مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این تحقیق عبارت از تعیین رابطه بین سبک رهبری مدیران مدارس دولتی (براساس 4 سبک رهبری مورد نظر لیکرت) با میزان رضایت شغلی دبیران است. روش این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق عبارت است از کلیه مدیران مدارس متوسطه پارس آباد که برابر با 37 مدیر و کلیه دبیران مقطع متوسطه که برابر با 413 نفر می باشند. حجم نمونه مدیران با استفاده از جدول مورگان برابر با 32 نفر و حجم نمونه دبیران (به ازاء هر مدیر 5 دبیر) برابر با 160نفربه روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه، رضایت شغلی اسمیت کندال، هالین و پرسشنامه محقق ساخته تعیین سبک رهبری لیکرت استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است. 1. بین سبک رهبری استبدادی مدیران با رضایت شغلی دبیران رابطه وجود ندارد. 2. بین سبک رهبری خیرخواهانه با رضایت شغلی دبیران رابطه وجود دارد. 3. بین سبک رهبری مشورتی با رضایت شغلی دبیران رابطه وجود دارد. 4. بین سبک رهبری مشارکتی با رضایت شغلی دبیران رابطه وجود دارد. 5.میانگین استفاده از سبک های رهبری مشورتی و مشارکتی بیشتر از سایر سبک های رهبری می باشد. 6. میزان رضایت شغلی دبیران حدوداً 74% درصد بوده است. 7. از میان سبک های رهبری لیکرت، سبک مشورتی پیش بینی کننده بهتر رضایت شغلی می باشد.
تأثیر آموزش ایمن سازی در مقابل استرس بر اضطراب امتحان و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش ایمن سازی در مقابل استرس بر اضطراب امتحان و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع اول متوسطه شهر میاندوآب در سال تحصیلی90-89 بود. این پژوهش نیمه تجربی روی 30 نفر از دانش آموزانی که در آزمون اضطراب امتحان فیلیپس بالاترین نمره را آورده بودند انجام شد. نمونه آماری با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آموزش ایمن سازی در مقابل استرس در شش جلسه یک و نیم ساعته هفته ای دو بار به گروه آزمایش داده شد، ولی گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. داده های بدست آمده با استفاده از تحلیل کواریانس یک راهه (آنکووا) تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که اضطراب امتحان در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری کاهش یافت در حالی که مداخله تأثیری در بهبود عملکرد تحصیلی نداشت.
ارزیابی میزان توانمندی روانشناختی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریزبا استناد به مدل توماس
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق ارزیابی میزان توانمندی روانشناختی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز با مدل توماس است که در میان کارکنان واحد آموزش و پژوهش صورت گرفته است. حجم جامعه آماری 248 نفر می باشد که با روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی و با استفاده از جدول کوکران و فرمول تعدیل نمونه 92 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه می باشد که برای این منظور از پرسشنامه استاندارد اسپریتزر استفاده شده است. که قبل از بکارگیری پرسشنامه روایی آن توسط استادان صاحب نظر مورد بررسی و تأیید قرار گرفته است و با استفاده از فرمول ضریب آلفای کرونباخ نیز پایایی پرسشنامه شده که مقدار آن91% بدست آمده است. داده های جمع آوری شده به دو شیوه توصیفی و استنباطی (t تک گروهی، tمستقل، F تحلیل واریانس) تجزیه و تحلیل شده که نتایج پژوهش حاکی از این است که میزان توانمندی روانشناختی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز با استناد به مدل توماس، در سطح بالاتر از متوسط است. به عبارت دیگر میانگین احساس شایستگی43/17، احساس خودمختاری 33/15، احساس تأثیرگذاری 02/15، احساس معنی داری 59/16، در میان کارکنان واحد آموزش و پژوهش می باشد و هچنین نتایج حاکی از این است که تفاوت معنی داری بین جنسیت، واحد کار و سطح تحصیلات از لحاظ توانمندی روانشناختی وجود ندارد.
