نظریه و عمل در برنامه درسی
نظریه و عمل در برنامه درسی سال اول بهار و تابستان 1392 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این مقاله به مبحث تربیت معلم از منظر چالش برانگیز ساختار برنامه درسی تربیت معلم و اجرای آن اختصاص دارد. در این زمینه مواضع گوناگونی ابراز می شود که این گونه گونی امر تربیت معلم را به لحاظ نظری و به تبع آن در عمل با بحران مواجه کرده است. این وضعیت خاص ایران نیست. بنا به شواهد موجود، در سطح جهان نیز پژوهش های به عمل آمده هنوز نتوانسته اند به روشنی نشان دهند که کدام برنامه درسی تربیت معلم و با کدام ساختار از اثر بخشی بیشتری برخوردار است و قادر است معلمان توانمندتر و موفق تری را به کلاس های درس گسیل نماید. موقعیت مساله ای این مقاله در ایران را به شکل دقیق تر می توان با استفاده از کلید واژه «تمامیت خواهی» توضیح داد. از یکسو، اصحاب آموزش و پرورش در تلاش هستند که این دستگاه را به عنوان یگانه نهاد صالح برای تربیت معلم معرفی نمایند و برای متقاعد ساختن مراجع سیاستگذار نیز از هیچ کوششی فروگذار نکرده اند. اقدام برای تاسیس دانشگاه ویژه تربیت معلم (یا دانشگاه ویژه فرهنگیان) با حمایت شورایعالی انقلاب فرهنگی، با فرض عهده دار شدن مسئولیت تام و تمام تربیت معلم در ابعاد مختلف توسط آن، مهم ترین مظهر این سیاست تمامیت خواهانه و بخشی نگر است. از سوی دیگر، گروهی از صاحبنظران دانشگاهی از ایده رقیب و بدیلی حمایت می کنند که تمامیت خواهانه به دنبال استقرار همه جانبه تربیت معلم در دانشگاه ها و به ویژه دانشگاه تربیت معلم تهران هستند و نهاد آموزش و پرورش را فاقد صلاحیت جزئی و کلی برای ورود به این عرصه معرفی می نمایند.
مدعای اصلی این نوشتار بدین ترتیب آن است که در کشاکش این دیدگاه های تمامیت خواهانه باید به دنبال راهبردی بود که جایگاه تربیت معلم را به دنبال یک رخداد خطیر ملّی و فرابخشی به رسمیت شناخته و برای اجرای برنامه درسی تربیت معلم با توجه به این ویژگی ها تعیین تکلیف نماید. الگوی مشارکتی پیشنهادی با توجه به مولفه های اساسی برنامه درسی تربیت معلم ارائه شده است و از نقسیم کار حمایت می کند.
رویکردهای معلمان ریاضی به «گوش دادن» در کلاس های درس: یک مطالعه پدیدارنگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آشناییِ معلمان با ماهیت «گوش دادن» به ایده ها و نظرات ریاضی دانش آموزان در کلاس درس و شناخت انواع آن، می تواند فرصت مناسبی ایجاد کند تا بتوانند از «گوش دادن»، به عنوان یک روش تدریس مؤثر جهت ارتقای یادگیری ریاضی دانش آموزان استفاده کنند. پیشینه پژوهشی در این حوزه نشان می دهد که آشنایی معلمان ریاضی با اهمیت «گوش دادن» و انواع آن، می تواند به معلمان ریاضی کمک کند تا دانش آموزان را در وضعیتی قرار دهند که از طریق تعامل با یکدیگر و با محیط یادگیری، به تدریج توانایی ارزیابی واقع بینانه ایده هایشان را افزایش داده و آن ها را اصلاح کنند و بدین ترتیب، یادگیری خود را عمیق تر کنند. به دلیل اهمیت این موضوع، پژوهشی پدیدارنگارانه طراحی شد تا چگونگی گوش دادن معلمان ریاضی دوره راهنمایی پایه های 6 تا 8 مطالعه شود. مشاهدات مستمر کلاسی و مصاحبه با معلمان آن کلاس ها، به پژوهشگران فرصت داد تا بتوانند تشابهات و تفاوت های انواع «گوش دادن» معلمان ریاضی را به ایده ها و نظرات دانش آموزان، در سه دسته مقوله بندی کنند. سپس دریافتند که سه مقوله ساخته شده، با سه رویکرد متفاوت «گوش دادن ارزیابانه»، «گوش دادن تفسیری» و «گوش دادن هرمنیوتیک» که دیویس (1997) شناسایی کرده بود سازگارند. بدین سبب در این تحقیق، از همان برچسب ها برای ارجاع به این سه مقوله استفاده شد. در این مقاله، با تمرکز بر مشاهده سه کلاس درس و نظرات سه معلم که از طریق مصاحبه شناسایی شدند، تمایز بین این سه نوع «گوش دادن» نشان داده می شود و به دلیل این که این سه معلم، هر یک به نوعی معرف این سه رویکرد بودند، برای آن ها نام مستعار و تمثیلی «خانم قضاوتی»، «خانم تفسیری» و «خانم تعاملی» انتخاب شده است.
