فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی تاثیر روش های مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر نظریه شناختی- اجتماعی، سازه گرایی و انگیزشی بر اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان انجام گردید. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و دارای طرح پیش، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه الزهرا در سال تحصیلی 95-94 بودند. به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم جامعه تعداد 361 نفر از دانشجویان پرسشنامه اشتیاق مسیرشغلی را تکمیل کردند. از بین آنها تعداد74 نفر نمره یک انحراف استاندارد پایین تر از میانگین کسب کردند. مرحله دوم 60 نفر از افرادی که داوطلب شرکت در مرحله دوم پژوهش بودند انتخاب شده و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش(هر کدام 15) و یک گروه کنترل قرار گرفتند. مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر نظریه شناختی- اجتماعی، سازه گرایی و انگیزشی در مورد سه گروه آزمایش انجام شد. در پایان چهار گروه دوباره با استفاده از پرسشنامه اشتیاق مسیرشغلی هیرشی (2014) سنجیده شدند. یافته ها: نتایج درون و بین آزمودنی حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و واریانس چندمتغیری نشان دادند که ارائه آموزش بر بهبود میانگین نمرات اشتیاق مسیرشغلی تاثیر داشته است(p < 0/001). نتایج آزمون تعقیبی بیان گر آن بود که نمره کل اشتیاق مسیرشغلی در مراحل پس آزمون و پیگیری در گروه کنترل به طور معناداری از سه گروه مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر رویکرد شناختی- اجتماعی، سازه گرایی و انگیزشی کمتر بود(p < 0/001). نتیجه گیری: پژوهش حاضر بیانگر این است که آموزش مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر رویکرد شناختی- اجتماعی، سازه گرایی و انگیزشی بر افزایش اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان دختر موثر است.
مقایسه معلمان با نیم رخ های گوناگون انگیزشی از لحاظ راهبردهای آموزشی و انضباطی: تحلیل مبتنی بر فرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه معلمان با نیم رخ های گوناگون انگیزشی از لحاظ راهبردهای آموزشی و انضباطی بود. شرکت کنندگان پژوهش شامل 354 معلم (158 مرد و 196 مرد) مقاطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه شهرهای شمالی استان آذربایجان غربی بود که به روش ترکیبی نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه انگیزش خودتعیین گری بلیس و پرسش نامه های محقق ساخته راهبردهای آموزشی و راهبردهای انضباطی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل خوشه ای، آزمون چندمتغیری T2 هاتلینگ و آزمون تی برای گروههای مستقل استفاده شد. بر اساس نتایج، دو خوشه انگیزشی برای معلمان شناسایی گردید که نخستین خوشه انگیزشی که در آن مقدار بالای انگیزش درونی، انگیزش یکپارچه شده و انگیزش همانند سازی شده و مقادیر پایین انگیزش بیرونی و بی انگیزگی مشاهده گردید، به عنوان خوشه انگیزش خودتعیین گری و خوشه ای که در آن همه انگیزش ها تقریباً در یک سطح قرار دارند، خوشه برخوردار از همه انگیزش ها نامیده شد. در ادامه، برای بررسی تفاوت دو خوشه انگیزشی از لحاظ راهبردهای آموزشی و انضباطی از T2 هاتلینگ و آزمون t برای گروههای مستقل استفاده شد که نتایج نشان دادند بین خوشه های انگیزشی معلمان براساس راهبردهای آموزشی و راهبردهای انضباطی، تفاوتی معنادار وجود دارد.لذا می توان نتیجه گرفت انگیزش خودتعیین گری از عوامل مهم درافزایش عملکردهای شغلی معلمان بشمار می آید.
اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی با تأکید بر آموزه های دینی بر تاب آوری و رغبت های شغلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش مثبت اندیشی با تاکید بر آموزه های دینی برتاب آوری و رغبت های شغلی دانش آموزان پایه اول متوسطه شهرستان چهاردانگه انجام گردید. پژوهش مورد مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل انجام پذیرفت. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه مشغول به تحصیل در دبیرستانهای شهرستان چهاردانگه تشکیل دادند. به منظور انتخاب آزمودنیها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش(15 نفر) و گروه کنترل(15نفر) جایگزین شدند. برای هر دو گروه پیش آزمون اجرا شد. گروه آزمایش مدت 9 جلسه ی 90 دقیقه ای تحت آموزش مثبت اندیشی بر مبنای آموزه های دینی قرار گرفتند. در پایان دوره آموزش، پس آزمون اجرا گردید.پرسش نامه های مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون و فرم کوتاه رغبت سنج شغلی استرانگ بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . نتایج بدست آمده از پژوهش نشان داد که 1- بین عملکرد دو گروه در پس آزمون تاب آوری تفاوت معناداری وجود دارد .2- بین عملکرد دو گروه در پس آزمون رغبت شغلی ، تفاوت معناداری وجود دارد،.در مجموع مثبت اندیشی بر مبنای آموزه های دینی موجب بهبود نسبی شاخص تاب آوری و تغییر نسبی در رغبت های شغلی تحصیلی دانش آموزان شده است.
رابطه عوامل مختلف انگیزشی با بی تصمیمی شغلی دانشجویان دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی تصمیمی شغلی یکی از مشکلات شایع در جوانان است. موقعی که یک شخص تصمیم قطعی برای انتخاب یک شغل نگرفته است، ما با بی تصمیمی شغلی مواجه هستیم. عوامل مختلف شخصیتی، رشدی، اجتماعی و انگیزشی بر بی تصمیمی شغلی موثر هستند.این پژوهش با هدف تعیین رابطه عوامل مختلف انگیزشی با بی تصمیمی شغلی دانشجویان انجام شد. برای این منظور 338 دانشجو به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان کلیه دانشجویان سال آخر دانشگاه تبریز انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه یونگ و مک گرومیک (2011) که شامل خرده مقیاس های بی انگیزشی شغلی، بی تصمیمی، تشخص طلبی، انتظار موفقیت، علاقه و لذت درونی شغل و تأثیر اجتماعی خانواده است، استفاده شد. داده های بدست آمده با استفاده از روش تحلیل مسیر و به کمک نرم افزار AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که بی تصمیمی شغلی به صورت مستقیم از طریق بی انگیزشی شغلی(682/0 = )و به صورت غیر مستقیم از طریق تشخص طلبی (097/0= )، انتظار موفقیت شغلی (200/0- = ) و علاقه و لذت درونی شغل (165/0- = ) پیش بینی می شود. یافته های دیگر پژوهش نشان داد 46% درصد بی تصمیمی شغلی دانشجویان از طریق بی انگیزگی شغلی، تشخص طلبی، انتظار موفقیت شغلی و علاقه و لذت درونی شغلی تبیین می شود.
تاثیر تیپ های شخصیتی بر میزان مشارکت یادگیرندگان در سیستم مدیریت یادگیری مودل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: در یادگیری الکترونیکی، افراد با تفاوت های فردی وارد محیط آموزشی می شوند، بنابراین در سنجش بازده های یادگیری نیز تفاوت های زیادی با یکدیگر دارند. این پژوهش با هدف بررسی میزان تاثیر تیپ های شخصیتی درون گرایی و برون گرایی بر میزان مشارکت یادگیرندگان در سیستم مدیریت یادگیری مودل انجام شد.
روش ها: این پژوهش به شیوه علی- مقایسه ای در سال 1392روی 86 نفر از دانشجویان ترم دوم حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی در مقطع کارشناسی ارشد انجام شد. این افراد براساس جدول کرجسی و مورگان و به شیوه طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. این دانشجویان برای درس آشنایی با کامپیوتر در کنار جلسات حضوری خود، برخی تمرین ها را در فضای مجازی انجام دادند. برای پژوهش از دو ابزار پرسش نامه تیپ های شخصیتی آیزنک (درون گرایی، برون گرایی) و رابریک ها بهره گرفته شد. تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS 19 و با استفاده از آزمون های T مستقل و تحلیل واریانس دوراهه انجام گرفت.
