مطالعات روانشناسی صنعتی و سازمانی
مطالعات روانشناسی صنعتی و سازمانی دوره دوم بهار و تابستان 1394 شماره 1
مقالات
حوزه های تخصصی:
اختلالات اسکلتی- عضلانی در بروز نشانگان فرسودگی شغلی نقش اساسی دارد. در پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین این دو متغیر در بیمارستان های دولتی و خصوصی شهر تهران پرداخته شد. از کل 136 بیمارستان، تعداد 25 بیمارستان (15 دولتی و 10 خصوصی) به طور تصادفی انتخاب شدند، سپس گروه نمونه شامل 234 نفر از کارکنان اتاق های عمل عمومی از هر دو نوع بیمارستان به شیوه در دسترس در مطالعه شرکت کردند و به پرسشنامه های نوردیک و مسلچ پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین اختلالات اسکلتی- عضلانی با خستگی عاطفی، مسخ شخصیت و عدم کفایت فردی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. بر این اساس سیستم های بهداشتی و درمانی با اتخاذ رویکردهای ارگونومیک و روان شناختی می توانند در کاهش تأثیرات منفی اختلالات اسکلتی- عضلانی و افزایش سلامت جسمانی و روانی کارکنان و به تبع آن کل جامعه نقش مهمی داشته باشند.
انگیزش اجتماع یار و عملکرد شغلی: نقش تعدیل کننده انگیزش درونی، هویت تکلیف ادراک شده و قابلیت اعتماد سرپرست
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده انگیزش درونی، هویت تکلیف ادراک شده و قابلیت اعتماد سرپرست در رابطه بین انگیزش اجتماع یار و عملکرد شغلی است.اعضای نمونه پژوهش حاضر شامل 360 نفر (260 مرد و 100 زن) از کارکنان شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب منطقه اهواز بودند که با استفاده از روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش به پرسشنامه انگیزش اجتماع یار، مقیاس عملکرد تکلیفی مقیاس انگیزش درونی، مقیاس هویت تکلیف ادراک شده و مقیاس صداقت در پرسشنامه قابلیت اعتماد پاسخ دادند و جهت تحلیل داده ها از روش رگرسیون سلسله مراتبی استفاده گردید. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که انگیزش اجتماع یار رابطه مثبت و معنی داری با عملکرد شغلی دارد و انگیزش درونی، هویت تکلیف ادراک شده و قابلیت اعتماد سرپرست تعدیل کننده این رابطه هستند. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن بود که انگیزش اجتماع یار عامل مهمی در ارتقای سطح عملکرد شغلی کارکنان است و هم چنین این رابطه زمانی قوی تر می شود که افراد از سطح بالاتر انگیزش درونی، هویت تکلیف ادراک شده و قابلیت اعتماد سرپرست برخوردار باشند. بنابراین با ارتقای سطح این متغیرها در کارکنان می توان به میزان بیشتری از آثار مثبت انگیزش اجتماع یار کارکنان در سازمان ها بهره مند شد.
اثر رهبری تحولی بر خلاقیت سازمانی با میانجی گری اعتماد سازمانی و تعدیل گری عزت نفس سازمان محور
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر رهبری تحولی بر خلاقیت سازمانی با توجه به میانجی گری اعتماد سازمانی و تعدیل گری عزت نفس سازمان محور به اجرا درآمد. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان یک سازمان خدماتی بود که از این تعداد 204 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه رهبری چندعاملی، مقیاس اعتماد سازمانی، مقیاس خلاقیت سازمانی و پرسشنامه عزت نفس سازمان محور. برازش الگوی پیشنهادی، آزمون اثر واسطه ای و تعدیل گر از طریق تحلیل معادلات ساختاری، روش بوت استراپ و رگرسیون سلسله مراتبی تعدیلی مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها بیانگر تطابق و برازش الگوی نهایی با داده ها بودند. در الگوی نهایی، رهبری تحولی به طور مستقیم و نیز با میانجی گری اعتماد سازمانی بر خلاقیت سازمانی تأثیرگذار بود. همچنین تحلیل رگرسیون تعدیلی نشان داد که عزت نفس سازمان محور رابطه بین رهبری تحولی و خلاقیت سازمانی را تعدیل می کند.
رابطه صفات شخصیتی و توانمندسازی روان شناختی با فرسودگی شغلی: یک الگوی ساختاری
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه صفات شخصیتی و توانمندسازی روان شناختی با فرسودگی شغلی در قالب یک الگوی ساختاری انجام گرفت. به منظور انجام این مطالعه کلیه کارکنان شرکت گاز کرمانشاه به تعداد450 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. داده ها از طریق مقیاس پنج عامل بزرگ شخصیت، پرسشنامه توانمندسازی روان شناختی و پرسشنامه فرسودگی شغلی جمع آوری گردید. برای تحلیل داده ها، از روش های آماری همبستگی، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که بین صفت شخصیتی روان رنجوری با فرسودگی شغلی رابطه مثبت، بین صفت شخصیتی برون گرایی، توافق جویی و مسئولیت پذیری و نیز توانمندسازی روان شناختی با فرسودگی شغلی رابطه منفی وجود دارد. بین ویژگی شخصیتی گشودگی با فرسودگی شغلی رابطه معنی دار نبود. یافته ها همچنین نشان دادند که ضرایب مسیر روان رنجوری به فرسودگی شغلی از طریق توانمندسازی روان شناختی، و برون گرایی به فرسودگی شغلی از طریق توانمندسازی روان شناختی معنی دار نمی باشند اما ضریب مسیر توافق جویی به فرسودگی شغلی از طریق توانمندسازی روان شناختی معنی دار می باشد.
اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر استرس شغلی پرستاران بیمارستان حجتیه اصفهان
حوزه های تخصصی:
مهارت های ارتباطی از جمله مهارت های اساسی برای زندگی در عصر حاضر است. پرستاران به دلیل موقعیت شغلی خود باید مهارت کافی جهت برقراری ارتباط مناسب با همکاران و بیماران داشته باشند تا از آرامش، رضایت و سلامت بهره مند شوند. هدف این تحقیق تعیین اثر بخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر استرس شغلی پرستاران بیمارستان حجتیه اصفهان بوده است. جامعه آماری کلیه پرستاران بیمارستان حجتیه اصفهان سال 1394 (96 پرستار زن و مرد در 5 بخش) بود که از میان آن ها 18 پرستار برای شرکت در گروه آزمایشی و 18 پرستار برای شرکت درگروه کنترل به عنوان نمونه آماری و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. مداخله انجام شده یک جلسه کارگاه آموزش مهارت های ارتباطی برای گروه آزمایشی به مدت 6 ساعت بود. برای ارزیابی استرس شغلی هر دو گروه، قبل و بعد از مداخله آموزشی از پرسشنامه استاندارد استرس شغلی دیویس استفاده شد. تحلیل در سطح آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد آموزش مهارت های ارتباطی، میزان استرس شغلی را کاهش داده است (0/01>p).
حمایت سازمانی و سرمایه روان شناختی به عنوان پیش بین های عملکرد انطباقی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه حمایت سازمانی و سرمایه روان شناختی با عملکرد انطباقی انجام شد. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان یکی از بیمارستان های خصوصی شهر اصفهان به تعداد 400 بود. از این جامعه آماری تعداد 212 نفر به شیوه در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های حمایت سازمانی، سرمایه روان شناختی و عملکرد انطباقی بودند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه (به شیوه گام به گام) تحلیل گردید. نتایج نشان داد که تنها بین سرمایه روان شناختی با عملکرد انطباقی رابطه معنی دار وجود دارد. علاوه بر این، نتایج تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام نشان داد که سرمایه روان شناختی توانست تا 13 درصد از واریانس عملکرد انطباقی را تبیین نمایند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گیری نمود که از طریق بهبود و ارتقای سرمایه روان شناختی می توان عملکرد انطباقی کارکنان سازمان ها را افزایش داد.