فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۶٬۲۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی الگویی مؤثر در ارتباط با جذابیت بازار صادراتی مناطق آزاد ایران بود. روش تحقیق از نظر هدف توسعه ای- کاربردی و از نظر شیوه تحلیلی، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری کلیه متخصصین و کارشناسان منطقه آزاد اروند به تعداد 1000 می باشند که به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با استفاده از فرمول کوکران تعداد 278 نفربه عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید. تحلیل داده ها در قسمت کیفی با روش تحلیل تم مبتنی بر کدگذاری 3 مرحله ای براون و کلارک انجام گرفت. بدین منظور پس از مطالعه پیشینه موضوع از روش تحلیل تم، عوامل و مؤلفه های جذابیت بازار صادراتی مناطق آزاد ایران شناسایی و اولویت بندی شدند. در نهایت برای سنجش تحلیل میزان روابط بین متغیرهای مدل از روش الگویابی معادلات ساختاری در نرم افزار PLS استفاده شد. نتایج تحلیل عوامل و مؤلفه های جذابیت شامل عوامل داخلی (عوامل اطلاعاتی، ویژگی های درون سازمانی، موانع داخلی سازمان، بسترهای زمینه ای و عوامل دولتی)، عوامل خارجی (عوامل ارتقاء و خلق مزیت رقابتی، عوامل محیط کسب و کار، عوامل مرتبط با صنعت و مرتبط با بازاریابی، سرمایه گذاری، عوامل سیاسی، استراتژی های ورود به بازارهای بین المللی، عملکرد اقتصادی، عوامل رویه ای، تحلیل مشتری، حمایت همه جانبه، ترغیب و ارزیابی و تحلیل بازارهای بین المللی) می باشد. نتایج تحلیل سلسله مراتبی فازی هم چنین نشان داد که مهم ترین عوامل جذابیت، به ترتیب عبارتند از: عوامل خارجی و عوامل داخلی . مهم ترین عوامل خارجی جذابیت بازار صنعت به ترتیب عبارتند از: ارزیابی و تحلیل بازارهای بین المللی، تحلیل مشتری، عملکرد اقتصادی، استراتژی های ورود به بازارهای بین المللی، خلق مزیت رقابتی، عوامل مرتبط با صنعت، عوامل محیط کسب و کار، سرمایه گذاری، عوامل مرتبط با بازاریابی، عوامل سیاسی، عوامل رویه ای، حمایت همه جانبه و انگیزه و ترغیب. مهم ترین، عوامل داخلی جذابیت عبارتند از: ویژگی های درون سازمانی، عوامل اطلاعاتی، بسترهای زمینه ای، عوامل دولتی و موانع داخلی سازمان. نتایج تحلیل کمی نشان می دهد که عوامل خارجی و داخلی جذابیت بازار صنعت بر جذابیت بازار صادراتی مناطق آزاد ایران تأثیر دارد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر درماندگی روان شناختی و کیفیت خواب دختران دارای سندرم درد قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
131 - 150
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سندرم درد قاعدگی به عنوان یکی از شایع ترین مشکلات زنانه علاوه بر پیامدهای بهداشتی - درمانی بر کیفیت زندگی تأثیر منفی می گذارد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر درماندگی روان شناختی و کیفیت خواب دختران دارای سندرم درد قاعدگی انجام شد . روش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه در سال 1400 بود، که با روش نمونه گیری در دسترس 40 نفر انتخاب و با انتساب تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. برنامه ذهن آگاهی طی 8 جلسه 1 ساعته برای آزمودنی های گروه آزمایش اعمال شد اما گروه کنترل مداخله ایی دریافت نکرد. داده ها با پرسشنامه غربالگری پیش از قاعدگی، پرسشنامه کیفیت خواب و پرسشنامه درماندگی روان شناختی گردآوری شد. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیل واریاس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار آماری SPSS استفاده شد. یافته ها: برنامه آموزش ذهن آگاهی بر کاهش درماندگی روان شناختی در مرحله پس آزمون اثربخش بود (19/74=F، 002/0=P و 67/0=Eta). بین میانگین نمره کیفیت خواب آزمودنی های دو گروه نیز در مرحله پس آزمون تفاوت معنادار بود (85/13=F ، 001/0=P و 58/0=Eta). تأثیرات مثبت آموزش ذهن آگاهی در مرحله پیگیری برای متغیرهای پژوهش پایدار بود . نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که آموزش ذهن آگاهی روشی مؤثر در بهبود کیفیت خواب و سلامت روان شناختی مبتلایان به درد قاعدگی بوده است.
