مقالات
حوزه های تخصصی:
با فراگیر شدن پاندمی کووید 19، یادگیری الکترونیکی به یکی از مهم ترین روش های آموزش تبدیل شد. یکی از چالش های تدریس برخط، دیده نشدن دانشجو و حواس پرتی آنان است، که از آن تحت عنوان حواس پرتی دیجیتال یاد می شود، لذا شناسایی حواس پرتی دیجیتال دانشجویان و عوامل مؤثر بر آن حائز اهمیت است. پژوهش حاضر باهدف طراحی و اعتبار یابی ابزار سنجش عوامل مؤثر بر حواس پرتی دیجیتال دانشجویان در یادگیری الکترونیکی انجام شد. روش پژوهش توصیفی همبستگی و از نوع کاربردی بود. 160 نفر از دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه بیرجند به شیوه در دسترس انتخاب شدند. روش جمع آوری اطلاعات با استفاده از ابزار پرسشنامه حواس پرتی دیجیتال محقق ساخته با 46 گویه بود. برای سنجش روایی سازه، از تحلیل عاملی اکتشافی با چرخش واریماکس استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی هفت مؤلفه برای حواس پرتی دیجیتال شناسایی کرد که 62 درصد از واریانس سازه "حواس پرتی دیجیتال" را تبیین می کرد. 1) حواس پرتی دیجیتال؛ 2) درس و استاد؛ 3) نگرش به آموزش الکترونیکی در ایام کووید؛ 4) روش تدریس؛ 5) حواس پرتی متداول؛ 6) فنون مدیریت حواس پرتی؛ 7) تدریس تعاملی؛ عوامل شناسایی شده بودند. پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای کل ابزار 88% و برای خرده مقیاس های آن بین 69/0 تا 81/0 به دست آمد. نتایج محاسبه ضرایب همبستگی بین خرده مقیاس های پرسشنامه و نمره کل، ضریب بین 27/0 تا 73/0 را نشان داد. تمامی خرده مقیاس ها به جز «نگرش به آموزش الکترونیکی» با نمره کل مقیاس همبستگی مثبت و بالایی دارند.
اهداف، روش ها و محتوای تدریس هنر مبتنی بر مفهوم درون ماندگاری در اندیشه دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تدریس مفهومی است که با عناصر و مفاهیم مهم و راهبردی؛ اهداف، روش ها و محتواهای مناسب محقق می گردد بدون هر یک از این عناصر، تدریس محقق نمی گردد. مهمتر اینکه این عناصر باید پویا و مبتنی بر اندیشه های نو باشند. لذا هدفِ پژوهش حاضر، شناسایی اهداف، روش ها و محتواهای مناسب در تدریس هنر مبتنی بر مفهوم درون ماندگاری دلوز انتخاب شده است. روش: روش استفاده شده روش بازسازی شده قیاس عملی فرانکنا هست که ریشه در یونان باستان و قیاس نظری و عملی ارسطو دارد و گونه ی قیاس عملی آن در قلمرو حکمت عملی و استخراج عناصر تربیتی کاربرد دارد. یافته ها: یافته ها، بیانگر آن است توجه به استعدادهای خود و تلاش جهت شکوفایی آن با تکیه بر روابط افقی و قیاسی و با استفاده از متون ترجیحا مشابه در دیدگاه دلوز مهم هستند و کنشگری می تواند به عنوان یک هدف تربیتی باشد و جهت تحقق آن از روش قیاس استفاده نمود. دلوز هم از این روش بهره جسته است. در خصوص محتوا می توان گفت ؛ از محتواهای ترجیحا شبیه به هم همچون فیلم های مشابه یا تئاترهایی از یک سنخ استفاده شود. نگاهی به یافته ها، نشان می دهد از مفاهیم دلوزکه بیانگر اندیشه های وی هستند می توان جهت عبور از تاکیدِفقط بر زیبایی شناسی در تدریس هنر عبور کرد.
