فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱٬۲۷۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسه عملکرد زبان آموزان پسر تک زبانه و دو زبانه سطح متوسطه کانون زبان ایران در یادگیری زبان انگلیسی انجام شد. برای انتخاب گروه نمونه به روش خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 40 نفر از زبان آموزان شهر تهران در پنج مرکز کانون زبان ایران به عنوان تک زبانه که فقط به زبان فارسی مسلط بودند و 40 نفر از زبان آموزان شهر تبریز در پنج مرکز کانون زبان ایران که به زبان های فارسی و ترکی مسلط بودند، انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری این پژوهش پرسشنامه اطلاعات شخصی، آزمون درک مطلب و آزمون دامنه واژگان استاندارد برای زبان آموزان سطح متوسطه کانون زبان ایران بود. جهت تحلیل داده ها از آزمون تی استفاده شد. و نتایج بدست آمده نشان داد که بین زبان آموزان پسر تک زبانه و دو زبانه در یادگیری زبان جدید یعنی عملکرد در آزمون درک مطلب و آزمون دامنه واژگان استاندارد تفاوت معناداری مشاهده نشد. به عبارت دیگر دو زبانگی هیچ گونه تاثیری در توانایی عملکرد درک مطلب و دامنه واژگان زبان آموزان پسر سطح متوسطه انگلیسی ندارد. بنابراین باید گفت که دو زبانگی توانایی یادگیری زبان جدید را افزایش نمی دهد.
رابطه کارکردهای اجرایی و ظرفیت حافظه کاری با عملکرد خواندن دانش آموزان : نقش سن، جنس و هوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده سن، هوش و جنسیت در ارتباط کارکردهای اجرایی و عملکرد خواندن دانش آموزانی دبستانی انجام شد. نمونه، متشکل از 250 دانش آموز (124 پسر و 126 دختر) دوره ابتدایی بوده که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان دانش آموزان شهر کرج انتخاب شدند. خواندن از طریق آزمون خواندن کرمی نوری و مرادی، هوش از طریق آزمون هوش ماتریسهای پیشرونده ریون، حافظه کاری از طریق آزمون فراخنای حافظه، توجه از طریق آزمون عملکرد مداوم و برنامه ریزی و بازداری از طریق پرسشنامه رتبه بندی رفتاری کارکردهای اجرائی (بریف) اندازه گیری شدند. از روشهای آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج همبستگی نشان داد که بین کارکردهای اجرایی (حافظهکاری، بازداری، برنامه ریزی ذهنی و توجه) و خواندن رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که هوش و جنسیت در ارتباط کارکردهای اجرایی و عملکرد خواندن نقش تعدیل کننده ندارند. اما سن در ارتباط کارکردهای اجرایی و عملکرد خواندن نقش تعدیل کننده داشت. نتایج این پژوهش همسو با نظریه میاک بود که معتقد است کارکردهای اجرایی مجزا اما مرتبط با یکدیگرند و تفاوت های فردی دانش آموزان در این کارکردها باید در نظر گرفته شوند زیرا بر عملکرد تحصیلی آنها بسیار اثر گذارند.
