فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۴٬۲۷۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
ریشه یابی علل از هم پاشیدگی خانواده ها در رابطه با ویژگی های روانی- اجتماعی دختران و پسران قبل از ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی علل از هم پاشیدگی خانواده ها در دوران قبل از ازدواج، عوامل آشنایی های قبلی و تطابق ویژگی های فردی، خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی و شخصیتی زوجین انجام شد. هدف از انجام آن برداشتن گامی موثر در جهت پیشگیری از تلاشی خانواده ها از طریق شناخت عوامل فوق بود. تا جوانان بتوانند به وسیله پرسشنامه های تهیه و ارایه شده، قبل از ازدواج شناخت بیشتری نسبت به خصوصیات یکدیگر پیدا کنند و از زندگی پایدار و موفقی برخوردار گردند. تحقیق در دو مرحله مطالعه مقدماتی با نمونه ای به حجم 40 نفر و مرحله اصلی با نمونه ای به حجم 200 نفر انجام شد. نمونه اخیر شامل 50 خانواده ناموفق (100 زن و شوهر) و 50 خانواده موفق (100 زن و شوهر) می شد که به طور تصادفی انتخاب گردیدند. خانواده های ناموفق به کمک دادگاه های خانواده و به عنوان گروه آزمایشی و خانواده های موفق به طور موازی با گروه اول و به عنوان گروه گواه برگزیده شدند. ابزار سنجش شامل آزمون خلقی گلیفورد - زیمرمن و پرسشنامه جامع فردی اجتماعی بود: اهم نتایج به شرح زیر است: 1. کمی سن جوانان به هنگام ازدواج، فقر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، کم بودن سواد، پایین بودن سطح شغلی، دخالت بی مورد اطرافیان، پدیده طلاق والدین زوجهای ناموفق، وابستگی مالی زوجین به والدین همه از عوامل تهدید کننده زندگی مشترک زوجین جوان بودند. 2. عدم همسویی زوجین در جهات مختلف موجب اختلاف زناشویی بین زوجین می شود. 3. تشابه نظرات زوجین به عنوان عامل تداوم بخش زندگی مشترک شناخته شد. 4. وجود بیماریهای جسمی، روانی و اختلافات رفتاری اعلام نشده از سوی همسران و خانواده های آنها عامل سستی روابط بین زوجین تلقی شد. 5. حصول شناخت از خصوصیات یکدیگر قبل از ازدواج به عنوان عامل تداوم بخش زندگی شناخته شد.
رابطه فرهنگ سازمانی و انگیزش شغلی با رضایت شغلی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه فرهنگ سازمانی و انگیزش شغلی با رضایت شغلی معلمان شهرستان تویسرکان در سال 1390 بود. از جامعه آماری پژوهش تعداد 200 معلم (100 مذکر و 100 مونث) به روش نمونه¬گیری چندمرحله¬ای انتخاب گردید. برای جمع¬آوری داده¬ها از سه پرسش¬نامه فرهنگ سازمانی، انگیزش شغلی و رضایت شغلی و برای تجزیه و تحلیل داده¬ها از ضریب همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که بین فرهنگ سازمانی و انگیزش شغلی با رضایت شغلی رابطه معنی¬داری وجود دارد. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای انگیزش شغلی، فرهنگ سازمانی و سن پیش¬بینی¬کننده معنی¬داری برای رضایت شغلی می¬باشد. مولفه¬های انگیزش شغلی در مقایسه با مولفه فرهنگ سازمانی متغیر پیش¬بینی-کننده معنی¬داری برای پیش¬بینی رضایت شغلی بودند.
بررسی اثربخشی خانواده درمانی ساختاری در بهبود عملکرد خانواده و تقویت رضایت زناشویی در خانواده های کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رویکرد خانواده درمانی ساختاری در کاهش تعارضات زناشویی و والدینی، افزایش رضایت زناشویی و بهبود عملکرد خانواده کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی انجام شد. جامعه پژوهش شامل خانواده های دارای اختلال عملکرد و فرزند مبتلا به اختلال اضطراب جدایی و نمونه شامل 38 خانواده با حداقل یک فرزند مبتلا به اختلال اضطراب جدایی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از روش تحقیق شبه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و اندازه گیری مکرر استفاده شد. نمونه ها به دو گروه آزمایشی (خانواده های کم سواد و باسواد) و دو گروه کنترل با ترکیب مشابه (جمعاً 4 گروه) تقسیم شدند. خانواده های گروه های آزمایشی، با حضور کلیه اعضای خانواده، طی 9 جلسه در معرض مداخلات درمانی با طرح درمانی یکسان قرار گرفتند. شش هفته پس از آخرین جلسه درمان نیز در یک جلسه پی گیری شرکت نمودند. برنامه مداخله ای از پیش طراحی شده به گروه های آزمایشی ارائه و نتایج اثرات مداخله با گروه کنترل در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری مورد مقایسه قرار گرفت. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس ارزیابی عملکرد خانواده، پرسشنامه رضامندی زناشویی انریچ و مصاحبه بالینی بود. از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و همچنین آمار استنباطی (تکرار سنجش و روش تعقیبی توکی) برای مقایسه میانگین ها استفاده شد. نتایج حاکی از اثربخشی خانواده درمانی ساختاری در تقویت رضایت زناشویی و بهبود عملکرد خانـواده در سطـح (001/0< p) بود. ولی تفاوت بین گروه های باسواد و کم سواد معنی دار نبود.
بررسی اثربخشی زوج درمانی کوتاه مدت راه حل مدار بر کاهش تعارضات زوجین شهرستان خمینی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زوجین متعارض از عادات و ویژگی های همسرشان ناراضی هستند و مشکلاتی را در حوزه های ارتباطی، نحوه گذران اوقات فراغت، روابط جنسی و یا اختلاف با دوستان و یا خانواده همسر، گزارش می کنند. رویکرد راه حل مدار، یک رویکرد کوتاه مدت تعارضات زناشویی است که در دهه 1970 و 1980 توسط شارز و همسرش کیم برگ بوجود آمد، این رویکرد به جای محدودیت ها بر امکانات و به جای ضعف ها بر نقاط قوت و به جای آسیب شناسی و بیماری بر سلامتی و به جای تاریخچه و علت مشکل بر راه حل تاکید می کند.
جامعه آماری این پژوهش کلیه زوجین شهرستان خمینی شهر است که از بهمن ماه 84 تا اردیبهشت 85 جهت مشاوره مراجعه کرده اند. نمونه شامل 20 زوج بود که به طور تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه تعارض زناشویی محقق ساخته بود، نتایج نشان داد که زوج درمانی کوتاه مدت راه حل مدار، بر کاهش نمره کل و زیر مقیاس های تعارض زناشویی در ابعاد ارتباط با خانواده همسر، ارتباط با دوستان، اوقات فراغت، رابطه جنسی، حل مشکل، امور مالی و نقش های مساوات طلبانه موثر بوده است (P<0.05).
بررسی نقش معلم در هیجانات تحصیلی ریاضی و تنظیم هیجانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش متغیرهای مرتبط با معلم در هیجانات تحصیلی ریاضی و تنظیم هیجانی دانش آموزان است. امروزه روانشناسان تربیتی معتقدند که دانش آموزان در طی آموزش رسمی (مدرسه ای) نه تنها به کسب دانش و مهارت های شناختی نایل می شوند، بلکه هیجانات خوشایند و ناخوشایند مرتبط با یادگیری و پیشرفت را رشد می دهند. اما تحقیق بر روی هیجانات در بافت های آموزشی به آرامی در حال ظهور است و به ویژه هیجانات خوشایند به وسیله ی محققان تعلیم و تربیتی نادیده گرفته شده است. بر همین اساس پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه پیش بینی کنندگی حمایت عاطفی و کیفیت تدریس معلم در هیجانات مثبت و منفی تحصیلی ریاضی و تنظیم هیجانی دانش آموزان فراهم آمده است. بدین منظور تعداد 270 نفر (127 دختر و 143 پسر) از دانش آموزان سال اول دبیرستان شهر شیراز با روش نمونه گیری خوشه ایی تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه حمایت عاطفی معلم، مقیاس کیفیت تدریس معلم، پرسشنامه هیجانات پیشرفت- ریاضیات و پرسشنامه ی تنظیم هیجانی را تکمیل نمودند. میانگین سنی گروه نمونه 25/15 و انحراف معیار 14/1 بود. یافته ها با استفاده از روش آماری تحلیل رگرسیون چندمتغیره به شیوه ی همزمان بررسی شد. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که متغیر کیفیت تدریس معلم می تواند هیجانات مثبت ریاضی و تنظیم هیجانی را به صورت مثبت و معناداری پیش بینی نماید و متغیر حمایت عاطفی معلم، هیجانات منفی ریاضی را به صورت منفی و معنادار پیش بینی می کند. بر طبق نتایج این پژوهش معلم نقش مهمی در ایجاد هیجانات مثبت و منفی ریاضی و تنظیم هیجانی دانش آموزان داراست.
رضایت مندی زناشویی و تفاوت های فردی: نقش عوامل شخصیتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: هدف از پیریزی این پژوهش، بررسی مهمترین عوامل شخصیتی مؤثر در رضایتمندی زناشویی زوجین بود.
روش: 600 نفر (300 زوج) بهروش نمونهگیری تصادفی (چندمرحلهای) از میان دانشجویان 3 دانشگاه بهعنوان گروه نمونه انتخاب شده و پرسشنامههای NEO-FFI و رضایت زناشویی ENRICH را تکمیل کردند . دادهها به کمک رگرسیون چندگانه، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون T مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها : چهار عامل مسئولیتپذیری، روانآزردهخویی و سازگاری مردان و مسئولیتپذیری زنان، 2/29% واریانس رضایتمندی زناشویی مردان را بهطور معنیداری تبیین کردند (03/0>p). همچنین، مسئولیتپذیری و روانآزردهخویی زنان و روانآزردهخویی مردان، 27% از تغییرات رضایتمندی زناشویی زنان را تبیین نمودند (002/0>p).
نتیجهگیری: از میان ویژگیهای شخصیتی، دو عامل مسئولیتپذیری و روانآزردهخویی بیشترین نقش را در تبیین تغییرات رضایتمندی زناشویی زوجین به خود اختصاص میدهند. ."
خانواده و رفتارهای نابهنجار نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفتارهای نابهنجار نوجوانان امروزه مساله عمده ای در حوزه آسیب شناسی خانواده به شمار می رود. خانواده، جایگاه مهمی را در چارچوب نهادهای جامعه دارد و تنها نهادی است که وظیفه دگرگون کردن ارگانیزم زیستی و تبدیل آن به موجود انسانی را برعهده دارد. خانواده از طریق پایه ریزی الگوهای تربیتی و رفتاری خود و اجرای نقش های اجتماعی گوناگون و در یک کلمه از طریق شیوه های اجتماعی کردن، به درجات مختلف، همنوایی با هنجارهای اجتماعی مورد پذیرش جامعه را در کودکان و نوجوانان درونی می سازد. در صورتی که خانواده ها به هر دلیلی نتوانند هنجارهای اجتماعی را به فرزندان خود انتقال و در آنها درونی سازند، احتمالا رفتار فرزندان مطابق با هنجارهای جامعه نبوده و این رفتار از نظر جامعه، نابهنجار تلقی می شود. رفتارهای نابهنجار را باید مقدمه بزهکاری و انجام جرم تلقی نمود که خود از مصادیق ناکارآمدی نظام اجتماعی به شمار می رود. هدف اصلی این تحقیق، تعیین رابطه بین رفتارهای نابهنجار نوجوانان یا برخی از انواع خانواده (گسترده، هسته ای، ناقص، بی سازمان یا توخالی) می باشد و رابطه برخی انواع خانواده ها با برخی متغیرهای اجتماعی کردن نظیر اقتدار، انضباط و نظارت والدین، میزان درونی کردن هنجارها، پیروی از هنجارها و رفتار نابهنجار نوجوانان مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نمونه آماری این تحقیق 592 نفر از دانش آموزان پسر و دختر است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از بین 44939 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه نواحی پنجگانه آموزش و پرورش شهر تبریز در سال تحصیلی 83-1382 انتخاب شده اند. روش تحقیق پیمایش و ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه کتبی است. در این مطالعه بر اساس مدل نظری تحقیق و نتایج بدست آمده از انجام تحلیل عاملی اکتشافی رفتارهای نابهنجار نوجوانان در سه بعد رفتار ضد اجتماعی، رفتار ضد اخلاقی و ناسازگاری رفتاری تعریف شده است. نتایج بدست آمده از انجام آزمون های مختلف آماری از جمله، آزمون تفاوت میانگین، آزمون آنالیز واریانس و آزمون ضریب همیشگی پیرسون برای آ زمون وجود رابطه بین رفتارهای نابهنجار نوجوانان و عوامل موثر بر آن حاکی از این واقعیت است که تقریبا در تمام موارد، رابطه معنادار بین این متغیرها مشاهده می شود. علاوه معنی دار بودن مدل رگرسیونی برازش شده در این مطالعه می باشد.
