فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۵۲ مورد.
۲۴.

بررسی مقایسه ای اثربخشی آموزش های گروهی عزت نفس، خودکارآمدی و انگیزش پیشرفت بر عزت نفس زنان با معلولیت جسمی- حرکتی 18-35 ساله شهر اصفهان، سال 1387(مقاله علمی وزارت علوم)

۲۶.

بررسی تأثیر آموزش « نحوه مراقبت از کودکان مبتلا به فلج‌مغزی» بر کیفیت‌زندگی مراقبین خانوادگی آنها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: کیفیت‌زندگی مراقب‌خانوادگی فلج‌مغزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱۹ تعداد دانلود : ۸۸۷
هدف: نظر به اینکه وجود فرزند مبتلا به فلج‌مغزی زندگی خانواده و به‌ویژه مراقب خانوادگی کودک را متأثر می سازد، مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش نحوه مراقبت از کودکان مبتلا به فلج‌مغزی بر کیفیت زندگی مراقبین خانوادگی این کودکان انجام شده است. روش بررسی: در این مطالعه مداخله‌ای و شبه‌تجربی، ۲۵ نفر از مراقبین اصلی خانواده‌‌های دارای کودک مبتلا به فلج‌مغزی اسپاستیک تحت پوشش بهزیستی شهرستان بابلسر که حداقل سواد خواندن و نوشتن داشتند، به‌روش تمام‌شمار و با رعایت معیارهای لازم انتخاب و مورد آموزش قرار گرفتند. قبل و سه‌ماه پس از آموزش، میزان مهارت مراقبین در مراقبت از کودک مبتلا به فلج‌مغزی بر اساس فرم جمع‌آوری اطلاعات نحوه مراقبت از کودکان فلج‌مغزی و کیفیت‌زندگی مراقبین با پرسشنامه فرم کوتاه بررسی وضعیت سلامت (SF36) مورد سنجش قرار گرفت. آموزش به‌صورت عملی و با حضور مراقب و کودک مبتلا در طی 6 تا ۸ جلسه 30 دقیقه‌ای انجام پذیرفت. داده‌های حاصل با استفاده از آزمون تی‌زوجی و آزمون ناپارامتری ویلکاکسون تحلیل شد. یافته‌ها : نمرات کیفیت‌زندگی مراقبین 3 ماه پس از پایان آموزش نسبت به قبل از دریافت آموزش در تمامی 8 قلمرو، 2 حیطه کلی سلامت‌ذهنی و سلامت‌جسمانی و کیفیت‌زندگی کل به میزان معناداری افزایش یافت (00۱/0>P). از میان قلمروهای هشت‌گانه کیفیت‌زندگی، کمترین میانگین افزایش در قلمرو سلامت‌ذهنی و بیشترین آن در قلمرو نقش‌عاطفی مشاهده شد. میزان این تغییر در نمره کلی کیفیت‌زندگی بود. نتیجه گیری: با توجه به ارتقاء کیفیت‌زندگی والدین به‌دنبال گذراندن دوره آموزشی درباره نحوه صحیح مراقبت از کودکان مبتلا به فلج‌مغزی، اهمیت آموزش والدین بیش از گذشته معلوم شده و به نظر می‌رسد در ارزیابی اثربخشی برنامه‌های توانبخشی کودکان، می‌بایست آثاری که این برنامه ها بر سایر اعضاء خانواده دارد نیز همواره مورد توجه قرار گیرد.
۲۷.