تحلیل تاریخی معانی و مقاصد نومفهوم گرایی در رشته ی مطالعات برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به تحلیل تاریخی معنا و اهداف نومفهوم سازی در برنامه درسی در آثار ویلیام پاینار و همکاران وی از دهه ی 1960 تا 2010 پرداخته است. به همین منظور 25 مقاله و 4 کتاب ویلیام پاینار با روش تحلیل اسناد مورد مطالعه قرار گرفته و متون مرتبط با معنا و اهداف نومفهوم گرایی با نگاه تحلیلی- انتقادی بررسی شده اند. آثار راگا و هلبویش نیز به عنوان آثار مقابل و متعارض با نومفهوم گرایی، به عنوان نقدهای مطرح بر نومفهوم گرایی مطرح شده اند. نتایج تحلیل محتوا نشان داد ند که چهار گزاره مهم، معنای نومفهوم گرایی را شکل می دهند: الف- نومفهوم گرایان عده ای از متخصصان برنامه درسی نیستند که درباره عقیده یا عقاید خاصی به تفاهم رسیده باشند. ب- نومفهوم گرایی به جای این که یک جنبش باشد یک مسیر یا یک فرایند فهمیدن است و پ- جریان نوفهمی یا پروژه فهمیدن همیشه ادامه دارد و در نتیجه اصطلاح نومفهوم گرایی به آسانی قابل تعریف نیست. ت- نومفهوم گرایی جنبشی انتقادی و عام نگر است که به پدیده های بیرون مدرسه ای و نقد پیامدهای پنهان و آشکار برنامه درسی توجه دارد. اهداف تعقیب شده ی نومفهوم گرایان که از طریق کدگذاری باز و انتخابی استخراج شدند عبارت بودند از: تعقیب مطالعات میان رشته ای، تقویت نقش انتقادی نظریه، تغییر پارادایم از برنامه ریزی درسی به فهم برنامه درسی، تاکید بر متغییرهای بیرون مدرسه ای، کلیت پردازی، غلبه نظریه بر عمل، استفاده از خودشرح حال نویسی و تعبیر معنای Currere به گذر زندگینامه ای، بهبود رشته مطالعات برنامه های درسی به عنوان گفت وگوهای پیچیده، بین المللی کردن رشته مطالعات برنامه درسی برای تقویت گفتمان های فرهنگی در حوزه و تاریخ نگاری برنامه درسی. در ادامه نقد نومفهوم گرایان بر مواضع موجود برنامه درسی و نیز نقدهای مهمی که از بیرون بر نومفهوم گرایی وارد آمده مورد تفسیر قرار گرفته اند.
تعیین ملاک های سنجش اثربخشی دوره های آموزش مجازی حوزوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این پژوهش تعیین ملاک های سنجش اثربخشی دوره های آموزش مجازی حوزوی است. آموزش های حوزوی ماهیتا و از جهات مختلف با آموزش های شغلی و دانشگاهی تفاوت دارد و از این رو برای سنجش اثربخشی آنها باید به این تفاوت های بارز توجه نمود. پژوهش حاضر براساس این ایده تلاش می کند با استفاده از روش شناسی پژوهشی کیفی و از طریق نظریه مبنایی چارچوبی برای سنجش اثربخشی دوره های آموزش مجازی حوزوی ارائه کند. شرکت کنندگان در این پژوهش 15 نفر از دست اندرکاران مجرب و متخصص در زمینه آموزش های مجازی حوزوی هستند که در موسسه های آموزش حوزوی و حوزه های علمیه مستقر در شهر قم مشغول به کار هستند. ابزار جمع آوری داده های پژوهش، مصاحبه اکتشافی و نیمه ساختاریافته بوده است. تحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی صورت گرفت. در مرحله کدگذاری باز 114 کد شناسایی و سپس شش مقوله مهم ایجاد شد. با چرخش های مکرر در مصاحبه ها، یک مقوله اساسی منتج گردید. براساس یافته های این پژوهش برای سنجش اثربخشی آموزش های مجازی حوزوی در لایه عمومی(سطحی) باید به شش مقوله شامل؛ ارزش های بنیادین آموزش های حوزوی، غایت های آموزش مجازی حوزوی، طراحی برنامه درسی، ویژگی های استاد، ویژگی های یادگیرنده (طلبه) و نتایج نگرشی و رفتاری توجه نمود که با توجه به ارزش های بنیادین حاکم بر فضای آموزش های حوزوی مجازی از ارتباط متقابل بین این عوامل شش گانه یک خصیصه مهم روحیه طلبگی اولویت پیدا می کنند. این ویژگی به عنوان لایه خاص (عمیق) در سنجش اثربخشی آموزش های حوزوی باید مدنظر قرار گیرد. ویژگی حس طلبگی دربرگیرنده مولفه های خرده تر مانند؛ زی طلبگی، کنجکاوی معرفتی و دینی، ساده زیستی، مهارت های تبلیغی، رعایت حرمت استاد، دریافت حس باطنی و یادگیری مداوم است.
