مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از این مطالعه ارزیابی جو سازمانی دانشگاه، کیفیت تجارب یادگیری و فرسودگی تحصیلی برگزیدگان نخبه آزمون های سراسری و المپیاد سازمان سنجش آموزش کشور بود. روش : پژوهش از جهت هدف، از نوع کاربردی و از جنبه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل برگزیدگان نخبه آزمون های سراسری و برگزیدگان نخبه المپیادی سال های 1391و 1392 که تعداد آن برابر با 10504 نفر بودند که از بین آنها 371 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد شده کیفیت تجارب یادگیری، فرسودگی تحصیلی و پرسشنامه محقق ساخته جو سازمانی استفاده شد که روایی محتوایی پرسشنامه ها توسط متخصصان تأیید و پایایی آن نیز براساس روش آلفای کرونباخ برای پرسشنامه کیفیت تجارب یادگیری 86/0، برای پرسشنامه فرسودگی تحصیلی 86/0، و برای پرسشنامه جو سازمانی 93/0 برآورد شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمونt-test ، تحلیل واریانس یکراهه و t برای دو گروه مستقل استفاده شد.یافته ها : یافته های پژوهش حاکی از آن است وضعیت متغیرهای کیفیت تجارب یادگیری، فرسودگی تحصیلی و جو سازمانی از وضعیت مطلوبی برخوردار هستند.
بررسی اصول طراحی راهبردهای ارزشیابی مطلوب در میان دانش آموزان استعداد درخشان شهر اصفهان: یک مطالعه ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی راهبردهای ارزشیابی مطلوب در زمینه آموزش دانش آموزان استعداد درخشان در مقطع متوسطه دوم است. این پژوهش از نوع تحقیقات آمیخته اکتشافی است. جامعه تحقیق شامل کلیه دانش آموزان و معلمین استعداد درخشان شهر اصفهان است. روش: روش نمونه گیری در بخش کیفی به صورت موارد نوعی و در بخش کمی به صورت تصادفی ساده است. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته استخراج شده از مصاحبه ها است. روایی در بخش کیفی به روش چک کردن اعضا و در بخش کمی روایی و پایایی به وسیله روایی محتوایی، تحلیل عاملی تأییدی و آلفای کرانباخ بررسی و تأیید شده است. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تماتیک و در بخش کمی از آمار توصیفی و آزمون t تک گروهی استفاده شده است. یافته ها: نتایج بخش کیفی بیانگر این بود که اصول طراحی راهبردهای ارزشیابی مطلوب عبارتند از استفاده از آزمون های مستمر و آزمون های نهایی، ارزشیابی کاربردی، ارزشیابی پروژه ای، تأکید بر خلاقیت، اصول فنی آزمون سازی و توجه به یادگیری عمیق. در بخش کمی نتایج بررسی این مؤلفه ها بیان کننده این بوده که تمامی مؤلفه ها به غیر از آزمون نهایی دارای میانگین بالاتر از میانه بودند و نمونه مورد بررسی معتقد به استفاده از این اصول در ارزشیابی های خود بودند.
بررسی پیش بینی موفقیت مهارت آموزان دانشگاه فرهنگیان در آزمون ارزیابی صلاحیت معلمی (اصلح) با استفاده از کدگذاری متغیرهای طبقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی پیش بینی پذیری موفقیت مهارت آموزان دانشگاه فرهنگیان در آزمون اصلح متغیرهای طبقه ای با استفاده از کدگذاری در رگرسیون چند متغیری می باشد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از حیث روش، از نوع همبستگی است. جامعه پژوهشی کلیه مهارت آموزان ماده 28 سال 94-95 دانشگاه فرهنگیان کشور است که تعداد آنها 2823 نفر می باشد. حجم نمونه 341 نفر تعیین شد. نمونه با استفاده از روش خوشه ای انتخاب شد. داده های این پژوهش نتایج حاصل از آزمون اصلح دانشگاه فرهنگیان در شهریور 1395 می باشد. یافته ها: نتایج نشان داد که جنسیت، موفقیت مهارت آموزان در نمره کلی آزمون اصلح را پیش بینی می کند. بررسی خرده مقیاس ها نشان داد که جنسیت موفقیت در خرده آزمون های فرهنگی و عملکردی را به طور معنا داری پیش.بینی می کند و اما در پیش بینی نمرات خرده مقیاس های علمی کتبی چهار گزینه ای و تدریس خرد نقش معنا داری ندارد. همچنین رشته تخصصی، موفقیت در آزمون اصلح را پیش بینی می کند. بررسی خرده مقیاس ها نشان داد که رشته تخصصی، موفقیت در خرده آزمون های علمی کتبی چهار گزینه ای، عملکردی و تدریس خرد را به طور معنا داری پیش بینی می کند و اما در پیش بینی نمرات خرده مقیاس فرهنگی نقش معنا داری ندارد. استان محل مهارت آموزی، موفقیت در آزمون اصلح را پیش بینی می کند. بررسی خرده مقیاس ها نشان داد که استان محل مهارت آموزی، موفقیت در خرده آزمون های علمی کتبی چهار گزینه ای، عملکردی و فرهنگی را به طور معنا داری پیش بینی می کند اما در پیش بینی نمرات خرده مقیاس تدریس خرد نقش معنا داری ندارد.