اثربخشی رویکرد درمان مثبت نگر بر کیفیت خواب و کاهش درد بیماران مبتلا مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
117 - 130
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر اثر رویکرد درمان مثبت نگر بر بهبود خواب و کاهش درد بیماران مبتلا مولتیپل اسکلروزیس بود . روش: این پژوهش، نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به انجمن مالتیپل اسکلروزیس شهرستان رشت در سال 1397 بود. نمونه پژوهش 24 بیمار مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس بودند که از میان بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به انجمن مالتیپل اسکلروزیس شناسایی و به صورت تصادفی به دو گروه 12 نفری (گروه آزمایشی و گروه کنترل) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های کیفیت خواب پترزبورگ، مدیریت درد، استفاده شد. برای گروه های آزمایش 8 جلسه درمانی 60 دقیقه ای برگزار شد، در حالی که گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند و در لیست انتظار قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روان درمانی مثبت نگر بر مدیریت درد و کیفیت خواب بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس مؤثر بوده است (001/0> P ) . نتیجه گیری: این یافته ها حاکی از آن است که روان درمانی مثبت نگر بر متغیرهای روان شناختی مؤثر و از آن ها به عنوان درمان های مکمل در کنار درمان های دارویی برای بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس می توان استفاده کرد.
تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی مدیریت کلاس براساس تئوری انتخاب و تعیین اثربخشی آن بر سبک مدیریت معلم و مسئولیت پذیری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
125 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی مدیریت کلاس براساس تئوری انتخاب و تعیین اثربخشی آن بر سبک مدیریت معلم و مسئولیت پذیری دانش آموزان مقطع متوسطه ی اول در سال تحصیلی 1400-1399 صورت گرفت. روش شناسی پژوهش: پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری آن کلیه دانش آموزان متوسطه اول شهرستان کنارک در سال تحصیلی 1400-1399 بود که دو کلاس (دانش آموزان و معلمان دروس زیست شناسی، ریاضی و ادبیات هر کلاس) بعد از همتاسازی به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی انتخاب و در گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. بسته مدیریت راهبرانه مدیریت کلاس به معلمان گروه آزمایش آموزش داده شد و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. از پرسش نامه های سبک مدیریت معلم و مسئولیت پذیری دانش آموزان در پیش آزمون، پس آزمون و پیگری استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار spss18 از روش های آماری تحلیل کواریانس تک متغیره، تی زوجی و تحلیل کواریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته ها: محاسبه دو شاخص CVR و CVI روایی محتوایی بسته آموزشی را تأیید کرد. تحلیل آنکوا نشان دهنده تفاوت معنی دار سبک مدیریت معلمان در پس آزمون بود (P<0/01) و اندازه اثر بسته آموزشی بر متغیر وابسته برابر 91/0 بود. نتایج آنوا با اندازه گیری های مکرر برای متغیر مسئولیت پذیری دانش آموزان حاکی از تفاوت معنی دار نمرات گروه آزمایش در پیش آزمون با پس آزمون و عدم تفاوت معنی دار پس آزمون و پیگیری گروه آزمایش بود P<0/01, F=181/235, df=1)) که حاکی از تأثیر متغیر مداخله بر مسئولیت پذیری دانش آموزان در پس آزمون و ثبات نتایج در آزمون پیگیری بود. پیش آزمون و پس آزمون گروه گواه تفاوت معنی داری نداشت. نتیجه گیری: بسته آموزشی سبک مدیریت کلاس براساس تئوری انتخاب، دارای اعتبار بوده و روی سبک مدیریت معلمان و مسئولیت پذیری دانش آموزان تأثیرگذار است.
