فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱٬۰۹۹ مورد.
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
133 - 153
حوزههای تخصصی:
هدف: ویژگی های روان سنجی مثل تغییرناپذیری اندازه گیری، عدم وجود کارکرد افتراقی سؤال، یا فقدان سوگیری باید برقرار باشد تا نمرات یک آزمون برای گروه های مختلف آزمودنی مقایسه پذیر شوند. تحلیل منابع کارکرد افتراقی سؤال به محققان اجازه می دهد، فرضیه هایی در ارتباط با منابع اصلی و بالقوه سوگیری و واریانس سازه مزاحم را فرمول بندی کنند. ازآنجایی که معمولاً فرضیه های مربوط به منابع DIF بر مبنای نظریه یا تحقیقات پیشین ساخته می شود، مرور نظامند مقاله ها مربوط به بررسی علل DIF ضروری به نظر می رسد. یافته ها نشان می دهد که اهمیت اصلی شناسایی منابع DIF در ساخت و تفسیر نتایج آزمون ها است که برای مقایسه بین گروه ها به کار برده می شود. این پژوهش یک مرور نظام مند است که به جستجوی کلمات کلیدی در پایگاه های معتبر ازجمله Taylor & Francis، WILEY، Springer، SAGE می پردازد. از میان 42 مقاله یافته شده براساس ملاک های ورود تعداد 19 مقاله مرتبط با موضوع شناسایی شد. در استفاده از هر مقاله سعی شد نمرات مورد مقایسه در DIF، منابع شناسایی شده برای DIF، چگونگی شناسایی منبع DIF، راهبرد مورد استفاده برای تأثیر منبع DIF شناسایی شده استخراج شود. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که اهمیت اصلی شناسایی منابع DIF در ساخت و تفسیر نتایج آزمون ها است که برای مقایسه ی بین گروه ها به کار برده می شود. DIF هنگامی به وجود می آید که گروه های خاصی را مقایسه می نماییم. سیاست گذاران باید هنگام تصمیم گیری در مورد برنامه درسی، منابع یا آموزش بر مبنای مقایسه نمرات آزمون، مراقب روایی مقایسه پذیری نمرات باشند.
تدوین و اعتباریابی مدل آموزش مجازی سوادآموزان دوره ی انتقال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
237 - 214
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف ارائه و اعتباریابی مدل آموزش مجازی سوادآموزان دوره انتقال انجام شده است. روش: پژوهش حاضر با روش ترکیبی یا آمیخته از نوع اکتشافی متوالی انجام شده است. به دلیل استفاده از روش نمونه گیری نظری، در مراحل مختلف گردآوری و تحلیل داده ها، حجم نمونه و معیار نمونه گیری متغیر بود. در راستای تدوین مدل از تحلیل تماتیک استفاده شد و بر پایه مطالعات اسنادی و کتاب خانه ای، ابتدا 12 مؤلفه و 34 زیرمؤلفه از داده های کیفی استخراج و سپس مدل آموزش مجازی تدوین و به منظور اعتباریابی به متخصصان ارائه گردید. یافته ها:در این پژوهش مؤلفه های مدل شامل آموزش مجازی سوادآموزان، ویژگی های سوادآموزان بزرگسال، موقعیت یادگیری و عناصر آموزش، اصول یادگیری، فرهنگ یادگیری، محیط یادگیری، تجارب یادگیری، اهداف، محتوا، روش های تدریس، و ارزیابی است. تلفیق این مؤلفه ها منجر به تدوین مدل آموزش مجازی سوادآموزان گردید. نتایج آزمون t در سطح اطمینان 95/0 برای تمام سؤالات معنی دار بود. همچنین میانگین نظرات متخصص ها در خصوص کلیه مولفه های پرسشنامه 40/4 می باشد که نشان دهنده مناسب بودن مدل می باشد.
