هدف این پژوهش«بررسی نگرش دانش آموزان پایه ی سوم متوسطه ی شهر نیشابور به درس دین و زندگی» بوده است. سه پرسش نامه ی نگرش سنج به مطلوبیت درس (ناظر بر سه مقوله ی جذابیت،اهمیت و فهم)،نگرش سنج به معلم و مقیاس هویت دینی،به عنوان ابزار تحقیق استفاده شدند. جامعه ی آماری شامل 327 نفر از دانش آموزان پایه ی سوم متوسطه شهر نیشابور بود که از هر دو جنس و در رشته های علوم انسانی و تجربی در سال تحصیلی90-89 به تحصیل مشغول بوده اند. برای نمونه گیری،از روشطبقه ای و خوشه ای استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که نگرشِ دانش آموزان نسبت به سه مؤلفه ی ""جذابیت،اهمیت و فهم"" نسبتاً مطلوب بوده است. بر اساس نتایج حاصل از آزمونt،بین پسران و دختران در مؤلفه های جذابیت و فهم،تفاوت معنادار وجود داشت و نظر دختران منفی تر(نسبتاً نامطلوب) بود؛ ولی در مؤلفه ی اهمیت،تفاوت معناداری در نگرش دانش آموزان بر حسب جنسیت وجود نداشت. نتایج تحلیل واریانس یک راهه،نشان داد،در مؤلفه ی جذابیت،نگرش دانش آموزان منطقه ی برخوردار،نسبت به نیمه برخوردار و غیر برخوردار،به طور معناداری،منفی تر بود ولی در مؤلفه ی فهم،دانش آموزان منطقه ی غیر برخوردار،نگرش منفی تر داشتند. ضمناً دانش آموزان رشته ی تجربی در مؤلفه ی جذابیت،نگرش منفی تری داشتند و در سایر مؤلفه ها تفاوت معناداریبرحسب رشته تحصیلی وجود نداشت. براساس تحلیل رگرسیون، عوامل پیش بین در جذابیت،عبارت از:1- هویت دینی،2- نگرش به معلم،3- جنسیت ،درمؤلفه ی اهمیت: 1- هویت دینی 2- نگرش به معلم و درمؤلفه ی فهم: 1- جنسیت،2-نگرش به معلم،3- هویت دینی و 4- طبقه اقتصادی – اجتماعی بوده اند. پیام نهایی آن که میزانِ مطلوبیت موجود این درس،نمی تواند به فراگیران کمک کند تا پیام های ارزشی این درس رابر پیام های ضد ارزشی (که از هزاران سو به مخاطبان می رسد)،برتری بخشند.