یافته ها: بین میانگین نمرات دختران و پسران از نظر تیپ های شخصیتی درون گرا و برون گرا و همچنین از نظر میزان مشارکت، تفاوت معنی داری مشاهده نشد. اما میانگین نمرات مشارکت دانشجویان در دو تیپ شخصیتی برون گرا و درون گرا با یکدیگر تفاوت آماری معنی داری داشت. تاثیر تعامل دو متغیر تیپ شخصیتی و جنسیت نیز بر میزان مشارکت دانشجویان معنی دار نبود (0/05).
نتیجه گیری: در فضای یادگیری الکترونیکی، افراد درون گرا از میزان مشارکت بیشتری نسبت به افراد برون گرا برخوردار هستند. به عبارتی در یادگیری الکترونیکی، افراد درون گرا میزان مشارکت بیشتری در فعالیت ها و تعاملات دارند.
ارتباط تفکر انتقادی با خلاقیت، باورهای خودکارآمدی و عملکرد تحصیلی دانشجو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط تفکر انتقادی با خلاقیت، باورهای خودکارآمدی و عملکرد تحصیلی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان شهر سنندج انجام گرفته است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دختر و پسر دوره کارشناسی دانشگاه فرهنگیان شهر سنندج بوده است که 213 دانشجو در سه گروه تحصیلی علوم انسانی، تجربی و ریاضی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسش نامه: تفکر انتقادی کالیفرنیا (CCTDI)، خلاقیت، خودکارآمدی عمومی (GSE) و همچنین معدل دانشجویان استفاده گردید. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، روش رگرسیون چندگانه و آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از تحقیق نشان داد که بین تفکر انتقادی و عملکرد تحصیلی دانشجو معلمان رابطه معنادار وجود ندارد، متغیرهای خلاقیت و خودکارآمدی تفکر انتقادی را در جهت مثبت پیش بینی می کنند و بین دانشجویان دختر و پسر در تفکر انتقادی و خلاقیت تفاوت معنادار وجود دارد ولی به لحاظ باورهای خودکارآمدی بین دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنادار وجود ندارد.
اثر دگرگون سازی شغلی بر عملکرد تکلیفی و رفتار شهروندی سازمانی با میانجی-گری انگیزش شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر غیرمستقیم دگرگون سازی شغلی بر عملکرد تکلیفی و رفتار شهروندی سازمانی از طریق انگیزش شغلی انجام گرفت. نمونه پژوهش شامل 157 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس از میان کارکنان شرکت نورد و لوله اهواز در سال 1391 انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش پرسشنامه های دگرگون سازی شغلی (لاورنس، 2010)، انگیزش شغلی (رابینسون، 2004)، عملکرد تکلیفی (ویلیامز و اندرسون، 1991) و رفتار شهروندی سازمانی (پودساکف و همکاران، 1990) را تکمیل نمودند. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری و جهت آزمودن اثرهای واسطه ای از روش خودراه انداز استفاده شد. شاخص های برازندگی به دست آمده نشان داد که الگوی پیشنهادی پژوهش از برازش خوبی برخوردار است. از بین روابط مستقیم، تنها رابطه مستقیم دگرگون سازی شغلی با عملکرد تکلیفی غیرمعنادار بود که از الگوی پیشنهادی حذف شد. شاخص های برازندگی به دست آمده نشان داد که الگوی اصلاح شده نیز از برازش خوبی برخوردار است. یافته ها نشان دادند که دگرگون سازی شغلی هم به طور مستقیم و هم از طریق انگیزش شغلی با رفتار شهروندی سازمانی، و فقط از طریق انگیزش شغلی با عملکرد تکلیفی رابطه دارد. دگرگون سازی شغلی نه تنها اثر قابل توجهی بر انگیزش شغلی کارکنان دارد، بلکه به واسطه آن بر عملکرد آن ها نیز اثر می گذارد. از این رو سازمان ها با به کارگیری راهکارهای مناسب و فراهم آوردن بستر لازم جهت دگرگون ساختن شغل، نه تنها می توانند انگیزه کارکنان خود را افزایش دهند، بلکه به تبع آن می توانند عملکرد آن ها را نیز بهبود بخشند.