بررسی برنامه درسی قصد شده دوره دوم ابتدایی بر اساس مطابقت با ملاک ها و نشانگرهای تفکّر جانبی دوبونو در کتاب های علوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان رعایت ملاک های تفکّرجانبی دوبونو در برنامه درسی قصدشده دوره دوم ابتدایی است. روش: بدین منظور از رویکردی کمّی با استفاده از روش پیمایشی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که از کل ملاک های شناسایی شده تنها 25 درصد در کتاب علوم تجربی دوره دوم ابتدایی رعایت شده است و به رغم اهمیت و امکان آموزش مابقی ملاک ها، نسبت به ملاک هایی نظیر 1. بادبزن مفهوم 2. انگیزش اتفاقی 3. تحریک و جنبش 4. برداشت محصول 5. ایجاد انگیزه ها 6. قضاوت معوق 7.ایده های حاکم و عوامل قطعی 8.اشیاء اتفاقی 9.واژه تصادفی10. برخورد با ایده ها در تدوین این کتاب بی توجهی شده است. نتایج نشان داد که به رغم اهمیت تفکّرجانبی، متأسفانه نه تنها نسبت به ارائه کامل و متناسب ملاک ها و نشانگرهای تفکّرجانبی در کتاب علوم تجربی دوره دوم کم توجهی شده است، بلکه در ارائه آموزش های مناسب کم توجهی شده و این ملاک ها به دانش آموزان به طور کاربردی آموزش داده نشده است. این امر زمینه ای را فراهم آورده که دانش آموزان دوره دوم ابتدایی از میزان عملکرد متوسطی در تفکّرجانبی برخوردار باشند. به نظر می رسد، کم توجهی به آموزش رویه های تقویت کننده تفکّرجانبی در کتاب علوم تجربی و ارائه ناقص و غیرکاربردی این آموزش ها، زمینه ای را فراهم آورده که نظام آموزشی و اجتماع با چالش های مخاطره آمیزی در حوزه های نظیر افت خلاقیت، شکل نگرفتن روحیه تفکّر نقادانه، تفکّر مولد و ارزش آفرین مواجه گردد.
بررسی رابطه میان خودکارآمدی تحصیلی و اشتیاق تحصیلی با توجه به نقش میانجی خودتنظیمی در میان داشجویان رشته زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین خودکارآمدی تحصیلی و اشتیاق تحصیلی با توجه به نقش میانجی خودتنظیمی در میان دانشجویان کارشناسی رشته زبان انگلیسی دانشگاه کردستان در سال تحصیلی 99/98 بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی رشته زبان انگلیسی دانشگاه کردستان به تعداد 423 نفر بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی تعداد 203 نفر به عنوان نمونه ی پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش، از پرسشنامه های خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان (1999)؛ اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران (2004)؛ و پرسشنامه خودتنظیمی بوفارد و همکاران (1995) استفاده شد و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار است و تمامی ضرایب مسیر معنی دار بوده است (t ≥ 1.96; P ≤ 0.01). بر اساس نتایج، خودکارآمدی تحصیلی با ضرایب 0.47 و 0.69 به ترتیب اشتیاق تحصیلی و خودتنظیمی را به طور مستقیم تبیین می کند؛ و خودتنظیمی با ضریب اثر 0.62 به طور مستقیم بر اشتیاق تحصیلی اثرگذار است. همچنین نتایج نشان داد که ضریب مسیر تبیین شده ی رابطه ی خودکارآمدی تحصیلی با اشتیاق تحصیلی با نقش میانجی خودتنظیمی به صورت غیرمستقیم با ضریب 0.42 معنی دار بود.
تبیین رابطه ساختاری بین هیجانات اساتید و مدیریت کلاس با میانجی گری خودکارآمدی در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین مسائل در زمینه ی روانشناسی تربیتی دستیابی به شرایطی است که عملکرد یادگیرندگان را بهبود و ارتقاِء دهد. بدون تردید تنها یک روش صریح و روشن برای بهبود عملکرد یادگیرندگان وجود ندارد. اما مطالعات متعدد به انجام رسیده محققان را قادر ساخته اند تا کارامدترین عوامل تعیین کننده در عملکرد دانش آموزان را شناسایی کنند. بدون تردید مدیریت صحیح کلاس درس یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار است. پژوهش حاضر با هدف مشخص کردن رابطه هیجانات معلم بر مدیریت کلاس با نقش میانجی خودکارآمدی انجام شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی با استفاده از مدل معادلات ساختاری و جامعه آماری کلیه اساتید دانشگاه فرهنگیان با 7000 نفر که نمونه گیری به روش خوشه ای تصادفی با تخصیص 400 نفربه عنوان حجم نمونه و جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های هیجان معلم چن(2016)، (پایایی768/0)، مدیریت کلاس ولفگانگ و گلیکمن (1986)، (798/0) و خودکارآمدی معلم بندورا ( 1977)، (پایایی 886/0) استفاده گردید. داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری و آزمون سوبل با استفاده از نرم افزار AMOS 24تجزیه و تحلیل گردید. بر اساس یافته ها شاخص های برازندگی مدل مورد تایید قرار گرفت. هیجان معلم تاثیر منفی و معنی داری (129/0-) در سطح معنی داری5 0/0 بر مدیریت کلاس داشت. و میانجی گری خودکارآمدی با مقدار آماره سوبل 5/683- و سطح معنی داری 0/001 ، تاثیر هیجان بر مدیریت کلاس را بهتر کرد. کلید واژه ها: خودکارآمدی، هیجانات معلم، مدیریت کلاس، اساتید دانشگاه فرهنگیان.
رهیافتی پدیدارشناسانه بر تجارب زیسته معلمان ابتدایی از آموزش مجازی دانش آموزان در شرایط کرونا (COVID-19)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: آموزش مجازی به عنوان یکی از کاربردهای مهم فناوری های اطلاعات و ارتباطات در جهان مطرح و فعالیت های گسترده ای در این راستا آغاز گردیده است. با توجه به تغییرات سریعی که در محیط پیرامون در حال شکل گیری است، اجرای نظام های مجازی به منظور ارائه خدمات و فناوری جدید در زمینه ی تدریس و یادگیری به صورت یک نیاز اساسی مطرح شده است. لذا با توجه به شرایط حساس فعلی و قرار گرفتن در شرایط غیرقابل پیش بینی بیماری، بهره گیری از آموزش مجازی امری مهم و ضروری به نظر می رسد. عمده ترین مسائل در برخورد با این بیماری، ناشناخته بودن و گستردگی آن است که همه نهاد آموزش از پیش دبستانی تا دانشگاه را درگیر کرده است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر رهیافتی پدیدارشناسانه بر تجارب زیسته معلمان ابتدایی از آموزش مجازی دانش آموزان در شرایط کرونا بود. روش: روش پژوهش حاضر کیفی بوده و بر اساس رویکرد پدیدارشناسانه انجام گرفته است. میدان تحقیق و جامعه موردمطالعه معلمان ابتدایی مدارس شهر سنندج بودند؛ که 20 نفر به صورت هدفمند برای شرکت در مصاحبه نیمه ساختاریافته مشارکت داشتند. داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA 12 سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی موردبررسی و تجزیه وتحلیل قرارگرفته اند. اعتبار داده ها با استفاده از روش تأیید پذیری توسط مشارکت کنندگان صورت پذیرفت. یافته ها: تجارب مشارکت کنندگان در چهار الگو ترسیم گردید. 1- کاستی ها و ضعف ساختاری آموزش مجازی،. 2- پیامدهای کاربردی در فرایند یاددهی- یادگیری، 3- آسیب های فرهنگی- اجتماعی آموزش مجازی 4- ایده های کیفیت بخشی به آموزش مجازی.
