فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱٬۸۵۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه ویژگیهای روان شناختی دانش آموزان نارسانویس و عادی اجرا شد. روش: در این پژوهش 160 دانش آموز پای سوم ابتدایی (40 دانش آموز پسر نارسانویس، 40 دانش آموز دختر نارسانویس، 40 دانش آموز پسر عادی نویس و 40 دانش آموز دختر عادی) از شهرستان های شمال، مرکز و جنوب استان آذربایجان غربی (ماکو، ارومیه و اشنویه) شرکت داشتند. این پژوهش در دو مرحله اجرا شد: در مرحله اول، پس از انتخاب تصادفی شهرستانها و مدارس، دانش آموزان نارسانویس بر اساس نتایج آزمون هوشی اسلوسن، نمرات املا دانش آموزان و و میزان سلامت بینایی و شنوایی شناسایی شدند. در مرحله بعد، آزمونها و پرسشنامه های مرتبط با سنجش ویژگی های روان شناختی از قبیل آزمون تشخیص توای حافظه شنوایی – بینایی، آزمون توالی حافظه بینایی – ترسیمی، آزمون تشخیص شنوایی و پرسشنامه ارزیابی رفتاری راتر بر اساس دستورالعملهای مربوطه بر روی دانش آموزان نارسانویس و عادی اجرا شد. یافته ها: نتایج حاصل از آزمونهای آماری نشان داد که: (1 دانش آموزان گروه های نارسانویس و عادی در ویژگیهای روان شناختی اضطراب – افسردگی، ناسازگاری اجتماعی و کمبود توجه، تفاوت معنی داری دارند، اما در ویژگی هایی نظیر پرخاشگری – بیش فعالی و رفتارهای ضد اجتماعی تفاوت ها معنی دار نبود. (2 تفاوت بین گروه های نارسانویس و عادی در متغیرهای روان شناختی مربوط به حافظه دیداری، شنیداری و همچنین حساسیت شنیداری معنی دار بود. نتیجه گیری: در این مقاله نتایج، محدودیت ها و پیشنهادهایی برای پژوهش های بعدی مورد بحث قرار گرفته است.
مقایسه خودپنداره ی تحصیلی و اشتیاق به مدرسه در دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه خودپنداره تحصیلی و اشتیاق به مدرسه در دانش آموزان مبتلا به ناتوانی های یادگیری و عادی انجام گرفت. روش این پژوهش، علّی مقایسه ای بود. کلیه دانش آموزان مبتلا به ناتوانی های یادگیری مراکز ناتوانی یادگیری اداره آموزش و پرورش و نیز کلیه دانش آموزان مدارس ابتدایی شهر ارومیه در سال تحصیلی 91- 1390 جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. از بین این دانش آموزان تعداد 45 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند، تعداد 45 نفر نیز به تصادف از بین جامعه دانش آموزان عادی جهت مقایسه انتخاب و در پژوهش حاضر شرکت کردند. شرکت کنندگان در تحقیق در محل آموزش خود به پرسش نامه های خودپنداره تحصیلی و اشتیاق به مدرسه به صورت انفرادی پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از ابزارهای آمار توصیفی میانگین و انحراف معیار و آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) تحلیل شد. نتایج نشان داد که میانگین نمرات گروه مبتلا به ناتوانی های یادگیری در متغیرهای اعتماد دانش آموز، تلاش دانش آموز، نمره کلی خود پنداره تحصیلی، میزان دقت، جذابیت مدرسه، یادگیری خود تنظیمی و استفاده از راهبرد شناختی به طور معناداری پایین تر از گروه عادی است. نتایج این پژوهش مبنی بر همبودی پایین بودن خودپنداره تحصیلی و اشتیاق به مدرسه در دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری به نقش مهم متغیرهای مدرسه ای در عملکرد یادگیری این دانش آموزان اشاره دارد.
