاطفی، شناختی، اجتماعی، رفتاری و شغلی آموزش گیرندگان فرایند پیچیده ای است که به کارگیری مجموعه ای از توانمندی ها را می طلبد. تلفیقی همگون از دانش ها، مهارت ها و باورها که مدرس را آماده یا به عبارتی شایسته ی چنین هدایتگری می نماید. از طرف دیگر، واقعیت محیط یادگیری در انواع سنتی و مجازی صرفاً یک ویژگی فیزیکی یا ارتباط کمّی بین عناصر فیزیکی نیست بلکه فراتر از آن یک سازه ی مفهومی است که از تعاملات نظام باوری، ذهنیت های شناختی، هیجانی و اجتماعی- فرهنگی نقش آفرینان صحنه ی یادگیری متأثر می شود. بر این اساس، این پژوهش که مقاله برگرفته از آن است، با هدف کاوش و توصیف مؤلفه های ارزش های کاری و حرفه ای مبتنی بر نقش تربیتی- اخلاقی مدرسان/آموزشگران دانشگاه تنظیم شده است. در این راستا از شیوه ی پژوهش کیفی اکتشافی بهره گرفته شد و داده ها به کمک مصاحبه ی بازپاسخ با 36 مدرس (خبره ی علمی) رشته های علوم انسانی، پایه، پزشکی و مهندسی از دانشگاه های تهران، صنعتی امیرکبیر، شهید بهشتی، خوارزمی، علامه طباطبایی، تربیت مدرس، علوم پزشکی تهران و علوم پزشکی شهید بهشتی جمع آوری شد. تحلیل داده ها بر مبنای استقرای تحلیلی انجام گرفت. یافته ها گستره ای از ارزش های کاری مبتنی بر نقش تربیتی-اخلاقی مدرسان دانشگاه را نمایان ساخت و نشان داد که آموزشگری ماهیت جامع و تلفیقی دارد و مؤلفه های ارزش های کاری در تلفیق با دیگر مؤلفه های حرفه ای برای آموزشگری در محیط آموزش عالی نقش آفرین است. یافته ها مؤلفه های ارزش های کاری شخصیتی، ارتباطی، شناختی، انگیزشی، باوری و حمایتی را در بر می گیرند که به لحاظ گستردگی به ارائه ی مؤلفه های باوری اشاره شده است. مؤلفه های ارزش های کاری می توانند به عنوان شاخص هایی در جذب، توانمندسازی، ارزشیابی و ماندگاری اعضای هیئت علمی در محیط آموزش عالی مورد تأمل قرار گیرند.
میزان توجه به ابعاد مختلف یادگیری واژه در کتاب های درسی دانشگاهی زبان انگلیسی تخصصی انتشارات پیام نور و تأثیر آن در کیفیت نظام آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محتوای کتاب های درسی در کیفیت نظام آموزش عالی نقش بسزایی دارد. در دروس زبان تخصصی دانشگاهی فراگیری واژه نقش عمده ای دارد. در واقع این واژگان هستند که زبان را می سازند و به درک مطلب کمک می نمایند. اما به نظر می رسد که در تألیف کتب درسی دانشگاهی به ماهیت چندبعدی واژگان توجه نمی شود. هدف ما در این پژوهش، بررسی ابعاد یادگیری واژه در کتاب های زبان تخصصی انتشارات پیام نور می باشد تا با توجه به نتایج حاصله مشخص شود در این گونه کتاب های دانشگاهی از میان نه بعد به چه ابعادی از یادگیری واژه و به چه میزان پرداخته شده است. بدین منظور تمرینات واژه در دوازده عدد از کتاب های زبان تخصصی انتشارات پیام نور درگروه علوم انسانی مورد بررسی قرار گرفت. تمرین های مربوط به هر بعد بر مبنای فهرستی از پیش تهیه شده و تأیید شده توسط کارشناسان در همه ی کتاب ها مشخص و شمارش شد و در نهایت میزان درصد پرداخته شده به آنها محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل نتایج به صورت کیفی و توصیفی نشان داد که به بعد صورت- معنایی بیشترین توجه شده است و پس از آن به ترتیب بعد مفهومی- ارجاعی و بعد دستوری مورد توجه قرار گرفته اند. به بعد ارتباطی نیز به میزان اندکی پرداخته شده اما بقیه ی ابعاد در این کتاب ها نادیده گرفته شده اند. نتایج این تحقیق پرداختن به همه ی ابعاد واژگان را به مؤلفان محترم توصیه می کند، چراکه توجه به آنها به توانایی دانشجو درکسب مهارت های زبان می افزاید. در این تحقیق تأثیر و اهمیت این اهتمام در بالا بردن کیفیت نظام آموزش عالی مورد بحث قرار گرفته است.
