فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۹۳۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
زمینه: فرایند پیچیده سنجش معلمان را وادار به تصمیم گیری حرفه ای می کند تا واقعیت های کلاس درس خود را با تاثیر عوامل بیرونی همسو کنند. معلمان تصمیمات مربوط به سنجش و نمره دهی خود را بر دانش، عقیده، انتظارات و ارزش های تدریس و یادگیری استوار می-کنند. هدف: پژوهش حاضر به بررسی تصمیم گیری برای نمره دهی معلمان دوره متوسطه در تهران می پردازد. در این راستا، عوامل مورد استفاده در نمره دهی مورد بررسی قرار می گیرد.روش: بدین منظور پرسشنامه ای بین 348 معلم زبان انگلیسی مقطع متوسطه در پایه های یازدهم و پیش دانشگاهی توزیع شد. تحلیل توصیفی پرسشنامه ها نشان داد یافته ها: که معلمان زبان انگلیسی تهرانی عوامل پیشرفت تحصلی و غیر از پیشرفت تحصیلی را در نمره دهی لحاظ می کنند وتاکید بیشتری بر روی عواملی غیر از پیشرفت تحصیلی نظیر تلاش، تکالیف، و عادات های مطالعه می گذارند. همچنین معلمان از انواع مختلف سنجش نظیر سنجش عملکرد محور، تکلیف محور، سنجش معلم ساخته و آزمون های سنتی کاغذ و مدادی استفاده نمودند. بحث و نتیجه گیری: نتایج تحلیل واریانس جندگانه نشان داد که عوامل درونی و بیرونی مانند پایه تدریس معلم، آموزش های سنجش که معلمان داشته اند، و اندازه کلاس بر جنبه های مختلف تصمیم گیری آنها در نمره دهی تاثیر گذاشته است. نتایج این پژوهش به طور کلی به درک تصمیم گیری برای نمره دهی معلمان زبان انگلیسی و علی الخصوص معلمان زبان انگلیسی تهرانی کمک می-کند.
بررسی رابطه رضایت شغلی وکیفیت زندگی با رضایت ازبازنشستگی درکارمندان بازنشسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه رضایت شغلی وکیفیت زندگی با رضایت از بازنشستگی درکارمندان بازنشسته اجرا گردید. این پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارمندان بازنشسته بانک ملی شهرستان شهرکرد که300 نفر بودند وهمه آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند تشکیل می داد. ابزار های اندازه گیری عبارت از پرسش نامه رضایت از بازنشستگی احمدی (1389) کیفیت زندگی براون(1999) و رضایت شغلی فشارکی وطالبیان (1388) بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون جهت رابطه بین متغیرها وهمچنین جهت پیش بینی متغیر ملاک ( رضایت از بازنشستگی) رگرسیون همزمان مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفت. نتایج نشان داد مولفه های رضایت مندی وکارائی وبهره وری از ابعاد کیفیت زندگی و مولفه های (رضایت شغلی درونی بیرونی) از ابعاد رضایت شغلی رضایت ازبازنشستگی را پیش بینی می کند. همچنین بین سطح تحصیلات، وضعیت تاهل ، وجنسیت با رضایت از بازنشستگی رابطه معنادار وجود ندارد. بنابراین نتیجه گرفته می شود که بین رضایت از بازنشستگی وکیفیت زندگی ورضایت شغلی کارمندان بازنشسته بانک ملی با برخی از متغیرهای دموگرافیک رابطه وجود ندارد.
بررسی عوامل مؤثر بر سکوت سازمانی از دیدگاه کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلق و اداره بحث، تبادل نظر، گفت و گو و شنیدن صدا های دیگر از جمله چالش های مدیران در محیط کاری است. این پژوهش با هدف مطالعه عوامل موثر بر سکوت سازمانی کارکنان دانشگاه انجام شد که از نظر هدف کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها به روش آمیخته است. در بخش کمی با نمونه گیری طبقه ای 332 نفر و در بخش کیفی با نمونه گیری هدفمند 10 نفر از کارکنان دانشگاه های وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مشارکت داشتند. ابزارهای پژوهش برحسب روش، پرسشنامه \#جوّ سکوت\# واکولا و بورادوس(2005)، پرسشنامه محقق ساخته \#رفتار سکوت\# و مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. روایی پرسشنامه ها با استفاده از نظر متخصصان دانشگاهی بررسی و تایید شد و پایایی آن ها با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد که به ترتیب 88/0و 89/0 بود. برای تحلیل داده های کمی، از روش های آماری با ابزار spss و برای مصاحبه ها از روش تحلیل محتوا استفاده شد. یافته های بخش کمی نشان داد وضعیت جوّ و رفتار سکوت و مولفه های آن به غیر از رفتار خودحفاظتی نامطلوب ارزیابی شد. یافته های بخش کیفی عوامل موثر بر این وضعیت را نشان دادند. یافته های پژوهش ضرورت برنامه ریزی را برای کاهش جوّ و رفتار سکوت کارکنان پیشنهاد می دهد.