بررسی رابطه علی تطابق در محیط کار با رفتارهای مدنی سازمانی و رفتارهای ضدتولید در محیط کار با میانجی گری انگیزش شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه علّی تطابق در محیط کار (تطابق فرد- سازمان، فرد- گروه و فرد- شغل) با رفتارهای مدنی سازمانی و رفتارهای ضدتولید با میانجی گری انگیزش شغلی در کارکنان شرکت گاز شیراز است. جامعه آماری مورد مطالعه، کلیه کارکنان شرکت گاز شیراز می باشد که از بین آن ها تعداد 170 نفر، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تطابق فرد، سازمان پیاسنتین و چپمن، پرسشنامه تطابق فرد، گروه واگل و فلدمن، پرسشنامه تطابق فرد، شغل کیبل و درو، پرسشنامه انگیزش شغلی رابینسون، پرسشنامه رفتار مدنی فردی پودساکف، مکنزی، مورمن و فتر، پرسشنامه رفتار مدنی سازمانی وان داین، گراهام و دینش و پرسشنامه رفتار ضدتولید بنت و رابینسون می باشند. از روش الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و براساس نرم افزار AMOS ویرایش 16 برای ارزیابی مدل پیشنهادی استفاده شد. مدل ارزیابی شده از شاخص های برازندگی خوبی برخوردار بود. براساس نتایج مدل معادلات ساختاری، تطابق فرد- سازمان و فرد- گروه هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم از طریق انگیزش شغلی باعث افزایش رفتارهای مدنی سازمانی و کاهش رفتارهای ضد تولید می شوند. از سوی دیگر تطابق فرد، شغل تنها به صورت غیرمستقیم و از طریق انگیزش شغلی با رفتارهای مدنی سازمانی و رفتارهای ضدتولید رابطه داشت. نتایج به دست آمده از پژوهش، نقش میانجی انگیزش شغلی را در خصوص رابطه بین انواع تطابق با رفتارهای مدنی سازمانی و رفتارهای ضدتولید تأیید کردند. روی هم رفته از میان 12 فرضیه مطرح شده، 10 فرضیه مورد تایید قرار گرفتند.
رابطه ادراک عدالت سازمانی و درگیری عاطفی و ذهنی در بین دبیران دوره متوسطه شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ادراک عدالت سازمانی و درگیری عاطفی و ذهنی در میان دبیران دوره متوسطه شهر اصفهان انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه آماری مشتمل بر کلیه دبیران مدارس متوسطه دخترانه در نواحی پنجگانه شهر اصفهان در سال تحصیلی 90- 1389 (2608 N = ) بوده است. از این تعداد 355 نفر با استفاده از جدول مورگان و از طریق نمونه گیری طبقهای نسبی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل دو پرسشنامه ""عدالت سازمانی"" (نیهوف و مورمن، 1993) با ضریب پایایی 95/0 و ""درگیری عاطفی-ذهنی در کار"" (شوفلی و همکاران، 2008) با ضریب پایایی 84/0 بوده است. تجزیه و تحلیل ها دادهها در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، واریانس و انحراف معیار) و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، ضریب رگرسیون و مانوا) صورت گرفت. نتایج حاصل از پژوهش گویای آن است که عدالت توزیعی با درگیری عاطفی- ذهنی در کار (21/0 r = ) و مؤلفههای آن رابطه دارد؛ عدالت رویه ای با درگیری عاطفی- ذهنی در کار (16/0 r= ) و مؤلفه های آن بجز ""وقف شدن در کار""رابطه دارد؛ و عدالت تعاملی با درگیری عاطفی- ذهنی در کار (23/0 r= ) و مؤلفه های آن رابطه دارد. نتایج همچنین تفاوت معناداری را بین میانگین نظرهای پاسخگویان بر اساس میزان تحصیلات و سابقه خدمت در خصوص هر دو متغیر عدالت سازمانی و درگیری عاطفی-ذهنی در کار نشان نمی دهد.
رابطه ابعاد انگیزش شغلی خودتعیین کنندگی با اشتیاق شغلی در کارکنان شرکت ذوب آهن اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد انگیزش شغلی خود تعیین کنندگی با اشتیاق شغلی است. نمونه شامل 200 نفر (150مرد و 50 زن) از کارکنان شرکت ذوب آهن استان اصفهان بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه انگیزش شغلی خود تعیینکنندگی بلیس و پرسشنامه اشتیاق شغلی استفاده شد. به منظور تحلیل نتایج از روش های همبستگی ساده و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از وجود رابطه مثبت و معنی دار بین سه بعد انگیزش شغلی خودتعیین کنندگی (انگیزش درونی، خودپذیر و درون فکنی شده) با اشتیاق شغلی و رابطه منفی معنی دار بین ابعادی که از نظر خودتعیین کنندگی در سطح پایین هستند (انگیزش بیرونی، بی انگیزگی درونی و بی انگیزگی بیرونی) با اشتیاق شغلی است. هم چنین یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان می دهند که ابعاد انگیزش شغلی خودتعیینکنندگی رابطه معنی داری با ابعاد اشتیاق شغلی (جذب، نیرومندی و وقف خود) دارد. به عبارتی سطوح بالای انگیزش شغلی خودتعیین کننده به پیامدهای مثبتی مانند اشتیاق شغلی می انجامد.
اثر جو ایمنی و صفت شخصیتی وجدانی بودن بر عملکرد ایمنی با میانجی گری انگیزش ایمنی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آزمودن الگویی از روابط جو ایمنی و وجدانی بودن با عملکرد ایمنی با میانجی گری انگیزش ایمنی انجام شد. نمونه پژوهش حاضر شامل 332 نفر از کارکنان عملیاتی یک شرکت صنعتی بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش پرسشنامه های جو ایمنی، فرم کوتاه شده ی پرسشنامه تجدیدنظر شده شخصیت نئو (NEO)، انگیزش ایمنی و عملکرد ایمنی را تکمیل نموده و روایی و پایایی همه پرسشنامه ها در حد قابل قبولی گزارش شدند. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری (SEM) بر اساس نرم افزار AMOS 16 وSPSS 17 انجام گرفت. جهت آزمودن اثرهای واسطه ای در الگوی پیشنهادی از روش بارون و کنی استفاده شد و نتایج نشان داد که جو ایمنی و وجدانی بودن اثر مستقیم بر عملکرد ایمنی و انگیزش ایمنی دارند. همچنین، اثر واسطه ای کامل انگیزش ایمنی در رابطه جو ایمنی و وجدانی بودن با عملکرد ایمنی مورد تائید قرار گرفت
مهارت تفکر خلاق
حوزه های تخصصی:
تعامل بین شخصیت و سبکهای فراانگیزشی در عملکرد شغلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: از آنجا که منابع انسانی از مهمترین سرمایههای هر سازمان بهشمار میروند، بررسی و شناسایی عوامل مرتبط با این منابع که میتوانند بر عملکرد سازمانی آنها موثر باشند، از اهمیت روزافزونی برخوردار شده است. بر این اساس، هدف این پژوهش بررسی تعامل بین شخصیت و سبکهای فراانگیزشی کارکنان یک مرکز دولتی در عملکرد شغلی آنها بود.
