فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۸۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف مدل سازی علل تمایل دانشجویان به مصرف مواد مخدر با کاربرد نرم افزار لیزرل انجام شده است. روش: این تحقیق به روش پیمایشی انجام شده است. روش نمونه گیری، طبقه ای تصادفی بوده و تعداد 220 نفر از دانشجویان دختر انتخاب و داده های لازم نیز بوسیله پرسشنامه گردآوری شده است. یافته ها: نتایج حاصل آزمون فرضیه ها نشان می دهد که میزان تمایل دانشجویان دختر به مصرف مواد مخدر برحسب سطح تحصیلات، وضعیت اشتغال والدین، رشته تحصیلی یکسان بوده و اختلاف مشاهده شده معنی داری نیست. همچنین، نتایج حاصل از بررسی مدل ساختاری نیز بیانگر این است که میزان دینداری، سرمایه اجتماعی، اختلافات خانوادگی و بیگانگی اجتماعی متغیرهایی هستند که 31 درصد از تغییرات تمایل دانشجویان دختر به مصرف مواد مخدر را تبیین می کنند. میزان دینداری و سرمایه اجتماعی تأثیر منفی و بیگانگی اجتماعی و اختلافات خانوادگی نیز تأثیر مثبت بر تمایل دانشجویان دختر به مصرف مواد مخدر داشتند. نتیجه گیری: اختلافات خانوادگی و بیگانگی اجتماعی زمینه ساز افزایش تمایل دانشجویان دختر به مصرف مواد مخدر بوده و میزان سرمایه اجتماعی و میزان دینداری از افزایش گرایش دانشجویان دختر به مصرف مواد پیشگیری می کند.
مقایسه سبکهای اسناد و باور به دنیای عادلانه بین افراد روانرنجورگرا، برونگرا و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه سبک های اسناد و باور به دنیای عادلانه در افراد روان رنجورگرا، برون گرا و افراد عادی بود. بدین منظور با استفاده از طرح پژوهش علی مقایسه ای، سه گروه 30 نفری از افراد روان رنجور، برون گرا و عادی از میان دانشجویان دانشگاه سمنان با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و به پرسش نامه های سبک های اسناد (پیترسون و سلیگمن، 1984)، باور به دنیای عادلانه برای خود و برای دیگران (ساتون و داگلاس، 2005) و فرم کوتاه نئو (مک کری و کاستا، 1989) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها میان سبک های اسنادی منفی درونی، مثبت درونی و مثبت کلی بین افراد روان رنجور و عادی تفاوت معناداری نشان داد. هم چنین نتایج، بیانگر آن است که بین افراد برون گرا و روان رنجور به لحاظ سبک های اسنادی مثبت درونی، مثبت باثبات، مثبت عمومی و مثبت کلی تفاوت معناداری وجود دارد. در رابطه با باور به دنیای عادلانه برای خود و دیگران بین هر سه گروه عادی، روان رنجور و برون گرا تفاوت معناداری وجود داشت. با توجه به یافته های پژوهش نتیجه گیری می شود که افراد با گرایش های شخصیتی برون گرا و روان رنجورگرا به استفاده از سبک های اسنادی متفاوتی تمایل دارند و هم چنین میزان متفاوتی از باور به دنیای عادلانه را نشان می دهند و از این طریق خود را با وقایع زندگی سازگار می کنند.
نقش عوامل انگیزشی جهت گیری های هدفی شخصی، خودکارآمدی تحصیلی وفشارتحصیلی در تقلب تحصیلی دانشجویان داروسازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و اهداف:درراستای تلاش برای فهم میزان نقش عوامل انگیزشی درتقلب تحصیلی دانشجویان، پژوهش حاضر به منظور تعیین تاثیرعوامل انگیزشیِ جهت گیری هدفی شخصی، خود کارآمدی تحصیلی و فشار تحصیلی بر تقلب تحصیلی دانشجویان داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تبریز صورت گرفت.