بررسی جدیدترین تحولات روش شناسی کیفی پژوهش در حوزه آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
155 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی جدیدترین تحولات نظری و روش شناسی کیفی در حوزه آموزش وتدریس بود. در این راستا، مجله بین المللی تحقیقات کیفی در آموزش موردبررسی قرار گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوای اسنادی و جامعه آن تمام 12 شماره اخیر مجله (2016-2017) بود. این مجله در حوزه بین المللی دارای جایگاه کیو 2و اچ ایندکس23 است. تمام مقالات موردبررسی به صورت سرشماری مورد تحلیل قرار گرفتند. برای تحلیل یافته ها از فراوانی و درصد فراوانی استفاده شد. روش های پژوهش با توجه به مجموع روش های استفاده شده در هریک از مقالات، به دو دسته کیفی و پساکیفی تقسیم شدند. یافته ها : نتایج نشان داد از میان روش های کیفی، مردم نگاری دارای بیشترین فراوانی بود. هم چنین، مجموعه ای از روش های نوین ازجمله شعرپژوهی، دیفرکشن، عکس- صدا، غیربازنمودی در مقالات استفاده شده است. دانش آموزان و معلمان در جامعه آماری بالاترین درصد را به خود اختصاص داده اند. ازاین رو در همین حوزه استفاده معلمان و کادر آموزشی از روش های نوآورانه پژوهش می تواند کمک شایانی به بهبود یادگیری و کاربردی شدن پژوهش های جدید کند.
ارزیابی اثربخشی دوره آموزشی «تربیت منش هنرجویان فنی حرفه ای» دوره متوسطه بر اساس مدل کرک پاتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
115 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف اصلی این پژوهش ، ارزیابی اثربخشی دوره آموزشی تربیت منش هنرجویان هنرستان های فنی و حرفه ای دوره متوسطه بود. روش : پزوهش حاضر از نظر هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ اجرا جزء تحقیقات شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را هنرجویان سال آخر هنرستان های فنی و حرفه ای استان قم تشکیل میدادند. از میان آن ها، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای در دسترس به صورت تصادفی دو گروه 30 نفره انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها در ارزیابی سطح واکنش، از پرسش نامه محقق ساخته در جلسات سوم و نهم استفاده شد. در ارزیابی سطح یادگیری، ابتدای دوره پیش آزمون و در انتهای دوره پس آزمون برای گروه آزمایش اجرا شد. درتحلیل داده ها از آمار توصیفی ( میانگین، انحراف معیار و واریانس ) و آمار استنباطی از آزمون تی استودنت استفاده گردید. یافته ها : نشان داد، دوره آموزشی در سطح واکنش و یادگیری اثربخش است و میانگین نمرات رفتار هنرجویان گروه آزمایش در محیط واقعی کار، نسبت به میانگین نمرات ارزشیابی رفتار هنرجویان گروه کنترل بیشتر می باشد.
مقایسه روش آنگوف مبتنی بر IRT و روش بوکمارک در تعیین استاندارد چیرگی آزمون زبان MSRT(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
69 - 49
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مقایسه روش آنگوف مبتنی بر IRT و روش بوکمارک در تعیین استاندارد چیرگی آزمون زبان MSRT بود. بدین منظور، یکی از نمونه سوالات آزمون MSRT (آزمون مورخه شهریور 1397) به طور تصادفی انتخاب شد و پاسخ های داده شده به سوالات توسط 596 آزمودنی از وزارت علوم اخذ شد. آزمون MSRT دارای 100 سوال بوده که 30 سوال آن را گرامر، 30 سوال بخش شنیداری و 40 سوال آن را بخش درک مطلب خواندن تشکیل می دهد. دو پنل تخصصی متشکل از 15 متخصص تدریس آزمون تافل تشکیل شد و سپس با استفاده از روش های تعیین استاندارد آنگوف مبتنی بر نظریه سوال- پاسخ، و بوکمارک استانداردهای این آزمون در سه بخش جداگانه (گرامر، شنیداری، درک مطلب خواندن) در سه مرحله ارزیابی مشخص شدند. یافته های تحقیق گویای این بود نمره برش بدست آمده از روش آنگوف مبتنی بر نظریه سوال پاسخ برابر با 66/53 و روش بوکمارک برابر با 27/54 است. هر دو نمره برش بدست آمده از نمره تعیین شده توسط وزارت علوم بالاتر بود. همچنین، یافته های تحقیق نشان دادکه در روش معمول و سنتی وزارت علوم که بر پایه نمره 50 به عنوان نمره قبولی عمل می شود 3/73 درصد از شرکت کنندگان مردود و 7/26 درصد از شرکت کنندگان قبول شده اند اما، اساس روش آنگوف مبتنی بر نظریه سوال- پاسخ آمار مردودی برابر 5/78 درصد و آمار قبولی برابر با 4/23 درصد می شود.
