فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۵۱۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی تعیین تأثیر آموزش شادکامی با الگوی شناختی- رفتاری فوردایس بر باورهای غیرمنطقی نوجوانان دختر تحت پوشش بهزیستی شهر زاهدان بود. روش پژوهش نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. 24 نفر از نوجوانان دختر تحت پوشش بهزیستی به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده و به شیوه تصادفی به گروه های 12 نفره آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز بود. گروه آزمایش روش آموزش شادکامی فوردایس را در 8 جلسه 90 دقیقه ای به مدت دو ماه دریافت نمودند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس کاهش معناداری را در میانگین کل نمره باورهای غیرمنطقی نشان داد. به نظر می رسد که آموزش شادکامی فوردایس بر کاهش باورهای غیرمنطقی نوجوانان دختر تحت پوشش بهزیستی زاهدان مؤثر بوده است. این آموزش خرده مقیاس های باورهای غیرمنطقی از جمله انتظارات بیش از حد از خود، تمایل به سرزنش کردن خود، بی مسئولیتی عاطفی، نگرانی در مورد آینده و ناامیدی نسبت به تغییر را کاهش داده است.
تاثیر آموزش مهارت مثبت اندیشی بر بهزیستی روانشناختی و کیفیت رابطه زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثر بخشی آموزش مبتنی بر مثبت اندیشی بر بهزیستی روانشناختی و کیفیت رابطه زناشویی زنان نابارور بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. از میان جامعه آماری زنان نابارور، 20 زن نابارور(10 نفر گروه آزمایش، 10 نفر کنترل) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیده و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف(ryff) و مقیاس کیفیت رابطه زناشویی ادراک شده فلیچر(PRQC) استفاده شد. برای تحلیل داده های این پژوهش از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری (ANCOVA) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مثبت اندیشی بر مولفه های بهزیستی روان شناختی و مولفه های کیفیت رابطه زناشویی زنان نابارور تاثیر دارد(05/0>P). با توجه به تاثیر آموزش مثبت اندیشی بر بهزیستی روان شناختی و کیفیت رابطه زناشویی زنان نابارور می توان گفت که ظرفیت این افراد در تفکر مثبت بر سلامت روان شناختی، جسمانی و بین فردی آنان تاثیر می گذارد. بنابراین باید آموزش های ویژه به این زوجین و اقدامات پیشگیرانه ی آن توجه شود.
نقش ظرفیت خودمهارگری و خودنظم بخشی در تبیین شادزیستی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف تعیین رابطه ظرفیت خودمهارگری، و خودنظم بخشی با شادزیستی انجام شد. جامعه مورد مطالعه را تمامی دانشجویان دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 91-1390 تشکیل می دادند که از میان آن ها نمونه ای به حجم 187 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودمهارگری، راهبردهای خودنظم بخشی عاطفی و شادزیستی آکسفورد استفاده شد. نتایج نشان داد بین نمره کل شادزیستی و خرده مقیاس های تجربه مثبت و احساس مثبت آن با ظرفیت خودمهارگری و راهبردهای خودنظم بخشی (شامل شناختی، رفتاری، تمرکز بر تغییر عاطفه و افزایش عاطفه مثبت) رابطه مثبت معنا دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد متغیرهای ظرفیت خودمهارگری و راهبرد افزایش عواطف مثبت قادر هستند 17% از واریانس کل شادزیستی دانشجویان را تبیین کنند. همچنین نتایج آزمون تی نشان داد بین نمره کل شادزیستی و خرده مقیاس های آن در دانشجویان مجرد و متأهل تفاوت معنادار وجود دارد.بر اساس یافته های این پژوهش به کارگیری ظرفیت خودمهارگری و خود نظم بخشی می تواند موجب شادزیستی شود.
