مطالعات تربیتی و روانشناسی

مطالعات تربیتی و روانشناسی

مطالعات تربیتی و روانشناسی 1386شماره1 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بررسی الگوی تحول ادراکی بازشناسی چهره در نمونه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تکرار خطاهای خواندن واکه گذاری اصلاح کلمه وارونه خوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶۱
بازشناسی چهره به عنوان الگویی از رشد مهارتهای ادراکی مورد توجه خاص پژوهشگران می باشد. چهره ها مهمترین محرک های بصری را در روابط انسانی فراهم می کنند. از طریق چهره، هویت و هیجانات افراد و نیز سن و جنسیت آنها درک می شود. لذا رشد و توانایی برای خواندن چهره ها و شناسایی افراد بر اساس چهره، به عنوان مهارتی شناختی، جنبه ای اساسی از رشد شناختی و اجتماعی تلقی می گردد. تحقیقات نشان داده اند که خردسالان در مقایسه با بزرگسالان در رمز گذاری و بازشناسی چهره مشکل دارند. اینکه دشواری خردسالان در بازشناسی چهره ها، به خاطر کمبود تجربه در مواجهه با چهره هاست یا اینکه سطح پایین مهارتهای پردازش اطلاعات آنها باعث عملکرد ضعیف آنها می باشد مورد بحث می باشد. پژوهش حاضر با سنجش مهارتهای بازشناسی چهره بر روی نمونه ایرانی، تلاش دارد رشد مهارت بازشناسی چهره های ناآشنا، همگانی بودن و نقش تجربه در رشد توانایی بازشناسی چهره را بررسی نماید. شرکت کنندگان شامل سه گروه 22 نفره از کودکان 5 ساله، 9 ساله و بزرگسالان بودند که به تکالیف بازشناسی چهره در سه حالت چهره کامل، چهره داخلی و چهره بیرونی پاسخ دادند. نتایج نشان داد که در هر سه نوع از تکلیف، با افزایش سن، صحت و سرعت پاسخ دهی افزایش می یابد. پژوهش اخیر همخوان با نتایج قبلی، ضمن تاکید بر وجود فرایند رشد در بازشناسی چهره، نشان داد که با افزایش سن عملکرد کودکان در هر سه تکلیف بازشناسی چهره کامل، چهره داخلی و چهره بیرونی بهبود می یابد. نتایج تحقیق از یک طرف تایید کننده رویکرد همگانی بودن فرایند رشد بازشناسی چهره است که در همه جوامع و فرهنگ ها تحقق می یابد و از طرفی دیگر بیانگر نقش تجربه در فراگیری جنبه های تمیز دهنده چهره های انسانی است.
۲.

بررسی تحول شناخت اجتماعی و رابطه آن با طراز تحول شناختی در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

۳.

بررسی تغییر الگوی خطاهای خواندن دانش آموزان در پایه های دوم تا پنجم ابتدایی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تکرار خطاهای خواندن واکه گذاری اصلاح کلمه وارونه خوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱۰
این پژوهش با هدف بررسی نوع خطاهای خواندن دانش آموزان پایه های دوم تا پنجم ابتدایی انجام شد. آزمودنیهای پژوهش شامل 120 دانش آموز پایه های دوم تا پنجم (از هر پایه 30 نفر) بودند که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از بین دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر اصفهان انتخاب شدند. یافته های بدست آمده از تحلیل خطاهای خواندن با استفاده از آزمون مانوا حاکی از آن بود که بیشترین نوع خطای خواندن در پایه های دوم و سوم مربوط به واکه گذاری و تکرار کلمه بود و در پایه های چهارم و پنجم بیشترین نوع خطا را تکرار و اصلاح کلمه خطا به خود اختصاص داده بود. کمترین نوع خطا در کلیه پایه های مورد بررسی وارونه خوانی بود. به طور کلی می توان نتیجه گرفت خطاهای خواندن در پایه های مورد بررسی هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی متفاوت بود.
۴.