نقش معلمان در شناسایی و کاهش مشکلات یادگیری دانش آموزان: راهبردهایی برای خانواده، پیش دبستان و مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به شیوع بالای مشکلات یادگیری در بین دانش آموزان ایرانی، تشخیص، آموزش و توان بخشی بهنگام می تواند باعث کاهش مشکلات و آسیب های موجود درراه آموزش و درمان این کودکان شود. با توجه به اهمیت و نقش آموزش در محقق کردن عدالت آموزشی در جامعه، یکی از گروه هایی که در موفقیت دانش آموزان با مشکلات یادگیری از جایگاه مهم و انکارناپذیری برخوردارند، معلمان هستند که می توان از آن ها به عنوان معماران آموزشی این دانش آموزان نام برد. تشخیص بهنگام دانش آموزان با مشکلات یادگیری به وسیله معلمان مدارس عادی، با توجه به سن طلایی انجام مداخله های آموزشی و توان بخشی به موقع، می تواند باعث صرفه جویی در وقت، هزینه های آموزشی و درمانی و جلوگیری از برچسب خوردن و تبعات روانی و اقتصادی- اجتماعی آن برای خانواده ها و اجتماع شود و از وخامت مشکلات آن ها و همبودی پیدا کردن با سایر اختلال ها از جمله اختلال های اضطرابی، خلقی، نقص توجه بیش فعالی و مشکلات اجتماعی- هیجانی پیشگیری کرد. از این رو پژوهش حاضر با نگاهی به مشکلات یادگیری و با معرفی نقش معلمان در تشخیص این مشکلات، راهبردهایی برای خانواده ها، پیش دبستان و مدارس معرفی می کند.
تاثیر ورزش صبحگاهی در کاهش تمایلات پرخاشگری کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر بر آن است که تاثیر ورزش صبحگاهی را بر کاهش پرخاشگری کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر بررسی کند. به این منظور 60 نفر از دانش آموزان عقب مانده ذهنی خفیف را بین سنین 10 الی 13 سال انتخاب کرده و با استفاده از پیش آزمون پس آزمون گروه کنترل و گزینش تصادفی تاثیر برنامه ورزش صبحگاهی را بر کاهش پرخاشگری این کودکان مورد سنجش قرار داده است . به منظور اجرای آزمایش گروه نمونه به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند آزمون ناکامی روزنزوایک به عنوان پیش آزمون در مورد گروه نمونه اجرا گردید و سپس گروه آزمایش به مدت سه ماه و هر هفته شش روز تحت آموزش قرار گرفتند. در طول این دوره گروه گواه هیچ گونه آموزشی را دریافت نمی کردند پس از خاتمه دوره آزمایش ، آزمون ناکامی روزنزوایک از دو گروه آزمایش و گواه به عمل آمد و در پایان نتایج تحلیل آماری به کمک طرح اندازه گیری های مکرر تفاوت معنا داری را بین دو گروه نشان داد یافته ها همچنین نشان داد که گروه آزمایشی در نمره تطابق با گروه رشد پیشرفت قابل ملاحظه ای داشته و تمایلات پرخاشگرانه آنها به شدت کاهش یافته است.
" مقایسه ی هوش هیجانی و جرات ورزی در دانش آموزان دختر و پسر نابینا و عادی "(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، به منظور مقایسه هوش هیجانی و جرات ورزی در دانش آموزان دختر و پسر نابینا و عادی مقطع متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 85-1384 صورت گرفته است. بدین منظور 180 دانش آموز دختر و پسر به روش نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه های هوش هیجانی بار-ان و جرات ورزی گمبریل و ریچی پاسخ داند
اثربخشی آموزش والدین بر مشکلات رفتاری کودکان ADHD (مطالعه ی تک موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح پژوهشی حاضر یک مطالعه تک موردی بود که با هدف بررسی اثربخشی آموزش والدین بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان adhd اجرا شد. آزمودنی های طرح، چهار مادر دارای کودک مبتلا به adhd بوده اند. به منظور کنترل تاثیر دارو، کودکان از میان کودکان adhd که حداقل به مدت 6 ماه تحت درمان دارویی با ریتالین قرار داشتند، مورد انتخاب قرار گرفتند.