الگوهای ارتباطی خانواده و تعارضات فرزندان و والدین
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناخت نحوه ی ارتباط الگوهای ارتباطی خانواده با شیوه های حل تعارض فرزندان در برابر والدین انجام گرفت. شرکت کنندگان شامل 206 نفر از دانشجویان رشته های گوناگون تحصیلی دانشگاه شهید بهشتی بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه ی تجدید نظر شده ی الگوهای ارتباطی ریچی (1991) و پرسشنامه ی شیوه ی حل تعارض رحیم و مگنر (1995) استفاده شد و داده ها از روش محاسبه ی همبستگی های بنیادی (رگرسیون چندگانه) با استفاده از نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج پسرانی که با پدران خود گفت و شنود بالایی گزارش کردند از شیوه های حل تعارض مؤتلفانه و خدمتکارانه و آن هایی که همنوایی بالایی داشتند، از شیوه های مصالحه گرایانه، سلطه گرایانه و اجتنابی بهره می جستند. هم چنین، دخترانی که با پدر گفت وشنود بالایی گزارش کردند، شیوه های مؤتلفانه و مصالحه گرایانه و آن هایی که همنوایی بالایی داشتند، از شیوه های سلطه گرایانه و خدمتکارانه استفاده می کردند. در مورد ارتباط با مادر، پسران و دختران با گفت وشنود بالا شیوه ی مؤتلفانه را بکار می بردند. درحالی که پسران با همنوایی بالا به ترتیب از شیوه های خدمتکارانه، سلطه گرایانه و دختران شیوه های اجتنابی، سلطه گرایانه و خدمتکارانه را بکار می بردند. نتایج بیان گر این مطلب است که گفت وشنود بالا بیش تر اوقات با شیوه ی کاراآمد مؤتلفانه در حل تعارض همراه می شود، درحالی که همنوایی بالا اغلب شیوه های ناکارآمد سلطه گرایانه و اجتنابی را پیش بینی می کند.
بررسی رابطه جو سازمانی با استرس شغلی و خلاقیت کارکنان (مرد و زن) اداری آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: آموزش و پرورش سهم عمده ای از بودجه هر کشور را به خود اختصاص میدهد. لازم است در آموزش و پرورش، جو سازمانی مناسبی حاکم باشد و کارکنان در فضایی آرام و عاری از فشار روانی و استرس به کار مشغول باشند تا کارآیی و اثربخشی سازمانی افزایش یابد و در نهایت به خلاقیت کارکنان منجر شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه جو سازمانی با استرس شغلی و خلاقیت کارکنان اداری آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی بود.
مواد و روش ها: این تحقیق توصیفی- تحلیلی، به شیوه همبستگی در سال تحصیلی 88-1387 انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداری آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی 1569 نفر (1469 مرد و 80 زن) بود. تعداد نمونه 478 نفر (409 مرد و 69 زن) بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای- چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه جو سازمانی Halpin و Croft، استرس شغلی Rice، آزمون مداد- کاغذی خلاقیت عابدی است. برای تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و تحلیلی از آزمون t دو نمونه ای مستقل و رگرسیون چند متغیره برای آزمون فرضیه ها استفاده شد.