بررسی رابطه هیجان ها و اسنادهای علی با عزت نفس در دانشجویان دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی انگیزش خود و تلاشهای آن
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
تعداد بازدید : ۱۳۶۰
در این پژوهش، به منظور بررسی ارتباط بین هیجان ها و ابعاد اسناد علی (ابعاد مرکز کنترل و کنترل پذیری و پایداری) با عزت نفس، پژوهشگر آزمون های عزت نفس روزنبرگ، هیجان های واتسون و کلارک و مقیاس سنجش ابعاد علی (واینر) را در مورد 367 شرکت کننده دانشجو از دانشگاه تبریز اجرا کرده است. در تحلیل فرضیه ها از برنامه های آماری SPSS و تحلیل رگرسیونی و همبستگی پیرسون استفاده کرده است و متغیرهای مربوط به ابعاد اسناد علی در دو موقعیت (موفقیت) و (شکست) مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج رگرسیون چندگانه نشان می دهد، از عمده ترین عواملی که در افزایش عزت نفس موثرند، هیجان های مثبت و به تبع ان انتساب های کنترل پذیر و درونی و پایدار در موقعیت موفقیت است و فرد می تواند با درونی کردن و کنترل پذیر و پایدار دانستن آن، هیجان های مثبت خود را بالا برده و عزت نفسش را افزایش دهد. همچنین انتساب های درونی و کنترل پذیر در موقعیت شکست در افزایش هیجان های منفی موثرند. احتمال می رود، هیجان های منفی در پایین بردن عزت نفس موثر باشند و به تبع آن سلامت جسمی و روحی فرد به مخاطره افتد.
۵.

تعیین شاخص های مدیریت موثر کلاس در دانشگاهها و موسسات آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۵۴
در این مقاله مدیریت کلاس مورد بحث واقع شده است. روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی و از منظری دیگر کمی - کیفی است. در بخش کیفی با استادان نمونه کشوری مصاحبه شده و در بخش کمی عملکرد اعضای هیات علمی دانشگاه اصفهان به وسیله پرسشنامه محقق ساخته مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه تحقیق شامل استادان نمونه کشوری دانشگاههای اصفهان، صنعتی اصفهان و علوم پزشکی اصفهان و اعضای هیات علمی دانشگاه اصفهان است. برای انتخاب استادان نمونه کشوری، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده گردیده و با 15 نفر از آنان مصاحبه شده است. برای انتخاب اعضای هیات علمی دانشگاه اصفهان، از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم استفاده شده است. حجم این جامعه در سال تحصیلی 84-83 تعداد 395 نفر بوده که از میان آنها 58 نفر انتخاب شده است. برای ارزیابی عملکرد افراد انتخاب شده، تعداد 1245 دانشجوی زن و مرد سالهای سوم و چهارم مقطع کارشناسی در تحقیق شرکت داده شدند. یافته های تحقیق نشان داد که در بخش کیفی، استادان نمونه کشوری بر دو مقوله 1- اهمیت کلاس و چگونگی مدیریت آن و 2- رفتار محترمانه با دانشجویان تاکید داشته اند. در بخش کمی، اعضای هیات علمی دانشگاه اصفهان با کسب نمره 87/3، بیش از حد متوسط (5/3) به نشانگرهای مدیریت کلاس توجه داشته اند. عملکرد اعضای هیات علمی برحسب دانشکده و مرتبه علمی تفاوت معناداری نداشته، اما عملکرد آنان برحسب سابقه تدریس متفاوت بوده است. اعضای هیات علمی دارای سابقه تدریس10-1 سال نسبت به افراد دارای سابقه تدریس20-11 سال در زمینه مدیریت کلاس عملکرد بهتری داشته اند.
۶.