طراحی نقش سرمایه روان شناختی، حمایت اجتماعی و استرس ادراک شده در پیش بینی بهزیستی روان شناختی در کارکنان نیروهای مسلح با نشانگان افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
161 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی نقش سرمایه روان شناختی، حمایت اجتماعی و استرس ادراک شده در پیش بینی بهزیستی روان شناختی در کارکنان نیروهای مسلح با نشانگان افسردگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان نیروهای نظامی با علائم افسردگی بود. برای شناسایی کارکنان نیروهای نظامی با علائم افسردگی، پرسش نامه افسردگی (بک و همکاران، 1996) در میان 600 نفر توزیع و 100 نفر با نمرات بالا به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های افسردگی (بک و همکاران، 1996)، پرسش نامه بهزیستی روان شناختی (ریف و همکاران، 2004)، پرسش نامه سرمایه روان شناختی (لوتانز و همکاران، 2007)، پرسش نامه حمایت اجتماعی (واکس و همکاران، 1986) و پرسش نامه استرس ادراک شده (کوهن و همکاران، 1983) استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون هم بستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش هم زمان استفاده شد. نتایج نشان داده است که بین سرمایه روان شناختی (امیدواری، تاب آوری، خوش بینی و خودکارآمدی)، حمایت اجتماعی و ادراک تنیدگی مثبت با بهزیستی روان شناختی، ارتباط مثبت و معنادار و بین ادراک تنیدگی منفی با بهزیستی روان شاختی، ارتباط منفی و معناداری وجود دارد (05/0>p).
مبانی روش شناختی روان شناسی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین مبانی روش شناختی در روان شناسی اسلامی است. بدین منظور، به منابع دست اول اسلامی، از جمله قرآن و روایات و نیز منابع فلسفی مراجعه شد و داده های مربوط به نحوه شناخت، روش های شناخت و ابزار شناخت جمع آوری گردید. داده ها به شیوه «تحلیل محتوای کیفی متون» بررسی و با مباحث روان شناختی مقایسه گردید. یافته ها نشان داد: اولاً، سه چارچوب کلی یا پارادایم اثبات گرایانه، هرمنوتیک و انتقادی بر روش شناسی موجود در روان شناسی حاکم است. ثانیاً، روش تجربی در روان شناسی معاصر برای کشف واقعیت های روانی، سیطره دارد. روش تجربی و به طور خاص روش آزمایشگاهی هر دو از اندیشه های بنیادین مادی گرایی نسبت به انسان و منحصرسازی شناخت به مجاری حسی برخاسته اند. اما از منابع اسلامی به دست می آید: 1) روش بررسی همواره تابع ماهیت موضوع است و امری دلبخواهی نیست. 2) روش های کشف واقع متنوع اند و روش تجربی تنها نسبت به یک دسته از واقعیت ها بسندگی دارد. 3) روش تجربی قابل اعتماد است و اطمینان عرفی در پی دارد و گاهی یقین آور است. 4) روش نقلی برای شناخت واقعیت های فراحسی و فراعقلی کاربرد دارد و راهی برای کشف واقع است. 5) راه شناخت واقعیت های غیرمادی، مانند ماهیت پیکره انسان عمدتاً استدلال عقلی است. 6) ابزار نهایی شناخت که بر همه روش ها سیطره دارد، عقل است. 7) ارزش مداری بر انتخاب روش ها و فنون حاکم است. 8) چارچوب یا پارادایم حاکم بر روش شناسی اسلامی «واقع گرایی عقلانی» است.