یافته ها: نتایج رگرسیون چند متغیره تأثیر جو سازمانی به طور کلی (به طور همزمان) بر استرس شغلی و خلاقیت کارکنان در سطح 01/0 و به تفکیک در مردان در سطح 01/0 و در زنان در سطح 05/0 معنیدار بود. تفاوت بین جو سازمانی و جنسیت در سطح 01/0 معنی دار بود، اما بین خلاقیت و استرس با جنسیت تفاوت معنی داری وجود نداشت.
نتیجه گیری: در جو باز پارامترهایی چون صمیمیت، ملاحظه گری، نفوذ و پویایی و ... باعث خلاقیت کارکنان و کاهش استرس آنان شد و در جو بسته عواملی چون فاصله گیری، بیعلاقگی و فقدان تعهد شغلی، تأکید بر تولید، مزاحمت، انگیزه خلاقیت کارکنان را پایین و استرس آنان را افزایش داد.
بررسی رابطه رضامندی زناشویی ( بر اساس معیارهای دینی ) با عوامل جمعیت شناختی ، تحصیلات ، طول مدت ازدواج ، سن ازدواج و تفاوت سنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی رضامندی از زندگی زناشویی و عوامل آن، ازمنظر روان شناسی و دین(اسلام) می پردازد. فقدان آزمونی معتبر برای رضامندی زناشویی از دیدگاه دینی، که بتوان با آن کنش یک خانواده مسلمان را مورد سنجش دقیق قرار داد، محقق را برآن داشت تا دراین پژوهش اقدام به ساخت و اعتباریابی مقیاس رضامندی زناشویی براساس معیارها کند. نمونه آماری 110 نفر از دانش پژوهان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی می باشد که با استفاده از روش تصادفی خوشه ای برگزیده شده اند. نتایج به کمک روش های آزمون معناداری ضریب همبستگی،آزمونT وتحلیل واریانس برای مقایسه میانگین ها تجزیه وتحلیل شد. نتایج حاکی از از اعتبار و روایی بالای مقیاس رضامندی زناشویی اسلامی است. همچنین نتایج نشان می دهد که، بین تحصیلات و رضامندی زناشویی رابطه معناداری وجود نداشته، اما بین طول مدت ازدواج و تفاوت سن زوج رابطه معناداری وجود دارد.
همسر آزاری و عوامل مؤثر بر آن در زنان متاهل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" هدف: رواج همسرآزاری در جوامع و تاثیرات سو آن بر سلامت جسمی و روانی زنان و در نهایت تاثیر آن بر سلامت خانواده در پژوهشهای بسیاری نشان داده شده است. هدف پژوهش حاضر برسی میزان شیوع همسرآزاری روانی و جسمی و عوامل موثر بر آن در زنان متاهل شهر تهران بود.
روش بررسی: نمونه آماری پژوهش حاضر را 1000 زن متاهل 18 تا 45 سال ساکن شهر تهران تشکیل می داد. نمونه آماری دو گروه از زنان را شامل (n=800) می شد.، زنان گروه عادی و زنان شاکی که به دلیل مشکلاتی که با شوهران خود داشتند به دادگاه خانواده مراجعه کرده بودند (n=200). ابزار پژوهش، پرسشنامه ای است که از پرسشنامه همسرآزاری موفیت و همکاران (1) اقتباس شده بود.
یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که میزان همسرآزاری روانی و جسمی برای زنان عادی به ترتیب برابر با 87.9 و 47.9 درصد و برای زنان شاکی به ترتیب برابر با 99.5 و 91 درصد است. با افزایش سن زوجین و مدت زمان ازدواج میزان همسرآزاری افزایش می یابد. همسرآزاری با سطح تحصیلات زوجین (زن و شوهر) رابطه معنی دار معکوس دارد. هر چه تحصیلات زنان بیشتر باشد کمتر مورد آزار جسمی و روانی قرار می گیرند. همچنین هر چه میزان تحصیلات شوهران بیشتر باشد کمتر همسران خود را مورد آزار جسمی و روانی قرار می دهند. میزان همسرآزاری در شوهرانی که از الکل یا مواد مخدر استفاده می کنند بیشتر از شوهرانی است که از الکل و مواد مخدر استفاده نمی کنند. میزان همسرآزاری در شوهرانی که سابقه بیماری روانی دارند بیشتر از شوهرانی است که سابقه بیماری روانی ندارند. میزان همسرآزاری جسمی و روانی در زنانی که به دادگاههای خانواده مراجعه کرده اند بیشتر از زنان عادی است.
نتیجه گیری: همسرآزاری بسیار رایج است و با عوامل متعددی چون سن، میزان تحصیلات، اعتیاد شوهر به مواد مخدر، استفاده از الکل و سابقه بیماری روانی وی در رابطه است. تصویب قانونی جامع برای مقابله با همسرآزاری و افزایش آگاهی عمومی درباره همسرآزاری با استفاده از رسانه های جمعی می تواند در کاهش میزان همسرآزاری موثر واقع شود."
رابطه مشکلات دلبستگی دختران با سبک دلبستگی مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مادر به عنوان چهره دلبستگی اصلی تاثیر غیر قابل انکاری در تحول عاطفی کودک دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رابطه و پیش بینی مشکلات دلبستگی دختران از طریق سبک دلبستگی مادران انجام شده است.
روش: نمونه مورد بررسی در این تحقیق 388 نفر از دانش آموزان دختر مقطع دوم و چهارم دبستان بودند که بر اساس نمونه گیری خوشه ای چند مرحله انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این مطالعه به منظور سنجش مشکلات دلبستگی دختران، پرسشنامه اختلال دلبستگی کودکان راندولف ((RADQ بود. سبک دلبستگی مادران نیز از طریق پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسالان (AAS) ارزیابی شد. داده های به دست آمده از طریق روش همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان دهنده رابطه معنا دار بین سبک دلبستگی اجتنابی، دوسوگرا و ایمن در مادران با ضریب همبستگی 32/0، 28/0 و 16/0- و مشکلات دلبستگی دختران بود. نتیجه نهایی تحقیق نشان داد که سبک دلبستگی اجتنابی مادران بیشترین قدرت پیش بینی کنندگی را برای ایجاد مشکلات دلبستگی در دختران دارد. بر این اساس دلبستگی اجتنابی مادر توانایی پیش بینی 10 درصد از مشکلات دلبستگی در کودک را دارد. از سوی دیگر سبک های دلبستگی دوسوگرا و ایمن مادران نیز هر یک به میزان 3 درصد توان پیش بینی ایجاد مسائل و مشکلات دلبستگی در دختران را دارا هستند.
نتیجه گیری: یافته های حاضر با حمایت از نظریه دلبستگی، اهمیت تعامل مادر- کودک را نشان می دهند. دلبستگی اجتنابی مادران می تواند پیش بینی کننده مهمی برای ایجاد مشکلات دلبستگی در دخترانشان باشد. درمان های مبتنی بر دلبستگی می توانند روش های مفیدی برای کمک به بهبود مشکلات دلبستگی باشند.