جایگاه الگوی سایبرنتیک در اداره دانشگاه ها (مورد: دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش عالی مدیریت دانشگاهها الگوی سایبرنتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۴۶
این پژوهش با اتکا به این مفروضه اصلی، ضرورت ارتقا جایگاه الگوی سایبرنتیک در اداره دانشگاهها، و برای بررسی کارکرد سازمانی دانشگاه فردوسی مشهد صورت پذیرفته است برای این منظور دیدگاههای کلیه مدیران دانشگاه فردوسی مشهد (139=N)، با استفاده از پرسشنامه ای که بر اساس نظریه سایبرنتیک تدوین شده است، مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. مولفه های مورد بررسی در الگوی سایبرنتیک عبارتند ار: نظارت و کنترل، پیوندها، تعاملات، تصمیم گیری، سلسله مراتب و رهبری. نتایج حاکی از آن است که میانگین دیدگاههای مدیرا ن دانشگاه فردوسی درباره وضعیت الگوی سایبرنتیک بطور معنی داری از میانگین نظری درجه های مورد وصف در ابزار گردآوری داده ها بیشتر است و بین نمرات مربوط به این مولفه های اصلی این الگو نیز در این دانشگاه رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد. بعلاوه، نظر به اینکه بین دیدگاههای مدیران دانشگاه فردوسی درباره میزان استفاده از این الگو تفاوت معنی داری مشاهده نشده است، می توان نتیجه گرفت که بین این مدیران درباره وضعیت مورد وصف، اتفاق نظر وجود دارد. در مجموع نتایج نشان می دهند که جایگاه الگوی سایبرنتیک در مدیریت دانشگاه فردوسی مشهد، در سه مولفه تصمیم گیری، نظارت و کنترل و رهبری، از وضعیت نسبتا مطلوبی برخوردار است. در مولفه نظارت و کنترل که شامل دو نوع ساختاری و اجتماعی می شود، نظارت و کنترل ساختاری دارای وضعیت نسبتا مطلوبی است ولی نظارت و کنترل اجتماعی از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. با این وصف و بطور خاص، سه مولفه پیوندها، سلسله مراتب و تعاملات در این دانشگاه، ضعیف بوده و دانشگاه بایستی برای تقویت و بهبود این مولفه ها، تدابیری اندیشیده و تلاش ویژه ای مبذول دارد.
۷.

مطالعه تاثیر به کارگیری یک الگوی تدریس ترکیب شده از الگوهای نوین تدریس بر یادگیری یک مبحث مشترک در دروس زبان فارسی، عربی و انگلیسی، پایه دوم راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵۸
هدف اصلی این پژوهش مطالعه تاثیر به کارگیری یک الگوی ترکیبی بر یادگیری دانش آموزان در دروس فارسی، عربی و انگلیسی دوم راهنمایی می باشد. این پژوهش شبه تجربی است، که طی دو مرحله مقدماتی و نهایی به اجرا در آمده است. مطالعه نواقص و مشکلات طرح درس ها و آزمون های ساخته شده و اصلاح آن ها در مرحله مقدماتی و اجرای طرح درس ها در نمونه اصلی شامل بیست کلاس پایه دوم (ده کلاس به عنوان گروه آزمایشی و ده کلاس به عنوان گروه گواه) در مرحله نهایی صورت گرفته است. در اجرای پژوهش از پیش آزمون و آزمون نهایی و گمارش تصادفی کلاس ها ی پایه دوم در هر مدرسه به عنوان آزمایشی و گواه استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش مدارس راهنمایی پسرانه ناحیه 1و 4 آموزش و پرورش شهر مشهد می باشند و نمونه مورد مطالعه شامل ده مدرسه که از هر مدرسه دو کلاس پایه دوم (جمعا 20 کلاس پایه دوم) به صورت خوشه ای انتخاب شده اند. نتایج عمده حاصل از اجرای طرح درس های مبتنی بر الگوی ترکیبی در گروه های مورد مطالعه در هر سه درس فارسی، عربی و انگلیسی به تفکیک حاکی از این است که به کارگیری طرح درس های مزبور (بر اساس الگوی ترکیبی) تا حد زیادی بر پیشرفت نمره آزمون نهایی دانش آموزان گروه آزمایشی در دروس فارسی، عربی و انگلیسی هر کدام به صورت مجزا موثر بوده و به عبارت دیگر تاثیر معنادار ایجاد کرده است. همچنین به کار گیری طرح درس های فوق بر معدل نمره هر سه درس نیز تاثیر معنادار به همراه داشته است. نتایج نظرخواهی معلمان و دانش آموزان پس از اجرای طرح درس ها نیز نشان می دهد که آن ها تا حد زیادی از اجرای طرح درس های مبتنی بر الگوی ترکیبی رضایت داشته اند.
۸.