مقایسه تأثیر رویکرد لباس فضایی و بوبات بر عملکرد حرکتی درشت کودکان مبتلا به فلج مغزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: فلج مغزی مهارتهای حرکتی درشت رویکرد لباس فضایی رویکرد بوبات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱۵ تعداد دانلود : ۱۰۵۴
هدف: این مطالعه به منظور مقایسه تأثیر رویکرد لباس فضایی با رویکرد بوبات بر عملکرد حرکتی درشت کودکان فلج مغزی 4 تا 11 ساله شهر تهران انجام گرفت. روش بررسی: در این مطالعه تجربی و کارآزمایی بالینی تصادفی، 24 کودک مبتلا به فلج مغزی براساس معیارهای تحقیق، از بین مراجعان مؤسسه توانبخشی ولی‌عصر به‌طور ساده انتخاب و پس از همتا سازی بر اساس سن و سیستم طبقه بندی عملکرد حرکتی درشت، به‌صورت تصادفی ساده به دو گروه لباس فضایی و بوبات تخصیص یافتند. دوره درمانی برای هر دو گروه 36 جلسه، 3 بار در هفته بود. ابزار مورد استفاده، آزمون اندازه گیری مهارتهای حرکتی درشت بود. در تجزیه و تحلیل آماری از آزمون های کولموگروف اسمیرونوف، تی مستقل و تحلیل واریانس برای اندازه های تکراری استفاده شد. یافته ها: هر دو گروه بعد از مداخله، پیشرفت معناداری در مهارتهای حرکتی درشت داشتند (۰/۰۰۱>P). پس از قطع مداخله، گروه لباس فضایی کماکان پیشرفت معناداری داشت (۰/۰۰۷=P)، اما گروه بوبات به‌طور معناداری پسرفت نمود (۰/۰۴=P). بلافاصله پس از مداخله، تفاوت معناداری بین دو رویکرد دیده نشد (۰/۵۹۸=P)، ولی پس از قطع درمان، اختلاف دو رویکرد معنادار بود (۰/۰۰۲=P). نتیجه گیری: هر دو رویکرد لباس فضایی و بوبات در بهبود عملکرد حرکتی درشت کودکان مبتلا به فلج مغزی مؤثرند، ولی با قطع جلسات درمانی، در رویکرد لباس فضایی پیشرفت ادامه یافته، در حالی که در رویکرد بوبات، بهبودی حاصل شده تا اندازه ای از دست می‌رود.
۳۰.

پیش بینی تنش والدینی وآشفتگی روان شناختی مادران براساس مشکلات رفتاری وکارکردهای انطباقی کودکان دبستانی با تأخیرهای تحولی

کلید واژه ها: مشکلات رفتاری تأخیرهای تحولی کارکردهای انطباقی آشفتگی روان شناختی تنش والدینی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال انطباقی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان با مشکلات حرکتی
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مناسبات انسانی در محیط خانواده
تعداد بازدید : ۱۶۶۷ تعداد دانلود : ۸۱۳
زمینه و هدف: تولد کودک با تأخیرتحولی می تواند به همراه خود، مشکلات جدید و مضاعفی را برای والدین این کودکان به دنبال داشته باشد، اغلب برای چنین والدینی مخصوصاً مادران تنش، تجربیات و پاسخ های هیجانی از قبیل افسردگی، اضطراب و آشفتگی های روانی دیگر رخ می دهد، که اینها ارتباط مستقیمی با مسائل کود ک دارند. پژوهش حاضر به منظور پیش بینی تنش والدینی و آشفتگی روان شناختی مادران بر اساس مشکلات رفتاری و کارکردهای انطباقی کودکان دبستانی با تأخیرهای تحولی انجام شد. روش : طرح پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است. داده های پژوهش با روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل تحلیل شده است..جامعه آماری این پژوهش تمامی کودکان 11-6 ساله با تأخیرهای تحولی شامل کودکان مبتلا به اوتیسم مراجعه کننده به مراکزآموزشی و توان بخشی و دانش آموزان مدارس با نیازهای ویژه شهر تبریز در سال تحصیلی 94-1393 را شامل می شد. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. پس از توضیح اهداف پژوهش برای مادران و جلب رضایت آگاهانه از آنها، مقیاس های رفتار غیرعادی کودکان (1986)، فرم کوتاه شده آزمون علایم روانی (1973) ، مقیاس کارکرد انطباقی واینلند(1984)، شاخص تنیدگی والدینی(1967) توسط مادران تکمیل شد. یافته ها: داده های پژوهش به وسیله روش آماری مدل یابی ساختاری از طریق نرم افزار لیزرل مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. تحلیل داده ها نشان داد که بین مؤلفه های مشکلات رفتاری کودکان با تأخیرهای تحولی (با اوتیسم و بدون اوتیسم) با آشفتگی روان شناختی و تنش والدینی مادران آنها رابطه مثبت وجود دارد ولی بین مؤلفه های کارکردهای انطباقی این کودکان با آشفتگی روان شناختی و تنش والدینی مادران رابطه منفی وجود دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج مدل یابی ساختاری می توان استنباط کرد که کارکردهای انطباقی و مشکلات رفتاری کودکان با تأخیرهای تحولی در قالب روابط ساختاری تغییرات آشفتگی روان شناختی و تنش والدینی مادران را به طور معنی دار تبیین کنند. به عنوان مثال متغیر خودتحریکی با ضریب بتای (24/0) و t محاسبه شده(72/3) قادر است 24% از تغییرات آشفتگی روان شناختی مادران را به طور معنی دار تبیین کنند و این متغیر با ضریب بتای(42/ 0و t محاسبه شده (46/5) قادر است 42% از تغییرات استرس والدینی مادران را به طور معنی دار تبیین کند.
۳۵.

