فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱٬۲۵۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی تغییر الگوی خطاهای خواندن دانش آموزان در پایه های دوم تا پنجم ابتدایی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نوع خطاهای خواندن دانش آموزان پایه های دوم تا پنجم ابتدایی انجام شد. آزمودنیهای پژوهش شامل 120 دانش آموز پایه های دوم تا پنجم (از هر پایه 30 نفر) بودند که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از بین دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر اصفهان انتخاب شدند. یافته های بدست آمده از تحلیل خطاهای خواندن با استفاده از آزمون مانوا حاکی از آن بود که بیشترین نوع خطای خواندن در پایه های دوم و سوم مربوط به واکه گذاری و تکرار کلمه بود و در پایه های چهارم و پنجم بیشترین نوع خطا را تکرار و اصلاح کلمه خطا به خود اختصاص داده بود. کمترین نوع خطا در کلیه پایه های مورد بررسی وارونه خوانی بود. به طور کلی می توان نتیجه گرفت خطاهای خواندن در پایه های مورد بررسی هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی متفاوت بود.
جذابیت، کاربرد و فهم درسِ""دین و زندگی"" سوم متوسطه ( نگرش دانش آموزان و تبیین علّی آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش«بررسی نگرش دانش آموزان پایه ی سوم متوسطه ی شهر نیشابور به درس دین و زندگی» بوده است. سه پرسش نامه ی نگرش سنج به مطلوبیت درس (ناظر بر سه مقوله ی جذابیت،اهمیت و فهم)،نگرش سنج به معلم و مقیاس هویت دینی،به عنوان ابزار تحقیق استفاده شدند. جامعه ی آماری شامل 327 نفر از دانش آموزان پایه ی سوم متوسطه شهر نیشابور بود که از هر دو جنس و در رشته های علوم انسانی و تجربی در سال تحصیلی90-89 به تحصیل مشغول بوده اند. برای نمونه گیری،از روشطبقه ای و خوشه ای استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که نگرشِ دانش آموزان نسبت به سه مؤلفه ی ""جذابیت،اهمیت و فهم"" نسبتاً مطلوب بوده است. بر اساس نتایج حاصل از آزمونt،بین پسران و دختران در مؤلفه های جذابیت و فهم،تفاوت معنادار وجود داشت و نظر دختران منفی تر(نسبتاً نامطلوب) بود؛ ولی در مؤلفه ی اهمیت،تفاوت معناداری در نگرش دانش آموزان بر حسب جنسیت وجود نداشت. نتایج تحلیل واریانس یک راهه،نشان داد،در مؤلفه ی جذابیت،نگرش دانش آموزان منطقه ی برخوردار،نسبت به نیمه برخوردار و غیر برخوردار،به طور معناداری،منفی تر بود ولی در مؤلفه ی فهم،دانش آموزان منطقه ی غیر برخوردار،نگرش منفی تر داشتند. ضمناً دانش آموزان رشته ی تجربی در مؤلفه ی جذابیت،نگرش منفی تری داشتند و در سایر مؤلفه ها تفاوت معناداریبرحسب رشته تحصیلی وجود نداشت. براساس تحلیل رگرسیون، عوامل پیش بین در جذابیت،عبارت از:1- هویت دینی،2- نگرش به معلم،3- جنسیت ،درمؤلفه ی اهمیت: 1- هویت دینی 2- نگرش به معلم و درمؤلفه ی فهم: 1- جنسیت،2-نگرش به معلم،3- هویت دینی و 4- طبقه اقتصادی – اجتماعی بوده اند. پیام نهایی آن که میزانِ مطلوبیت موجود این درس،نمی تواند به فراگیران کمک کند تا پیام های ارزشی این درس رابر پیام های ضد ارزشی (که از هزاران سو به مخاطبان می رسد)،برتری بخشند.