مقایسه باورهای انگیزشی در یادگیری خود نظم یافته میان کودکان تیزهوش، ناتوان یادگیری و عادی در گروهی از دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی انگیزش انگیزش در تعلیم و تربیت
  2. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی
تعداد بازدید : ۲۷۶۳
هدف از پژوهش حاضر مقایسه باورهای انگیزشی کودکان تیزهوش، ناتوان یادگیری و عادی در یادگیری خود نظم یافته است. به این منظور 76 دانش آموز تیزهوش، 77 دانش آموز عادی و 49 دانش آموز ناتوان یادگیری در دامنه سنی 10-12 سال به صورت تصادفی از مدارس شهرستان شیراز انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از دو فرم مختلف پرسشنامه خودگردانی یادگیری (SRQ-A) ریان وکانل (1989) که از چهار سبک تنظیمی بیرونی، درون فکنی، همانند سازی و درونی تشکیل شده است، استفاده گردید. روایی و پایایی پرسشنامه ها احراز گردید. نتایج تحلیل های آماری حاکی از آن بود که در سبک تنظیمی بیرونی، کودکان ناتوان یادگیری نسبت به کودکان عادی و کودکان تیزهوش نمرات بالاتری کسب کردند. در سبک تنظیمی درون فکنی و همانند سازی کودکان تیزهوش نسبت به کودکان عادی و ناتوان یادگیری میانگین بالاتری دارند و در سبک تنظیمی درونی میان کودکان تیزهوش و عادی تفاوت معناداری وجود نداشت، اما این دو گروه با کودکان ناتوان یادگیری تفاوت معناداری داشتند (p<0.01). قابل ذکر است که نتایج پژوهش در دو سبک تنظیمی کنترلی و خودمختاری تایید گردید. همچنین تحلیل آماری رگرسیون چند متغیره حاکی از آن بود که از میان متغیرهای دموگرافیک، تنها شغل پدر و تحصیلات مادر از قدرت پیش بینی کنندگی مثبت و معناداری برخورددار بودند.
۹.

مقایسه شیوه های فرزند پروری با سبکهای هویت و بررسی رابطه آنها در دانش آموزان دختر و پسر پیش دانشگاهی نواحی چهار گانه آموزش و پرورش شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شیوه های فرزند پروری هویت آشفته سبک های هویت هویت زود هنگام هویت با وقفه هویت پیشرفته والدین قاطع و اطمینان بخش والدین مستبد والدین سهل گیر والدین بی توجه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۳۴
هدف از پژوهش حاضر مقایسه شیوه های فرزند پروری با سبک های هویت در دانش آموزان دختر و پسر پیش دانشگاهی نواحی چهار گانه شهر شیراز می باشد. نمونه این مطالعه 657 نفر از دانش آموزان دختر و پسر می باشند که به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده جند مرحله ای از بین مدارس پیش دانشگاهی در نواحی چهار گانه آموزش و پرورش شیراز انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه هویت آدامز و بنیون (OMEIS-2) و پرسشنامه سبک های فرزند پروری شیفر می باشد بررسی نتایج با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه، تی تست مستقل، مجذور خی و همبستگی نشان داد که 1- بین شیوه های فرزند پروری با توجه به سبک های هویت تفاوت معنادار وجود دارد. 2- تنها در هویت زود هنگام بین دختران و پسران تفاوت معنادار وجود دارد. 3- بین شیوه های فرزند پروری و جنسیت رابطه معنادار وجود دارد. 4- بین سبک های هویت با توجه به طبقه اجتماعی تفاوت معنادار نیست. 5- بین شیوه های فرزند پروری و طبقه اجتماعی رابطه معنادار وجود دارد. 6- بین ابعاد شیوه های فرزند پروری و سبک های هویت رابطه معنادار وجود دارد.