فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۶٬۲۴۷ مورد.
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۱ - Serial Number ۱۱, Winter ۲۰۲۲
31 - 38
حوزههای تخصصی:
This study aimed to investigate the effect of rational emotive behavior therapy (REBT) on the reduction of anxiety, depression, and distress in people with an anxiety disorder. The present study was applied and quasi-experimental in terms of the method (consisting of pre-test, post-test, and control group). The population of this study consisted of people with anxiety disorder referred to Loghman Hospital in Tehran. 20 people who were selected as participants based on the inclusion criteria, were randomly divided into two groups (i.e. REBT and control groups) equally (10 people in each group). Experimental pretest and posttest were performed using the Depression Anxiety Stress Scale (DASS) and the participants in the experimental group underwent the experiment for three months (a two-hour session per week). The results were analyzed using analysis of covariance. The results showed that REBT intervention was significantly effective in reducing patients' distress, depression, and anxiety. Thus, REBT can be effective in reducing patients’ psychological problems by helping them recognize their irrational beliefs better and reduce their anxiety (self-blame) and hostility (blaming others and the universe).
نقش میانجی گری ناگویی هیجانی در ارتباط بین تصور از خدا و رضایت زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین نقش میانجی گری ناگویی هیجانی در ارتباط بین تصور از خدا و رضایت زناشویی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. بدین منظور، 395 فرد متأهل ساکن شهر تهران (198 زن، 197 مرد) در سال 98 97، به روش نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به مقیاس های تصور از خدای مظاهری و همکاران (1384)، ناگویی هیجانی بگبی و همکاران (1994) و رضایت زناشویی اولسون و همکاران (1989) پاسخ دادند. نتایج نهایی حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از این بود که ناگویی هیجانی در ارتباط بین تصور از خدا و رضایت زناشویی نقش میانجی گری ایفا می کند. علاوه بر این، ارتباط مثبت و معنادار تصور از خدا با رضایت زناشویی، ارتباط منفی و معنادار تصور از خدا با ناگویی هیجانی و در نهایت، ارتباط منفی و معنادار ناگویی هیجانی با رضایت زناشویی به دست آمد. به طورکلی، یافته های پژوهش نشان داد که تصور مثبت از خدا از طریق کاهش نشانه های ناگویی هیجانی موجب افزایش رضایت زناشویی می شود. به عبارت دیگر، کاهش نشانه های ناگویی هیجانی می تواند چگونگی ارتباط بین تصور از خدا و رضایت زناشویی را بهتر تبیین کند.
مقایسه بهزیستی معنوی و احساس انسجام روانی زوجین رضایتمند و زوجین دارای تعارض(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
93-108
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: خانواده مرکز نوع دوستی و بهترین محیط برای وحدت بین مرد و زن است و رضایت زناشویی نقش مهمی در سلامت روان شناختی ایفا می کند. بنابراین، هدف از این پژوهش مقایسه بهزیستی معنوی و احساس انسجام روانی در بین زوجین رضایتمند و زوجین دارای تعارض بود.
رابطه بین سلامت معنوی با انسجام خانواده و سبک های هویت در زنان بی سرپرست و بدسرپرست(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
128-141
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه پدیده خانوارهای زن سرپرست یا بدسرپرست به دلایل مختلف در تمام دنیا رو به فزونی است. بیشتر این خانوارها مشکلات عدیده ای دارند که موجب شده است قشری آسیب پذیر شناخته شوند و با مشکلات روانی متعددی روبه رو باشند. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین سه متغیّر سلامت معنوی، انسجام خانوادگی و هویت در میان زنان بی سرپرست یا بدسرپرست خانواده بود.