تدوین ابزار سنجش درک مفهومی علوم پایه هشتم و تعیین رابطه آن با عملکرد تحصیلی درس علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، طراحی آزمونی پایا و معتبر برای سنجش درک مفهومی دانش آموزان در درس علوم تجربی پایه هشتم و بررسی رابطه درک مفهومی دانش آموزان پایه هشتم در درس علوم با عملکرد تحصیلی درس علوم تجربی بود. روش تحقیق، توصیفی و از نوع پیمایشی بوده است. و جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان پایه هشتم مدارس متوسطه دوره اول شهر داراب در سال تحصیلی 95-1394 تشکیل می دادند.\nبا استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، 376 نفر از دانش آموزان شامل 189 دانش آموز دختر و 187 دانش آموز پسر انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، ابزاری به نام آزمون درک مفهومی علوم تجربی پایه هشتم با همکاری دبیران علوم تجربی ساخته شد. این ابزار دربرگیرنده 15 سوال چهار گزینه ای است که با توجه به محتوای کتاب علوم پایه هشتم تهیه شده است. به منظور ارزیابی سوال های آزمون، ضریب دشواری و ضریب تمیز سوالات محاسبه شد. و برای بررسی روایی آزمون از روایی محتوایی، روش لاشه (59/0 = CVR) و روش تحلیل عامل اکتشافی استفاده شد. یافته ها نشان داد آزمون از روایی مناسبی برخوردار است. همچنین پایایی آزمون نیز با استفاده از روش همسانی درونی، ضریب کودر ریچارسون 20، 86/0 و روش تنصیف برابر با 83/0بدست آمد. نتایج نشان داد که \آزمون درک مفهومی علوم تجربی پایه هشتم\ برای سنجش درک مفهومی دانش آموزان پایه هشتم در درس علوم تجربی مناسب بوده و از روایی و پایایی لازم برخوردار است. در نتیجه می توان درک مفهومی دانش آموزان پایه هشتم را نسبت به درس علوم تجربی به طور غیرمستقیم و از طریق سنجش توانایی آن ها در کاربرد و استفاده از آموخته ها مورد بررسی قرار داد. علاوه بر این، نتیجه دیگر پژوهش نشان داد که بین عملکرد تحصیلی درس علوم تجربی و درک مفهومی علوم رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. وقتی دانش آموزان مطالب را به صورت مفهومی یاد می گیرند، می توانند آن ها را در موقعیت های جدید بکار گیرند و به سوالات مختلف و متفاوت پاسخ مناسب دهند.\nهدف از این پژوهش، طراحی آزمونی پایا و معتبر برای سنجش درک مفهومی دانش آموزان در درس علوم تجربی پایه هشتم و بررسی رابطه درک مفهومی دانش آموزان پایه هشتم در درس علوم با عملکرد تحصیلی درس علوم تجربی بود. روش تحقیق، توصیفی و از نوع پیمایشی بوده است. و جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان پایه هشتم مدارس متوسطه دوره اول شهر داراب در سال تحصیلی 95-1394 تشکیل می دادند.\nبا استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، 376 نفر از دانش آموزان شامل 189 دانش آموز دختر و 187 دانش آموز پسر انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، ابزاری به نام آزمون درک مفهومی علوم تجربی پایه هشتم با همکاری دبیران علوم تجربی ساخته شد. این ابزار دربرگیرنده 15 سوال چهار گزینه ای است که با توجه به محتوای کتاب علوم پایه هشتم تهیه شده است. به منظور ارزیابی سوال های آزمون، ضریب دشواری و ضریب تمیز سوالات محاسبه شد. و برای بررسی روایی آزمون از روایی محتوایی، روش لاشه (59/0 = CVR) و روش تحلیل عامل اکتشافی استفاده شد. یافته ها نشان داد آزمون از روایی مناسبی برخوردار است. همچنین پایایی آزمون نیز با استفاده از روش همسانی درونی، ضریب کودر ریچارسون 20، 86/0 و روش تنصیف برابر با 83/0بدست آمد. نتایج نشان داد که \آزمون درک مفهومی علوم تجربی پایه هشتم\ برای سنجش درک مفهومی دانش آموزان پایه هشتم در درس علوم تجربی مناسب بوده و از روایی و پایایی لازم برخوردار است. در نتیجه می توان درک مفهومی دانش آموزان پایه هشتم را نسبت به درس علوم تجربی به طور غیرمستقیم و از طریق سنجش توانایی آن ها در کاربرد و استفاده از آموخته ها مورد بررسی قرار داد. علاوه بر این، نتیجه دیگر پژوهش نشان داد که بین عملکرد تحصیلی درس علوم تجربی و درک مفهومی علوم رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. وقتی دانش آموزان مطالب را به صورت مفهومی یاد می گیرند، می توانند آن ها را در موقعیت های جدید بکار گیرند و به سوالات مختلف و متفاوت پاسخ مناسب دهند.