تأثیر سازگاری شغلی بر فلات زدگی شغلی با نقش تعدیل گر خودکارآمدی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فلات زدگی یکی از واژه های بسیار شایع و آشنایی است که بسیاری افزاد به نحوی با آن درگیرند. فلات زدگی تأثیر بدی روی منابع انسانی ادارات دولتی و شرکت ها دارد. انجام تحقیقات پژوهشی روی فلات زدگی در سازمان ها می تواند مدیران را جهت بکارگیری استراتژی های درست مدیریت منابع انسانی راهنمایی کند. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر میزان سازگاری شغلی بر فلات زدگی شغلی و نقش تعدیل گر خودکارآمدی شغلی برفلات زدگی صورت گرفته است. با توجه به فرضیه ها و سؤالات مورد نظر دراین تحقیق از روش کمی و پرسش نامه ای با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری استفاده شده است. جامعه آماری 400 نفر می باشد که با استفاده از جدول کوکران تعداد 196 نفر از معلمین جزیره کیش انتخاب شده اند. در این مطالعه از پرسش نامه های سازگاری شغلی دیویس و لافکوایست (1978)، فلات زدگی شغلی میلیمن (1992)، و خودکارآمدی ریگز و نایت (1994) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار پی.ال.اس براساس روش رگرسیون چندمتغیری و تکنیک حداقل مربعات جزئی مورد تحلیل قرار گرفتند. برازش مدل از نظر معیارهای روایی و پایایی مورد تایید قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تأثیر سازگاری شغلی بر فلات زدگی شغلی با نقش تعدیل گر خودکارآمدی شغلی تأیید نشد. تأثیر سازگاری شغلی بر فلات زدگی شغلی و خودکارآمدی بر فلات زدگی مورد تأیید قرار گرفت. براساس نتایج می توان بیان نمود که مدیران سازمان باید تلاش کنند تا یکنواختی و جنبه های کسالت آور محیط کار برطرف شود و یک محیط گرم و صمیمی ایجاد کنند. با افزایش حمایت های اجتماعی مدیر از کارکنان و ارائه پاداش های عادلانه موجب جلوگیری از فلات زدگی شغلی و ایجاد سازگاری با محیط شوند.
An Investigation on the Effect of Rational Emotive Behavior Therapy on Reduction of Anxiety, Depression, and Distress in People with Anxiety Disorder In the age of Corona(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۱ - Serial Number ۱۱, Winter ۲۰۲۲
31 - 38
حوزههای تخصصی:
This study aimed to investigate the effect of rational emotive behavior therapy (REBT) on the reduction of anxiety, depression, and distress in people with an anxiety disorder. The present study was applied and quasi-experimental in terms of the method (consisting of pre-test, post-test, and control group). The population of this study consisted of people with anxiety disorder referred to Loghman Hospital in Tehran. 20 people who were selected as participants based on the inclusion criteria, were randomly divided into two groups (i.e. REBT and control groups) equally (10 people in each group). Experimental pretest and posttest were performed using the Depression Anxiety Stress Scale (DASS) and the participants in the experimental group underwent the experiment for three months (a two-hour session per week). The results were analyzed using analysis of covariance. The results showed that REBT intervention was significantly effective in reducing patients' distress, depression, and anxiety. Thus, REBT can be effective in reducing patients’ psychological problems by helping them recognize their irrational beliefs better and reduce their anxiety (self-blame) and hostility (blaming others and the universe).
ارائه مدل علی ویژگی های شخصیتی بر رعایت پروتکل های مقابله با کرونا، نقش واسطه ای عمل به باورهای دینی و ارزیابی تهدید در دانش آموزان دختر متوسطه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری کرونا در سال 2019 آغاز شد و مؤثرترین راه جلوگیری از شیوع آن، رعایت پروتکل های بهداشتی است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علی ویژگی های شخصیتی بر رعایت پروتکل های مقابله با کرونا، نقش واسطه ای عمل به باورهای دینی و ارزیابی تهدید انجام شده است . روش: در این مطالعه توصیفی- همبستگی، 353 نفر از دانش آموزان دختر متوسطه دوم ناحیه یک شهر شیراز با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. سپس با استفاده از پرسشنامه های شخصیت نئو، باورهای دینی معبد، رعایت پروتکل های بهداشتی و ارزیابی تهدید محقق ساخته، داده ها جمع آوری و با استفاده از نرم افزار AMOS نسخه 21 و روش تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج، نشان دادند که متغیرهای ارزیابی تهدید، عمل به باورهای دینی و مؤلفه وجدان گرایی، اثر مستقیم و معناداری بر رعایت پروتکل های بهداشتی داشتند. همچنین باوجدان بودن و توافق جویی از طریق عمل به باورهای مذهبی، اثر مثبت و غیرمستقیم بر رعایت پروتکل ها داشته، ولیکن گشودگی به تجربه اثر منفی و غیرمستقیم (P≤0/01) . نتیجه گیری: مشخصه های مدل برازش شده پیش بینی رعایت پروتکل های بهداشتی ، بر اساس متغیرهای برون زای شخصیت باوجدان بودن، دین باوری و ادراک تهدید، دارای برازندگی مناسب بود. همچنین این برازش مدل، برای متغیرهای برون زای شخصیت باوجدان بودن، توافق پذیری و گشودگی به تجربه و متغیر واسطه ای عمل به باورهای دینی، تأیید شد.