روش: در این پژوهش 327 نفر از کارمندان رسمی مرد بهروش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از سیاهه 5عاملی شخصیت، نیمرخ سبکهای فراانگیزشی آپتر و بازخورد جامع استفاده شد. دادهها بهوسیله ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر بررسی شدند. یافتهها: سبکهای فراانگیزشی براساس ویژگیهای شخصیتی و ویژگیهای شخصیتی براساس سبکهای فراانگیزشی در پیشبینی عملکرد شغلی نقش واسطهای داشتند.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش در راستای معدود پژوهشهای صورتگرفته در این زمینه است. میتوان از ویژگیهای شخصیتی بهعنوان عاملی در استخدام نیروی انسانی و استفاده از برنامههای انگیزشی مناسب با سبکهای کارکنان بهعنوان عاملی برای بهبود عملکرد شغلی در سازمان استفاده نمود."
رابطه فرصت دیجیتالی با انگیزه شرکت و کارائی دوره های آموزش مهارت های (ICDL)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاحص فرصت دیجیتالی، یک شاخص مرکب است که امکان دسترسی ارزان، همه شمول، فراگیر و برابر شهروندان یک کشور مشخص یا گروه های مشخصی از یک جامعه به ابزارهای (ICT) را مورد اندازه گیری قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف شناخت رابطه بین دسترسی به مؤلفه های شاخص فرصت دیجیتالی با انگیزه شرکت و کارایی دوره های آموزش ضمن خدمت (ICDL) انجام گرفته است. جامعه آماری شامل دبیران مقطع متوسطه شهر سردشت بود که در دوره های (ICDL) شرکت کرده بودند. و نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای از بین دبیران مرد و زن مقطع متوسطه به تعداد 168نفر انتخاب شده است. برای گرد آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرانباخ 84/0 محاسبه شده است. برای بررسی شاخص فرصت دیجیتالی از آمار توصیفی و برای بررسی رابطه شاخص فرصت دیجیتالی با انگیزه شرکت و کارایی دوره های (ICDL) از همبستگی دو رشته ای نقطه استفاده شد. براساس نتایج پژوهش معلمان 52 درصد به کامپیوتر، 38 درصد به اینترنت و 75 درصد به موبایل (شاخص فرصت دیجیتالی)دسترسی داشته اند و یافته های پژوهش نشان داد که بین دسترسی به مؤلفه های فرصت دیجیتالی و انگیزه بالا برای شرکت در دوره های (ICDL) و همچنین کارایی این دوره ها رابطه معنی داری وجود دارد و براساس نتایج پژوهش پیشنهاد می شود که در جهت بهره وری هر چه بیشتر دوره های (ICDL) نسبت به افزایش شاخص فرصت دیجیتالی در بین گروه های هدف این دوره ها برگزار شود.
بررسی تاثیر عوامل زمینه ای (سن، جنس، تحصیلات والدین، و وضعیت تحصیلی فرد) بر پیگیری آمال و آرزوهای تحصیلی و شغلی (جهت یابی مسیرهای تحصیلی و شغلی) دانش آموزان کانادایی در مقطع دبیرستان و پس از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر این بود که با استفاده از اطلاعات طولی به بررسی تاثیر عوامل زمینه ای (سن، جنس، تحصیلات والدین و وضعیت تحصیلی) بر پیگیری آمال و آرزوهای تحصیلی و شغلی (جهت یابی مسیرهای تحصیلی و شغلی) در طول دوره انتقالی از اواسط نوجوانی به اوایل جوانی پرداخت. در پژوهش حاضر از روش تحقیق طولی استفاده شده است. 210 دانش آموز 81) پسر و 129 دختر( با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و تا مرحله پایان طرح 5 ساله تحقیق از طریق پرسشنامه محقق ساخته و تحلیل آمار توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفتند. آمال و آرزوهای تحصیلی و شغلی براساس سطوح تحصیلی و شغلی هر یک از شرکت کنندگان که قصد به دست آوردن آن را داشتند، مورد ارزیابی قرار گرفت که نتایج بیانگر انتخاب چهار مسیر تحصیلی در سطوح مختلف تحصیلی توسط جوانان (برای اوایل جوانی) بود. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که پیشرفت تحصیلی در ابتدای مقطع تحصیلی دبیرستان، تنها متغیری است که به طور ثابت نشان دهنده آرزوهای تحصیلی و مسیر تحصیلی در اوایل جوانی است. بین متغیرهای سن، جنس و تحصیلات والدین از نظر آماری با آمال و آرزوهای تحصیلی و شغلی تفاوت معناداری دیده نشد. به طور کل، نتایج به دست آمده نشان داد که مداخله زود هنگام به منظور اصلاح آمال و آرزوها در جهت بنا نهادن بهترین اهداف واقع بینانه و گسترش برنامه شغلی مناسب به عنوان ابزاری در جهت تسهیل درک افراد از تمامی توانایی های خود، موثر است.
