فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۵۰۳ مورد.
بررسی رابطه سبک های شناختی (وابسته به زمینه، نابسته به زمینه) با یادگیری و شیوه های مطالعه در بین دانش آموزان دختر پایه سوم رشته های نظری دبیرستان های شهر تبریز در سال تحصیلی90-89
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه ی سبک های شناختی (وابسته به زمینه، نابسته به زمینه) با یادگیری و شیوه های مطالعه در بین دانش آموزان دختر پایه سوم رشته های نظری دبیرستان های شهر تبریز صورت پذیرفته است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- همبستگی بود و اطلاعات از طریق آزمون اشکال نهفته (GEFT) و پرسشنامه استراتژی های انگیزشی برای یادگیری (MSLQ) جمع آوری گردیده است، جامعه ی آماری تحقیق کلیه دانش آموزان سال سوم متوسطه (شاخه نظری) نواحی 5 گانه شهر تبریز در سال تحصیلی 90- 1389 می باشد که تعداد آنان 6821 نفر می باشد و 364 نفر از این جامعه به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به پرسشنامه های تحقیق پاسخ دادند. ابزارها دارای روایی و پایایی قابل قبولی بودند و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss ویرایش 17 استفاده شد که نتایج تحقیق نشان داد: سبک غالب شناختی دانش آموزان نابسته به زمینه است. بین سبک های شناختی (وابسته/ نابسته به زمینه) و شیوه های مطالعه و یادگیری دانش آموزان دختر مورد مطالعه رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد. بین سبک های شناختی (وابسته/ نابسته به زمینه) دانش آموزان رشته های مختلف تحصیلی نظری تفاوت معنی داری مشاهده نشد
اثر توجه، سطوح پردازش و سبک های یادگیری بر حافظه آشکار و ناآشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی اثر توجه، سطوح پردازش و سبک های یادگیری بر حافظه آشکار و ناآشکار بود. به این منظور 200 دانشجوی مقطع کارشناسی دانشکده فنی و مهندسی و علوم انسانی دانشگاه پیام نور مرکز اهواز با روش نمونه گیری تصادفی بر اساس لیست اسامی دانشجویان هر رشته/ گرایش انتخاب شدند. این پژوهش نوعی مطالعه تجربی به روش طرح مربع بودن بود. که اجرای آن طی چهار مرحله به صورت انفرادی اجرا شد. در مرحله اول آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه سبک های یادگیری به چهار گروه تقسیم شدند. در مرحله دوم، برنامه رایانه ای مشتمل بر 20 واژه پربسامد نشان داده شد و سپس در مرحله سوم گروه آزمودنی ها در شرایط توجه متمرکز یا تقسیم شده و پردازش سطحی یا معنایی، آزمون بازشناسی برای سنجش حافظه آشکار انجام شد و در مرحله چهارم نیز آزمون تکمیل کردن ریشه کلمات برای سنجش حافظه ناآشکار را تکمیل نمودند. نتایج بدست آمده نشان داد که: بالاترین عملکرد حافظه آشکار مربوط به توجه متمرکز درسطح پردازش معنایی سبک یادگیری واگرا است و کمترین عملکرد حافظه آشکار در گروه توجه تقسیم شده درسطح پردازش سطحی سبک یادگیری انطباق یابنده است. برخلاف حافظه آشکار، عملکرد حافظه ناآشکار از توجه و سطوح پردازش تأثیر نپذیرفته است و در سبک های مختلف متفاوت می باشد و این در حالی است که حافظه آشکار در شرایط توجه تقسیم شده و پردازش سطحی به کمترین میزان می رسد.
Books
بررسی رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطات خانوادگی دانشگاهی و گرایش های تفکر انتقادی دانشجویان با واسطه-گری ارضای نیازهای روان شناختی پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی اثر واسطه ای ارضای نیازهای روان شناختی پایه در رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطات خانوادگی ـ دانشگاهی و گرایش های تفکر انتقادی دانشجویان است. در این مطالعه 437 دانشجوی کارشناسی (275 دختر و 162 پسر) که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای از بین دانشجویان دانشگاه شیراز انتخاب شده بودند، شرکت داده شدند. شرکت کنندگـان ابـزار تجدید نظـر شده الگـوهـای ارتباطات خانواده، ابزار الگوهای ارتباطات استادان، نسخه عمومی مقیاس ارضای نیازهای پایه و ابزار گرایش های تفکر انتقادی کالیفرنیا را تکمیل کردند. حاصل آزمون ساختار هفت عاملی ابزار گرایش های تفکر انتقـادی کالیفـرنیا که توسـط فاسیونه و همکارانش مطرح شده، ساختار عاملی جدیدی با چهار گرایش بود. نتایج تحلیل مسیر و شاخص های برازش نکویی مدل از اثر واسطه ای ارضای نیازهای روان شناختی پایه حمایت کرد. الگویی که بدان شکل ارضای نیازهای روان شناختی پایه در رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطات خانوادگی ـ دانشگاهی و گرایش های تفکر انتقادی دانشجویان اثر واسطه ای دارد، در مورد هر یک از گرایش ها متفاوت بود. در این مطالعه، این الگوها و دلالت های آن ها مورد بحث قرار گرفته است.
چگونه افکار می توانند موجب بهبود یا ضعف عملکرد شوند؟
حوزه های تخصصی:
توصیه هایی برای بهبود حافظه
حوزه های تخصصی:
تبیین عوامل مؤثر بر نگرش به کامپیوتر در میان دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی رابطه بین طبقه اجتماعی- اقتصادی، داشتن کامپیوتر شخصی و دسترسی به اینترنت و سابقه شرکت در کلاس های آموزش کامپیوتر، با نگرش نسبت به کامپیوتر در دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. این تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1390 است. نمونه آماری، شامل 180 نفر (115 دختر و 65 پسر) بود که به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات، مقیاس نگرش نسبت به کامپیوتر (CAS) بود. پایایی کل این مقیاس به روش آلفای کرونباخ، 92/0 به دست آمد. برای تحلیل نتایج از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی گروه های مستقل و رگرسیون به روش همزمان استفاده شد. نتایج نشان داد که طبقه اجتماعی- اقتصادی با اضطراب نسبت به کامپیوتر همبستگی مثبت و معنادار (05/0P <) دارد؛ دارا بودن کامپیوتر شخصی و سابقه شرکت در کلاس های آموزشی با اضطراب، اطمینان و نگرش کلی نسبت به کامپیوتر در سطح (01/0P <) و با علاقه مندی در سطح (05/0P <) رابطه مثبت و معنادار نشان داد. طبق نتایج، بین دو جنس در ارتباط با نگرش نسبت به کامپیوتر تفاوت معناداری دیده نشد. ضمن این که طبق نتایج، دارا بودن کامپیوتر شخصی به طور معناداری (008/0P <) و سابقه شرکت در کلاس های کامپیوتری به طور معناداری (004/0P <) قادر به پیش بینی نگرش نسبت به کامپیوتر بودند. نتایج این تحقیق گویای تأثیر قابل توجه داشتن کامپیوتر شخصی و شرکت در کلاس های آموزشی کامپیوتر بر نگرش مثبت به کامپیوتر است.
ارزیابی حافظه در بیماران صرع لوب گیجگاهی مقاوم به درمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ارزیابی شناخت از مسایل اساسی مورد بررسی در برنامه جامع صرع می باشد. از این رو در این پژوهش، وضعیت حافظه بیماران صرع لوب گیجگاهی مقاوم به درمان، قبل از تصمیم گیری برای عمل جراحی مورد ارزیابی قرار گرفت.
مواد و روش ها: در این پژوهش مورد-شاهدی، جامعه شامل 20 بیمار صرع لوب گیجگاهی راست و 20 بیمار صرع لوب گیجگاهی چپ بود. این افراد از میان بیماران مبتلا به صرع لوب گیجگاهی مقاوم به درمان بستری در بخش صرع بیمارستان کاشانی به عنوان گروه آزمایشی انتخاب شدند. همچنین 20 نفر بهنجار از میان ملاقات کنندگان بیماران به عنوان گروه شاهد، با دامنه سنی 15 تا 35 سال، انتخاب گشتند. نمونه گیری برای گروه بیمار در دسترس و برای گروه بهنجار به روش تصادفی ساده انجام شد و آزمون حافظه Wechsler بر روی آن ها اجرا گردید. داده ها به روش تحلیل واریانس چند متغیره مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: در مجموع از نظر زیرمقیاس های حافظه، میان سه گروه صرع لوب گیجگاهی راست، صرع لوب گیجگاهی چپ و بهنجار تفاوت معنی دار وجود داشت (001/0 > P). همچنین در زیرمقیاس های کنترل ذهنی، حافظه منطقی، تکرار ارقام و ترسیم تصاویر، میان گروه بهنجار و دو گروه بیمار صرع لوب گیجگاهی راست و چپ تفاوت معنی دار دیده شد. اما در عملکرد بیماران مبتلا به صرع لوب گیجگاهی راست و چپ در نمرات حاصل از آزمون حافظه Wechsler تفاوت معنی داری دیده نشد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که وجود مشکل در کارکرد حافظه بیماران صرع لوب گیجگاهی در مقایسه با افراد بهنجار توسط مقیاس حافظه Wechsler قابل تشخیص است.
مقایسه نیم رخ حافظه در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی بر اساس آزمون نوروسایکولوژی Nepsy با گروه شاهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در مطالعات متعددی نشان داده شده است که دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی در حافظه مشکل دارند. پژوهش حاضر به منظور مقایسه نیم رخ حافظه دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی بر اساس آزمون نوروسایکولوژی Nepsy، انجام شده است.
مواد و روش ها: این پژوهش مقطعی به روش علی مقایسه ای انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان پسر پایه سوم دبستان شهر اصفهان در سال تحصیلی 88-1387 بودند. نمونه پژوهش شامل 20 نفر از دانش آموزان پسر پایه سوم دبستان با ناتوانی یادگیری ریاضی بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و 20 نفر دانش آموز پسر عادی (بدون ناتوانی یادگیری ریاضی) پایه سوم دبستان بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده عبارت از آزمون عصب– روان شناختی Nepsy، مقیاس هوش کودکان و Wechsler و آزمون تشخیص حساب نارسایی بود. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بین عملکرد دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی و عادی (بدون ناتوانی یادگیری ریاضی) در انواع حافظه (حافظه چهره ها، حافظه اسامی، حافظه داستانی و حافظه مربوط به تکرار جملات) تفاوت معنی دار وجود دارد (001/0 > P).
نتیجه گیری: دانش آموزان با ناتوانیهای یادگیری ریاضی دارای نارساییهای حافظه هستند که باید با ابزارهای معتبر تشخیص داده شوند تا مداخلات مناسب آموزشی برای بهبود آن طراحی و اجرا شود.
رابطه سبک های شناختی مستقل از زمینه و وابسته به زمینه با عملکرد دانشجویان در آزمون های پاسخ نگار و پاسخ گزین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک شناختی بیشتر خاص توصیفات آکادمیک و نظری بوده است و از ویژگی های سبک شناختی دو قطبی بودن ابعاد آن است. این سبک ها شامل سبک های شناختی مستقل از زمینه و وابسته به زمینه است که نه تنها ثابت نیستند، بلکه سیالند. هدف مقاله حاضر روشن ساختن رابطه بین سبک های شناختی و عملکرد دانشجویان در آزمون های مختلف پاسخ نگار و پاسخ گزین است. روش پژوهش این مطالعه، بر حسب هدف، کاربردی و بر اساس شیوه گردآوری داده ها، توصیفی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیة دانشجویان شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 88-1387 دانشگاه آزاد اسلامی مهاباد بود که از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد 280 نفر بر اساس دانشکده و جنسیت به عنوان نمونه انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات در مورد با سبک های شناختی از آزمون شکل های نهفته (EFT)، پرسشنامه سبک های یادگیری و برای سنجش عملکرد دانشجویان در ارزشیابی پاسخ نگار و پاسخ گزین از دو فرم موازی: یکی از فرم ها به صورت چهار گزینه ای و دیگری به صورت تشریحی که با توجه به اجرای مقدماتی آنها پایایی برای آزمون تشریحی 87/0 و برای آزمون چهار گزینه ای 79/0 بدست آمد. محتوای آزمون ها در هر دو فرم در ارتباط با درس عمومی (ادبیات فارسی) بود. برای تحلیل داده ها ی به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS از آزمون ها ی تحلیل واریانس یک راهه، آزمون T مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها ی این پژوهش حاکی است، بین سبک شناختی مستقل از زمینه و عملکرد در ارزشیابی پاسخ نگار رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد و همچنین بین سبک شناختی وابسته به زمینه و عملکرد در ارزشیابی پاسخ گزین رابطه وجود ندارد. از یافته ها ی دیگر این تحقیق، دانشجویان رشته ها ی علوم انسانی، علوم پایه، کشاورزی و فنی به لحاظ سبک یادگیری تفاوت معناداری با هم دارند. بالاخره بین سبک ها ی یادگیری مردان و زنان رابطه مثبت وجود دارد.
بررسی نقش صفات شخصیت و سبک های شناختی در گرایش و اجتناب از بحث و استدلال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی گرایش و اجتناب از بحث و استدلال دانشجویان و رابطه آن با ویژگی های شخصیتی و سبک های شناختی انجام شده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 289 دانشجوی دوره کارشناسی از گروه های تحصیلی هنر، علوم پایه و حقوق و علوم سیاسی در دانشگاه مازندران انتخاب شدند. داده ها از طریق مقیاس انداز ه گیری گرایش و اجتناب از بـحث و استدلال، مقیاس پنج عامل بزرگ شخصیت و مـقیاس سبک های شـناختی A-E جمع آوری گردید. تحلیل واریانس نشان داد بین میانگین نمرات دانشجویان گروه های تحصیلی مورد مطالعه در گرایش و اجتناب از بحث و استدلال تفاوتی وجود ندارد و بین سبک های شناختی جذب کننده و کاوش کننده با گرایش و اجتناب از بحث و استدلال نیز همبستگی مشاهده نگردید. از میان پنج عامل بزرگ شخصیت، برون گرایی و گشودگی به ترتیب همبستگی 25/0 و 26/0 را با گرایش به بحث و استدلال نشان دادند. ویژگی شخصیتی با وجدان بودن همبستگی 12/0 را با گرایش به بحث و استدلال و 12/0- را با اجتناب از بحث و استدلال نشان داده است و بین روان رنجورخویی و برون گرایی به ترتیب با اجتناب از بحث و استدلال همبستگی 17/0 و 15/0- مشاهده گردید. تحلیل رگرسیون نشان داد که از میان متغیرهای مورد مطالعه فقط دو صفت شخصیتی برون گرایی و گشودگی می توانند تا حدی تغییرات در گرایش به بحث و استدلال را تبیین نمایند و این نمایانگر آن است ویژگی هایی چون معاشرتی بودن، ابراز وجود و قاطعیت و گشودگی نسبت به تجربه های جدید می توانند در تبیین گرایش به بحث و استدلال دخالت داشته باشد.
مقایسه کارکردهای اجرایی و توجه پایدار در دانشجویان دارای علایم وسواسی- اجباری، اسکیزوتایپی بالا و علایم همپوش با گروه بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارکردهای اجرایی و توجه پایدار در دانشجویان دارای علایم وسواسی- اجباری، اسکیزوتایپی بالا و علایم همپوش با گروه بهنجار صورت گرفت.
مواد و روش ها: این پژوهش به روش پس رویدادی (علی- مقایسه ای) بررسی دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه تبریز انجام شد. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 1570 نفر انتخاب شدند و پرسش نامه شخصیت اسکیزوتایپی و پرسش نامه بازنگری شده وسواسی- اجباری را تکمیل کردند. سپس در مرحله غربال گری به صورت تصادفی از بین افراد باقیمانده در هر گروه 35 نفر و در کل 140 نفر انتخاب شدند و آزمون رنگ- واژه استروپ، آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین و آزمون عملکرد مداوم را اجرا کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمارهای توصیفی و ANOVA استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین کارکردهای اجرایی و توجه پایدار در گروه همپوش و اسکیزوتایپی بالا با گروه بهنجار تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0 < P). اما بین گروه وسواسی- اجباری و گروه بهنجار به استثنای خطای ارتکاب در آزمون، عملکرد مداوم در بقیه شاخص ها تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0 < P).
نتیجه گیری: در گروه همپوش نقایص کارکردهای اجرایی و توجه پایدار، الگوی متفاوتی از گروه وسواسی- اجباری و اسکیزوتایپی بالا داشت و به نظر می رسد که این اختلال سیمای بالینی خاصی داشته باشد.