بررسی نقش ادراک دانشجویان تحصیلات تکمیلی از مؤلفه های برنامه درسی در پیش بینی میزان انگیزش پژوهشی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه ی حاضر بررسی نقش ادراک دانشجویان تحصیلات تکمیلی از مؤلفه های برنامه درسی در پیش بینی میزان انگیزش پژوهشی آنها است. بدین منظور نمونه ای متشکل از 197 تن از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 94-1393، به روش طبقه ای تصادفی انتخاب گردید. این مطالعه از حیث هدف کاربردی، از حیث روش، توصیفی و از نوع همبستگی است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه های محقق ساخته ادراک دانشجویان از مؤلفه های برنامه درسی و پرسشنامه ی انگیزش پژوهشی بود. برای گزارش و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. شاخص های آمار توصیفی همچون تعداد، میانگین، انحراف معیار، بیشینه و کمینه ی نمرات و در آمار استنباطی نیز از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که میان ادراک از مؤلفه های درسی به صورت کلی و انگیزش پژوهشی 0.58 همبستگی وجود دارد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین خرده مقیاس های ادراک از مؤلفه های برنامه درسی (ادراک از هدف، محتوا، روش و ارزشیابی) و انگیزش پژوهشی دانشجویان همبستگی مثبت و معناداری دارد. نتایج رگرسیون هم زمان نیز نشان داد که متغیرهای پیش بین می توانند به صورت ترکیبی 43 درصد از تغییرات متغیر انگیزش پژوهشی را تبیین کنند و از بین متغیرهای پیش بین، دو متغیر ادراک از هدف و ادراک از محتوا می تواند متغیر ملاک (انگیزش پژوهشی) را پیش بینی کنند و سایر متغیرهای پیش بین (ادراک از روش و ارزشیابی) به تنهایی قادر به پیش بینی انگیزش پژوهشی نیستند. به صورت کلی ادراک دانشجویان از مؤلفه های برنامه درسی قابلیت پیش بینی انگیزش پژوهشی را داراست، این یافته ها مؤید رویکرد خودتعیین گری است که بیان می کند ادراکات حاصل از محیط بر انگیزش تأثیر می گذارد.
هیوریستیک ها و کار پوشه های حرفه ای استادان دانشگاه: بدیلی برای برنامه درسی آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله بازاندیشی در برنامه درسی آموزش عالی بر مبنای کارپوشه های حرفه ای و هیورستیک های استادان دانشگاه در برنامه درسی است. بنابراین، کارپوشه های بیست تن از استادان برجسته ی دانشگاه فردوسی مشهد مورد بررسی قرار گرفته اند. در این بررسی از پدیدارشناسی توصیفی برای شناسایی نحوه ی مواجهه ی این استادان با برنامه درسی آموزش عالی استفاده شده است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه ی غیر ساختاریافته بهره گیری شده و داده ها با استفاده از نرم افزار NVIVO تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج نشان داد استادان مورد بررسی از هیورستیک هایی در برنامه درسی آموزش عالی استفاده می کنند که می توانند سازگار با برنامه درسی در سایر مؤسسات آموزش عالی باشند.