میزان تحقق اهداف دانشی برنامه درسی فیزیک 3 و آزمایشگاه آن در دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله گزارشی از میزان تحقق اهداف برنامه درسی کسب شده فیریک و آزمایشگاه سال سوم دبیرستان ارائه می شود. این پژوهش از نوع مطالعات برآوردی و ارزشیابی است و از نظر نحوه گردآوری داده ها در زمره پژوهش های زمینه یابی قرار دارد. با استفاده از آزمون پیشرفت تحصیلی، میزان تحقق هدف های برنامه درسی با سنجش 369 نفر از دانش آموزان رشته های ریاضی فیزیک و تجربی مدارس متوسطه پنج منطقه جغرافیایی شهر تهران به انجام رسید. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که: 1- اهداف حیطه دانشی درس فیزیک 3 و آزمایشگاه تحقق یافته است. 2- بین دانش آموزان دختر و پسر رشته های ریاضی و تجربی در تحقق اهداف حیطه دانشی تفاوت معناداری وجود ندارد. 3- بین دانش آموزان مناطق مختلف آموزشی در تحقق اهداف حیطه دانشی تفاوت معناداری وجود دارد.
بررسی و تدوین مهارت ها وصلاحیت هایICT موردنیاز معلمان در فرایند آموزش و یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی و تدوین مهارت ها و صلاحیت های مورد نیاز معلمان در زمینه کاربست ICT در آموزش و یادگیری می باشد. این مطالعه یک پژوهش توصیفی- پیمایشی می باشد که جمع آوری داده های آن به روش دلفی انجام شده است. بدین منظور از 10 نفر از کارشناسان و متخصصان برنامه درسی در حوزه فناوری های نوین از جمله ICT و مدرسان IT در بنیاد ICDL و دست اندرکاران هوشمند سازی مدارس، همچنین 25 معلم منتخب شاغل در مدارس هوشمند با ویژگی های، تجربه تولید محتوای الکترونیکی و سابقه کاربست ICT در کلاس، دعوت به همکاری ومشارکت در طرح شد. در مرحله اول متخصصان گویه ها را اولویت بندی کردند و عدد هر گویه را با توجه به مهم بودن و به ترتیب نیاز و اولویت کاربست معلم در کلاس درس مشخص نمودند. در این مرحله با توجه به پاسخ های متخصصان با انجام 2 آزمون (ضریب همبستگی اسپیرمن وآزمون فریدمن) میزان توافق 10 استاد شرکت کننده واعتبار اولویت های تعیین شده کل افراد شرکت کننده در طرح مشخص گردید. در مرحله دوم پس از اعمال اولویت های تعیین شده، جهت کسب حصول حداکثری توافق، گویه ها مجدداً در اختیار مخاطبان طرح قرار گرفت و با توافق 48/ 95 درصدی به تأیید رسید. یافته های پژوهش نشان می دهد درمرحله دوم نسبت به مرحله اول میانگین نمرات افزایش ومتوسط انحراف معیار کاهش یافت که نشان از همگرا شدن نظرات مخاطبان شرکت کننده در طرح بود. کلیه ضرایب همبستگی در سطح آلفای 1 درصد معنا دار است که نشان از توافق بالا و روایی گویه های هر مؤلفه می باشد. نتیجه اینکه در این پژوهش مهارت های کاربست ICT به دو مؤلفه مهارت های عمومی و تخصصی و صلاحیت های کاربست ICT به سه مؤلفه شناختی، عملکردی و عاطفی با نظر متخصصان تعیین و اولویت بندی گردید.
جایگاه مولفه های حقوق بشر در محتوای کتاب های درسی دوره ی آموزش ابتدایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در زمینه یکی از اساسی ترین مباحث روز در حوزه آموزش و پرورش و برنامه ریزی درسی تحت عنوان «آموزش حقوق بشر» انجام شده است. بدین منظور با بهره گیری از روش تحلیل محتوا، 36 جلد کتاب درسی دوره آموزش ابتدایی سال تحصیلی 92-1391 که شامل 3924 صفحه بوده، مورد بررسی، تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از کتب درسی و برای بدست آوردن ضریب اهمیت هر یک از مولفه های حقوق بشر و مقایسه ضرایب آنها، از روش آنتروپی شانون که برگرفته از تئوری سیستم هاست، استفاده شده است. براساس یافته های پژوهشی، توجه متعادلی به مولفه های حقوق بشر نشده و در میان صفحات کتب درسی این دوره، بیشترین ضریب اهمیت مربوط به مولفه حقوق اساسی و کمترین ضریب اهمیت مربوط به مولفه حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی می باشد. همچنین بر اساس ضرایب اهمیت بدست آمده از فراوانی های مربوط به خرده مولفه ها، بیشترین ضریب اهمیت مربوط به خرده مولفه حقوق زیست محیطی و کمترین ضریب اهمیت مربوط به خرده مولفه های حق دادخواهی عادلانه و حق مالکیت می باشد.