بهبود درک دانش آموزان از چگونگی تفریق عددهای مخلوط (تجربه مبتنی بر درس پژوهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه پژوهش عملی و کاربردی در به اجرا درآوردن برنامه های درسی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. یکی از دغدغه های کارگزاران و سیاست گزاران آموزشی و مجریان برنامه های درسی گسترش پژوهش به ویژه پژوهش مشارکتی درون مدرسه و کلاس درس است. «درس پژوهی» روشی برای اصلاح شیوه آموزش و الگویی عملی برای بازبینی مداوم الگوهای ذهنی و بازاندیشی مشارکتی عمل کارگزاران آموزشی است. پژوهش حاضر با هدف بهبود درک دانش آموزان پایه پنجم از چگونگی تفریق عددهای مخلوط انجام گرفت. روش: در پژوهش حاضر از روش درس پژوهی استفاده شد. جامعه مورد مطالعه دانش آموزان پایه پنجم (دو کلاس 14 و 24 نفره) دبستان دخترانه نورالهدی شهر بیرجند بودند. در این مطالعه از دو دسته داده های کیفی و کمی استفاده شد. داده های کیفی در این پژوهش، شامل مشاهده فعال دو کلاس درس ریاضی پایه پنجم ابتدایی در فرایند درس پژوهی، مصاحبه های روایتی با معلمان برای فهم تأثیر درس پژوهی در بهبود آموزش و غنی سازی یادگیری، بررسی طرح درس ها، یادداشت های خود بازاندیشی معلمان، نظرات و یادداشت های ناظر بیرونی و نظرات دانش آموزان پایه پنجم در مورد تأثیر درس پژوهی بر میزان یادگیری و درک آن ها از چگونگی تفریق عددهای مخلوط است و داده های کمی مطالعه حاضر شامل نتایج آزمون ریاضی پایه پنجم قبل و بعد از اجرای فرایند درس پژوهی است. یافته ها: نتایج نشان دهنده تأثیر مثبت روش درس پژوهی بر یادگیری دانش آموزان می باشد. ایجاد فضای مناسب برای همفکری و استفاده از تجربیات همکاران در کلاس های درسی می تواند به شکل گیری روش های نوین در ارائه مطالب آموزشی کمک کرده و عمل آموزش و یادگیری را تسهیل سازد.
تبیین شیوه ها و فنون یاددهی و یادگیری مطلوب در برنامه درسی زبان آموزی دوره ابتدایی مناطق دوزبانه از دیدگاه معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش تبیین ویژگی های شیوه ها و فنون یاددهی و یادگیری مطلوب برنامه درسی زبان آموزی دوره ابتدایی در مناطق دوزبانه از دیدگاه معلمان استان چهارمحال و بختیاری بود. روش: پژوهش حاضر از نظر نوع تحقیق، ترکیبی است. روایی پرسشنامه از طریق نظرات متخصصان و کارشناسان بررسی و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و 93/0 برآورد شده است. جامعه آماری در بخش کمی، مشتمل بر 968 نفر از معلمان ابتدایی استان چهارمحال و بختیاری در مناطق دوزبانه شهرستان های شهرکرد، بِن، سامان و بخش های بلداجی و جونقان بود و 275 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در بخش کیفی نیز نمونه آماری شامل 40 نفر از معلمان برتر استانی در دوره ابتدایی بود و از مصاحبه نیمه ساختارمند برای گردآوری داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که معلمان در تبیین ویژگی های شیوه ها و فنون یاددهی و یادگیری مطلوب برنامه درسی زبان آموزی دوره ابتدایی در مناطق دوزبانه، بیشترین اولویت را به روش های پرسش و پاسخ، بحث گروهی و ایفای نقش و کمترین اولویت را به روش های آموزش برنامه ای می دهند. همچنین، کمبود رسانه های آموزشی و دیداری شنیداری و عدم تنوع در به کارگیری شیوه ها و فنون یاددهی و یادگیری، از مهم ترین علل ضعف شیوه ها و فنون یاددهی و یادگیری از دیدگاه معلمان بود. از سوی دیگر، بهره مندی از نرم افزارهای آموزشی در تدریس و تدوین کتاب راهنمای تدریس به عنوان مهم ترین دلایل قوت شیوه ها و فنون یاددهی و یادگیری مطلوب از دیدگاه معلمان بود. همچنین بین دیدگاه های معلمان از لحاظ متغیرهای جمعیت شناختی (جنس، مدرک تحصیلی و میزان سابقه) تفاوتی وجود نداشت.