بررسی ارتباط بین سیستم های فعال ساز و بازداری رفتار، دشواری در تنظیم هیجانی و فراشناخت با نگرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگرانی، پدیده ای رایج و ویژگی مشترک بسیاری از اختلالات، به خصوص اختلالات اضطرابی است. هدف از انجام این مطالعه پیش بینی نگرانی، از طریق سه عامل پیش بین کننده آن در سه حوزه مرتبط با بیولوژیک، هیجان و شناخت است. در این مطالعه متغیرهای سیستم بازداری رفتاری، سیستم فعال ساز رفتاری، دشواری در تنظیم هیجانی و فراشناخت به عنوان متغیر پیش بین مورد بررسی قرار گرفتند. در یک طرح پژوهش توصیفی ـ مقطعی از نوع همبستگی، 234 دانشجوی کارشناسی و کارشناسی ارشد و علوم پایه گروه پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران با استفاده از نمونه گیری خوشه ای در این پژوهش شرکت کردند. این دانشجویان مقیاس های سیستم فعال ساز و بازداری رفتاری (BIS/BAS)، دشواری در تنظیم هیجانی (DERS)، فراشناخت-30 (MCQ-30) و پرسشنامه حالت نگرانی پنسیلوانیا (PSWQ) را تکمیل کردند. متغیرهای سیستم بازداری رفتاری، دشواری در تنظیم هیجانی و فراشناخت با نگرانی رابطه مثبت معنی دار داشتند (01/0>P ). رابطه متغیر سیستم فعال ساز رفتاری با نگرانی معنادار نبود. تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که مدل پیش بینی نگرانی به ترتیب شامل متغیرهای سیستم بازداری رفتاری، دشواری در تنظیم هیجانی و فراشناخت است. متغیر سیستم فعال ساز رفتاری به دلیل عدم همبستگی معنادار با نگرانی از همان ابتدا وارد مدل رگرسیون نشد. نتایج حاصل از این مطالعه به بررسی نگرانی در ابعاد مختلف بیولوژیکی، هیجانی و فراشناختی اشاره دارد. همچنین به نقش سیستم بازداری رفتاری به عنوان یک عامل سرشتی و بیولوژیکی در فهم آسیب شناسی نگرانی در جمعیت بزرگسال تاکید می کند.
بررسی اثرات سوگیری حافظه منطبق با خلق بر حافظه آشکار و ضمنی در بیماران افسرده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش از نوع پژوهش های علّی (پس رویدادی) ـ مقایسه ای و توصیفی است که با هدف بررسی تأثیر سوگیری حافظه منطبق با خلق بر حافظه آشکار و ضمنی در بیماران افسرده انجام شده است. روش بررسی: بدین منظور از بین بیماران افسرده نمونه ای به حجم 32 نفر به صورت تصادفی انتخاب نمودیم. آزمودنیهای بهنجار از بین دانش آموزان پیش دانشگاهی و دانشجویان انتخاب شدند. در دو مرحله متفاوت آزمایش، آزمون های متفاوت حافظه آشکار، ضمنی و آزمون حافظه وکسلر اجرا گردید و نتایج با استفاده از روش های تحلیل واریانس (F)، t استیودنت، X2 و آزمون تعقیبی شفه تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان دادند که گروه های پژوهشی تنها در پاسخ به آزمونهای حافظه آشکار تفاوت معناداری با یکدیگر دارند، اما عملکرد آنها در حافظه ضمنی تفاوت معناداری نداشت. (تأیید فرضیه اول) گروه ها در بازیابی واژه های خوشایند و ناخوشایند تفاوت معناداری با هم داشتند، اما در بازیابی واژه های خنثی و تهدیدکننده تفاوتی با یکدیگر نداشتند. (تأیید فرضیه دوم) در فرضیه سوم مشخص شد که گروه ها در بهر حافظه و خرده مقیاس های کنترل ذهنی، حافظه بینایی و تداعیها تفاوت معناداری دارند، اما در سایر مقیاس ها با یکدیگر تفاوت نداشتند. نتایج همچنین نشان داد که حافظه منطبق با خلق تنها بر حافظه آشکار اثر میگذارد. (تأیید فرضیه چهارم) نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که در بیماران افسرده تنها حافظه آشکار دچار اختلال میشود. همچنین، این بیماران در بازیابی واژه های دارای بار عاطفی با گروه های دیگر تفاوت معناداری دارد.
بررسی اثر مداخله ای تصویرسازی ذهنی تعاملی و بار هیجانی کلمات بر یادآوری و بازشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر تصویرسازی ذهنی تعاملی و بار هیجانی بر یادآوری و بازشناسی می باشد. این پژوهش روی 40 آزمودنی از دانشجویان کارشناسی که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شده است، انجام شد. در طول دو جلسه به آزمودنی های گروه آزمایش یادیار تصویر سازی ذهنی تعاملی آموزش داده شد. سپس فهرستی از 30 کلمه با بار هیجانی مثبت، منفی و خنثی به هر دو گروه آزمایش و کنترل ارائه گردید و میزان یادآوری و بازشناسی آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که میزان یادآوری و بازشناسی آزمودنی هایی که یادیار تصویر سازی ذهنی تعاملی به آنها آموزش داده شده بود، تفاوت معناداری با گروه کنترل که از یادیارها استفاده نکرده اند، داشت و بین میزان یادآوری و بازشناسی در گروه آزمایش و کنترل نیز تفاوت معناداری وجود داشت. همچنین میزان کلمات یادآوری شده با بار هیجانی بیشتر از کلمات خنثی بدست آمد و میزان بازشناسی نیز در کلمات مثبت بیشتر بود. این نتایج می تواند بیانگر تآثیر آموزش یادیار تصویرسازی ذهنی تعاملی و بار هیجانی بر یادآوری و بازشناسی باشد.
