فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۴۴۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
چکیده: هدف، معرفی و بررسی شیوه گروه درمانی مذهبی و مقایسه آن با گروه درمانی شناختی رفتاری است. سؤال پژوهش این است که آیا گروه درمانی به شیوه مذهبی و شناختی رفتاری، باعث افزایش عزت نفس و بهبود نگرش های زناشویی در زندانیان می شود؟ پرسش نامه عزت نفس کوپر اسمیت و پرسش نامه نگرش های زناشویی، ابزارهای این پژوهش است. روش تحقیق، نیمه تجربی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری است. جامعه آماری دربرگیرندة زندانیان مرد شهر قم در سال 1387 است، که از 72 نمونة در دسترس، 42 نفر با بالاترین نمره در عزت نفس و پایین ترین نمره در نگرش های زناشویی به صورت جایگزینی تصادفی در سه گروه 14 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) قرار گرفتند. گروه های آزمایش (بر خلاف گروه گواه)، طی 12 جلسه در دو ماه، به شیوه مذهبی و شناختی رفتاری درمان گروهی شدند. پس از اجرای دو آزمون، داده ها به وسیله تحلیل واریانس یک راهه برای گروه های مستقل مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشانگر تأثیر معنادار گروه درمانی مذهبی و شناختی رفتاری بر افزایش عزت نفس و بهبود نگرش های زناشویی زندانیان است (P<0.05).
رابطه پایگاه هویت و اعتیاد در زنان استان تهران
حوزه های تخصصی:
طرح مساله: این پژوهش با هدف شناخت رابطه پایگاه هویت و اعتیاد در زنان استان تهران انجام شده است.
روش: روش پژوهش، پس رویدادی است. نمونه گیری به روش در دسترس و شامل40 زن معتاد مراجعه کننده به مراکز توانبخشی استان تهران و 40 زن غیرمعتاد بود که از نظر برخی متغیرهای دموگرافیک با آنها همتا سازی شدند. از «آزمون گسترش یافته عینی پایگاه هویت من»( EOM-EIS2) (مارسیا، 1966)، برای سنجش پایگاه هویت استفاده شد. داده ها به کمک آزمون t تحلیل شد.
یافته ها: آزمون t نشان داد که نمرات پایگاه های هویت سردرگم و معوق در گروه معتاد، به طور معنا داری بالاتر از گروه غیر معتاد و نمرات پایگاه هویت موفق در گروه غیر معتاد، بالاتر از گروه معتاد بود.
نتایج: هرچه فرد بحران هویت را تجربه کرده باشد و از وضعیت هویتی دارای تعهد و رشد یافته تری برخوردار باشد، کمتر احتمال دارد که به معضل اعتیاد گرفتار شود.
مقایسه میزان اضطراب در پایگاه های هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق رابطه بین پایگاه هویت و اضطراب مورد بررسی قرار گرفته است، با این فرض که بعضی از پایگاه های هویت آسیب پذیری بیشتری در برابر اضطراب دارند. به این منظور میانگین های اضطراب چهار پایگاه هویت یعنی دستیابی، تعیلق، ممانعت و پراکندگی مورد مقایسه قرار گرفته است. همچنین در تحلیل دیگری مقایسه ای بین فراوانی پایگاه های مختلف هویت در بخشی از گروه نمونه که مبتلا به اضطراب در سطح مرضی بوده اند، انجام شده است و معنادار بودن این تفاوت ها مورد آزمون قرار گرفته است. این تحقیق بر روی 78 زن و 60 مرد دانشجوی کارشناسی دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه فردوسی صورت گرفته است. برای تشخیص پایگاه هویت از آزمون گسترش یافته عینی پایگاه هویت من ـ تجدید نظر دوم (EOM-EIS-2) و برای سنجش میزان اضطراب از سیاهه اضطراب آشکار و پنهان ـ فرم (STAI-Y) Y استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اضطراب افرادی که در پایگاه های فاقد تعهد به هویت هستند، بطور معناداری بالاتر از اضطراب افرادی است که به هویت مشخصی متعهد شده اند. همچنین فراوانی افراد فاقد تعهد به هویت در گروه مبتلا به اضطراب (در سطح مرضی) بطور معناداری بیشتر از افراد متعهد به هویت است. براین اساس می توان گفت که تعهد به هویت می تواند مانع ابتلا به اضطراب باشد و پایگاه های فاقد تعهد در برابر اضطراب آسیب پذیرترند.