تاثیر تمرین بدنی و ذهنی بر یادگیری حرکتی دانش آموزان عقب ماندة ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی و مقایسة تأثیر شیوه های مختلف تمرین بدنی و ذهنی بر یادگیری مهارت شوت بسکتبال بود. به منظور تحقق اهداف 40 نفر از دانش آموزان عقب ماندة ذهنی آموزش پذیر مبتدی مقطع راهنمایی استان تهران به صورت تصادفی انتخاب شده و بر اساس نمره های پیش آزمون و بهرة هوشی در 5 گروه 8 نفری همگن سازماندهی شدند. پس از توجیه کلی در مورد چگونگی انجام تمرینات مربوط، آزمودنی ها تمرینات خود را به مدت 8 هفته، هر هفته 3 جلسه و هر جلسه به تعداد 30 تکرار انجام دادند. جمع آوری اطلاعات لازم در زمینة چگونگی وضعیت و پیشرفت آزمودنی ها در مهارت ملاک، با استفاده از آزمون پرتاب آزاد بسکتبال از نقطة پنالتی صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها که با استفاده از آزمون آماری K-s، t همبسته، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی انجام شد، نشان داد که تمرین بدنی و ذهنی بر یادگیری حرکتی دانش آموزان عقب ماندة ذهنی تأثیر معنی داری داشته است و تمرین بدنی که تمرین ذهنی دنبال شود، به بیشترین میزان یادگیری منجر می شود. ازاین رو، نتایج تحقیق نشان می دهد ترکیب تمرین بدنی و تمرین ذهنی در افراد کم توان ذهنی به بیشترین میزان یادگیری منجر می شود.
معرفی الگوی نقاط قوت و ضعف برای شناسایی و تشخیص کودکان با ناتوانی های یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: کودکان با ناتوانی های یادگیری ویژه، 4/5 درصد کل جمعیت را تشکیل می دهند، بنابراین شناسایی و تشخیص نوع مشکلات این کودکان، لازم به نظر می رسد. هدف از پژوهش حاضر، معرفی الگوی نقاط قوت و ضعف برای شناسایی و تشخیص کودکان با ناتوانی های یادگیری ویژه بود. به این منظور با روش مروری، متون اصلی شامل کتاب ها و مقاله های علمی در این زمینه طی سال های 1995 تا 2016 از پایگاه های معتبر اطلاعاتی استخراج شد و مورد بررسی قرار گرفت. مرور ادبیات پژوهش نشان داد یکی از الگوهایی که برای شناسایی کودکان با ناتوانی یادگیری ویژه از آن استفاده می شود، الگوی نقاط قوت و ضعف است. این الگو، خود به 3الگوی هماهنگی استعداد- پیشرفت، هماهنگی-اختلاف و تطابق-عدم تطابق، اشاره دارد که همگی آن ها به ارزیابی و شناسایی مشکلات و توانایی های کودکان با ناتوانی های یادگیری ویژه می پردازد.
تاثیر درمان یکپارچگی حسی بر مهارت های حرکتی درشت و ظریف کودکان 5 تا 7 ساله با نشانگان داون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" هدف: کودکان مبتلا به نشانگان داون دچار کژکاری در پردازش و یکپارچگی حسی هستند که می تواند موجب تاخیر در رشد مهارت های حرکتی درشت و ظریف آنها شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر درمان یکپارچگی حسی بر مهارت های حرکتی درشت و ظریف کودکان 5 تا 7 ساله مبتلا به نشانگان داون بود.
روش بررسی: شرکت کنندگان در این مطالعه تجربی شامل 60 کودک 7-5 ساله با نشانگان داون بودند که به صورت تصادفی از چند مرکز توانبخشی شهر تهران انتخاب و با انتصاب تصادفی ساده در گروه های مداخله و کنترل قرارگرفتند. مقیاس های رشد حرکتی پی بادی به عنوان پیش آزمون و پس آزمون برای ارزیابی مهارتهای حرکتی درشت و ظریف به کار گرفته شد. داده های حاصل با استفاده از آزمون های آماری از جمله آزمون لون، آزمون تی مستقل و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون حرکات درشت شرکت کنندگان در گروه های مداخله و کنترل از لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود داشت . در حرکات ظریف این تفاوت فقط در گروه مداخله معنادار بود و در گروه مقایسه تفاوت معناداری مشاهده نشد . همچنین بین میانگین اختلاف نمرات پیش آزمون و پس آزمون شرکت کنندگان در گروه های مداخله و کنترل در حرکات درشت و ظریف تفاوت معناداری وجود داشت.
نتیجه گیری: یافته های حاصل نشان می دهد که درمان یکپارچگی حسی موجب بهبود مهارت های حرکتی درشت و ظریف کودکان 5 تا 7 ساله با نشانگان داون می شود. پیشنهاد می شود که این رویکرد درمانی با التفات به نیازهای این کودکان در برنامه های توانبخشی آنها گنجانده شود.
"
تعیین عوامل اختلالهای هیجانی موثر بر نارساخوانی دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، به منظور تعیین عوامل اختلالهای هیجانی مؤثر در نارساخوانی دانش آموزان مقطع ابتدایی صورت گرفته است. روش: به منظور انجام این پژوهش، ابتدا تعداد 105 نفر از دانش آموزان مشکوک به نارساخوانی از میان جامعه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر تهران در پایه های سوم، چهارم و پنجم به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به صورت تصادفی انتخاب و سپس از میان آنها تعداد 70 دانش آموز نارساخوان پس از اجرای آزمونهای تشخیصی (از جمله آزمون هوشی وکسلر کودکان، آزمون اختلال خواندن، نصفت و همکاران، 1380) به صورت هدفمند برگزیده شدند. همچنین برای ارزیابی اختلالهای هیجانی همراه در دانش آموزان نارساخوان از پرسشنامه رفتاری راتر استفاده شد. اعتبار و رو ایی این آزمون را مهریار (1373) با به کاربردن روش دو نیمه کردن و باز آزمایی، 85/0 گزارش کرده است. در این پژوهش به منظور تعیین اینکه تمام متغیرهای پیش بین تا چه اندازه قدرت پیش بینی متغیر ملاک را دارند، از روش تحلیل رگرسیون پس رونده استفاده شده است. در این تحقیق سرعت، دقت و درک خواندن به صورت متغیر ملاک و متغیرهای اضطراب-افسردگی، بیش فعالی-پرخاشگری، نارسایی توجه، ناسازگاری اجتماعی، رفتار ضد اجتماعی به مثابه متغیرهای پیش بین وارد مدل رگرسیون شدند. یافته ها: نتایج نشان می دهد که از بین مؤلفه های اختلالهای هیجانی، متغیر های اضطراب-افسردگی، بیش فعالی، پرخاشگری و نارسایی توجه در پیش بینی نارساخوانی و مؤلفه های آن (سرعت، دقت و درک خواندن) نقش تعیین کننده ای داشته اند. نتیجه گیری: بر مبنای نتایج این پژوهش می توان به متخصصان اختلالهای ویژه یادگیری پیشنهاد کرد که اقدام به تدوین و اجرای برنامه های درمانی ترکیبی برای دانش آموزان نارساخوان همراه با اختلالهای هیجانی کنند.