نقش عوامل روان شناختی در غیبت از کار کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :غیبت از کار یکی از مشکلات سازمان ها می باشد که به نظر می رسد، وضعیت روان شناختی و ویژگی های شخصیتی کارکنان در آن مؤثر است. هدف از انجام مطالعه حاضر، تعیین ارتباط عوامل روان شناختی و شخصیتی با غیبت از کار کارکنان دانشگاه بود. مواد و روش ها:در قالب یک مطالعه زمینه یابی مقطعی، از کل 21504 نفر کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، 250 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای- سهمی انتخاب شدند. با هماهنگی با مدیریت توسعه سازمان و منابع انسانی و مدیریت مراکز، پرسش نامه اطلاعات دموگرافیک، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس ( Depression Anxiety Stress Scales یا DASS ) و پرسش نامه شخصیتی NEO-FFI ( NEO Five-Factor Inventory ) تکمیل گردید. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل همبستگی Pearson و دورشته ای نقطه ای در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:بین میزان غیبت از کار با میزان استرس، ویژگی های شخصیتی روان آزرده خویی، سن، سابقه کار، تعداد فرزندان و نوع استخدام رابطه مستقیم و معنی داری وجود داشت (05/0 > P). کمترین میزان غیبت از کار در کارکنان دارای تحصیلات دکتری و یا افراد ابتدایی و بی سواد بود. در شاغلان رسمی غیبت بیشتری مشاهده گردید. از نظر شیوع علایم، میانگین نمرات افسردگی و اضطراب در کارکنان دانشگاه علوم پزشکی کمی کمتر از جمعیت عمومی به دست آمد، اما علایم استرس تا حدی بالاتر از میانگین نمرات طبیعی جامعه بود. نتیجه گیری:نتایج مطالعه حاضر نشان داد که غیبت از کار، با ویژگی های روان شناختی و علایم آسیب شناسی روانی ارتباط دارد. شاید بتوان گفت، غیبت از کار می تواند یک پاسخ ناکارامد اجتنابی به وضعیت روان شناختی، اجتماعی و انعکاس سلامت روان باشد. با توجه به نتایج به دست آمده، به نظر می رسد که آموزش شیوه های مقابله با استرس در قالب آموزش ضمن خدمت کارکنان، ضروری به نظر می رسد. بررسی تحلیل مشاغل کارکنان و متناسب سازی با وضعیت روان شناختی و مهارتی کارکنان پیشنهاد می شود.
بررسی میزان به کارگیری عناصر برنامه درسی سازنده گرا در آموزش عالی: یک مطالعه ترکیبی ( مورد مطالعه: دانشگاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی میزان به کارگیری عناصر برنامه درسی سازنده گرا در آموزش عالی بود. طرح این پژوهش ترکیبی از نوع متوالی- تبیینی و ابزار مورداستفاده در این پژوهش در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته و مشاهده بوده و در بخش کیفی نیز از ابزار مشاهده( روایت گونه و کیفی) استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش در بخش کمی با استفاده از ابزار پرسشنامه، شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته های علوم انسانی دانشگاه شیراز بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی302 نفر انتخاب شدند. در بخش مشاهده ی کمی از هر رشته در دانشکده های موردمطالعه یک کلاس انتخاب که46رشته مشاهده گردید. در بخش مشاهده کیفی نیز سه کلاس از هر دانشکده در طی دو جلسه، مورد مشاهده قرار گرفتند. در بخش اول که ابزار پژوهش، پرسشنامه بود پس از تأیید روایی و پایایی آن، بین گروه نمونه توزیع گردید. برای تحلیل داده ها در بخش آمار توصیفی، میانگین و انحراف معیار و در بخش استنباطی از آزمون تی تک نمونه ای و مستقل استفاده گردید. برای تعیین پایایی مشاهده، از ضریب توافقی استفاده شد که میزان به دست آمده برابر با 90 صدم بود. روایی در مشاهده کیفی نیز بدین صورت بود که پژوهشگر، اشراف کامل بر موضوع مورد بررسی داشته باشد که در این پژوهش این شرایط وجود داشت. نتایج به دست آمده بیانگر آن بود که در ارتباط با به عنصر هدف، محتوا و راهبردهای یاددهی- یادگیری تفاوت معناداری مشاهده نشد اما در عنصر ارزشیابی از سطح معیار پایین تر بود. نتایج حاصل از مشاهده کمی نیز نتایج به دست آمده از پرسشنامه را تأیید نمود. نتایج به دست آمده از مشاهده کیفی نیز به بیان و توصیف ویژگی های کلاس ها پرداخته است.
