فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۸۵۶ مورد.
بررسی تحول تعریف نارسایی هوشی و تفاوت آن در نسخه چهارم و پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: تا سال 2002 دست کم ده بار در تعریف عقب ماندگی ذهنی تجدیدنظر شده است. انجمن نارسایی هوشی و تحولی آمریکا در سال 2007، واژه نارسایی هوشی را جایگزین عقب ماندگی ذهنی کرد. درحالی که در چهارمین ویرایش تجدیدنظر شده راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی از واژه عقب ماندگی ذهنی استفاده شده است. به همین سبب در مقاله های فارسی و انگلیسی هر 2 واژه به کاررفته اند. در حال حاضر، واژه نارسایی هوشی مورد تایید همگان از جمله انجمن روان پزشکی آمریکا (پنجمین ویرایش تجدیدنظر شده راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی) و سازمان بهداشت جهانی (ویرایش یازدهم طبقه بندی آماری بین المللی بیماری ها و مشکلات بهداشتی وابسته) قرار گرفته است.
نتیجه گیری: انتظار می رود که در مجله ها و فصلنامه های علمی و ارزشمند داخلی و خارجی از واژه منسوخ شده عقب ماندگی ذهنی استفاده نشود. پیشنهاد می شود متخصصان ایرانی گامی فراتر برداشته و نگرش مثبت تری به پدیده نارسایی هوشی داشته باشند تا واژه کودکان با نارسایی هوشی جایگزین کودکان عقب مانده ذهنی شود
تأثیر آموزش آگاهی واج شناختی بر توانایی خواندن دختران کم توان ذهنی پایه دوم دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: از آنجا که آگاهی واج شناختی بر یادگیری خواندن اولیه بسیار موثر می باشد، هدف پژوهش حاضر این بود که مشخص کند آیا آموزش آگاهی واج شناختی به کودکان عقب مانده ذهنی می تواند بر مهارت خواندن این کودکان تاثیر بگذارد؟
روش: در یک بررسی مداخله ای، از دو گروه 30 نفری مورد و شاهد که در پایه دوم دبستان استثنایی رجائیه تهران تحصیل می کردند و از نظر سطح آگاهی واج شناختی یکسان بودند، استفاده شد. در آغاز طرح آزمون های آگاهی واج شناختی، درستی و سرعت خواندن برای دو گروه اجرا گردید. بعد هر دو گروه طی مدت سه ماه آموزش خواندن دیدند. گروه مورد، علاوه بر آموزش خواندن در همین مدت، طی 20 ساعت تحت آموزش آگاهی واج شناختی قرار گرفت. پس از سه ماه هر دو گروه دوباره تحت همان آزمون ها قرار گرفتند.
یافته ها: امتیاز آگاهی واج شناختی هر دو گروه بعد از سه ماه افزایش معنی دار یافت، ولی این افزایش در گروه مورد بیشتر بود. امتیاز درستی و سرعت خواندن هر دو گروه نیز افزایش غیر معنی دار یافت. امتیاز کل آگاهی واج شناختی با درستی و سرعت خواندن همبستگی معنی دار داشت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت آموزش خواندن به کودکان عقب مانده ذهنی موجب افزایش امتیاز آگاهی واج شناختی و درستی و سرعت خواندن آنها می گردد.
بررسی کارآمدی روان نمایشگری بر بهبود بخشی مهارت های اجتماعی و عزت نفس دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی کارآمدی روان نمایشگری بر مهارت های اجتماعی و عزت نفس کودکان نارساخوان در دبستان های منطقه 1 آموزش و پرورش شهرستان اردبیل پرداخته است. روش: نمونه پژوهش 31 نفر از دانش آموزان دختر و پسر 13 ساله نارساخوان در پایه پنجم ابتدایی مدارس دولتی در سال تحصیلی 85-1384 بودند که پس از دو مرحله نمونه گیری، به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای و اجرای مصاحبه با معلم، والدین و کودک و با استفاده از فرم مخصوص بررسی وضعیت کودک از لحاظ خواندن انتخاب شدند (16 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل). در مرحله بعدی پیش آزمون از دو گروه با استفاده از آزمون مهارت های اجتماعی استفنز (SBA) و آزمون عزت نفس کوپراسمیت (SEI) گرفته شد. سپس گروه آزمایش به مدت ده جلسه گروهی تحت درمان روان نمایشگری قرار گرفتند و در پایان مجددا پس آزمون بر روی دو گروه انجام گرفت. یافته ها: تحلیل و مقایسه اطلاعات به دست آمده از تفاضل پیش آزمون- پس آزمون نشان داد که اجرای روان نمایشگری مهارت های اجتماعی و عزت نفس دانش آموزان را افزایش می دهد. همچنین تحلیل زیرمقیاس های آزمون مهارت های اجتماعی نتایج مطالعه نشان داد که اجرای روان نمایشگری بر مهارت های میان فردی و رفتارهای مربوط به کار که از ابعاد آزمون مهارت های اجتماعی هستند، اثر معنادار دارد، اما در رابطه با اثر روان نمایشگری بر رفتارهای مربوط به خود و رفتارهای مربوط به محیط، نتیجه معناداری به دست نیامد. نتیجه گیری: برای افزایش مهارت های اجتماعی و عزت نفس دانش آموزان نارساخوان می توان از فنون روان نمایشگری استفاده کرد.
عوامل موثر در بروز فرسودگی شغلی معلمان دانش آموزان نابینا ، ناشنوا ، و عادی در مقاطع راهنمایی شهر تهران
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر کشف عوامل موثر بر فرسودگی شغلی معلمان نابینا ، ناشنوا ، و عادی است . 176 معلم زن و مرد از مدرسان عادی ، نابینا و ناشنوای مقطع راهنمایی انتخاب شدند و پرسشنامه های فرسودگی شغلی ماسلاچ و مقیاس درجه بندی تیپ A و تیپ B (بورتنر) را تکمیل کردند . برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی دو متغییره (مدل همزمان ) استفاده گردید . یافته ها نشان می دهد که اوقات فراغت ، و سن پیشبینی های مناسبی برای متغییر ملاک ( خستگی عاطفی ) می باشد و جنسیت است . پیش بینی مناسب برای تغییرات ملاک (خستگی عاطفی و دگرگونی شخصیت است . تیپ های شخصیتی ، پیشبین مناسبی برای متغییر ملاک (خستگی عاطفی ، دگرگونی شخصیت ، و فقدان موفقیت فردی ) است. متغییرهای نوع مدرسه ، تحصیلات ، وضعیت تاهل ، تعداد فرزندان ، وضعیت اجتماعی – اقتصادی ، محیط روانشناختی – اجتماعی ، و تعداد شغل در معادله رگرسیون وارد نشدند و پیش بینی های مناسبی برای متغییر های ملاک ( خستگی عاطفی – دگرگونی شخصیت – و فقدان موقعیت فردی ) تلقی نگردیده اند .
بررسی باورها و آگاهی های والدین افراد عقب مانده ذهنی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی دیدگاههای والدین افراد عقب مانده ذهنی در مورد عامل عقب ماندگی‘اقدامات درمانی صورت گرفته وحقوق اجتماعی- قانونی فرزندان خودبود.دراین مطالعه 300 نفر از والدین دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر وتربیت پذیر مراکز استثنایی شهرستان شیراز شرکت کرده اند. آنان به سؤالات پرسشنامه ای که از طریق مصاحبه انجام شد‘پاسخ گفتند.این اطلاعات با روش های آماری درصدگیری و آزمون مجذور کار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که 7/61 درصدوالدین معتقد بودند که علت عقب ماندگی فرزندشان را باید به عامل سرنوشت نسبت داد. همچنین بیشترین اقدامی که والدین جهت درمان فرزندانشان انجام داده بودند‘توسل به دعا و بستن دخیل بود(64%) اکثر والدین باور داشتند که فرزند عقب مانده آنان برای خانواده شان خوش قدم است که البته این اعتقاد به طور معنادار به میزان تحصیلات والدین بستگی داشت.اطلاعات همچنین حاکی از آن بود که 69 درصد والدین اعتقاد به ازدواج فرزندشان داشتند واز این میان 7/82 درصد معتقد بودند که این ازدواج باید با افراد طبیعی صورت گیرد.اکثر والدین در ارتباط با حقوق اجتماعی وقانونی فرزندخود هیچگونه اطلاعی نداشتند(7/83%) با افزایش تحصیلات پدر این آگاهی نیز بیشتر میشد که این موضوع در سطح 05/0>P معنادار بود.
مقایسه تأثیر دو روش آموزش تنظیم هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، بر پریشانی روانشناختی و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان مادران کودکان عقب مانده ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در بهبود نشانه های پریشانی روانشناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان مادران کودکان عقب مانده ذهنی در شهر تبریز بود. در این مطالعه شبه تجربی، جامعه آماری شامل مادران دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزشگاه های استثنایی شهر تبریز بود. پس از اجرای پرسشنامه افسردگی، اضطراب، استرس، از بین آن ها، تعداد 60 نفر به شیوه تصادفی انتخاب شده و در دو گروه 30 نفره تقسیم شدند. گروه اول یک دوره درمان آموزش تنظیم هیجان را در 8 جلسه 2 ساعتی، دریافت کرد. گروه دوم در طول همین مدت، هشت جلسه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را طی کرد. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش شامل پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجان شناختی (CERQ) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) بود. تحلیل نتایج با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری صورت گرفت. نتایج نشان داد که اثربخشی متغیرهای مستقل (آموزش تنظیم هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی) بر متغیرهای وابسته افسردگی (01/5=F و 03/0=p) ، اضطراب (27/7=F و 01/0=p) و استرس (17/10=F و 00/0=p) معنی دار است. بنابراین می توان گفت که روش های درمانی آموزش تنظیم هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر روی این متغیرها اثر بخشی متفاوتی دارند. مقایسه دو به دوی گروه ها در متغیرهای وابسته نشان می دهد که در متغیرهای افسردگی، اضطراب و استرس تفاوت میانگین ها بین دو گروه معنی دار است و این تفاوت به نفع گروه آموزش تنظیم هیجان است. یعنی این روش تأثیر بیشتری روی آزمودنی ها داشته است. در مجموع نتایج نشان می دهند که آموزش تنظیم هیجان می تواند در کاهش پریشانی روانشناختی مادران کودکان عقب مانده ذهنی موثر واقع شود.
مشکلات کودکان تیزهوش: راه حلهایی برای والدین و مربیان
حوزه های تخصصی:
بررسی تأثیر فعالیتهای حرکتی درشت بر فرایند توجه دانشآموزان پسر مبتلا به نشانگان داون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از موارد مهم و مورد توجه در کودکان، توانایی و یا ناتوانی در انجام فعالیتهای حرکتی است که در رشد عملکردهای شناختی و رفتارهای اجتماعی کودک تأثیر میگذارد. هدف این مطالعه بررسی تأثیر فعالیتهای حرکتی درشت بر فرایند توجه (توجه پایدار، تغییر توجه) دانشآموزان پسر نشانگان داون ۸ تا ۱۲ ساله میباشد. روش بررسی: در این مطالعه مداخلهای و تجربی، 26 دانشآموز مبتلا به نشانگان داون بهصورت هدفمند از 4 مدرسه کودکان استثنایی شهید بهشتی، احیا، پیدایش و پیروزی انتخاب شده و با آزمونهای توجه (توجه پایدار و تغییر توجه) و مقیاس رشدی ازرتسکی مورد ارزیابی اولیه قرار گرفتند. سپس نمونهها بهصورت تصادفیتعادلی به دو گروه مداخله (13 نفر) و کنترل (13 نفر) تخصیص یافتند. برای گروه مداخله، مداخلات با تأکید بر فعالیتهای حرکتی درشت به مدت 8 هفته (هفتهای 2 بار) انجام گرفت. بعد از اتمام مداخلات، دو گروه مجدداً تحت ارزیابی قرار گرفته و دادههای حاصل با استفاده از آزمون تی زوجی و تی مستقل مورد تجزیهوتحلیل آماری قرار گرفت. یافتهها: مقایسه نمرات آزمونهای توجه قبل و بعد از مداخله در گروه کنترل (توجه پایدار 654/0=P و تغییر توجه 163/0=P) و مقیاس رشدی ازرتسکی، حاکی از عدم اختلاف معنادار بود، اما در گروه مداخله تأثیر معنادار مداخلات دیده شد (00۱/0>P). همچنین در نمره مربوط به کاهش انقطاع از تکلیف، بین میانگین سطح نمرات هر دو گروه مداخله (00۱/0>P) و کنترل (00۱/0>P) اختلاف معناداری وجود داشت. نتیجهگیری: تقویت فعالیتهای حرکتی درشت بر فرایند توجه (توجه پایدار و تغییر توجه) دانشآموزان نشانگان داون بهطور معناداری مؤثر است.
رابطه ابعاد شخصیت با سبک های دلبستگی و سبک های هویت در دانش آموزان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سبک های دلبستگی و هویت به عنوان دو مؤلفه بسیار مهم شخصیت و عوامل مرتبط با آن همواره مورد توجه پژوهشگران قرار داشته است؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد شخصیت با سبک های دلبستگی و سبک های هویت در دانش آموزان با آسیب شنوایی بود.
اثربخشی برنامه آموزش مهارت های اجتماعی مبتنی بر پردازش شناختی برای کم توانان ذهنی
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی این مسئله است که آیا برنامه ی مهارت های اجتماعی مبتنی بر رویکرد پردازش شناختی بر آموزش و تعمیم به سه مهارت اجتماعی (معذرت خواهی، غلبه بر آزار و اذیت و خودداری از تماس های نامناسب) دانش آموزان کم توان ذهنی مؤثراست یا نه؟ برنامه ی مهارت های اجتماعی ابعاد رویکرد پردازش شناختی (مهارت های رمزگذاری اجتماعی، مهارت های تصمیم گیری اجتماعی، مهارت های عملکرد اجتماعی و مهارت های ارزیابی اجتماعی) را به منظور آموزش مهارت های مورد نظر پوشش می داد. در طول جلسات آموزش از داستان ها و تصاویر کشیده شده با دست استفاده شد. جلسات آموزش مهارت های اجتماعی سه بار در هفته و به صورت فردی انجام و پس از هر جلسه، جلسات تعمیم دهی برگزار شد. اثربخشی آموزش با استفاده از یکی از رویکردهای طراحی تک موردی به نام الگوی بررسی چندگانه با بررسی وضعیت چنین افرادی تعیین شد. نتایج مطالعه حاکی از اثرگذاری برنامه ی مهارت های اجتماعی مبتنی بر رویکرد پردازش شناختی برآموزش و تعمیم بخشی مهارت های اجتماعی در دانش آموزان کم توان ذهنی بود .
سنجش میزان اثر بخشی توانبخشی روانی بر کودکان دارای معلولیت جسمی و ذهنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"هدف: با توجه به اینکه بومی کردن مدل های توانبخشی از اهمیت خاصی برخوردار است؛ در این مطالعه ضمن معرفی توانبخشی روانی ژاپنی، میزان اثر بخشی آن بر کودکان دارای معلولیت جسمی و ذهنی سنجیده می شود.
روش بررسی: در این پژوهش شبه تجربی از نوع قبل و بعد، با انتخاب 120 نفر کودک 5 تا 10 ساله دارای معلولیت های فلج مغزی (CP) و کم توان ذهنی (MR) بصورت نمونه های در دسترس از کلینیکهای توانبخشی تهران، با انجام تکنیک های توانبخشی روانی به روش ژاپنی (دوسا) به مدت سه ماه شامل 24 جلسه یکساعته درمانی برای هر کودک و جمعاً 2880 جلسه درمانی، وضعیت قبل و بعد از مداخله کودکان مورد مقایسه قرار گرفت. کودکان مبتلا به فلج مغزی جهت بررسی تأثیر انجام تکنیکهای دوسا بر وضعیت ستون فقرات و متغیرهای قابل سنجش قوس گردن، پشت، کمر و وضعیت لگن و کودکان کم توان ذهنی جهت بررسی تأثیر انجام تکنیکهای دوسا بر وضعیت بدن و حرکت و چکونگی تعامل اجتماعی آنها، مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل کیت سنجش، پرسشنامه تعامل اجتماعی و ابزارتصویری ترسیمی بود. داده های حاصل با انجام آزمونهای آماری ویلکاکسون و آنووا مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تکنیکهای درمانی دوسا بطور معناداری بر بهبود وضعیت ستون فقرات و قوسهای گردن، پشت و کمر کود کان مبتلا به فلج مغزی مؤثر بوده است. همچنین در مورد کودکان کم توان ذهنی، وضعیت بدن و حرکت آنان بعد از مداخله با توجه به نتیجه آزمون آنووا نسبت به قبل از مداخله اختلاف معناداری نشان نداد (237/0 = P). تعامل اجتماعی آنان بخصوص تعامل با خانواده بعد از تمرینات پیشرفت چشمگیری داشت .
نتیجه گیری: بطور کلی با توجه به شواهد آماری، تصویری و بالینی این تحقیق می توان نتیجه گرفت که تمرینات برنامه توانبخشی روانی دوسا بر بهبود وضعیت بدنی و روانی کودکان مبتلا به فلج مغزی و کم توان ذهنی مؤثربوده است و می توان از آن بعنوان یک روش تکمیلی در درمان استفاده کرد.
"
مقایسه مهارتها ی اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استثنایی در مدارس تلفیقی و استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر مقایسه مهارتهای اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان آسیب دیده شنوایی و بینایی در مدارس تلفیقی و استثنایی استان قزوین است.
روش: در پژوهش پس رویدادی حاضر، از بین دانش آموزان استثنایی، کلیه دانش آموزان طرح تلفیق (85 نفر) انتخاب واز دانش آموزان استثنایی مشغول به تحصیل درمدارس استثنا یی (1376نفر) نیز تعداد 115 نفر از آنهایی که بیشترین شباهت را باتوجه به متغیرها ی کنترل مثل سن، جنس، پایه تحصیل و نوع معلولیت داشتند به عنوان گروه همتا شده با دانش آموزان تلفیقی انتخاب شدند. برای ارزیابی مهارتها ی اجتمایی دانش آموزان از مقیاس درجه بندی مهارتها ی اجتماعی گرشام والیوت (1990) فرم ویژه ارزیابی توسط معلم استفاده شد.
یافته ها : نتایج این پژوهش نشان داد که بین میانگین نمره مهارتها ی اجتمایی وهمچنین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مشغول به تحصیل درمدارس استثنایی و مدارس عادی(تلفیقی) تفاوت معناداری وجودندارد. همچنین مقایسه دوگروه نشان داد که تفاوت معناداری بین دانش آموزان دختر و پسر ناشنوا در موقعیت تلفیقی و استتثنایی وجود دارد. و این تفاوت نشان می دهد که دختران از نظر مهارت اجتماعی وپیشرفت تحصیلی نمرات بالاتری کسب کرده اند.
نتیجه گیری:از یافته ها ی پژوهش نتیجه گیری می شود که تلفیق دانش آموزان استثنایی در مدارس عادی این استان تاثیری در جهت افزایش مهارتهای اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ندارد و باید همرا ه با این اقدام به عوامل مؤثر در تلفیق دانش آموزان نیز توجه شود.