تعیین سهم پیش پراکندگی رویکردهای برنامه درسی در گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت گرایش به تفکر نقادانه در حوزة علوم انسانی، پژوهش حاضر با هدف تعیین سهم رویکردهای برنامة درسی دانشجویان علوم انسانی در میزان تمایل آنان به تفکر انتقادی صورت گرفت. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعة آماری، تمامی دانشجویان رشته های علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 92-91 بوده اند. تعداد 366 نفر از این دانشجویان طبق جدول کرجسی و مورگان و به شیوة نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب و پرسش نامه های گرایش به تفکر انتقادی ریکتس (2003) و رویکردهای برنامة درسی ارنشتاین و هانکینز (2009) را تکمیل کردند. داده های حاصل نیز با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل رگرسیون تحلیل شدند. از بین رویکردهای شش گانه، رویکردهای رفتاری، سیستمی، مدیریتی و علمی قادر به پیش بینی تفکر انتقادی دانشجویان نبوده اند (05/0p>)؛ درحالی که دو رویکرد دیگر، یعنی رویکرد انسان گرایی و نومفهوم گرایی قادر به پیش بینی گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان علوم انسانی بوده و رویکرد نومفهوم گرایی، بیشترین میزان پیش بینی کنندگی را به خود اختصاص داده است (000/0p= ، 54/14=(1،364)F). با عنایت به نقش رویکردهای انسان گرایی و نومفهوم گرایی در توسعة گرایش به تفکر انتقادی، حرکت علوم انسانی به سمت رویکردهای غیر فنی در جهت تحول برنامه های درسی این حوزه پیشنهاد می گردد.
برنامه درسی تربیت معلم و الگوی اجرائی مشارکتی آن؛ راهبرد تحولی برای تربیت معلم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به مبحث تربیت معلم از منظر چالش برانگیز ساختار برنامه درسی تربیت معلم و اجرای آن اختصاص دارد. در این زمینه مواضع گوناگونی ابراز می شود که این گونه گونی امر تربیت معلم را به لحاظ نظری و به تبع آن در عمل با بحران مواجه کرده است. این وضعیت خاص ایران نیست. بنا به شواهد موجود، در سطح جهان نیز پژوهش های به عمل آمده هنوز نتوانسته اند به روشنی نشان دهند که کدام برنامه درسی تربیت معلم و با کدام ساختار از اثر بخشی بیشتری برخوردار است و قادر است معلمان توانمندتر و موفق تری را به کلاس های درس گسیل نماید. موقعیت مساله ای این مقاله در ایران را به شکل دقیق تر می توان با استفاده از کلید واژه «تمامیت خواهی» توضیح داد. از یکسو، اصحاب آموزش و پرورش در تلاش هستند که این دستگاه را به عنوان یگانه نهاد صالح برای تربیت معلم معرفی نمایند و برای متقاعد ساختن مراجع سیاستگذار نیز از هیچ کوششی فروگذار نکرده اند. اقدام برای تاسیس دانشگاه ویژه تربیت معلم (یا دانشگاه ویژه فرهنگیان) با حمایت شورایعالی انقلاب فرهنگی، با فرض عهده دار شدن مسئولیت تام و تمام تربیت معلم در ابعاد مختلف توسط آن، مهم ترین مظهر این سیاست تمامیت خواهانه و بخشی نگر است. از سوی دیگر، گروهی از صاحبنظران دانشگاهی از ایده رقیب و بدیلی حمایت می کنند که تمامیت خواهانه به دنبال استقرار همه جانبه تربیت معلم در دانشگاه ها و به ویژه دانشگاه تربیت معلم تهران هستند و نهاد آموزش و پرورش را فاقد صلاحیت جزئی و کلی برای ورود به این عرصه معرفی می نمایند.
مدعای اصلی این نوشتار بدین ترتیب آن است که در کشاکش این دیدگاه های تمامیت خواهانه باید به دنبال راهبردی بود که جایگاه تربیت معلم را به دنبال یک رخداد خطیر ملّی و فرابخشی به رسمیت شناخته و برای اجرای برنامه درسی تربیت معلم با توجه به این ویژگی ها تعیین تکلیف نماید. الگوی مشارکتی پیشنهادی با توجه به مولفه های اساسی برنامه درسی تربیت معلم ارائه شده است و از نقسیم کار حمایت می کند.