بررسی مدل علی عملکرد قبلی،باورهای معرفت شناختی،جهت گیری هدف مهارت های خود تنظیمی،خودکارآمدی و عملکرد بعدی در درس ریاضی دانش آموزان سال اول دبیرستان های شهر دلفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی، تدوین و برازش الگویی ساختاری از رابطه های بین متغیرهای باورهای معرفت شناختی، جهت گیری هدف، مهارت های خودتنظیمی، خودکارآمدی و عملکرد قبلی ریاضی با عملکرد بعدی در درس ریاضی دانش آموزان دختر و پسر می باشد. این تحقیق در دو مرحله ی مطالعه ی مقدماتی و اصلی انجام گرفت. هدف مطالعه ی مقدماتی بررسی ویژگی های روان سنجی (پایایی و روایی) ابزارهای پژوهش بود. در این مرحله، 140 دانش آموز دختر و پسر سال اول دبیرستان های شهر دلفان برای تکمیل پرسشنامه ها بصورت تصادفی مرحله یی انتخاب شدند. هم چنین، برای سنجش عملکرد قبلی و بعدی ریاضی دانش آموزان به ترتیب از نمره های پایان سال آنان در سال های سوم راهنمایی و اول دبیرستان استفاده شد. در مرحله ی اصلی نیز 420 دانش آموز (210 دختر و 210 پسر) سال اول دبیرستان های دولتی شهر دلفان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی
چند مرحله یی به منظور آزمون فرضیه ها و برازش مدل پیشنهادی تحقیق انتخاب شدند. روش های آماری به کار گرفته شده برای این مطالعه در مرحله ی اصلی، میانگین، انحراف معیار و روش تحلیل «معادله های ساختاری» با استفاده از نرم افزارهای SPSS16 و AMOS16 بود. به طور کلی، در مدل پیشنهادی تحقیق مسیرهای مستقیم باورهای معرفت شناختی ریاضی به مهارت های خودتنظیمی ریاضی، باورهای معرفت شناختی ریاضی به خودکارآمدی ریاضی، جهت گیری هدفی ریاضی به عملکرد بعدی ریاضی و مهارت های خودتنظیمی ریاضی به عملکرد بعدی ریاضی معنادار بدست نیامد. لذا، فرضیه های متناسب با این مسیرها نیز مورد تایید قرار نگرفت. هم چنین، در جریان برازش مدل های پیشنهادی و اصلاح شده ، مشخص شد که متغیرهای مشاهده شده نقش معناداری در اندازه گیری متغیرهای مکنون تحقیق دارند.
آموزش راهبردهای خودکنترلی رفتار (راهبردهای روان شناختی)
حوزه های تخصصی:
خودپنداری، منبع کنترل و رضایت شغلی
حوزه های تخصصی:
بهبود حرمت خود و خودکارآمدی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"
در ایـن پژوهش 20 نوجـوان پسر (14 تا 16 سـاله) از یک مرکز شبانهروزی پسران بیسرپرست و بد سرپرست انتخاب و بهطور تصادفی و مساوی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایشی به مدت 12 هفته در جلسههای دو ساعته هنر رواندرمانگری شرکت کردند. گروه کنـترل مداخلـهای دریافـت نکرد. حرمـت خود و خودکـارآمدی آزمودنیها، در آغاز و پایان 12 جلسه با استفاده از مقیاس حرمت خود روزنبرگ (1979) و فهرست خودکارآمدی شرر و دیگران (1982) اندازهگیری شدند. یافتهها نشان دادند که حرمت خود و خودکارآمدی گروه آزمایشی افزایش یافته بود ((05/0P <). بهنظر میرسد تمرینهای شناختی ـ رفتاری هنر رواندرمانگری میتواند خودکارآمدی و حرمت خود را در نوجوانان با تقویت اعتماد به توانایی ابراز خود و مثبتاندیشی افزایش دهد.