الگوی انگیزشی رفتار حمایتی براساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی مؤلفه های انگیزشی رفتار حمایتی و ارائه الگویی بر پایه منابع اسلامی با روش «کیفی تحلیل محتوا» انجام شد. بدین منظور از آیات و روایات دربردارنده واژه های مرتبط با رفتار حمایتی در منابع اسلامی، مفاهیم انگیزشی رفتار حمایتی استخراج گردید و از تحلیل این مفاهیم، مؤلفه های انگیزشی رفتار حمایتی به دست آمد. به منظور ارزیابی مفاهیم انگیزشی و مؤلفه های انگیزشی رفتار حمایتی در منابع اسلامی، از نظرات هفت خبره از طریق پرسشنامه درجه بندی محتوایی، روایی یافته ها بررسی شد. یافته ها نشان داد: مؤلفه های انگیزشی رفتار حمایتی به سه دسته مؤلفه های شناختی (ادراک مسئولیت اجتماعی، نظارت خداوند بر اعمال، جبرانگری خداوند، برگشت اعمال خیر به فاعلش و شناخت وظایف اجتماعی)، مؤلفه های گرایشی (بی میلی به دنیا، میل به خیرات، نهراسیدن از فقر، مهربانی نسبت به مضطر و ترس از جهنم و اشتیاق به بهشت) و مؤلفه های رفتاری (رفتار ایثارگرانه، خیر کثیر، احسان ورزی و التزام به دستورات خداوند) تقسیم می شوند. برای ارائه الگوی انگیزشی رفتار حمایتی، به منظور تبیین روابط بین مؤلفه ها با بهره مندی از روایات و مطالعات اندیشمندان اسلامی، این نتیجه به دست آمد که مؤلفه های شناختی و گرایشی با تعامل یکدیگر منجر به مؤلفه های رفتاری می شوند.
مبانی روش شناختی روان شناسی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین مبانی روش شناختی در روان شناسی اسلامی است. بدین منظور، به منابع دست اول اسلامی، از جمله قرآن و روایات و نیز منابع فلسفی مراجعه شد و داده های مربوط به نحوه شناخت، روش های شناخت و ابزار شناخت جمع آوری گردید. داده ها به شیوه «تحلیل محتوای کیفی متون» بررسی و با مباحث روان شناختی مقایسه گردید. یافته ها نشان داد: اولاً، سه چارچوب کلی یا پارادایم اثبات گرایانه، هرمنوتیک و انتقادی بر روش شناسی موجود در روان شناسی حاکم است. ثانیاً، روش تجربی در روان شناسی معاصر برای کشف واقعیت های روانی، سیطره دارد. روش تجربی و به طور خاص روش آزمایشگاهی هر دو از اندیشه های بنیادین مادی گرایی نسبت به انسان و منحصرسازی شناخت به مجاری حسی برخاسته اند. اما از منابع اسلامی به دست می آید: 1) روش بررسی همواره تابع ماهیت موضوع است و امری دلبخواهی نیست. 2) روش های کشف واقع متنوع اند و روش تجربی تنها نسبت به یک دسته از واقعیت ها بسندگی دارد. 3) روش تجربی قابل اعتماد است و اطمینان عرفی در پی دارد و گاهی یقین آور است. 4) روش نقلی برای شناخت واقعیت های فراحسی و فراعقلی کاربرد دارد و راهی برای کشف واقع است. 5) راه شناخت واقعیت های غیرمادی، مانند ماهیت پیکره انسان عمدتاً استدلال عقلی است. 6) ابزار نهایی شناخت که بر همه روش ها سیطره دارد، عقل است. 7) ارزش مداری بر انتخاب روش ها و فنون حاکم است. 8) چارچوب یا پارادایم حاکم بر روش شناسی اسلامی «واقع گرایی عقلانی» است.