هیجان خواهی و وابستگی نوجوانان به اینترنت
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه هیجان خواهی نوجوانان دبیرستانی با اعتیاد آنها به اینترنت در شهر تبریز انجام گرفته است. به همین منظور از میان دانش آموزان دبیرستانی نواحی پنجگانه تبریز 384 نفر به روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد هیجان خواهی زاکرمن[1] و اعتیاد اینترنتی یانگ[2] استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین هیجان خواهی با اعتیاد به اینترنت رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد و بین زیر مقیاس حادثه جویی با اعتیاد به اینترنت رابطه منفی و بین تجربه جویی، ملال پذیری و بازداری زدایی با اعتیاد به اینترنت رابطه مثبت وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون نشان داد که ملال پذیری و بازداری زدایی پیش بینی مناسبی برای اعتیاد به اینترنت می باشند.
بررسی رابطه سبک های شناختی (وابسته به زمینه، نابسته به زمینه) با یادگیری و شیوه های مطالعه در بین دانش آموزان دختر پایه سوم رشته های نظری دبیرستان های شهر تبریز در سال تحصیلی90-89
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه ی سبک های شناختی (وابسته به زمینه، نابسته به زمینه) با یادگیری و شیوه های مطالعه در بین دانش آموزان دختر پایه سوم رشته های نظری دبیرستان های شهر تبریز صورت پذیرفته است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- همبستگی بود و اطلاعات از طریق آزمون اشکال نهفته (GEFT) و پرسشنامه استراتژی های انگیزشی برای یادگیری (MSLQ) جمع آوری گردیده است، جامعه ی آماری تحقیق کلیه دانش آموزان سال سوم متوسطه (شاخه نظری) نواحی 5 گانه شهر تبریز در سال تحصیلی 90- 1389 می باشد که تعداد آنان 6821 نفر می باشد و 364 نفر از این جامعه به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به پرسشنامه های تحقیق پاسخ دادند. ابزارها دارای روایی و پایایی قابل قبولی بودند و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss ویرایش 17 استفاده شد که نتایج تحقیق نشان داد: سبک غالب شناختی دانش آموزان نابسته به زمینه است. بین سبک های شناختی (وابسته/ نابسته به زمینه) و شیوه های مطالعه و یادگیری دانش آموزان دختر مورد مطالعه رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد. بین سبک های شناختی (وابسته/ نابسته به زمینه) دانش آموزان رشته های مختلف تحصیلی نظری تفاوت معنی داری مشاهده نشد
بررسی رابطه بین مؤلفه های کیفیت زندگی کاری و فرسودگی شغلی دبیران متوسطه و راهنمایی شهرستان مشگین شهر در سال تحصیلی 90-1389
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق تبیین رابطه کیفیت زندگی کاری و فرسودگی شغلی در بین دبیران مقاطع راهنمایی و متوسطه شهرستان مشگین شهر است. جامعه آماری تحقیق به تعداد 1378 نفر می باشد. با استفاده از جدول مورگان- کرجسی حجم نمونه 302 نفری برآورد و به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها شامل دو پرسشنامه کیفیت زندگی کاری با ضریب اعتبار(92/0) و فرسودگی شغلی با ضریب اعتبار (86/0) می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که بین کیفیت زندگی کاری معلمان با میزان فرسودگی شغلی آنان رابطه معنی داری وجود دارد. با توجه به ضریب همبستگی منفی (24/0-) این ارتباط، ارتباطی غیرمستقیم و معکوس است. از بین مؤلفه های کیفیت زندگی کاری مؤلفه های زمینه های پرورش و فرصت های مستمر، طراحی شغل و فضای کاری در سطح آلفای 01/0 ارتباطی غیرمستقیم و معنی دار با فرسودگی شغلی دارند. همچنین مؤلفه طراحی شغل به تنهایی 15درصد از تغییرات فرسودگی شغلی را پیش بینی کرد.
بررسی رابطه بین هوش هیجانی و سلامت روان با فرسودگی شغلی در پرستاران بیمارستان های شهر کرمان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین هوش هیجانی و سلامت روان با فرسودگی شغلی پرستاران انجام شده است. این پژوهش به روش توصیفی – همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران بیمارستان های دولتی، خصوصی و تأمین اجتماعی شهر کرمان بود که بیش از پنج سال سابقه خدمت داشتند و برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی استفاده شد و نمونه آماری با تعداد 252 نفر به پرسشنامه های پایا و روا شامل سه بخش: فرسودگی شغلی، هوش هیجانی و سلامت روان پاسخ دادند و داده های مورد نیاز جمع آوری شد. پردازش و تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت.
نتایج تحقیق نشان داد که هوش هیجانی با فرسودگی شغلی ارتباط معنی دار و منفی و با سلامت روان ارتباط معنی دار و مثبت داشته و بین سلامت روان با فرسودگی شغلی نیز ارتباط معنی دار منفی وجود دارد.
طبق نتایج بدست آمده با افزایش هوش هیجانی در میان پرستاران بیمارستان های کرمان از فرسودگی شغلی آنها کاسته می شود و افرادی که از نظر فکری و روانی سلامت می باشند، راحت تر می توانند از پس عوامل تنش زا که مخصوصاً قشر پرستاران با آن روبرو هستند، برآمده و در نتیجه کم تر با فرسودگی شغلی مواجه می شوند. همچنین افرادی که دارای هوش هیجانی بالاتری هستند از سلامت روان بیشتری برخوردارند، زیرا هوش هیجانی یک مهارت است که پیامدهای منفی استرس را به حداقل می رساند. بنابراین آموزش و یادگیری روش هایی که هوش هیجانی را بالا می برد می تواند باعث سلامت روان و کاهش فرسودگی شغلی شود.
بررسی رابطه بین هوش سازمانی و سبک رهبری مدیران با رضایت شغلی دبیران در مدارس متوسطه شهرستان بویراحمد در سال تحصیلی 91-90
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین هوش سازمانی و سبک های رهبری مدیران مدارس دوره متوسطه با رضایت شغلی دبیران به مرحله اجرا درآمده است. پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق مدیران و دبیران مقطع متوسطه شهرستان بویراحمد می باشد. نمونه پژوهش متشکل از 82 نفر مدیر و 240 نفر دبیر بوده است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش: از پرسشنامه های هوش سازمانی آلبرخت (2003)، پرسشنامه سبک رهبری میتزکاس و باردنر و رضایت شغلی (GDI) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل آماری از آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، فراوانی، درصد، فراوانی تراکمی) و آمار استنباطی (تحلیل رگرسیون خطی همزمان و گام به گام) استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که: بین هوش سازمانی و سبک رهبری مدیران با رضایت شغلی دبیران (به طور کلی) رابطه معنی دار منفی است. رابطه بین هوش سازمانی و سبک رهبری وظیفه مدار معنی دار و منفی است. و رابطه بین سبک رهبری رابطه مدار مدیران و رضایت شغلی دبیران معنی دار نشده است. رابطه بین سبک رهبری وظیفه مدار مدیران با بعد ماهیت کار دبیران معنی دار است. هوش سازمانی و سبک رهبری رابطه مدار مدیران با بعد ماهیت کار رضایت شغلی دبیران معنی دار نیست. رابطه بین سبک رهبری وظیفه مدار و بعد سرپرستی رضایت شغلی دبیران معنی دار منفی است. رابطه بین هوش سازمانی و سبک رهبری رابطه مدار مدیران با بعد سرپرستی رضایت شغلی دبیران تأیید نشده است. رابطه بین سبک رهبری وظیفه مدار و بعد سرپرستی رضایت شغلی دبیران معنی دار و منفی است. رابطه بین سبک رهبری وظیفه مدار و هوش سازمانی مدیران با بعد ارتباط با همکاران رضایت شغلی دبیران معنی دار منفی است. سبک رهبری وظیفه مدار و بعد از ارتقاء رضایت شغلی دبیران معنی دار است. ضرایب بتا بررسی رابطه بین سبک رهبری رابطه مدار و هوش سازمانی مدیران با بعد ارتقاء رضایت شغلی معنی دار نیست. رابطه بین هوش سازمانی و سبک های رهبری مدیران با بعد حقوق رضایت شغلی دبیران معنی دار است. رابطه بین سبک رهبری رابطه مدار و بعد حقوق رضایت شغلی دبیران معنی دار نیست. رابطه بین سبک رهبری وظیفه مدار و هوش سازمانی با بعد حقوق رضایت شغلی دبیران معنی دار و منفی است.