تأثیر آموزش شناختی ارتقای امید بر خوش بینی و انگیزش پیشرفت دانشجویان دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شناختی ارتقای امید بر خوش بینی و انگیزش پیشرفت دانشجویان دانشگاه پیام نور بود که در سال تحصیلی94-93 در شهرستان بوکان مشغول به تحصیل بودند. بدین منظور از طریق نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای و از طریق اجرای پرسش نامه های خوش بینی شی یر و کارور و انگیزه پیشرفت هرمانز، تعداد چهل نفر برای هر متغیر بر اساس پایین ترین نمره انتخاب و به طریق واگذاری تصادفی در دو گروه بیست نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. سپس دو گروه درمانی (دانشجویان دارای انگیزش پیشرفت پایین و گروهی که نمره مقیاس خوش بینی آن ها پایین بود) در هشت جلسه شصت دقیقه ای که به وسیلة دو درمانگر آموزش دیده اجرا شد، تحت آموزش شناختی ارتقای امید قرار گرفتند، در حالی که گروه گواه در معرض هیچ مداخله ای قرار نگرفتند؛ پس از آن از همه آزمودنی های گروه آزمایش و کنترل پس آزمون به عمل آمد.
داده های به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون کوواریانس) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس و در سطح 05/0> pبرای گروه های وابسته به منظور تعیین اثر بخشی آموزش شناختی ارتقای امید نشان داد که این کاربندی توانسته است به عنوان مداخله ای مؤثر موجب افزایش خوش بینی و انگیزش پیشرفت دانشجویان گردد.
نقش واسطه ای انگیزش درونی در رابطه بین رفتار توانمندساز رهبر و غنی سازی شغل با خشنودی از کارراهه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارراهه به صورت مجموعه ای از مشاغل تعریف می شود که یک فرد در طی مسیر زندگی در پیش می گیرد. خشنودی شاغل از کارراهه پیامدهای مثبت بسیاری مانند عملکرد و تعهد بالاتر به همراه دارد. به نظر می رسد که رفتارهای توانمندساز رهبر مانند مشارکت دادن زیردستان در تصمیم گیری و واگذاری استقلال کاری و نیز غنی سازی شغل منجر به خشنود شدن شاغل از کارراهه می گردد. با توجه به اهمیت پیامدهای خشنودی کارراهه برای سازمان ها، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه رفتار توانمندساز رهبر و غنی سازی شغل با خشنودی از کارراهه انجام گرفت. انگیزش درونی نیز به عنوان متغیر واسطه ای در نظر گرفته شد. نمونه پژوهش شامل 438 نفر از کارکنان شرکت پلی اکریل ایران بودند که به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های خشنودی از کارراهه (CSQ)، غنی سازی شغل (JEQ)، رفتار توانمندساز رهبر (LEQ) و انگیزش درونی (IMQ) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که انگیزش درونی در رابطه بین رفتار توانمندساز رهبر با خشنودی از کارراهه و نیز رابطه غنی سازی شغل با خشنودی از کارراهه نقش واسطه پاره ای را ایفا می کند. بر اساس این نتایج، لازم است که سازمان ها مشاغل کارکنان را غنی سازند. هم چنین رهبران و سرپرستان مشارکت کارکنان در تصمیم ها را افزایش دهند و به کارکنان استقلال بیشتری دهند. این رفتار از طریق توانمند ساختن کارکنان، انگیزش درونی آنها را افزایش می دهد و در نهایت خشنودی از کارراهه بیشتر می شود.
اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر افزایش خودکارآمدی و بهبود خودپنداره دانش آموزان کم پیشرفت مدارس متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی در افزایش خودکارآمدی و بهبود خودپنداره دانش آموزان کم پیشرفت بود. بدین منظور در چارچوب روش پژوهشی نیمه-آزمایشی 32نفر به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای از دانش آموزان پسر سال اول متوسطه ناحیه یک شهر ارومیه به عنوان دانش آموزان کم پیشرفت انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی (16نفر) و گروه کنترل (16 نفر) تقسیم شدند. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بوده است. شرکت کنندگان قبل از شروع مداخله و دو هفته بعد از آخرین جلسه مداخله پرسشنامه های خودکارآمدی شی رر (1983) و خودپنداره راجرز (1951)را تکمیل کردند. پس از انجام پیش آزمون، برنامه مصاحبه انگیزشی به مدت 5 جلسه، هر جلسه به مدت 75 دقیقه و دو بار در هفته برای گروه مصاحبه انگیزشی اجرا شد. برای تحلیل داده ها از روش کوواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد که خودکارآمدی و خودپنداره شرکت کنندگان پس از مصاحبه انگیزشی بهبود و ارتقاء معناداری یافتند. درزمینه کار با دانش آموزان کم پیشرفت، مصاحبه انگیزشی با توجه به ماهیّت آن به مثابه یک سبک مشاوره ای بسیار کارا و نویدبخش به نظر می رسد و می توان از این روش در کاهش افت تحصیلی دانش آموزان که با مشکل آموزشی مواجه شده اند بهره جست.
