"به رغم انجام پژوهشهای متعدد در قلمرو رابطه انواع تحریفهای شناختی با رضایت زناشویی، نقش تفکر قطعی نگر کمتر مورد توجه قرار گرفته اسـت. این بررسی با هدف پیش بینی رضایت زناشویی از طـریق تفکر قطعی نگر در 300 زوج تهرانی (با میانگین سنی 36 سال و مدت ازدواج 11 سال) انجام شد. ابزار پژوهش پرسشنامه تفکر قطعی نگر (یونسی و میرافضل، 2007) و فرم کـوتاه فارسی مقیاس رضایت زناشویی انریچ (عسگری، بهمنی، 1385) بود. نتایج، رابطه منفی بین تفکر قطعی نگر و رضایت زناشویی را نشان دادند. چهار زیرمقیاس پرسشنامه تفکر قطعی ـ نگر: تعامل با دیگران، تفکر مطلق نگر، پیش بینی آینده و حوادث منفی توانستـند در حدود 14 درصد واریانس رضایت زناشویی را پیش بیـنی کنند. نتایج این پژوهش می توانند دلالتهای مفیدی برای زوج درمانگری مبتنی بر کاهش تفکر قطعی نگر و مشاوره قبل از ازدواج را در اختیار قرار دهند.
"
هدف این پژوهش، بررسی نتایج آموزش های حدیثی بر رضایت زناشویی بیست همسر (ده زوج) مراجعه کننده به مرکز مشاوره مؤسسه مطالعاتی مشاوره اسلامی در قم است که حاضر به فراگیری این آموزش ها شده اند.
روش تحقیق، آزمایشی با گروه گواه و از نوع پیش آزمون ـ پس آزمون بوده است. گروه آزمایش، متشکل از بیست زوج دارای مشکلات زناشویی بود که آموزش های روان شناختی مبتنی بر آیات و روایات اسلامی را دریافت کردند و گروه گواه نیز متشکل از بیست زوج دارای مشکلات زناشویی بودند که هیچ آموزشی دریافت نکردند. پس از مصاحبه تشخیصی و پیش آزمون، هریک از زوجین گروه آزمایش، در شش جلسه به صورت گروهی و یا انفرادی آموزش دیدند و به فاصله دو هفته پس از پایان آموزش، پس آزمون از آنها به عمل آمد.
مقایسه یافته های دو گروه نشان داد که آموزش های روان شناختی یاد شده در بهبود روابط همسران و در نتیجه، رضایتمندی زناشویی آنها مؤثر است؛ و نیز به دست آمد که آموزش ها تاثیرات ماندگاری (در طول زمان) بر بهبود رضایتمندی زناشویی زوجین داشته است. همچنین، نتایج، گویای عدم تاثیر جنسیت بر اثربخشی آموزش های روان شناختی یاد شده است.
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه رضایت جنسی با سلامت عمومی و رضایت زناشویی زوجین بود. روش پژوهش از نوع همبستگی چند متغیری بود که 50 زوج به روش نمونه گیری در دسترس از میان تمام زوجین ساکن شهرستان یزد در سال 1387 انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (اولسون، 1989) و پرسشنامه 28 سؤالی سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر (سال1979) بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه تحلیل شد. یافته ها نشان دادند همبستگی بین رضایت جنسی و رضایت زناشویی مثبت است، اما این دو متغیر با سلامت عمومی رابطه ندارند. همچنین تفاوت زنان و مردان (زن و شوهرها) از لحاظ این متغیرها معنادار نبود. رابطه میزان تحصیلات با رضایت جنسی معنادار بود، ولی با رضایت زناشویی و سلامت عمومی معنادار نبود. رابطه مدت زمان ازدواج با رضایت زناشویی و سلامت عمومی زوجین معنادار نبود، اما با رضایت جنسی رابطه معنادار و معکوس داشت، به طوری که افراد با مدت زمان ازدواج کمتر، رضایت جنسی بالاتری را گزارش کردند.
نتیجه گیری: چون همبستگی بین مدت زمان ازدواج و رضایت از روابط جنسی منفی است، ممکن است بالارفتن سن آزمودنی ها باعث کاهش توانایی و میل آن ها به روابط جنسی شود. علاوه بر آن از بین رفتن تازگی طرفین برای یکدیگر نیز می تواند یک عامل مهم و تاثیرگذار در این زمینه باشد.
مقدمه: در این پژوهش، اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی بوئن در کاهش عود نشانه های مرضی مبتلایان به سوء مصرف مواد در استان آذربایجان شرقی مورد بررسی قرار گرفت. روش: به این منظور، تعداد 36 نفر از افرادی که مبتلا به سوء مصرف مواد بودند و قبلاً در مراکز ترک اعتیاد، سم زدایی و ترک جسمی شده بودند، از طریق اعلام عمومی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در دو گروه 18 نفره آزمایش و گواه جای گرفتند. همه افراد جهت بررسی میزان بازگشت مجدد به وسیله مقیاس آمادگی به اعتیاد و همچنین آزمون خودمتمایزسازی پیش آزمون شدند. سپس افراد گروه آزمایش تحت آموزش خودمتمایزسازی بوئن قرار گرفتند، ولی در گروه کنترل هیچ مداخله ای انجام نشد. سرانجام پس از گذشت دو ماه از انجام مداخلات درمانی، هر دو گروه مجدداً به وسیله مقیاس آمادگی سوء مصرف مواد و پرسشنامه خودمتمایز سازی مورد پس آزمون قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس تحلیل شد.
یافته ها: نتایج حکایت از اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی بر متغیرهای مورد مطالعه داشت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت آموزش خود متمایزسازی بوئن در کاهش بازگشت مجدد مبتلایان به سوء مصرف مواد موثر است.