"
فنون خودداری
بررسی رابطه ساخت ارزشی خانواده با حرمت خود دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام ارزشی و حرمت خود، دو مؤلفه اساسی سلامت روانی و اجتماعی به حساب می آیند. ترجیحات ارزشی گاهی تعیین کننده مسیر زندگی هستند و با اثرگذاری بر سبک تربیت، رفتار و شخصیت فرزندان را تحت تاثیر قرار می دهد. در این پژوهش، فرض بر این است که نوع ترجیح حرمت خود فرزندان را به عنوان یک مؤلفه مهم سلامت روانی تحت تاثیر قرار می دهد و این تاثیر در مناطق مختلف متفاوت است. حرمت خود از مؤلفه های بنیادی سلامت روانی است. این مطالعه در پی بررسی رابطه بین ساخت ارزشی خانواده و حرمت خودِ دانش آموزان پایه دوم و سوم مدارس متوسطه شهر تهران بوده است. بدین منظور 212 نفر آزمودنی پس از نمونه گیری خوشه ای به طور تصادفی از بین دانش آموزان پایه های دوم و سوم دوره متوسطه در رشته ریاضی فیزیک از پنج منطقه جغرافیایی شامل شمال، غرب، مرکز، شرق و جنوب تهران به همراه 212 نفر از والدین آن ها انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. برای بررسی حرمت خود دانش آموزان از پرسشنامه «حرمت خود کوپراسمیت» و برای بررسی ترجیحات ارزشی از آزمون «آلپورت - ورنون – لیندزی» استفاده شده است. داده ها علاوه بر توصیف با روش های استنباطی (همبستگی، آنوا و تحلیل رگرسیون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داده که بین برخی از رحجان های ارزشی خانواده ها و حرمت خود دانش آموزان با درجه اطمینان 95 درصد رابطه معنادار وجود دارد. البته نوع این ترجیحات بر حسب مناطق تغییر می کند. هر چند جهت گیری ارزشی اجتماعی رابطه معنادار معکوس با حرمت خود فرزندان دارد، ولی برخی رحجان های ارزشی تاثیر مستقیم از جانب مادر بر حرمت خود فرزندان دارد. به طور کلی به نظر می رسد تاثیر رحجان های ارزشی متفاوت بر حسب جنسیت، نوع والدین (پدر یا مادر) و منطقه جغرافیایی متفاوت است.
رابطه عزت نفس با عملکرد تحصیلی دانش آموزان
منبع:
تربیت ۱۳۷۶ شماره ۱۲۶
حوزه های تخصصی:
بررسی نقش خودکار آمدی ادراک شده در عملکرد ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در این پژوهش، رابطه میان خودکارآمدی ادراک شده و عملکرد ریاضی بررسی شده است. از جامعه آماری این تحقیق که دانش آموزان سال سوم راهنمایی مدارس دولتی شهر تهران هستند، 390 دانش آموز که در سال تحصیلی 80-1379 مشغول به تحصیل بودند، به صورت تصادفی انتخاب شدند. هدف تحقیق، بررسی رابطه میان خودکارآمدی و پیشرفت در درس ریاضی و آگاه شدن از تفاوتهای احتمالی میان دختران و پسران در متغیرهای خودکارآمدی و پیشرفت ریاضی است. اطلاعات لازم از طریق اجرای پرسشنامه خودکارآمدی شرر (1982) و کارنامه دانش آموزان به دست آمده است. داده ها با روشهای آماری همبستگی و آزمون t برای دو گروه مستقل، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد که میان خودکارآمدی و پیشرفت در ریاضی رابطه ای مثبت و معنادار وجود دارد، اما تفاوتی معنادار میان دختران و پسران در زمینه خودکارآمدی و پیشرفت ریاضی ملاحظه نشد.