اثربخشی روان درمانی مثبت گرای مبتنی بر کیفیت زندگی بر بهبود کیفیت زندگی معتادان به مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت گرای مبتنی بر کیفیت زندگی بر بهبود کیفیت زندگی معتادان به مواد افیونی بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش افراد مبتلا به مواد افیونی مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد استان اردبیل در سال 1392 بودند که تعداد 36 نفر از این افراد به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. روان درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی طی 8 جلسه بر روی شرکت کنندگان گروه آزمایش انجام شد، درحالیکه گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کیفیت زندگی استفاده شد. یافته ها: نتایج حکایت از اثربخشی مداخله بر کیفیت زندگی داشت. نتیجه گیری: این روش مداخله که از ترکیب روان شناسی مثبت با رویکرد شناختی- رفتاری شکل گرفته، می تواند به عنوان درمانی اثربخش مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر علائم بالینی شخصیت قربانیان سوءاستفاده جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کاهش علائم بالینی شخصیت قربانیان سوءاستفاده جنسی.
روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی است که با طرح پیش-آزمون، پس-آزمون و پیگیری اجراشده است. بدین منظور ۳۰ نفر از مددجویان دختر، دارای سن بالای ۱۸ سال و تحصیلات حداقل سیکل که تحت مراقبت مراکز بهزیستی مشهد بودند از طریق آزمودن غربالگری انتخاب و با روش نمونه گیری تصادفی ساده به دو گروه مساوی آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های: قربانیان سوءاستفاده جنسی، مهارت های زندگی و چندمحوری بالینی میلون-۳ بود. گروه آزمایش طی ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای به مدت ۵ هفته تحت مداخله آموزش مهارت های زندگی قرار گرفت، همچنین گروه کنترل هیچ گونه مداخله ی دریافت نکرد. داده ها با روش واریانس اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
یافته ها: الگوهای بالینی شخصیت قربانیان سوءاستفاده جنسی، در ۳ بار اندازه گیری (۰۰۱/۰ >P) تفاوت معناداری را نشان دادند، همچنین بین دو گروه، بعد از مداخله تفاوت معناداری وجود داشت. برنامة آموزش مهارت های زندگی تأثیر معنی داری بر کاهش علائم بالینی شخصیت قربانیان سوءاستفاده جنسی گذاشته است.
رابطة ابعاد کمال گرایی با اضطراب حالتی/خصلتی در دانش آموزان دبیرستانی تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطة ابعاد کمال گرایی با اضطراب حالتی/خصلتی در دانش آموزان دبیرستانی (متوسطه دوم) تیزهوش شهر شیراز است. در پژوهش حاضر، 203 نفر دانش آموز دبیرستانی (103 دانش آموز دختر و 100 دانش آموز پسر) شرکت داشتند. داده های پژوهش از طریق پرسش نامة کمال گرایی مثبت و منفی تری شورت و همکاران و پرسش نامه اضطراب حالتی/خصلتی اسپیلبرگر و همکاران جمع آوری گردید و سپس از طریق روش آماری تحلیل رگرسیون چندگانه و آزمون t مستقل مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که رابطة معنادار منفی بین کمال گرایی مثبت دانش آموزان با اضطراب حالتی و خصلتی وجود دارد و رابطة معنادار مثبتی بین کمال گرایی منفی دانش آموزان با اضطراب حالتی و خصلتی وجود دارد. همچنین دیگر یافته پژوهش حاکی از این است که دختران و پسران در متغیرهای مورد مطالعه تفاوت معناداری داشتند.
پیش بینی تاب آوری روان شناختی بر اساس میزان پایبندی مذهبی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی تاب آوری روان شناختی زنان متأهل منطقه ی 9 شهر تهران بر اساس میزان پایبندی مذهبی، ناپایبندی مذهبی و دوسوگرایی مذهبی در آنان است. نمونه ای مشتمل بر 150 نفر از زنان متأهل که به مراکز فرهنگی و مشاوره ی منطقه ی 9 در سال 1393 مراجعه کرده بودند به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و دو پرسشنامه ی پایبندی مذهبی جان بزرگی (1388) و تاب آوری روان شناختی کانِر و دیویدسون (2003) را تکمیل کردند. داده های پژوهش با روش های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که تاب آوری با پایبندی مذهبی (165/0) در سطح P<0/01 همبستگی مثبت داشت. این در حالی است که تاب آوری با دوسوگرایی مذهبی (37/0-) در سطح 01/P<0، ناپایبندی مذهبی (17/0-) و پایبندی کل (22/0-) در سطح P<0/05 همبستگی منفی داشت. هم چنین نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که دوسوگرایی مذهبی و پایبندی مذهبی مشترکاً 18 درصد و پایبندی مذهبی کل 48 درصد از واریانس تاب آوری روان شناختی را در سطح معناداری P<0/01 تبیین می کنند. در این میان ناپایبندی مذهبی به دلیل اینکه قدرت تبیین در پیش بینی تاب آوری را نداشته، از معادله ی رگرسیون حذف شده است.
