آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

هدف: نظر به اینکه وجود فرزند مبتلا به فلج‌مغزی زندگی خانواده و به‌ویژه مراقب خانوادگی کودک را متأثر می سازد، مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش نحوه مراقبت از کودکان مبتلا به فلج‌مغزی بر کیفیت زندگی مراقبین خانوادگی این کودکان انجام شده است. روش بررسی: در این مطالعه مداخله‌ای و شبه‌تجربی، ۲۵ نفر از مراقبین اصلی خانواده‌‌های دارای کودک مبتلا به فلج‌مغزی اسپاستیک تحت پوشش بهزیستی شهرستان بابلسر که حداقل سواد خواندن و نوشتن داشتند، به‌روش تمام‌شمار و با رعایت معیارهای لازم انتخاب و مورد آموزش قرار گرفتند. قبل و سه‌ماه پس از آموزش، میزان مهارت مراقبین در مراقبت از کودک مبتلا به فلج‌مغزی بر اساس فرم جمع‌آوری اطلاعات نحوه مراقبت از کودکان فلج‌مغزی و کیفیت‌زندگی مراقبین با پرسشنامه فرم کوتاه بررسی وضعیت سلامت (SF36) مورد سنجش قرار گرفت. آموزش به‌صورت عملی و با حضور مراقب و کودک مبتلا در طی 6 تا ۸ جلسه 30 دقیقه‌ای انجام پذیرفت. داده‌های حاصل با استفاده از آزمون تی‌زوجی و آزمون ناپارامتری ویلکاکسون تحلیل شد. یافته‌ها : نمرات کیفیت‌زندگی مراقبین 3 ماه پس از پایان آموزش نسبت به قبل از دریافت آموزش در تمامی 8 قلمرو، 2 حیطه کلی سلامت‌ذهنی و سلامت‌جسمانی و کیفیت‌زندگی کل به میزان معناداری افزایش یافت (00۱/0>P). از میان قلمروهای هشت‌گانه کیفیت‌زندگی، کمترین میانگین افزایش در قلمرو سلامت‌ذهنی و بیشترین آن در قلمرو نقش‌عاطفی مشاهده شد. میزان این تغییر در نمره کلی کیفیت‌زندگی بود. نتیجه گیری: با توجه به ارتقاء کیفیت‌زندگی والدین به‌دنبال گذراندن دوره آموزشی درباره نحوه صحیح مراقبت از کودکان مبتلا به فلج‌مغزی، اهمیت آموزش والدین بیش از گذشته معلوم شده و به نظر می‌رسد در ارزیابی اثربخشی برنامه‌های توانبخشی کودکان، می‌بایست آثاری که این برنامه ها بر سایر اعضاء خانواده دارد نیز همواره مورد توجه قرار گیرد.

تبلیغات