ارزشیابی شیوه ارائه محتوای کتاب های درسی زیست شناسی بهداشت 1 و 2 و روان شناسی دبیرستان با استفاده از روش ویلیام رومی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
" این پژوهش به بررسی نحوه تالیف کتاب های درسی از نظر شیوه ارائه و محتوای کتاب های روان شناسی و زیست شناسی بهداشت 1 و 2 دبیرستان براساس فنون تدوین و سازمان دهی محتوا اعم از متن، تصاویر و پرسش ها پرداخته است، و در پی آن بوده است تا با استفاده از شیوه معرفی شده توسط ویلیام رومی در تجزیه و تحلیل کمی کتاب های علمی و درسی، میزان استفاده از ارائه فعال...
:
"
بررسی نگرش و تمایلات رفتاری معلمان در مورد پیشبرد برنامه های جدید درسی
حوزه های تخصصی:
مهم ترین ویژگی عدم تمرکز، مشارکت افراد و گروههای ذی نفع در سطوح و مراحل گوناگون است. مشارکت گسترده تر و سنجیده تر، حس تعلق به برنامه جدید را افزایش داده، مشروعیت و قابلیت اجرای برنامه درسی جدید را تضمین می کند. تشویق به عدم تلاش برای جلب حمایت و مشارکت گسترده تر مجریان برنامه های درسی با اندیشه اجرای سازگارانه و نیمه سازگارانه برنامه درسی، مستلزم وجود نگرشهای مثبت مجریان برنامه به خصوص معلمان است. معلمان مسوول مرحله اجرایی اصلاحات برنامه درسی هستند و آثار نهایی اصلاحات تا حد زیادی وابسته به مشارکت، فهم و دانش معلمان از تغییر بستگی دارد. با هدف فهم بیشتر این مفاهیم و رابطه آنها، دو تحقیق جداگانه انجام شد. در تحقیق نخست، 200 نفر از دبیران فیزیک دوره متوسطه استان فارس و در تحقیق دوم 540 نفر از دبیران ریاضی دوره راهنمایی استان خوزستان شرکت داشتند. در هر دو تحقیق، بین نگرش دبیران به تغییر و نگرش و تمایلات رفتاری آنان نسبت به پیشبرد برنامه درسی جدید رابطه مثبت و معناداری یافت شد. ادراک مثبت معلمان از نسبت سود – هزینه (کارآیی برنامه درسی جدید) و قابلیت اجرای برنامه درسی جدید با تمایلات رفتاری آنها در پیشبرد برنامه جدید درسی با تمایلات رفتاری آنها در پیشبرد برنامه جدید درسی رابطه مثبت و معناداری دارد. هرچه ادراک معلمان نسبت به حمایتهای مدرسه، حمایتهای اداراه های آموزش و پرورش و سایر حمایتهای اجتماعی از برنامه جدید درسی مثبت تر باشد، نگرانی آنها از اجرای برنامه درسی جدید کمتر است و تمایلات رفتاری مثبت تری نسبت به پیشبرد برنامه جدید درسی از خود نشان خواهند داد.
الگوی برنامه درسی پودمانی بر پایه استاندارد شایستگی حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای تعلیم و تربیت، اصطلاح «پودمان» یک متدولوژی است که به تعیین ساختار برنامه درسی یا برنامه آموزشی یک دوره دراز مدت در قسمت های جداگانه مشخص، یعنی در پودمان های شایستگی کمک می کند. «پودمان» به عنوان یک واحد یاددهی مستقل بدون ارتباط با سایر واحدها نگریسته نمی شود، بلکه به عنوان مرحله و جزء لاینفکی از یک صلاحیت گسترده تر یا گروهی از شایستگی های (یک حرف بزرگ) نگریسته می شود، برنامه یک «حرفه بزرگ» می تواند به تعدادی از «پودمان ها» تقسیم شود. هر پودمان ممکن است به تعریف کم و بیش واضحی از شایستگی ها در یک زمینه شغلی خاص اشاره داشته باشد که می تواند بسته به هر یک از نیازها از سایر پودمان ها به طرق مختلف تفکیک شود تا به شایستگی دست یابد به عبارت دیگر یک پودمان برخی قابلیت ها و دانش، مهارت های عملی و تجربه عملی مورد نیاز را به دست می دهد که می تواند به سنجش و اخذ گواهینامه منجر شود. در هر حال اصطلاح «ایجاد پودمان» تداعی کننده فرصت اصلاح نظام آموزش فنی حرفه ای برای افراد با نیازهای ویژه است که برنامه درسی آموزش های حرفه ای را با توجه به تقاضاهای بسیار متحول آموزش بینندگان، موسسات آموزشی و بازار کار بازسازی می کند. اصلاح طلبان آموزش فنی و حرفه ای ممکن است در ایران در رابطه با رویکرد پودمانی تنگناهایی پیش روی داشته باشند. تهیه برنامه آموزشی پودمانی مستلزم انطباق آن با نیاز گروه های هدف کارآموز و جامعه بومی و ملی است. تنگناهایی که اصلاح طلبان آموزش فنی و حرفه ای ممکن است در ایران در رابطه با رویکرد پودمانی پیش روی داشته باشند، مسائلی از این قبیل هستند: صلاحیت مورد نیاز تدوین کنندگان برنامه های درسی / انطباق موسسات آموزشی / انطباق فراگیران / انطباق مدرسان و مربیان / تهیه آزمون های عملکرد / ارتقای موسسات آموزشی که در سطور زیر به آن پرداخته شده است.