تأثیر بازخورد به کوشش های موفق و ناموفق بر یادگیری تکالیف ردیابی ساده و پیچیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیشک بازخورد افزوده نقش مؤثری در بهینهسازی یادگیری دارد، ولی آنچه چالشبرانگیز است، محتوای آن است. هدف از تحقیق حاضر، مقایسة اثر بازخورد به کوششهای موفق و ناموفق در تکالیف ردیابی ساده و پیچیده است. بهاین منظور 48 آزمودنی دختر و پسر راست دست با میانگین سنی 8/1± 23 سال از جامعة آماری دانشجویان دانشگاه حکیم سبزواری که واحد تربیت عمومی را انتخاب کرده بودند، انتخاب شدند و بهطور تصادفی در چهار گروه بازخورد به کوششهای موفق و ناموفق در تکالیف ساده و پیچیده قرار گرفتند. تکلیف مورد استفاده در این تحقیق تکلیف ردیابی موقعیتی بود که بهصورت نرمافزاری در دو سطح ساده و پیچیده طراحی شد و هدف از اجرای آن، ردیابی سریع با حداقل خطا بود. آزمودنیها طی مرحلة اکتساب، هر جلسه 7 دسته کوشش 6 تایی را طی 8 جلسه اکتساب انجام دادند و از هر دسته کوشش 6تایی برای 2 کوشش بازخورد آگاهی از نتیجه دریافت کردند. روش تحقیق نیمهتجربی بود و بهمنظور تحلیل دادهها، از تحلیل واریانس عاملی مرکب و تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمونهای تعقیبی بونفرونی در سطح 05/0 P< استفاده شد. نتایج نشان داد در آزمون اکتساب در زمان حرکت، اثر اصلی روزهای تمرینی و پیچیدگی تکلیف معنادار و اثر هیچکدام از مؤلفهها در خطای حرکت و تعامل آنها معنادار نبود. در آزمون یادداری فوری در زمان حرکت، اثر نوع تکلیف و نوع بازخورد معنادار و اثر هیچکدام از مؤلفهها در خطای حرکت و تعامل آنها معنادار نبود. آزمون یادداری تأخیری در زمان حرکت و خطای حرکت، فقط اثر نوع تکلیف را معنادار نشان داد. در آزمون انتقال در زمان حرکت، اثر نوع بازخورد و نوع تکلیف معنادار بود و در خطای حرکت هیچکدام از عوامل و تعامل آنها معنادار نبود. براساس این یافتهها میتوان گفت که اثر نوع بازخورد و نوع تکلیف هر کدام میتواند بهعنوان عاملی مستقل در یادگیری مؤثر باشد و اثرگذاری نوع بازخورد و نوع تکلیف در مؤلفة زمان حرکت مؤثرتر است.