خصوصیات روان سنجی پرسشنامه «هوش اخلاقی» کودکان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
83-100
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت اخلاق در اسلام و رابطه تنگاتنگ دین و اخلاق، از ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ مسائل تربیتی در جامعه اسلامی، ﭘﺮورش ﻫﻮش اﺧﻼﻗﯽ اﺳﺖ. در داخل کشور، ابزار اندازه گیری این مفهوم برای کودکان وجود ندارد. این پژوهش با هدف تولید ابزار بومی شده، به بررسی روایی و پایایی «پرسشنامه سنجش هوش اخلاقی» در کودکان 3 تا 7 ساله ایرانی پرداخته است. 387 تن از دختران و پسران 3 تا 7 ساله ساکن مناطق 22گانه شهر تهران با روش «نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی ساده» انتخاب شدند. چارچوب نظری تحقیق براساس عقاید الگوی بوربا (2005) شکل گرفته است. از روش «پیمایشی» استفاده شده و برای بررسی روایی این پرسشنامه از روایی سازه و روایی عاملی، و برای پایایی ابزار نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردیده است. یافته ها نشان می دهد با حذف برخی گویه ها و تغییر در برخی گویه ها در عوامل اولیه، این الگو تأیید شده و این مقیاس به عنوان الگویی برای سنجش هوش اخلاقی در کودکان شهر تهران با توجه به تغییرات اجتماعی شناختی در جامعه ایرانی ابزاری پایا و رواست.
مدل ساختاری طرح واره ناکارآمد براساس ابرازگری هیجانی و انعطاف پذیری شناختی با نقش واسطه ای هوش هیجانی در شرایط قرنطینه خانگی ناشی از همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
27 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه رابطه بین طرح واره ناکارآمد با ابرازگری هیجانی و انعطاف پذیری شناختی، با نقش واسطه ای هوش هیجانی در شرایط قرنطینه خانگی ناشی از همه گیری کرونا، هدف این پژوهش بود. روش: به این منظور نمونه ای به حجم511 نفر از جامعه آماری دختران نوجوانان مدارس متوسطه دوم شهر تهران که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند، انتخاب شدند. روش نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای بود. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسش نامه های طرح واره های ناکارآمد (یانگ، 1998)، ابرازگری هیجانی، انعطاف پذیری شناختی و هوش هیجانی شرینگ. برای تعیین برازش مدل، از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. در ادامه، برازش مدل در سه سطح صورت گرفت: برازش مدل اندازه گیری، برازش مدل ساختاری و برازش کلی مدل. یافته ها: یافته های پژوهش با سطح معنی داری (5%) حاکی از آن بود که اندازه اثر مستقیم ابرازگری هیجانی بر طرح واره های ناکارآمد (329/0)، قوی؛ اندازه اثر ابرازگری هیجانی بر هوش هیجانی (194/0)، قوی؛ اندازه اثر مستقیم انعطاف پذیری شناختی بر طرح واره های ناکارآمد (107/0)، متوسط؛ اندازه اثر انعطاف پذیری شناختی بر هوش هیجانی (057/0)، متوسط و اندازه اثر هوش هیجانی بر طرح واره های ناکارآمد (105/0)، متوسط بود. هم چنین با توجه به اینکه مقادیر ارزش t برای رابطه میان متغیرهای ابرازگری هیجانی و طرح واره های ناکارآمد (765/11)، ابرازگری هیجانی و هوش هیجانی (181/10)، انعطاف پذیری شناختی و طرح واره های ناکارآمد (005/7)، انعطاف پذیری شناختی و هوش هیجانی (21/5) و هوش هیجانی و طرح واره های ناکارآمد (866/6)، بزرگتر از 96/1 بود نشان دهنده رابطه معنی دار بین این متغیرهاست. نتیجه گیری: مدل آزمون شده، مدلی مطلوب برای تبیین طرح واره های ناکارآمد در دختران نوجوان است.
تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی مدیریت کلاس براساس تئوری انتخاب و تعیین اثربخشی آن بر سبک مدیریت معلم و مسئولیت پذیری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
125 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی مدیریت کلاس براساس تئوری انتخاب و تعیین اثربخشی آن بر سبک مدیریت معلم و مسئولیت پذیری دانش آموزان مقطع متوسطه ی اول در سال تحصیلی 1400-1399 صورت گرفت. روش شناسی پژوهش: پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری آن کلیه دانش آموزان متوسطه اول شهرستان کنارک در سال تحصیلی 1400-1399 بود که دو کلاس (دانش آموزان و معلمان دروس زیست شناسی، ریاضی و ادبیات هر کلاس) بعد از همتاسازی به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی انتخاب و در گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. بسته مدیریت راهبرانه مدیریت کلاس به معلمان گروه آزمایش آموزش داده شد و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. از پرسش نامه های سبک مدیریت معلم و مسئولیت پذیری دانش آموزان در پیش آزمون، پس آزمون و پیگری استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار spss18 از روش های آماری تحلیل کواریانس تک متغیره، تی زوجی و تحلیل کواریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته ها: محاسبه دو شاخص CVR و CVI روایی محتوایی بسته آموزشی را تأیید کرد. تحلیل آنکوا نشان دهنده تفاوت معنی دار سبک مدیریت معلمان در پس آزمون بود (P<0/01) و اندازه اثر بسته آموزشی بر متغیر وابسته برابر 91/0 بود. نتایج آنوا با اندازه گیری های مکرر برای متغیر مسئولیت پذیری دانش آموزان حاکی از تفاوت معنی دار نمرات گروه آزمایش در پیش آزمون با پس آزمون و عدم تفاوت معنی دار پس آزمون و پیگیری گروه آزمایش بود P<0/01, F=181/235, df=1)) که حاکی از تأثیر متغیر مداخله بر مسئولیت پذیری دانش آموزان در پس آزمون و ثبات نتایج در آزمون پیگیری بود. پیش آزمون و پس آزمون گروه گواه تفاوت معنی داری نداشت. نتیجه گیری: بسته آموزشی سبک مدیریت کلاس براساس تئوری انتخاب، دارای اعتبار بوده و روی سبک مدیریت معلمان و مسئولیت پذیری دانش آموزان تأثیرگذار است.
اثربخشی بسته آموزشی تفکر انتقادی بر نحوه استفاده و نگرش نوجوانان به شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
83 - 104
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته آموزشی تفکر انتقادی در نگرش نوجوانان و استفاده آسیب زا از شبکه های اجتماعی مجازی در بین دانش آموزان مقطع متوسطه دوم می باشد.روش پژوهش حاضر، از نوع آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر اسفراین در سال 1400-1401 را شامل می شد، که با توجه به نوع پژوهش 40 نفر از دانش آموزان با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی جایگزین شدند. در این پژوهش به گروه آزمایش در یازده جلسه 60 دقیقه ای بسته آمورشی تفکر انتقادی داده شد؛ اما گروه گواه، مداخله ای دریافت نکرد. ابزار تحقیق، پرسش نامه نگرش نسبت به اینترنت (IAS-4)که دارای 40 سوال و پرسش نامه محقق ساخته استفاده آسیب زا از شبکه های اجتماعی که دارای 52 سوال است. اعتبار و پایایی پرسش نامه محقق ساخته با استفاده از روش اعتبار صوری تعیین اعتبار و جهت تعیین پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ (89/0) گزارش شده است.داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که بسته آموزشی تفکر انتقادی در استفاده آسیب زا از شبکه های اجتماعی مجازی تفاوت معنی داری را بین دو گروه به وجود آورده است (01/0 > P , 224/44= 51 , 4 F ,150/0=W). همچنین یافته ها نشان داد که بسته آموزشی تفکر انتقادی در نگرش نوجوانان به شبکه های اجتماعی مجازی بین گروه های آزمایشی تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0 > P , 451/20= 51 , 4 F ,384/0=W). از نتایج این پژوهش برای کاهش رفتارهای آسیب زا در استفاده از شبکه های مجازی در بین دانش آموزان می توان بهره برد.
اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد عقلانی هیجانی (REBT) بر الگوی ارتباطی، صمیمیت و سبک های حل تعارض در کارکنان متأهل نیروهای نظامی با علائم افسردگی شدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
107 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تعیین اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد عقلانی هیجانی (REBT) بر الگوی ارتباطی، صمیمیت و سبک های حل تعارض در کارکنان متأهل نیروهای نظامی با علائم افسردگی شدید بود. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان مرد متأهل با علائم افسردگی شدید در 6 ماهه دوم سال 1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. برای شناسایی کارکنان مرد متأهل نیروهای نظامی با علائم افسردگی شدید، پرسش نامه افسردگی (بک و همکاران، 1996) در میان 450 نفر توزیع و 30 نفر با نمرات بالاتر از 29 در پرسش نامه افسردگی و با تشخیص نشانه های افسردگی ازطریق مصاحبه بالینی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های الگوی ارتباطی زوجین (کریستنس و سولاوای، 1991)، پرسش نامه صمیمیت زناشویی (تامپسون و واکر، 2002) و پرسش نامه سبک های حل تعارض زوجین (رحیم، 1983) استفاده شده است. بر روی گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای، رویکرد عقلانی هیجانی اجرا و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داده است که مشاوره گروهی با رویکرد عقلانی هیجانی (REBT) بر الگوی ارتباطی، صمیمیت و سبک های حل تعارض در کارکنان متأهل نیروهای نظامی با علائم افسردگی شدید اثربخش است (p<0/05).
Survey of Psychopathological Profile in Cured Patients of COVID-19 Disease(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۲ - Serial Number ۱۲, Spring ۲۰۲۲
63 - 70
حوزههای تخصصی:
Objective: The outbreak of Coronavirus disease 2019, as an epidemic widespread disease has led people to physical and psychological problems as well. Recent studies about the psychological effects of COVID-19 has shown that, health anxiety and also negative emotions due to COVID-19 epidemic, has influenced patient’s health both physically and mentally. This study aimed to survey the psychopathology and personality psychopathology profile of cured patients of COVID-19 disease and also the important factors related to infectious and recovering process of patients in Iran. Method: 30 cured patients of COVID-19 were chosen randomly and voluntarily, and answered the Minnesota Multiphasic Personality Inventory- 2nd restructured form (MMPI-2-rf) questionnaire. Results: The study showed that cured patients of COVID-19 are normal in psychopathology and personality psychopathology scales of MMPI-2-rf. As there were no observed abnormality in psychopathology and personality psychopathology profile of patients. The study also showed that cured patients of COVID-19 disease suffer from somatic/cognitive problems such as head pain, gastrointestinal and neurological problems. Conclusion: Anxiety, depression, negative emotions and also low positive emotions are important factors in not only the infectious but also the recovering process of COVID-19 disease. As the negative emotions and fears are important factors in infectious to COVID-19, Self-Control and normality in the psychopathological profile are important factors in recovering process. Keywords: COVID-19, Psychopathology, Personality Psychopathology, Profile, MMPI-2-rf
معیار تشخیص اولویت درمان بین بیماران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
بسیار اتفاق می افتد که دو حکمِ الزامی متوجهِ پزشک یا مدافعِ سلامت شود؛ بدین صورت که پزشک درباره دو یا چند بیماری که در معرضِ خطرِ مریضی هستند، با ملاحظه امکانات یا شرایط خاص، توانایی معالجه هر دو را ندارد، یا دو خطر متوجهِ یک بیمار است و واجب است که پزشک هر دو را دفع کند؛ حال سؤال این است که وی چگونه باید از عهده دو تکلیف برآید؟ این در صورتی است که مصلحت برای هر دو حکمِ وجوبی وجود دارد امّا بدان علم نداریم و باید مرجعی برای تشخیصِ ملاکِ تقدم علاجِ بیماری بر بیمار دیگر یا ملاکی برای تقدیم علاجی اهم بر معالجه غیر اهم وجود داشته باشد. برای یافتن راهکارِ عملیاتی در ملاکِ تقدم علاجِ بیماری بر بیمار دیگر و اینکه معیارِ تشخیص اولویت درمان بین بیماران چگونه خواهد بود؛ در چند مرحله بحث ادامه خواهد داشت:
الگو یابی رابطه بین هوش اخلاقی با بهزیستی روان شناختی: نقش واسطه ای نگرش مذهبی و استدلال اخلاقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
72-88
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: با توجه به ظهور رویکرد مثبت نگر به سلامت روان در سال های اخیر، بهزیستی روان شناختی به عنوان یکی از عوامل رشد آموزش و پرورش توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است که در این میان شناسایی عوامل تأثیرگذار بر آن اهمیت اساسی دارد. با توجه به اهمیت بهزیستی روان شناختی و متغیّرهای مرتبط با آن، پژوهش حاضر با هدف تحلیل روابط بین هوش اخلاقی و بهزیستی روان شناختی با نقش میانجی استدلال اخلاقی و نگرش مذهبی انجام شده است.