پدیدارشناسی تجارب معلمان راهنمای کارورزی از طرح جدید کارورزی در دانشگاه فرهنگیان استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
54 - 69
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش حاضر مطالعه تجربیات معلمان راهنمای کارورزی از اجرای طرح جدید کارورزی در دانشگاه فرهنگیان استان آذربایجان شرقی می باشد. روش: جامعه آماری این پژوهش کیفی شامل معلمان راهنمای کارورزی دانشگاه فرهنگیان آذریایجان شرقی در سال تحصیلی1396- 1395بود. 11 نفر از معلمان از طریق نمونه گیری هدفمند جهت مصاحبه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه سازمان یافته استفاده شد و تا زمان اشباع داده ها ادامه یافت. پس از ضبط مصاحبه، متن آن ها تهیه شد. سپس با استفاده از نرم افزار مکس کیودا نسخه 10 (MAXQDA10) مضامین اصلی و مضامین فرعی استخراج گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش پیشنهادی اسمیت استفاده گردید. یافته ها: یافته ها شامل 5 مضمون اصلی برداشت از کارورزی، نقش معلم راهنما، اهداف و ضرورت، نقاط قوت طرح جدید، پیشنهادات معلمان برای اجرای موفقیت آمیز طرح طرح می باشند بحث و نتیجه گیری : نتایج پژوهش نشان داد که طرح جدید کارورزی باعث تلفیق هرچه بیشتر نظریه و عمل می شود که مهم ترین ثمره آن، انتقال تجارب معلم راهنما به دانشجو- معلم می باشد. همچنین با توجه به اظهار نظر و نتیجه مصاحبه با معلمان راهنما، ایجاد مدارس کارورزپذیر، انتخاب معلمان باتجربه به عنوان معلم راهنما از جمله مواردی می باشند که توجه و تاکید بر آنها در حین اجرای برنامه های کارورزی می تواند منجر به بهبود کیفیت دوره های کارورزی و افزایش قابلیت و توانایی های دانشجو- معلمان شود.
سنجش روابط علی بین ادراک دانشجویان ازکیفیت تدریس اعضای هیئت علمی و خودراهبری یادگیری آنان به روش مدل یابی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
189 - 212
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، سنجش روابط علی بین ادراک دانشجویان از کیفیت تدریس اساتید و خودراهبری یادگیری آنان بود. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد علوم تربیتی دانشگاه اصفهان به تعداد 363 نفر در سال 96-1395 تشکیل می دادند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به تعداد 186 نفر تعیین گردید. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای متناسب با حجم بود. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه یادگیری خودراهبر Williamson (2007) و کیفیت تدریس Seraj (2002) استفاده شد. روایی و پایایی پرسشنامه ها بررسی و تائید شد. نتایج: یافته ها نشان داد که یادگیری خودراهبری دانشجویان و کیفیت تدریس اساتید در حد متوسط به بالا می باشد؛ و دانشجویان کارشناسی ارشد نسبت به دانشجویان کارشناسی از راهبردهای یادگیری خودراهبر بیشتر استفاده می نمایند. همچنین نتایج ضرایب همبستگی نشان داد که بین کیفیت تدریس و ابعاد آن با یادگیری خودراهبر دانشجویان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
بررسی رابطه دانش مدیریت کلاس درس و خستگی عاطفی با نقش تعدیل گری خلاقیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
157 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه دانش مدیریت کلاس درس و خستگی عاطفی با نقش تعدیلگری خلاقیت انجام شده است. روش: این پژوهش از نظر گردآوری داده ها توصیفی- همبستگی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان مدارس متوسطه دوم شهرستان سوادکوه در سال تحصیلی 97-1396 بود که تعداد آن برابر با 130 نفر بود و با استفاده از جدول کرجسی-مورگان، تعداد 59 معلم مرد و 54 معلم زن با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار Spss و Smart-PLS با آزمون هایt تک نمونه و مدل معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزیی صورت گرفت. برای سنجش پایایی پرسشنامه ها از آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن برای پرسشنامه های دانش مدیریت کلاس، خستگی عاطفی و خلاقیت به ترتیب برابر با 0.82؛ 0.97 و 0.92 بدست آمد. یافته ها نشان داد دانش مدیریت کلاس معلمان بالاتر از حد متوسط قرار دارد و معلمان از سبک مدیریت آموزش برای مدیریت کلاس استفاده می کنند؛ وضعیت موجود خستگی عاطفی معلمان در حد متوسط و نسبتاً پایین و وضعیت موجود خلاقیت معلمان کمی بالاتر از حد متوسط قرار داشت. همچنین بین دانش مدیریت کلاس با خستگی عاطفی معلمان ارتباط منفی و معنادار (0.33-)؛ و بین خلاقیت با خستگی عاطفی معلمان ارتباط منفی و معنادار وجود داشت (0.47-)؛ و در نهایت، یافته ها بیانگر آن بود که خلاقیت نقش تعدیلگر را در ارتباط بین دانش مدیریت کلاس و خستگی عاطفی معلمان ندارد.