بررسی تطبیقی عنصر محتوا در برنامة درسی آموزش عمومی علوم ایران و چند کشور جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بخشی از یک پژوهش کیفی است که با دو روش تطبیقی و توصیفی- تحلیلی به بررسی عنصر محتوا در برنامة درسی آموزش علوم ایران و چند کشور جهان پرداخته است. بدین منظور، اسناد و مدارک مربوط به این موضوع در کشورهای پیشرو در زمینة علوم و فناوری (کشورهای منتخب) گردآوری و به توصیف، تفسیر، هم جواری و مقایسة آن ها پرداخته شده تا نتایج پژوهش آماده شود. مقالة حاضر تلاش می نماید تا عنصر محتوا از برنامة درسی آموزش علوم ایران و کشورهای منتخب را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. با مقایسة نتایج مشخص شد که در کشورهای مورد مطالعه، محتوای انتخابی حول زمینه های چهارگانة علوم شامل فیزیک، شیمی، زیست شناسی و بهداشت و زمین شناسی است. به علاوه، محتوا در سه حیطة دانشی، مهارتی و نگرشی تدوین یافته اند؛ هر چند در زمینة میزان و نوع پرداختن به حیطة مهارتی و نگرشی تفاوت قابل ملاحظه ای بین کشور ما و دیگر کشورها وجود دارد. مباحثی در مورد کسب سواد علمی فن آورانه، حل مسئله، تفکر و مباحثی در مورد طبیعت، عمده ترین نکات برجستة محتوا است که در بین کشورهای مورد مطالعه مشترک می باشد. همچنین، نتایج به دست آمده شباهت های قابل ملاحظه ای را بین محتوای آموزش علوم در بین کشورهای مورد مطالعه و ایران نشان می دهد. این شباهت ها بیشتر در اسناد مکتوب برنامه درسی یا برنامه درسی قصد شده موجود می باشد. در این قسمت، برنامه ریزان درسی، برنامه های درسی علوم تعداد زیادی از کشورهای پیشرو در علم و فن آوری را بررسی نموده و نسبت به تدوین محتوا اقدام نموده اند و بنابراین، طبیعی است که حتی در برخی موارد محتوا کامل تر تدوین شده باشد. در عین حال، فاصلة قابل ملاحظه ای بین آموزش علوم کشور ما با کشورهای مورد مطالعه وجود دارد که جای تأمل دارد و شاید بتوان آن را ناشی از اجرای برنامه درسی دانست که در برنامه درسی کسب شده توسط دانش آموزان خود را نشان می دهد.