رابطه شایستگی های مدرسان با تجارب دوره و دستاوردهای تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از مهم ترین عناصر نظام آموزش عالی و دانشگاه ها، اعضای هیأت علمی هستند که نقش تعیین کننده و انکارناپذیری در تحقق اهداف و رسالت های آموزش عالی ازنظر کمی و کیفی دارند، لذا بررسی عملکرد و شایستگی های آن ها در ابعاد مختلف به ویژه در حیطه تدریس و تأثیری که می توانند برافزایش کیفیت یادگیری فراگیران و دستاوردهای آنان از تحصیل داشته باشند، بسیار ضروری است. بدین منظور مطالعه ای باهدف بررسی رابطه بین شایستگی های مدرسان با تجارب دوره و دستاوردهای تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان کردستان انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جهت انتخاب نمونه های موردنیاز از روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده با توجه به نوع رشته تحصیلی دانشجویان استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل دانشجویان سال آخر دانشگاه فرهنگیان استان کردستان در سال 1395 در نظر گرفته شد که 720 نفر برآورد گردید و با استفاده از فرمول کوکران 250 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. به منظور جمع آوری داده ها، سه پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر پرسشنامه استاندارد و استفاده از مقیاس 5 نقطه ای لیکرت برای پاسخ به پرسشنامه استفاده گردید. روایی پرسشنامه ها با صلاحدید استاد راهنما تأیید گردید. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب برای سه متغیر شایستگی های حرفه ای مدرسان، تجارب دوره تحصیلی دانشجویان و دستاوردهای تحصیلی آنان مقدار 920/0، 928/0 و 851/0 محاسبه شد. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که شایستگی های مدرسان با تجارب دوره و دستاوردهای تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان کردستان رابطه مثبت و معناداری دارد.
آزمون نرم افزار هندسه پویا مبتنی بر مهارت های فضایی و مقایسه اثربخشی آن با اُریگامی بر تجسم فضایی و یادگیری درس ریاضی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ساخت و آزمون نرم افزار هندسه پویا مبتنی بر مهارت های فضایی و مقایسه اثربخشی آن با اُریگامی بر تجسم فضایی و یادگیری درس ریاضی دانش آموزان انجام شد. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون روی دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهرستان روهن که در سال تحصیلی 96-1395 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان حاضر در دو کلاس درس بود که به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. سپس، 35 دانش آموز به عنوان گروه آزمایش اُریگامی، 35 نفر به عنوان گروه آزمایش نرم افزار هندسه پویا و 35 نفر به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. گروه های آزمایش به مدت دوازده جلسه 40 دقیقه ای تحت آموزش ریاضی به کمک اُریگامی و نرم افزار هندسه پویا قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها شامل الف) آزمون تجسم فضایی مینه سوتا، و ب) آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته بود. برای آزمون فرضیه ها از آزمون t وابسته و مانوا استفاده شد. یافته ها: تحلیل آماری داده ها نشان داد که نرم افزار هندسه پویا مبتنی بر مهارت های فضایی و اُریگامی بر تجسم فضایی و یادگیری درس ریاضیات دانش آموزان اثر دارند. میانگین نمرات پس آزمون نرم افزار هندسه پویا و پس آزمون اُریگامی تفاوت معنی داری با پیش آزمون آنها داشتند. از این یافته ها می توان نتیجه گرفت که آموزش ریاضیات به کمک نرم افزار هندسه و اُریگامی قادر است تجسم فضایی و یادگیری درس ریاضیات دانش آموزان را بهبود ببخشد.
شیوه های تدریس معلمان با تأکید بر مهارت های تفکرانتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش بررسیشیوه های تدریس معلمان با تأکید بر رشد مهارت های تفکرانتقادی در دروس هدیه های آسمان دوره ابتدایی است. روش : روش تحقیق از نظر اهداف، کاربردی و به لحاظ شیوه جمع آوری اطلاعات، آمیخته (کمی – کیفی) می باشد. جامعه آماری، کلیه کلاس های دروس هدیه های آسمان دوره ابتدایی استان قم در سال تحصیلی 1395بود. نمونه آماری شامل (50) کلاس (از هر پایه تحصیلی ده کلاس) که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار پژوهش، چک لیست محقق ساخته مشاهده تدریس معلمان حاوی بیست مؤلفه بر مبنای مهارت های تفکر انتقادی (تجزیه و تحلیل، ترکیب، ارزشیابی و توضیح) بود که روایی صوری آن توسط متخصصین مورد تأیید قرارگرفت و پایایی آن86/. براساس آلفای کرونباخ به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، در بخش آمارتوصیفی، از جداول فراوانی درصد، نمودارهای مناسب، محاسبه شاخص های مرکزی و پراکندگی استفاده شده و در بخش آمار استنباطی به منظور تحلیل داده ها از آزمون (T) تک گروهی بهره گرفته شد. یافته ها: 1- میزان توجه به مهارت تجزیه و تحلیل در روش های تدریس معلمان در کل پایه های دوره ابتدایی در دروس هدیه های آسمان کمتر از میانگین است. 2- مؤلفه مهارت ترکیب در شیوه های تدریس معلمان دوره ابتدایی در دروس هدیه های آسمان پایین تر از میانگین است. 3- میانگین مهارت ارزشیابی در روش های تدریس معلمان در کل پایه های دوره ابتدایی در دروس هدیه های آسمان کمتر از میانگین است. 4- میانگین مهارت توضیح در شیوه های تدریس معلمان در کل پایه های دوره ابتدایی در دروس هدیه های آسمان گر چه نسبت به مؤلفه های دیگر در سطح بالاتری است ولی در مجموع پایین تر از میانگین است. 5- در کل توجه به مؤلفه های مهارت های تفکرانتقادی در دروس هدیه های آسمان دوره ابتدایی توجه چندانی نگردیده است. نتیجه پژوهش نشان داد که؛ شکل گیری تفکر انتقادی در دانش آموزان مستلزم تغییر رویکرد معلمان در روش های تدریس است.
فراتحلیل بررسی کیفیت تدریس معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت یکی از مهم ترین مسایلعصر حاضر است که نه تنها در صنعت بلکه در دنیای رقابتی امروزی در آموزش وپرورش بیشتر از آن مطرح است چرا که امروزه دیگر سرمایه ملی یک کشور، پول و زمین نیست بلکه دانش و نیروی انسانی آموزش دیده، مبتکر و خلاق می باشد. هدف : پژوهش حاضر به منظور مقایسه کیفیت تدریس معلمان با استفاده از شیوه فراتحلیل انجام شد. روش : تعداد 19 مطالعه از طریق جستجوی اینترنتی در بانک های اطلاعاتی خارجی و نیز 3 مطالعه از طریق جستجوی دستی دانشگاه های داخل کشور شناسایی و اطلاعات مربوط به آنها کدگذاری گردید. یافته ها : نتایج یافته ها نشان داد که کیفیت تدریس در عنصر جنسیت دارای ضریب اثر 1.80 می باشد که از نظر شدت اثر دارای اثر بزرگ تری می باشد. این اثر در سطح 0.05 p < معنادار می باشد. از بین عناصر کیفیت تدریس، بالاترین ضریب اثر مربوط به تعیین روش سبک تدریس با مقدار 1.32 می باشد و سپس روش تدریس و ارزیابی یادگیری دانشجو قرار دارند. نتایج روش های بررسی تورش انتشار، حاکی از عدم تورش انتشار در نمونه فراتحلیلی بود. با توجه به ناهمگن بودن مطالعات، تحلیل تعدیل کننده برای متغیرهای سن و ابزار اندازه گیری صورت گرفت که بیانگر تأثیر تعدیل کننده متغیر سن در نتایج مطالعات بود. نتیجه گیری : توجه بیشتر به بحث کیفیت در آموزش به خصوص کیفیت تدریس در دانشگاه و فراهم آوردن امکانات رفاهی و توجیه کیفیت در تدریس برای اساتید ضروری به نظر می رسد.