تبیین ابعاد صلاحیت های تدریس دبیران برگزیده دوره دوم متوسطه شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
64 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف : معلمان در حین تدریس و اجرای برنامه درسی، عوامل متعددی را هماهنگ یا دست کاری می کنند تا محیط یادگیری اثربخش را برای دانش آموزان تدارک ببینند. این شرایط در کلاس های درس با وجود تشابهات دارای اختصاصات و ویژگی های خاص بومی است. هدف این پژوهش درک تجارب دبیران برگزیده، از تدریس در دوره دوم متوسطه شهر همدان است. روش: این پژوهش با استفاده از روش کیفی و رویکرد پدیدارشناسانه از نوع توصیفی انجام شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش 18 نفر از دبیران دوره دوم متوسطه شهر همدان بودند که از سال 90 تا 95 حداقل یک بار در سطح استان همدان به عنوان معلم نمونه انتخاب شده بودند. این افراد در مصاحبه نیمه ساختار یافته 45 تا 50 دقیقه ای شرکت کردند. تعداد مشارکت کنندگان بر اساس منطق اشباع نظری تعیین و داده های مصاحبه ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل و 86 کد اولیه شناسایی و در 18 مضمون فرعی طبقه بندی شد. جهت افزایش دقت و استحکام داده ها از روش ارجاع به مشارکت کنندگان استفاده شد. یافته ها: این مفاهیم حول چهار مضمون اصلی شامل؛ تسلط علمی، ویژگی های شخصیتی و روحیه معلمی، تدریس و کلاس داری و صلاحیت در تلفیق فناوری طبقه بندی گردید. با توجه به ویژگی های بومی و تجارب مشارکت کنندگان، می توان بر اساس این یافته ها، پیشنهادهایی را برای تربیت معلم اثربخش ارائه نمود.
طراحی الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی در دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
1 - 23
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، طراحی الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی در دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران بود. روش: این پژوهش از نوع رویکرد پژوهش های کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد کلاسیک انجام شد. جامعه آماری شامل معلمان و افراد متخصص و صاحب نظر در زمینه تربیت اخلاقی بودند که شیوه انتخاب آنها هدفمند از نوع گلوله برفی بود. در مجموع با 22 نفر که شامل 10 معلم و 12متخصص تربیت اخلاقی بودند مصاحبه شد. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. داده-های حاصل از مصاحبه در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و نظری تحلیل شد و الگو مفهومی بر اساس ترسیم نسبت بین مقولات اصلی شکل گرفت. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که الگوی مفهومی برنامه درسی تربیت اخلاقی در دو بعد چرایی و ضرورت تربیت اخلاقی و چگونگی برنامه درسی تربیت اخلاقی و مشتمل بر مقولاتی مانند ضرورت و نیاز، رویکرد، اهداف، محتوا، روش های یاددهی-یادگیری، نقش نیروی انسانی، ارزشیابی، مواد و منابع، مکان و زمان شکل می گیرد. مرکز ثقل یا مقوله محوری این الگو، رویکرد شایستگی محور فراگیر آن است که بر اساس دو ویژگی اصلی آن یعنی توجه سازوار به ابعاد دانشی، بینشی و مهارتی و شمولیت قلمرویی آن به تمام زیست مدرسه ای سایر عناصر برنامه درسی را تحت تاثیر قرار داده است.