چارچوب مفهومی شایستگی مدیران عامل شرکت های فناوری بنیان: ابعاد، مولفه ها و شاخص-ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت شرکت های فناوری بنیان در توسعه قابلیت های فناوری و هم چنین فرصت های شغلی امروز توجه زیادی به ایجاد توسعه و حفظ این شرکت ها شده است. شناسایی شایستگی ها و قابلیت های مدیران شرکت ها مساله ای اساسی برای سیاستمداران، مشاوران آموزشی و متولیان تربیت نیروی انسانی است. هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه چارچوب مفهومی الگو ی شایستگی مدیران عامل شرکت های فناوری بنیان است. برای نیل به این هدف، پژوهش در دو مرحله 1) طراحی چارچوب مفهومی پژوهش و 2) اعتبارسنجی چارچوب مفهومی دنبال شد. به این منظور با مطالعه ادبیات و مبانی نظری تحقیق، ابعاد و مولفه و شاخص های الگو مشخص شد. برای استخراج شایستگی ها الگوی شایستگی جان بریکمن مدنظر قرار گرفت. نیمرخ سازمانی و نیمرخ شخصی مدیر نیز به عنوان متغیرهای تعدیل گر و توانمندی فناورانه مدیر نیز به عنوان متغیر وابسته درنظر گرفته شد. سپس اعتبار چارچوب با استفاده از نظر خبرگان بررسی و تایید شد. جامعه آماری، خبرگان حوزه مدیریت و فناوری هستند. برای بررسی اعتبار، پرسشنامه دلفی طراحی شد. پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ 997/0 به دست آمد و برای روایی پرسشنامه از نظرات اساتید صاحب نظر دانشگاهی استفاده شد و نیز با توزیع تعدادی پرسشنامه در جامعه آماری ابهامات آن رفع شد. پرسشنامه براساس طیف 7 درجه ای لیکرت تنظیم گردید و در یک گروه نمونه 46 نفره از خبرگان مدیریت و فناوری که به روش قضاوتی انتخاب شدند طی دو مرحله شاخص یابی شد، شاخص هایی که برحسب محاسبات آماری دارای میانگین وزنی بالاتر از 5 بودند پذیرفته شدند. با توجه به اهمیت یافتن مبحث شرکت های دانش ( فناوری) بنیان و هم چنین اهمیت شایستگی های مدیران برای موفقیت این شرکت ها، این چارچوب می تواند مورد استفاده مشاوران شغلی جهت هدایت و مشاوره مدیران این شرکت ها قرار گیرد.
رابطه احساس خودکارآمدی و هوش هیجانی با فرسودگی شغلی در بین کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه احساس خودکارآمدی و هوش هیجانی با فرسودگی شغلی در بین کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز انجام شده است. روش پژوهش از نوع همبستگی است. به همین منظور 260 نفر از کارکنان، با روش تصادفی طبقه ای انتخاب و آزمونهای فرسودگی شغلی مسلچ و جکسون، احساس خودکارآمدی و هوش هیجانی بار- آن توسط کارکنان پاسخ داده شد. آزمون فرضیه ها نشان داد که بین احساس خودکارآمدی و هوش هیجانی با مولفه احساس موفقیت فردی رابطه وجود دارد (P<0.01) و 43.6 درصد از تغییرات این مولفه ناشی از دو متغیر فوق است. ضرایب رگرسیون در متغیرهای پیش بین به ترتیب برای احساس خودکارآمدی و هوش هیجانی 0.451 و 0.274 به دست آمد (P<0.01). همچنین مشخص شد که بین احساس خودکارآمدی و هوش هیجانی با دو مولفه دیگر فرسودگی شغلی یعنی خستگی هیجانی و مسخ شخصیت رابطه وجود ندارد. از یافته های دیگر پژوهش این بود که بین احساس خودکارآمدی و هوش هیجانی با مولفه احساس موفقیت فردی به ترتیب 0.63 و 0.569 همبستگی وجود دارد (P<0.01). اما بین احساس خودکارآمدی و هوش هیجانی با دو مولفه دیگر فرسودگی شغلی، رابطه معنادار نبود.
تعامل بین شخصیت و سبکهای فراانگیزشی در عملکرد شغلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: از آنجا که منابع انسانی از مهمترین سرمایههای هر سازمان بهشمار میروند، بررسی و شناسایی عوامل مرتبط با این منابع که میتوانند بر عملکرد سازمانی آنها موثر باشند، از اهمیت روزافزونی برخوردار شده است. بر این اساس، هدف این پژوهش بررسی تعامل بین شخصیت و سبکهای فراانگیزشی کارکنان یک مرکز دولتی در عملکرد شغلی آنها بود.