"
رابطه هوش هیجانی، خودکارآمدی و حمایت اجتماعی با سازگاری دانش آموزان دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش هیجانی، خودکارآمدی و حمایت اجتماعی با سازگاری انجام شد. پژوهش از نوع همبستگی بود و جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه آموزش و پرورش شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 93-92 در شهرستان اراک بود. نمونه پژوهش شامل 430 دانش آموز (230دختر و 200 پسر) بود که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ، پرسشنامه خودکارآمدی شرر، پرسشنامه حمایت اجتماعی (MSPSS) و پرسشنامه سازگاری سینها و سینگ استفاده گردید. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و آزمون تی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین هوش هیجانی، خودکارآمدی و حمایت اجتماعی با سازگاری رابطه معناداری وجود داشته و هوش هیجانی، خودکارآمدی و حمایت اجتماعی قادرند تغییرات سازگاری دانش آموزان را پیش بینی کنند. همچنین، یافته ها نشان داد که بین حمایت اجتماعی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنادار وجود ندارد، اما میزان هوش هیجانی و خودکارآمدی دانش آموزان پسر بیش از دانش آموزان دختر است.
مقایسه ابعاد حرمت خود در دانش آموزان نارساخوان و عادی پایه های سوم تا پنجم ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در پژوهش حاضر، تاثیر نارساخوانی بر ابعاد حرمت خود در دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی بررسی شده است. هدف از انجام این پژوهش، مقایسه میزان حرمت خود عمومی، تحصیلی، جسمانی، خانوادگی و اجتماعی دانش آموزان نارساخوان و عادی است.
روش این پژوهش از نوع کاربردی است و روش انجام آن زمینه ای است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان نارساخوان و عادی پایه های سوم تا پنجم ابتدایی شهر تهران بود. به منظور انجام این پژوهش، ابتدا تعداد40 دانش آموز نارساخوان در مقطع ابتدایی پس از اجرای آزمون های تشخیصی (آزمون هوشی و کسلر کودکان و آزمون اختلال خواندن) به شیوه نمونه گیری تصادفی خو شه ای چند مرحله ا ی به طور تصادفی انتخاب شدند. سپس 40 دانش آموز عادی از مقطع ابتدایی به منظور مقایسه با دانش آموزان نارساخوان به صورت هدفمند انتخاب شدند. سپس، از پرسشنامه پپ برای اندازه گیری میزان حرمت خود دانش آموزان نارساخوان و عادی استفاده شد. در پایان داده های به دست آمده از طریق روشهای آماری تحلیل واریانس چند گانه( مانوا )و تحلیل واریانس یک راهه تجزیه وتحلیل شد. بر مبنای نتایج این پژوهش، بین حرمت خود عمومی، تحصیلی، خانوادگی و اجتماعی بین دانش آموزان نارساخوان و عادی تفاوت معنا داری مشاهده شد، اما بین حرمت خود جسمانی کودکان نارساخوان و عادی تفاوت معنا داری دیده نشد. به عبارت دیگر، کودکان نارساخوان در مقایسه با کودکان عادی حرمت خود عمومی، تحصیلی، خانوادگی و اجتماعی کمتری دارند. اما هر دو گروه حرمت خود جسمانی یکسانی داشتند. بنابراین، بر مبنای نتایج این پژوهش، می توان به مسئولان آموزش و پرورش پیشنهاد کرد با به کار بردن راهبرد های آموزشی مؤثر در جهت افزایش میزان حرمت خود کودکان نارساخوان بکوشند.
"