رابطه بین انگیزه پیشرفت و منبع کنترل با عملکرد مدیران دبیرستان های دخترانه و پسرانه شهر تبریز
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین انگیزه پیشرفت و منبع کنترل با عملکرد مدیران مقطع متوسطه دخترانه و پسرانه شهر تبریزبود. جامعه آماری شامل مدیران دبیرستان های شهر تبریز به تعداد 117 نفر بودند که با استفاده از جدول مورگان تعداد 51 نفر به عنوان نمونه آماری و با شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند.
ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه انگیزه پیشرفت اسپنس و هلمریچ با ضریب اعتبار 8850/0 = α، پرسشنامه منبع کنترل حنا لوینسون 8630/0 = α و پرسشنامه ارزیابی عملکرد مدیران9642/0 = α. روایی پرسشنامه عملکرد مدیران به شکل روایی محتوایی از طریق جمع آوری نظر داوران و متخصصان مورد بررسی قرار گرفت و تائید شد. برای بررسی روایی پرسشنامه اول، همبستگی نمره های حاصل از این مقیاس با نمره های بدست آمده از پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس محاسبه و ضریب همبستگی 597/0 r = بدست آمد. برای بررسی روایی پرسشنامه دوم، همبستگی نمره های حاصل از این مقیاس، با نمره های بدست آمده از پرسشنامه منبع کنترل نوویکی و استریکلند محاسبه و ضریب همبستگی 716/0 r = بدست آمد. روش تحقیق این پژوهش از نوع همبستگی بود و برای آزمون فرضیه ها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
نتایج نشان داد که: بین انگیزه پیشرفت و عملکرد مدیران با توجه به جنسیت، سن و سابقه پست مدیریتی رابطه معنی داری وجود ندارد. بین منبع کنترل و عملکرد مدیران با توجه به جنسیت و سن رابطه معنی داری وجود ندارد. بین منبع کنترل و عملکرد مدیران با سابقه پست مدیریتی (10-1) سال، رابطه وجود دارد. ولی در مدیران با سابقه پست مدیریتی (27-11) سال رابطه وجود ندارد. بین منبع کنترل و انگیزه پیشرفت مدیران مرد، رابطه معنی داری وجود ندارد. اما در مدیران زن، رابطه معنی داری وجود دارد. بین منبع کنترل و انگیزه پیشرفت مدیران سنین(45-34) سال، رابطه معنی داری وجود ندارد. ولی در مدیران سنین(51-46) سال، رابطه معنی داری وجود دارد. بین منبع کنترل و انگیزه پیشرفت مدیران با سابقه پست مدیریتی (10-1) سال رابطه معنی داری وجود دارد. اما در مدیران با سابقه پست مدیریتی (27-11) سال رابطه معنی داری وجود ندارد.
