فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۹۵۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
"به منظور بررسی ادراک خود- کارآمدی دانشآموزان دوره راهنمایی در تعامل اجتماعی با همسالان خود، مقیاس خود- کارآمدی کودکان در روابط اجتماعی با همسالان، توسط 369 نفر(186 دختر و 183 پسر) از دانشآموزان کلاسهای اول تا سوم 4 مدرسه راهنمایی ناحیه یک شیراز تکمیل گردید. حاصل تحلیل عوامل استخراج دو خرده مقیاس به نامهای موقعیت تعارض و بیتعارض بود. ضریب پایایی آلفای کرونباخ برای کل مقیاس برابر 87/0 و برای خرده مقیاس های تعارض و بیتعارض به ترتیب برابر 83/0 و 78/0 بودند. پسران نسبت به دختران از نظر نمره کل مقیاس ادراک خود- کارآمدی در سطح بالاتری قرار داشتند (0001/0= P، 47/6=t). در مقایسه دختران و پسران از نظر میانگین نمره خرده مقیاس تعارض، تفاوت معنی داری مشاهده نگردید (N.S، 63/1=t)، اما پسران در موقعیت بی تعارض خود- کارآمدی بیشتری نسبت به دختران گزارش کردند (007/0 =P، 68/8=t). علاوه بر بررسی تفاوت های کلاسی از نظر ادراک خود- کارآمدی، یافتههای مطالعه حاضر با سایر پژوهشهای مرتبط نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته و پیشنهادهایی برای انجام پژوهشهای بیشتر ارائه گردیده است.
"
تبیین اهمال کاری تحصیلی بر اساس ابعاد سازشیافته و سازش نایافته کمال گرایی و جایگاه مهارگذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفتار اهمال کاری- به تعویق انداختن مسؤولیت هایی که افراد موظف به انجام آنها هستند- دارای ابعاد متفاوتی است که یکی از آنها، تأخیر در انجام فعالیتهای مربوط به امور تحصیلی است. اهمالکاری به طور حتم مانع از بروز توانمندیهای دانشجویان در فرایند یادگیری و شکوفایی استعدادهای آنها میشود؛ لذا به منظور مقابله با چنین رفتاری، تعیین علل و همبستههای آن لازم و ضروری است. در این راستا، هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین میزان ارتباط اهمالکاری تحصیلی با کمالگرایی (سازشیافته/ سازشنایافته) و جایگاه مهارگذاری و نیز میزان پیشبینی پذیری آن بر اساس متغیرهای مذکور است. بدینمنظور، نمونه ای مشتمل بر 310 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه کاشان (179 دختر و 131 پسر) به شیوه نمونهگیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم، انتخاب شدند . به منظور جمعآوری اطلاعات، از پرسشنامههای اهمال کاری تحصیلی سولومون و راثبلوم - مقیاس دانشجو ( PASS )، کمالگرایی هیل و همکاران و جایگاه مهارگذاری راتر استفاده شد. همچنین، برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخصهای آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که نمره کل کمال گرایی با اهمال کاری تحصیلی رابطه مثبت معناداری دارد. همچنین، بین بعد سازشیافته کمال گرایی و اهمالکاری تحصیلی رابطه منفی معنادار و بین بعد سازشنایافته کمالگرایی و اهمال کاری تحصیلی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بین جایگاه مهارگذاری با اهمالکاری تحصیلی نیز رابطه منفی معناداری وجود دارد. همچنین، نتیجه تحلیل رگرسیون نشان داد که اهمالکاری تحصیلی توسط دو بعد کمالگرایی سازشنایافته و سازشیافته و جایگاه مهارگذاری قابل پیشبینی است .
بررسی رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطات خانوادگی دانشگاهی و گرایش های تفکر انتقادی دانشجویان با واسطه-گری ارضای نیازهای روان شناختی پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی اثر واسطه ای ارضای نیازهای روان شناختی پایه در رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطات خانوادگی ـ دانشگاهی و گرایش های تفکر انتقادی دانشجویان است. در این مطالعه 437 دانشجوی کارشناسی (275 دختر و 162 پسر) که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای از بین دانشجویان دانشگاه شیراز انتخاب شده بودند، شرکت داده شدند. شرکت کنندگـان ابـزار تجدید نظـر شده الگـوهـای ارتباطات خانواده، ابزار الگوهای ارتباطات استادان، نسخه عمومی مقیاس ارضای نیازهای پایه و ابزار گرایش های تفکر انتقادی کالیفرنیا را تکمیل کردند. حاصل آزمون ساختار هفت عاملی ابزار گرایش های تفکر انتقـادی کالیفـرنیا که توسـط فاسیونه و همکارانش مطرح شده، ساختار عاملی جدیدی با چهار گرایش بود. نتایج تحلیل مسیر و شاخص های برازش نکویی مدل از اثر واسطه ای ارضای نیازهای روان شناختی پایه حمایت کرد. الگویی که بدان شکل ارضای نیازهای روان شناختی پایه در رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطات خانوادگی ـ دانشگاهی و گرایش های تفکر انتقادی دانشجویان اثر واسطه ای دارد، در مورد هر یک از گرایش ها متفاوت بود. در این مطالعه، این الگوها و دلالت های آن ها مورد بحث قرار گرفته است.
اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر کارایی خانواده در زوجین مراجعه کننده به مرکز بهزیستی شهر اهواز
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، به بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی به شیوه گروهی بر کارایی خانواده زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره بهزیستی شهرستان اهواز در بهار سال 1387 می پردازد. جامعه این پژوهش را کلیه زوجین مراجعه کننده به مرکز بهزیستی شهرستان اهواز تشکیل می دهند. نمونه این پژوهش نیز به علت محدود بودن تعداد جامعه، همه زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره بهزیستی، شامل 30 زوج می باشد. در این پژوهش از ابزار سنجش خانواده به عنوان ابزار اندازه گیری استفاده شده است. طرح پژوهش، طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل می باشد، پس از انتخاب تصادفی گروههای آزمایش و کنترل، ابتدا بر روی هر دو گروه پیش آزمون اجرا شد، سپس مداخله آزمایشی، (آموزش مهارتهای ارتباطی)، فقط بر روی گرو 5 آزمایش و در 7 جلسه ارائه گردید و پس از اتمام برنامه، پس آزمون روی هر دو گروه اجرا شد. سپس داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری مانوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و سطح معناداری در این تحقیق 05/0 می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که: آموزش مهارتهای ارتباطی موجب افزایش کارایی خانواده در مقوله های حل مشکل، ارتباط، نقش ها، همراهی عاطفی، آمیزش عاطفی، کنترل رفتار و عملکرد کلی خانواده در گروه آزمایش شده است.
کارکرد خانواده دختران نوجوان مبتلا به اختلالات درون ریزی در مقایسه با گروه بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر علاوه بر بررسی رابطه کارکرد خانواده و اختلالات درون ریزی دختران نوجوان، کارکرد خانواده های آسیب دیده از اعتیاد، تک والد و طلاق را با خانواده های عادی مقایسه کرده است.
روش: در این پژوهش 334 دختر نوجوان 14 تا 18 ساله از 22 دبیرستان شهر مشهد انتخاب شدند و آزمون خودسنجی نوجوان و مقیاس های ارزیابی سازش پذیری و پیوستگی خانواده را کامل نمودند.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد نوجوانانی که نشانگان اختلالات درون ریزی را دارا بودند، میزان پیوستگی خانواده خود را در مقایسه با نوجوانان بهنجار کمتر دانسته و نارضایتی بیشتری داشتند. از سوی دیگر، نوجوانان خانواده های اعتیاد نیز در مقایسه با نوجوانان خانواده های عادی میزان پیوستگی روابط خانواده را کمتر برآورد کرده بودند. تحلیل رگرسیون لوجستیک نشان داد که ابعاد پیوستگی و رضایت از سازش پذیری می تواند عضویت آزمودنی ها را در گروه های بهنجار و نشانه دار در 7/72 درصد از آزمودنی ها به درستی پیش بینی کند.
نتیجه گیری: توجه به کارکرد خانواده و خانواده درمانی در ارزیابی و درمان مشکلات روانشناختی نوجوانان، به ویژه اختلالات درون ریزی دختران نوجوان، اهمیت خاصی دارد.
اثربخشی برنامه بهبود بخشی ارتباط بر کیفیت رابطه والد- فرزندی در نوجوانان دختر خانواده های تک والدینی مادر سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: برطرف ساختن مشکلات ارتباطی بین فرزندان و والد سرپرست در خانواده های تک والدینی یکی از اهداف اصلی برنامه های توانمند سازی خانوادگی و روان شناختی این دسته از خانواده ها است؛ لذا هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر برنامه بهبود بخشی ارتباط بر کیفیت رابطه والد- فرزندی نوجوانان دختر خانواده های تک والدینی مادر سرپرست بود.
روش: جامعه آماری پژوهش شامل همه نوجوانان دختر 14 تا 18 ساله در خانواده های تک والدینی مادر سرپرست تحت پوشش یکی از مؤسسات خیریه شهر ری بود. از بین 34 نوجوان داوطلب شرکت در تحقیق بر مبنای مقیاس رابطه والد- فرزندی فرم مادر- فرزند و مصاحبه بالینی، در نهایت 18 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (9 نفر در گروه آزمایشی و 9 نفر در گروه گواه). جایگزین شدند روی گروه آزمایش بر اساس برنامه بهبود بخشی ارتباط 8 جلسه گروهی اجرا شد و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. تمام آزمودنی ها قبل و بعد از درمان، مقیاس رابطه والد- فرزندی فرم مادر- فرزند را تکمیل کردند.
یافته ها: نتایج آزمون t برای مقایسه گروه های مستقل و ضریب تأثیر کوهن نشان داد که برنامه بهبود بخشی ارتباط اثر معنی داری بر کیفیت رابطه والد- فرزندی داشت. همچنین نتایج آزمون t نشان داد که برنامه بهبود بخشی ارتباط به طور اختصاصی تر باعث افزایش عاطفه مثبت و میزان ارتباط درگروه آزمایش شد و این تأثیر معنادار بود اما تأثیری بر مؤلفه های همانندسازی با مادر وعدم آزردگی/ سردرگمی نقش نداشت.
نتیجه گیری: نتایج، اثربخشی برنامه بهبود بخشی ارتباط را بر بهبود رابطه والد- فرزندی در نوجوانان دختر خانواده های تک والدینی مادر سرپرست تأیید کرد.
نقش پیش بینی کننده سبک های فرزندپروری و حرمت خود در شادکامی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی شادکامی براساس حرمت خود و سبک های فرزندپروری در دانشجویان بود. بدین منظور 350 نفراز دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی با روش نمونه گیرى خوشه اى تصادفی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه های حرمت خود روزنبرگ، شیوه های فرزند پروری بورای (فرم مادر) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد بود. برای تعیین و تحلیل رابطه بین متغیرها و پیش بینی تغییرات شادکامی، روش های همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که سبک فرزند پروری قاطع با حرمت خود و شادکامی رابطه معنادار دارد. بین سبک مستبدانه و شادکامی رابطه منفی معنادار یافت شد. همچنین بین دختران و پسران در نمره شادکامی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. آشکار شد که حرمت خود و سبک فرزند پروری مقتدرانه به ترتیب بیشترین سهم را در تبیین شادکامی دارند. در مجموع نتایج حاکی از آن است که حرمت خود و نوع سبک فرزندپروری که والدین به کار می برند در شادکامی نقش اساسی و مهمی دارد.
بررسی راهبردهای مقابله ای و میزان تنیدگی در مادران کودکان مبتلا به اتیسم و مقایسه آن با مادران کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی راهبردهای مقابله ای و میزان تنید گی در مادران کودکان مبتلا به اتیسم و مقایسه آن با مادران دارای کودکان عادی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران دارای فرزند شهر تهران می باشد.
نمونه آماری شامل 72 مادر (36 مادر دارای کودک مبتلا به اتیسم و 36 مادر دارای کودک سالم) بوده که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل مقیاس رتبه بندی اتیسم گیلیام، فهرست مشکلات رفتاری کودک/ نوجوان، پرسشنامه منابع تنیدگی، فهرست مهارت های مقابله ای استفاده می شود. یافته ها نشان می دهند که بین مادران کودکان مبتلا به اتیسم و مادران کودکان سالم از لحاظ متغیرهای تنیدگی، راهبردهای مقابله ای مسئله مدار و هیجان مدار تفاوت معناداری وجود دارد، اما از لحاظ راهبرد مقابله ای غیر مفید و غیرمؤثر تفاوت معناداری مشاهده نگردید. هم چنین میان تنیدگی مادران کودکان مبتلا به اتیسم با راهبردهای مقابله ای هیجان مدار و غیر مفید و شدت علائم کودک مبتلا به اتیسم رابطه معناداری وجود دارد، اما بین تنیدگی مادران و راهبرد مقابله ای مسئله مدار، رابطه معناداری به دست نیامد. در مجموع اکثر مادرانی که کودک مبتلا به اتیسم داشتند راهبردهای مقابله ای هیجان مدار داشته و شدت علائم اتیسم با افزایش میزان تنیدگی مادران همراه بوده، به نحوی که شدت علائم اتیسم کودک، 66 درصد تنیدگی مادران را تبیین می کند.
رابطه ذهن خوانی و رضایت زناشویی با نقش واسطه سلامت عمومی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: شناخت حاکم بر ذهن زن و شوهر (ذهن خوانی) و وجود اختلالات روانی، از جمله عوامل مشکل ساز بین زوجین می باشد. با توجه به این که تاکنون رابطه بین این متغیرها در سطحی فراتر از روابط ساده مورد بررسی قرار نگرفته است، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر ذهن خوانی بر رضایت زناشویی با نقش واسطه سلامت عمومی انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه مورد بررسی را تمامی زوجینی که در سال 95-1394 به مراکز مشاوره کرمان مراجعه کرده بودند، تشکیل داد. 82 زوج (164 نفر) از سه مرکز مشاوره با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس رضایت زناشویی (ENRICH Couple Scale یا ECS)، آزمون ذهن خوانی (Reading the Mind in the Eyes Test یا RMET) و پرسش نامه سلامت عمومی (28-General Health Questionnaire یا 28-GHQ)پاسخ دادند. داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تأثیر مستقیم ذهن خوانی بر علایم جسمانی (37/0- = β، 01/0 ≥ P)، اختلال در کارکرد اجتماعی (29/0- = β، 05/0 ≥ P)، افسردگی (34/0- = β، 01/0 ≥ P) و حل تعارض (22/0- = β، 05/0 ≥ P) معنی دار بود؛ در حالی که بر تحریف آرمانی (11/0 = β، 01/0 ≥ P) و رضایت زناشویی (10/0 = β، 05/0 ≥ P) اثر غیر مستقیم و معنی داری داشت که این اثر از طریق نقش واسطه افسردگی اعمال شد. در نهایت، متغیرهای پژوهش 20 درصد از واریانس کل رضایت زناشویی را تبیین نمودند.
نتيجه گيري: رابطه بین ذهن خوانی و رضایت زناشویی، خطی و ساده نبود و متغیرهایی همچون افسردگی در این رابطه نقش واسطه جزیی داشتند؛ به گونه ای که تأثیر ذهن خوانی از طریق سلامت روان، موجب افزایش هرچه بیشتر رضایت زناشویی می شود.
تاثیر آموزش مهارت های اجتماعی مبتنی بر قصه در کاهش نشانه های اختلال سلوک کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر آموزش مهارت های اجتماعی مبتنی بر قصه در کاهش نشانه های اختلال سلوک کودکان دبستانی (دختران 10 و 11 ساله) انجام شده است. براساس مطالعات، کودکان مبتلا به اختلال سلوک، در زمینه کاربرد مهارت های اجتماعی بسیار ضعیف عمل می کنند و این نقص به تداوم و تشدید مشکلات رفتاری آن ها می انجامد. این مطالعه از نوع تجربی حقیقی، با طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل است.گروه نمونه این پژوهش متشکل از 22 دختر دبستانی 10 و 11 ساله بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای در دو مرحله و سپس براساس نمره پرسشنامه علائم مرضی کودکان CSI-4 (فرم والد و معلم) و پرسشنامه ارزیابی رفتار راتر (فرم معلم و والد) انتخاب شدند. از این افراد 11 نفر به طور تصادفی در گروه آزمایش و 11 نفر دیگر در گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش در طول 1 ماه، 12 جلسه تحت آموزش مهارت های اجتماعی با شیوه قصه گویی و فعالیت های مکمل قرار گرفت. داده های پس آزمون، سه هفته پس از اتمام جلسات جمع آوری و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس بررسی شد. نتایج نشان دادند که براساس هر دو فرم دو پرسشنامه، آموزش مهارت های اجتماعی مبتنی بر قصه موجب کاهش نشانه های اختلال سلوک در آزمودنی ها می شود (005/0>P). این نتیجه با یافته های پژوهشگران دیگر تطابق دارد و قابلیت کاربرد قصه و ساختار آن را در آموزش و درمان مشکلات رفتاری کودکان نشان می دهد.
بررسی نقش نگرش به عشق در پیش بینی طلاق عاطفیِ زنان و مردان متأهل شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نگرش به عشق در پیش بینی طلاق عاطفی زنان و مردان متأهل شهر قزوین انجام شد.روش پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی بود. نمونه 200 نفر از زنان و مردان متأهلی بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس از مناطق مختلف شهر قزوین از میان افرادی انتخاب شدند که تقریباً پنج سال از ازدواج آنهاگذشته بود. برای گردآوری اطلاعات از فرم کوتاه مقیاس نگرش به عشق(LAS) هندریک و هندریک با ضریب آلفای (82/0) و مقیاس طلاق عاطفی گاتمن با ضریب آلفای(93/0) استفاده شد. نتایج حاصل از همبستگی پیرسون و تجزیه و تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که بین طلاق عاطفی و انواع نگرش به عشق(شهوانی، دوستانه و نوع دوستانه) رابطه معناداری وجود دارد. یافته دیگر اینکه نگرش های عشقی شهوانی، بازی گونه و دوستانه به ترتیب به میزان 30%، 32% و 33% در سطح معناداری (01/0 p≤) قابلیت پیش بینی طلاق عاطفی را دارند. کیفیّت نگرش همسران به مقوله عشق، به عنوان متغییر پیش بینی کننده رضایت یا عدم رضایت زناشویی، نقش مهمی در فرایند زندگی مشترک ایفا می کند. لذا توجه درمان گران خانواده به نگرش های عشقی همسران، می تواند شرایط تثبیت زناشویی موفق را در آینده زندگی مشترک آن ها فراهم کند.
تاثیر برخورد مناسب معلم بر سبک های مقابله ای بد رفتاری و ضد اقتدار دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر برخورد مناسب معلم بر سبک مقابله ای بد رفتاری (A) و ضد اقتدار (B) دانش آموزان در پایه چهارم و پنجم ابتدایی ناحیه 3 تبریز انجام یافته است. در این پژوهش 28 نفر از دانش آموزانی که دارای سبک های مقابله ای B و A بودند با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند. از آزمون شناسایی سبک های مقابله ای B و A برای تعیین دانش آموزانِ دارای سبک مقابله ای مزبور و از آزمون ریون کودکان به منظور سنجش هوش این دانش آموزان استفاده گردید. هدف استفاده از آزمون ریون، کنترل متغیر هوش در دانش آموزان مذکور بود. نتایج حاصل نشان دادند که: برخورد مناسب معلم به طور معنادار می تواند بد رفتاری (سبک A) و رفتارهای ضد اقتدار (سبک B) دانش آموزان را در کلاس درس کاهش دهد. بنابراین، برخورد مطلوب معلم در کلاس از عوامل بسیار مهم و تعیین کننده در چگونگی رفتار کلاسی دانش آموزان است. بر مبنای یافته های این تحقیق، پیشنهادهایی برای معلمان و دست اندرکاران ارائه شده است.