واژه شناسی «اضطراب» از نگاه روایات اسلامی و نقش آن در ایستایی و رشد انسان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
201-218
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین حوزه معنایی «اضطراب» برای ارتقا و یا اصلاح روش های درمان در حوزه روان شناسی با روش «تحلیل محتوای کیفی» انجام شد و با تحلیل مفاهیم همنشین و جانشینِ «اضطراب» در متون روایی معین نمود مفاهیم «هَمّ، ارتیاب، فزع، قلق و...» به سبب ویژگی های «ترسِ مبهم، ترسِ ناشی از ناامنی، نگرانی از رفتار خود» به صورت خاص و واژه های «وَجَع، ضَیق، رِجز، خوف و...» به انضمام قرینه دال بر همان ویژگی ها، به گونه عام با «اضطراب» متناظرند. همچنین در میدان معنایی «اضطراب» می توان آن را به سه نوع شناختی، عاطفی و رفتاری تقسیم کرد. اما واژه های «امن»، «استقرار»، «راحه»، «اطمینان»، «شرح صدر» در تقابل با «اضطراب» قرار دارند. دیگر یافته ها حاکی از آن است که اضطراب به منزله بخشی از زندگی انسانی دارای مراتبی است. اضطراب در مرحله پایین، بهنجار است و موجب پیشرفت انسان می شود. اما در مرتبه بالا، نابهنجار است. ایستایی اضطراب در مرحله مزمن وقتی است که نگرش های ناکارامد اراده وی را در انجام وظایف دینی از او بگیرد.
بررسی راهکارهای طراحی در جهت ارتقای سلامت ساکنان محلات، با تطبیق رویکرد سالوتوژنیک و نظریه آبراهام مازلو (نمونه موردی: محله قدوسی - غربی، شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: معماری تنها ساختن ساختمانی بی جان نیست زیرا مسکن، اولین محیط ساخته شده مرتبط با انسانها است. واژه "انسان" باعث می شود که کار طراحان، روانشناسان و پزشکان، با یکدیگر مشابه باشد. نظریه هرم نیازهای اساسی آبراهام مازلو، یکی از نظریه های روانشناسی مرتبط با تکامل انسانی است. با توجه به آن سلامتی به عنوان یکی از نیازهای اولیه برای هر فرد می باشد. هدف از این پژوهش ارائه راهکاری موثر در جهت ارتقای سلامت انسان ها و حرکت به سوی غایت نهایی نظریه مازلو می باشد. همچنین به منظور دستیابی به اهداف، رویکرد سالوتوژنیک به عنوان پلی در جهت ارتباط بین سلامتی و محیط انسان ساخت وارد عمل می شود . روش: از این رو، برای کسب نتایج مطلوب، در این پژوهش از روش ترکیبی استفاده شده است، به طوریکه، با تکنیک افتراق معنایی و تحلیل محتوا، تفکیک مولفه ها صورت گرفته است و به منظور استفاده از تکنیک پیمایش، به عنوان نمونه مورد بررسی، محله قدوسی غربی واقع در منطقه (1) شهرستان شیراز، انتخاب شده است. یافته ها: سپس با استفاده از نرم افزار SPSS، ترجیحات کاربران مشخص گردیده و عواملی موثر در ارتقای سلامتی به صورت اولویت بندی مشخص شده است . نتیجه گیری: با توجه به نتایج و بررسی های انجام شده، مولفه های حس انسجام و نظریه مازلو با یکدیگر مرتبط اند و می توان با طراحی سالوتوژنیک به بهبود وضعیت جسمانی و روانی افراد ساکن در محله کمک نمود. از این رو به منظور بهبود وضعیت سلامتی افراد ساکن در محله قدوسی غربی، راهکارهایی در جهت بهبود بیماری هایی چون: ( تپش قلب، کمبود (ویتامین -د)، سردرد، بیماری های مفصلی و...) اعم از: (طراحی با سیرکولاسیون مهیج طولانی، افزایش نور روز و...) ارائه شده است.