واکاوی تأثیر آموزش هنر دستی به شیوه درس پژوهی بر عزت نفس دانش آموزان آسیب دیده بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نابینایان با توجه به شرایط خاص جسمانی قادر به انجام بعضی از مهارت های هنری نیستند و آموزش به آنها نیز به دلیل نقص بینایی بسیار پیچیده می-نماید. از سوی دیگر داشتن چنین مهارت هایی برای جلوگیری از انزوا و افسردگی و نیز جهت پر کردن اوقات فراغت، افزایش اعتماد به نفس، افزایش روابط اجتماعی و ایجاد اشتغال و .. ضروری به نظر می رسد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش هنر دستی (بافتنی با دومیل) به شیوه درس پژوهی برعزت نفس دانش آموزان آسیب دیده بینایی اجرا شد. روش این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر نابینا و کم بینای استان یزد به تعداد 69 دختر بودند. از این تعداد 30 نفر بصورت نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت بود. نتایج تحلیل کواریانس یکراهه نشان داد که بین میانگین نمرات عزت نفس دو گروه در مرحله پس آزمون، پس از حذف اثر پیش آزمون (میانگین تعدیل شده) تفاوت معناداری مشاهده می شود (p<0/001) و میانگین تعدیل شده نمرات پس آزمون عزت نفس در گروه آزمایش، بالاتر از میانگین تعدیل شده نمرات پس آزمون عزت نفس در گروه گواه است. بر طبق نتایج این پژوهش می توان ادعا نمود که در چارچوب محدودیت های طرح آزمایشی، آموزش هنر بافتنی به شیوه درس پژوهی بر افزایش عزت نفس دانش آموزان دارای آسیب بینایی تأثیر داشته است.
تدوین مدل رفتار سازمانی در نظام بانکداری با تاکید بر مدل های شایستگی و ارزش آفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفتار سازمانی در نظام بانکداری در سال های اخیر تبدیل به یکی از مهم ترین حوزه های کاری شده است. تاثیری که رفتار سازمانی در دستیابی به اهداف سازمانی دارد و تاثیراتی که این مولفه از فرهنگ و شرایط درونی هر سازمانی می پذیرد باعث شده است تا این مساله تبدیل به یکی از مهم ترین رئوس مدیریت منابع انسانی شود. هدف این پژوهش تدوین مدل رفتار سازمانی در نظام بانکداری با تاکید بر شایستگی و ارزش آفرینی است. ابزار گردآوری داده در این پژوهش مصاحبه عمیق با خبرگان می باشد. بر اساس حد اشباع تعداد 16 مصاحبه صورت گرفته است و داده های حاصل از مصاحبه با استفاده از تئوری داده بنیاد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. مصاحبه ها از طریق تئوری داده بنیاد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. سنجش روایی و پایایی از طریق بررسی توسط اعضا، سه سویه سازی داده ها و همچنین مقایسه یافته ها با سایر تحقیقات مشابه صورت گرفته است. یافته ها نشان می دهد که اصلی ترین حوزه های مداخله گری در راستای بهینه سازی تدریس رفتار سازمانی شامل دگرگونی نقش ها، مدیریت راهبردی، توانمندسازی کارکنان و سنجش عملکرد می باشد و اصلی ترین چالش های این مساله نیز شامل فشارهای برون سازمانی، نارسایی های درون سازمانی وهمچنین نارسایی های فراسازمانی می باشد. راهبردهای اصلاح و بهینه سازی تدریس رفتار سازمانی شامل بهینه سازی مدیریت منابع انسانی، سیستمی سازی فرآیند و بهینه سازی رفتار سازمانی می باشد که کاربست آنها پیامدهای فردی و سازمانی را به بار خواهد داشت.