مقایسه ویژگی های شخصیتی و سبک های حل مساله در مردان معتاد و غیر معتاد
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ویژگی های شخصیتی و سبک های حل مساله در مردان معتاد و غیر معتاد انجام شد.
روش: این پژوهش یک مطالعه علی-مقایسه ای می باشد. در این پژوهش 180 نفر از معتادان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد رشت که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند با 180 نفر از افراد سالم که از نظر جنس، سن، تحصیلات و شغل با گروه معتاد همتاسازی شده بودند، مورد مقایسه قرار گرفتند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه ی شخصیتی نئو و پرسشنامه ی شیوه های حل مساله کسیدی و لانگ گردآوری شد و با استفاده از آزمون تی مستقل، یومن ویتنی و وی کریمر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که معتادان در مقایسه با گروه غیرمعتاد، در بعد شخصیتی روان رنجورخویی، نمره بالاتر و در ابعاد شخصیتی توافق پذیری، برونگرایی و باوجدان بودن نمره پایین تری داشتند. در بعد شخصیتی انعطاف پذیری بین دو گروه تفاوتی دیده نشد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، تدوین برنامه های آموزشی-درمانی مناسب به منظور تغییر و اصلاح ویژگی های شخصیتی و رفتار و همچنین آموزش روش های حل مساله در مواجهه با رویدادهای استرس زا، می تواند گامی موثر در پیشگیری و مهار اعتیاد باشد.
هوش هیجانی و سبکهای حل مسئله در معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش 40 مرد 18 تا 48 ساله معتاد به مواد مخدر که به مرکز بهزیستی شهر رشت مراجعه می کردند، به پرسشنامه های فرم کوتاه بهره هیجانی بار ـ اُن (1997) و سبکهـای حل مسئله (کسیدی و لانگ، 1996) پاسخ دادند. تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که هوش هیجانی با سبکهای درماندگی، مهار حل مسئله، اجتنابی و روی آوری رابـطه مثبت و با دو سبک حل مسئله خلاق و اعتماد به حل مسئله رابطه منفی و معنادار داشت. یافته ها برحسـب وِیژگیهای خاص افراد گروه نمونه بحث شد.
مقایسه تداخل دو تکلیف حافظه کوتاه مدت شنیداری و ثبات پاسچر بین افراد مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا و افراد سالم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف : با توجه به اهمیت فرآیندهای آگاهانه از جمله فعالیتهای شناختی در تنظیم و ثبات پاسچر و سازگاریهای احتمالی مطرح شده در سیستم عصبی مرکزی بیماران مبتلا به بیثباتی عملکردی مچ پا، این تحقیق با هدف مقایسه الگوهای تداخل دو تکلیف حافظه کوتاه مدت شنیداری و ثبات پاسچر بین بیماران مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا و افراد سالم صورت گرفت. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی و مورد– شاهدی، 15 بیمار مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا به روش ساده و در دسترس انتخاب و با 15 فرد سالم که با آنها جور شده بودند، با استفاده از الگوی تکلیف دوگانه، تحت بررسی و مقایسه قرار گرفتند. برای هر آزمودنی 6 مرحله ارزیابی، حاصل از دو سطح بی ثباتی دستگاه تعادل بایودکس و سه درجه دشواری تکلیف حافظه کوتاه مدت شنیداری انجام و در هر مرحله نمره عملکرد تکلیف پاسچر و تکلیف شناختی محاسبه شد. دادههای حاصل با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس برای اندازه های مکرر تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج نشاندهنده تداخل بین تکلیف پاسچر و تکلیف حافظه کوتاه مدت شنیداری در بیماران مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا و افرادسالم بود (۰/۰۵>P)، ولی تداخل در دو گروه اختلاف معناداری نداشت. نتیجهگیری: یافتههای حاصل، اختلال در روند تجزیه و تحلیل اطلاعات را در ضایعه ای عضلانی– اسکلتی– محیطی همچون بیثباتی عملکردی مچ پا تأیید کرد. بهکارگیری برنامه های تمرین درمانی جهت تسهیل روند تجزیه و تحلیل اطلاعات در روند توانبخشی این بیماران و استفاده از الگوهای پیش رونده تکلیف دو گانه، با درجات دشواری متفاوت تکلیف شناختی، مؤثر به نظر میرسد.