مقایسه مولفه های خلاقیت بین دانش آموزان راست دست، چپ دست و دوسوتوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: جانبی شدن مغز با کارکردهای شناختی در ارتباط است. لذا انتظار می رود که دست برتری به عنوان یکی از نتایج جانبی شدن با عملکرد شناخت خلاق در ارتباط باشد. هدف: این پژوهش به منظور مقایسه مؤلفه های خلاقیت بین دانش آموزان راست دست، چپ دست و دوسو توان انجام شد. روش: در این مطالعه علی- مقایسه ای، جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دبیرستانی شهرستان لامرد و مهر در نیم سال دوم سال تحصیلی 1393-1392 می باشند. برای انتخاب گروه های هدف از دو شیوه نمونه گیری استفاده شد. گروه راست دست ها 40 دانش آموز به شیوه تصادفی چندمرحله ای و گروه چپ دست ها و دوسو توان ها هرکدام جداگانه 40 دانش آموز به شیوه در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها در این پژوهش به دو پرسشنامه ادینبورگ و خلاقیت پاسخ دادند. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل مانوا بر روی میانگین نمره های خلاقیت و مؤلفه های آن در دانش آموزان نشان داد که میانگین خلاقیت و مؤلفه های سیالی و ابتکار دانش آموزان راست دست به طور معناداری پایین تر از دانش آموزان چپ دست است و همچنین میانگین خلاقیت و مؤلفه های سیالی، ابتکار و انعطاف پذیری دانش آموزان راست دست به طور معناداری پایین تر از دانش آموزان دوسو توان است. نتیجه گیری: خلاقیت و مؤلفه های آن در افراد دوسو توان و چپ دست نسبت به راست دست ها بالاتر است، لذا می توان گفت که تحریک نیمکره راست و تعامل بیشتر دو نیمکره در خلاقیت افراد تأثیرگذارند.
تاثیر هوش اخلاقی و سلامت روان بر شادکامی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی تاثیر هوش اخلاقی بر سلامت روان و شادکامی در بین دانشجویان بود که با روش توصیفی از نوع همبستگی انجام گرفت. بر اساس نمونه گیری تصادفی طبقه ای از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه بوعلی سینا 226 نفر انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل شاخصه های اخلاقی لنیکوکیل، سلامت روان گلدبرگ و شادکامی اکسفورد آرجیل ، مارتین و لو بودند. داده پس از جمع آوری بر اساس فرضیه های پژوهش و با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که اثر مستقیم هوش اخلاقی بر شادکامی و اثر مستقیم سلامت روان بر شادکامی مثبت و معنادار بود. همچنین اثر مستقیم هوش اخلاقی بر سلامت روان مثبت و معنادار بود. علاوه بر این اثر غیر مستقیم هوش اخلاقی بر شادکامی با نقش میانجی سلامت روان معنی دار بود. بنابراین، بر اساس نتایج می توان گفت درصورت برنامه ریزی پیرامون هوش اخلاقی و سلامت روان دانشجویان،می توان میزان شادکامی دراین گروه را افزایش داد.