نقش سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری در پیش بینی جهت گیری های هدف پیشرفت دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور تعیین نقش سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری در پیش بینی جهت گیری های هدف پیشرفت در دانشجویان انجام گرفت. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان رشته های علوم انسانی دانشگاه های پیام نور داراب و زرین دشت بود که تعداد تقریبی آ ن ها 3000 نفر بود. نمونه انتخابی شامل 250 نفر (95 پسر و 155 دختر) بود که به روش خوشه ای تصادفی انتخاب و پرسشنامه سیستم های فعال ساز و بازداری کارور و وایت و پرسشنامه جهت گیری هدف چهار بعدی الیوت و مک گریگور را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داد ه ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه انجام گرفت. نتایج حاکی از آن بود که بعد حساسیت به پاداش-تنبیه، جهت گیری های هدف تسلط گرایشی و اجتنابی و نیز جهت گیری هدف عملکرد اجتنابی را به صورت مثبت پیش بینی می کرد. بعد سائق موفقیت، جهت گیری عملکرد و تسلط گرایشی را به صورت مثبت پیش بینی می کرد. همچنین بعد جستجوی سرگرمی و هیجان، جهت گیری های عملکرد گرایشی و تسلط اجتنابی را به صورت مثبت پیش بینی می کرد. هر یک از ابعاد سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری، الگوی بی همتایی از جهت گیری هدف پیشرفت دانشجویان را پیش بینی می کردند که اهمیت گرایش های خلقی را در پیش بینی انواع جهت گیری هدف نشان می دهد.
مدل یابی روابط بین باورهای هوشی، معرفت شناختی و انگیزشی با راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی روابط بین متغیرهای باورهای هوشی، باورهای معرفت شناختی و باورهای انگیزشی با یکدیگر و نیز نقش آنها بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (راهبردهای شناختی و فراشناختی) دانشجویان دانشگاه پیام نور در قالب مدل علّی و بهروش تحلیل مسیر است. به منظور آزمون فرضیه ها، نمونه ای شامل 600 نفر دانشجو از مراکز مختلف دانشگاه پیام نور با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و روش نمونه گیری طبقه ای به طور تصادفی انتخاب و به پرسش نامه خودگزارشی متشکّل از مقیاس های باورهای معرفت شناختی (شومر، 1993)، خودکارآمدی تحصیلی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (پینتریچ و دی گروت، 1990)، باورهای هوشی (عبدالفتاح و یتس، 2006) و اهداف پیشرفت (میدلتون و میگلی، 1997) پاسخ دادند. یافته ها حاکی از آن است که مدل عِلّی مفروض پس از اصلاح از برازش مناسبی برخوردار بوده و متغیرهای پژوهش در مجموع 29 و 35 درصد از کل واریانس راهبردهای شناختی و فراشناختی را تبیین نمودند. به طور کلی، نتایج نشان داد که باورهای هوشی علاوه بر تأثیر مستقیم، به واسطه باورهای معرفت شناختی، اهداف پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان تأثیر غیر مستقیم نیز دارند. همچنین یافته ها نشان داد که باورهای هوشی دانشجویان به ویژه باورهای هوشی افزایشی می توانند با میانجی گری باورهای معرفت شناختی، اهداف پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی فراگیران و نهایتاً عملکرد تحصیلی آنها مؤثر باشند. لذا، ضروری است که زمینة لازم جهت ارتقاء این باورها از طریق غنی تر کردن محیط زندگی و محیط یادگیری و آموزش فراهم گردد.
نقش تعلل ورزی و خودتنظیمی انگیزشی در پیش بینی اشتیاق رفتاری دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: شناخت عوامل موثر بر اشتیاق رفتاری به عنوان یک میانجی مهم در ارتقای سطح عملکرد تحصیلی و انگیزشی دانشجویان، از اهمیت خاصی برخوردار است. این تحقیق با هدف تبیین نقش تعلل ورزی و خودتنظیمی انگیزشی در پیش بینی اشتیاق رفتاری دانشجویان انجام شد.