اصلاحات برنامه ی درسی ملی ژاپن با تاکید بر رویکرد تلفیقی
حوزه های تخصصی:
میزان انطباق برنامه درسی قصد شده و اجرا شده پیش از دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، میزان انطباق بین دو برنامه درسی قصد شده و اجرا شده در دوره پیش از دبستان را مورد مطالعه و بررسی قرار داده است. روش تحقیق مورد استفاده، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه مربیان مراکز پیش دبستانی غرب استان مازندران در سال 1388 بودند، 122 نفر از نمونه های پژوهش به صورت تصادفی خوشه ای از شهر های عباس آباد، چالوس، تنکابن و رامسر انتخاب شدند. داده های مورد نیاز بر اساس مطالعه و تحلیل اسناد مربوط به برنامه های پیش از دبستان و راهنمای برنامه و فعالیت های آموزشی و پرورشی دوره پیش دبستانی مصوّب سال 1387 شورای عالی آموزش و پرورش و اجرای پرسشنامه بسته پاسخ پنج درجه ای لیکرت گرد آوری شد. این پرسشنامه، برنامه درسیِ در حال اجرا در سه بُعد اهداف، فعالیت ها و روش های ارزشیابی در دوره را از نظر مربیان می سنجد. اعتبار پرسشنامه با استناد به مطالب موجود در راهنمای برنامه و فعالیت های آموزشی و پرورشی دوره پیش دبستانی و تأیید دو نفر از اساتید (ضریب کاپا) و نیز اجرای آزمایشی آن بر روی نمونه ای از جمعیت مورد مطالعه تأیید شد. همچنین ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرانباخ 91/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی و آزمون تی تک متغیره استفاده شده است. نتایج نشان دهنده این است که بین اهداف، فعالیت ها و روش های ارزشیابی در برنامه درسی قصد شده با برنامه درسی در حال اجرا تا حدودی انطباق وجود دارد. بررسی مقایسه ای بین نظرات پاسخگویان در تحقق اهداف نشان می دهد که بیشترین میزان تحقق اهداف مربوط به «حیطه شناختی» و کمترین تحقق اهداف مربوط به «حیطه عاطفی» می باشد. همچنین در مورد فعالیت های اجرا شده توسط مربیان، فعالیت های شعر و سرود، نقّاشی، قصّه، بحث گروهی و بازی به ترتیب اولویت، بیشترین فعالیت به کار گرفته شده است. در مورد چگونگی ارزشیابی توسط مربیان در برنامه اجرا شده ارزشیابی به روش مشاهده (46 درصد)، ارزشیابی به روش شفاهی (45 درصد) و ارزشیابی به روش مستمر (9 درصد) بیشتر از دیگر روش ها مورد استفاده قرار گرفته اند.
تحلیل کتاب درسی
حوزه های تخصصی:
شادی و بازی و تفریح در ریاضی
حوزه های تخصصی:
امکان سنجی برنامه ریزی درسی مدرسه محور در نظام برنامه ریزی درسی از دیدگاه خبرگان آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، امکان سنجی برنامه ریزی درسی مدرسه محور در نظام برنامه ریزی درسی از دیدگاه خبرگان آموزشی استان آذربایجان شرقی بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع زمینه یابی و جامعه آماری پژوهش کارشناسان مسؤول و معاونین آموزشی دوره متوسطه نواحی پنجگانه شهر تبریز، مناطق آموزشی (آذرشهر، گوگان، اسکو و خواجه) و اساتید علوم تربیتی دانشگاه های تبریز، آزاد واحد تبریز، فرهنگیان و شهید مدنی آذربایجان بودند. نمونه پژوهش شامل42 نفر کارشناسان مسؤول و 44 نفر از اساتید طبق جدول کرجسی و مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. داده ها از طریق دو پرسش نامه محقق ساخته گردآوری شد. برای تعیین روایی، از روایی صوری و محتوایی استفاده گردید. پایایی پرسش نامه ها به روش آلفای کرونباخ محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری t تک نمونه ای، t دو نمونه مستقل وآزمون فریدمن استفاده شد. نتایج آزمون t تک نمونه ای نشان داد که تمرکززدایی از نظام برنامه ریزی درسی، کیفیت بخشی آموزشی و اجرای برنامه ریزی درسی مدرسه محور با توجه به توانمندی ها و ظرفیت های مدارس ازطریق برنامه ریزی درسی مدرسه محور امکان پذیر است (05/0≥P). درحالی که نتایج آزمون t دو نمونه مستقل نشان داد از نظراساتید و کارشناسان مسؤول در امکان تمرکززدایی از نظام برنامه ریزی درسی و اجرای برنامه ریزی درسی مدرسه محوربا توجه به توانمندی ها و ظرفیت های مدارس تفاوت معناداری وجود داشته(05/0≥P)، اما در کیفت بخشی آموزشی از طریق برنامه ریزی درسی مدرسه محور بین دو گروه تفاوت وجود ندارد(05/0≤P).