فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۱٬۰۶۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر بخشی بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی در توانایی برنامه ریزی و توجه انتخابی کودکان مبتلا به ADHD بود. در این پژوهش از روش نیمه تجربی پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد که در آن یک گروه آزمایشی و یک گروه کنترل وجود دارد . جامعه پژوهش حاضر شامل کودکان مبتلا به ADHD ساکن شهر تهران است. از این جامعه نمونه ای شامل 25 کودک دختر و پسر ADHD در رده سنی 7 الی 12 سال، که توسط حداقل یک روانپزشک و یک روانشناس بالینی تشخیص ADHD دریافت کرده اند، انتخاب شدند. افراد در هر دو گروه بدون سابقة بازی درمانی بود و داوطلبانه از سوی والدین انتخاب و به طور تصادفی در گروه های کنترل و آزمایشی تقسیم و بررسی شد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی در توانایی برنامه ریزی و توجه انتخابی کودکان مبتلا به ADHD موثر است. در نتیجه می توان گفت کارکردهای اجرایی کودکان مبتلا به ADHD قابل ارتقاء است.
تازه های پژوهش
ویژگی های شخصیتی نوجوانان بزه کار کانون اصلاح و تربیت: مقایسه ی نمرات مقیاس های پرسش نامه ی چندوجهی شخصیتی مینه سوتا-نوجوانان بر اساس جرایم جنسی و غیر جنسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: جرایم جنسی در نوجوانان، از جمله جرایمی هستند که هزینه های مادی و اجتماعی فراوانی در پی دارند و شناخت ویژگی های این دسته از نوجوانان بزه کار امری ضروری است. هدف از این پژوهش، مقایسه ی نمرات مقیاس های بالینی و اعتباری پرسش نامه ی چندوجهی شخصیتی مینه سوتا-نوجوانان، در نوجوانان بزه کار جنسی و غیر جنسی ساکن کانون اصلاح و تربیت است.
روش کار: این مطالعه ی توصیفی علی-مقایسه ای در کانون اصلاح و تربیت شهر تهران در سال 1392 انجام گرفت. تعداد 86 نوجوان بزه کار با جرایم غیر جنسی و 20 نفر با جرایم جنسی، به روش در دسترس انتخاب شده و به سئوالات پرسش نامه ی چندوجهی شخصیتی مینه سوتا-نوجوانان پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری انجام گرفت.
یافته ها: میانگین نمرات تمام زیرمقیاس های گروه بزه کار جنسی بالاتر از میانگین نمرات گروه بزه کار غیرجنسی بود اما تنها در زیرمقیاس بالینی افسردگی (03/0=P) و زیرمقیاس اعتباری نابسامدی نوع یک (04/0=P) دو گروه، تفاوت معنی داری داشتند.
نتیجه گیری: نوجوانان بزه کار جنسی در اکثر مقیاس های پرسش نامه ی چندوجهی شخصیتی مینه سوتا-نوجوانان که توصیفی از ویژگی های افراد و سازگاری هیجانی آن ها است، تفاوتی با نوجوانان بزه کار غیر جنسی ندارند و تفاوت عمده ی آن ها این است که نمرات بزه کاران جنسی در شاخصی که عدم رضایت کلی از زندگی، ناامیدی و روحیه ی پایین را نشان می دهد بیشتر است. از این نتایج می توان در ارزیابی و درمان این دسته از بزه کاران استفاده نمود.
مقایسه خودبازداری، بنیان های اخلاقی و جهت گیری زندگی در والدین سازگار و ناسازگار کودکان آموزش پذیر کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه جهت گیری زندگی، بنیان های اخلاقی وخودبازداری در والدین سازگار و ناسازگارکودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر است. روش: پژوهش حاضر از نوع علّی- مقایسه ای است. جامعه پژوهش را کلیه والدین دارای کودک کم توان ذهنی آموزش پذیر شهرستان نقده در بهار سال 1395 تشکیل می دادند که از بین آنها 130 نفر (65 نفر والد سازگار و 65 نفر والد ناسازگار) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از چهار پرسش نامه سازگاری بل، پرسش نامه جهت گیری زندگی، پرسش نامه خودبازداری و پرسش نامه مقیاس ویژگی های اخلاقی استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین بنیان های اخلاقی در خرده مقیاس های اخلاق بر مبنای یادگیری (02/0=p) و اخلاق برمبنای تأیید دیگران (03/0=p) و در جهت گیری زندگی (001/0=p) بین والدین سازگار و ناسازگار تفاوت معناداری وجود دارد و میانگین جهت گیری زندگی والدین سازگار به صورت معنی داری بیشتر از والدین ناسازگار است. در رابطه با خودبازداری، در مؤلفه های کنترل تکانه (05/0=p) و مراعات دیگران (005/0=p) و مسئولیت پذیری (05/0=p) در والدین سازگار و ناسازگار تفاوت معناداری وجود دارد و میانگین کنترل تکانه و مراعات دیگران و مسئولیت پذیری در والدین سازگار بیشتر از والدین ناسازگار است، ولی در مولفه فرونشاندن خشم (32/0=p) تفاوتی بین والدین سازگار و ناسازگار وجود ندارد. نتیجه گیری: براساس یافته های تحقیق نتیجه گرفته می شود که والدین ناسازگار در مقایسه با والدین سازگار در جهت گیری زندگی و خودبازداری و در اخلاق برمبنای یادگیری و اخلاق برمبنای تأیید دیگران نمره کمتری را گزارش کردند که برنامه ریزی و آموزش هایی برای افزایش میزان جهت گیری زندگی و خودبازداری و رفتارهای اخلاقی در والدین ناسازگار کودکان کم توان ذهنی پیشنهاد می شود.
بررسی رابطه اختلالات سلوکی با مشخصات فردی و خانوادگی کودکان دبستانی شهر ساری
حوزه های تخصصی:
شناسایی کودکان دارای اختلال سلوک در مدارس ابتدایی و بررسی عوامل موثر در بروز این گونه رفتارها می تواند در برنامه ریزی برای آموزش والدین و اولیای مدارس جهت پیشگیری از بروز رفتارهای بزهکارانه نقش به سزایی داشته باشد.
در این بررسی تعداد 254 دانش آموز دارای اختلال سلوک دختر و پسر دبستانی از پایه های مختلف تحصیلی بر حسب موقعیت جغرافیایی و تراکم جمعیت به صورت نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب گردید و به همان اندازه نمونه های فاقد اختلال سلوک به طور تصادفی مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای بود که بخشی از آن توسط معلمین و بخشی دیگر توسط والدین تکمیل گردید. دو گروه مورد مطالعه از نظر سن،جنس،پایه تحصیلی و وضعیت اقتصادی مشابه سازی شده بودند.
تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که بیشترین درصد کودکان دارای اختلال سلوک را پسران (71.6%) تشکیل می دهند. در این میان بیشترین فراوانی پسران در پایه پنجم ابتدایی (37.3%) و از نظر سن بیشترین فراوانی در گروه سنی یازده سال (21.2%) بود. بیشترین درصد معدل کودکان در هر دو گروه مورد (26.8%) و شاهد (57.1%) بین 18-20 بود.
34.6% کودکان مورد و 22.4% کودکان شاهد سابقه ابتلا به بیماری داشتند. میزان تحصیلات پدران کودکان مورد در حد بی سواد و ابتدایی (50.8%) و در کودکان مورد شاهد در حد دیپلم به بالا (40.9%) بود. والدین کودکان مورد به میزان بیشتری (72.8%) از تنبیه بدنی استفاده کرده بودند. آزمون آماری کای دو، اختلاف معنی داری بین دو گروه مورد و شاهد از نظر معدل، ابتلا کودک به بیماری، سطح تحصیلات والدین، جدایی والدین از یکدیگر، نحوه ارتباط والدین با کودک، استفاده از تنبیه های بدنی و نحوه ارتباط کودک با همسالان نشان داد.
اثربخشی آموزش رایانه ای بازداری و حافظه کاری بر نشانه ها و اختلال های همبود زندانیان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی در بزرگسالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی یکی از اختلال های روان پزشکی شایع است که اغلب تا بزرگسالی پایدار بوده، با اختلال های روان پزشکی زیادی همبودی داشته و شیوع زیادی در جمعیت زندانیان دارد. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش بازداری و حافظه کاری در کاهش نشانه های اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی و اختلال های همبود زندانیان بزرگسال مبتلا به این اختلال بود. روش: برای این منظور، تعداد 30 نفر از زندانیان مرد زندان گرگان که تشخیص اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی را دریافت کرده بودند، به صورت داوطلبانه انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش که برنامه آموزشی بازداری یا حافظه کاری را طی 25 جلسه دریافت نمودند و یک گروه کنترل گمارده شدند. شدت نشانه ها با استفاده از مقیاس خود گزارشی اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی بزرگسالان، پرسشنامه افسردگی بک-2، پرسشنامه اضطراب بک و پرسشنامه چند محوری بالینی میلون-3 در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون سنجیده شد. یافته ها: آموزش بازداری رفتاری به بهبود نشانه های اختلال در گروه آزمایش منتهی نشد، اما آموزش حافظه کاری به کاهش نشانه های فزون کنشی-تکانشگری آنان منتهی شد. همچنین، یافته های این پژوهش نشان داد که آموزش بازداری و حافظه کاری به کاهش نشانه های اختلال های همبود در بزرگسالان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی از جمله اضطراب و افسردگی منجر شد. نتیجه گیری: آموزش کنش های اجرایی، به خصوص آموزش حافظه کاری نه تنها در کاهش نشانه های این اختلال تأثیر بسزایی دارند، بلکه می توانند به عنوان یک راهبرد درمانی برای کاهش نشانه های اختلال های همبود با اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی مورد پژوهش های آتی قرار گیرند تا اثر آنها به طور واضح تر نمایان شود.
مقایسه حافظه کاری و توانایی سازمان دهی و برنامه ریزی در کودکان با و بدون ناتوانی های یادگیری
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه اغلب پژوهشگران نقش کنش های اجرایی در بروز ناتوانی های یادگیری را تأیید می کنند. هدف این پژوهش مقایسه حافظه کاری و سازمان دهی و برنامه ریزی کودکان با و بدون ناتوانی های یادگیری بود.
روش: طرح پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای بود. 120 دانش آموز مبتلا به ناتوانی های یادگیری (30 نفر نارساخوان، 30 نفر با ناتوانی ریاضی، 30 نفر با ناتوانی بیان نوشتاری، و 30 نفر عادی) به روش در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان آزمون های هوش ریون (1938)، خواندن و نارساخوانی نما (کرمی نوری و مرادی، 1384)، ریاضیات کی مت (کرنولی و همکاران، 1976)، آزمون تشخیص نارسانویسی پژوهشگر ساخته، برج هانوی (شالیس، 1982)، و فراخنای عددی (وکسلر، 1939) را پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که حافظه کاری و سازمان دهی و برنامه ریزی کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری (نارساخوانی، ناتوانی ریاضی، نارسانویسی) به طور معناداری ضعیف تر از کودکان عادی است (05/0 > P).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت مربیان کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری، تمرین هایی را برای تقویت حافظه کاری و سازمان دهی و برنامه ریزی این افراد در نظر بگیرند تا در عملکرد تحصیلی آنها بهبودی حاصل گردد.
فرار دختران از خانه
تدوین برنامه ی آموزشی افزایش علاقه ی اجتماعی (والد-کودک) و بررسی اثربخشی آن در افزایش میزان علاقه ی اجتماعی دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین برنامه ی افزایش علاقه ی اجتماعی و بررسی اثربخشی آن بر میزان علاقه ی اجتماعی دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. روش تحقیق حاضر آزمایشی است و برای جمع آوری داده ها از طرح آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. از میان دانش آموزان 9 تا 12 سال ارجاع شده به مراکز درمانی 32 نفر از افرادی که در مصاحبه ی تشخیصی و نیز آزمون CBCL دارای اختلال نافرمانی مقابله ای تشخیص داده شدند، به همراه والدین آن ها به صورت تصادفی به عنوان نمونه ی پژوهش انتخاب گردیدند و در دو گروه 16 نفره به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل سیاهه ی رفتاری کودکان (CBCL) جهت تشخیص اختلال نافرمانی مقابله ای و مقیاس علاقه ی اجتماعی برای کودکان ایرانی (SISIC) جهت اندازه گیری میزان علاقه ی اجتماعی دانش آموزان بودند که در دو مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان می دهد که در متغیر علاقه ی اجتماعی و همه ی زیر مقیاس های آن شامل مسؤولیت پذیری-انجام تکالیف، ارتباط با مردم- همدلی، جرأت-اطمینان و برابری در مقابل کهتری-برتری؛ نمره ی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بعد از آموزش برنامه ی علاقه ی اجتماعی افزایش معناداری دارد. بنابراین نتایج پژوهش حاضر گواه این مسأله است که برنامه ی آموزشی افزایش علاقه ی اجتماعی تدوین شده در پژوهش حاضر میزان علاقه ی اجتماعی و تمامی زیر مقیاس های علاقه ی اجتماعی را در کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای افزایش می دهد. درنتیجه از این برنامه ی آموزشی می توان برای پرورش علاقه ی اجتماعی کودکان و نیز ارتقای ویژگی های مثبت همبسته با علاقه ی اجتماعی که در مطالعات متعددی مورد تأیید قرار گرفته اند، بهره برد.
پیش داوری های کلاسیک و مدرن در مورد افراد با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی میزان انواع پیش داوری کلاسیک و مدرن در مورد افراد ناتوان ذهنی در دانشجویان مقطع کارشناسی و بررسی تاثیر جنسیت و رشته تحصیلی بر انواع پیش داوری بود. روش پژوهش: نمونه تحقیق عبارت بود از 189 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی رشته های مختلف دانشگاه اصفهان که از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها مقیاس پیش داوریهای کلاسیک و مدرن در مورد افراد ناتوان ذهنی (اکرمی و همکاران، 2006) به کار برده شد. داده ها با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل واریانس یک راهه مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که پیش داوری کلاسیک و مدرن در دانشجویان مقطع کارشناسی شایع است. جنسیت و رشته تحصیلی با پیش داوری کلاسیک و مدرن رابطه ندارد، اما آشنایی بیشتر با افراد ناتوان ذهنی با کاهش پیش داوری کلاسیک همراه است. نتیجه گیری: برای کاهش پیشداوری کلاسیک نسبت به افراد ناتوان ذهنی باید زمینه برای تماس بیشتر دانشجویان با این افراد فراهم گردد.
بررسی تفاوت توجه به چهره های هیجانی واقعی و گرافیکی در کودکان اتیستیک و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودکان اتیستیک به دنیای مجازی بیش از دنیای واقعی علاقه دارند. پژوهش حاضر به منظور بررسی تفاوت توجه به چهره های هیجانی واقعی و گرافیکی در کودکان اتیستیک و عادی انجام گردید. در این مطالعه مقطعی جامعه آماری پژوهش کلیه کودکان اتیستیک با عملکرد بالا در شهر تهران بودند. 60 کودک و نوجوان (30 نفر مبتلا به اتیسم و 30 نفر عادی) با میانگین سنی 70/9 و انحراف معیار 45/2 سال به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش آزمون نرم افزاری دات پروب تصویری بود. داده ها به وسیله آزمون تحلیل واریانس آمیخته و نرم افزار spss تحلیل شدند. نتایج نشان داد که دو گروه کودکان عادی و اتیستیک از نظر پاسخ و زمان واکنش به چهره های واقعی و گرافیکی تفاوتی نداشتند. صورت های واقعی در هر دو گروه موجب تخصیص توجه بیشتر می شدند. چهره های گرافیکی نیز همانند چهره های هیجانی موجب جلب توجه در کودکان اتیستیک می شوند. به نظر می رسد تفاوت های پردازشی دو گروه در چهره مربوط به مراحل پردازشی پایانی تر باشد.
نقش میانجی ارتباط بین والد-کودک، منبع کنترل و عملکرد تحصیلی در رابطه بین اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی و افسردگی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی متغیرهای محیطی (ارتباط والد-کودک)، منبع کنترل و عملکرد تحصیلی به منظور تبیین افسردگی کودکان با اختلالنارسایی توجه - بیش فعالی بود. بعد از غربالگری کودکان مشغول به تحصیل در پایه پنجم ابتدایی مقیاس های مدیریت رفتاری و تنیدگی والدگری به عنوان نشان گرهای مربوط به رابطه والد-کودک و مقیاس اختلالنارسایی توجه - بیش فعالی توسط مادران و آزمون عملکرد تحصیلی محقق ساخته و پرسش نامه افسردگی و منبع کنترل بر روی کودکان اجرا شد. تحلیل ضرایب همبستگی نشان گر ارتباط مثبت و معنی دار بین اختلال بعد نارسایی توجه و افسردگی بود؛ همچنین بین سه متغیر واسطه با افسردگی و بعد نارسایی توجه ارتباط معنی داری وجود داشت. تحلیل معادلات ساختاری نشان گر اهمیت متغیر ارتباط والد-کودک به عنوان متغیر میانجی گر رابطه بین اختلالنارسایی توجه و افسردگی بود. دو متغیر عملکرد تحصیلی و مکان کنترل نتوانستند به عنوان متغیر میانجی در الگو عمل کنند. یافته های این پژوهش تایید کننده اهمیت ارتباط والد-کودک و والدگری در اختلال افسردگی کودکان با اختلالنارسایی توجه- بیش فعالیاست که باید در درمان و مشاوره این گروه از کودکان مورد توجه قرار گیرد.
فراتحلیل اثربخشی مداخله تحلیل رفتارکاربردی بر مهارت های زبانی کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:درسال های اخیر بسیاری از مطالعات، به بررسی اثربخشی مداخلات متفاوت بر روی کودکان مبتلا به اختلال اتیسم پرداخته اند. یکی از مداخلات مؤثر بر روی این کودکان، روش تحلیل رفتار کاربردی (ABA) است. در تعداد زیادی از کوشش های بالینی و پژوهش های موردی، میزان اثر بخشی این روش در کودکان مبتلا به اختلال اتیسم اندازه گیری شده است که نتایج متفاوتی را نشان می دهند؛ بنابراین لزوم استفاده از فراتحلیل جهت ارائه یک نتیجه کلی احساس می شود. هدف پژوهش حاضر نیز این است که با استفاده از الگوی پژوهشی فراتحلیل وبا جمع آوری و ترکیب نتایج پژوهش های مختلف، اندازه اثرروش تحلیل رفتارکاربردی را بر بهبود مهارت های زبانی کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم مورد بررسی قرار دهد. روش:10 مطالعه خارجی مورد قبول از نظر روش شناسی، گردآوری و فراتحلیل شدند. ابزار پژوهش فهرست وارسی فراتحلیل بود. اندازه اثر هر پژوهش به صورت دستی محاسبه شد. یافته ها: میانگین اندازه اثر مداخله ABA بر بهبود مهارت های زبان بیانی کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم79/1 ، بر مهارت های زبان دریافتی56/1 و بر مهارت های زبان مرکب 21/1 به دست آمد که طبق جدول کوهن در سطح زیاد است. نتیجه گیری: نتایج این فراتحلیل از تأثیر مداخله ABAبر بهبود مهارت های زبانی کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم حمایت می کند.