ابزار و روش ها: در این پژوهش مقطعی- توصیفی از نوع همبستگی، 311 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اراک در سال تحصیلی 94-1393 به روش نمونه گیری دردسترس و با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تعلل ورزی تحصیلی دانشجویان، مقیاس خودتنظیم گری انگیزشی و مقیاس اشتیاق رفتاری استفاده شد. داده های به دست آمده به کمک نرم افزار SPSS 19 و با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: متغیر تعلل ورزی بالاترین همبستگی و متغیر کنترل محیط پایین ترین همبستگی را با اشتیاق رفتاری داشت (05/0p<). بین متغیرهای خودتنظیم گری و اشتیاق رفتاری، ارتباط مثبت و معنی دار و بین متغیرهای تعلل ورزی و اشتیاق رفتاری، ارتباط منفی و معنی دار وجود داشت (001/0p<). 10% واریانس اشتیاق رفتاری دانشجویان مجموعاً از طریق متغیرهای تعلل ورزی (233/0-=β) و خودتنظیمی انگیزشی (238/0=β) تبیین شد (102/0=R2؛ 001/0p<).
نتیجه گیری: کاهش تعلل ورزی و افزایش خودتنظیمی انگیزشی می تواند اشتیاق رفتاری را در دانشجویان افزایش دهد.
تاثیر آموزش خودگویی انگیزشی و مهارت های تصویرسازی ذهنی در ارتقاء عملکرد ورزشی بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی آموزش خودگویی انگیزشی و مهارت های روانی تصویرسازی ذهنی در ارتقاء عملکرد ورزشی بازیکنان فوتبال انجام شد. 60 بازیکن پسر(20-28سال) به روش نمونه گیری در دسترس از بین تیم های نیمه حرفه ای فوتبال استان تهران انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل(30N1=N2=) جایگزین شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. ابتدا عملکرد ورزشی، مهارت های تصویرسازی و خودگویی بازیکنان به ترتیب با استفاده ابزارهای فهرست وارسی رفتار ، مهارت های روانی و مهارت خودگویی اندازه گیری شدند، سپس مهارت های تصویرسازی و خودگویی در 14جلسه گروهی به گروه آزمایش آموزش داده شد و گروه کنترل فقط مهارت های فنی را تحت نظر مربی تمرین کردند. بعد از مداخلات، عملکرد ورزشی آزمودنی ها دوباره اندازه گیری شد. دو هفته بعد، به منظور تعیین ماندگاری مداخلات، عملکرد آزمودنی ها در مرحله پیگیری اندازه گیری و داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و t استودنت تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش خودگویی انگیزشی و مهارت های تصویرسازی ذهنی می توانند عملکرد های «پاس دادن، حفظ و کنترل توپ و گرفتن توپ از حریف» را به طور معناداری افزایش دهند. همچنین نتایج نشان داد که اثر مداخلات در مرحله پیگیری ماندگار بوده است. نتایج شواهدی را پیشنهاد می کند که برنامه آماده سازی روانی مبتنی بر خودگویی انگیزشی و مهارت های تصویرسازی روش مناسبی برای ارتقاء سطح عملکرد بازیکنان فوتبال است. لذا به منظور بهبود سطح آمادگی روانی و عملکرد فرآیندی بازیکنان فوتبال، لازم است زمینه به کارگیری برنامه آماده سازی روانی بازیکنان فراهم شود.
رابطه بین اهداف پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی؛ نقش میانجی درگیری تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: شناخت اهداف پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان می تواند به درگیری بیشتر و در نتیجه یادگیری و پیشرفت تحصیلی منجر شود. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گری درگیری تحصیلی در رابطه با اهداف پیشرفت با خودکارآمدی تحصیلی بود.
ابزار و روش ها: در این پژوهش از نوع همبستگی، 360 نفر از دانشجویان دختر و پسر دانشکده های پزشکی، پرستاری، مامایی و پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی ١٣۹٤ به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه های اهداف پیشرفت، خودکارآمدی تحصیلی و درگیری تحصیلی بود. به منظور بررسی مدل علی اهداف پیشرفت، درگیری تحصیلی و خودکارآمدی از روش توصیفی همبستگی با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS 20 و Amos 22 و روش تحلیل مسیر در چهارچوب مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها: دو مولفه رویکرد تسلط و اجتناب تسلط، اثرات معنی داری بر درگیری تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی داشتند (05/0p<). هدف رویکرد تسلط به صورت مثبت با درگیری انگیزشی، شناختی و رفتاری رابطه داشت. با افزایش درگیری انگیزشی و شناختی، خودکارآمدی تحصیلی نیز افزایش می یافت. همچنین شاخص های برازش مدل نشان دادند که مدل مورد نظر از برازش خوبی برخوردار بود.
نتیجه گیری: درگیری تحصیلی انگیزشی و شناختی میانجی گری کاملی بین هدف رویکرد تسلط و خودکارآمدی تحصیلی انجام می دهد.
اولویت بندی اهداف پیشرفت دانشجویان پرستاری و مامایی و رابطه آن با یادگیری خودراهبر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: یادگیری خودراهبر درازمدت درحالی بخش جدایی ناپذیر حرفه پزشکی در نظر گرفته می شود که هنوز بهترین راه توسعه آن در آموزش بالینی ناشناخته مانده است. یکی از سازه های مرتبط با یادگیری خودراهبر، اهداف پیشرفت است. پژوهش حاضر با هدف اولویت بندی اهداف پیشرفت دانشجویان پرستاری و مامایی و بررسی رابطه آن با یادگیری خودراهبر آنان انجام شد.
ابزار و روش ها: در این مطالعه توصیفی در سال 91-1390، 209 دانشجوی کارشناسی مشغول به تحصیل در رشته های پرستاری، مامایی، اتاق عمل و هوشبری در دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی مشهد با روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی بر حسب جنسیت انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه اهداف پیشرفت و پرسش نامه خودراهبری در یادگیری بود. داده ها به کمک نرم افزار SPSS 21 و با استفاده از آزمون های مجذور کای و تحلیل واریانس یک راهه تحلیل شدند.
یافته ها: 103 نفر از دانشجویان (49%)، اهداف رویکردی را اولویت اول خود قرار دادند. بین اولویت بندی اهداف پیشرفت کل دانشجویان تفاوت معنی داری وجود داشت (0001/0=p)، اما بین اولویت بندی اهداف پیشرفت دختران و پسران تفاوت معنی داری مشاهده نشد (45/0=p). همچنین بین اولویت بندی اهداف و خودراهبری در یادگیری رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت (012/0=p).
نتیجه گیری: هدف اول دانشجویان پرستاری و مامایی رویکردی است. دانشجویانی که اهداف تبحری دارند نسبت به دانشجویانی که اهداف رویکردی یا اجتنابی دارند، از میزان خودراهبری بیشتری در یادگیری برخوردار هستند.
مدل عِلّی روابط انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی: نقش واسطه ای و فراشناختی کمک طلبی تحصیلی در یادگیری از طریق تلفن همراه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یادگیری زبان انگلیسی مانند هر زبان دیگری نیازمند داشتن قابلیت های شناختی، فراشناختی، انگیزشی و رفتاری است. هدف از پژوهش حاضر ارائة مدلی عِلّی از روابط میان انگیزش پیشرفت در زبان، انواع کمک طلبی (ابزاری و اجرایی)، یادگیری زبان انگلیسی از طریق تلفن همراه و عملکرد در درس زبان انگلیسی است. جامعة آماری پژوهش شامل کلیة دانش آموزان دختر دبیرستانی شاهین شهر در سال 1391 بوده که 250 نفر از آنان به روش خوشه ای چند مرحله ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. پرسش نامه های انگیزش پیشرفت در زبان انگلیسی (اشمیت و واتانابه، 2001)، ابعاد کمک طلبی ورهاسلت (2008) و نوع و میزان استفاده از تلفن همراه (امرایی، زمانی، عابدینی و میرزایی، 1390) مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان دهنده نقش واسطه ای استفاده آموزشی از تلفن همراه در ارتباط بین انواع کمک طلبی و عملکرد در زبان انگلیسی بود. همچنین مشاهده شده انواع کمک طلبی نقشی واسطه ای در ارتباط بین انگیزش پیشرفت در زبان انگلیسی و استفاده آموزشی از تلفن همراه دارد. می توان نتیجه گرفت که استفاده آموزشی از تلفن همراه برای یادگیری زبان انگلیسی نقشی فراشناختی داشته و یکی از راهبردهای خودتنظیمی برای مدیریت منابع به وسیلة دانش آموزان است.
الگوی روابط ساختاری ویژگی های انحرافی شخصیت، ادراک خطر و انگیزش درمان در افراد وابسته به مواد: نقش میانجی ادراک خطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی روابط ساختاری ویژگی های انحرافی شخصیت، ادراک خطر و انگیزش درمان در افراد وابسته به مواد انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی بود. کلیه افراد مبتلا به وابستگی به مواد که در نیمه دوم سال 1393 به مراکز ترک اعتیاد شهر اردبیل مراجعه کردند، جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل دادند. تعداد 140 نفر از این جامعه به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به مقیاس های مراحل آمادگی برای تغییر و اشتیاق درمان، انحراف شخصیتی و ارزیابی شناختی حوادث پرخطر پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد که ادراک خطر و هر سه مؤلفه انگیزش درمان با ویژگی های شخصیتی افکار خصمانه، بدنام سازی دیگران، بی اعتمادی به خود، وابستگی و سلطه پذیری ارتباط منفی دارد؛ ولی بین ادراک خطر و هر سه مؤلفه انگیزش درمان ارتباط مثبت مشاهده شد. همچنین 53 % از واریانس بازشناسی، 44 % از واریانس دوسوگرایی و 47 % از واریانس گام برداری به وسیله ویژگی های انحرافی شخصیت تبیین شد. شاخص های برازش مدل نیز، مسیر ویژگی های انحرافی شخصیت به سه مؤلفه انگیزش درمان را با میانجی گری ادراک خطر تأیید کرد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که ادارک خطر پایین یکی از گذرگاه های تبیینی ارتباط ویژگی های انحرافی شخصیت به انگیزش درمان می باشد.
نقش خوددلسوزی در پیش بینی استرس تحصیلی دانشجویان: با واسطه گری انگیزش درونی و بیرونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به منظور بررسی نقش خوددلسوزی و انگیزش های درونی و بیرونی در استرس تحصیلی دانشجویان انجام شده است. روش پژوهش این مطالعه همبستگی بود. در این راستا پژوهش روی 558 دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی مهاباد در سال تحصیلی93-1392 که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند، انجام گرفت. ابزارهای گردآوری شامل چک لیست جمعیت شناختی، پرسشنامه های جهت گیری اهداف پیشرفت الیوت و مک گریگور (2001)، مقیاس خوددلسوزی نف (2003) و مقیاس استرس تحصیلی کوهن و فرایزر (1986) بود. به منظور اندازه گیری همگنی واریانس ها و غربالگری مقادیر و داده های پرت از راهبرد فاصله مهالانوبیس و روش آماری همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. ماتریس همبستگی متغیرهای نشان داد: بین انگیزش های درونی و خوددلسوزی با استرس تحصیلی همبستگی منفی و معنادار وجود دارد. همچنین یافته ها نشان داد که خوددلسوزی نقش معناداری در پیش بینی انگیزش درونی دانشجویان دارد و انگیزش درونی نقش واسطه گری معناداری بین خوددلسوزی و استرس تحصیلی دانشجویان ایفا می کند. بنابراین، می توان نتیجه گرفت با افزایش خوددلسوزی و برخورداری از انگیزش درونی، استرس تحصیلی به میزان قابل ملاحظه ای کاهش می یابد.