تحلیلی بر مطالعات انجام شده در زمینه بهره گیری از روش منتورینگ برای اعضای هیئت علمی دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف مطالعه وضعیت تولید آثار علمی در زمینه بهره گیری از روش منتورینگ برای اعضای هیئت علمی دانشگاه های خارج از کشور و دستیابی به مباحث و مؤلفه های مورد توجه این مطالعات انجام شده است. پژوهش حاضر، پژوهشی توصیفی- تحلیلی است. بدین منظور کلیه آثار موجود در بازه زمانی 2016- 2000 در پایگاه های اطلاعاتی مستقر در دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی (ProQuest, Springer Link, Taylor & Francis, Sage, Wiley Online Library) مطالعه شد. این آثار مشتمل بر 28 عنوان سند علمی که شامل 20 مقاله و 8 پایان نامه در زمینه منتورینگ برای اعضای هئیت علمی است، استخراج و به روش توصیفی - تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفت. یافته های پژوهش در دو بخش ارائه شده است: بخش اول؛ در خصوص مباحث و مؤلفه های مورد توجه پژوهشگران که نتایج مطالعه نشان داد پژوهشگران بیشتر به مباحثی از جمله ویژگی های اعضای هیئت علمی در قالب نقش های منتور و منتی و تأثیرات مثبت مختلف برنامه منتورینگ بر اعضای هیئت علمی جدیدالاستخدام پرداخته اند. در بخش دوم؛ نتیجه بررسی ساختار شکلی و توصیفی این مطالعات نشان داد 43% پژوهش ها از روش تحقیق کیفی و 86% از مصاحبه و پرسشنامه و آزمایش استفاده کرده اند و صرفاً 14% پژوهش ها به مطالعه و بررسی اسناد پرداخته اند. از نظر هم نویسی و مشارکت هم، 39% بصورت پژوهش انفرادی و 61% بصورت پژوهش گروهی بوده است.
رتبه بندی مؤلفه های برنامه درسی پنهان از دیدگاه دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر رتبه بندی مؤلفه های برنامه درسی پنهان (روش تدریس، روش ارزشیابی، تعاملات استاد و دانشجو، فضای کالبدی و فیزیکی، جو اجتماعی دانشگاه، روحیه علمی دانشجویان، محتوای دروس، قوانین و مقررات) ازنظر اهمیت شان در شکل گیری هویت علمی از دیدگاه دانشجویان دانشکده علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی در سال تحصیلی 1395-1394 بود. روش پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی و جامعه آماری کلیه دانشجویان زن و مرد رشته علوم تربیتی دانشکده علوم تربیتی (95=N) که با استفاده از جدول مورگان تعداد 76 نفر به عنوان نمونه به روش تصادفی ساده انتخاب گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته شامل 32 گویه با مقیاس پنج گانه لیکرت بود که روایی صوری و محتوایی آن توسط کارشناسان و اساتید تأیید و پایایی آن از طریق روش ضریب آلفای کرونباخ (84/0) محاسبه گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از (فراوانی، میانگین، درصد) و در سطح آمار استنباطی از (ضریب همبستگی اسپیرمن، رگرسیون خطی ساده، آزمون من- ویتنی، آزمون فریدمن) استفاده شد. طبق نتایج به دست آمده از دیدگاه دانشجویان میان تمامی مؤلفه های برنامه درسی پنهان و شکل گیری هویت علمی شان رابطه و همبستگی مثبت معنا داری وجود دارد. علاوه بر این ازنظر دانشجویان تمامی مؤلفه ها قدرت پیش بینی هویت علمی را داشته و مؤلفه ی «جو اجتماعی دانشگاه» نسبت به بقیه مؤلفه ها ازلحاظ تأثیرگذاری بر هویت علمی بااهمیت تر و مؤلفه ی «روحیه ی علمی» کم اهمیت تر رتبه بندی گردید. در رابطه با اختلاف میانگین مؤلفه ها در بین دانشجویان زن و مرد هیچ گونه تفاوت معنی داری مشاهده نگردید.
