فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱٬۰۹۹ مورد.
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
38 - 22
حوزههای تخصصی:
شیوع ویروس کرونا (کووید-19) موجب تعطیلی مدارس اکثر کشورهای جهان شد و ارائه دروس مهارتی و کارگاهی را با چالش اساسی مواجه کرد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی راهبردهای آموزش دروس مهارتی و کارگاهی در دوره همه گیری کروید 19 است. پژوهش بر اساس هدف، کاربردی که به روش کیفی انجام شده است. شرکت کنندگان این پژوهش شامل کلیه گروه های آموزشی شاخه های فنی و حرفه ای آموزش وپرورش خراسان جنوبی در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 15 نفر به عنوان شرکت کننده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. روایی ابزار اندازه گیری با توافق کدگذاران تأیید شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار MAXQDA10 استفاده شد. یافته ها نشان داد که راهبردهای آموزش دروس مهارتی و کارگاهی در دوران همه گیری کووید-19 را می توان در قالب 5 عامل (تولید محتوای الکترونیکی، حمایت فنی، عوامل اجتماعی، عوامل فردی و مدیریت کلاس)، 12 مؤلفه و 54 شاخص طبقه بندی کرد. بنابراین؛ می توان نتیجه گرفت که اثربخشی آموزش دروس مهارتی و کارگاهی آنلاین مستلزم حمایت بهتر از معلمان در محیط های یادگیری آنلاین است و پیشنهاد می شود که توسعه حرفه ای معلمان موردتوجه ویژه قرار گیرد.
نقش میانجی ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی و اعتیاد به فضای مجازی در رابطه بین خودشناسی و اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان دوره تحصیلی متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
21 - 1
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین خودشناسی و اهمال کاری تحصیلی با میانجی گری ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی و اعتیاد به فضای مجازی در دانش آموزان دوره متوسطه دوم انجام شد. روش این پژوهش توصیفی همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر ملایر (7450 نفر) بود که از بین آنان 515 نفر بر اساس فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. هر یک از شرکت کنندگان، پرسشنامه ای شامل مقیاس اهمال کاری تحصیلی سولومون و راثبلوم، مقیاس نیازهای بنیادین روان شناختی، مقیاس اعتیاد به فضای مجازی یانگ و پرسشنامه خود شناسی انسجامی قربانی و همکاران را تکمیل نمودند. داده های به دست آمده با روش همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و با استفاده از نسخه ی 26 بسته آماری برای علوم اجتماعی و AMOS-24 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد اثرات مستقیم خودشناسی بر نیازهای بنیادین روان شناختی (خودمختاری، شایستگی، ارتباط با دیگران) (0/35 >β ) و اعتیاد به فضای مجازی معنی دار بود (50/0-β = ). در بین نیازهای بنیادین، اثرات نیاز به شایستگی بر اهمال کاری معنی داری بود (0/36 = β)، در حالیکه نیازهای ارتباط با دیگران و خودمختاری بر اهمال کاری تحصیلی اثر معنی داری نداشتند. اثر اعتیاد به فضای مجازی نیز بر اهمال کاری معنی دار بود (0/46 = β). اثر غیر مستقیم خودشناسی بر اهمال کاری تحصیلی از طریق نیازهای بنیادین روانشناختی و اعتیاد به فضای مجازی نیز معنی دار بود (0/49- =β ). یافته های پژوهش نشان می دهد خودشناسی از طریق ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی و کاهش اعتیاد به فضای مجازی می تواند در کاهش اهمال کاری تحصیلی اثربخش باشد.
الگوی مشارکت والدین در فرایند آموزش مجازی مدراس ابتدایی: مطالعه کیفی در دوران همه گیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
272 - 244
حوزههای تخصصی:
در دوران همه گیری کووید- 19 و غیر حضوری شدن آموزش، مشکلات زیادی برای والدین و دست اندرکاران آموزش به خصوص در مدارس ابتدایی به دلیل بی سابقه بودن شرایط پیش آمده و نبود تجربه قبلی و الگوی مدون ایجاد شد. هدف از این مطالعه کیفی کاوش تجارب والدین، معلمان، مدیران مدراس در این دوران به منظور ارائه الگویی تجربی از فرایند مشارکت والدین در آموزش مجازی دانش آموزان مدارس ابتدایی است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته با والدین، معلمان و مدیران مدارس ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1399 و 1400 گردآوری شد. داده های به دست آمده در دو مرحله کدگذاری دور اول و کدگذاری دور دوم یا کدگذاری الگو بر اساس روش های کدگذاری اکتشافی مایلز و همکاران (2020) ، تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد عوامل سه گانه بهبود تجربیات آموزشی دانش آموزان، حمایت عاطفی و تعامل و ارتباط با محیط و مدرسه، والدین را به سوی «مشارکت در آموزش مجازی دانش آموزان» سوق می دهد. این مشارکت در دو بعد مراقبت آموزشی و نظارت و کنترل فرزندان نمود پیدا می کند. مشارکت والدین و اجتماع مدرسه در شرایط یکسانی رخ نمی دهد و متأثر از عوامل نهادی و زیرساختی، استفاده از توانایی های والدین در اجرای برنامه درسی و حمایت آن ها از یادگیری فرزندان است. شرکت کنندگان گزارش دادند کاربرد روش های تعاونی و کمک رسانی و روش های مبتنی بر فعالیت های اجتماعی منجر به درک مشارکت والدین به عنوان ضرورتی اجتماعی و مدنی شد و در بهبود فرایندهای تدریس و یادگیری دانش آموزان اثر داشت. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند به عنوان چارچوبی برای مدارس و مؤسسات آموزشی در جهت استفاده از ظرفیت والدین خصوصاً در آموزش مجازی به عنوان راهبردی مکمل مورد استفاده قرار گیرد.