ارتباط بین هوش معنوی و انگیزه داوطلبی در انجمن های ورزشی وزارت آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه داوطلبان یکی از منابع ارزشمند انسانی برای سازمانها به شمار می آیند به طوری که هر چقدر مدیران با عوامل مرتبط با مدیریت داوطلبان آشنایی داشته باشند، حفظ، نگهداری و کیفیت کار آنها نیز بیشتر خواهد شد. این پژوهش با هدف بررسی رابطه هوش معنوی و انگیزه داوطلبان به عنوان دو عامل مهم در مدیریت داوطلبان صورت گرفته است. این تحقیق از نوع همبستگی است و جامعه آماری آن شامل همه مسئولان انجمنهای ورزشی آموزش و پرورش کل کشور و برابر 806 تن بوده که به صورت داوطلبانه با انجمنهای ورزشی همکاری می کرده اند. تعداد نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان 260 تن تعیین شده است. اطلاعات از طریق تکمیل پرسشنامه های محقق ساخته انگیزش و هوش معنوی داوطلبان گردآوری شده است. برای تحلیل داده ها روشهای آماری همبستگی، تیم ستقل و فرید من به کار رفته است. نتایج پژوهش نشان داده است که برای متغیر هوش معنوی بیشترین و کم ترین میزان رتبه به ترتیب به تفکر انتقادی وجودی و توسعه حالت آگاهی و برای متغیر انگیزش به اجتماع و توسعه شغلی اختصاص دارد. میان هوش معنوی و انگیزش داوطلبان نیز ارتباط معنا دار وجود داشت(05/0P<). مقایسه دو گروه زن و مرد داوطلب، تفاوت معنادار در مؤلفه های تفکر انتقادی وجودی، آگاهی و توسعه حالت آگاهی برای متغیر هوش معنوی و تفاوت معنا دار را در مؤلفه های حفاظتی و توسعه شغلی برای متغیر انگیزش نشان داد (05/0P<).محققان توصیه می کنند که به کارگیری روش های علمی مدیریتی در حوزه ورزش دانش آموزی برای بهبود مدیریت منابع انسانی در این بخش بسیار اثر بخش خواهد بود.
اثرات مستقیم و غیرمستقیم کیفیت رابطه والدین (پدر و مادر)، انگیزه پیشرفت و انگیزه تحصیلی بر عزت نفس دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عزت نفس یکی از مباحث مهم روان شناختی و روان درمانی هست و عوامل زیادی از قبیل کیفیت روابط والدین و انگیزه پیشرفت در آن تأثیر می گذارند. هدف این پژوهش بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم کیفیت روابط والدین (پدر و مادر)، انگیزه پیشرفت و انگیزه تحصیلی بر عزت نفس دانش آموزان هست. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی در پایه ششم شهر تهران در سال 1393 بودند که تعداد 247 نفر از دانش آموزان شهرستان شهریار تهران با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. نتایج نشان داد که کیفیت زندگی والدین و انگیزه پیشرفت و همچنین انگیزه تحصیلی به عنوان متغیر میانجی بر عزت نفس دانش آموزان تأثیر داشته است (01/0> p). با توجه به یافته های این پژوهش می توان چنین نتیجه گیری کرد که کیفیت روابط والدین و انگیزه پیشرفت و همچنین داشتن انگیزه تحصیلی باعث افزایش عزت نفس دانش آموزان شده و به طورکلی مدل پژوهش تأیید می شود.
تأثیر خوش بینی آموخته شده بر انگیزش پیشرفت و تاب آوری تحصیلی نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر خوش بینی آموخته شده بر انگیزش پیشرفت و تاب آوری تحصیلی نوجوانان دختر انجام شد. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی، پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه آماری آن 20 نفر از نوجوانان 15-13 ساله عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهر اصفهان بودند که به روش تصادفی انتخاب شده و یک گروه به عنوان گروه آزمایش و یک گروه به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند. آزمودنی های گروه آزمایش، به مدت 7 جلسه 60 دقیقه ای آموزش خوش بینی دریافت کردند در حالی که برای آزمودنی های گروه کنترل چنین مداخله ای ارایه نشد. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس و تاب آوری تحصیلی ساموئلز بود. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد خوش بینی آموخته شده در افزایش انگیزش پیشرفت و ابعاد آن (اعتماد به نفس و پشتکار) تأثیر معنادار داشت، در صورتی که بر ابعاد دیگر آن (آینده نگری و سخت کوشی) تأثیر معناداری نداشت. همچنین خوش بینی آموخته شده بر تاب آوری تحصیلی و ابعاد آن (مهارت های ارتباطی، جهت گیری آینده نگر و جهت گیری مسأله محور) تأثیر معناداری نداشت. بر اساس این نتایج، تمرکز بر بعد عاطفی و خوش بینی دانش آموزان به افزایش انگیزش پیشرفت در آنها منجر شد.
بررسی ویژگی های شناختی اجتماعی بازنمایی ذهنی دغدغه های اخلاقی: گروه بندی، جهت گیری انگیزشی و بافت ارتباطی بنیادهای اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نظریه بنیادهای اخلاقی از جمله نظریات اخیر درباره قضاوت اخلاقی در حوزه شناخت اجتماعی است. این نظریه، شش بنیادِ مراقبت، انصاف، وفاداری، اطاعت، تقدس و آزادی را زیربنای دغدغه های اخلاقی شمرده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ویژگی های این بنیادها در ذهنیت اخلاقی فرهنگ ایرانی و مقابله آن با یافته ها و پیش بینی های خارجی، از جمله مجادله اخیر دو نظریه پرداز این حوزه، گراهام و جنوف -بالمن، انجام شده است. روش: شرکت کنندگان، 172 نفر ایرانی بودند که از آنها درباره جامعه آرمانی و رفتارهای اخلاقی و غیراخلاقی سوال شد. پاسخ های افراد از نظر تعلق به بنیادها بررسی و کدگذاری شد. براساس آن، مصداق های هر بنیاد و بار انگیزشی و بافت ارتباطی آنها تعیین شد. برای تعیین گروه بندی بنیادها از تحلیل عاملی اکتشافی، برای مقایسه بار انگیزشی بنیادها از تحلیل واریانس، و برای مقایسه فراوانی مصداق های هر بنیاد در بافت های ارتباطی از آزمون خی دو استفاده شد. یافته ها: تعداد عامل های استخراج شده از بنیادها در متن هر یک از سه پرسش سه بود. بنیادها از نظر بار انگیزشی با هم متفاوت بودند، اما تقریباً همه آنها مصداق هایی از هر دو جهت گیری انگیزشی داشتند. همچنین، علی رغم تمرکز هر بنیاد بر یک یا دو بافت خاص، تقریباً همه آنها مصداق هایی معطوف به هر سه بافت ارتباطی داشتند. نتیجه گیری: یافته ها از ابرساختار سه گانه اخلاق حمایت می کنند. نتایج همچنین بیانگر آن است که جنوف بالمن تصویر محدودی از جهت گیری انگیزشی بنیادها ترسیم کرده است، همان طور که فرضیات پردازندگان نظریه بنیادهای اخلاقی نیز تنوع بافت ارتباطی بنیادها را دست کم گرفته است
بررسی رابطه آخرت نگری، هدفمندی در زندگی، امید و انگیزش تحصیلی با عملکرد تحصیلی دانشجویان دوره کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیرباز پیشرفت تحصیلی مهم ترین شاخص موفقیت فرد و نظام های آموزشی محسوب شده است. از این رو، مطالعه پیش بینی کننده های آن جزو مهم ترین اولویت های پژوهشی حوزه روانشناسی و تعلیم و تربیت به شمار می آید. بنایراین، هدف مطالعه حاضر تعیین نقش متغیرهای آخرت نگری، امید، هدفمندی در زندگی و انگیزش تحصیلی در پیش بینی عملکرد تحصیلی دانشجویان دوره کارشناسی بود. برای رسیدن به این مهم، 370 نفر از دانشجویان سال دوم به بالای دوره کارشناسی دانشگاه ارومیه از طریق نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. آزمون آخرت نگری، مقیاس امید اسنایدر، آزمون انگیزش تحصیلی والرند و همکاران و خرده مقیاس هدفمندی در زندگی آزمون بهزیستی روانشناختی ریف مورد استفاده قرار گرفتند. معدل تحصیلی نیز به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته شد. جهت تحلیل داده ها از رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. نتایج نشان داد متغیرهای آخرت نگری (مولفه های تعالی، تکلیف گریزی و لذت جویی)، هدفمندی در زندگی، امید و انگیزش تحصیلی (مولفه های انگیزش درونی، بی انگیزگی و نمره کل) قادرند به طور معنی دار عملکرد تحصیلی را پیش بینی کنند. روی هم رفته می توانند بیش از 64 درصد واریانس عملکرد تحصیلی را تبیین و پیش بینی کنند. بر این اساس می توان نتیجه گرفت متغیرهای شخصی غ یرشناختی قادرند همان ند متغیرهای شناختی پیشرفت تحصیلی دانشجویان را پیش بینی نمایند.