فرهنگ یادگیری سازمانی، اثربخشی مدیریتی و توانمندسازی روان شناختی: پیش بینی کننده های یادگیری در محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی روابط مستقیم و غیرمستقیم فرهنگ یادگیری سازمانی، اثربخشی مدیریتی و توانمندسازی روان شناختی با یادگیری کارکنان در محیط کار بود. در این پژوهش همبستگی، داده ها با مشارکت 117 نفر از کارکنان دو سازمان دولتی در شهر تهران گردآوری شد. برای جمع آوری اطلاعات از چهار پرسش نامه استاندارد فرهنگ یادگیری سازمانی، اثربخشی مدیریتی، توانمندسازی روان شناختی و یادگیری در محیط کار استفاده شد. روایی تمامی ابزارها از طریق بررسی روایی سازه با استفاده از نرم افزار Smart PLS تأیید شد. یافته های پژوهش نشان داد متغیر یادگیری در محیط کار به طور مستقیم و غیرمستقیم از متغیرهای فرهنگ یادگیری سازمانی و اثربخشی مدیریتی و به طور مستقیم از متغیر توانمندسازی روان شناختی تأثیر می پذیرد. همچنین فرهنگ یادگیری سازمانی اثر مستقیم و غیرمستقیم معنی داری بر توانمندسازی روان شناختی و اثربخشی مدیریتی دارد. اثربخشی مدیریتی تنها اثر مستقیم معنی داری بر توانمندسازی روان شناختی دارد. با توجه به این یافته ها، فرهنگ یادگیری سازمانی بیشترین تأثیر را بر یادگیری کارکنان در محیط کار دارد. این نتایج اهمیت فرهنگ سازمانی را برای مدیران آشکار می کند و در ترغیب آن ها به ارتقای فرهنگ یادگیری در سازمان و تبدیل آن به یک سازمان یادگیرنده کمک می کند.
ارزیابی سطح سرمایه اجتماعی و رابطه رگرسیونی آن با تعالی سازمانی در سازمان دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش سنجش کیفیت خدمات آموزشی ارائه شده به دانشجویان دانشگاه اراک بر اساس مدل سروکوال بوده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه اراک در چهار دانشکده: ادبیات و علوم انسانی، فنی و مهندسی، علوم پایه و کشاورزی تشکیل داده است که مشتمل بر 6644 نفر بوده است، برای تعیین حجم نمونه از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد که در پایان تعداد 453 نفر مورد تحلیل قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد سروکوال بوده که روایی و پایایی آن در تحقیقات قبلی به اثبات رسیده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (درصد، میانگین، نمودار، انحراف استاندارد) و از آمار استنباطی (تی تک نمونه، تحلیل واریانس یکراهه، تعقیبی شفه) استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد کیفیت خدمات آموزشی در هر 5 بعد منفی است به گونه ای که بیشترین میانگین شکاف در بعد ملموسات برابر با (958/8-)، و کمترین میانگین شکاف مربوط به بعد اطمینان (933/1-) بود، همچنین نتایج نشان داد که بین ادراک دانشجویان 4 دانشکده از کیفیت خدمات آموزشی ارائه شده تفاوت معنی داری وجود ندارد ولی بین انتظار دانشجویان 4 دانشکده از کیفیت خدمات آموزشی تفاوت معنی داری وجود دارد و میانگین انتظار از کیفیت خدمات آموزشی در بین دانشجویان رشته های فنی و مهندسی کمتر از دیگر دانشکده های مورد مطالعه و انتظار دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی بیشتر از سایر دانشکده ها در این پژوهش بوده است.