پیش بینی روابط فرازناشویی از روی سبک های دلبستگی، عزت نفس و میزان خودشیفتگی در بین دانشجویان متاهل
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی روابط فرا زناشویی از روی سبک های دلبستگی، عزت نفس و خودشیفتگی بود. جامعه پژوهش حاضر دانشجویان متأهل دانشگاه های تهران، شهید بهشتی و علامه طباطبائی بود و حجم نمونه بر اساس جدول مورگان و روش پژوهش 357 نفر از دانشجویان متأهل بودند و روش نمونه گیری به صورت هدفمند بود. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های نگرش به خیانت، سبک دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید، عزت نفس کوپراسمیت و شخصیت خودشیفته استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا توان پیش بینی روابط فرا زناشویی در افراد را دارند و این توان در سطح 000/0 P< معنادار بود. همچنین عزت نفس اجتماعی و خانوادگی نیز توان پیش بینی گرایش افراد به روابط فرا زناشویی را دارند که این توان در سطح 000/0 P< معنادار است. میزان خودشیفتگی نیز در سطح 02/0 P< گرایش افراد به روابط فرا زناشویی را پیش بینی می کند. سبک های دلبستگی ناایمن و عزت نفس آسیب دیده و پایین و همچنین خودشیفتگی از عواملی هستند که می توانند گرایش افراد به روابط فرا زناشویی را پیش بینی نمایند؛و روانشناسان و مشاوران می توانند برای تشخیص این آسیب های پیش رو از آزمون های روانشناختی برای سنجش این متغیرها در زوجین استفاده نمایند تا مداخلات مناسبی را ترتیب دهند.
فرزندپروری پس از طلاق: یک پژوهش کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: فرزندپروری یکی از تکالیف حساس پیش روی والدین و از عوامل مؤثر در سلامت روانی فرزندان به شمار می رود. یکی از موارد تأثیرگذار بر فرایند فرزندپروری، طلاق است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تجارب والدین از فرزندپروری پس از طلاق بود.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. جامعه هدف شامل زنان و مردانی بود که تجربه فرزندپروری پس از طلاق را داشتند. مشارکت کنندگان پژوهش، 13 نفر (زن و مرد) بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با حداکثر تنوع، از میان مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره دعوت به مشارکت شدند و به وسیله مصاحبه عمیق و اکتشافی مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با روش هفت مرحله ای Colaizzi تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: تحلیل تجارب مشارکت کنندگان منجر به شناسایی 10 مضمون اصلی شامل «رابطه والدین، نیازهای فردی والد، شبکه حمایتی والد پس از طلاق، نگرش، هیجانات و چالش های والد، پاسخگویی و نظارت والد، پختگی والد- فرزند و آسیب روانی والد- فرزند در فرایند فرزندپروری» گردید.
نتيجه گيري: والدین، فرزندپروری پس از طلاق را تکلیف چالش برانگیزی توصیف می کنند. چگونگی ارتباط والدین، نیازهای فردی و منابع حمایتی آن ها پس از طلاق، می تواند نگرش و هیجانات والدین نسبت به فرزندپروری را تحت تأثیر قرار دهد. آسیب روانی، رشد و پختگی، از تجارب والدین در جریان فرزندپروری پس از طلاق می باشد.
بررسی رابطه بین سابقه انواع بدرفتاری والدین در دوران کودکی با افسردگی دوران بزرگسالی در بیماران سرپایی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال بررسی رابطه و سهم نسبی انواع بدرفتاری والدین در تبیین افسردگی بوده است.به همین منظور تعداد 131 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین جامعه بیماران افسرده مراجعه کننده، به مراکز مشاوره شهر اصفهان طی سالهای 85- 84 انتخاب و مطالعه شده اند.برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه افسردگی بک و مقیاس خود گزارشی کودک آزاری محمد خانی استفاده شد.بخشی از نتایج به دست آمده حاکی از آن است که ازبین انواع بد رفتاری والدین در دوران کودکی مرتبط با افسردگی، بدرفتاری عاطفی(23./.)، بدرفتاری جسمی (27./.)، بدرفتاری جنسی (32./.) تبیین کننده افسردگی بیماران بزرگسال مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان بوده اند.