روانشناسی تربیتی چیست؟
منبع:
تربیت ۱۳۷۳ شماره ۹۶
حوزه های تخصصی:
آموزش درک خوانداری: بهبود توانایی استنباط در آزمون پرلز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نتایج آزمون پرلز حاکی از آن است که میانگین کل نمرات دانش آموزان ایرانی به طور معناداری کمتر از میانگین جهانی است. گزارشهای مرکز پرلز نشان می دهند که یکی از مشکلات دانش آموزان ایران در درس خواندن، ناتوانی در رسیدن به استنباط است (کریمی،1388). در این تحقیق پژوهشگر در چارچوب مدل سازنده گرایی (گراسر، سینگر و ترابسو، 1994) از طریق مداخله آموزشی، مهارت درک متن را در کودکان 9 تا 10 ساله بهبود بخشیده است. هدف از انجام این پژوهش ارتقای توانایی رسیدن به استنباط در آزمودنیها بود تا به این ترتیب با رفع مشکل اصلی دانش آموزان ایرانی امکان ارتقای درک متن و به تبع آن نتایج پرلز فراهم آید. این پژوهش، تحقیقی شبه تجربی است. در انجام این تحقیق طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل به کار رفته، یعنی با استفاده از سؤالات آزمون پرلز 2011 از هر دو گروه آزمایشی و کنترل پیش آزمون و پس آزمون گرفته شده است. دانش آموزان در گروه آزمایشی از طریق مداخله آموزشی به راهبردهای درک متن مجهز شدند و گروه کنترل مداخله آموزشی دریافت نکردند. نمونه آماری شامل 66 نفر گروه آزمایشی و 68 نفر گروه کنترل است که با روش نمونه گیری چندمرحله ای از مدارس دخترانه دو منطقه در تهران (مناطق 2 و 18) انتخاب شدند. نمونه سؤالات آزمون پیشرفت تحصیلی پرلز 2011 و آزمون هوش ریون ابزارهای پژوهش حاضر بودند. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که این دوره آموزشی به طور معناداری سبب ارتقای توانایی رسیدن به استنباط و درک متن در گروه آزمایش شد. با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که آموزش درک خوانداری در چارچوب مدل سازنده گرایی موجب افزایش درک متن و توانایی استنباط می شود.
حافظه کاری و مهارتهای ریاضی کودکان بهنجار نیمرخی از تواناییهای ریاضی و ارتباط آنها با « یادآوری شمارش » در پسران بهنجار سال چهارم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در صدد ارزیابی سهم کنش اجراکننده مرکزی 1 در دامنه ای از مهارتهای که در سطح « حافظه کاری 2 » ریاضی در میان کودکان است . به این منظور، از مقیاسی از بین المللی استاندار شده، استفاده می کند که شامل محرکهای عددی 3 است . این ارزیابی با کنترل هوش سیال 4 و توانایی خواندن آزمودنیها صورت گرفته است . شرکت کنندگان در پژوهش، متشکل از گروه نمونه ای هستند که به طور تصادفی از میان دانش آموزان پسر سال چهارم دبستان انتخاب شده اند (با میانگین سنی 9 سال و 11 ماه ). این دانش آموزان رشدی بهنجار داشته و هیچگونه ناتوانی در یادگیری نداشته اند. آنان مقیاس حافظه کاری ، 2004 ) و نیز آزمون ریاضی کی مت (کنولی 7 ، اَلُوی و دیگران 6 ) « یادآوری شمارش 5 » 1988 ؛ نقل از محمداسماعیل، 1381 ) را کامل کردند . آزمون کی مت مطابق با محتوایدرسی دوره ابتدایی طراحی شده و با توجه به محتوای کتابهای درسی ریاضی در ایران روایی سازی شده است . همچنین آزمودنیها دو آزمون ما تریس پیشرونده ریون 1 (پن رز 2 و ریون، 1938 ؛ نقل از کرمی، 1385 ) و توانایی خواندن پوراعتماد، 1380 ) را نیز به منظور کنترل دو متغیر هوش و توانایی خواندن، تکمیل کردند . نتایج این پژوهش نشان داد که یادآوی شمارش، حتی پس از مهار کردن هوش سیال و توانایی خواندن، واریا نس منحصر به فردی را در توانایی اولیه ریاضی تبیین کرد . الگوی این تبیین بر اساس مهارتهای گوناگون ریاضی، متفاوت بود . ما یافته های خود را در قالب اهمیت حافظه کاری در تحول توانایی تحصیلی ریاضی بیان خواهیم کرد.