بنیان های انگیزشی رفتارهای مدنی سازمانی اجباری و رفتارهای مدنی سازمانی متعارف
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی بنیان های انگیزشی رفتارهای مدنی اجباری و رفتارهای مدنی سازمانی متعارف اجرا شد. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری پژوهش را کارکنان یک سازمان دولتی در شهر زنجان تشکیل دادند که از بین آن ها 212 نفر به شیوه ی نمونه گیری سهل الوصول انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه رفتارهای مدنی اجباری، پرسشنامه رفتارهای مدنی سازمانی و سیاهه منابع انگیزشی بودند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج نشان داد که از بین منابع انگزشی فقط انگیزش ابزاری با رفتارهای مدنی اجباری و فرآیند درونی، انگیزش خودپنداره بیرونی، انگیزش خودپنداره درونی و انگیزش درونی سازی هدف با رفتارهای مدنی سازمانی معطوف به افراد و دو بعد منابع انگیزشی شامل انگیزش خودپنداره درونی و انگیزش درونی سازی هدف با رفتارهای مدنی سازمانی معطوف به سازمان دارای رابطه معنادار هستند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که انگیزش خودپنداره درونی پیش بینی کننده رفتارهای مدنی سازمانی معطوف به افراد و انگیزش ابزاری (به صورت منفی) و انگیزش خودپنداره درونی (به صورت مثبت) پیش بینی کننده رفتارهای مدنی سازمانی معطوف به سازمان هستند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که فقط انگیزش ابزاری (به صورت مثبت) و انگیزش خودپنداره درونی (به صورت منفی) پیش بینی کننده رفتارهای مدنی اجباری هستند.
رابطه بین طردشدگی در محیط کار و نتایج شغلی: نقش تعدیل گر سرمایه روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
مقایسه اثربخشی آموزش شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بومی شده و آموزش شناختی رفتاری بر نگرش های ناکارآمد و عواطف شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بومی شده (NMBCT) و آموزش شناختی رفتاری سنتی (CBT) بر نگرش های ناکارآمد و عواطف شغلی کارکنان اجرا شد. در یک طرح پژوهشی شبه آزمایشی، تعداد 54 نفر از کارکنان شرکت های خدمات رسان آب و فاضلاب، برق، گاز و مخابرات استان چهارمحال و بختیاری به صورت طبقه ای نسبتی تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 18 نفر) گمارده شدند و طی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری چهار ماهه مقیاس نگرش های ناکارآمد (بک و ویسمن، 1980) و عواطف شغلی (فاکس و اسپکتور، 1999) را تکمیل کردند. گروه آزمایش (1) طی هشت جلسه 120 دقیقه ای NMBCT و گروه آزمایش (2) طی هشت جلسه 120 دقیقه ای CBT را دریافت کردند. نتایج نشان داد که در مرحله پیش آزمون، تفاوت معناداری بین نگرش های ناکارآمد و عواطف شغلی گروه های آزمایش و کنترل وجود ندارد؛ اما در مرحله پس آزمون و پیگیری، روش های NMBCT و CBT در مقایسه با گروه کنترل به صورت معناداری در کاهش نگرش های ناکارآمد و بهبود عواطف شغلی مؤثر بودند (01/0£ P). به علاوه، مشخص شد که روش NMBCT بر بهبود عواطف شغلی در مقایسه با روش CBT موثرتر است (01/0£ P).
اثر رهبری تحولی بر خلاقیت سازمانی با میانجی گری اعتماد سازمانی و تعدیل گری عزت نفس سازمان محور
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر رهبری تحولی بر خلاقیت سازمانی با توجه به میانجی گری اعتماد سازمانی و تعدیل گری عزت نفس سازمان محور به اجرا درآمد. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان یک سازمان خدماتی بود که از این تعداد 204 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه رهبری چندعاملی، مقیاس اعتماد سازمانی، مقیاس خلاقیت سازمانی و پرسشنامه عزت نفس سازمان محور. برازش الگوی پیشنهادی، آزمون اثر واسطه ای و تعدیل گر از طریق تحلیل معادلات ساختاری، روش بوت استراپ و رگرسیون سلسله مراتبی تعدیلی مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها بیانگر تطابق و برازش الگوی نهایی با داده ها بودند. در الگوی نهایی، رهبری تحولی به طور مستقیم و نیز با میانجی گری اعتماد سازمانی بر خلاقیت سازمانی تأثیرگذار بود. همچنین تحلیل رگرسیون تعدیلی نشان داد که عزت نفس سازمان محور رابطه بین رهبری تحولی و خلاقیت سازمانی را تعدیل می کند.
ارکان مدیریت دانش از دیدگاه مدیران گروه های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: مدیریت دانش از مهم ترین ابزارهای موفقیت سازمان ها در شرایط رقابتی و عصر اطلاعات است. دست یابی به جدیدترین دستاوردهای علمی و پژوهشی و بهره برداری از آنها مستلزم استقرار مدیریت دانش در نظام سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی است. هدف این مطالعه، تعیین وضعیت ارکان مدیریت دانش از دیدگاه مدیران گروه های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز بود.
ابزار و روش ها: مطالعه توصیفی- مقطعی حاضر در جامعه مدیران گروه های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز (60 نفر) در سال 1391 انجام شد و همه افراد به روش سرشماری وارد مطالعه شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه ای استاندارد شامل بخش های اطلاعات دموگرافیک و مدیریت دانش بود. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های ناپارامتری من- ویتنی و کروسکال- والیس در نرم افزار SPSS 17 تحلیل شدند.
یافته ها: وضعیت بُعد خلق دانش (70/0±84/2) نسبتاً نامناسب بود، در حالی که وضعیت ابعاد مشارکت دانش (74/0±00/3)، نشر دانش (61/0±11/3)، کاربرد دانش (64/0±11/3)، ارزیابی دانش (77/0±10/3) و نیز مدیریت کلی دانش (58/0±01/3) نسبتاً مناسب برآورد شد. بین کاربرد دانش و سن پاسخگویان، رابطه معنی داری مشاهده شد (009/0=p).
نتیجه گیری: وضعیت مدیریت دانش از دیدگاه میران گروه های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز نسبتاً مناسب برآورد می شود.
نقش آموزش های دانشگاهی بر ایجاد روحیه کارآفرینی و راهکارهای ارتقاء آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش آموزش های دانشگاهی بر ایجاد پرورش روحیه کارآفرینی در بین دانشجویان و ارائه راهکارهایی برای ارتقاء آن است. روش پژوهش از نوع آمیخته است که داده های آن در قسمت کمی با پرسشنامه محقق ساخته و در قسمت کیفی با روش مشاهده مشارکتی و فن مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شده است. در بخش کمی 300 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی مشغول به تحصیل سال تحصیلی 94-1393 با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. در بخش کیفی با نمونه گیری هدفمند تعداد 15 نفر از اساتید دانشگاه به عنوان نمونه پژوهش مورد مصاحبه قرار گرفتند. یافته ها حاکی از دارد که همه مؤلفه های کارآفرینی کمتر از حد وسط هستند. نتایج نشان می دهد که دوره های آموزشی بر پرورش روحیه کارآفرینی در دانشجویان تأثیر ندارند. در نهایت 5 مقوله تحول در نقش دانشگاه ها (پذیرش نقش جدید)، بسترسازی، شبکه سازی، ارتقاء فعالیت های دانشگاهی و تغییرات مدیریتی عمده برای بهبود کارآفرینی ارائه شد.
نقش سلامت ذهنی معلمان بر کیفیّت زندگی کاری و عملکرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه رابطه بین سلامت ذهنی، کیفیّت زندگی کاری و عملکرد سازمانی معلمان متوسطه اول انجام شد. طرح کلی پژوهش همبستگی بود. بدین منظور 152 معلم به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از میان معلمان متوسطه اول دخترانه شهر یزد انتخاب شدند. ابزار های پژوهش پرسشنامه سلامت ذهنی وار، کیفیّت زندگی کاری لیندن و عملکرد سازمانی بود. داده ها با استفاده از تحلیل همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شد. یافته ها نشان داد، بین سلامت ذهنی، کیفیّت زندگی کاری معلمان و عملکرد سازمانی رابطه معناداری وجود دارد. معلمانی که احساس اشتیاق و شایستگی در حرفه و زندگی دارند از مهارت تشخیص و عملکرد سازمانی بالاتری بهره مند هستند و کم تر دچار ابهام نقش می شوند. احساس اشتیاق حرفه ای و زندگی شخصی، با احساس امنیت شغلی و معناداری شغلی همراه است. این دسته از معلمان از حمایت بیش تر سرپرست و همکاران خود بهره مند هستند. انتقال مشکلات شغلی به زندگی شخصی، معلمان را در معرض فشارهای کاری و جسمی، آسیب و بیماری های جسمانی و کاهش عملکرد سازمانی قرار می دهد. با افزایش سنوات خدمت، معلمان اشتیاق در زندگی حرفه ای و زندگی شخصی را از دست می دهند و دچار افت شایستگی شخصی می شوند. لذا پیشنهاد می شود مدیران و مسئولان آموزشی، با در نظرگرفتن انگیزه ها، اهداف و مشکلات هر دبیر، بهبود فضاها و امکانات آموزشی، کمک های مالی و رفاهی و رعایت اعتدال در نمرات ارزشیابی، زمینه ای برای بهبود کیفیّت زندگی شغلی معلمان فراهم کنند.
حمایت سازمانی و سرمایه روان شناختی به عنوان پیش بین های عملکرد انطباقی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه حمایت سازمانی و سرمایه روان شناختی با عملکرد انطباقی انجام شد. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان یکی از بیمارستان های خصوصی شهر اصفهان به تعداد 400 بود. از این جامعه آماری تعداد 212 نفر به شیوه در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های حمایت سازمانی، سرمایه روان شناختی و عملکرد انطباقی بودند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه (به شیوه گام به گام) تحلیل گردید. نتایج نشان داد که تنها بین سرمایه روان شناختی با عملکرد انطباقی رابطه معنی دار وجود دارد. علاوه بر این، نتایج تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام نشان داد که سرمایه روان شناختی توانست تا 13 درصد از واریانس عملکرد انطباقی را تبیین نمایند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گیری نمود که از طریق بهبود و ارتقای سرمایه روان شناختی می توان عملکرد انطباقی کارکنان سازمان ها را افزایش داد.
بررسی اثر بخشی کارگاه آموزشی «مداخلات دارویی و غیردارویی» براساس نیازسنجی، ویژه پرستاران شاغل در بخش های روان پزشکی بیمارستان های آموزشی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پرستار یکی از اجزاء اصلی فرایند درمان بیماران می باشد، لذا نیازمند دانش و نگرش مناسب نسبت به مداخلات دارویی و غیردارویی می باشد. بنابراین توجه به امر ارتقای دانش و نگرش پرستاران در ارتباط با این مهارت از طریق آموزش های مبتنی بر نیازسنجی اهمیت زیادی دارد. این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی کارگاه آموزشی مداخلات دارویی و غیردارویی در بخش های روان پزشکی بیمارستان های آموزشی شهر اصفهان طراحی گردید.
مواد و روش ها: این مطالعه، مداخله ای به صورت نیمه تجربی است که در نمونه ای مشتمل بر کلیه پرستاران شاغل در بخش های روان پزشکی بیمارستان های نور و فارابی اصفهان (64 نفر) انجام شد. با عنایت به نیازسنجی انجام شده از پرستاران شاغل در بخش های روان پزشکی، پروتکل آموزشی و کارگاه طراحی گردید، کارگاه آموزشی یک روزه متمرکز بر مداخلات دارویی و غیردارویی به صورت سخنرانی و بحث گروهی در دو بیمارستان اجرا شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه پژوهشگر ساخته بود که قبل و بلافاصله و سه ماه بعد از برگزاری کارگاه، سطح دانش و نگرش پرستاران از طریق این پرسش نامه بررسی گردید. داده ها با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و Repeated measure ANOVA و Bonfrroni مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: افزایش آماری معنی داری در میانگین نمره دانش پرستاران بلافاصله و سه ماه پس از آموزش در مقایسه با قبل از آموزش مشاهده گردید (001/0P<). هم چنین میانگین نمره نگرش پرستاران در سه مرحله، تفاوت معنی داری داشت (009/0P<). پرستاران از برگزاری کارگاه آموزشی مبتنی بر نیازسنجی به میزان بالایی (3/86%) رضایت داشتند و آن را در تقویت اطلاعات علمی مؤثر دانستند.
نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده تأثیر کارگاه آموزشی بر دانش و نگرش پرستاران در مداخلات دارویی و غیردارویی بود. نتایج این تحقیق مؤید آن است که برای ارتقای کیفیت مراقبت های پرستاری، آموزش مداوم و هدفمند پرستاران ضروری است.
سنجش کیفیت خدمات آموزشی ارائه شده به دانشجویان دانشگاه اراک بر اساس مدل سروکوال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعلل ورزی یا به آینده موکول نمودن کارها آنقدر متداول است که شاید بتوان آن را از تمایلات ذاتی انسان برشمرد. اگرچه تعلل ورزی همیشه مسئله ساز نیست، اما در اغلب موارد می تواند از طریق ممانعت از پیشرفت و عدم دسترسی به اهداف، پیامدهای نامطلوب و جبران ناپذیری داشته باشد و یکی از انواع شایع تعلل ورزی، تعلل ورزی تحصیلی در بین دانش آموزان می باشد. از اینرو، این پژوهش نیز با هدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای کاهش تعلل ورزی تحصیلی در تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان متوسطه شهر تبریز انجام گرفت. به همین منظور تعداد 36 نفر از دانش آموزان دارای تعلل ورزی تحصیلی بالا که از طریق مطالعه مقدماتی و سرند کردن انتخاب شده بودند در یک طرح آزمایشی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای گروه آزمایش بسته آموزشی راهبردهای کاهش تعلل ورزی تحصیلی و برای گروه کنترل آموزش عادی روزانه اعمال شد. پیش آزمون و پس آزمون نیز با استفاده از مقیاس تعلل ورزی تحصیلی سواری(1390) اخذ شد. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره نشان داد که بین میانگین های دو گروه آزمایش و کنترل در مؤلفه تعلل ورزی تحصیلی عمدی () و تعلل ورزی تحصیلی ناشی از خستگی جسمی-روانی () تفاوت معنی داری وجود دارد ولی در مؤلفه تعلل ورزی تحصیلی ناشی از بی برنامه گی () تفاوت معنی داری بین گروه آزمایش و کنترل وجود ندارد. نتایج پژوهش می تواند راهنمای مشاوران و روانشناسان مدرسه در راستای کاهش تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان باشد.
طراحی و اعتباربخشی مقیاس راهبردهای آموزشی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش برای دست یابی به دو هدف طراحی مقیاس راهبردهای آموزشی معلمان و اعتباربخشی مقیاس راهبردهای آموزشی معلمان صورت گرفت. براىانجامتحقیقازروش دلفی وتحلیلمحتوا برای ساخت مقیاسویکطرحدرون گروهى با روش توصیفی- پیمایشی برای اعتباربخشی به مقیاساستفاده شد. اینپژوهش داراىدونمونهآمارىبودکهبراىهدفاول43نفرمعلمبهروشدردسترسوبراى هدفدوم354نفر معلمبهروشخوشه ای چندمرحله ای طبقه ای تصادفی به عنوانآزمودنىانتخاب شدند.براى جمع آوریداده هاازدوابزارمحققساختهاستفادهشد.اولینپرسش نامهداراىیکسؤالباز بودکهدرآنازمعلماننمونهاولخواستهشد؛رفتارهای آموزشی خودرا در کلاسفهرستنمایند. دومینپرسش نامهیکمقیاس29سؤالىبودکهآیتم هاىآنبهطریقتحلیلمحتواوتحلیلعاملى اکتشافىازبین رفتارهای آموزشی معلمانانتخابشدهبود. نتایجتحلیلعاملىاکتشافىنشانداد که کلیه راهبردهای آموزشی معلمان را در هفت راهبرد، محوریت دانش آموز(فعال سازی شناختی)، آموزش مبتنی برگروه، ایجاد تمرکز و انگیزه، تدارک محیط بهینه، تدریس مستقیم(معلم محوری)، کنترل فرآیند آموزشو راهبرد آماده سازی دسته بندی کرد. معلمان می توانند با بکارگیری راهبردهای آموزشی متنوع، محیطی مناسب برای یادگیری دانش آموزان فراهم آورند و به طور مستقیم بر کیفیت فرآیند آموزش تأثیرگذار باشند.