روش: در این پژوهش 327 نفر از کارمندان رسمی مرد بهروش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از سیاهه 5عاملی شخصیت، نیمرخ سبکهای فراانگیزشی آپتر و بازخورد جامع استفاده شد. دادهها بهوسیله ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر بررسی شدند. یافتهها: سبکهای فراانگیزشی براساس ویژگیهای شخصیتی و ویژگیهای شخصیتی براساس سبکهای فراانگیزشی در پیشبینی عملکرد شغلی نقش واسطهای داشتند.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش در راستای معدود پژوهشهای صورتگرفته در این زمینه است. میتوان از ویژگیهای شخصیتی بهعنوان عاملی در استخدام نیروی انسانی و استفاده از برنامههای انگیزشی مناسب با سبکهای کارکنان بهعنوان عاملی برای بهبود عملکرد شغلی در سازمان استفاده نمود."
رویکردهای مطالعه و رابطه آن با پیشرفت تحصیلی، جنسیت، و مدت تحصیل دانشجویان در دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر تعیین رویکردهای مطالعه دانشجویان و بررسی رابطه رویکردهای عمقی و سطحی مطالعه با جنسیت، پیشرفت تحصیلی و مدت تحصیل دانشجویان در دانشگاه است. به این منظور پرسشنامه رویکردهای مطالعه بر روی تعداد 116 نفر از دانشجویان ترم های دوم، چهارم، و ششم رشته های روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه شاهد اجرا شد و در نهایت پرسشنامه های مربوط به 100 نفر از پاسخگویان تحلیل شد. اطلاعات مربوط به پیشرفت تحصیلی آن ها (معدل دروس گذرانده شده در ترم های قبل) و مدت تحصیل آن ها در دانشگاه هم جمع آوری شد. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که بنا به اظهار دانشجویان میزان استفاده آن ها از راهبردهای عمقی مطالعه از راهبردهای سطحی بیش تر است. بررسی رابطه میان رویکردهای مطالعه و پیشرفت تحصیلی نشان می دهد که بین نمره رویکرد عمقی مطالعه با پیشرفت تحصیلی همبستگی مثبت و بین نمره رویکرد سطحی مطالعه با پیشرفت تحصیلی همبستگی منفی معنادار وجود دارد. هم چنین بین نمرات رویکرد عمقی دانشجویان ترم های مختلف تفاوت معنادار دیده می شود. براین اساس نمره رویکرد عمقی دانشجویان ترم دوم از دانشجویان ترم های چهارم و ششم بالاتر است. وقتی از میانگین نمرات عمقی و سطحی به عنوان نقطه برش برای تقسیم دانشجویان به دو دسته عمقی و سطحی استفاده می شود، رابطه معناداری بین جنسیت دانشجویان و رویکرد مطالعه آن ها دیده نمی شود.
بررسی رضایت زناشویی والدین کودکان کم توان ذهنی و کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" در این پژوهش با هدف آسیب شناسی زندگی زناشویی والدین به بررسی رضایت زناشویی والدین کودکان کم توان ذهنی و کودکان عادی پرداخته شده است. روش پژوش، توصیفی (پس رویدادی) و ابزار پژوهش، پرسشنامه ای رضایت زناشویی انریچ (السون و همکاران، 1989) بوده است. نمونه ای مورد مطالعه را والدین 30 دانش آموز کم توان ذهنی آموزش پذیر و والدین 30 دانش آموز عادی مقطع دبستان در شهر بیرجند در سال تحصیلی 1381-82 تشکیل دهد که به صورت تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای تحلیل داده ها از آزمون تی و تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که والدین کودکان عادی از رضایت زناشویی بالاتری نسبت به والدین کودکان کم توان ذهنی برخوردار هستند. همچنین سایر نتایج نشان می دهند که در ابعاد پاسخ های قراردادی، رضایت زناشویی، ارتباط، حل تعارض، امور مالی، روابط جنسی، فرزند پروری، نقش های مساوات طلبی و جهت گیری مذهبی، تفاوت ها معنادار نیستند. در ضمن در گروه والدین کودکان کم توان ذهنی بین رضایت زناشویی مادران و پدران با توجه به ترتیب تولد و جنس فرزندان تفاوت معنادار نبوده است.
"
عوامل مؤثر در ازدواج موفق (پیش از ازدواج)
حوزه های تخصصی: