آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۲

چکیده

هدف از پژوهش حاضر طراحی، تدوین و برازش الگویی ساختاری از رابطه های بین متغیرهای باورهای معرفت شناختی، جهت گیری هدف، مهارت های خودتنظیمی، خودکارآمدی و عملکرد قبلی ریاضی با عملکرد بعدی در درس ریاضی دانش آموزان دختر و پسر می باشد. این تحقیق در دو مرحله ی مطالعه ی مقدماتی و اصلی انجام گرفت. هدف مطالعه ی مقدماتی بررسی ویژگی های روان سنجی (پایایی و روایی) ابزارهای پژوهش بود. در این مرحله، 140 دانش آموز دختر و پسر سال اول دبیرستان های شهر دلفان برای تکمیل پرسشنامه ها بصورت تصادفی مرحله یی انتخاب شدند. هم چنین، برای سنجش عملکرد قبلی و بعدی ریاضی دانش آموزان به ترتیب از نمره های پایان سال آنان در سال های سوم راهنمایی و اول دبیرستان استفاده شد. در مرحله ی اصلی نیز 420 دانش آموز (210 دختر و 210 پسر) سال اول دبیرستان های دولتی شهر دلفان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله یی به منظور آزمون فرضیه ها و برازش مدل پیشنهادی تحقیق انتخاب شدند. روش های آماری به کار گرفته شده برای این مطالعه در مرحله ی اصلی، میانگین، انحراف معیار و روش تحلیل «معادله های ساختاری» با استفاده از نرم افزارهای SPSS16 و AMOS16 بود. به طور کلی، در مدل پیشنهادی تحقیق مسیرهای مستقیم باورهای معرفت شناختی ریاضی به مهارت های خودتنظیمی ریاضی، باورهای معرفت شناختی ریاضی به خودکارآمدی ریاضی، جهت گیری هدفی ریاضی به عملکرد بعدی ریاضی و مهارت های خودتنظیمی ریاضی به عملکرد بعدی ریاضی معنادار بدست نیامد. لذا، فرضیه های متناسب با این مسیرها نیز مورد تایید قرار نگرفت. هم چنین، در جریان برازش مدل های پیشنهادی و اصلاح شده ، مشخص شد که متغیرهای مشاهده شده نقش معناداری در اندازه گیری متغیرهای مکنون تحقیق دارند.

تبلیغات