هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه علّی تطابق در محیط کار (تطابق فرد- سازمان، فرد- گروه و فرد- شغل) با رفتارهای مدنی سازمانی و رفتارهای ضدتولید با میانجی گری انگیزش شغلی در کارکنان شرکت گاز شیراز است. جامعه آماری مورد مطالعه، کلیه کارکنان شرکت گاز شیراز می باشد که از بین آن ها تعداد 170 نفر، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تطابق فرد، سازمان پیاسنتین و چپمن، پرسشنامه تطابق فرد، گروه واگل و فلدمن، پرسشنامه تطابق فرد، شغل کیبل و درو، پرسشنامه انگیزش شغلی رابینسون، پرسشنامه رفتار مدنی فردی پودساکف، مکنزی، مورمن و فتر، پرسشنامه رفتار مدنی سازمانی وان داین، گراهام و دینش و پرسشنامه رفتار ضدتولید بنت و رابینسون می باشند. از روش الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و براساس نرم افزار AMOS ویرایش 16 برای ارزیابی مدل پیشنهادی استفاده شد. مدل ارزیابی شده از شاخص های برازندگی خوبی برخوردار بود. براساس نتایج مدل معادلات ساختاری، تطابق فرد- سازمان و فرد- گروه هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم از طریق انگیزش شغلی باعث افزایش رفتارهای مدنی سازمانی و کاهش رفتارهای ضد تولید می شوند. از سوی دیگر تطابق فرد، شغل تنها به صورت غیرمستقیم و از طریق انگیزش شغلی با رفتارهای مدنی سازمانی و رفتارهای ضدتولید رابطه داشت. نتایج به دست آمده از پژوهش، نقش میانجی انگیزش شغلی را در خصوص رابطه بین انواع تطابق با رفتارهای مدنی سازمانی و رفتارهای ضدتولید تأیید کردند. روی هم رفته از میان 12 فرضیه مطرح شده، 10 فرضیه مورد تایید قرار گرفتند.