بررسی اثر بخشی نرم افزار آموزشی «حساب یار» بر یادگیری ریاضیات دانش آموزان حساب نارسا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی تاثیر نرم افزار کمک آموزشی رایانه ای طراحی شده (حساب یار) برای آموزش شمارس، جمع و تفریق دانش آموزان با نارسایی یادگیری خاص در حساب بوده است. روش: با بهره گیری از روش شبه آزمایشی، تعداد 20 دانش آموز 8-7 ساله دچار این اختلال از بین جامعه آماری این دانش آموزان در شهر تهران پس از انتخاب و همتاسازی به صورت تصادفی در طرح پیش آزمون - پس آزمون به دو گروه آزمایش و کنترل، تقسیم شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات برای متغیر یادگیری (شمارش، جمع و تفریق) آزمون ایران کی مت (محمد اسماعیل و هومن، 1381) بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی (t دو گروه مستقل و وابسته) استفاده شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که به کارگیری نرم افزار کمک آموزشی طراحی شده در یادگیری شمارش، جمع و تفریق، در دانش آموزان دچار اختلال ویژه در یادگیری ریاضیات تاثیر مثبت دارد. بنابراین به نظر می رسد این نرم افزار برای این گروه از دانش آموزان مناسب باشد. نتیجه گیری: با استفاده از نرم افزار کمک آموزشی رایانه ای می توان شمارش، جمع و تفریق را به دانش آموزان دچار اختلال ریاضی، آموزش داد.
اثربخشی بازی درمانی شناختی رفتاری بر حافظه و مهارت های اجتماعی کودکان با ناتوانی یادگیری املا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه وهدف: یکی از مهم ترین ناتوانی های یادگیری، ناتوانی یادگیری املا (Spelling Learning Disability) می باشد که با مشکلات حافظه و مهارت های اجتماعی همراه است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی بازی درمانی شناختی رفتاری بر حافظه و مهارت های اجتماعی کودکان با ناتوانی یادگیری املا بود.
مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر آزمایشی (پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پایه سوم دبستان شهرستان دهاقان (اصفهان) در سال تحصیلی 91- 92 بودند. 40دانش آموز مبتلا به ناتوانی یادگیری املا، به صورت تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه بازی درمانی و کنترل قرار گرفتند. شرکت کنندگان در گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت بازی درمانی شناختی رفتاری قرار گرفتند. ابزار این پژوهش عبارت بودند از، آزمون تشخیص ناتوانی یادگیری املا، آزمون هوش وکسلر و مقیاس مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس و 18 SPSS-استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0> p)، و میانگین نمرات حافظه و مهارت های اجتماعی در گروه بازی درمانی در مرحله پس آزمون نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل افزایش یافته است.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج، بازی درمانی شناختی رفتاری بر بهبود و توانبخشی حافظه و مهارت های اجتماعی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری املا اثربخش بوده است .
تاثیر آموزش مهارت های برقراری ارتباط مؤثر بر افزایش عزت نفس و کاهش کم رویی معلولان جسمی - حرکتی استان تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی این تحقیق بررسی تاثیر آموزش مهارت های برقراری ارتباط مؤثر بر افزایش عزت نفس و کاهش کم رویی معلولان است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون باگروه کنترل و با گمارش تصادفی انجام گرفته است. جامعه ی آماری شامل همهی معلولان جسمی- حرکتی استان تهران در سال 87-86 است. از این جامعه نمونه ای شامل 120 نفر به شیوه ی نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد و به شیوه ی تصادفی نیز به دو گروه مساوی تقسیم شدند و به قید قرعه یکی از دو گروه به عنوان گروه آزمایش و دیگری به عنوان گروه گواه گمارده شدند (60 نفر گروه آزمایش و60 نفرگروه گواه) برای جمع آوری داده از آزمون عزت نفس آیزنگ و پرسش نامه کم رویی استنفورد استـفاده شد. اعضای گروه آزمایش به مدت دو ماه و نیم و هر هفته2 ساعت تحت آموزش مهارت های برقراری ارتباط مؤثر مانند: مهارت خود آگاهی، اصول ارتباط میان فردی، آشنایی با مهارت های صحبت کردن، آشنایی با مهارت های گوش دادن، آشنایی با عناصر کلامی و غیرکلامی ارتباط، مهارت همدلی، آشنایی با مهارت های لازم برای دوست یابی و ادامه ی دوستی، شیوه های سالم حل تعارض های بین فردی، مهارت قاطعیت و جرات ورزی، آشنایی با راهبردهای فوری و کوتاه مدت برای کنترل خشم قرار گرفتند. از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس نتایج نشان داد: 1- بین عملکرد افراد دو گروه در پس آزمون متغیر عزت نفس تفاوت معنی دار وجود دارد. یعنی آموزش مهارت های برقراری ارتباط مؤثر در افزایش عزت نفس معلولان تاثیر دارد. 2- بین عملکرد افراد دوگروه در پس آزمون متغیر کم رویی تفاوت معنی دار وجود دارد. یعنی آموزش مهارت های برقراری ارتباط مؤثر در کاهش کم رویی معلولان تاثیر دارد.
بررسی رابطه بین اهداف پیشرفت و عملکرد تحصیلی در دانش آموزان مدارس تیزهوشان و مدارس عادی: نقش میانجی گرایانه سبک های تفکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین اهداف پیشرفت و عملکرد تحصیلی با توجه به نقش واسطه ای سبک های تفکر نوع اول، در میان دانش آموزان تیز هوش و عادی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه مورد مطالعه دانش آموزان تیز هوش و عادی سال سوم دبیرستان، ناحیه 1 شهر اورمیه بود. بدین منظور 200 دانش آموز از مدارس عادی، و 150 دانش آموز از مدارس تیزهوشان به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند؛ و به پرسشنامه اهداف پیشرفت میگلی و همکاران (2000) و پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر (1992) پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد که سبک تفکر نوع اول نقش میانجی را در رابطه بین اهداف پیشرفت و عملکرد تحصیلی دارد (p=0.001) . نتایج مقایسه گروهی نشان داد که اثر اهداف تبحری بر سبک تفکر نوع اول در تیزهوشان بیشتر از عادی ( p=0.001 ) و اثر اهداف عملکرد- اجتناب در عادی بیشتر از تیزهوشان بود ( p=0.05 )، درحالی که اثر اهداف عملکرد- رویکرد بر سبک تفکر نوع اول در هر دو گروه تفاوت معناداری با هم نداشت. شاخص های برازش مدل (90/0 CFI = ، 08/0 RMSEA= ، 98/0= GFI تیزهوشان و90/0= GFI عادی) نشان داد که مدل پژوهش از برازش خوبی برخوردار است.
محتوای آموزشی و آماده سازی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر در زمینه مهارتهای زندگی مستقل از دیدگاه معلمان و والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر این بود که محتوای آموزشی تدوین شده برای کودکان کم توان ذهنی تا چه اندازه آنها را برای زندگی مستقل آماده می کند؟ شینوها را یوشینوری در گردهمایی ISEC 2000 در زمینه محتوای مهارتهای زندگی مستقل پنج مقوله: (1 حفظ بهداشت مناسب (2 آرامش بخشی (3 درک دنیای پیرامون (4 تحرک و جنبش و (5 برقراری ارتباط را مطرح می کند که این پنج مقوله به لحاظ نظری مبنای پژوهش حاضر برای بررسی محتوای مهارتهای زندگی مستقل است. بر اساس دیدگاه مذکور پرسشنامه ای تدوین شد که کاملا نمایانگر حیطه های مورد نظر در این دیدگاه بود. روایی صوری ابزار ساخته شده به تایید تعدادی از متخصصین رسید و اعتبار آن بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 0.92 بدست آمد. جامعه آماری این تحقیق کلیه معلمان و والدین مدارس ابتدایی کم توان ذهنی آموزش و پرورش شهر تهران بودند. مدارس مزبور بر اساس کیفیت نیروهای آموزشی آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه مذکور نظرات 200 نفر از اولیا و معلمان کودکان کم توان ذهنی از پنچ مدرسه که هر یک در مناطق جغرافیایی شرق و شمال شرق، مرکز و غرب تهران قرار داشتند، مورد بررسی قرار گرفت. این افراد شامل کلیه معلمان مدارس انتخاب شده در مناطق جغرافیایی نامبرده بودند. والدین هم از بین افرادی انتخاب شدند که بنا به نظر معلمان و مشاورین مدارس از تحصیلات لازم برای پاسخگویی به پرسشنامه برخوردار بودند. پس از جمع آوری و استخراج اطلاعات تعداد 172 پرسشنامه کامل بودند و بقیه پرسشنامه ها بعلت عدم تکمیل و ناقص بودن از جریان تحلیل خارج شدند. نتایج تحلیلها نشان داد که هم والدین و هم معلمان بر این باورند که محتوای آموزشی موجود با توجه به دیدگاه یوشینوری تاثیر مثبت و بالایی )بیش از (%70 را بر مهارتهای زندگی مستقل کودکان کم توان ذهنی داشته است. بر اساس نتایج این پژوهش توصیه های زیر مطرح شده اند: تحلیل محتوای آموزشی بر اساس دیدگاه مطرح شده، بازنگری در محتوای آموزشی بر اساس تحلیل محتوا، کاربردی کردن محتوای آموزشی بر اساس دیدگاه مطرح شده، آموزش مهارتهای زندگی مستقل بعنوان برنامه های اصلی به کودکان کم توان ذهنی و آموزش معلمان در این زمینه.
مقایسه انواع حافظه رویدادی و معنایی در دانش آموزان شنوا و ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه انواع حافظه رویدادی و معنایی در دانش آموزان شنوا و ناشنوا انجام شده است.
روش: در این مطالعه در چارچوب طرحی پس رویدادی آزمایشی 72 نفر دانش آموز شنوا و ناشنوای دختر و پسر پایه اول و دوم دبیرستان (از هر گروه 36 نفر) به طور تصادفی در پژوهش شرکت داده شدند. روش نمونه گیری تصادفی و ابزار پژوهش بررسی حافظه رویدادی شامل تکالیف رمزگردانی کلامی، عملی و تصویرسازی، تکالیف یادآوری آزاد و یادآوری با کمک نشانه بود. نتایج در انواع نمره گذاری جملات کامل، اسامی و افعال به طور جداگانه، و نمره گذاری به روش سخت گیرانه و آسان گیرانه به دست آمد. در بررسی حافظه معنایی از آزمون سیالی کلمات (حروف الفبایی و مقوله های معنایی) استفاده گردید.
یافته ها: بر اساس نتایج این پژوهش، افراد ناشنوا و شنوا در آزمون های یادآوری آزاد، یادآوری با کمک نشانه اسم و مقوله های معنایی عملکرد مشابه داشتند. ولی در آزمون یادآوری با کمک نشانه فعل (0171/0p=) و آزمون حروف الفبایی (001/0p=) تفاوت دو گروه معنادار بود و افراد ناشنوا در این آزمون ها نقص حافظه نشان دادند. همچنین نتایج حاکی از آن است که در اکثر موارد مربوط به حافظه رویدادی، دختران از پسران حافظه بهتری داشتند (یادآوری با کمک نشانه اسم (0332/0p=) و یادآوری آزاد (001/0p=) ولی در حافظه معنایی تفاوت دو جنس معنادار نبود.
نتیجه گیری: براساس این یافته ها مهم ترین نتیجه پژوهش حاضر این بود که مشکل افراد ناشنوا عمدتاً در مرحله یادآوری است و چنانچه به آنها حمایت محیطی (نشانه) داده شود، عملکردی بهتر از افراد عادی خواهند داشت.
آموزش متمایز برای دانش آموزان با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: برآورده کردن نیازهای گوناگون دانش آموزان با نیازهای ویژه برای شکوفایی توانایی آن ها در آموزش فراگیر بسیار مهم و ضروری است. یکی از راه های پاسخگویی به این نیاز، طراحی کلاس درس بر پایه آموزش متمایز است. آموزش متمایز به روش طراحی منظم برنامه درسی بر پایه نیازهای متفاوت و متنوع دانش آموزان با نیازهای ویژه برای به بیشینه رساندن توانایی یادگیری آنان است.