اثربخشی آموزش روانشناسی مثبت بر افزایش خردمندی، تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش روانشناسی مثبت بر افزایش خردمندی، تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی دانشجویان بود. طرح پژوهش، شبه آزمایشی با بهره گیری از پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه شامل 30 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه پیام نور در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که به روش نمونه گیری دردسترس، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی قرار گرفتند. ابتدا در مرحله پیش آزمون، هر دو گروه به پرسشنامه های خردمندی، تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی پاسخ دادند، سپس آموزش روانشناسی مثبت نگر در 14 جلسه 60 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد و بعد از پایان دوره برای مرتبه دوم (به عنوان پس آزمون) و پس از دو ماه برای مرتبه سوم (به عنوان پیگیری) هر دو گروه به پرسش نامه های پژوهش پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان دادند آموزش روانشناسی مثبت تغییرات پایداری در خردمندی، میزان تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون ایجاد می کند و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار است. با توجه به نتایج پژوهش، از روش آموزش روانشناسی مثبت برای بهبود خردمندی، تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی استفاده می شود.
طراحی نقش سرمایه روان شناختی، حمایت اجتماعی و استرس ادراک شده در پیش بینی بهزیستی روان شناختی در کارکنان نیروهای مسلح با نشانگان افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
161 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی نقش سرمایه روان شناختی، حمایت اجتماعی و استرس ادراک شده در پیش بینی بهزیستی روان شناختی در کارکنان نیروهای مسلح با نشانگان افسردگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان نیروهای نظامی با علائم افسردگی بود. برای شناسایی کارکنان نیروهای نظامی با علائم افسردگی، پرسش نامه افسردگی (بک و همکاران، 1996) در میان 600 نفر توزیع و 100 نفر با نمرات بالا به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های افسردگی (بک و همکاران، 1996)، پرسش نامه بهزیستی روان شناختی (ریف و همکاران، 2004)، پرسش نامه سرمایه روان شناختی (لوتانز و همکاران، 2007)، پرسش نامه حمایت اجتماعی (واکس و همکاران، 1986) و پرسش نامه استرس ادراک شده (کوهن و همکاران، 1983) استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون هم بستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش هم زمان استفاده شد. نتایج نشان داده است که بین سرمایه روان شناختی (امیدواری، تاب آوری، خوش بینی و خودکارآمدی)، حمایت اجتماعی و ادراک تنیدگی مثبت با بهزیستی روان شناختی، ارتباط مثبت و معنادار و بین ادراک تنیدگی منفی با بهزیستی روان شاختی، ارتباط منفی و معناداری وجود دارد (05/0>p).