مدل ساختاری طرح واره ناکارآمد براساس ابرازگری هیجانی و انعطاف پذیری شناختی با نقش واسطه ای هوش هیجانی در شرایط قرنطینه خانگی ناشی از همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
27 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه رابطه بین طرح واره ناکارآمد با ابرازگری هیجانی و انعطاف پذیری شناختی، با نقش واسطه ای هوش هیجانی در شرایط قرنطینه خانگی ناشی از همه گیری کرونا، هدف این پژوهش بود. روش: به این منظور نمونه ای به حجم511 نفر از جامعه آماری دختران نوجوانان مدارس متوسطه دوم شهر تهران که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند، انتخاب شدند. روش نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای بود. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسش نامه های طرح واره های ناکارآمد (یانگ، 1998)، ابرازگری هیجانی، انعطاف پذیری شناختی و هوش هیجانی شرینگ. برای تعیین برازش مدل، از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. در ادامه، برازش مدل در سه سطح صورت گرفت: برازش مدل اندازه گیری، برازش مدل ساختاری و برازش کلی مدل. یافته ها: یافته های پژوهش با سطح معنی داری (5%) حاکی از آن بود که اندازه اثر مستقیم ابرازگری هیجانی بر طرح واره های ناکارآمد (329/0)، قوی؛ اندازه اثر ابرازگری هیجانی بر هوش هیجانی (194/0)، قوی؛ اندازه اثر مستقیم انعطاف پذیری شناختی بر طرح واره های ناکارآمد (107/0)، متوسط؛ اندازه اثر انعطاف پذیری شناختی بر هوش هیجانی (057/0)، متوسط و اندازه اثر هوش هیجانی بر طرح واره های ناکارآمد (105/0)، متوسط بود. هم چنین با توجه به اینکه مقادیر ارزش t برای رابطه میان متغیرهای ابرازگری هیجانی و طرح واره های ناکارآمد (765/11)، ابرازگری هیجانی و هوش هیجانی (181/10)، انعطاف پذیری شناختی و طرح واره های ناکارآمد (005/7)، انعطاف پذیری شناختی و هوش هیجانی (21/5) و هوش هیجانی و طرح واره های ناکارآمد (866/6)، بزرگتر از 96/1 بود نشان دهنده رابطه معنی دار بین این متغیرهاست. نتیجه گیری: مدل آزمون شده، مدلی مطلوب برای تبیین طرح واره های ناکارآمد در دختران نوجوان است.
پرورش فطرت زمینه ساز سلامت روانی منتهی به سعادت،برگرفته از قرآن کریم و روایات اهل البیت علیهم السلام
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
157 - 175
حوزههای تخصصی:
در نگاه اسلامی تربیت صحیح توانمندی های شناختی، گرایشی و عملکردی موجب سلامت روان می شود که برترین نعمت الهی است و از مهم ترین ثمرات آن، خوشبختی همیشگی انسان در زندگی است. هدف پژوهش تبیین چگونگی رابطه تربیت با سلامت روانی منتهی به سعادت در نگرش اسلامی است که با روش توصیفی- تحلیلی، از آیات و روایات اهل بیت: استنباط شده است. یافته های پژوهش عبارت اند از: الف- گسترده ترین آموزه های تربیتی در اسلام در ارتباط با شکوفاسازی فطرت در جهت ارتقای شخصیت و تأمین سلامت روان انسانی در ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری و هدایت وی به کمال مطلوب و قرب الی الله، است. ب- پرورش همه توانمندی های فطری هماهنگ با اهداف تربیتی منتهی به سلامت روان و سعادتمندی انسان می شود. ج- ازنظر اسلامی، همیشه سلامت روانی با سلامت معنوی همراه است و نمی توان کسی را که سلامت معنوی در ابعاد مختلف بر روانش حاکم نیست، کاملاً سالم دانست. د- در آموزه های اسلامی، ویژگی های سلامت روانی معنوی پرورش یافتگان فطرت در ابعاد شناختی، عاطفی و عملکردی و در قلمرو فرد با خدا، خود، دیگر انسان ها و طبیعت، تبیین شده است.
ارزیابی مدل انگیزشیِ پیش بینی رعایت توصیه های بهداشتی در همه گیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
135 - 154
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر ارزیابی مدل انگیزشیِ پیش بینی رعایت توصیه های بهداشتی در همه گیری کووید-19 بود . روش: در یک طرح توصیفی-همبستگی، تعداد 306 نفر (204 زن، 102 مرد) از جمعیت عمومی بزرگتر از 18 سال به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گردآوری داده ها با سیاهه رعایت توصیه های بهداشتی، مقیاس ارضا و ناکامی نیازهای بنیادین روان شناختی، مقیاس احساس عدم اطمینان و تهدید، مقیاس انگیزش رعایت توصیه های بهداشتی و مقیاس فشار روانی کسلر صورت گرفت. تجزیه وتحلیل داده با مدل سازی معادلات ساختاری بر اساس رویکرد حداقل مربعات جزئی انجام شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن است که انگیزش در رابطه نیازهای روانی برآورده شده با فشار روانی، احساس عدم اطمینان و تهدید و رعایت توصیه های بهداشتی نقش واسطه ای دارد. فشار روانی و احساس عدم اطمینان و تهدید نیز در رابطه نیازهای روانی ناکام شده و رعایت توصیه های بهداشتی نقش واسطه ای منفی داشتند. سایر نتایج نشان می دهد که نیازهای روانی، انگیزش، فشار روانی و احساس عدم اطمینان و تهدید 33 درصد از تغییرات رعایت توصیه های بهداشتی را تبیین می کنند . نتیجه گیری: به نظر می رسد رعایت توصیه های بهداشتی در همه گیری کووید-19 از عوامل انگیزشی و هیجانی تأثیر می پذیرد. بر این اساس دادن فرصت مشارکت در تصمیم گیری های مرتبط و تدارک سیستم های بازخورد در برابر رعایت توصیه های بهداشتی با هدف افزایش احساس خودمختاری و شایستگی و کاهش فشارهای روانی مؤثر به نظر می رسد.
نقش مقابله های مذهبی و سرسختی روانشناختی در پیش بینی بهزیستی اجتماعی دانشجویان(مطالعه ای در دوران کرونا)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ ویژه نامه ۱۴۰۱
61-74
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: شناسایی عوامل مؤثر در ارتقای بهزیستی اجتماعی دانشجویان می تواند راهنمای پرورش و تربیت آنان برای نظام آموزشی باشد. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مقابله های مذهبی و سرسختی روان شناختی در پیش بینی بهزیستی اجتماعی دانشجویان دانشگاه پیام نور در دوران شیوع کووید- 19 بود.
تجربه زیسته افراد مبتلا به میاستنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
107 - 130
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری خودایمنی است که منجر به اختلال در محل اتصالات عصبی عضلانی می شود. ضعف بی ثبات در اثر حرکت، مشخصه این بیماری است. از آنجا که میاستنی یک بیماری مزمن با عوارض ناتوان کننده و پیشرفت غیرقابل پیش بینی است واکنش های روان شناختی در این بیماران قابل انتظار است. بنابراین پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته افراد مبتلا به میاستنی می باشد تا از دیدگاه بیماران به مسائل روان شناختی آن ها بنگرد و زمینه ای برای درک بهتر مسائل آنان برای متخصصان را فراهم کند . روش: در این مطالعه با 11 نفر از افراد مبتلا به میاستنی مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام گرفت که مصاحبه ها با روش کلایزی تحلیل شدند. مطالعه حاضر به روش کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی می باشد. یافته ها: این مطالعه شامل 4 خوشه اصلی شامل: 1) تجربه استفاده از خدمات تخصصی پزشکی، 2) تاثیرات درونی و بیرونی بیماری، 3) روش های کنارآمدن، 4) دوران رضایتمندی بعد از کنترل بیماری بود . نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان داد ناتوانی ها و محدودیت ها و شرایط غیرقابل پیش بینی زندگی منجر به به ارزیابی منفی افراد از خود شده است و این موضوع منجر کاهش احساس کنترل ادراک شده آنها می شود. به دین ترتیب زمینه برای افزایش هیجانات منفی از جمله افسردگی، اضطراب و استرس افزایش می یابد. از سوی دیگر بسیار از بیماران پس کنارآمدن با بیماری تجربه رشد پس از ضربه را تجربه کرده اند.