بررسی عوامل اجتماعی موثر بر رضایت از زندگی (مطالعه موردی دانشجویان پیام نور شفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رضایت از زندگی بیانگر نگرش مثبت فرد نسبت به جهانی است که در آن زندگی می کند و در واقع همان احساس خشنودی است. رضایت از زندگی به متغیرهای متفاوتی بستگی دارد که یک سوی این نیازها به حکومت، سوی دیگر آن به جامعه و در نهایت به خود شخص بر می گردد. مسئله اصلی این است که با توجه به تغییرات سریعی که هر روز در جامعه اتفاق می افتد، رضایت از زندگی در حال حاضر چگونه است و تابع چه متغیرهای می باشد؟ از این رو هدف این مطالعه بررسی عوامل اجتماعی موثر بر رضایت از زندگی در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور واحد شفت استان گیلان بوده است. در چارچوب نظری این تحقیق از نظریه های روانشناسی، روانشناسی اجتماعی و جامعه شناسی استفاده شده است. روش تحقیق، پیمایش بوده و به منظور جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق را دانشجویان دانشگاه پیام نور واحد شفت تشکیل می دهند و حجم نمونه تحقیق 173 نفر بوده که به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شداند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار 20 spss و بکارگیری آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفته است. در این پژوهش رضایت از زندگی به عنوان متغیر وابسته و پذیرش اجتماعی، امید و خوشبینی، ویژگی های شخصیتی، جنسیت و وضعیت تاهل به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده است. نتایج حاکی از آن است که رضایت از زندگی 3/50 درصد پاسخگویان در حد متوسط ، در مقابل 4/12 درصد پاسخگویان رضایت کمی از زندگی داشتند و 3/37 پاسخگویان رضایت زیادی از زندگی خود داشتند. در این مطالعه بین متغیرهای پذیرش اجتماعی، ویژگی های شخصیتی و وضعیت تاهل با رضایت از زندگی رابطه معنادار وجود دارد.
اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر شادکامی و بهزیستی روانشناختی افراد دارای نشانه های افسردگی: مطالعه تک آزمودنی با چند خط پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه ی کارآمدی روان درمانی مثبت گرا برای افزایش بهزیستی روانشناختی در افراد دارای علایم و نشانه های افسردگی در فرهنگ ایرانی است. بدین منظور از طرح تک آزمودنی چند خط پایه با دوره پیگیری استفاده شد. برای انجام این پژوهش ابتدا از بین افراد دارای علایم و نشانه های افسردگی که به یک مرکز مشاوره در تهران مراجعه کرده بودند و ملاک های ورود و خروج در پژوهش حاضر را دارا بودند و برای شرکت در پژوهش اعلام آمادگی کردند، 3 نفر به شیوه نمونه-گیری هدفمند انتخاب شدند. برای هر کدام از شرکت کنندگان به صورت تصادفی بین 3 تا 7 هفته مرحله خط پایه در نظر گرفته شد. درمان به صورت انفرادی بر اساس دستورالعمل سلیگمن و همکاران (2006) در 6 جلسه توسط پژوهشگر انجام گرفت. ارزیابی ها با استفاده از پرسش نامه افسردگی بکویرایش دوم(بک و دیگران، 1996) پرسشنامه شادکامی آکسفورد(آرگایل و دیگران، 1995)، آزمونجهت گیری های شادکامی (پترسون و دیگران، 2005)، مقیاس رضایت از زندگی (دینر و دیگران، 1985) و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (ریف، 1995) در مرحله خط پایه، جلسات درمان و دو ماه بعد از پایان درمان (پیگیری) انجام گرفت. یافته ها نشان می دهد که هر سه مراجع با شروع درمان روند کاهشی معناداری را در طراز نمرات افسردگی نشان می دهند (71 درصد). همچنین هر سه مراجع روند افزایشی معناداری را در طراز نمرات بهزیستی روانشناختی (21 درصد)، شادکامی (46 درصد) و رضایت از زندگی (61 درصد) نشان می دهند. این نتایج در مرحله پیگیری نیز باقی مانده است. بر این اساس، به نظر می رسد روان درمانی مثبت گرا یک درمان کوتاه مدّت مؤثر برای کاهش علایم و نشانه های افسردگی و افزایش بهزیستی روانشناختی در فرهنگ ایرانی است.
اثربخشی آموزش گروهی شادمانی فوردایس بر ابعاد اشتیاق شغلی بهورزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش مطالعه اثربخشی آموزش برنامه شادمانی فوردایس بر اشتیاق شغلی بهورزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش شامل 28 بهورز بود که به صورت تصادفی از بین بهورزان شهرستان کیار انتخاب و به صورت تصادفیدر دو گروه آزمایش (14 نفر) و کنترل (14 نفر) جایگزین شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه اشتیاق شغلی اترخت بود. گروه آزمایش در هشت جلسه آموزش شادمانی فوردایس به شیوه گروهی شرکت نمودند و آزمودنی های گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. بعد از مداخله تمامی آزمودنی ها به وسیله آزمون اشتیاق شغلی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در ابعاد اشتیاق شغلی تفاوت معناداری داشتند. با توجه به میانگین پس آزمون متغیرها، خرده مقیاس شوق داشتن در کار، دارای بیشترین افزایش در بین سایر زیر مقیاس ها بوده است و آموزش شادمانی فوردایس باعث افزایش 34/0 از تغییرات خرده مقیاس های اشتیاق شغلی شده است. به این ترتیب یافته ها نشان دهنده اثربخشی آموزش شادمانی فوردایس بر افزایش اشتیاق شغلی بود. از آنجا که مداخلات مبتنی بر شادمانی به تغییراتی در زمینه احساسات ، افکار و رفتارها منجر میشود و از سویی اشتیاق شغلی نیز دارای ابعاد شناختی، رفتاری و احساسی است؛ نتایج مبین تاثیر ابعاد شادمانی بر اشتیاق شغلی بود.
بررسی بهزیستی روان شناختی و شادکامی زناشویی در طول چرخه های مختلف زندگی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی بهزیستی روان شناختی و شادکامی زناشویی در چرخه ی زندگی خانواده در زنان و مردان متأهل در شهرستان دزفول بود. نمونه ی مورد مطالعه 251 فرد متأهل که از چهار چرخه ی زندگی شامل زوج های جوان، خانواده های با فرزند خردسال، خانواده های دارای فرزند نوجوان و خانواده در میانه ی زندگی (جدا شدن فرزندان از خانواده) انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد پرسشنامه ی بهزیستی روان شناختی و شادکامی زناشویی را تکمیل کنند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس دو عاملی و آزمون پیگیری توکی استفاده شد. یافته ها نشان دادند که بین گروه های چهار مرحله ی زندگی در شادکامی زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد. نمرات زوج های دارای فرزند خردسال و زوج های با فرزند نوجوان دارای تفاوت معنیی داری هستند. همچنین بین زنان و مردان متأهل از نظر بهزیستی روان شناختی در چهارچرخه ی زندگی تفاوت معناداری وجود نداشت.
پیش بینی شادکامی بر اساس ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده با واسطه گری تاب آوری در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گری تاب آوری در رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده و شادکامی در دانش آموزان مقطع متوسطه بود. بدین منظور186 دانش آموز دختر و پسر مقطع متوسطه شهر شیراز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه الگوهای ارتباطی خانواده (کوئرنر و فیتزپاتریک، 2002)، مقیاس تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد (هیلز و آرجیل،2001)، استفاده شد. نتایج تحلیل های آماری نشان داد که بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده، تاب آوری و شادکامی رابطه معناداری وجود دارد، به این صورت که بین جهت-گیری گفت و شنود خانواده، تاب آوری و شادکامی رابطه مثبت و بین جهت گیری همنوایی خانواده، تاب آوری و شادکامی، رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، بین تاب آوری و شادکامی نیز رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که جهت گیری گفت و شنود خانواده، پیش بینی کننده مثبت و معنادار تاب آوری و شادکامی فرزندان و جهت گیری همنوایی خانواده، پیش بینی کننده منفی بوده است. همچنین، تاب آوری در رابطه بین جهت گیری گفت و شنود و شادکامی نقش متغیر واسطه ای سهمی و در رابطه بین جهت گیری همنوایی و شادکامی، نقش واسطه ای کامل را ایفا می کند.
مدل پیش بین رضامندی زندگی بر اساس سازه های روانشناسی مثبت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل پیش بین رضامندی زندگی بر اساس سازه های روانشناسی مثبت گرا بود. بدین منظور 1000 نفراز کارکنان دانشگاه های تهران با روش نمونه گیرى خوشه اى چندمرحله اى انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های بهزیستی معنوی، دینداری، امیدواری، خوش بینی، عزت نفس، خودکارآمدی و رضامندی زندگی بود. داده ها با استفاده از نرم افزار لیزرل8/7 به روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل اولیه ارائه شده، تنها در بعضی شاخص ها برازش داشت و بنابراین مدل تعدیل شده، برازش بهتری با داده ها نشان داد. نتایج حاکی از آن بود که متغیرهای معنویت، دینداری، امیدواری، عزت نفس و خودکارآمدی رابطه مستقیم معناداری با رضامندی زندگی دارند. همچنین بین متغیرهای معنویت و دینداری به واسطه متغیرهای امیدواری، خوش بینی، عزت نفس، و خودکارآمدی با رضامندی زندگی رابطه غیرمستقیم معنی داری به دست آمد. بین متغیرهای جنس، وضعیت تأهل و وضعیت اقتصادی با رضامندی زندگی رابطه معناداری وجود نداشت. در نهایت در پژوهش حاضر نقش سازه های روانشناسی مثبت گرا در رضامندی زندگی تأیید شد که این یافته بیانگر اهمیت سازه های روانشناسی مثبت گرا در رضامندی زندگی است.
رابطه بین تاب آوری و نشاط ذهنی با استعداد اعتیاد دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین تاب آوری و نشاط ذهنی با استعداد اعتیاد بود. روش: روش تحقیق همبستگی از نوع توصیفی بود. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه پیام نور واحد لردگان بود که تعداد 172 نفر از آن ها با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به پرسش نامه های تاب آوری، نشاط ذهنی موقعیتی و سنجش استعداد اعتیاد پاسخ دادند. یافته ها: براساس نتایج، تاب آوری و نشاط ذهنی با استعداد اعتیاد دانشجویان رابطه منفی نشان دادند. همچنین نشاط ذهنی و تاب آوری قدرت پیش بینی استعداد اعتیاد را داشتند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که تاب آوری و نشاط ذهنی یکی از عوامل موثر در ایجاد آمادگی در افراد برای مصرف مواد مخدر می باشند.
اثر بخشی خنده درمانی و درمان راه حل مدار به شیوه گروهی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی خنده درمانی و درمان راه حل مدار گروهی و مقایسه این دو درمان در کاهش نشانه های افسردگی دانش آموزان دختر صورت گرفت. به دلیل افزایش چشمگیر نشانه های افسردگی در نوجوانی درمان های کوتاه مدت می تواند شیوه های درمانی مناسبی برای مداخله و اثربخشی باشد.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع طرح های مداخله ای پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری را کلیه دختران دبیرستانی شهرستان ایوان تشکیل می دهند که به روش نمونه گیری خوشه ای از یک مدرسه از بین مدارس انتخاب شد. به منظور غربالگری دانش آموزان افسرده Beck Depression Inventory مورد استفاده قرار گرفت. از بین دانش آموزان جمعا 30 نفر واجد شرایط انتخاب و در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) به صورت تصادفی جایگذاری شدند دو گروه آزمایش خنده درمانی و درمان راه حل مدار را دریافت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده ها در نرم افزارspss.22 وارد و با روش تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بن فرنی تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: بر اساس نتایج خنده درمانی و درمان راه حل مدار کاهش نشانه ای افسردگی را در پی دارد (001/0>p) هم چنین اثربخشی خنده درمانی در کاهش نشانه های افسردگی بیشتر از درمان راه حل مدار است (001/0>p).
نتیجه گیری: با وجود اثربخشی خنده درمانی و درمان راه حل مدار در کاهش نشانه های افسردگی خنده درمانی به دلیل ایجاد تغییرات سریع در مؤلفه های فیزیولوژیک مؤثرتر از درمان راه حل مدار است.
ویژگی های افراد خردمند بر پایه نظریه های ضمنی: با نگاهی بر تفاوت گروه های سنی و جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ویژگی های افراد خردمند در قالب نظریه های ضمنی بر پایه یک پژوهش کیفی و کمی انجام شد. شرکت کنندگان 334 نفر بودند (189 مرد و 145 زن) که بطور تصادفی انتخاب و در سه گروه سنی نوجوان (113 نفر)، جوان (134 نفر) و میانسال (87 نفر) جایگزین شدند و پرسشنامه باز پاسخ خردمندی محقق ساخته را پرکردند. یافته ها نشان داد در کل نمونه افراد به صفت/ رفتار همه جانبه نگری به عنوان اولین صفت/ رفتار با 1/39 درصد اشاره کردند و سایر صفات/ رفتارها به ترتیب باایمان، متفکر و منطقی، صبور و باگذشت، صاحب علم و دانش، مهربان، اهل احترام به خود و دیگران، عاقل، آینده نگر و باهوش بود. در مردان و زنان اولین صفت/رفتار عاقل بود که به ترتیب 4/35 و 8/44 درصد را به خود اختصاص داده بود و صفت/ رفتارها با ترتیب هایی متفاوت فقط در ویژگی های باایمان، باهوش، آینده نگر، متفکر و منطقی، اهل عدالت و صاحب درک و فهم به لحاظ آماری معنا دار به دست آمدند. علاوه بر این، تفاوت هایی نیز در ترتیب صفات/رفتارها درگروه های سنی از لحاظ درصد فراوانی مشاهده شد. تنها تفاوت معنا دار مربوط به صفت/رفتار اهل احترام به خود و دیگران بود که در گروه جوان بیش از دو گروه دیگر مشاهده شد.
اثربخشی مداخلات روان شناسی مثبت گرا بر تاب آوری بیماران زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اثربخشی مداخلات روان شناسی مثبت گرا بر تاب آوری بیماران زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهر کرمانشاه بود. طرح پژوهش یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری یک ماهه بود. برای انجام پژوهش ابتدا از بین بیماران زن مراجعه کننده به انجمن ام.اس شهر کرمانشاه 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. در مراحل بعدی پژوهش، در گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخلات روان شناسی مثبت گرا اجرا شد. همه آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون ارزیابی شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که مداخلات روان شناسی مثبت گرا باعث افزایش 82 درصدی تاب آوری در مرحله پس آزمون و افزایش 83 درصدی در مرحله پیگیری شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که از مداخلات روان شناسی مثبت گرا می توان به عنوان روشی کارآمد برای افزایش تاب آوری بیماران مبتلا به MSاستفاده نمود.
نقش خستگی شناختی بر کمال گرایی، انعطاف پذیری روان شناختی و راهبردهای مقابله با استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر خستگی شناختی بر ویژگی هایی، همچون: کمال گرایی، انعطاف پذیری روان شناختی و راهبردهای مقابله با استرس در شرایط حل مسأله با توجه به جنسیت آزمودنی بوده است. جامعه آماری از کلیه دانشجویان دختر و پسر در کلیه مقاطع تحصیلی و رشته های مختلف در دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 93-92 تشکیل شد. از بین دانشجویان دختر و پسر یک نمونه 80 نفری به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند؛ به این صورت که 20 پسر و 20 دختر در گروه آزمایش، و 20 پسر و 20 دختر در گروه کنترل قرار داده شدند و با استفاده از پرسشنامه مقابله با موقعیت تنش زا، پرسشنامه پذیرش و عمل، تکالیف تشخیصی و شناختی و مقیاس کمال گرایی آزمون شدند. در مرحله اول آزمودنی ها در گروه های آزمایش و کنترل با تکالیف تشخیصی روبه رو و سپس آزمون شدند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس دو راهه تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان دهنده اثر متقابل جنسیت و گروه تحت تأثیر خستگی شناختی بر اجتناب، انعطاف پذیری روان شناختی و راهبردهای هیجان مدار و اجتناب مدار بوده است. بیشترین میانگین نمره های اجتناب، انعطاف پذیری روان شناختی و راهبردهای هیجان مدار مربوط به دانشجویان دختر گروه کنترل (به ترتیب، 016/0p<، 027/0p<، 018/0p<) و برای زیرمقیاس اجتناب مدار مربوط به دانشجویان پسر گروه کنترل بوده است (024/0p<). در ارتباط با متغیر کمال گرایی تفاوت معناداری به دست نیامد (05/0p>). به طورکلی، دانشجویان دختر و پسر با دارا بودن ویژگی های انعطاف پذیری و استفاده از راهبردهای هیجان مدار و اجتناب مدار عملکرد متفاوتی در شرایط حل مسأله داشتند؛ به گونه ای که عملکرد افراد در شرایط مختلف حل مسأله با توجه به جنسیت، شخصیت (میزان کمال گرایی و انعطاف پذیری روان شناختی) در اتخاذ راهبردهای مقابله با استرس متفاوت است.