طراحی یک الگوی مؤثر در ارتباط با جذابیت بازار صادراتی مناطق آزاد ایران (مورد مطالعه: منطقه آزاد تجاری صنعتی اروند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی الگویی مؤثر در ارتباط با جذابیت بازار صادراتی مناطق آزاد ایران بود. روش تحقیق از نظر هدف توسعه ای- کاربردی و از نظر شیوه تحلیلی، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری کلیه متخصصین و کارشناسان منطقه آزاد اروند به تعداد 1000 می باشند که به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با استفاده از فرمول کوکران تعداد 278 نفربه عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید. تحلیل داده ها در قسمت کیفی با روش تحلیل تم مبتنی بر کدگذاری 3 مرحله ای براون و کلارک انجام گرفت. بدین منظور پس از مطالعه پیشینه موضوع از روش تحلیل تم، عوامل و مؤلفه های جذابیت بازار صادراتی مناطق آزاد ایران شناسایی و اولویت بندی شدند. در نهایت برای سنجش تحلیل میزان روابط بین متغیرهای مدل از روش الگویابی معادلات ساختاری در نرم افزار PLS استفاده شد. نتایج تحلیل عوامل و مؤلفه های جذابیت شامل عوامل داخلی (عوامل اطلاعاتی، ویژگی های درون سازمانی، موانع داخلی سازمان، بسترهای زمینه ای و عوامل دولتی)، عوامل خارجی (عوامل ارتقاء و خلق مزیت رقابتی، عوامل محیط کسب و کار، عوامل مرتبط با صنعت و مرتبط با بازاریابی، سرمایه گذاری، عوامل سیاسی، استراتژی های ورود به بازارهای بین المللی، عملکرد اقتصادی، عوامل رویه ای، تحلیل مشتری، حمایت همه جانبه، ترغیب و ارزیابی و تحلیل بازارهای بین المللی) می باشد. نتایج تحلیل سلسله مراتبی فازی هم چنین نشان داد که مهم ترین عوامل جذابیت، به ترتیب عبارتند از: عوامل خارجی و عوامل داخلی . مهم ترین عوامل خارجی جذابیت بازار صنعت به ترتیب عبارتند از: ارزیابی و تحلیل بازارهای بین المللی، تحلیل مشتری، عملکرد اقتصادی، استراتژی های ورود به بازارهای بین المللی، خلق مزیت رقابتی، عوامل مرتبط با صنعت، عوامل محیط کسب و کار، سرمایه گذاری، عوامل مرتبط با بازاریابی، عوامل سیاسی، عوامل رویه ای، حمایت همه جانبه و انگیزه و ترغیب. مهم ترین، عوامل داخلی جذابیت عبارتند از: ویژگی های درون سازمانی، عوامل اطلاعاتی، بسترهای زمینه ای، عوامل دولتی و موانع داخلی سازمان. نتایج تحلیل کمی نشان می دهد که عوامل خارجی و داخلی جذابیت بازار صنعت بر جذابیت بازار صادراتی مناطق آزاد ایران تأثیر دارد.
تبیین نقش واسطه ای هوش معنوی در رابطه بین فضیلت سازمانی و بهزیستی روان شناختی در بین معلمان مقطع ابتدایی شهر اردبیل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
81-94
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در قرن بیست ویک نگرش های جدیدی نسبت به جنبه های اخلاقی معلمان در مدارس شده است و با توجه به نقشی که فضیلت در پرورش احساسات و تعاملات سازنده دارد، اهمیت روزافزون آن در بهبود بهزیستی روان شناختی آشکار شده است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر تبیین نقش واسطه ای هوش معنوی در رابطه بین فضیلت سازمانی و بهزیستی روان شناختی در بین معلمان مقطع ابتدایی شهر اردبیل بود. روش کار: روش این پژوهش توصیفی-همبستگی مبتنی بر الگوی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش تمامی معلمان دوره ابتدایی شهر اردبیل به تعداد 3850 نفر بود که از این تعداد 350 نفر نمونه آماری پژوهش در نظر گرفته شدند که بر اساس فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد بهزیستی روان شناختی، فضیلت سازمانی و هوش معنوی و برای تحلیل یافته ها از روش الگوی معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان داد که بین متغیّرهای فضیلت سازمانی، هوش معنوی و بهزیستی روان شناختی همبستگی معنادار در جهت مثبت وجود داشت. علاوه براین، فضیلت سازمانی بر بهزیستی روان شناختی (27/0) و هوش معنوی (84/0) و هوش معنوی بر بهزیستی روان شناختی (68/0) اثر مستقیم مثبت و معناداری داشت. علاوه براین، فضیلت سازمانی از طریق هوش معنوی بر بهزیستی روان شناختی (74/9) اثر غیرمستقیم مثبت و معناداری داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، هرچقدر هوش معنوی معلمان و فضیلت در سازمان بالاتر باشد به همان میزان بهزیستی روان شناختی و رضایت از کار بیشتر می شود. بنابراین فضیلت به عنوان یک متغیّر اخلاقی اسلامی در سازمان می تواند بر هوش معنوی و بهزیستی روان شناختی معلمان تأثیر بگذارد.