مقایسۀ اثربخشی درمان پذیرش و تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور بر سرمایه روان شناختی و شفقت به خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد وجودنگر با درمان شفقت محور بر سرمایه روان-شناختی و شفقت به خود دختران نوجوان افسرده انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی در سه مرحله پیش-آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. در این مطالعه تعداد 45 دختر نوجوان 15 تا 19 سال از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) جایدهی شدند. سپس گروه های آزمایش تحت ده جلسه درمان پذیرش و تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکرد. هر سه گروه قبل، بعد و یک ماه پس از مداخله با پرسشنامه های سرمایه روان شناختی و شفقت به خود ارزیابی شدند. داده ها از طریق تحلیل کواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد در مرحله پس-آزمون، گروه های درمان پذیرش و تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور نسبت به گروه کنترل در افزایش سرمایه روان شناختی تفاوت معناداری داشتند . البته در مرحله پیگیری تنها درمان پذیرش و تعهد وجودنگر نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری داشت. درباره متغیر شفقت به خود، هر دو درمان در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل تفاوت معناداری داشتند. همچنین نتایج نشان داد تفاوت بین دو درمان، تنها در متغیر شفقت به خود در مرحله پس آزمون، معنادار بود. براساس یافته ها، هر دو درمان گزینه های مناسبی برای افزایش سرمایه روان شناختی و شفقت به خود در دختران نوجوان افسرده می باشند.
اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد عقلانی هیجانی (REBT) بر الگوی ارتباطی، صمیمیت و سبک های حل تعارض در کارکنان متأهل نیروهای نظامی با علائم افسردگی شدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
107 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تعیین اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد عقلانی هیجانی (REBT) بر الگوی ارتباطی، صمیمیت و سبک های حل تعارض در کارکنان متأهل نیروهای نظامی با علائم افسردگی شدید بود. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان مرد متأهل با علائم افسردگی شدید در 6 ماهه دوم سال 1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. برای شناسایی کارکنان مرد متأهل نیروهای نظامی با علائم افسردگی شدید، پرسش نامه افسردگی (بک و همکاران، 1996) در میان 450 نفر توزیع و 30 نفر با نمرات بالاتر از 29 در پرسش نامه افسردگی و با تشخیص نشانه های افسردگی ازطریق مصاحبه بالینی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های الگوی ارتباطی زوجین (کریستنس و سولاوای، 1991)، پرسش نامه صمیمیت زناشویی (تامپسون و واکر، 2002) و پرسش نامه سبک های حل تعارض زوجین (رحیم، 1983) استفاده شده است. بر روی گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای، رویکرد عقلانی هیجانی اجرا و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داده است که مشاوره گروهی با رویکرد عقلانی هیجانی (REBT) بر الگوی ارتباطی، صمیمیت و سبک های حل تعارض در کارکنان متأهل نیروهای نظامی با علائم افسردگی شدید اثربخش است (p<0/05).
اثربخشی آموزش روانشناسی مثبت بر افزایش خردمندی، تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش روانشناسی مثبت بر افزایش خردمندی، تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی دانشجویان بود. طرح پژوهش، شبه آزمایشی با بهره گیری از پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه شامل 30 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه پیام نور در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که به روش نمونه گیری دردسترس، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی قرار گرفتند. ابتدا در مرحله پیش آزمون، هر دو گروه به پرسشنامه های خردمندی، تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی پاسخ دادند، سپس آموزش روانشناسی مثبت نگر در 14 جلسه 60 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد و بعد از پایان دوره برای مرتبه دوم (به عنوان پس آزمون) و پس از دو ماه برای مرتبه سوم (به عنوان پیگیری) هر دو گروه به پرسش نامه های پژوهش پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان دادند آموزش روانشناسی مثبت تغییرات پایداری در خردمندی، میزان تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون ایجاد می کند و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار است. با توجه به نتایج پژوهش، از روش آموزش روانشناسی مثبت برای بهبود خردمندی، تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی استفاده می شود.
Comparison of the Effectiveness of Autogenic Training with Affect Regulation Training on Psychological Adjustment of Women with type 2 Diabetes(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۱ - Serial Number ۱۱, Winter ۲۰۲۲
9 - 18
حوزههای تخصصی:
Objective: Diabetes is a chronic disease that has negative physical and psychological consequences and effective interventions are necessary to reduce these consequences. Therefore, this study aimed to compare the Autogenic training (AT) and Affect regulation training (ART) on the psychological adjustment of women with type 2 diabetes. Methods: Among female patients with type 2 diabetes referred to the Iranian Endocrine Institute, 33 patients were selected by convenience sampling and randomly divided into three groups (AT, ART, and control). Participants answered the Psychosocial Adjustment to Illness Scale (PAIS) before and at the end of the intervention. The subjects of ART and AT groups underwent 10 90-minute training sessions and the control group did not receive any intervention. Results: Data analysis with MANOVA and ANOVA showed that psychosocial adjustment to disease in both ART and AT groups was significantly improved compared to the control group (P <0.05). The two groups of AT and ART were not significantly different in improving psychosocial adjustment to disease (P >0.05). Conclusion: It seems that both interventions AT and ART have been effective in improving the psychological adjustment of women with type 2 diabetes by affecting the conscious or unconscious mechanisms of mind-body communication. Keywords: Diabetes, affect regulation, autogenic training, psychological adjustment.
رابطه علی احساس کهتری و خودمهارگری با افسردگی، اضطراب و استرس از طریق میانجیگری حمایت اجتماعی در زنان دارای سندروم پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علی احساس کهتری و خود مهارگری با افسردگی، اضطراب و استرس از طریق میانجی گری حمایت اجتماعی در زنان دارای سندروم پیش از قاعدگی بود . روش: جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان دارای سندروم پیش از قاعدگی شهر اهواز در سال 1399 را شامل می شود. طرح پژوهش همبستگی و به شیوه مدلیابی معادلات ساختاری بود. در همین راستا با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، نمونه ای برابر با 250 نفر از بین کسانی که پرسشنامه علائم قبل از قاعدگی را تکمیل کرده بودند، انتخاب شد. داده ها با استفاده از ابزار غربالگری علائم قبل از قاعدگی (2011)، شاخص مقایسه ای احساس کهتری (1995)، پرسشنامه خودمهارگری - فرم کوتاه (2004)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (2007) و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده (1986) جمع آوری شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS25 و Amos22 استفاده شد. یافته ها: نتایج بیانگر برازندگی مدل پیشنهادی با داده ها بود. همچنین یافته ها نشان داد که حمایت اجتماعی، رابطه احساس کهتری بر افسردگی و استرس، همچنین رابطه خودمهارگری بر افسردگی و استرس را میانجیگری می کند. اما در این پژوهش اثر غیر مستقیم حمایت اجتماعی در رابطه احساس کهتری بر اضطراب و خودمهارگری بر اضطراب یافت نشد ( P < 0/05 ) . همچنین مسیر مستقیم احساس کهتری با استرس و حمایت اجتماعی با اضطراب تایید نشد و از مدل نهایی حذف شد . نتیجه گیری: بنابراین، حمایت اجتماعی می تواند یک عامل موثر در زنان دارای سندروم پیش از قاعدگی در رابطه با متغیرهای احساس کهتری، خودمهارگری، افسردگی، اضطراب و استرس در نظر گرفته شود.
اثربخشی آموزش شفقت به خود بر انعطاف پذیری شناختی، تاب آوری و دشواری در تنظیم هیجان در مجروحان نیروهای مسلح جنگ تحمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
135 - 159
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش شفقت به خود بر انعطاف پذیری شناختی، تاب آوری و دشواری در تنظیم هیجان در مجروحان نیروهای مسلح جنگ تحمیلی و جامعه آماری پژوهش شامل مجروحان جنگ تحمیلی نیروهای مسلح، مراجعه کننده به بیمارستان های نیروهای مسلح شهر تهران در شش ماهه دوم سال 1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامه های انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010)، پرسش نامه تاب آوری (کونور و دیویسیون، 2003) و پرسش نامه دشواری در تنظیم هیجان (گراتز و روئمر، 2004) استفاده شده است. بر روی گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای، آموزش شفقت به خود اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داده است که مشاوره گروهی با رویکرد شفقت به خود، بر انعطاف پذیری شناختی، تاب آوری و دشواری در تنظیم هیجان مجروحان نیروهای مسلح جنگ تحمیلی مؤثر است (p<0/05).