مدل کیفی و داده بنیاد از توسعه استعداد آموزگاران (مطالعه موردی: معلمان دوره ابتدایی شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
169 - 144
حوزههای تخصصی:
پیشرفت سازمان های امروزی منوط به رشد و توسعه نیروی انسانی آن هاست در این راستا، رهبران سازمانی به دنبال مدیریت بهینه استعدادهایشان هستند. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف طراحی و ارائه الگوی توسعه استعداد معلمان دوره ابتدایی در شهر اردبیل با رویکرد کیفی و مبتنی بر طرح نظام مند اشتراوس_کوربین (1998) انجام شد. جامعه آماری شامل معلمان نمونه سه سال اخیر، مدیران، خبرگان آموزش وپرورش و اساتید دانشگاه می باشد که از طریق روش نمونه گیری هدفمند با 20 نفر از آنان مصاحبه به عمل آمد. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد و به روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه وتحلیل گردید. یافته های پژوهش نشان داد که «شایستگی استعدادها» به عنوان پدیده محوری؛ عوامل مدیریتی و عوامل سازمانی در قالب عوامل علی؛ مدیریت عملکرد به عنوان راهبرد؛ استراتژی سازمانی تحت عنوان عوامل زمینه ای؛ مدیریت مدرسه محور به عنوان عامل مداخله گر و پیامدهای توسعه سازمانی و توانمندی فردی معلمان عناصر الگوی ارائه شده را تشکیل دادند. طبق نتایج این تحقیق، آموزش وپرورش می تواند از طریق ارتقای شایستگی معلمان و بکارگیری مدیریت عملکرد به تعالی سازمانی دست یابد.
عوامل مؤثر بر حواس پرتی دیجیتال دانشجویان در یادگیری الکترونیکی ایام کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
24 - 1
حوزههای تخصصی:
با فراگیر شدن پاندمی کووید 19، یادگیری الکترونیکی به یکی از مهم ترین روش های آموزش تبدیل شد. یکی از چالش های تدریس برخط، دیده نشدن دانشجو و حواس پرتی آنان است، که از آن تحت عنوان حواس پرتی دیجیتال یاد می شود، لذا شناسایی حواس پرتی دیجیتال دانشجویان و عوامل مؤثر بر آن حائز اهمیت است. پژوهش حاضر باهدف طراحی و اعتبار یابی ابزار سنجش عوامل مؤثر بر حواس پرتی دیجیتال دانشجویان در یادگیری الکترونیکی انجام شد. روش پژوهش توصیفی همبستگی و از نوع کاربردی بود. 160 نفر از دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه بیرجند به شیوه در دسترس انتخاب شدند. روش جمع آوری اطلاعات با استفاده از ابزار پرسشنامه حواس پرتی دیجیتال محقق ساخته با 46 گویه بود. برای سنجش روایی سازه، از تحلیل عاملی اکتشافی با چرخش واریماکس استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی هفت مؤلفه برای حواس پرتی دیجیتال شناسایی کرد که 62 درصد از واریانس سازه "حواس پرتی دیجیتال" را تبیین می کرد. 1) حواس پرتی دیجیتال؛ 2) درس و استاد؛ 3) نگرش به آموزش الکترونیکی در ایام کووید؛ 4) روش تدریس؛ 5) حواس پرتی متداول؛ 6) فنون مدیریت حواس پرتی؛ 7) تدریس تعاملی؛ عوامل شناسایی شده بودند. پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای کل ابزار 88% و برای خرده مقیاس های آن بین 69/0 تا 81/0 به دست آمد. نتایج محاسبه ضرایب همبستگی بین خرده مقیاس های پرسشنامه و نمره کل، ضریب بین 27/0 تا 73/0 را نشان داد. تمامی خرده مقیاس ها به جز «نگرش به آموزش الکترونیکی» با نمره کل مقیاس همبستگی مثبت و بالایی دارند.