تأثیر فعالیت های یکپارچه سازی حسی- حرکتی در ترکیب با بازخورد برتعادل کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازخورد تعادل ایستا تعادل پویا اختلال هماهنگی رشدی یکپارچه سازی حسی-حرکتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۴ تعداد دانلود : ۱۶۳۰
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فعالیت های یکپارچه سازی حسی - حرکتی در ترکیب با بازخورد بر عملکرد تعادلی در کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی انجام شد. روش:در این پژوهش که از نوع نیمه تجربی بود ، 30 کودک (با دامنه سنی 8-10 سال) با این اختلال انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه خود کنترل، آزمونگر کنترل و گروه گواه تقسیم شدند. در پیش آزمون تعادل ایستا و پویای شرکت کنندگان، به ترتیب با تست لک لک و آزمون راه رفتن پاشنه پنجه ارزیابی شد. سپس گروه آزمایش به مدت 8 هفته به صورت سه جلسه 60 دقیقه ای در هفته پروتکل تمرینات را انجام داد. پس آزمون همانند پیش آزمون برگزار شد. برای تجزیه تحلیل داده ها از آزمون های کلموگروف-اسمیرنوف، آزمون لون، آزمون باکس، تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی ال اس دی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که در متغیر تعادل پویا، هم در تمرین (048/0= P ) و هم در گروه (001/0= P ) اثرات معناداری وجود داشت. همچنین در متغیر تعادل ایستا هم در تمرین (036/0= P ) و هم در گروه  (001/0= P )  اثرات معنادار بود (05/0 p £ ) . نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که بین گروه خودکنترل و آزمونگر کنترل با گروه گواه در تعادل پویا و تعادل ایستا تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین در مقایسه بین دو گروه خودکنترل و آزمونگر کنترل در هر دو مؤلفه تعادل ایستا و پویا تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0 p £ ) . نتیجه گیری: بنابراین یافته های حاضر نشان می دهد که فعالیت های حسی- حرکتی همراه با بازخورد در قیاس با تمرین صرف می تواند باعث عملکرد تعادلی بهتری شود.
۳۶.

بررسی رابطه اشارات دستی و گفتار در بزرگسالان دارای لکنت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اشاره لکنت گفتار اشاره نمادین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان تیزهوش
  2. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان با مشکلات حرکتی
تعداد بازدید : ۱۴۳۰ تعداد دانلود : ۷۲۹
"هدف: مدت زمان مدیدی است که شاهد همراهی اشارات دست با گفتار هستیم، لیکن راهی که از طریق آن این دو شیوه بیان در تولید با یکدیگر مرتبط می‌شوند، هنوز به طور کامل شناخته نشده است. بنابر این مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین اشاره و گفتار در افراد مبتلا به لکنت و مقایسه آن با افراد سالم انجام گرفته است. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی و مقایسه‌ای، 10 فرد بزرگسال مبتلا به لکنت به‌صورت تصادفی از کلینیکهای آسیب شناسی گفتار و زبان انتخاب و با 10 نفر به عنوان گروه کنترل که بر اساس همتاسازی از نظر سن، جنس و میزان تحصیلات با گروه مورد انتخاب شده بودند، مورد مقایسه قرار گرفتند. جهت انجام بررسی مورد نظر از تکلیف بازگویی داستان مربوط به فیلم کارتونی برای برانگیختن اشارات دستی همراه با گفتار استفاده شد. به این ترتیب که از شرکت کنندگان خواسته می‌شد تا به دقت فیلم را مشاهده کرده و داستان آن را با حداکثر جزئیات ممکن در حالی که از آنها ضبط ویدئویی به عمل می‌آمد، برای شنونده‌ای که روبرویشان نشسته تعریف کنند. سپس گفته‌ها و اشارات ضبط شده مورد بررسی و داده‌های حاصل با استفاده از آزمونهای آماری کولموگروف - اسمیرنوف و تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: تحلیل نتایج نشان داد که افراد مبتلا به لکنت نسبت به افراد گروه کنترل از اشارات نمادین کمتری در حین گفتار توصیفی خود استفاده کرده‌اند(005/0(P= همچنین افراد مبتلا به لکنت نسبت به افراد گروه کنترل در بیان هر گفته و به ازای هر واژه نیز از اشارات نمادین کمتری استفاده کرده‌اند(019/0(P=. به علاوه بررسی تولید حرکات اشاره حین بروز ناروانی نشان داد که بیش از 70 درصد اشاراتی که همراه با بروز لکنت تولید شده بودند، هم زمان با آن، ثابت و یا گسیخته می‌شدند. نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد اشاره و گفتار، چنان پیوند پیچیده و عمیقی دارند که الگوهای بسامد و زمان بندی مشابهی را نشان داده و کاملاً به موازات یکدیگر پیش می‌روند، به گونه‌ای که نقص در گفتار منجر به نقص در اشارات دستی نیز می‌شود."
۳۸.

رابطه ابعاد عزت نفس، آرزوها و انتظارات دانش آموزان با آسیب جسمی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عزت نفس آرزوها و انتظارات دانش آموزان با آسیب جسمی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلال مهارتهای حرکتی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان با مشکلات حرکتی
تعداد بازدید : ۱۴۲۵ تعداد دانلود : ۷۸۸
زمینه و هدف: بیشتر افراد با آسیب جسمی از عزت نفس پایینی برخوردارند و به نوبه خود انتظاری که برای رسیدن به آرزوهایشان دارند، پایین است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ابعاد عزت نفس، آرزوها و انتظارات دانش آموزان با آسیب جسمی بود. روش بررسی: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش مشتمل بر 71 نفر از دانش آموزان با آسیب جسمی (41 پسر و 30 دختر) شهر شیراز بود. به منظور گردآوری داده ها از 3 ابزار؛ فرم کوتاه مقیاس عزت نفس هر (کلی، دنی و یونگ، 1997)؛ زیرمقیاس عزت نفس ارتباط با همسالان از پرسش نامه دوبوا، فلنر، براند، فیلیپس و لیز (1996) و مقیاس آرزوها و انتظارات (لوبر، استوت همر- لوبر، وان کامن و فارینگتون، 1991) استفاده شد، برای تحلیل داده ها نیز از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج: نتایج حاصل از این پژوهش نش ان داد که بین عزت نفس در خانه با آرزوها و انتظارات (اهمیت کنونی اهداف، انتظارات آینده نزدیک، انتظارات آینده دور) دانش آموزان با آسیب جسمی همبستگی مثبت و معنادار بالاتری نسبت به سایر ابعاد عزت نفس وجود دارد (01/0>P). نتیجه گیری: بین عزت نفس و آرزوها و انتظارات دانش آموزان با آسیب جسمی رابطه مثبت معنادار وجود داشت.
۴۰.

تاثیر برنامه آماده سازی بر میزان پذیرش دانش آموزان عادی نسبت به دانش آموزان واجد اختلال حسی- حرکتی در مدارس فراگیر و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷۹
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر برنامه آماده سازی بر میزان پذیرش دانش آموزان عادی مدارس فراگیر و عادی نسبت به کودکان واجد اختلال حسی حرکتی صورت گرفته است. روش: با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، از جامعه آماری دانش آموزان عادی پایه های تحصیلی سوم تا پنجم ابتدایی در مدارس فراگیر و عادی در سال تحصیلی 85-84 نمونه ای به حجم 435 نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. با استفاده از پرسشنامه مقیاس پذیرش ولتز (1980) نگرش افراد هر دو گروه قبل و بعد از اجرای برنامه آماده سازی مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفت. یافته های حاصل، با استفاده از آزمون آماری t مستقل و تحلیل واریانس دو راهه تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج بیانگر آن بود که میزان پذیرش دانش آموزان گروه آزمایش در مدارس فراگیر و عادی پس از شرکت در برنامه آماده سازی، در مقایسه با گروه گواه به طور معنادار افزایش یافته است. همچنین نتایج بیانگر آن است که بین میانگین میزان پذیرش دانش آموزان گروه آزمایش با توجه به نوع مدرسه فراگیر و عادی تفاوت معنادار وجود ندارد. در نهایت اثر متقابل گروه آزمایش و نوع مدرسه بر میزان پذیرش دانش آموزان معنادار نیست. نتیجه گیری: شرکت دانش آموزان گروه آزمایش در برنامه های آماه سازی میزان پذیرش آنها را نسبت به دانش آموزان دارای اختلال حسی- حرکتی در مقایسه با گروه گواه افزایش داده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان