فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱٬۸۳۶ مورد.
۳۲۱.

پیش بینی سانحه پذیری کودکان بر اساس حساسیت به پاداش و تنبیه: نقش میانجی تکانشگری و نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)

۳۲۲.

تاثیر آموزش روش تعامل همه جانبه بر کاهش رفتارهای چالش برانگیز و افزایش مهارت های اجتماعی در کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روش تعامل همه جانبه رفتارهای چالش برانگیز مهارت های اجتماعی کودکان طیف اتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۶ تعداد دانلود : ۴۴۴
هدف: پژوهش حاضر با هدف تأثیر آموزش روش تعامل همه جانبه بر کاهش رفتارهای چالش برانگیز و افزایش مهارت های اجتماعی در کودکان با اختلال طیف اتیسم در مرکز اتیسم ندای عصر شهر تهران در سال 97-1396 می باشد. روش: روش پژوهش به صورت آزمایشی از نوع طرح های تک آزمودنی با چند خط پایه و چند نوع درمان (A-B-A-B) بود. حجم نمونه شامل 5 نفر از کودکان 5 تا 8 ساله دارای اختلال طیف اتیسم بود که از بین جامعه آماری 36 نفری، به صورت غیر تصادفی هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. هر نفر طی 22 جلسه سه خط پایه اول، 8 جلسه خط درمان اول، سه خط پایه دوم و 8 جلسه خط درمان دوم تحت مداخله با روش تعامل همه جانبه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از مشاهده و پرسشنامه رفتار چالش برانگیز جلیلی(1386) و پرسشنامه مهارت های ارتباط اجتماعی (SCQ) راتر و همکاران(2003) جمع آوری شد. یافته ها: نتایج نشان داد اندازه اثر در متغیر رفتارهای چالش برانگیز در آزمودنی اول26/1، آزمودنی دوم33/1، آزمودنی سوم49/0، آزمودنی چهارم83/1 و آزمودنی پنجم71/0 برآورد شده است، همچنین نتایج نشان داد اندازه اثر در متغیر مهارت های اجتماعی در آزمودنی اول 55/0، آزمودنی دوم 90/0، آزمودنی سوم74/0، آزمودنی چهارم76/0 و آزمودنی پنجم 03/1 می باشد که اندازه اثر آزمودنی ها بین 41/0 تا 7/2 درصد قرار دارند که نشان می دهد روش تعامل همه جانبه تأثیر معنی داری بر رفتار چالش برانگیز و مهارت های اجتماعی کودکان طیف اتیسم دارد. همچنین نتایج نشان داد اندازه اثر در مؤلفه های ارتباط چشمی، لمس و بازی انفرادی در پنج آزمودنی بین 41/0 تا 7/2 قرار دارد که نشان دهنده تأثیر روش همه جانبه بر مؤلفه های ذکر شده می باشد. نتیجه گیری: با توجه به تأثیر این نوع مداخله پیشنهاد می شود مربیان و متخصصین امر از روش تعامل همه جانبه برای بهبود رفتارهای چالش برانگیز و افزایش مهارت های اجتماعی کودکان با طیف اتیسم استفاده کنند.
۳۲۳.

رویکرد الگویابی معادلات ساختاری در تبیین تأثیر فشار شغلی با میانجی گری اشتیاق شغلی بر بهزیستی روان شناختی مربیان مراکز اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اشتیاق شغلی بهزیستی روان شناختی فشار شغلی مربیان مراکز اختلال یادگیری ویژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۰ تعداد دانلود : ۲۸۱
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر طراحی و آزمودن الگویی در تبیین فشار شغلی با میانجی گری اشتیاق شغلی بر بهزیستی روان شناختی مربیان مراکز اختلال های یادگیری ویژه بود. روش: این پژوهش از نوع الگویابی معادلات ساختاری و جامعه آماری آن شامل تمام مربیان مشغول فعالیت در «مراکز آموزشی و توان بخشی مشکلات ویژه یادگیری» تحت پوشش سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور در سال تحصیلی 1398-1397 بود که از بین آنها 1030 نفر به روش نمونه گیری غیرتصادفی و داوطلبانه در این پژوهش شرکت نمودند. ابزارهای پژوهش فرم کوتاه پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989)، پرسش نامه فشار شغلی اورلی و گیردانو (1980)، پرسش نامه اشتیاق شغلی ش وفلی و س الانوا (2001 ) بودند. داده ه ا با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS مورد تجزیه و تحلیل ق رار گرفت. یافته ها: فشار شغلی به طور مستقیم موجب کاهش بهزیستی روان شناختی مربیان مراکز اختلال یادگیری ویژه، و به طور غیرمستقیم، از طریق افزایش اشتیاق شغلی موجب تعدیل میزان بهزیستی روان شناختی مربیان می شود (05/0 > P). نتیجه گیری: این پژوهش رابطه منفی بین فشار شغلی و بهزیستی روان شناختی، و رابطه مثبت بین فشار شغلی و اشتیاق شغلی را تأیید می کند. بنابراین، شایسته است با استفاده از نتایج این پژوهش و کاربست آن در برنامه ریزی ستادی و استانی، تعارضات موجود را شناسایی و با استفاده از رویکرد بوم نگر جهت بهبود شرایط بهزیستی روان شناختی مربیان این مراکز اقدام نمود.
۳۲۴.

ارزیابی و مداخله در فرایند سازگاری خ انواده های کودکان با نیازهای ویژه: م عرف ی الگوی دوگانه «ای بی سی ایکس»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی دوگانه «ای بی سی ایکس» فرایند سازگاری فشار روانی ادراک شده کودکان با نیازهای ویژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۸ تعداد دانلود : ۳۰۷
یافته های پژوهشی نشان می دهند والدین دارای فرزند با نیازهای ویژه فشارهای بیشتری را در زمینه های مختلف تجربه می کنند که می تواند بر کارکردهای خانواده تأثیر گذاشته و منجر به ناسازگاری و آسیب پذیری شود. هدف از پژوهش حاضر معرفی الگویی چند وجهی و پرکاربرد جهت ارزیابی و تبیین سازگاری خانواده های کودکان با نیازهای ویژه است. مقاله حاضر مروری است که با روش مرور نظام مند موضوع در وب گاه های معتبر علمی، به بررسی الگوی دوگانه «ای بی سی ایکس» پرداخته و ضمن بررسی اجزای الگو، روش کاربرد آن نیز ارائه شده است. الگوی دوگانه «ای بی سی ایکس» الگویی چندبُعدی در تبیین میزان فشار روانی و سازگاری خانواده های کودکان با نیازهای ویژه است. با بهره گیری از این الگو، متخصصان، مربیان و کارشناسان می توانند ضمن ارزیابی مطلوب میزان سازگاری خانواده های کودکان با نیازهای ویژه، مداخله های مناسبی برای بهبود عملکرد این خانواده ها انجام دهند.
۳۲۵.

اثربخشی تمرین تکنیک های کاراته بر تعادل و رفتارهای کلیشه ای کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعادل ایستا تعادل پویا رفتارهای قالبی کودکان اوتیسم کاراته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۱ تعداد دانلود : ۳۳۵
اختلال طیف اوتیسم،یک اختلال عصبی تحولی است که در سال های اولیه کودکی نمایان می شود. مطالعات پیشین نشان داده اندکه اجرای فعالیت بدنی می تواند جهت بهبود مشکلات رفتاری و جسمانی کودکان با اختلال طیف اوتیسم به کار رود، اما در زمینه تأثیر روش آموزش هنرهای رزمی بر بهبود تعادل دراختلال اوتیسم مطالعات اندکی انجام شده است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر تمرین تکنیک های کاراته بر تعادل و رفتارهای کلیشه ای درکودکان با اختلال طیف اتیسم انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با انتخاب گروه گواه بود. به این منظور،20 کودک با میانگین سنی91/2±90/10 سال دارای اوتیسم به صورت دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در دوگروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایشی به مدت 10 هفته، هفته ای 2 جلسه 60 دقیقه ای به تمرینات کاتا در کاراته پرداختند. قبل از شروع و پس از پایان 10 هفته مداخله، پرسشنامه رفتارهای کلیشه ای و آزمون تعادل ایستا و پویا تکمیل و اجرا شد. از آزمون شاپیروویلکز جهت تعیین نرمال بودن داده ها، و از آزمون تحلیل کوواریانس جهت مقایسه میانگین دو گروه قبل و بعد از مداخله استفاده شد. نتایج نشان داد که ده هفته تمرین تکنیک های کاراته تأثیر معنی داری بر رفتارهای کلیشه ای دارد (001/0> p)، اما نتوانست موجب بهبود معنی دار شاخص های تعادل ایستا و پویا در این کودکان شود. تمرین تکنبک های کاتا در کاراته به دلیل شباهت به کلیشه ها در اوتیسم و عدم نیاز شناختی می تواند مداخله ای ارزشمند اضافه شده به برنامه های کودکان طیف اوتیسم جهت کاهش رفتارهای کلیشه ای باشد.
۳۲۶.

تجربه زیسته مادران کودکان دارای اختلال طیف اتیسم: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پدیدارشناسی مادران کودکان دارای اختلال طیف اتیسم تجربه زیسته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۴ تعداد دانلود : ۳۵۹
اختلال طیف اوتیسم یک شرایط رشدی پیچیده است که با چالش های مداومی در تعامل اجتماعی، گفتار و ارتباطات غیر کلامی کودک همراه است و تعامل مادر- کودک را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته مادران در تعامل با فرزندان دارای اختلال اتیسم است. روش پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی بود. جامعه شامل مادران کودکان دارای اختلال اتیسم بود که به انجمن اتیسم ایران (در شهر تهران) در سال 1398 مراجعه کرده بودند. نمونه به روش هدفمند انتخاب شد و 8 مادر تا دستیابی به اشباع بررسی شدند. داده ها با روش مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و با روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شدند. یافته های حاصل از تجربه زیسته مادران کودکان دارای اختلال اتیسم، در 4 مضمون اصلی شامل بروز احساسات متناقض(مثبت و منفی)، سرمایه روان شناختی پایین، محدودیت در شبکه های حمایت اجتماعی و آثار و پیامدها و همچنین چندین مضمون فرعی دیگر خلاصه شدند. یافته های این پژوهش بر اهمیت ارائه خدمات حمایت اجتماعی مناسب برای مادارن دارای کودکان اختلال طیف اتیسم تأکید می کند. همچنین به روان شناسان و مشاوران توصیه می شود که جهت بهبود کیفیت زندگی مادران دارای کودک اختلال طیف اتیسم، بر ارتقاء سرمایه روان شناسی مادران متمرکز شوند.
۳۲۷.

رابطه علائم نارسایی توجه/ بیش فعالی و مهارت های اجتماعی کودکان: مطالعه نقش تعدیل گر راهبردهای مقابله ای مادران با هیجانات منفی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: راهبردهای مقابله ای هیجانات منفی کودکان علائم نارسایی توجه/ بیش فعالی مهارت های اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۰ تعداد دانلود : ۵۵۶
هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه نقش تعدیل گر راهبردهای مقابله ای والدین با هیجانات منفی کودکان در رابطه علائم نارسایی توجه ، علائم بیش فعالی و مهارت های اجتماعی کودکان بود. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده که در آن تعداد 191کودک 7 تا 13 سال (دختر: 43 درصد، پسر: 56 درصد) و مادران آنان مشارکت داشتند. داده ها با استفاده از مقیاس درجه بندی کانرز والدین (CPRS-R:S) ، مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (SSRS)، و مقیاس راهبردهای مقابله با هیجانات منفی کودکان (CCNES) جمع آوری شد و با استفاده از نسخه 26 نرم افزار SPSS و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش سلسله مراتبی تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که علائم نارسایی توجه، علائم بیش فعالی و راهبردهای حمایت گرانه مادران در مقابله با هیجانات منفی کودکان می توانند به طور معناداری، مهارت های اجتماعی را در آنان پیش بینی کنند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد راهبردهای حمایت گرانه مادران در مقابله با هیجانات منفی کودکان رابطه بین علائم نارسایی توجه، علائم بیش فعالی و مهارت های اجتماعی را تعدیل می کند. نتیجه گیری: بر اساس این نتایج استفاده بیشتر مادران از راهبردهای حمایت گرانه، ارتباط علائم نارسایی توجه، علائم بیش فعالی و مهارت های اجتماعی کودکان را تحت تآثیر قرار می دهد. ملاحظات بالینی و کاربردی نتایج مذکور مورد بحث قرار گرفته است.
۳۲۸.

تدوین برنامه فرزندپروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص (SLD) و ارزیابی اثربخشی آن بر استرس فرزندپروری و هیجانات تحصیلی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرزندپروری اختلال یادگیری خاص (SLD) استرس هیجانات تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۳ تعداد دانلود : ۴۰۵
هدف پژوهش حاضر تدوین برنامه فرزندپروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص (SLD) و ارزیابی اثربخشی آن بر استرس فرزندپروری و هیجانات تحصیلی کودکان بود. در مرحله اول «برنامه فرزندپروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص (SLD)» تدوین شد. بخش دوم پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری با گروه گواه بود. نمونه پژوهش در این بخش، شامل 30 مادر دارای فرزند مبتلا به اختلال یادگیری خاص (SLD) بودند که به روش دردسترس انتخاب و به شیوه تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) تقسیم شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه استرس فرزندپروری (PSI) و پرسشنامه هیجانات تحصیلی بود. برنامه فرزندپروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص (SLD) در طی هشت جلسه (هر هفته یک جلسه) برگذار شد و مدت هر جلسه، 60 دقیقه بود. داده ها با آزمون واریانس اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-23 تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که بین آزمودنی های گروه آزمایش و کنترل از نظر استرس فرزندپروری و هیجانات تحصیلی کودکان در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0 > P). با توجه به نتایج این پژوهش می توان اظهار داشت که برنامه فرزندپروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص (SLD) بر استرس فرزندپروری و هیجانات تحصیلی کودکان تأثیرگذار است.
۳۲۹.

تأثیر آموزش نقاشی انگیزشی بر رفتار پرخاشگرانه دانش آموزان پسر کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقاشی انگیزشی رفتار پرخاشگرانه دانش آموزان کم توان ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۰ تعداد دانلود : ۴۱۳
هدف: رفتارهای پرخاشگرانه، مشکلی متداول در میان کودکان دارای کم توان ذهنی است. یکی از روش های پیشنهاد شده، جهت درمان آن، هنر درمانی است. هدف این پژوهش بررسی مداخلات نقاشی انگیزشی بر رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان پسر کم توان ذهنی در مقطع ابتدایی بود. روش: 26 نفر از دانش آموزان پسر کم توان ذهنی در مقطع ابتدایی، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه پرخاشگری کودکان کم توان ذهنی ( B. D. GH ) فرم معلم استفاده گردید. پرسشنامه پرخاشگری در توسط معلمان تکمیل گردید. دانش آموزان به تصادف به دو گروه آزمایش (13نفر) وکنترل (13نفر) تقسیم شدند. سپس گروه آزمایش در 12 جلسه متوالی، آموزش نقاشی انگیزشی را دریافت کردند. داده های حاصل از اجرای پیش آزمون و پس آزمون با آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون پرخاشگری در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 p< ). نتیجه گیری: نقاشی انگیزشی درکاهش رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان پسر کم توان ذهنی مؤثر است. این گروه از دانش آموزان فرصت می یابند تا عواطف، احساسات و هیجانات متراکم شده و فشارهای روانی حاصل از این احساسات را از طریق نقاشی و به صورتی جامعه پسند نشان دهند، بنابراین کمتر پرخاشگری نشان می دهند. از این رو، نقاشی انگیزشی می تواند به عنوان یکی از مداخلات درمانی مؤثر در کاهش مشکلات رفتاری کودکان کم توان ذهنی مورد استفاده قرار گیرد.
۳۳۰.

اثربخشی الگوی طراحی آموزشی 5E بر خلاقیت و مشارکت اجتماعی کودکان کم توان ذهنی در شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کم توان ذهنی الگوی طراحی آموزشی E5 خلاقیت مشارکت اجتماعی شبکه های اجتماعی مجازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۵ تعداد دانلود : ۳۴۰
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر یادگیری از طریق شبکه های اجتماعی مجازی مبتنی بر الگوی طراحی آموزشی مبتنی E5 بر خلاقیت و مشارکت اجتماعی کودکان کم توان ذهنی در درس علوم تجربی می باشد. روش : روش پژوهش آزمایشی و طرح آزمایشی از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون -پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان کم توان ذهنی شهر کرج تشکیل می دادند که 225 نفر بودند و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 34 نفر (17 نفر گروه کنترل و 17 نفر گروه آزمایش) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه خلاقیت تورنس (1992) و پرسشنامه مشارکت اجتماعی یزدان پناه (1386) بود که پایایی آن ها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب با (70/0) و (92/0) تائید شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل و تی وابسته صورت گرفت. یافته ها : نتایج نشان داد، به کارگیری شبکه های اجتماعی مجازی مبتنی بر الگوی طراحی آموزشی E5 موجب افزایش خلاقیت و مشارکت اجتماعی کودکان کم توان ذهنی در درس علوم تجربی می شود (05/0 P< ) . نتیجه گیری: استفاده از الگوی طراحی آموزشی E5 که متناسب با نیاز افراد کم توان ذهنی است، می تواند بر میزان خلاقیت و مشارکت فعال آنان در شبکه های اجتماعی مجازی تأثیرگذار باشد.
۳۳۱.

واکاوی محدودیت های تحصیلی دانشجویان نابینا و کم بینا: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانشجویان نابینا و کم بینا محدودیت های تحصیلی آموزش عالی تحلیل محتوای کیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۴ تعداد دانلود : ۳۰۸
در پژوهش حاضر هدف، توصیف و فهم ادراک دانشجویان نابینا و کم بینا از محدودیت ها تحصیلی آنان در سطح آموزش عالی بود. مطالعه حاضر در سال تحصیلی 99-1398 با رویکرد کیفی، از نوع تحلیل محتوای کیفی عرفی انجام شد. از میان جامعه دانشجویان نابینا و کم بینا، تعداد 12 نفر از دانشجویان این طیف، با استفاده از شیوه نمونه گیری هدف مند انتخاب، و در مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته مشارکت کردند. تجزیه و تحلیل متن مصاحبه ها با استفاده از الگوی تحلیل ارتباطی، و به صورت دستی انجام شد. راهبردهای اعتباربخشی به داده ها با استفاده از روش های بازنگری ناظرین، بازنگری مشارکت کنندگان، تخصیص زمان کافی برای جمع آوری داده ها و درگیری مداوم و مثلث سازی محقق انجام شد.نتایج در طبقات اصلی"چالش های کنکور"، " نامناسب بودن فضای فیزیکی دانشگاه" ، "چالش های ارتباطی"، "چالش های آموزشی" و"اهمال کاری سازمانی" و چندین طبقه فرعی استخراج شد. نتایج نشان داد، علی رغم تصویب و اجرای مقطعی قوانین حمایت کننده داخلی و بین المللی از حقوق معلولان، نیازهای تحصیلی این قشر از دانشجویان کمتر مد نظر قرار می گیرد؛ و در عمل به الزامات تحصیلی آنان توجهی نمی-شود. پیشنهاد می شود متصدیان امر با مورد توجه قرار دادن دستاوردهای کاربردی پژوهش، اقدامات لازم را انجام دهند.
۳۳۲.

بررسی اثر بخشی ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر اضطراب و افسردگی بیماران ام اس شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولتیپل اسکلروزیس اضطراب افسردگی ذهن آگاهی مبتنی براسترس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲ تعداد دانلود : ۲۵۶
چکیده هدف: پژوهش حاضر با هدف اثر بخشی درمان گروهی ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر بهبود اضطراب و افسردگی در بیماران مبتلا به ام اس در شهر بجنورد انجام شد. روش کار: نمونه ها به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده برگزیده (به تعداد 22 نفر) و سپس به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (11 نفر در گروه ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس) و یک گروه کنترل (11 نفر) تقسیم شدند. در پیش آزمون از پرسشنامه های اضطراب بک و افسردگی بک استفاده شد. در مرحله ی بعد، ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس طی 8 جلسه و یکبار در هفته به مدت دو ساعت بر روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل تحت هیچ مداخله ای قرار نگرفت. سپس پس آزمون برای هر دو گروه تکمیل گردید و داده های لازم گردآوری و با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه استرس درمانی بر مبتنی ذهن آگاهی با گروه گواه در متغیرهای اضطراب و افسردگی وجود دارد. نتیجه گیری: با عنایت به یافته های بدست آمده، به منظور کاهش سطح اضطراب و افسردگی بیماران ام اس باید به مداخله ی ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس توجه بیشتری مبذول گردد.
۳۳۳.

تأثیر آموزش مهارت های معنوی بر ارتقاء کیفیت زندگی و امید به زندگی مادران دارای کودک کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنویت کیفیت زندگی امید کم توان ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۹ تعداد دانلود : ۲۴۵
توجه به شرایط کودکان کم توان ذهنی و تأثیرات نامطلوب این بحران بر مادران با ایجاد تنشهای جسمی، روانی و اجتماعی که منجر به انزوا وکاهش شدید در کیفیت زندگی و امید به زندگی آنها می شود، لازم است ضرورت آموزش مهارت معنوی مورد مداقه قرار گیرد. از این رو هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مهارت های معنوی بر ارتقاء کیفیت زندگی و امید به زندگی مادران با کودک کم توان ذهنی بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود.20 مادر با کودک کم توان ذهنی در مدرسه استثنایی شهید ساریخانی شهر تهران در سال تحصیلی 97- 1396 انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. اطلاعات کیفیت زندگی و امید به زندگی مادران با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی و پرسشنامه امید جمع آوری شد. سپس آموزش مهارتهای معنوی در 8 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد، در حالی که به گروه کنترل این آموزش ارائه نشد. آزمودنیها پس از اتمام جلسات مجدداً مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد میانگین نمره امید به زندگی در گروه آزمایش از 21/3 ±11/20 قبل از مداخله به 24/3 ±00/26 بعد از مداخله و میانگین نمره کیفیت زندگی گروه آزمایش83 /11±00/67 قبل از مداخله به 10/10±22/72 افزایش معناداری یافت (01/0>p). براساس یافته های این پژوهش، آموزش مهارتهای معنوی تأثیر مثبتی در ارتقای کیفیت زندگی و امید به زندگی مادران دارای کودک کم توان ذهنی داشته است
۳۳۴.

مقایسه اثربخشی مداخله با روش تحلیل رفتار کاربردی و نوروفیدبک بر ارتقای مهارت های شناختی، اجتماعی و فعالیت های روزمره زندگی در کودکان مبتلابه اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل رفتار کاربردی نوروفیدبک مهارت های شناختی اجتماعی فعالیت های روزمره اتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۷ تعداد دانلود : ۳۸۱
هدف: مطالعه حاضر با هدف اثربخشی و مقایسه مداخله با روش تحلیل رفتار کاربردی و نوروفیدبک بر ارتقای مهارت های شناختی، اجتماعی و فعالیت های روزمره زندگی در کودکان مبتلابه اختلال اتیسم بود. روش: روش تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کودکان 7-12 ساله مرکز توان بخشی کودکان مبتلابه طیف اتیسم با نیازهای ویژه شهر اردبیل در سال 97 بودند؛ که 45 شرکت کننده به صورت هدفمند انتخاب و به روش تصادفی ساده در دو گروه مداخله تحلیل رفتار کاربردی و نوروفیدبک و یک گروه کنترل 15 نفره تقسیم شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه سنجش دامنه اتیسم (1999)، مقیاس تجدیدنظر شده هوش وکسلر کودکان (1969)، پرسشنامهسنجش مهارت های اجتماعی استون و همکاران (2010) و مقیاس فعالیت های روزمره زندگی وایزمن (2013)استفاده شد. علاوه بر برنامه های آموزشی مرکز، مداخلات دو گروه به صورت انفرادی به مدت 20 جلسه 45 دقیقه ای و 2 بار در هفته اجرا شد. گروه کنترل صرفاً برنامه روتین مرکز را دریافت کرد. داده ها با نرم افزار اس پی اس اس 21 و آزمون آماری اون، تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون توکی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخلات ABA و نوروفیدبک بر ارتقای مهارت های شناختی، اجتماعی و فعالیت های روزمره زندگی در کودکان مبتلابه اختلال طیف اتیسم تأثیر داشته اند و همچنین مداخله ABA نسبت به نوروفیدبک در همه این متغیرها بیشتر از نوروفیدبک بوده است. بنابراین نتیجه گیری: این یافته ها تأییدی بر نقش مداخلات ABA و نوروفیدبک در درمان برخی مشکلات و مهارت های کودکان مبتلابه اختلال طیف اتیسم بود.
۳۳۵.

اثربخشی مداخله والد محور مبتنی بر فلسفه فرا هیجانی گاتمن بر تنظیم شناختی هیجان کودکان با مشکلات رفتاری برونی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مداخله والدمحور فلسفه فراهیجانی تنظیم شناختی هیجان مشکلات رفتاری برونی شده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۹ تعداد دانلود : ۵۳۱
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله والد محور مبتنی بر فلسفه فرا هیجانی گاتمن بر تنظیم شناختی هیجان کودکان با مشکلات رفتاری برونی شده انجام شد. روش: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی است و شیوه انجام آن نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل تمام کودکان 7-10 سال با مشکلات رفتاری برونی شده شهر اصفهان بود. نمونه استفاده شده در این پژوهش شامل 30 دانش آموز با مشکلات رفتاری برونی شده بود که به صورت روش نمونه گیری چندمرحله ای خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. شرکت کنندگان به دو گروه (آزمایش و کنترل) تقسیم شدند. والدین کودکان گروه آزمایش 6 جلسه در مداخله شرکت کردند. ابزار های این پژوهش شامل پرسشنامه مشکلات رفتاری آخنباخ و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان بود. یافته ها: میانگین پس آزمون در دو گروه کنترل و آزمایش با یکدیگر تفاوت معنا داری داشت (05/0 p< ) که این امر نشان از تأثیر مثبت مداخله والد محور می باشد. میزان این تأثیر در متغیر های تمرکز مجدد بر برنامه ریزی 56 درصد، ارزیابی مجدد مثبت 69 درصد، دیدگاه پذیری 69 درصد، ملامت خویش 18 درصد، پذیرش 54 درصد، نشخوارگری 54 درصد، تمرکز مجدد مثبت 56 درصد، فاجعه سازی 31 درصد و ملامت دیگران 25 درصد بود. نتیجه گیری: این مطالعه نقش و اهمیت دیدگاه فراهیجانی والدین را روشن ساخت و نشان داد که مداخله والدمحور مبتنی بر فلسفه فرا هیجانی باعث بهبود تنظیم شناختی هیجان کودکان با مشکلات رفتاری برونی شده می شود. استفاده از این بسته آموزشی به عنوان بخشی از برنامه آموزشی مهارت افزایی والدین، از پیشنهاد های کاربردی این پژوهش محسوب می شود.
۳۳۶.

تحلیل نیمرخ عملکردی حافظه و توجه در کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی، کودکان با اختلال یادگیری و کودکان با شرایط همبود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نارسایی توجه/بیش فعالی اختلال یادگیری شرایط همبود حافظه توجه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۸ تعداد دانلود : ۴۴۸
پژوهش حاضر باهدف بررسی نیمرخ عملکردی کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی، کودکان با اختلا ل یادگیری و کودکان با شرایط همبود اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی و اختلال یادگیری در انواع حافظه و توجه انجام گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع پس-رویدادی بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 دانش آموز عادی، 30 دانش آموز دارای اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی، 30 دانش آموز دارای اختلال یادگیری و 30 دانش آموز با شرایط همبود پس از شناسایی، ارزیابی و تشخیص؛ در انواع مولفه های حافظه و توجه مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند. از روش تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی شفه به همراه رسم نیمرخ عملکرد گروه ها به منظور تحلیل داده های گردآوری شده استفاده شد. نتایج حاکی از تفاوت معنادار بین عملکرد کودکان عادی با هر سه گروه کودکان دارای اختلال در همه زیر نوع های حافظه و توجه بود (01/0 > p). همچنین ضعیفترین عملکرد در کارکرد حافظه متعلق به گروه همبود و ضعیفترین عملکرد در زیر مقیاس های توجه نیز در گروه کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی مشاهده شد. همچنین مقایسه دو به دویی در همه مولفه ها حاکی از وجود تفاوت بین چهار گروه بود. با توجه به این یافته ها به نظر می رسد که همراه بودن دو اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی و اختلال یادگیری می تواند ضعف بیشتر در عملکردهای مبتنی بر حافظه را برای فرد به همراه داشته باشد هرچند این همبودی درزمینهٔ توجه نقش تعدیل کننده داشته و می تواند منجر به بهبود عملکرد فرد با اختلال همبود در مقایسه با زمانی شود که فرد تنها اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی را دارد.
۳۳۷.

تنظیم شناختی هیجان و مشکلات رفتاری در کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری خاص (ریاضی، خواندن و نوشتن)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلالات یادگیری خاص تنظیم شناختی هیجان خواندن ریاضی کودکان مشکلات رفتاری نوشتن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۲ تعداد دانلود : ۹۰۹
هدف مطالعه ی حاضر، بررسی تنظیم شناختی هیجان و مشکلات رفتاری در کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری خاص (ریاضی، خواندن و نوشتن) بود. از میان جامعه آماری دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی (۷ تا ۱۲ سال) از سال ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۷ شهر همدان و اراک، ۱۲۰ کودک (۳۰ نفر مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی، ۳۰ نفر مبتلا به اختلال یادگیری خواندن، ۳۰ نفر مبتلا به اختلال یادگیری نوشتن و ۳۰ نفر کودک بودن اختلال یادگیری به روش نمونه گیری هدفمند و لحاظ کردن ملاک های ورود و خروج به پژوهش انتخاب شدند. از ابزارهای فهرست اختلال های خواندان،آزمون ریاضی ایران کی مت، پرسشنامه مشکلات رفتاری کانرز فرم کوتاه والدین و پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان نسخه کودکان برای ارزیابی آزمودنی ها استفاده شد. نتایج نشان داد که هر سه گروه دارای اختلالات یادگیری در مقایسه با گروه بهنجار، با تفاوت معناداری از میزان کمتر راهبرهای مثبت تنظیم هیجان و میزان بیشتر راهبرهای منفی تنظیم هیجان و مشکلات رفتاری برخوردار بودند، همچنین نتایج نشان داد که اختلال خواندن در مقایسه با دو گروه اختلالات ریاضی و نوشتن از میزان بیشتر راهبردهای منفی تنظیم هیجان و مشکلات رفتاری همراه بود. یافته های این مطالعه شواهدی بر مشکلات تنظیم هیجانی و رفتاری دانش آموزان مبتلا به اختلالات یادگیری فراهم می کند. بنابراین لازم است در جهت بهبود و اصلاح این مشکلات برنامه ریزی های لازم صورت گیرد.
۳۳۸.

کاربرد تکنولوژی کمکی در حوزه نارسایی های شدید و چندگانه: مطالعه بین رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تکنولوژی کمکی نارسایی های چندگانه مطالعه میان رشته ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۲۷۱
هدف پژوهش حاضر، مطالعه مروری نظامند کاربرد تکنولوژی کمکی در حوزه نارسایی های شدید و چندگانه بود. در این راستا، با استفاده از کلیدواژه های تخصصی تکنولوژی کمکی، تکنولوژی آموزشی، و تکنولوژی یادگیری در حوزه نارسایی های چندگانه و شدید، و جستجوی آنها در پایگاه های اطلاعات پژوهشی تخصصی ایران و جهان در بین سال های 2017-1996 یافته ها و اطلاعات مورد نظر جهت دستیابی به هدف پژوهش مورد واکاوی قرار گرفت. از بین مقالات پژوهشی انتخاب شده، پژوهش های انجام شده در ارتباط با کاربرد تکنولوژی کمکی در اختلال های چندگانه از بیشترین فراوانی (با تعداد 32) برخوردار است، و کاربرد تکنولوژی کمکی در آسیب ارتوپدی، در اختلال نابینایی-ناشنوایی، و در آسیب مغزی ناشی از ضربه به ترتیب 4، 2، و 1 بار مورد پژوهش قرار گرفته اند. همه پژوهش های انجام شده از نوع طرح های تک آزمودنی هستند. تکنولوژی های مبتنی بر میکروسوئیچ (با فراوانی 16) پرکاربردترین تکنولوژی کمکی جهت استفاده برای افراد دارای نارسایی های چندگانه است. ترکیب برنامه های نرم افزاری و تکنولوژی میکروسوئیچ (با فراوانی 9)، برنامه های نرم افزاری (با فراوانی 7)، تکنولوژی های ارتباط اجتماعی (با فراوانی 5)، و ترکیب تکنولوژی ارتباط اجتماعی و میکروسوئیچ (با فراوانی 2) به ترتیب در اولویت های بعدی قرار دارند. مراکز استثنایی یا توانبخشی پرکاربردترین موقعیت کارآموزی است که در 19 پژوهش (48.71 درصد) مورد استفاده قرار گرفته است. به علاوه، سنجش انفرادی آزمودنی ها قبل از انتخاب تکنولوژی کمکی ( در 38.46 درصد پژوهش ها)، مشارکت خانواده ( در 79.49 درصد پژوهش ها)، و پشتیبانی مداوم برای آزمودنی ها ( در 89.74 درصد پژوهش ها) مورد توجه قرار گرفته است. نتایج همه پژوهش های انجام شده حکایت از اثربخشی مثبت تکنولوژی کمکی در نارسایی های چندگانه دارند. غالب پژوهش های شواهد-محور از تکنولوژی کمکی و تاثیر آن بر روی افراد دارای نارسایی های چندگانه حمایت می کنند، استفاده و کاربرد تکنولوژی کمکی می تواند به افراد دارای نارسایی های چندگانه در ارتقای یادگیری تحصیلی، مهارت های اجتماعی، و زندگی مستقلانه کمک کند. در ایران طراحی برنامه های تکنولوژی کمکی در حوزه نارسایی های چندگانه و ارزیابی اثربخشی آن بر روی این گروه از افراد ضروری است.
۳۳۹.

تأثیر آموزش برنامه توانمندسازی خودتنظیمی بر اضطراب تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودتنظیمی اضطراب تحصیلی اختلال یادگیری ویژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۸ تعداد دانلود : ۵۷۱
زمینه: دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه با عوامل تنش زای متعدد جسمی و روانی مواجه هستند که بر کیفیت زندگی آنان تأثیر می گذارد. با توجه به ارتباط اضطراب تحصیلی با خودتنظیمی، یکی از روش هایی که می تواند به دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه کمک کند، آموزش توانمندسازی خودتنظیمی است. هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش برنامه توانمندسازی خودتنظیمی بر اضطراب تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه بود. روش: طرح تحقیق نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه پژوهش 28 نفر از دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه شهرستان رشت در سال تحصیلی 98-1397 بودند که به طور در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس اضطراب مدرسه (فرم معلم) در مراحل پیش و پس از آموزش استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه، تحت آموزش گروهی برنامه توانمندسازی خودتنظیمی قرار گرفتند و گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد آموزش برنامه توانمندسازی خودتنظیمی بر بهبود اضطراب تحصیلی و مؤلفه های آن (اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی) در دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه تأثیر دارد (001/0>p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، برنامه توانمندسازی خودتنظیمی می تواند در بهبود مهارت های شناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه، از کارایی لازم برخوردار باشد. بنابراین، پیشنهاد می شود این مداخله در آموزش دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه به کار گرفته شود.
۳۴۰.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رابطه والد-فرزندی، استرس والدگری و سخت رویی مادران دارای فرزند با اختلال کم توجهی/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اختلال کم توجهی/بیش فعالی رابطه والد-فرزندی استرس والدگری سخت رویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۴ تعداد دانلود : ۳۰۹
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به شیوه گروهی بر رابطه والد-فرزندی، استرس والدگری، و سخت رویی در مادران دارای فرزند با اختلال کم توجهی-بیش فعالی بود. روش پژوهش نیمه تجربی با شیوه پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری، شامل تمام مادران دارای فرزند با اختلال کم توجهی/بیش فعالی بود که کودکان شان در مدارس شهر سنندج مشغول به تحصیل بودند. از میان آن ها به روش نمونه گیری در دسترس ابتدا 30 نفر که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند انتخاب و سپس با گمارش تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسش نامه رابطه مادر-کودک (پیانتا، 1992)، شاخص تنیدگی والدینی (آبیدین، 1995) و پرسش نامه سخت رویی (کوباسا، 1979). گروه آزمایش تحت درمان گروهی پذیرش و تعهد، طی 8 جلسه دو ساعته قرار گرفت و گروه کنترل، هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. در مرحله پس آزمون، پرسشنامه های فوق روی هردو گروه مجدداً اجرا شد. همچنین برای پیگیری اثرات مداخله، پس از2 ماه ابزارهای پژوهش دوباره اجرا شدند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که در مرحله پس آزمون، نمرات استرس والدگری کاهش یافته، رابطه والد فرزندی و سخت رویی در مادران گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافته است و این افزایش در مدت پیگیری دو ماهه تغییر چشمگیری نیافته است. بنابراین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس والدگری، سخت رویی، و رابطه والد فرزندی مادران دارای فرزند با اختلال کم توجهی/ بیش فعالی مؤثر بوده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان