فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۳۱ مورد.
بررسی رابطه بین برتری طرفی و عملکرد ارتباطی با سن دانش آموزان مبتلا به اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نقایص زبانی و ارتباطی، همچنین مشکلاتی در برتری طرفی اندام هادر اختلال اتیسم می تواند با سن افراد اتیستیک مرتبط باشند. هدف این پژوهش بررسی برتری طرفی اندامها و عملکردارتباطی در دانش آموزان مبتلا به اتیسم در ارتباط با سن آنها می باشد. روش بررسی: این پژوهش توصیفی تحلیلی و از نوع مقطعی مقایسه ای است و 40 دانش آموز مبتلا به اتیسم با میانگین سنی ده سال و 8ماه (انحراف استاندارد2سال و 5ماه) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از پرسشنامه ی ارزیابی عملکردارتباطی و چک لیست مشاهده ای ارزیابی برتری طرفی اندام ها برای گردآوری اطلاعات استفاده گردید و افراد مورد مطالعه در دو گروه یک سو توان و دو سوتوان و همچنین از نظر سنی در دو گروه کمتر از 13 سال و 13سال و بیشتر قرار گرفتند .جهت بررسی فرضیه ها از آزمون Friedman k2و آزمون (independent samples t- test ) T-testاستفاده شد. یافته ها: مقایسه دانش آموزان اتیستیک در دو گروه سنی کمتر و بیشتر از 13 سال نشان داد ، در گروه سنی 13سال و بالای آن گرایش به یک سوتوانی در دو اندام دست و گوش بیشتر است (p<0.05)ولی در دو اندام پا و چشم تفاوت معنا داری مشاهده نگردید (p>0.05). داشتن عملکردارتباطی بهتر در گروه سنی 13سال و بالای آن ، مشهود است ( (p<0.05. نتیجه گیری: می توان به اقدامات توانبخشی درتثبیت برتری طرفی اندام ها به ویژه در سنین پایین تر ،در جهت ایجاد زمینه لازم برای بهبود قابلیت های زبانی و ایفای نقش ارتباطی بهتر، اهمیت و اولویت داد.
اثربخشی مداخله نظریه ذهن و مهارت های اجتماعی بر کفایت اجتماعی کودکان اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
اثر بخشی روش توانبخشی روانی دوسا بر رفتارهای کلیشه ای کودکان مبتلا به اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش توانبخشی روانی دوسا بر بهبود رفتارهای کلیشه ای کودکان مبتلا به اتیسم بود. از طرح پژوهشی تک آزمودنی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش، کودکان مبتلا به طیف اختلالات اتیستیک در بنیاد خیریه اتیسم (شامل 46 نفر) بودند. از میان داوطلبان شرکت در پژوهش 7 کودک مبتلا به اختلالات اتیسم در محدوده سنی 12-8 به صورت هدفمند انتخاب شدند. مداخله این پژوهش (روش دوسا) شامل 8 جلسه 55 دقیقه ای بود که برای هر کودک دو جلسه در هفته برگزار شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس نمره گذاری اتیسم گیلیام بود. این پرسشنامه طی پنج مرحله (خط پایه اول، خط پایه دوم ، نیمه جلسات درمان، پایان جلسات درمان، پیگیری) توسط والدین کودک تکمیل شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS16به روش محاسبه اندازه اثر تجزیه و تحلیل شدند. شاخص بهبودی در هر یک از متغیرها، سیر نزولی منحنی در هر مرحله درمان نسبت به خط پایه در نظر گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که به کارگیری روش توانبخشی روانی دوسا می تواند در بهبود مهارت های ارتباطی این کودکان تأثیر بگذارد و این امر موجب کاهش رفتارهای کلیشه ای کودکان شرکت کننده در این پژوهش شد. با وجود این، با توجه به گزارش های متفاوت درباره اثر بخشی این روش انجام دادن پژوهش های بیش تری در این زمینه احساس می شود.
بررسی اثربخشی آموزش بازداری از پاسخ بر کاهش علایم زیرگروه ADHD مرکب ، عمدتاً بی توجه و ADHD همراه با ODD(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیقات، تفاوت میان زیرگروه های ADHD مطرح است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش بازداری از پاسخ بر کاهش علایم زیرگروه های ADHD مرکب، عمدتاً بی-توجه و ADHD همراه با ODD در یک نمونه 6 نفری مبتلا به این اختلال در محدوده سنی 7-10 ساله بود. با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس و بهره گیری از مصاحبه بالینی و پرسشنامه علائم مرضی کودکان (CSI-4) و آزمون هوش ریون کودکان (دامنه هوشی 90-119) نمونه ها انتخاب و در یک بررسی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه، فرایند درمان بر روی (2 نفر گروه ترکیبی، 2 نفر عمدتاً بی توجه، 2 نفر ADHD همراه با ODD) انجام شد. یافته ها نشان داد که طی تحلیل دیداری نمودارها و نیز براساس شاخص های آمار توصیفی، آموزش بازداری از پاسخ موجب کاهش علایم ADHD نوع ترکیبی و ADHD عمدتاً بی توجه می شود. آموزش بازداری از پاسخ موجب کاهش معنی دار علایم زیرگروه ADHD/ODD نمی-گردد.
اثربخشی درمان تعامل والد کودک بر کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر درمان مبتنی بر تعامل والد- کودک روی مادران بر میزان کاهش علائم نافرمانی مقابله ای در کودکان پیش دبستانی بود.
روش: جامعه آماری شامل همه کودکان سنین 4 تا 7 ساله تحت آموزش در مهد کودک های خصوصی زیر نظر سازمان بهزیستی مشهد بود. آزمودنی ها شامل 30 کودک دارای اختلال نافرمانی مقابله ای و مادران آنها بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس و با استفاده از پرسشنامه علائم مرضی کودک انتخاب شدند. آزمودنی ها به طور تصادفی در دو گروه (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه مقایسه) جایگزین شدند. مادران گروه آزمایش در 7 جلسه درمان مبتنی بر تعامل والد- کودک شرکت نموده و سپس از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان تعامل والد- کودک، در شدت علائم نافرمانی مقابله ای در گروه آزمایش از نظر آماری کاهش معناداری پدید آورده است.
نتیجه گیری: درمان مبتنی بر تعامل والد- کودک روی مادران، می تواند علائم نافرمانی مقابله ای کودک را کاهش دهد.
بررسی مولفه های روان نژندی در والدین کودکان اتیسم، کم توان ذهنی و عادی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ی مولفه های روان نژندی در والدین کودکان اتیسم، کم توان ذهنی و عادی در شهر تبریز بود. طرح پژوهش حاضر از نوع علی – مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش شامل والدین کودکان 4 تا 15 ساله بود که در شهرستان تبریز در سال 1390 سکونت داشتند. در پژوهش حاضر 45 نفر از والدین سه گروه کودکان اتیسم ، کم توان ذهنی و عادی (هر گروه 15 نفر) به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. کودکان عادی از طریق همتاسازی با گروه های بالینی انتخاب شدند. پرسشنامه شخصیتی NEO- FFI برای تعیین مولفه های روان نژندی استفاده گردید. داده ها، با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و آزمون تعقیبی LSD مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. والدین کودکان اتیسم در زیر مولفه های روان نژندی بالاترین میانگین را داشتند. این تفاوت در مولفه های افسردگی و تکانشی بودن با والدین کودکان کم توان معنا دار نبود و در مولفه های اضطراب و تکانشی بودن با والدین کودکان عادی معنادار نبود. با توجه به نتایج مشاهده شده از سه گروه، والدین کودکان اتیسم و کم توان ذهنی نسبت به والدین کودکان عادی از روان نژندی بالاتری برخور دارند.
تاثیر درمانی آموزش چندرسانه ای فرزندپروری به مادران دارای کودک مبتلا به اختلال بی اعتنایی مقابله ای در مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تعامل والدین در بهداشت روانی کودکان موثر است. سبک فرزندپروری، مجموعه نگرشهای ایجادکنندهی جو هیجانی برای بروز رفتارهای والدین با کودک است. پژوهش حاضر به منظور تعیین اثر آموزش چندرسانهای فرزندپروری به والدین در درمان کودکان مبتلا به اختلال بیاعتنایی مقابلهای (ODD) انجام شده است.
روشکار: در این مطالعهی کارآزمایی 45 نفر از مادران دارای کودکان 10-3 سالهی مبتلا به ODD در مشهد در سال 1389وارد مطالعه و به طور تصادفی ساده به سه گروه تقسیم شدند. به گروه اول آموزش رو در رو (PMT) و به گروه دوم، مطالب آموزشی در قالب نرمافزاری به صورت آموزش چندرسانهای (M-PMT) ارایه شد. گروه سوم، گروه شاهد (در نوبت درمان) بودند. ارزیابی با آزمون کانرز و ارزیابی فرزندپروری بامریند، قبل و بعد از زمان مداخله سنجیده شد. دادهها توسط نرمافزار SPSSنسخهی 16 و آزمونهای آنووا، کروسکالوالیس، آزمون تی زوجی و منویتنی تحلیل شدند.
یافتهها: روش M-PMT بر بهبود مشکلات سلوک (03/0=P)، یادگیری (04/0=P)، بیشفعالی (01/0=P)، رفتار تکانهای (02/0=P) و اضطراب (01/0=P) کودکان موثر بود، ولی در مشکلات جسمی-روانی (2/0=P) تفاوت معنیداری مشاهده نشد. بهبود مشکلات سلوک در گروه M-PMT و PMT اختلاف معنیداری نداشت (1/0=P). در بهبود رفتارهای تکانهای و اضطراب M-PMT موثرتر از PMT بود (به ترتیب 009/0=P و 02/0=P) ولی میزان کاهش بیشفعالی در گروهPMT بهتر بود (03/0=P).
نتیجهگیری: شیوهی نوین آموزش به روش چندرسانهای بر بهبود مشکلات یادگیری، بیشفعالی، رفتار تکانهای و اضطراب کودکان موثر بود، البته در رفتارهای تکانهای و اضطراب روش چندرسانهای و در بیشفعالی روش آموزش رو در روی والدین، پاسخ بهتری داشت.
نورون های آینه ای و نقش آن درتقلید و نظریه ی ذهن در کودکان طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یافته های جدید علمی از کشف گروهی از نورون ها در قسمت پیش حرکتی قشر خاکستری مغز خبر می دهند. این نورون ها، نورون های آینه ای نام دارند. متخصصان برای اولین بار درحدود دهه ی 1990 سیستم نورون های آینه ای را در میمون ها در دانشگاه پارما کشف کردند. نورون های آینه ای در مغزمسئول درک اعمال و مقاصد دیگرانند. سیستم نورون های آینه ای یک نقش مهم در درک اعمال دیگران داشته و ممکن است توانایی ضروری برای انسان ها در یادگیری از طریق مشاهده و تقلید باشد. پژوهش های نوروفیزیولوژی زیادی اثبات کرده اندکه این نورون ها در مغز کودکان طیف اتیسم به طور جدی آسیب دیده اند که پیامد آن به صورت نقص در رفتارهای تقلیدی و نظریه ی ذهن آشکار می شود. مقاله حاضر با بررسی نورون های آینه ای در پی توضیح و تبیین کارکردهای آنها در تقلید و نظریه ی ذهن کودکان طیف اتیسم می باشد. یافته های این پژوهش می تواند در آموزش کودکان طیف اتیسم موثر باشد.
بررسی رابطه ساده و چندگانه صفات طیف اوتیسم و وسواس جبری در دانش آموزان دختر دوره راهنمایی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به شیوع بالای صفات طیف اوتیسم در افراد دارای اختلال وسواس جبری و همچنین تشخیص اختلالات اضطرابی در افراد با صفات طیف اوتیسم بالا، هدف از این پژوهش بررسی رابطه ساده و چندگانه اختلال وسواس جبری و صفات طیف اوتیسم در دانش آموزان دختر دوره راهنمایی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره راهنمایی شهر یزد می باشد که در این پژوهش 250 شرکت کننده به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه های مورد استفاده شامل پرسشنامه 50 سوالی ضریب طیف اوتیسم و مقیاس وسواس جبری SCL-90 می باشد. داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از رگرسیون چندگانه به روش ورود گام به گام مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که به طور کلی صفات طیف اوتیسم می تواند 10 درصد تغییرات وسواس جبری در دانش آموزان را پیش بینی کند. در بهترین حالت از بین صفات طیف اوتیسم، ضعف در تغییر توجه و ناتوانی در مهارت اجتماعی بهترین پیش بین برای تغییرات وسواس جبری در گروه نمونه می باشد. در نتیجه، صفات طیف اوتیسم در افراد دارای اختلال وسواس جبری شایع است.
بررسی تأثیر توان بخشی شناختی بر ترمیم توانایی شناخت اجتماعی کودکان اتیسم با عملکرد بالا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نقصان تئوری ذهن یکی از زیربناهای اختلال در مهارت های اجتماعی در کودکان اتیسم است. هدف این مطالعه بررسی تأثیر توان بخشی شناختی بر بهبود توانایی شناخت اجتماعی کودکان اتیسم با عملکرد بالا است.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع طرح های تک آزمودنی است که 4 کودک مبتلا به اتیسم با عملکرد بالا به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. هر 4 کودک، 14 جلسة انفرادی توان بخشی شناختی را دریافت کردند.. ارزیابی ها در 6 مرحله، دو هفته پیش از شروع درمان، دو هفته بعد یعنی قبل از شروع درمان، بعد از پنچ جلسه درمان، بعد از ده جلسه درمان، یک روز بعد از پایان درمان و در نهایت مرحلة پیگیری (چهار هفته بعد از پایان درمان)، انجام شد. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر، تکلیف باور- کاذب سالی- آن، ذهن خوانی از طریق تصاویر چشم و آزمون ذهن خوانی تماشاچی بود.. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل بصری و اندازه اثر استفاده شد.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد عملکرد آزمودنی های مطالعه در آزمون باور کاذب سالی- آن و ذهن خوانی تماشاچی بهبود یافته است. همچنین تغییری در توانایی ذهن خوانی از طریق تصاویر چشم مشاهده نشد. همچنین اندازه اثر نشان داد این برنامه آموزشی بر باور کاذب و ذهن خوانی مؤثر بوده است.
نتیجه گیری: یکی از رویکردهای توان بخشی شناختی که در این مطالعه مورد استفاده قرار گرفت و اثربخشی آن نشان داده شد، ترمیم نقایص است. پیشنهاد می شود درمانگران به جای آموزش راهبردهای درمانی که سعی در اصلاح رفتار بیمار اتیسم در جهت کاهش نیاز به شناخت اجتماعی دارد، از رویکرد ترمیم استفاده نمایند. بر اساس یافته های این مطالعه با مداخله کوتاه مدت و فشرده امکان ترمیم توانایی تئوری ذهن در کودکان مبتلا به اتیسم وجود دارد.
تأثیر بازی درمانی با رویکرد شناختی- رفتاری بر کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر بازی درمانی با رویکرد شناختی- رفتاری بر کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در دانش آموزان پسر پایه سوم دبستان در شهر اصفهان بود. روش: روش پژوهش از نوع آزمایشی بوده و از طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جامعه مورد مطالعه پژوهش را دانش آموزان پسر پایه سوم دبستان های پسرانه شهر اصفهان در سال تحصیلی 90- 89 تشکیل می دادند. نمونه گیری به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انجام شد و کودکانی که با توجه به ملاک های DSM–IV، اختلال نافرمانی مقابله ای را داشتند، شناسایی و از میان آنها 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه SNAP-IV بود که توسط والدین تکمیل گردید. سپس کودکان گروه آزمایش در 12 جلسه یک ساعته بازی درمانی شناختی- رفتاری شرکت کردند. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها نیز از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری، بین دو گروه آزمایش و کنترل، در میزان نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: بنابر یافته های این مطالعه، روش بازی درمانی، سبب کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان مبتلا به این اختلال می شود و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر سود جست.
بررسی بازداری پاسخ در کودکان مبتلا به اختلال های طیف درخودماندگی: کاربرد آزمون استروپ رایانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه نارساکنش وری اجرایی در اختلال های طیف درخودماندگی زیربنای بسیاری از ویژگی های اصلی این اختلال ها در زمینه های اجتماعی و غیر اجتماعی است. هدف این پژوهش بررسی بازداری پاسخ با استفاده از آزمون استروپ رایانه ای در کودکان مبتلا به اختلال های طیف درخودماندگی بود. این پژوهش در طبقه پژوهش های غیر آزمایشی و از نوع علی- مقایسه ای بود. بدین منظور با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 15 کودک پسر مبتلا به اختلال های طیف درخودماندگی که دارای بهره هوشی بالاتر از 70 بودند از مرکز تخصصی درخودماندگی نور هدایت در شهر مشهد انتخاب شدند. همچنین 15 کودک بهنجار که از نظر سن و جنس با این گروه همتا شده بودند به عنوان گروه مقایسه از یکی از مدارس ابتدایی به صورت تصادفی انتخاب گردیدند. در این پژوهش جهت سنجش بازداری پاسخ از آزمون استروپ رایانه ای استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری و تحلیل واریانس تک متغیری نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه در مؤلفه های آزمون استروپ به طور کلی وجود داشت. بررسی دقیق تر عملکرد کودکان مبتلا به اختلال های طیف درخودماندگی در مقایسه با گروه کودکان بهنجار نشان داد که در مؤلفه های تعداد صحیح و تعداد خطا در محرک های همخوان و ناهمخوان و مؤلفه زمان واکنش در محرک های همخوان تفاوت های معناداری بین دو گروه وجود داشت و عملکرد گروه کودکان مبتلا به اختلال های طیف درخودماندگی در این مؤلفه ها ضعیف تر بود. اما این تفاوت ها در مؤلفه زمان واکنش در محرک های ناهمخوان و نمره تداخل معنادار نبود.
حافظه کاری واج شناختی در کودکان ناروان طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ناروان طبیعی، یکی از شایع ترین اختلالات گفتاری با پیچیدگی های فراوان در کودکان است. از فرضیه های مطرح برای علل این اختلال، نارساکنش وری حافظه کاری می باشد. این مطالعه به بررسی عملکرد حافظه کاری واج شناختی در این کودکان می پردازد تا بتوان از نتایج آن در درمان بهره مند شد.
روش: در این مطالعه علی- مقایسه ای، 30 پسر ناروان طبیعی 6-5 ساله و سالم با استفاده از آزمون های استاندارد فهرست یادآوری اعداد، یادآوری کلمات، و تکرار غیر واژه ارزیابی شدند. پس از محاسبه نمرات آزمودنیها در هر یک از 3 آزمون اجرا شده، به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و مقایسه میزان تفاوت مشاهده شده بین دو گروه، از آزمون t برای مقایسه گروه های مستقل و U من ویتنی استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که گروه پسران مبتلا به اختلال ناروان طبیعی در هر سه آزمون یادآوری اعداد، یادآوری کلمات و تکرار غیرواژه، به طور معناداری نسبت به گروه کنترل، نمرات پایین تری را کسب کردند.
نتیجه گیری: با در نظر گرفتن نتایج این مطالعه و مطالعات قبلی مبنی بر سلامت سایر شاخص ها اعم از حافظه کاری و لایه های زبانی در این کودکان، فرضیه های حرکتی و زبانی مربوط به لکنت و نیز فرض احتمالی مبنی بر تبدیل ناروان گویی بهنجار به لکنت، می توان گفت احتمالاً کودکان مبتلا به ناروان گویی بهنجار در برخی نواحی مغزی مربوط به پردازش های حرکتی گفتار که با مدار واج شناختی منطبق هستند، ضعف عملکرد دارند
اثربخشی درمان تعامل والد -کودک بر کاهش نشانه های اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اضطرابی افراطی و نامتناسب از لحاظ رشدی درباره جدایی فرد از خانه یا از افرادی که به آنها دلبستگی دارد، است. درمان تعامل والد- کودک، یک رویکرد درمانی است که تکنیک های رفتاری و سنتی را در درمان مشکلات رفتاری کودکان یکپارچه می کند. هدف این پژوهش بررسی تاثیر درمان تعامل والد- کودک روی مادران بر میزان کاهش علائم اضطراب جدایی در کودکان بوده است.
روش: این طرح پژوهشی به صورت نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با یک گروه مقایسه، انجام شد. نمونه گیری به شیوه نمونه گیری در دسترس صورت گرفت، چرا که افراد انتخاب شده فقط از داخل مهد کودک ها انتخاب شدند. در این روش ابتدا 3 منطقه (مناطق 1، 2 و 6) به طور تصادفی از میان مناطق 12 گانه شهر مشهد انتخاب شده و از این مناطق انتخابی، 11مهد کودک به صورت تصادفی انتخاب شدند. تعداد افراد شناسایی شده دارای ملاک های اضطراب جدایی طبق پرسشنامه CSI-4 در این مهد کودک ها، 83 نفر بودند که در نهایت، از این تعداد، دو گروه 12 نفری از کودکان دارای اضطراب جدایی به طور تصادفی انتخاب و مادران آنها نیز به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و مقایسه قرار گرفتند. 5 جلسه مداخله که بر اساس برنامه درمان مبتنی بر تعامل والد- کودک تدوین شده بود، روی مادران گروه آزمایش انجام شد. گروه مقایسه در خصوص درمان تعامل والد- کودک هیچگونه آموزشی دریافت نکرد. پس از پایان آموزش از هر دو گروه آزمایش و مقایسه پس آزمون گرفته شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که درمان تعامل والد- کودک، در شدت علائم اضطرابی در گروه آزمایش از نظر آماری کاهش معناداری پدید آورده است (001/0p<). میزان تاثیر 54 درصد بود که نشان می دهد 54 درصد کل واریانس یا تفاوت های فردی در نشانه های اضطرابی، مربوط به تفاوت های بین دو گروه آزمایش و مقایسه و ناشی از اعمال متغیر مستقل است.
نتیجه گیری: درمان تعامل والد- کودک روی مادران، می تواند علائم اضطراب جدایی کودک را کاهش دهد.