تجارب زیسته معلمان دوره اول ابتدایی درباره شیوه های تدریس خلاق در بستر آموزش مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی شیوه های تدریس خلاق در بستر آموزش مجازی براساس تجارب معلمان دوره اول ابتدایی انجام شد. در این مطالعه، روش پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی مورد استفاده قرار گرفت. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختارمند بود. اعتبار داده ها با استفاده از تکنیک های تأییدپذیری از طریق خودبازبینی پژوهش گران و اعتمادپذیری با هدایت دقیق جریان جمع آوری اطلاعات و هم سوسازی پژوهش گران تعیین شد.برای تعیین میزان پایایی از آلفای کریپندورف و بر اساس فرمول که در آن عدم توافق مشاهده شده و عدم توافق مورد انتظار استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون صورت گرفت. نتایج نشان داد که روش های تدریس خلاقانه شامل: ارائه کنفرانس توسط دانش آموز، تحقیق، بارش فکری، گردش علمی (استفاده از تورهای مجازی موزه و آثار باستانی) ، روش نمایش، روش حل مسئله، کار دستی؛ ابزارهای آموزشی شامل: ابزارهای چندرسانه ای، استفاده از انیمیشن، فیلم،استفاده از وسایل بازی، استفاده از مواد طبیعی؛ تکنیک های خلاقانه تدریس شامل: عکاسی توسط دانش آموزان، بازی های فردی و گروهی، سفرعلمی در خانه، قصه گویی و پرده خوانی؛ انگیزه معلمان در استفاده از روش تدریس خلاق شامل: حفظ و تقویت انگیزه یادگیری دانش آموزان در آموزش مجازی، ایجاد فضای شاد آموزش در دوران کرونا، تقویت حس خودآموزی در دانش آموزان، جذاب کردن کلاس درس، افزایش مشارکت دانش آموزان؛ و همچنین مهم ترین چالش و مشکلات معلمان در اجرای شیوه های تدریس خلاقانه شامل: ضعف نرم افزاری، کاهش تعاملات، کمبود امکانات، عدم همکاری اولیاء و ضعف ساختاری بود
تحلیل و ارزیابی کتاب های درسی دوره ابتدایی از نظر میزان توجه به آموزش مهارت های تصمیم گیری و حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی، بر اساس مهارت های تصمیم گیری و حل مسئله است. روش، توصیفی و از نوع تحلیل محتواست. جامعه پژوهشی، همه کتاب های دوره آموزش ابتدایی (شش پایه) سال تحصیلی 99-1398 است. از روش نمونه گیری سرشماری استفاده و همه کتاب های دوره ابتدایی (41 جلد کتاب، 4947 صفحه) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در کلیه صفحات کتاب های دوره ابتدایی 755 بار به موضوع مهارت های تصمیم گیری و حل مسئله پرداخته شده که از این تعداد؛ بیشترین توجه با 403 فراوانی (53.4%) مربوط به مهارت «حل مسئله» و کمترین توجه با 352 مورد (46.6%) مربوط به مهارت «تصمیم گیری» است. در کتاب های دوره ابتدایی بیشترین ضریب اهمیت مربوط به مهارت «تصمیم گیری» (2221/0) و کمترین مربوط به مهارت «حل مسئله» با ضریب 1502/0 است. پایه اول 5 عنوان کتاب دارد که درمجموع 64 بار (8.5%)؛ پایه دوم با 6 عنوان 92 (12.2%)؛ پایه های سوم، چهارم و پنجم با 7 عنوان به ترتیب 118 (15.6%)؛ 134 (17.8%) و 128 مرتبه (17%) و پایه ششم با 9 عنوان، 219 مرتبه (29%) به مهارت های تصمیم گیری و حل مسئله اشاره کرده است. بیشترین توجه به مجموع مهارت ها مربوط به کتاب «ریاضی» با 131 فراوانی (17.4%) و کمترین توجه «آموزش قرآن» با 80 فراوانی (10.6%) است. کتاب «فارسی» درمجموع شش پایه، 81 بار؛ «نگارش فارسی» 99 ؛ «علوم تجربی» 105؛ «آموزش قرآن» 80؛ «ریاضی» 131؛ «هدیه های آسمانی» 108 و «مطالعات اجتماعی» درمجموع چهارپایه، 102 بار به این مهارت ها پرداخته است.