بررسی رابطه میان خودکارآمدی تحصیلی و اشتیاق تحصیلی با توجه به نقش میانجی خودتنظیمی در میان داشجویان رشته زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
106 - 81
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین خودکارآمدی تحصیلی و اشتیاق تحصیلی با توجه به نقش میانجی خودتنظیمی در میان دانشجویان کارشناسی رشته زبان انگلیسی دانشگاه کردستان در سال تحصیلی 99/98 بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی رشته زبان انگلیسی دانشگاه کردستان به تعداد 423 نفر بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی تعداد 203 نفر به عنوان نمونه ی پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش، از پرسشنامه های خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان (1999)؛ اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران (2004)؛ و پرسشنامه خودتنظیمی بوفارد و همکاران (1995) استفاده شد و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار است و تمامی ضرایب مسیر معنی دار بوده است (t ≥ 1.96; P ≤ 0.01). بر اساس نتایج، خودکارآمدی تحصیلی با ضرایب 0.47 و 0.69 به ترتیب اشتیاق تحصیلی و خودتنظیمی را به طور مستقیم تبیین می کند؛ و خودتنظیمی با ضریب اثر 0.62 به طور مستقیم بر اشتیاق تحصیلی اثرگذار است. همچنین نتایج نشان داد که ضریب مسیر تبیین شده ی رابطه ی خودکارآمدی تحصیلی با اشتیاق تحصیلی با نقش میانجی خودتنظیمی به صورت غیرمستقیم با ضریب 0.42 معنی دار بود.
رابطه اخلاق ورزی با اهمال کاری تحصیلی و نگرش به تقلب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
296 - 274
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر اهمال کاری تحصیلی و نگرش به تقلب است که می تواند در پیشرفت تحصیلی دانشجویان نقش مؤثری ایفا کند، یکی از این عامل ها، رعایت اخلاق در فرایندهای کلاسی و تدریس است، با درک این مهم پژوهش حاضر با هدف رابطه اخلاق ورزی با اهمال کاری تحصیلی و نگرش به تقلب انجام شده است. روش: رویکرد این تحقیق توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا همدان می باشد، 386 نفر از دانشجویان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر اساس دانشکده جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد اخلاق ورزی، اهمال کاری تحصیلی و نگرش به تقلب استفاده شد. داده های تحقیق پس از جمع آوری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در نرم افزارهای آماری LISREL, SPSS تحلیل شدند. نتایج: نتایج بررسی نشان داد که رابطه اخلاق ورزی با اهمال کاری تحصیلی و نگرش به تقلب منفی و معنی دار می باشد. در نتیجه برای کاهش اهمال کاری تحصیلی و نگرش به تقلب در میان دانشجویان می توان به ابعاد اخلاق ورزی توجه کرد، و اساتید به عنوان الگوهای رفتاری می توانند در رعایت اخلاق ورزی در دانشجویان نقش موثری را ایفا کنند.
تجارب زیسته معلمان دوره اول ابتدایی درباره شیوه های تدریس خلاق در بستر آموزش مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
236 - 206
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی شیوه های تدریس خلاق در بستر آموزش مجازی براساس تجارب معلمان دوره اول ابتدایی انجام شد. در این مطالعه، روش پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی مورد استفاده قرار گرفت. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختارمند بود. اعتبار داده ها با استفاده از تکنیک های تأییدپذیری از طریق خودبازبینی پژوهش گران و اعتمادپذیری با هدایت دقیق جریان جمع آوری اطلاعات و هم سوسازی پژوهش گران تعیین شد.برای تعیین میزان پایایی از آلفای کریپندورف و بر اساس فرمول که در آن عدم توافق مشاهده شده و عدم توافق مورد انتظار استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون صورت گرفت. نتایج نشان داد که روش های تدریس خلاقانه شامل: ارائه کنفرانس توسط دانش آموز، تحقیق، بارش فکری، گردش علمی (استفاده از تورهای مجازی موزه و آثار باستانی) ، روش نمایش، روش حل مسئله، کار دستی؛ ابزارهای آموزشی شامل: ابزارهای چندرسانه ای، استفاده از انیمیشن، فیلم،استفاده از وسایل بازی، استفاده از مواد طبیعی؛ تکنیک های خلاقانه تدریس شامل: عکاسی توسط دانش آموزان، بازی های فردی و گروهی، سفرعلمی در خانه، قصه گویی و پرده خوانی؛ انگیزه معلمان در استفاده از روش تدریس خلاق شامل: حفظ و تقویت انگیزه یادگیری دانش آموزان در آموزش مجازی، ایجاد فضای شاد آموزش در دوران کرونا، تقویت حس خودآموزی در دانش آموزان، جذاب کردن کلاس درس، افزایش مشارکت دانش آموزان؛ و همچنین مهم ترین چالش و مشکلات معلمان در اجرای شیوه های تدریس خلاقانه شامل: ضعف نرم افزاری، کاهش تعاملات، کمبود امکانات، عدم همکاری اولیاء و ضعف ساختاری بود