بررسی تأثیر فرآیند تدریس-یادگیری، پژوهش و کیفیت تدریس بر کارآیی آموزش از دور
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر فرآیند تدریس - یادگیری، پژوهش و کیفیت تدریس بر کارآیی آموزش از دور است. عامل فرایند تدریس- یادگیری نیز متشکل از چهار زیر عامل استفاده از بازخورد، ارزشیابی پیشرفت تحصیلی، استفاده از منابع و وسایل آموزشی و الگوها و روش های تدریس است. عامل پژوهش نیز دارای سه زیر مؤلفه قراردادهای پژوهشی، سمینارها و همایش ها و فرصت های مطالعاتی است و عامل کیفیت تدریس نیز دارای سه زیر مؤلفه طرح درس، اجرای تدریس و ارزشیابی از تدریس است. بر اساس ادبیات نظری و مدل تدوین شده پرسشنامه پژوهش که شامل 36 سؤال بود تهیه و تدوین گردیده است. پس از تعیین پایایی ابزار پژوهش، روایی آن نیز با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. یافته های به دست آمده نشان می دهد که عامل های تناسب برنامه آموزشی و درسی، امکانات و تجهیزات آموزشی و پژوهشی، منابع مالی، اهداف، فرآیند تدریس-یادگیری، پژوهش، کیفیت تدریس، رضایت دانشجویان، آثار علمی تولیدشده و دانش آموختگان از عوامل اصلی تأثیرگذار بر کارآیی آموزش از دور است. بنا بر تحلیل های انجام گرفته می توان عنوان کرد که تأثیر فرآیند تدریس یادگیری، پژوهش و کیفیت تدریس بر کارآیی آموزش از دور معنادار و مثبت است.
تأثیر بازاندیشی در عمل بر تفکر انتقادی دانشجو- معلمان مراکز تربیت معلم تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر بازاندیشی در عمل بر تفکر انتقادی دانشجو معلمان انجام گرفت. طرح پژوهشی از نوع طرح های عاملی (عامل جنسیت با دو سطح و عامل کاربندی با دو سطح «روش باز اندیشی در عمل و روش سنتی») بود. آزمودنی ها را 93 نفر از دانشجویان مراکز تربیت معلم چهارگانة تبریز در دو گروه آزمایش (24 دختر و 22 پسر) و دو گروه شاهد (25 دختر و 22 پسر) تشکیل دادند. به منظور جمع آوری اطلاعات از دو ابزار آزمون تفکر انتقادی واتسون – گلیزر (فرم الف) با پنج مؤلفه (استنباط، تشخیص پیش فرض ها، استنتاج، تعبیر و تفسیر و ارزشیابی دلایل) و پرسشنامة آمادگی تفکر انتقادی کالیفرنیا با هشت مؤلفه (حقیقت جویی، گرایش به موقعیت مسئله، اعتماد به قضاوت خود، تحلیلی بودن، کنترل خود، کنجکاوی ذهنی، عمل منظم و پختگی در قضاوت) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش های تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان دادکه روش باز اندیشی در عمل موجب رشد مهارت تفکر انتقادی (استنتاج قیاسی ) و گرایش تفکر انتقادی (کنجکاوی ذهنی، عمل منظم و پختگی در قضاوت) دانشجو معلمان می شود. بین دانشجو معلمان دختر و پسر از نظر تأثیر باز اندیشی بر تفکر انتقادی تفاوتی وجود نداشت.
مقایسه نیم رخ حافظه کودکان عادی با کودکان دچار ناتوانی های یادگیری در املا، ریاضی و روخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مقایسه حافظه کودکان دچار ناتوانیهای یادگیری در املا، ریاضی، و روخوانی با کودکان عادی پایه چهارم ابتدایی شهر اصفهان.
روش: از بین دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی در سال تحصیلی 86-1385، چهار گروه 15 نفری (15 دانشآموز عادی، 15 دانشآموز دچار ناتوانی در املا، 15 دانشآموز دچار ناتوانی در ریاضی و 15 دانشآموز دچار ناتوانی در روخوانی) به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای اندازهگیری حافظه آزمودنیها، خردهآزمون حافظه آزمون هوش وکسلر به صورت انفردی اجرا شد. نتایج به روش تحلیل واریانس و آزمون توکی تحلیل شد.
یافتهها: این پژوهش نشان داد که بین نیمرخ حافظه کودکان عادی و کودکان دچار ناتوانیهای یادگیری در املا، ریاضی و روخوانی تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجهگیری: حافظه دانشآموزان دچار ناتوانیهای یادگیری مشکل جدی دارد و دانشآموزان دچار ناتوانی یادگیری املا نسبت به دو گروه دیگر حافظه ضعیفتری دارند.