رابطه اخلاق ورزی با اهمال کاری تحصیلی و نگرش به تقلب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر اهمال کاری تحصیلی و نگرش به تقلب است که می تواند در پیشرفت تحصیلی دانشجویان نقش مؤثری ایفا کند، یکی از این عامل ها، رعایت اخلاق در فرایندهای کلاسی و تدریس است، با درک این مهم پژوهش حاضر با هدف رابطه اخلاق ورزی با اهمال کاری تحصیلی و نگرش به تقلب انجام شده است. روش: رویکرد این تحقیق توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا همدان می باشد، 386 نفر از دانشجویان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر اساس دانشکده جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد اخلاق ورزی، اهمال کاری تحصیلی و نگرش به تقلب استفاده شد. داده های تحقیق پس از جمع آوری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در نرم افزارهای آماری LISREL, SPSS تحلیل شدند. نتایج: نتایج بررسی نشان داد که رابطه اخلاق ورزی با اهمال کاری تحصیلی و نگرش به تقلب منفی و معنی دار می باشد. در نتیجه برای کاهش اهمال کاری تحصیلی و نگرش به تقلب در میان دانشجویان می توان به ابعاد اخلاق ورزی توجه کرد، و اساتید به عنوان الگوهای رفتاری می توانند در رعایت اخلاق ورزی در دانشجویان نقش موثری را ایفا کنند.
اقتصادسنجی آموزش عالی رویکردی نوین برای ارزیابی تناسب تدریس و تحقیق اعضای هیأت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه رابطه بین تدریس و تحقیق اعضای هیأت علمی که سابقه طولانی دارد، در پژوهش های تجربی عمدتاً به صورت هنجاری و تک بُعدی انجام شده است.هدف اصلی مقاله، ضمن بازنمایی این مسائل کلیدی، پیشنهادوبکارگیری روشی نوین و پرقابلیت می باشد که به طور همزمان امکان شناسایی و تحلیل سه وضعیت مکمل، جانشینی و/یا خنثی بودن رابطه تدریس و تحقیق را داشته و زمینه فنی لازم برای ارزیابی درجه متناسب بودن ترکیب فعالیت های دانشگاهی را فراهم نماید.جامعه آماری تحقیق، اعضای هیأت علمی دانشگاهها و نمونه آماری شامل 716 نفر می باشد که به صورت خوشه ای از اعضای یک دانشگاه جامع انتخاب و داده های مربوط به عملکرد آموزشی وپژوهشی آنان برای سال تحصیلی 96-1395 در چارچوب مولفه های آیین نامه ارتقا گردآوری و با استفاده از روش اقتصادسنجی آموزش عالی مبتنی بر مرز امکانات تولید تحلیل شده است.یافته ها مؤید آن است که رابطه بین آموزش و پژوهش اعضای هیأت علمی چند بُعدی و بسته به شرایط نهادی-سازمانی، متفاوت می باشد.در رابطه با نمونه آماری مطالعه شده، یافته های تجربی نشان دادند که وضعیت عملکرد 402 نفر در منطقه جانشینی و 314 نفر در منطقه مکملی قرار داشته که به این ترتیب،ترکیب عملکرد آموزشی و پژوهشی 314 نفر نامتناسب شناسایی شده است؛در بازتخصیص منابع و تلاش ها،27 نفر باید فعالیت های آموزشی و 287 نفر فعالیت های پژوهشی خود را افزایش دهند تا فعالیت های آموزشی و پژوهشی آنها متناسب و متعادل شود.با توجه به نتایج مشخص می شود که روش اقتصادسنجی آموزش عالی مبتنی بر مرز امکانات تولید، ابزار علمی-فنی قوی و پرقابلیتی برای واکاوی و ارزیابی ارتباط مورد اشاره و درجه متناسب بودن فعالیت های دانشگاهی می باشد.