اقتصادسنجی آموزش عالی رویکردی نوین برای ارزیابی تناسب تدریس و تحقیق اعضای هیأت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
322 - 297
حوزههای تخصصی:
مطالعه رابطه بین تدریس و تحقیق اعضای هیأت علمی که سابقه طولانی دارد، در پژوهش های تجربی عمدتاً به صورت هنجاری و تک بُعدی انجام شده است.هدف اصلی مقاله، ضمن بازنمایی این مسائل کلیدی، پیشنهادوبکارگیری روشی نوین و پرقابلیت می باشد که به طور همزمان امکان شناسایی و تحلیل سه وضعیت مکمل، جانشینی و/یا خنثی بودن رابطه تدریس و تحقیق را داشته و زمینه فنی لازم برای ارزیابی درجه متناسب بودن ترکیب فعالیت های دانشگاهی را فراهم نماید.جامعه آماری تحقیق، اعضای هیأت علمی دانشگاهها و نمونه آماری شامل 716 نفر می باشد که به صورت خوشه ای از اعضای یک دانشگاه جامع انتخاب و داده های مربوط به عملکرد آموزشی وپژوهشی آنان برای سال تحصیلی 96-1395 در چارچوب مولفه های آیین نامه ارتقا گردآوری و با استفاده از روش اقتصادسنجی آموزش عالی مبتنی بر مرز امکانات تولید تحلیل شده است.یافته ها مؤید آن است که رابطه بین آموزش و پژوهش اعضای هیأت علمی چند بُعدی و بسته به شرایط نهادی-سازمانی، متفاوت می باشد.در رابطه با نمونه آماری مطالعه شده، یافته های تجربی نشان دادند که وضعیت عملکرد 402 نفر در منطقه جانشینی و 314 نفر در منطقه مکملی قرار داشته که به این ترتیب،ترکیب عملکرد آموزشی و پژوهشی 314 نفر نامتناسب شناسایی شده است؛در بازتخصیص منابع و تلاش ها،27 نفر باید فعالیت های آموزشی و 287 نفر فعالیت های پژوهشی خود را افزایش دهند تا فعالیت های آموزشی و پژوهشی آنها متناسب و متعادل شود.با توجه به نتایج مشخص می شود که روش اقتصادسنجی آموزش عالی مبتنی بر مرز امکانات تولید، ابزار علمی-فنی قوی و پرقابلیتی برای واکاوی و ارزیابی ارتباط مورد اشاره و درجه متناسب بودن فعالیت های دانشگاهی می باشد.
استخراج رهنمودها و معیارهای تخصصی در طراحی و تولید ابزار و تجهیزات آموزشی جهت یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
243 - 218
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، استخراج رهنمود ها و معیارهایی از حوزه تخصصی طراحی آموزشی به منظور طراحی، تولید، به کارگیری و ارزشیابی ابزار و تجهیزات آموزشی بود. روش ها : برای دستیابی به این هدف از روش های نظریه داده بنیاد و تحلیل محتوای قیاسی و استقرایی استفاده شد. شرکت کنندگان تحقیق (منبع اطلاعاتی) در این پژوهش شامل مفاهیم کلیدی دایره المعارف واژه شناسی تکنولوژی و طراحی آموزشی در بخش طراحی آموزشی بود. به منظور استخراج داده ها از این منبع، ابتدا مفاهیم کلیدی استخراج شد و این مفاهیم تبدیل به یک سری گزاره هایی شدند که در فرایند یاددهی و یادگیری مورد استفاده قرار می گیرند. یافته ها: پس از استخراج گزاره ها، در این بخش کد های استخراج شده به صورت منظم و دقیق در طبقه های مرتبط قرار گرفته و از گزراه های مختلف رهنمود های مختلف آموزشی و عملی برای طراحی ابزار و تحهیزات آموزشی استخراج گردید. برای مثال یکی از این معیارها به این صورت بود: ابزار و تجهیزات آموزشی به گونه ای طراحی و تولید شوند که از نظر زیبایی شناسی و محتوایی جذاب باشند و بتوانند چالش هایی را برای برانگیزاندن توجه دانش آموزان ارائه دهند. معیارها و رهنمود های مستخرج م از رشته تکنولوژی آموزشی می تواند مورد استفاده طراحان، تولید کنندگان و ارزیابان ابزارها و تجهیزات آموزشی قرار گیرد. پیشنهادات پژوهشی بر اساس محدودیت ها و یافته های این پژوهش مورد بحث قرار گرفته است.