طراحی و آزمودن الگویی از پیشایندها و پیامدهای مهم انگیزش شغلی در کارکنان شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب منطقه اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگویی از پیشایندها و پیامدهای مهم انگیزش شغلی طراحی و روی یک نمونه 652 نفری از کارکنان شرکت ملی نفت مناطق نفتخیز جنوب منطقه اهواز آزموده شد. الگوی پیشنهادی انگیزش شغلی پنج لایه را در بر می گیرد که از لایه اول تا پنجم به ترتیب شامل پیشایندهای دور (متغیرهای صفات انگیزشی، محدودیت های رویه ای و دشواری هدف)، پیشایندهای نزدیک (متغیرهای اخلاق کار اسلامی، خشنودی از درآمد، نیازهای اساسی روانشناختی، خودکارآمدی، ویژگی های شغل و امنیت شغلی)، متغیر انگیزش شغلی، پیامدهای نزدیک (متغیرهای خشنودی شغلی، دلبستگی شغلی، تعهد سازمانی، تلاش و قصد ترک شغل) و پیامدهای دور (متغیرهای عملکرد شغلی و فشار روانی شغلی) می باشد. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از رویکرد دو مرحله ای اندرسون و گربینگ (1988) در الگویابی معادلات ساختاری (SEM) براساس نرم افزار AMOS ویراست 7 انجام گرفت. جهت آزمودن اثرهای واسطه ای در الگوی پیشنهادی و تعیین معنی داری آنها نیز از روش بارون و کنی (1986) و آزمون سوبل (1982) استفاده گردید. گرچه تحلیل های الگویابی معادلات ساختاری برازش الگو را با داده ها مورد حمایت قرار دادند، اما مقایر برخی از شاخص های برازندگی حاکی از آن بود که الگو نیاز به بهبود دارد. در نتیجه، با حذف مسیرهای غیرمعنی دار و اضافه نمودن چند مسیر جدید برازش بسیار خوب الگوی نهایی با داده ها حاصل گردید. استفاده از آزمون تفاوت مجذور کای نیز روند بهبود الگوی نهایی را مورد تایید قرار داد.
طراحی و آزمودن الگویی از پیشایندها و پیامدهای مهم انگیزش شغلی در کارکنان شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب منطقه اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگویی از پیشایندها و پیامدهای مهم انگیزش شغلی طراحی و روی یک نمونه 652 نفری از کارکنان شرکت ملی نفت مناطق نفتخیز جنوب منطقه اهواز آزموده شد. الگوی پیشنهادی انگیزش شغلی پنج لایه را در بر می گیرد که از لایه اول تا پنجم به ترتیب شامل پیشایندهای دور (متغیرهای صفات انگیزشی، محدودیت های رویه ای و دشواری هدف)، پیشایندهای نزدیک (متغیرهای اخلاق کار اسلامی، خشنودی از درآمد، نیازهای اساسی روانشناختی، خودکارآمدی، ویژگی های شغل و امنیت شغلی)، متغیر انگیزش شغلی، پیامدهای نزدیک (متغیرهای خشنودی شغلی، دلبستگی شغلی، تعهد سازمانی، تلاش و قصد ترک شغل) و پیامدهای دور (متغیرهای عملکرد شغلی و فشار روانی شغلی) می باشد. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از رویکرد دو مرحله ای اندرسون و گربینگ (1988) در الگویابی معادلات ساختاری (SEM) براساس نرم افزار AMOS ویراست 7 انجام گرفت. جهت آزمودن اثرهای واسطه ای در الگوی پیشنهادی و تعیین معنی داری آنها نیز از روش بارون و کنی (1986) و آزمون سوبل (1982) استفاده گردید. گرچه تحلیل های الگویابی معادلات ساختاری برازش الگو را با داده ها مورد حمایت قرار دادند، اما مقایر برخی از شاخص های برازندگی حاکی از آن بود که الگو نیاز به بهبود دارد. در نتیجه، با حذف مسیرهای غیرمعنی دار و اضافه نمودن چند مسیر جدید برازش بسیار خوب الگوی نهایی با داده ها حاصل گردید. استفاده از آزمون تفاوت مجذور کای نیز روند بهبود الگوی نهایی را مورد تایید قرار داد.