جایگاه سبک های یادگیری در عناصر برنامه درسی پایه ی ششم ابتدایی: علوم تجربی و مطالعات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
115 - 129
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش با هدف تحلیل برنامه درسی علوم تجربی و مطالعات اجتماع پایه ششم ابتدایی بر اساس سبک های یادگیری وارک انجام پذیرفته است. روش: پژوهش توصیفی، از نوع تحلیل محتوا با بکارگیری روش آنتروپی شانون است. جامعه آماری شامل کلیه برنامه های درسی(هدف، محتوا، روش و ارزشیابی) پایه ششم ابتدایی است. نمونه آماری شامل برنامه های درسی علوم تجربی و مطالعات اجتماعی پایه ششم ابتدایی می-باشد. برای تحلیل برنامه های درسی موجود(قصد شده) با هر یک از سبک های یادگیری ابتدا اهداف مندرج در کتاب های درسی، سپس محتوا کتاب درسی و برای بررسی روش های پیشنهادی به تحلیل کتاب راهنمای تدریس پرداخته شد. در بخش ارزشیابی، سوالات مطرح شده در کتاب های درسی و راهنمای تدریس تحلیل گردید. ابزار پژوهش، چک لیست وارسی سبک های یادگیری وارک(1998) بود که براساس پیشینه و پرسشنامه وارک تدوین و روایی محتوایی آن توسط صاحبنظران رشته های برنامه درسی و روانشناسی تربیتی تأیید شد یافته ها: نتایج حاکی از آن دارد که سبک ارجح برنامه درسی علوم تجربی پایه ششم ابتدایی سبک دیداری اما سبک مطالعات اجتماعی خواندن/ نوشتن می باشد.
فراتحلیل مطالعات مرتبط با مهارت خواندن در دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
33 - 48
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اندازه اثر متغیرهای مرتبط با عملکرد دانش آموزان دوره ابتدایی در مهارت خواندن در ایران بود. روش پژوهش حاضر از نوع فراتحلیل بود. از این رو با استفاده از پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی نسبت به یافتن و جمع آوری تمام گزارش های پژوهشی اقدام شد. نمونه مطالعات مورد استفاده شامل 18 مطالعه انجام شده از سال 1382 تا 1395 در سراسر ایران بود. داده های حاصل از این 18 مطالعه با روش اندازه اثر ضریب همبستگی پیرسون برای مدل اثرهای ثابت مورد فراتحلیل قرار گرفتند. کلیه تحلیل های آماری با استفاده از ویرایش دوم نرم افزار جامع فراتحلیل انجام شد. یافته ها نشان داد که میانگین اندازه اثر کلی برای مدل اثرات ثابت برابر 493/0 و برای اثرات تصادفی برابر 476/0 است که هر دو در سطح 001/0 معنی دار هستند. بنابراین میانگین اندازه اثر پژوهش حاضر (493/0) را می توان اندازه اثر متوسط عملکرد دانش آموزان در مهارت خواندن تفسیر کرد. نتایج فراتحلیل نشان داد، بین تواناییهای عمومی و فرازبانی، جنسیت، تفکر انتقادی، نگرش دانش آموزان، حافظه کاری، عوامل انگیزشی-اجتماعی، عوامل خانوادگی، روش های آموزش دوجانبه و مشترک راهبردی، آموزش راهبردهای شناختی، روش های فعال تدریس، آموزش چندحسی، برنامه ریزی درسی، آموزش راهبردهای فراشناختی، فعالیت های معلمان و مدیران در مدرسه و ارزشیابی توصیفی با عملکرد دانش آموزان در مهارت خواندن اندازه اثر معنی داری وجود دارد.
بررسی رابطه یادگیری مشارکتی و انفرادی با میزان مهارت های اجتماعی دانش آموزان رشته علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
175 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه یادگیری مشارکتی و انفرادی با میزان مهارت های اجتماعی دانش آموزان سال سوم رشته علوم انسانی شهر ماهدشت به روش توصیفی – تحلیلی صورت گرفته است. جامعه آماری در این پژوهش، 479 نفر از دانش آموزان سال سوم رشته علوم انسانی شهر ماهدشت بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای طبق جدول مورگان 214 نفر انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های مربوط به یادگیری مشارکتی از پرسشنامه مقیمی و رمضان (1392) ، برای یادگیری انفرادی از پرسشنامه محقق ساخته و مهارت اجتماعی از پرسشنامه گرشام و الیوت (1999) استفاده گردید و پایایی آن ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 80 /.، 81/. و 84/. به دست آمد. جهت تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون استفاده گردید. نتایج آزمون همبستگی پیرسون حاکی از آن است که بین یادگیری مشارکتی و یادگیری انفرادی با میزان رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. این بدان معنی است که هر چه یادگیری مشارکتی و انفرادی در سطح بالاتری باشد، میزان مهارت های اجتماعی دانش آموزان و متغیرهای آن نیز بالاتر خواهد بود.
بهبود درک دانش آموزان از چگونگی تفریق عددهای مخلوط (تجربه مبتنی بر درس پژوهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
59 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه پژوهش عملی و کاربردی در به اجرا درآوردن برنامه های درسی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. یکی از دغدغه های کارگزاران و سیاست گزاران آموزشی و مجریان برنامه های درسی گسترش پژوهش به ویژه پژوهش مشارکتی درون مدرسه و کلاس درس است. «درس پژوهی» روشی برای اصلاح شیوه آموزش و الگویی عملی برای بازبینی مداوم الگوهای ذهنی و بازاندیشی مشارکتی عمل کارگزاران آموزشی است. پژوهش حاضر با هدف بهبود درک دانش آموزان پایه پنجم از چگونگی تفریق عددهای مخلوط انجام گرفت. روش: در پژوهش حاضر از روش درس پژوهی استفاده شد. جامعه مورد مطالعه دانش آموزان پایه پنجم (دو کلاس 14 و 24 نفره) دبستان دخترانه نورالهدی شهر بیرجند بودند. در این مطالعه از دو دسته داده های کیفی و کمی استفاده شد. داده های کیفی در این پژوهش، شامل مشاهده فعال دو کلاس درس ریاضی پایه پنجم ابتدایی در فرایند درس پژوهی، مصاحبه های روایتی با معلمان برای فهم تأثیر درس پژوهی در بهبود آموزش و غنی سازی یادگیری، بررسی طرح درس ها، یادداشت های خود بازاندیشی معلمان، نظرات و یادداشت های ناظر بیرونی و نظرات دانش آموزان پایه پنجم در مورد تأثیر درس پژوهی بر میزان یادگیری و درک آن ها از چگونگی تفریق عددهای مخلوط است و داده های کمی مطالعه حاضر شامل نتایج آزمون ریاضی پایه پنجم قبل و بعد از اجرای فرایند درس پژوهی است. یافته ها: نتایج نشان دهنده تأثیر مثبت روش درس پژوهی بر یادگیری دانش آموزان می باشد. ایجاد فضای مناسب برای همفکری و استفاده از تجربیات همکاران در کلاس های درسی می تواند به شکل گیری روش های نوین در ارائه مطالب آموزشی کمک کرده و عمل آموزش و یادگیری را تسهیل سازد.
رابطه شایستگی های مدرسان با تجارب دوره و دستاوردهای تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
99 - 119
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مهم ترین عناصر نظام آموزش عالی و دانشگاه ها، اعضای هیأت علمی هستند که نقش تعیین کننده و انکارناپذیری در تحقق اهداف و رسالت های آموزش عالی ازنظر کمی و کیفی دارند، لذا بررسی عملکرد و شایستگی های آن ها در ابعاد مختلف به ویژه در حیطه تدریس و تأثیری که می توانند برافزایش کیفیت یادگیری فراگیران و دستاوردهای آنان از تحصیل داشته باشند، بسیار ضروری است. بدین منظور مطالعه ای باهدف بررسی رابطه بین شایستگی های مدرسان با تجارب دوره و دستاوردهای تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان کردستان انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جهت انتخاب نمونه های موردنیاز از روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده با توجه به نوع رشته تحصیلی دانشجویان استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل دانشجویان سال آخر دانشگاه فرهنگیان استان کردستان در سال 1395 در نظر گرفته شد که 720 نفر برآورد گردید و با استفاده از فرمول کوکران 250 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. به منظور جمع آوری داده ها، سه پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر پرسشنامه استاندارد و استفاده از مقیاس 5 نقطه ای لیکرت برای پاسخ به پرسشنامه استفاده گردید. روایی پرسشنامه ها با صلاحدید استاد راهنما تأیید گردید. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب برای سه متغیر شایستگی های حرفه ای مدرسان، تجارب دوره تحصیلی دانشجویان و دستاوردهای تحصیلی آنان مقدار 920/0، 928/0 و 851/0 محاسبه شد. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که شایستگی های مدرسان با تجارب دوره و دستاوردهای تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان کردستان رابطه مثبت و معناداری دارد.
رهبری برنامه درسی، راهکاری مؤثر در تغییر و اجرای پویای برنامه های درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
106 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تشریح و شفاف سازی رهبری برنامه درسی به منظور ارائه دیدگاه ها و راهبردهایی برای تسهیل اجرا پویای برنامه های درسی می باشد. روش: پژوهش حاضر به روش کیفی از نوع پژوهش فلسفی و با استفاده از روش تحلیل مفهومی انجام یافته است. حوزه مطالعاتی پژوهش شامل کتاب ها، پایان نامه ها، مقالات، مجلات و پژوهش های مرتبط با موضوع بود. به علت وسعت و کثرت منابع، برای نمونه گیری از منابع چاپی و دیجیتالی (برخط) که مرتبط با بحث و در دسترس بود، استفاده گردید. در این پژوهش از فیش برداری جهت گردآوری اطلاعات از نمونه، بهره گرفته شد. روش تحلیل به شیوه تحلیل مفهوم، تفسیر مفهوم و استنتاج نظری بود. یافته ها: نتایج نشان داد از طریق تشریح و تحلیل مفهوم رهبری برنامه درسی در چندین جنبه اصلی آن یعنی چیستی و ماهیت آن، قلمروهای کاری، نقش ها و ویژگی های رهبران برنامه درسی، سبک ها، سطوح، راهبردها و این که چه کسانی می توانند این نقش را برعهده گیرند، می توان تصویری روشن از آن ارائه نمود. هم چنین نتایج نشان داد به علت نیاز به اجرای بهینه برنامه های درسی جدید و کمتر نمودن فاصله برنامه درسی قصدشده و اجراشده، انجام پژوهش های علمی بیشتر در این حوزه می تواند استلزامات علمی و بومی وسیعی را در اختیار تصمیم گیرندگان آموزشی قرار دهد
طراحی و اعتبار یابی مدل آموزش از راه دور پروژه محور با تاکید بر رویکرد سازنده گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
86 - 105
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدل آموزش از راه دور پروژه محور مبتنی بر رویکرد یادگیری سازنده گرایی بود. روش: روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی با طرح استقرائی بود. جامعه آماری پژوهش شامل اسناد و مدارکی که از 2000 تا 2016 در زمینه آموزش از راه دور، آموزش مبتنی بر پروژه و رویکرد یادگیری سازنده گرایی در پایگاه های اطلاعاتی منتشر شده است. که از 92 منبع اعم از مقاله، کتاب و پایان نامه 36 منبع به شیوه نمونه گیری نظری نمونه انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده به شیوه تحلیل تماتیک به منظور استخراج مؤلفه های آموزش از راه دور و الگوی یادگیری مبتنی بر پروژه صورت گرفت. یافته ها: بنابر یافته های پژوهش در خصوص آموزش از راه دور 8 مؤلفه اصلی و تأثیرگذار شامل مسائل سازمانی، مدیریتی، آموزشی، اخلاقی و فرهنگی، تعامل و طراحی رابط کاربر، ارزشیابی و پشتیبانی شناسایی شد. تلفیق این 8 مؤلفه با الگوی آموزش مبتنی بر پروژه و با تأیید نظر صاحب نظران آموزش از راه دور و طراحان آموزشی، منجر به ارائه آموزش از راه دور پروژه محور با رویکرد سازنده گرایی شد.
تدوین چارچوبی مفهومی برای نیازسنجی دانش آموزان متوسطه: رهیافتی بر نظریه عملی تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
69 - 94
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، تدوین چارچوبی جهت سنجش نیازهای دانش آموزان برای کمک به بهبود تدریس و برنامه درسی رسمی در مدارس متوسطه بود. فرض نظری پژوهش برگرفته از نظریه عملی شواب در برنامه درسی و تدریس است که باید اساس تدریس و برنامه درسی در مدرسه بر پایه نیازها و علایق دانش آموزان باشد. روش: رویکرد پژوهش از نوع کمی و راهبرد آن پیمایشی است. جامعه آماری دربرگیرنده همه دانش آموزان دوره دوم متوسطه استان کردستان بود. روش نمونه گیری برای دانش آموزان، ترکیبی (خوشه ای طبقه ای) بود که بر اساس آن 381 و 367 نفر به ترتیب برای مدارس متوسطه نظری و فنی وحرفه ای در پنج خوشه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته «پرسشنامه نیازهای جامع دانش آموزان متوسطه» بود. یافته ها: نتایج نشان داد که ابعاد نیازهای دانش آموزان در دو گروه کلی نیازهای آموزشی مرتبط با برنامه درسی و محیط مدرسه و نیازهای حمایتی و عمومی بوده است. در گروه اول، نیاز به راهنمایی برای ورود به دانشگاه بیشترین اهمیت را داشت. در گروه دوم، نیازهای روان شناختی جسمانی، کامپیوتر و اینترنت و نیازهای اقتصادی دارای بیشترین اهمیت بوده اند کلیدواژه ها: برنامه درسی؛ تدریس عملی؛ دانش آموزان متوسطه؛ نیازهای آموزشی؛ نیازهای حمایتی.
بررسی جامعه شناختی پدیده رمزگردانی دو زبانه های کردی کلهری- فارسی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
39 - 63
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی جامعه شناسی پدیده رمزگردانی دوزبانه های کردی فارسی بود. روش: این پژوهش از نظر روش گردآوری داده ها جزء پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی است؛ و براساس ماهیت جزء پژوهش های کاربردی محسوب می گردد. جامعه آماری شامل کل دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان سرپل ذهاب در سال تحصیلی 97- 1396 است. با توجه به این که حجم کل جامعه آماری 3896 نفر بود؛ با استفاده از جدول مورگان 400 نفر (200 دختر؛ 200 پسر) در مقطع اول، دوم و سطح پیش دانشگاهی در بین دانش آموزان پسر و دختر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. از شیوه نمونه ای طبقه ای نسبتی بر حسب جنسیت استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه الگوی پژوهشی پاراشر (1980) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از آزمون t دو نمونه وابسته، آزمون t دو نمونه مستقل و تحلیل واریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد کاربرد زبان فارسی در حوزه های خانواده، دوستی، همسایگی، اداری به طور محسوسی از زبان کردی کلهری بیشتر بود (00/0= p) اما کاربرد زبان فارسی در حوزه مدرسه به طور محسوسی از زبان کردی کلهری بیشتر بود (01/0= p). همچنین کاربرد زبان فارسی در تمام سطوح مختلف تحصیلی، دانش آموزان دارای سطح تحصیلات پیش دانشگاهی بیش از بقیه و افراد پایه اول کمتر از دیگر سطوح تحصیلی از زبان فارسی استفاده می کنند. همچنین افراد پایه اول بیشتر از دیگر گروه ها و افراد دارای سطح تحصیلات پیش دانشگاهی کمتر از بقیه گروه های تحصیلی از زبان کلهری استفاده می نمایند (209/4 =F، 000/0=p). همچنین بین کاربران زبان کلهری در دو گروه جنسی در کل حوزه های اجتماعی کاربرد زبان فارسی بین دختران بیشتر از پسران است و پسران نیز بیشتر از دختران به استفاده از زبان کلهری تمایل دارند و نتایج آماری تفاوت معنی دار بین دو جنس را تأیید می کند (002/0= P).
بررسی اصول طراحی راهبردهای ارزشیابی مطلوب در میان دانش آموزان استعداد درخشان شهر اصفهان: یک مطالعه ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
25 - 41
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی راهبردهای ارزشیابی مطلوب در زمینه آموزش دانش آموزان استعداد درخشان در مقطع متوسطه دوم است. این پژوهش از نوع تحقیقات آمیخته اکتشافی است. جامعه تحقیق شامل کلیه دانش آموزان و معلمین استعداد درخشان شهر اصفهان است. روش: روش نمونه گیری در بخش کیفی به صورت موارد نوعی و در بخش کمی به صورت تصادفی ساده است. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته استخراج شده از مصاحبه ها است. روایی در بخش کیفی به روش چک کردن اعضا و در بخش کمی روایی و پایایی به وسیله روایی محتوایی، تحلیل عاملی تأییدی و آلفای کرانباخ بررسی و تأیید شده است. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تماتیک و در بخش کمی از آمار توصیفی و آزمون t تک گروهی استفاده شده است. یافته ها: نتایج بخش کیفی بیانگر این بود که اصول طراحی راهبردهای ارزشیابی مطلوب عبارتند از استفاده از آزمون های مستمر و آزمون های نهایی، ارزشیابی کاربردی، ارزشیابی پروژه ای، تأکید بر خلاقیت، اصول فنی آزمون سازی و توجه به یادگیری عمیق. در بخش کمی نتایج بررسی این مؤلفه ها بیان کننده این بوده که تمامی مؤلفه ها به غیر از آزمون نهایی دارای میانگین بالاتر از میانه بودند و نمونه مورد بررسی معتقد به استفاده از این اصول در ارزشیابی های خود بودند.