رهیافتی پدیدارشناسانه بر تجارب زیسته معلمان ابتدایی از آموزش مجازی دانش آموزان در شرایط کرونا (COVID-19)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
162 - 131
حوزههای تخصصی:
هدف: آموزش مجازی به عنوان یکی از کاربردهای مهم فناوری های اطلاعات و ارتباطات در جهان مطرح و فعالیت های گسترده ای در این راستا آغاز گردیده است. با توجه به تغییرات سریعی که در محیط پیرامون در حال شکل گیری است، اجرای نظام های مجازی به منظور ارائه خدمات و فناوری جدید در زمینه ی تدریس و یادگیری به صورت یک نیاز اساسی مطرح شده است. لذا با توجه به شرایط حساس فعلی و قرار گرفتن در شرایط غیرقابل پیش بینی بیماری، بهره گیری از آموزش مجازی امری مهم و ضروری به نظر می رسد. عمده ترین مسائل در برخورد با این بیماری، ناشناخته بودن و گستردگی آن است که همه نهاد آموزش از پیش دبستانی تا دانشگاه را درگیر کرده است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر رهیافتی پدیدارشناسانه بر تجارب زیسته معلمان ابتدایی از آموزش مجازی دانش آموزان در شرایط کرونا بود. روش: روش پژوهش حاضر کیفی بوده و بر اساس رویکرد پدیدارشناسانه انجام گرفته است. میدان تحقیق و جامعه موردمطالعه معلمان ابتدایی مدارس شهر سنندج بودند؛ که 20 نفر به صورت هدفمند برای شرکت در مصاحبه نیمه ساختاریافته مشارکت داشتند. داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA 12 سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی موردبررسی و تجزیه وتحلیل قرارگرفته اند. اعتبار داده ها با استفاده از روش تأیید پذیری توسط مشارکت کنندگان صورت پذیرفت. یافته ها: تجارب مشارکت کنندگان در چهار الگو ترسیم گردید. 1- کاستی ها و ضعف ساختاری آموزش مجازی،. 2- پیامدهای کاربردی در فرایند یاددهی- یادگیری، 3- آسیب های فرهنگی- اجتماعی آموزش مجازی 4- ایده های کیفیت بخشی به آموزش مجازی.
تدوین مدل رفتار سازمانی در نظام بانکداری با تاکید بر مدل های شایستگی و ارزش آفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
205 - 182
حوزههای تخصصی:
رفتار سازمانی در نظام بانکداری در سال های اخیر تبدیل به یکی از مهم ترین حوزه های کاری شده است. تاثیری که رفتار سازمانی در دستیابی به اهداف سازمانی دارد و تاثیراتی که این مولفه از فرهنگ و شرایط درونی هر سازمانی می پذیرد باعث شده است تا این مساله تبدیل به یکی از مهم ترین رئوس مدیریت منابع انسانی شود. هدف این پژوهش تدوین مدل رفتار سازمانی در نظام بانکداری با تاکید بر شایستگی و ارزش آفرینی است. ابزار گردآوری داده در این پژوهش مصاحبه عمیق با خبرگان می باشد. بر اساس حد اشباع تعداد 16 مصاحبه صورت گرفته است و داده های حاصل از مصاحبه با استفاده از تئوری داده بنیاد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. مصاحبه ها از طریق تئوری داده بنیاد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. سنجش روایی و پایایی از طریق بررسی توسط اعضا، سه سویه سازی داده ها و همچنین مقایسه یافته ها با سایر تحقیقات مشابه صورت گرفته است. یافته ها نشان می دهد که اصلی ترین حوزه های مداخله گری در راستای بهینه سازی تدریس رفتار سازمانی شامل دگرگونی نقش ها، مدیریت راهبردی، توانمندسازی کارکنان و سنجش عملکرد می باشد و اصلی ترین چالش های این مساله نیز شامل فشارهای برون سازمانی، نارسایی های درون سازمانی وهمچنین نارسایی های فراسازمانی می باشد. راهبردهای اصلاح و بهینه سازی تدریس رفتار سازمانی شامل بهینه سازی مدیریت منابع انسانی، سیستمی سازی فرآیند و بهینه سازی رفتار سازمانی می باشد که کاربست آنها پیامدهای فردی و سازمانی را به بار خواهد داشت.
اثربخشی یادگیری مبتنی بر پروژه بر هیجانات تحصیلی دانشجویان فیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
192 - 170
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر یادگیری مبتنی بر پروژه بر هیجانات تحصیلی دانشجویان فیزیک در درس مبانی الکتریسیته و مغناطیس در دانشگاه فرهنگیان صورت گرفت. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. از جامعه آماری دانشجویان رشته فیزیک دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی 99-1398، چهار کلاس رشته فیزیک به صورت نمونه در دسترس انتخاب و به صورت تصادقی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. دانشجویان کلاس های گروه آزمایش به مدت 16 جلسه در نیمسال اول، به روش یادگیری مبتنی بر پروژه آموزش دیدند و همزمان دانشجویان کلاس های گروه کنترل به روش سنتی آموزش دیدند. آزمون هیجانات تحصیلی پکران در هر دو گروه قبل و بعد از آموزش به صورت پیش آزمون و پس آزمون از گرفته شد. داده های حاصل با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج بدست آمده از تحلیل داده ها نشان داد که بین گروه آزمایش و گروه کنترل در هیجانات تحصیلی مثبت و منفی(هیجان های مربوط با کلاس و هیجان های مربوط یادگیری) تفاوت معنی دار وجود دارد. دانشجویان گروه های آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، میزان هیجانات مثبت بیشتر و هیجانات منفی کمتری را نشان دادند. نتایج این تحقیق اثربخشی روش یادگیری مبتنی بر پروژه را در افزایش هیجانات تحصیلی مثبت و کاهش هیجانات تحصیلی منفی دانشجویان فیزیک مورد تایید قرار داد.
واکاوی تجارب زیسته والدین از تدریس در فضای مجازی (مطالعه پدیدارشناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
294 - 274
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی تجارب والدین از تدریس در فضای مجازی انجام شد. روش پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه موردپژوهش تمام اولیای سطح شهرستان کرمانشاه بود.روش نمونه گیری از نوع هدفمند و ابزار پژوهش،مصاحبه نیمه ساختارمند بود.برای تجزیه وتحلیل ها داده ها از روش (Dickelman & et al,1989)که در پدیدار شناسی تفسیری مرسوم است،استفاده شد.نتایج نشان داد که اولیا تعاریف و ویژگی هایی از این نوع آموزش شامل: عدم محدودیت زمانی و مکانی،آموزش توسط چند رسانه ای ها،افزایش سواد رسانه ای،نبود تعامل و کاهش ارتباطات اجتماعی،کاهش انگیزه و مسئولیت پذیری اجتماعی و آموزش مقرون به صرفه ارائه دادند و اظهار داشتند که هرکدام بنابر توانایی های خود به فرزندانشان کمک می کردند،این توانایی ها عبارت بودند از: نظارت و مراقبت از فرزندان ،همکاری اولیا با معلمان،همکاری و راهنمایی در فرآیند آموزش و تدریس،حضور در دوره های آشنایی با آموزش مجازی. آن ها تجاربی را از مشارکت خود در این دوران ارائه دادند شامل: افزایش آگاهی والدین از فرایند آموزش،چالش وابستگی دانش آموزان به تکنولوژی،وابستگی دانش آموزان به اولیاو درگیری در فرایند تجصیلی دانش آموزان،که در نهایت بر این موضوع تاکید کردند که ناتوانی والدین در آموزش مجازی باعث مواردی شامل: مشکلات اجتماعی-اخلاقی،ایجاد مشکلات خانوادگی و افت تحصیلی را شامل می شود.
بررسی برنامه درسی قصد شده دوره دوم ابتدایی بر اساس مطابقت با ملاک ها و نشانگرهای تفکّر جانبی دوبونو در کتاب های علوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
80 - 49
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان رعایت ملاک های تفکّرجانبی دوبونو در برنامه درسی قصدشده دوره دوم ابتدایی است. روش: بدین منظور از رویکردی کمّی با استفاده از روش پیمایشی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که از کل ملاک های شناسایی شده تنها 25 درصد در کتاب علوم تجربی دوره دوم ابتدایی رعایت شده است و به رغم اهمیت و امکان آموزش مابقی ملاک ها، نسبت به ملاک هایی نظیر 1. بادبزن مفهوم 2. انگیزش اتفاقی 3. تحریک و جنبش 4. برداشت محصول 5. ایجاد انگیزه ها 6. قضاوت معوق 7.ایده های حاکم و عوامل قطعی 8.اشیاء اتفاقی 9.واژه تصادفی10. برخورد با ایده ها در تدوین این کتاب بی توجهی شده است. نتایج نشان داد که به رغم اهمیت تفکّرجانبی، متأسفانه نه تنها نسبت به ارائه کامل و متناسب ملاک ها و نشانگرهای تفکّرجانبی در کتاب علوم تجربی دوره دوم کم توجهی شده است، بلکه در ارائه آموزش های مناسب کم توجهی شده و این ملاک ها به دانش آموزان به طور کاربردی آموزش داده نشده است. این امر زمینه ای را فراهم آورده که دانش آموزان دوره دوم ابتدایی از میزان عملکرد متوسطی در تفکّرجانبی برخوردار باشند. به نظر می رسد، کم توجهی به آموزش رویه های تقویت کننده تفکّرجانبی در کتاب علوم تجربی و ارائه ناقص و غیرکاربردی این آموزش ها، زمینه ای را فراهم آورده که نظام آموزشی و اجتماع با چالش های مخاطره آمیزی در حوزه های نظیر افت خلاقیت، شکل نگرفتن روحیه تفکّر نقادانه، تفکّر مولد و ارزش آفرین مواجه گردد.
واکاوی نقش تکنیک اطناب گویی و رمزگردانی در بهبود مهارت گفتاری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
217 - 193
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف واکاوی نقش تکنیک اطناب گویی و رمزگردانی در بهبود مهارت گفتاری دانش آموزان در سال تحصیلی 1400-1399 اجراء شد. با توجه به ماهیت تحقیق، پژوهش حاضر کیفی و از نوع تحقیقات تحلیلی، استنباطی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مدرسه فرزانگان(دخترانه) ناحیه دو شهرستان سنندج (متوسطه دوم) بود که از این تعداد 21 نفر از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد و برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده گردید. یافته ها نشان داد که اطناب گویی و رمزگردانی کاربردهای اثربخشی در جهت تشویق دانش آموزان به شرکت در گفتگو ها و بحث های کلاس دارد و استفاده از اطناب گویی و رمز گردانی می تواند مهارتهای گفتاری دانش آموزان را بهبود بخشد، بنا براین می توان نتیجه گرفت که استفاده از اطناب گویی و رمز گردانی نه تنها مهارت گفتاری را تسهیل می کند بلکه اعتماد به نفس، انگیزه و تسلط دانش آموزان را در حین صحبت کردن به زبان انگلیسی افزایش می دهد.
تحلیل و ارزیابی کتاب های درسی دوره ابتدایی از نظر میزان توجه به آموزش مهارت های تصمیم گیری و حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
273 - 237
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی، بر اساس مهارت های تصمیم گیری و حل مسئله است. روش، توصیفی و از نوع تحلیل محتواست. جامعه پژوهشی، همه کتاب های دوره آموزش ابتدایی (شش پایه) سال تحصیلی 99-1398 است. از روش نمونه گیری سرشماری استفاده و همه کتاب های دوره ابتدایی (41 جلد کتاب، 4947 صفحه) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در کلیه صفحات کتاب های دوره ابتدایی 755 بار به موضوع مهارت های تصمیم گیری و حل مسئله پرداخته شده که از این تعداد؛ بیشترین توجه با 403 فراوانی (53.4%) مربوط به مهارت «حل مسئله» و کمترین توجه با 352 مورد (46.6%) مربوط به مهارت «تصمیم گیری» است. در کتاب های دوره ابتدایی بیشترین ضریب اهمیت مربوط به مهارت «تصمیم گیری» (2221/0) و کمترین مربوط به مهارت «حل مسئله» با ضریب 1502/0 است. پایه اول 5 عنوان کتاب دارد که درمجموع 64 بار (8.5%)؛ پایه دوم با 6 عنوان 92 (12.2%)؛ پایه های سوم، چهارم و پنجم با 7 عنوان به ترتیب 118 (15.6%)؛ 134 (17.8%) و 128 مرتبه (17%) و پایه ششم با 9 عنوان، 219 مرتبه (29%) به مهارت های تصمیم گیری و حل مسئله اشاره کرده است. بیشترین توجه به مجموع مهارت ها مربوط به کتاب «ریاضی» با 131 فراوانی (17.4%) و کمترین توجه «آموزش قرآن» با 80 فراوانی (10.6%) است. کتاب «فارسی» درمجموع شش پایه، 81 بار؛ «نگارش فارسی» 99 ؛ «علوم تجربی» 105؛ «آموزش قرآن» 80؛ «ریاضی» 131؛ «هدیه های آسمانی» 108 و «مطالعات اجتماعی» درمجموع چهارپایه، 102 بار به این مهارت ها پرداخته است.
واکاوی تأثیر آموزش هنر دستی به شیوه درس پژوهی بر عزت نفس دانش آموزان آسیب دیده بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
181 - 163
حوزههای تخصصی:
نابینایان با توجه به شرایط خاص جسمانی قادر به انجام بعضی از مهارت های هنری نیستند و آموزش به آنها نیز به دلیل نقص بینایی بسیار پیچیده می-نماید. از سوی دیگر داشتن چنین مهارت هایی برای جلوگیری از انزوا و افسردگی و نیز جهت پر کردن اوقات فراغت، افزایش اعتماد به نفس، افزایش روابط اجتماعی و ایجاد اشتغال و .. ضروری به نظر می رسد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش هنر دستی (بافتنی با دومیل) به شیوه درس پژوهی برعزت نفس دانش آموزان آسیب دیده بینایی اجرا شد. روش این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر نابینا و کم بینای استان یزد به تعداد 69 دختر بودند. از این تعداد 30 نفر بصورت نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت بود. نتایج تحلیل کواریانس یکراهه نشان داد که بین میانگین نمرات عزت نفس دو گروه در مرحله پس آزمون، پس از حذف اثر پیش آزمون (میانگین تعدیل شده) تفاوت معناداری مشاهده می شود (p<0/001) و میانگین تعدیل شده نمرات پس آزمون عزت نفس در گروه آزمایش، بالاتر از میانگین تعدیل شده نمرات پس آزمون عزت نفس در گروه گواه است. بر طبق نتایج این پژوهش می توان ادعا نمود که در چارچوب محدودیت های طرح آزمایشی، آموزش هنر بافتنی به شیوه درس پژوهی بر افزایش عزت نفس دانش آموزان دارای آسیب بینایی تأثیر داشته است.
اهداف، روش ها و محتوای تدریس هنر مبتنی بر مفهوم درون ماندگاری در اندیشه دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
48 - 25
حوزههای تخصصی:
هدف: تدریس مفهومی است که با عناصر و مفاهیم مهم و راهبردی؛ اهداف، روش ها و محتواهای مناسب محقق می گردد بدون هر یک از این عناصر، تدریس محقق نمی گردد. مهمتر اینکه این عناصر باید پویا و مبتنی بر اندیشه های نو باشند. لذا هدفِ پژوهش حاضر، شناسایی اهداف، روش ها و محتواهای مناسب در تدریس هنر مبتنی بر مفهوم درون ماندگاری دلوز انتخاب شده است. روش: روش استفاده شده روش بازسازی شده قیاس عملی فرانکنا هست که ریشه در یونان باستان و قیاس نظری و عملی ارسطو دارد و گونه ی قیاس عملی آن در قلمرو حکمت عملی و استخراج عناصر تربیتی کاربرد دارد. یافته ها: یافته ها، بیانگر آن است توجه به استعدادهای خود و تلاش جهت شکوفایی آن با تکیه بر روابط افقی و قیاسی و با استفاده از متون ترجیحا مشابه در دیدگاه دلوز مهم هستند و کنشگری می تواند به عنوان یک هدف تربیتی باشد و جهت تحقق آن از روش قیاس استفاده نمود. دلوز هم از این روش بهره جسته است. در خصوص محتوا می توان گفت ؛ از محتواهای ترجیحا شبیه به هم همچون فیلم های مشابه یا تئاترهایی از یک سنخ استفاده شود. نگاهی به یافته ها، نشان می دهد از مفاهیم دلوزکه بیانگر اندیشه های وی هستند می توان جهت عبور از تاکیدِفقط بر زیبایی شناسی در تدریس هنر عبور کرد.
نقش سواد برنامه ریزی درسی در عملکرد شغلی معلمان با میانجی گری جهت گیری تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
60 - 39
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش سواد برنامه ریزی درسی در عملکرد شغلی معلمان با میانجی گری جهت گیری تدریس انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی؛ از نظر طرح پژوهش کمی و روش مورد استفاده، توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری شامل معلمان مدارس مقطع متوسطه اول شهرستان بابل در سال تحصیلی 1400-1399 که تعداد آن ها 1229 نفر بود که بر اساس جدول مورگان 291 معلم با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سواد برنامه ریزی درسی نوربخش(1391)، پرسشنامه عملکرد شغلی پترسون(1992) و پرسشنامه جهت گیری تدریس ساموئلوویچ (1999) استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ برای سواد برنامه ریزی درسی نوربخش(87/0)، عملکرد شغلی پترسون(86/0) و پرسشنامه جهت گیری تدریس (91/0) به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری) با نرم افزار spss و pls استفاده گردید. نتایج تحلیل داده ها نشان داد، بین سواد برنامه ریزی درسی و عملکرد شغلی معلمان در سطح 01/0 معنادار است. بین مقیاس های سواد برنامه ریزی درسی و مقیاس تدریس محور در سطح 01/0 معنادار نمی باشد. بین مقیاس های سواد برنامه ریزی درسی با مقیاس یادگیری محور در سطح 01/0 معنادار است. بین جهت گیری تدریس با عملکرد شغلی معلمان در سطح 01/0 معنادار است. در نهایت مدل اثرگذاری پژوهش دارای برازش لازم است. همچنین سواد برنامه ریزی درسی از طریق ابعاد جهت گیری تدریس (یادگیری محور و تدریس محور) با عملکرد شغلی معلمان رابطه دارد.